هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَدینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ؛۱«او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند؛ هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».آیه شریفه، با همین الفاظ در سوره «صف»، آمده و با تفاوت مختصری در «سوره فتح»، تکرار شده است و خبر از رویدادی مهم میدهد. این اهمیّت موجب تکرار آن شده است و از جهانی شدن اسلام و فراگیری این آیین بر روی زمین خبر میدهد.برخی از مفسران پیروزی مورد بحث آیه را به معنای پیروزی منطقهای و محدود گرفتهاند ـ که در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و یا زمان های بعد از آن برای اسلام و مسلمین صورت پذیرفت ـ ولی با توجه به اینکه در آیه هیچ گونه قید و شرطی نیست و از هر نظر مطلق است، دلیلی ندارد که معنای آن را محدود کنیم. مفهوم آن پیروزی همه جانبه اسلام بر همه ادیان جهان است؛ یعنی، سرانجام اسلام همه کره زمین را فرا گرفته، بر همه جهان چیره خواهد گشت.شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته؛ ولی این وعده حتمی خدا به تدریج در حال تحقق است. طبق روایات تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند و برنامه جهانی شدن اسلام را تحقق بخشد.شیخ صدوق(ره)، از امام صادق(علیه السلام)، در تفسیر این آیه نقل می کند:«وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِیلُهَا بَعْدُ وَ لَا ینْزِلُ تَأْوِیلُهَا حَتَّی یخْرُجَ الْقَائِمُ(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ یبْقَ کَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ وَ لَا مُشْرِکٌ بِالْإِمَامِ إِلَّا کَرِهَ خُرُوجَهُ حَتَّی لَوْ کَانَ کَافِرٌ أَوْ مُشْرِکٌ فِی بَطْنِ صَخْرَهٍ لَقَالَتْ یا مُؤْمِنُ فی بَطْنِی کَافِرٌ فَاکْسِرْنِی وَ اقْتُلْهُ»؛۲ «به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد، تا آنکه قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج کند. وقتی او ظهور کرد، دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی نمی ماند؛ مگر اینکه از خروج آن حضرت ناراحت میشود! حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ میگوید:ای مؤمن! در دل من کافری پنهان شده، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان».علامه طباطبایی(ره) پس از ذکر این حدیث در ذیل آیه شریفه می نویسد: نظیر این روایت را عیاشی از ابی مقدام، از ابی جعفر(علیه السلام) و نیز از سماعه از امام صادق(علیه السلام) نقل و طبرسی مثل آن را از ابی-جعفر(علیه السلام) روایت کرده است.در تفسیر قمی آمده است: این آیه درباره قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شده و اینکه درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که خروج او تأویل این آیه است. از روایت صدوق هم این برداشت استفاده میشد.در الدُّرالمنثور نقل شده است: سعید بن منصور، ابن منذر و بیهقی در سنن خود از جابر روایت کردهاند که او در تفسیر آیه لِیُظهِرَهُ عَلی الدینِ کُلِهِ گفته است: معنای این آیه، صورت وقوع به خود نمی گیرد؛ مگر وقتی که هیچ یهودی و مسیحی و صاحب ملتی نماند جز اسلام. و نیز صورت نمیگیرد، مگر وقتی که گرگ و گوسفند، شیر و گاو و انسان و مار با هم زندگی کنند و از یکدیگر ایمن شوند. همچنین واقع نمیشود، مگر وقتی که هیچ موشی انبانی را سوراخ نکند و واقع نمیشود، مگر وقتی که جزیه به کلی لغو شود و صلیبها شکسته و خوک ها کشته شوند و این وقتی است که عیسی بن مریم از آسمان فرود آید.علامه طباطبایی پس از نقل این مطلب، در توضیح آن می-نویسد: «منظور از لغو جزیه ـ به قرینه صدر روایت ـ این است که موضوعی برای جزیه باقی نمیماند. و دلالت این روایت بر اینکه در آن روز کفر و شرکی در روی زمین باقی نمی ماند؛ معنایی است که روایت های دیگر نیز بر آن دلالت دارند».3پیش از این نیز اشاره شد که برخی از دانشمندان شیعه، شمار آیات مربوط به «مهدویّت» را افزون بر ۱۲۰ ذکر کرده اند که می توان به کتاب های مفصل در این زمینه مراجعه کرد.۴
پی نوشت ها:
۱٫ توبه (۹)، آیه ۳۳٫۲٫ کمالالدین و تمام النعمه، ج، ۲، ص۶۷۰٫۳٫ تفسیر المیزان، ج۹، ص ۳۹۲٫۴٫ ر. ک: سیّد هاشم بحرانی، سیمای حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در قرآن، ترجمه سید مهدی حایری قزوینی.
منبع: درسنامه مهدویت۱-ص۴۴ تاص۴۶