بسم الله الرحمن الرحیم
سوال:
قرآن کریم نماز را بازدارنده از فحشاء و منکر میداند؛ با این وجود نمازگزاران باز هم مرتکب گناه میشوند، دلیل چیست؟
درآمد
مطابق آیه ۴۵ سوره عنکبوت «أَقِمِ الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»، قرآن کریم نماز را بازدارنده از فحشاء و منکر میداند؛ اما با این وجود می بینیم که نمازگزاران نیز دچار گناه شده و در نتیجه زمینه این سوال پیش می آید که علت چیست؟ آیا انجام گناه توسط نمازگزاران نقض و اشکال بر آیه است یا اساسا دلالت آیه این نیست؟
بحث از این اشکال در بسیاری از کتب تفسیری در ذیل آیه ۴۵ سوره عنکبوت مورد توجه مفسرین قرار گرفته است که با توجه به محوریت آیه فوق در این موضوع باید ابتدا به فهم و تفسیر صحیح از آیه پرداخت. منظور از «صلاۀ»، مراد از «فحشا» و «منکر» و تحلیل چگونگی بازدارندگی نماز از گناه (مکانیسم نهی صلاۀ از فحشاء و منکر) سه عنصر محوری در فهم این آیه است که باید با روش صحیح علمی یعنی مراجعه به لغت عربی، آیات دیگر قرآن و روایات معصومین علیهم السلام به عنوان شارحین وحی به تفسیر این آیه نشست.
تحلیل معنای آیه
گرچه «صلاۀ» در لغت به معنای خواندن و دعا کردن است(راغب اصفهانی، مفردات، ص: ۴۹۱) اما با توجه تعدد استفاده آن در قرآن به معنای نماز، در این آیه نیز به معنای همان نماز تشریع شده در اسلام و نه معنای لغوی آن می باشد. با همین توضیح روشن می شود که پاسخ به اشکال مطرح شده با این بیان که منظور از «أَقِمِ الصَّلاهَ» در آیه، نه اقامه نماز فقهی توسط مسلمین بلکه دعوت و خواندن مردم به خوبی ها توسط پیامبر بوده که این دعوت مانع انجام گناهان بوده و آنان را از بدی ها باز میدارد، قابل قبول نبوده و مخالف معنای آیه می باشد(نک: مفاتیح الغیب ج۲۵ ص۶۲؛ المیزان ، ج۱۶ ص۱۳۴).
مراد از «فحشاء» و «منکر» نیز گناهانی است که از نگاه عقل و شرع مردود است(مجمع البیان ج۸ ص ۴۴۷). باید توجه داشت که هر گناهی مصداق «فحشاء» و «منکر» نیست زیرا معادل گناه در زبان عربی «ذنب» بوده و «فحشاء» و «منکر» بر برخی گناهان صادق است. مراد از «فحشاء» افعال و اقوالی است که دارای قبح قابل توجهی بوده (مفردات راغب ص۶۲۶) و در برخی موارد به معنای فاحشه و زنا بکار رفته است(الصحاح ج۳ ص ۱۰۱۴؛ النهایه ج۳ ص ۴۱۵). در مورد فرق میان«فحشاء» و «منکر» نیز گفته شده که «فحشاء» اشاره به گناهان بزرگ پنهانى، و «منکر» گناهان بزرگ آشکار است، و یا فحشاء گناهانى است که بر اثر غلبه شهوت، و منکر بر اثر غلبه قوه غضب تحقق می یابد(تفسیر نمونه ج ۱۱ ص ۳۷۰). با این توضیح و با توجه به عدم عصمت عموم انسانها مشخص می شود هرگونه گناه جزئی یا همان گناهان صغیره نمی تواند در این اشکال مورد نظر باشد.
تحلیل چگونگی بازدارندگی نماز از گناه
با توجه به اجماع مسلمین بر عدم تحریف در قرآن و صدق آیات آن، احتمال بطلان این آیه به بهانه انجام گناه توسط نمازگزاران کنار میرود و در نتیجه نکته محوری در این اشکال تبیین مراد از نهی نماز از گناه و تحلیل مکانیسم این نهی است. آیا انجام نماز به هر شکلی این اثر را دارد یا باید شرایطی خاص در آن لحاظ شود؟ آیا این نهی به شکل تکوینی مانع انجام گناه می شود یا فقط ضرورت ترک گناه را به نمازگزار متذکر شده و این نمازگزار است که با اختیار خود می تواند مرتکب گناه شده یا گناه را ترک کند؟
همانطور که گفته شد مفسرین وجوه مختلفی برای پاسخ به این اشکال طرح کرده اند. به اعتقاد برخی این مانعیت نماز برای گناهان که در آیه مطرح شده مربوط به همه نمازها و همه نمازگزاران نیست بلکه فقط شامل برخی نمازها و برخی نمازگزاران است. درنتیجه این بیان، اشکال مطرح شده منتفی می شود زیرا با قطع می توان مدعی شد که نماز برخی از نمازگزاران مانع گناه آنها می شود. اما این جواب با ظاهر آیه مطابقت ندارد زیرا معنای آیه مطابق قواعد زبان عربی شامل همه نمازها و به اصطلاح «طبیعت نماز» می شود و نمی توان آن را به «برخی نمازها» معنا کرد.
