بیستم ربیع الثانی
۱- بنای مسجد الأقصی
۲- بازگشت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از غزوه دومه الجندل (۵ هجری قمری)
۳- ولادت آیهالله میرزا احمد سیبویه (۱۳۳۷ هجری قمری)
۴- وفات آیهالله شیخ هاشم قزوینی (۱۳۸۱ هجری قمری)
—
۱- بنای مسجد الأقصی
بعضی از مورخین بنای مسجد بیت المقدس را به حضرت داود (علیه السلام) نسبت میدهند.
در زمان آن بزگوار مردم به بیماری طاعون سخت مبتلا شده بودند و بسیاری در یک روز هلاک گشتند. حضرت داود (علیه السلام) دستور داد مردم غسل کرده و با زنها و بچههای خود به صحرا روند و به درگاه خدای متعال ناله نمایند تا خداوند به آنان رحم کند. بنی اسرائیل به صحرا رفتند. حضرت داود (علیه السلام) به سجده افتاد و به درگاه خدای لایزال ناله نمود. بنی اسرائیل نیز به سجده افتادند، هنوز سر از سجده بر نداشته بودند که از میان آنها طاعون برداشته شد.
پس از سه روز حضرت داود آنها را جمع کرد و فرمود: خداوند به شما احسان نمود و بیماری را از میان شما برداشت. پس به شکرانه آن مسجدی در همان مکانی که دعایتان مستجاب شد بنا کنید. بنی اسرائیل به دستور حضرت داود (علیه السلام) عمل کرده و مشغول بنای مسجد شدند، حضرت نیز از کسانی بود که سنگها را بر دوش خود حمل میکرد تا اینکه دیوارها به اندازه یک قامت بلند شد.
چون این قضیه در سنین پیری و سالهای آخر عمر وی اتفاق افتاد، فرصت اجرای کامل بنای خانه خدا برایش باقی نماند، به همین سبب به وی ندا رسید که تکمیل بنای خانه را به فرزندت سلیمان وا گذاشتم، اینجا بود که حضرت سلیمان (علیه السلام) را به جانشینی خویش و به پادشاهی بنیاسرائیل منصوب و به آنان اعلام کرد، خداوند به من فرمان داده بود تا برایش خانه مقدس بسازم، اما مشیّت الهی چنین تعلّق گرفته که خانه را فرزندم سلیمان که وارث و جانشین من است به اتمام رساند. حضرت سلیمان (علیه السلام) به جای حضرت داود (علیه السلام) نشست و مسجد را تمام کرد و برای آن نیز محرابهایی را قرار داد.
بر اساس گزارش تورات، تکمیل بنای بیت المقدس در مدت هفت سال بین سالهای ۹۶۱ تا ۹۶۷ قبل از میلاد یعنی ۹۷۰ سال پیش از میلاد مسیح، صورت گرفته است. بنابراین مسجد الاقصی حرم دوم موحّدان مؤمن است.
—
۲- بازگشت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از غزوه دومه الجندل (۵ هجری قمری)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در ۲۵ ربیع الاول سال پنجم هجرت با یک هزار رزمنده عازم منطقه دومه الجندل-که در حد فاصل حجاز، شام و عراق قرار دارد- گردید ولی پس از ورود به این ناحیه به غنیمت گرفتن مقداری از گله شتر و گوسفند و بدون این که با دشمنی روبرو گردد، به مدینه بازگشت.
آن حضرت در ۲۰ ربیع الثانی همان سال وارد مدینه شدند.
رفت و بازگشت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مدینه به دومهالجندل، حدود ۲۶ روز طول کشید که در این مدت”سباع بن عرفطه غفاری” جانشین آن حضرت در مدینه بود.
—
۳- ولادت آیهالله میرزا احمد سیبویه (۱۳۳۷ هجری قمری)
میرزا احمد سیبویه در ۲۰ ربیعالثانی ۱۳۳۷ ه.ق در کربلا به دنیا آمد و در خانهای پر از نور علم و حدیث و معنویت تربیت یافت. وی پس از خواندن دروس مقدماتی و ادبیات، سطوح را نزد پدر و عمویش مرحوم حاج شیخ محمدعلی سیبویه از علمای کربلا، فرا گرفت و سطوح نهایی و خارج فقه را از مرحوم حاج شیخ یوسف بیارجمندی شاهرودی که از مجتهدین و علماء مبارز کربلا بود، آموخت.
وی در سال ۱۴۰۰ ه.ق از طرف دولت بعث عراق به ایران رانده شد؛ پس از ورود به تهران به اقامه جماعت، ترویج دین، تبلیغ احکام و ذکر مصائب خاندان رسالت به خصوص سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) مشغول بود و مخلصانه این وظیفه را ایفا کرد. از این رو اثر عمیقی در مستمعین و شنوندگان خود میگذاشت.
