مجمع جهانی شیعه شناسی

آن را که خبرشد خبرش باز نیامد

حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالقائم شوشتری یکی از اساتید حوزه ی علمیه می باشند که از محضر استادان و علمایی نظیر مرحوم علامه طباطبایی ، آیت الله بهاء الدینی رحمه الله و آیت الله العظمی بهجت مدظله کسب فیض نموده اند .مصاحبه حاضر متن گفت وگوی ایشان با ماهنامه ی موعود است که بخشی از آن گلچین شده و به خوانندگان گرامی تقدیم می شود :
در حدیث داریم که :«من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه » مراد از معرفت امام در این حدیث چیست ؟ آیا معرفت امام شناسنامه ای ؛ این که حضرت پدرشان که بوده و مادرشان که بوده ، در کجا متولد شده اند و …کافی است ،یا حد بالاتری از معرفت مورد نظر است ؟معرفت مراتبی دارد .کمترین حد معرفت همان معرفت شناسنامه ای است و مرحله ی بالاتر معرفت نورانی است ، چنان که حضرت امیر (ع) فرمودند :«معرفتی بالنورانیه ، معرفه فالله » . هر چه معرفت ما نسبت به حضرت مهدی (عج) عمیق تر و ریشه دارتر باشد ، به همان نسبت در توحید هم عمیق تر خواهیم بود . یک نسبت مستقیم بین «معرفت الله » و «معرفت الامام » وجود دارد و حدیث من مات و لم یعرف امام زمانه ، مات میته جاهلیه ناظر است بر همه مراحل معرفت .آن مرحله ای که اگر انسان شناخت نداشته باشد ،به مرگ جاهلیت مرده است ، مرحله ای است که در آن انسان حتی فاقد معرفت شناسنامه ای است . اگر کسی کمترین مرحله معرفت را داشته باشد ، به مرگ جاهلیت نمی میرد ، اما به کمال نمی رسد .معرفت نورانی چیست ؟پیغمبر اسلام (ص) فرمودند : اول ما خلق اللهف نوری ؛ خداوند متعال اولین چیزی که آفرید نور من بود . یا در حدیث دیگر آمده است : خداوند اشیاء را به وسیله ی مشیت آفرید و مشیت را بی واسطه و ما همان مشیت هستیم .آشنایی با این مسائل ، معرفت نورانی است . عالم بر دو گونه است :عالم خلق و عالم امر .به تعبیر دیگر طبیعت و ماوراء طبیعت . فضائل و مناقب ائمه ی اطهار ( علیهم السلام ) ، دو گونه است : برخی فضائلشان فضائل خلقی است و برخی دیگر ، فضائل امری است .آشنایی با عالم امر و فضائل امری حضرات ائمه (علیهم اسلام ) ، مقدمه معرفت بالنورانیه است .راه های شناخت پیدا کردن کدام است ؟راه های شناخت به قول جناب خواجه حافظ :دکان عاشقی را بسیار مایه باید .کتاب هایی را که درباره ی حضرت مهدی (عج) نوشته شده به فارسی و عربی ، روایی ، فلسفی ، کلامی همه جورش را باید مطالعه کرد تا معرفت انسان نسبت به حضرت مهدی (عج) بیشتر شود . ولی بالاتر از این تقواست :که خود تقوا و عبادت و بندگی یکی از راه های معرفت است . در خود قرآن کریم خدای تعالی می فرماید : و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین ؛ عبادت کن تا به یقین برسی . پس معلوم می شود عبادت راه رسیدن انسان به یقین است ؛ چه یقین در توحید ، چه یقین در ولایت . این راه دوم شناخت پیدا کردن است .عبادتی که منجر به معرفت الله می شود آداب مشخصی دارد و در روایات آنها را می توان دید . آیا عباداتی که کمک به معرفت حضرت می کند ، همان هاست یا مصادیقی دیگر هم برای آنها ذکر شده ؟بله ، علاوه بر آنها عبادت های خاصی هم هست . بعضی از ختومات و اذکار هست که مخصوص حضرت مهدی (عج) است . اینها را انسان مداومت بکند آثار سریع تری می بیند . مثلاً زیارت آل یس دو نسخه است و دو گونه ذکر شده است و هر دو اولش «سلام علی آل یس » است . نسخه مختصرش که در مفاتیح است و خیلی خوب است ولی نسخه مفصلش خیلی بهتر است که در کتبی نظیر صحیفه الهادیه است .مرحوم علامه طباطبایی به بنده فرمودند :هر کس چهل روز به آن نسخه ( مفصل )مداومت کند مسلماً محضر حضرت مشرف می شود .آیا این مصداق بابیت نیست که بگوییم هر کس فلان ذکر را فلان مدت بگوید حتماً محضر حضرتش مشرف می شود ؟خیر ،زیرا این ذکر ، علت تامه نیست . شرایط دیگری هم لازم است برقرار شود ؛ مثلاً اگر کسی یک ختم را انجام بدهد ولی از محرمات پرهیز نکند نتیجه نمی گیرد .علما و افرادی که محضر حضرت مشرف شده اند دو دسته می شوند : دسته ی اول امثال سید بحرالعلوم و سیدین بن طاووس هستند که قضیه تشرف ایشان مسلم است . ولی این دسته عمدتاً کتمان می کنند و نهایتاً این است که بگویند بعد از مرگم این قضیه را نقل کنید و قبل از آن را راضی نیستم .دسته دوم هم کسانی هستند که این جریان تشرف را برای خودشان مغازه کرده اند و به مشتری جمع کردن می پردازند ، حال آنکه پشت پرده چیز دیگری است . راه تشخیص و تفاوت قائل شدن میان این دو دسته چیست ؟