برخی نیز مدعی شده که نمازگزار در حین نماز به جهت اشتغال به اعمال آن، فرصت انجام گناه پیدا نمیکند(نک: جامع البیان طبری، ج۲۰، ص:۹۹؛ تفسیر القرآن ابن کثیر، ج۶، ص: ۲۵۵). واضح است که این جواب قابل قبول نیست چون اشتغال به هر کاری غیر گناه مانع از انجام گناه است و نماز تفاوتی در این جهت ندارد در حالی که آیه به بیان یک ویژگی خاص برای نماز اشاره دارد.
برخی مدعی شده که افعال و اذکار نماز مانند یک نهی کننده، نمازگزار را از گناهان نهی میکند(نک: التبیان ج۸ ص۲۱۳) و البته همانگونه که افراد به دلیل اختیار نسبت به اوامر خداوند مختار به انجام یا ترک هستند نسبت به این نهی نماز هم مختار بوده و برخی به آن عمل نمیکنند(روح المعانى، ج۱۰، ص ۳۶۷). این جواب نیز مانند موارد قبل مخالف معنای آیه دانسته شده است(برای نقد موارد فوق نک: المیزان ج۱۶، ص ۱۳۵).
برخی نیز نهی نماز از فحشا را نهی تکوینی دانسته و آن را از نوع نهی از منکر عادی نمی دانند به این معنا که نماز نهی تکوینی از گناه و زشتی دارد همانگونه که «امر تکوینی» به طاعت و خوبی دارد (آیت الله جوادی،تسنیم، ج ۱۰، ص ۱۹۹). مراد از نهی تکوینی اینست که هرگاه چیزی در اثر آثاری که دارد، مبغوض خدا باشد خداوند از تحقّق آن جلوگیری میکند(آیت الله جوادی،ادب فنای مقربان ج۲، ص ۳۸۴). با این توضیح زمینه اشکال فراهم می آید که اگر مراد از این نهی، اراده الهی بر ترک گناهان است چرا برخی نمازگزاران دچار گناه می شوند؟
طبق نظر علامه طباطبائی منظور از این نهی، طبیعت و وجود نماز است که فقط زمینه ترک معاصی را ایجاد میکند و به تنهایی علت ترک نیست. با توجه به بیان مانعیت نماز از گناهان در آیه به عنوان دلیل امر به نماز توسط پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، معلوم می شود که طبیعت انجام این عمل عبادی و مجموعه اعمال و توجهات نمازگزار و همچنین مقدمات شرعی آن مانند شرایط طهارت و مکان نماز، باعث ایجاد ملکه و روحیه ترک گناه در نمازگزار می شود. با این توضیح گرچه نماز خاصیت ترک گناه در نمازگزار را داراست اما ممکن است به دلیل وجود برخی موانع، این اثر خود را نمایان نکند. همانطور که قرآن تصریح دارد که محور نماز همانا ذکر خداست(وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری، طه۱۴) از دیدگاه علامه نیز هر مانعی که باعث تضعیف ذکر و یاد خدا باشد، اثر بازدارندگی نماز را نیز کاهش می دهد و هرچه زمینه ذکر الهی و خشوع و خضوع در برابر خدای متعال قوی تر شود مانعیت نماز از گناه نیز تقویت می شود(المیزان ج۱۶، ص: ۱۳۵).
انجام عمل عبادی نماز مانند بسیاری از امور، عملی کیفی است که مراتب متعددی از نظر کیفیت برای آن قابل تصور است. مراتبی مانند انجام نماز بدون رعایت احکام فقهی آن، خواندن نماز بهمراه انجام حداقل احکام فقهی لازم و یا تکمیل آن با انجام مستحبات و دیگر مراتب کمالی نماز که موجب تقویت باطن نماز است. خواندن نماز بدون رعایت حداقل احکام آن در حالی که نمازگزار از آن شرایط آگاهی دارد از اساس چیزی جز بازیچه نبوده و قطعا انتظار اثری از آن نیست. اما در صورتی که نمازگزار با قصد انجام فرمان الهی سر تعظیم و اطاعت بر آستان باری تعالی نهد زمینه تقویت ذکر خدا در وجود او فراهم شده که نقطه مقابل معصیت و گناه است. از طرفی نیز شریعت اسلامی با وضع احکامی مختلفی مانند مباح بودن مکان نمازگزار و طهارت بدن از نجاسات و … برای نماز شرایطی را رقم زده که اراده فرد برای انجام نماز مقبول، زمینه دوری از بسیاری از گناهان را فراهم میکند. باید دانست که نهى از فحشاء و منکر درجات زیادى دارد و هر نماز به میزانی که از شرایط کمالی برخوردار است مانع از گناه می باشد.
در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده که جوانی از انصار نمازهای خود را با رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله میخواند و در عین حال مرتکب گناه هم میشد. این خبر به رسول خدا رسید فرمود: نماز او روزی او را از فحشاء باز خواهد داشت. در روایت دیگر آمده که به پیامبر اطلاع داده شد که فلانی روزها نماز میخواند و شبها مشغول دزدی است حضرت پاسخ فرمود: نماز او را باز خواهد داشت(مجمع البیان ج ۸ ص ۴۴۷).
در روایتی از امام باقر علیه السلام مطرح شده که نماز دارای صورت بوده، صحبت می کند و امر و نهی دارد(کافی ج ۲ ص۵۹۸) که باید دانست مراد از این کلام، تمثیل و تنظیر است (بحار الأنوار ج۷۹، ص ۱۹۹) زیرا هدف اصلی از تکلم، تاثیر در دیگری است و از این رو تاثیر نماز در ترک گناهان به نهی کردن تمثیل شده است(فیض کاشانی، الوافی، ج۹، ص ۱۶۹۷).
مقاله از دکتر علی هابطی نژاد