پدر و مادر میرزا احمد در یک روز از دنیا رفتند و زمانی که آنها فوت کردند، او در بستر بیماری بود و پزشکان از بهبودش قطع امید کرده بودند. ۲۰ روز بعد از فوت والدینش زمانی که کمی بهبود یافته بود، متوجه فوت آنها میشود.
بعد از اینکه میرزا احمد بهبود یافت، گفت: «در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین (علیه السلام) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین (علیه السلام) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (علیه السلام) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین (علیه السلام) را به مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) قسم میدهد و میگوید: اگر شما بخواهید، میشود. بعد حضرت به داخل حرم رفتند و بعد از مدتی بیرون آمدند و خطاب به پدرم فرمودند: «ما شفای پسر شما را از خدا گرفتیم.»
بعد از این واقعه میرزا احمد سیبویه بارها میگفتند که من آزاد شده امام حسین (علیه السلام) هستم.
سیبویه احترام به افراد مسن را راهی برای پیشرفت در مسیر الیالله میدانست، زمانی که مراسم روضه امام حسین (علیه السلام) را برپا میکرد از روضهخوانهای مسن دعوت میکرد تا در مجالس، روضهخوانی کنند و به ازای یک شب، مبلغ ۱۰ شب را به آنها پرداخت میکرد.
میرزا احمد سیبویه برای سادات احترام خاصی قائل بود هرگاه در منبر مینشست و سیدی وارد مجلس میشد از منبر پایین میآمد و دست سید را میبوسید و مجدداً بر منبر مینشست احترام ایشان به سادات تا جایی بود که هرگاه سیدی را ملاقات میکرد، به احترامش تمام قد میایستاد و دست ایشان را میبوسید و برای او ذکر صلوات میداد و میفرمود «آمدهام که احترام سادات را بجا آورم و در محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بگویم که فرزندانش را دوست دارم.»
نسبت به دو روضه ارادت خاصی داشت یکی روضه حضرت زینب (سلام الله علیها) و دیگری روضه حضرت عباس (علیه السلام).
سرانجام این عاشق دلسوخته اهلبیت (علیهم السلام) در روز ۲۴ شوال سال ۱۴۲۶ ه.ق از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) برای همیشه آرام گرفت.
—
۴- وفات آیهالله شیخ هاشم قزوینی (۱۳۸۱ هجری قمری)
شیخ هاشم مدرس قزوینی در روستای «قلعه هاشم خان» قزوین، در خانوادهای کشاورز دیده به جهان گشود. وی از دوران کودکی، با محبت و عشق به اهل بیت (علیهم السلام) تربیت و رشد یافت، به طوری که عمل به واجبات و پرهیز از محرمات را از همان دوران مراعات میکرد.
مقدمات و ادبیات را در قزوین فرا گرفت و پس از تکمیل ادبیات عرب، نزد استادان ادبیات، در محضر اساتید قزوین، که در رأس آنان «حاج ملأ علی طارمی» و «آخوند ملأ علی اکبر» بودند، سطوح عالیه فقه و اصول را خواند و در همین شهرستان فلسفه اشراق و مشّاء را نزد مرحوم آیت اللّه حاج سید موسی زرآبادی قزوینی آموخت.
آن گاه برای تکمیل مدارج عالیه استنباط به اصفهان عزیمت کرد و در آنجا نزد مرحوم «کلباسی» و «فشارکی» به کسب علم پرداخت و پس از شش سال اقامت به قزوین بازگشت.
طی این مدت، وصف حوزه علمیه مشهد را که در آن دوران سرآمد مجامع علمی به شمار میآمد شنید و به شوق وصول به این کانون معرفت، بار سفر بست. در مشهد از محضر آیات حاج آقا حسین قمی و میرزا محمد آقا زاده خراسانی (فرزند آخوند ملأ محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه) کسب کمال نمود و از دو استاد اخیر به اجازه اجتهاد مفتخر گردید. مدتی نیز از محضر میرزامهدی اصفهانی بهره برد و مبانی اصولی میرزا نایینی را از ایشان فرا گرفت.
از روش تدریس او میتوان به: بیان روان، توصیههای اخلاقی در حین تدریس، تربیت علمی طلاب، عشق به دانش پژوهان علوم دینی و فنای در علم اشاره کرد.
از ویژگیهای اخلاقی او نیز میتوان به: توجه به خانواده، آزادمردی و مناعت طبع، شجاعت، بی رغبتی به دنیا، سعه صدر و توجه به مقتضیات زمان اشاره کرد.
سرانجام مدرّس والامقام حوزه علمیه مشهد پس از شصت و نه سال عمر با برکت در روز بیستم ربیع الآخر ۱۳۸۱ ه.ق درگذشت و در مدخل ورودی حرم مطهر رضوی، از طرف ضلع شمالی صحن آزادی (صحن نو) به خاک سپرده شد.