من خودم شخصاً به کسانی که ادعا می کنند ، فوراً شک می کنم ؛ یعنی اطمینان نمی کنم به آنها . یک مرتبه حاج احمد آقا از حضرت امام سؤال کرد : پدر جان من فهمیدم که یک حقایقی هست که دست ما به آن نرسیده است ؛ یا خود شما مرا به شاگردی قبول کنید یا اینکه کسی را به من معرفی کنید تا بروم از محضرش استفاده کنم . امام در جواب فرمودند : احمد ! آن را که خبر شد خبرش باز نیامد . این مطلب امام مطلب حقی است. شاید بتوان گفت ۹۹ % کسانی که محضر مقدس حضرت مهد ی(عج) به راستی مشرف شده اند ، نامشان در هیچ کتابی نیست و از زبان هیچ گوینده ای هم نمی توان شنید . مثلاً خود امام ، من یقین دارم که ایشان تشرفاتی خدمت حضرت داشته اند ؛ولی هیچ کس از آنها با خبر نیست . مرحوم آیت الله بهاء الدینی یک بار از زبانش در رفت که ایشان مکرر خدمت حضرت تشریفاتی داشتند ؛ ولی یک بار آن را از زبانشان شنیدم که در جلسه ای که حضرت مهدی علیه السلام بوده اند ایشان هم در آن جلسه حضور داشته اند و قصد گفتن آن را نداشتند .من به آنها که اظهار می کنند ، حسن ظن ندارم ؛ جز آنکه در حد سیدین طاووس باشند یا سید بحرالعلوم یا مقدس اردبیلی یا امثال ایشان .درآخرین توقیع حضرت به علی بن محمد سمری عبارت « من ادعی المشاهده … فهو کذاب مفتر » یعنی چه ؟استنباط من این است که منظور از مشاهده ، نیابت خاصه است . چون که حضرت می خواستند دوران نیابت خاصه را پایان یافته معرفی کنند .لذا به او توصیه می کنند تو بعد از خودت به کسی در این مقطع ، درباره نیابت خاصه وصیت نکن و هر کسی بخواهد آن را ادعا بکند دروغ گوست و افترا می بندد .آیا در این زمان مشاهده امکان دارد ؟مشاهده در عربی به معنی دیدار طرفینی است ؛ یعنی اینکه من هر وقت حضرت را بخواهم ببینم می توانم ، حضرت هم هر وقت بخواهند می توانند مرا ببینند .این را حضرت نفی فرموده اند . ولی آن قدر که من در این زمینه مطالعه داشته ام و اشخاص بزرگی را ملاقات کرده ام به این نتیجه رسیده ام که قطعاً امکان تشرف هست ؛ یعنی اگر تمام عالم جمع شوند بگویند امکانش نیست من باورم نمی شود .چرا که من یقین کرده ام امکانش هست .تشرف چگونه است ؟نوع تشرف برای اشخاص مختلف متفاوت است . اکثر آنها که می گویند خدمت حضرت مشرف شدیم ، راست می گویند کسی را دیده اند و کراماتی از او مشاهده کرده اند ؛ ولی خود حضرت نبوده است . غالباً یا اوتاد ، یا ابدال ، یا نجبا یا صلحا بوده اند . یعنی آنها یکی از افرادی را مشاهده کرده اند که در دوران غیبت با حضرت در ارتباطند ، البته در بعضی از موارد خود حضرت بوده اند . دیگر آنکه ممکن است بعضی راست بگویند ، ولی برای آنها مکاشفه شده است و مشاهده نبوده است . ما سه نوع ملاقات داریم : ملاقات در خواب ، ملاقات در بیداری و عیان ؛ مثل اینکه ما الان هم دیگر را می بینیم . نوع سوم مکاشفه است که حالتی بین خواب و بیداری است . انسان بیدار است ولی در مرز تعبیر و تاویل قرار می گیرد .مثل قضیه ی سید رشتی که می گوید دیدم در آن شب حضرت در باغی ایستاده اند و با بیل به درخت می زنند و برف های آن را می تکانند . مگر حضرت بی کارند که به درخت بزنند که برف های آن بریزند ؟ ! این مکاشفه بوده و معنا دارد . مکاشفه مثل خواب تعبیر دارد .پس این که بعضی می گویند مثلاً در بیابان مضطر شدم و «یا فارس الحجاز ادرکنی » گفتم «یا صاحب الزمان » گفتم و حضرت به فریاد رسید ؛ چه توضیحی دارد ؟ چه دلیلی دارد که حضرت بوده است .شاید از ماموران ایشان بوده اند . صرف اینکه با شخصی ملاقات کرده است ثابت نمی کند که آن شخص حضرت صاحب (عج ) بوده اند .باید فرد شیعه کامل باشد تا بتواند در زمان غیبت خدمت حضرت برسد . آنها که مشاهده کرده اند اکثراً یا مکاشفه است یا دیدار اولیاء الله .چطور می توان این موضوع را تشخیص داد ؟باید به ریز قضیه نگاه کرد ، مثلاً می گوید :خدمت حضرت مشرف شدم ، مصافحه کردم ، دست حضرت نرم بود یا دست در بدن شان فرو می رفت . این مکاشفه است . آن که معاینه است ، حضرت جسم مبارک شان عرض و طول و وزن و رنگش مشخص است . یا مثلاً می گوید دیدم ایشان یک دفعه غیب شدند .درست است که حضرت می توانند جسم مبارک شان را غیب کنند ؛ ولی درمواردی که ایشان غیب می شود ،غالباً مکاشفه است .
منبع:ماهنامه قرآنی ،آموزشی نسیم وحی،شماره ۸ /س
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.