در سالروز وفات ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، نشست علمی “افضلیت حضرت خدیجه سلام الله علیها در منابع اهل سنت” با همت مجمع جهانی شیعه شناسی برگزار گردید.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین محمد جعفر طبسی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم با استفاده از منابع اهل سنت به اثبات افضلیت بانوی اول اسلام پرداختند.
این نشست به صورت مستقیم از تلویزیون اینترنتی عبرات پخش گردید و مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت.
نشست علمی «افضلیت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در منابع اهل سنت»
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین محمدجعفر طبسی
بسم الله الرحمن الرحیم
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) طبق خطبه ای که مرحوم حر عاملی در وسائل الشیعه آوردهاند خطبه ای را از وجود مبارک پیغمبر اکرم قبل از حلول ماه مبارک رمضان نقل کرده اند، که به برخی از فرازهای این خطبه اشاره میکنم بعد در رابطه با ام المومنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) مطالبی و محورهایی را به محضر عزیزان تقدیم خواهم کرد.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: هو شهر دعیتم فیه الی ضیافت الله و جعلتم فیه من اهل کرامه الله
دو نکته مهم پیغمبر اکرم در این فراز از خطبه اشاره می کنند، نکته اول دعوت کننده درماه مبارک رمضان خداست. طبیعی است که این ضیافت یک ضیافت عادی نخواهد بود و این ضیافت الله با سایر ضیافت ها فرق جوهری و اساسی دارد.
در این ضیافت خداوند از میهمان خود استقبال می کند و با جمله و جعلتم فیه من اهل کرامه الله احترام می کند. در این ماه که ماه پرفیض مبارک رمضان است، حوادث مهمی رخ داده است که من به صورت فهرست وار به این حوادث اشاره میکنم؛ لیله القدر در ماه مبارک رمضان است، نوزدهم این ماه شب ضربت خوردن امیرمومنان علی (ع) است. بیست و یکم این ماه شب شهادت مولای متقیان علی علیه السلام است و نیمه آن روز ولادت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) است.
حادثه دیگری هم در این ماه اتفاق افتاد و آن رحلت بزرگ بانوی اسلام ام المومنین حضرت خدیجه کبری همسر باوفای نبی مکرم اسلام است.انسان وقتی که به تاریخ و روایات مراجعه میکند محورهای مهمی را در رابطه با زندگی سراسر افتخار این بزرگ بانوی اسلام پیدا می کند که من در این فرصت کوتاه می خواهم به برخی از محورهای مهمی که در زندگی خدیجه کبری هست اشاره کنم. محور اولی که در زندگی ایشان ثبت شده، شیعه و سنی آن را به عنوان یک مسئله مفروغ عنه گرفتهاند اسلام و ایمان ایشان به پیغمبر است. نه اسلام نه ایمان بلکه اول کسی که به پیغمبر اکرم اسلام و ایمان آوردن خدیجه کبری بودند.
جناب ذهبی در کتابش سیر اعلام النبلاء جلد دوم صفحه ۱۰۹ به این حقیقت اشاره می کند که اول کسی که به پیغمبر اکرم اسلام آورد، ایمان آورد خدیجه کبری بود. بعد ایشان می گوید: احدی قبل از حضرت خدیجه به پیغمبر اکرم ایمان نیاورد. بعد در صفحه ۱۱۰ ذهبی به این نکته اشاره میکند که قابل توجه است، میگوید، پیامبر اکرم خیلی خدیجه را مدح و ثنا می کرد. بحث ما هم بحث خدیجه کبری در منابع اهل سنت است و این کتاب هم از معتبرترین کتب اهل سنت است که می گوید پیغمبر اکرم حضرت خدیجه را احترام می کرد و او را بر سایر همسران خود برتری می داد. پس شد خدیجه کبری افضل و برتر از همه زنان پیغمبر اکرم و این به نظر من در زندگی ایشان کافیست که اول ایمان آورنده و اول اسلام آورنده باشد.
جناب ابن عبدالبر مالکی مذهب متوفای قرن پنجم کتابی دارد به نام الاستیعاب جلد دوم صفحه ۷۲۰ از وجود مبارک پیغمبر اکرم حدیثی را در رابطه با خدیجه کبری به این مضمون نقل می کند که: خیر نساء الجنه مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و آسیه بنت مزاحم أمراه فرعون
بهترین زنان بهشت مریم دختر عمران خدیجه دختر خویلد فاطمه دختر محمد و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون هستند.
طبری متوفی قرن ششم در کتاب معروف ذخائر العقبی صفحه ۴۱ از پیغمبر اکرم روایتی به این مضمون نقل می کند که چهار زن سرور جهان خود هستند. مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد.
این متن دومی را که محضر عزیزان نقل کردم یک اضافهای دارد که متن اول ندارد. اضافه اش این است که ایشان می گوید: و افضلهن عالما فاطمه. اسم این چهار بانو و چهار زن برجسته را میبرد اما وقتی که می رسد به نام فاطمه زهرا (س)این اضافه را می کند که بهترین آنها از نظر علم فاطمه زهراست. پس شد هم برتری نسبت به زنان عالم و هم افضلیت نسبت به یک نفر و دیگر افضلیت نسبت به آن سه نفری که خواندم نیست.
