آیه مباهله دلیل امامت امام علی علیه السلام

«شیخ مفید» بعد از نقل واقعه مباهله می‌گوید: «در آیه مباهله امیرالمؤمنین «نفس» رسول خدا (صلی الله علیه واله) شمرده شده است و این کاشف از آن است که علی (علیه السلام) به آخرین حد فضیلت رسیده است و با پیامبر (صلی الله علیه واله) در عصمت از گناهان و در همه کمالات دیگر مساوی است و خداوند او و فرزندان خردسال و همسرش را برای پیغمبر (صلی الله علیه واله) به منزله حجت و برهانی برای دین قرار داده است.» (1) و همو در جای دیگر می‌گوید: «در تفضیل امیرالمؤمنین گروه‌های مختلف شیعه هم‌رأی نیستند. شیعیان دوازده امامی نیز در این باره اختلاف دارند. بیشتر متکلمان آن‌ها گویند “قطعا و یقینا پیامبران از علی (علیه السلام) برترند.” محدثین و اهل نقد و ژرف‌اندیشان در روایات و گروهی از متکلمان و اصحاب مناظره گویند: “البته علی از همه انسان‌ها به جز حضرت محمد (صلی الله علیه واله) برتر است” و گروه کوچکی توقف کرده‌اند و گویند: “نمی‌دانیم علی از پیامبران بالاتر یا پایین‌تر و یا مساوی با آن‌هاست ولی این را می‌دانیم که حضرت محمد (صلی الله علیه واله) از علی (علیه السلام) برتر است.” گروهی دیگر از ایشان نیز گویند: “امیرالمؤمنین از همه انسان‌ها برتر است به جز پیامبران اولوالعزم.”» سپس «شیخ مفید» در اثبات برتری امام علی (علیه السلام) بر همگان به جز رسول خدا (صلی الله علیه واله)، چند استدلال ذکر می‌کند و پیش از هر دلیل دیگری به سراغ آیه مباهله «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنهالله علی الکاذبین» (ال عمران: ۶۱) می‌رود و می‌گوید: «این آیه می‌فهماند که علی (علیه السلام) به منزله جان رسول خداست و می‌دانیم که رسول خدا (صلی الله علیه واله) در میان همه انسان‌ها افضل است [پس علی افضل از همه انسان‌ها به جز رسول خداست.] در این آیه «ابنائنا» بر حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ صدق می‌کند و منظور از «نساءنا»، فاطمه زهرا (س) و مقصود از «انفسنا»، علی (علیه السلام) است و منظور از «نفس» چیزی همانند خون و هوا که قوام پیکره مادی انسان بدان می‌باشد، نیست و مراد از «انفسنا»، رسول‌خدا نیست؛ چرا که درست نیست انسان به سوی خود، نفس خود را فراخواند بلکه مراد کسی است که در عزت، کرامت، محبت، ریاست، ایثار، بزرگی و جلالت در نزد خداوند سبحان جایگاهی چون رسول خدا (صلی الله علیه واله) داشته باشد و اگر هیچ دلیل دیگری وجود نمی‌داشت که حاکی از برتری پیامبر بر علی (علیه السلام) باشد. همین آیه دلالت بر تساوی آن‌ها هم در فضیلت و هم در مرتبه می‌کرد اما دلایل دیگری موجود است که پیامبر را از این تساوی خارج می‌کند آنگاه برتری علی بر سایر افراد بشر به مقتضای این مسأله باقی می‌ماند.» (2) «شیخ طوسی» در ذیل آیه مباهله گفته است: «این آیه به نظر اصحاب ما از دو جهت بر برتری علی (ع)دلالت دارد: اول آن که مباهله برای آشکار شدن حق در برابر باطل است و این جز با افرادی تحقق نمی‌پذیرد که نزد خدا افضل و صحت عقیده آن‌ها آشکار شده باشد و خود مأمون‌الباطن باشند و جهت دوم آن‌که در این آیه، جان علی، مثل جان رسول خدا (صلی الله علیه واله) شمرده شده است.» ایشان از «ابوبکر رازی» معروف به «جصاص» نقل می‌کند: «آیه مذکور دلالت دارد که حسن و حسین، دو پسر رسول خدا (صلی الله علیه واله) هستند و پسر دختر در واقع پسر انسان است و نیز از «ابن ابی‌علان» نقل می‌کند: “این آیه دلالت دارد که حسن و حسین در آن زمان مکلف بودند؛ زیرا مباهله جز با بالغین جایز نیست.”» «شیخ طوسی» تصریح می‌کند: «مراد از «انفسنا» در آیه مباهله رسول خدا (صلی الله علیه واله) نیست؛ زیرا شخص خود را دعوت نمی‌کند. با این حال ایشان در تفسیر آیه مذکور گویا اشکال خود را از یاد برده و فرموده است که مراد از «انفسنا»، نفس رسول خدا و نفس علی (علیه السلام) است» البته این سخن مخالف نظر مشهور علمای شیعه است و بیشتر با نظر مفسران اهل سنت (۳) توافق دارد و ظاهرا مبنای این سخن شیخ روایتی از امام باقر (علیه السلام) است. «شیخ طبرسی» علاوه بر نقل مطالب فوق از «شیخ طوسی» اضافه می‌کند: «مراد از «انفسنا» نمی‌تواند پیامبر (صلی الله علیه واله) باشد بلکه خصوص علی (علیه السلام) مراد است؛ زیرا پیامبر داعی است و داعی غیر از مدعو است.» (4) رسول‌خدا برخلاف انتظار، همه خویشان و اصحاب خویش را برای مباهله جمع نکرد و تنها آن چهار تن را با خود آورد و این خود نشان می‌دهد که سایر مردم در مرتبه آن‌ها