یا روایت سومی را جناب ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه اش جلد دهم صفحه ۲۶۶ به این مضمون از وجود پر برکت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام نقل می کند که سادات نساء العالمین أربعه: خدیجه بنت خویلد، فاطمه بنت محمد، آسیه بنت مزاحم، و مریم بنت عمران.
تعبیری که جناب ابن ابی الحدید از این زنان نمونه عالم می کند به عنوان سرور بانوان دو جهان است و این تعبیر تعبیری است عالی و مهم و بزرگ. محور دوم را در دو جمله خلاصه کنم، از مجموع روایاتی که از کتب برادران اهل سنت نقل کردم افضلیت و برتری حضرت خدیجه بر همه زنان عالم استفاده میشود. تا الان به دو محور اساسی در رابطه با خدیجه کبری اشاره شد.
نکته دیگری را که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که بدون شک، بدون تردید شیعه و پیروان مکتب اهل بیت بر این عقیده است که همه همسران پیغمبر اکرم ام المومنین هستند. در این احدی نمی تواند شک و تردید کند، اما این به آن معنا نیست که ما به برخی از حوادث و وقایع تلخ تاریخی نسبت به بعضی از همسران پیغمبر اکرم اشاره نکنیم. به عبارتی واضح تر و گویاتر در روز رحلت این بزرگ بانوی اسلام یعنی خدیجه کبری بنده لازم است به این نکته محوری و مهم اشاره کنم و آن این است که ما نمیتوانیم میان برخی از همسران رسول خدا که شمشیر به روی امیرمومنان علی علیه السلام کشیدند غافل باشیم و بگوییم هیچ گونه فرقی میان این همسران پیغمبر و میان همسران دیگر همچون ام سلمه وجود ندارد و یا اینکه بگوییم میان ام سلمه با کسانی که جنگ جمل را راه انداختند فرقی نیست.
و هیچ عاقلی نمی تواند جنگ جمل را منکر شود. الان نمی خواهم در مورد جنگ جمل صحبت داشته باشم. فقط در مقام اثبات این نکته هستنم که پیروان مکتب اهل بیت همه همسران پیغمبر اکرم را به قول معروف به یک چوب نمیرانند و میان آنها فرق جوهری قائلند. به عبارت دیگر پیروان مکتب اهل بیت میان خانه عایشه و خانه ام السلمه فرق قائل اند. ممکن است بعضیها سوال برایشان پیش بیاید که خانه خانه است چگونه میان دو خانه فرق میگذارید؛ جواب این است خانه عایشه را جناب بخاری متوفای ۲۵۶ در صحیحش جلد ۴ صفحه ۴۶ روایت نقل کرده است که روزی پیغمبر اکرم اشاره کردند به خانه عایشه و فرمودند هاهنا الفتنه ثلاثه؛ فتنه در آینده از اینجا شروع خواهد شد. آیا واقعاً می توانیم روایت بخاری را نادیده بگیریم، آیا می توانیم بگوییم خانه ای را که پیغمبر اکرم از آن خانه به مرکز فتنه تعبیر کرده اند با خانه ام سلمه که آیه تطهیر در رابطه با اهل بیت در خانه ام سلمه نازل شده مساوی است. مدرک شواهد التنزیل جناب حاکم حسکانی حنفی متوفای قرن پنجم در ذیل آیه تطهیر روایت نقل می کند جناب حاکم حسکانی که ام السلمه گفتند نزلت هذه الآیه فی بیتی. پس عزیزان دقت کنید میان این خانه فرق است با خانه عایشه. و من الان نمی خواهم خیلی این فرق را باز کنم.
اینکه عرض میکنیم فرق جوهری است میان همسران پیغمبر اکرم همین است. آقایان به کتاب تاریخ طبری جلد ۴ صفحه ۴۵۱ مراجعه کنند.
ایشان روایت نقل می کند از زبان ام سلمه همسر با وفای پیغمبر اکرم. من روایت را میخوانم بعد معنا می کنم.این حرف ام سلمه با امیرالمومنین در قضیه جنگ جمل است: « لولا أن یعصی الله فیک و أنک لا تقبله منی لخرجت معک» علی اگر نبود که خدا را معصیت میکردم و تو از من قبول نمیکردی من در قضیه جنگ جمل در رکابت بودم ولی چه کنم هم خدا در قرآن زن ها را از خروج از منازلشان نهی کرده و هم شما قبول نمیکنید. اما علی این فرزندم؛ (فرزند ام سلمه نامش عمر بود) و ایشان میگوید که به امیرالمومنین گفت: حال که من معذورم در رکاب شما باشم ولی فرزندم معذور نیست (و الله لهو أعز علی نفسی)، خلاصه نور چشم من فرزند من است در اختیار و رکاب شما در جنگ جمل است.