نیستند و در قرب الی الله به پایه آنان نمی‌رسند و ثانیا مساوات علی (علیه السلام) با پیامبر خدا (صلی الله علیه واله) به معنای مساوات در درجه است نه در نبوت «علامه حلی» در بیان افضلیت علی (علیه السلام) نسبت به صحابه به وجوهی چند استدلال کرده است و از جمله آن‌ها، آیه مباهله است. ایشان گوید: «مفسران اتفاق دارند که مراد از «ابنائنا و نسائنا و انفسنا» در آیه شریفه، حسن و حسین و زهرا و علی (علیه السلام) هستند و مراد از «انفس» خصوص علی (علیه السلام) است و چون نفس علی و نفس رسول خدا (صلی الله علیه واله) یکی نمی‌تواند باشد پس چیزی نمی‌ماند جز آن که بگوییم مراد مساوات آن دو است و رسول خدا (صلی الله علیه واله) افضل از همه مردم است پس همین‌طور علی (علیه السلام)» (5). «قاضی نورالله شوشتری» در ذیل آیه مباهله فرموده است: «خداوند علی (علیه السلام) را نفس محمد (صلی الله علیه واله) قرار داده است و مراد از آن مساوات است و کسی که اکمل و اولی بالتصرف است [یعنی شخص رسول خدا که در غدیر خم از مردم اعتراف گرفت که «الست اولی بالمؤمنین من انفسهم»] مساوی او نیز اکمل و اولی بالتصرف است. (۶) و این بهترین دلیل بر علو مرتبه علی (علیه السلام) است و چه فضیلت از این بالاتر که خدا پیامبر خویش را مأمور ساخته که در دعا به وجود علی (علیه السلام) استعانت جوید و بدو متوسل شود از این رو در آیه مباهله تعبیر به «نبتهل» شده است. اگر بگویند مراد از «انفس» در اینجا مردان هستند که آن به معنای رسول خدا و علی ـ علیه السلام ـ است و نمی‌توان گفت تعبیر «انفسنا» نشان مساوات علی (علیه السلام) با پیامبر خداست؛ زیرا از ضررویات دین است که هیچ فردی نمی‌تواند همتا و مساوی پیامبر خدا باشد و هرکس چنین ادعایی کند از دین خارج است. محمد (صلی الله علیه واله) پیامبر مرسل و خاتم انبیا و بالاترین پیامبر اولی‌العزم بود و این صفات همه در علی‌علیه السلام مفقود است. آری آیه مباهله فضیلت بزرگی برای علی‌علیه السلام محسوب می‌شود ولی دلالت بر امامت او ندارد. در پاسخ گوییم رسول‌خدا برخلاف انتظار، همه خویشان و اصحاب خویش را برای مباهله جمع نکرد و تنها آن چهار تن را با خود آورد و این خود نشان می‌دهد که سایر مردم در مرتبه آن‌ها نیستند و در قرب الی الله به پایه آنان نمی‌رسند و ثانیا مساوات علی (علیه السلام) با پیامبر خدا (صلی الله علیه واله) به معنای مساوات در درجه است نه در نبوت. شکی نیست که شمرده شدن علی (علیه السلام) به منزله نفس رسول خدا (صلی الله علیه واله) به معنای اتحاد آن دو به حقیقت نیست بلکه مراد، مساوات در اموری است که مساوات در آن‌ها ممکن است؛ یعنی فضائل و کمالات؛ زیرا این معنا نزدیک‌ترین معانی به معنای حقیقی است و می‌دانیم که رسول خدا (صلی الله علیه واله) افضل از همه مردم است پس مساوی او نیز افضل خواهد بود. و نیز می‌توان گفت که مراد از مساوات علی (علیه السلام) با پیامبر مساوات در صفات نفسانی است و نبوت از صفات ذاتی و نفسانی نیست بلکه به معنای آن است که شخص خاصی مخاطب به خطاب نبوت گردد. ولی اگر نبوت را از صفات ذاتی و نفسانی به شمار آورید که مخاطب به تبلیغ گردیدن ناشی از آن است هیچ اشکالی ندارد که این صفت و این درجه برای امیرالمؤمنین نیز حاصل باشد نهایت آن که خصوصیت خاتمیت پیامبر اسلام مانع از آن است که علی‌علیه السلام نیز بدان شکل مخصوص مخاطب به خطاب تبلیغ گردد و اسم پیامبر شرعا بر او اطلاق گردد. و اتفاقا این سخنی است که دورتر از سخن اهل سنت نیست که نقل کرده‌اند پیامبر خدا در شأن ابوبکر فرمود «انا و ابوبکر کفرسی رهان» (7) و در شأن عمر فرمود «لو کان بعدی نبی لکان عمربن الخطاب». نکته دیگر آن که گرچه آیه مذکور به صراحت دلالت بر امامت علی (علیه السلام) ندارد ولی دلالت بر عصمت و افضلیت او دارد و عصمت و افضلیت از شرایط و لوازم امامت است. منابع : ۱. الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۷ ۲. شیخ مفید، رساله تفضیل امیرالمؤمنین، ص ۳۵ ۳. مانند بغوی در معالم التنزیل، ج ۱، ص ۴۸۰ ۴. شیخ طبرسی، مجمع‌البیان، ذیل آیه مباهله. ۵. علامه حلی، کشف‌المراد، ص .۳۸۵ ۶. این سخن به عینه از علامه حلی در نهج‌الحق و کشف‌الصدق، ص ۱۷۷ صادر شده است. ۷. در لغت عرب این مثال را برای دو کس می‌زنند که موازی و همردیف یکدیگر هستند مانند دو اسبی که در عرض یکدیگر گاری را می‌کشند. منابع :سایت بنیاد نهج البلاغه به نقل ازخبرگزاری قرآنی
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.