چرا این بحث را مطرح کردم در روز رحلت حضرت خدیجه کبری، برای این نقل کردم که برخی متاسفانه بی لطفی و کم لطفی می کنند و می گویند همه همسران پیغمبر را باید با یک چشم نگاه کرد و همه ام المومنین هستند. در ابتدا عرض کردم که شیعه با ام المومنین بودن همسران پیغمبر مشکلی ندارد ولی حرف ما این است که نباید گفته عایشه، ام سلمه، حفصه و خدیجه کبری در یک ردیف هستند این را نمی توانیم قبول کنیم. ما هرگز حاضر نیستیم و اجازه نمیدهیم کسی به همسران پیغمبر اهانت کند یعنی حتی به آن همسری که سردمدار جنگ جمل بود حق ندارد اهانت کند چه رسد به اینکه برخی در کتاب هایشان دروغی را به شیعه نسبت میدهند و آن دروغ نسبت ناروایی است که برخیها به شیعیان نسبت میدهند که شیعه نسبت به برخی از همسران پیغمبر نظر منفی دارد و من در اینجا لازم می دانم که این نظریه را نفی کنم و با شدت هرچه تمام تر از عقیده شیعه دفاع کنم و عرض کنم هرگز شیعه نسبت به برخی همسران پیغمبر آن نسبت های ناروا را نمیدهد. بگذریم از برخی از شبکه های معلوم الحال و افراد معلوم الحال و قلیل. اما این بیان جناب آلوسی در تفسیرش جلد ۱۸ صفحه ۲۲ عرض بنده را کاملا تایید می کند در ذیل آیه «إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ» ظاهرا آلوسی این مطلب را نقل می کند و بنده متعمدا در روز رحلت حضرت خدیجه این جمله را در رابطه با برخی از همسران پیغمبر عرض می کنم تا همه بدانند چه دروغ هایی به شیعه نسبت می دهند. البته ایشان از شیعه دفاع می کند.
آلوسی می فرماید: (و نصب لشیعته قذف عایشه بما برئّه الله تعالی منه و هم ینکرون ذلک أشد الانکار) برخی به شیعه بعضی از چیزهای ناروا را نسبت میدهند در حالی که شیعه از خودش دفاع میکند و میگوید این چیزی که به ما نسبت میدهند دروغ است، آلوسی می گوید ما رفتیم کتابهای شیعه و تفاسیر شیعه مراجعه کردیم و هیچگونه اثری از این اتهامها و دروغهایی که نسبت به برخی از همسران پیغمبر داده می شود وجود ندارد. لذا عزیزان متوجه حرف های تفرقه افکنانه برخی باشند که مرتب به این دروغ ها دامن می زنند و من وظیفه اخلاقی و شرعی خود دانستم که در روز رحلت بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه و مدافع پیغمبر اکرم و مدافع ولایت و مدافع امیرالمومنین این جمله را عرض کنم.
جمله ای را که می خواهم مطرح کنم ربطی به حضرت خدیجه سلام الله علیه ندارد اما مربوط است به همسران پیغمبر اکرم. الان دفاع کردیم و گفتیم کسانی که برخی نسبت های ناروا به همسران پیغمبر میدهند دروغ است و برای اثبات مدعای خود مطلبی را از جناب آلوسی در تفسیر روح المعانی عرض کردم.
جاهای دیگر گفتم اینجا هم عرض میکنم آیا ایرادی دارد و اشکالی دارد در تقویم جمهوری اسلامی یک روز را هم اختصاص بدهند به ام سلمه و واقعا از سرورانی که این زمینه را برای بنده فراهم کردند عاجزانه می خواهم که یک روز را هم اختصاص بدهند از سال برای ام مسلمه و همان برنامه هایی را که سروران عزیز برای حضرت خدیجه کبری برگزار میکنند و ان شا لله خداوند به همه آنها اجر بدهد یک روز را هم اختصاص بدهیم به ام سلمه. بنده این را در جای خودش اثبات خواهم کرد. با تمام احترامی که برای حضرت خدیجه کبری قائلم اما این نظر شخصی بنده است و معتقدم در برخی از جاها جناب ام سلمه بر خدیجه کبری برتری دارد. البته فراموش نکنیم تمام محورهایی که راجع به حضرت خدیجه است یک طرف، محور اینکه دختری به نام صدیقه کبری تحویل این جامعه دادند که از نسلش و از صلبش ائمه اطهار علیهم السلام هستند را نمیتوان نادیده گرفت اما فراموش نکنید آقا سید شهدا در سال ۶۱ هجری وقتی می خواستند از سرزمین حجاز به کربلا هجرت کنند ودایع امامت را به چه کسی غیر از ام سلمه سپردند.
این یک مقامی است عالی و رفیق برای جناب ام سلمه و محورهای دیگری هم در رابطه با ام سلمه وجود دارد که در جای خودش بیان خواهد شد.
مجددا از سروران گرامی که زحمت کشیدند و این فرصت را در اختیار این طلبه کوچک حوزه علمیه قم قرار دادند نهایت تشکر را دارم. ان شا لله که خداوند به همه شما اجر عنایت کند؛ ان شا الله خداوند در دنیا زیارت حضرت خدیجه (س) و در آخرت شفاعت این حضرت را نصیب و روزی همه ما قرار بدهد.
و الحمد لله رب العالمین
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.