بیست و نهم جمادی الاول
۱- ولادت حضرت اسماعیل (علیه السلام)
۲- وفات”محمد بن عثمان” دومین نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در غیبت صغری (۳۰۵ هجری قمری)
۳- شهادت فقیه ارجمند “ملامحمد تقی بُرغانی” معروف به “شهید ثالث” (۱۲۶۴هجری قمری)
—
۱- ولادت حضرت اسماعیل (علیه السلام)
حضرت ابراهیم(علیه السلام) با دختر خاله خود به نام ساره ازدواج کرده بود. ساره، خدمت کارى داشت به نام هاجر که پادشاه قبطى او را به ساره بخشیده بود.
سالها از زندگى ابراهیم(علیه السلام) و ساره گذشت ولى صاحب فرزند نشدند، طبق پیشنهاد ساره، حضرت ابراهیم(علیه السلام) هاجر را از او خریدارى نمود، در بعضى از تواریخ آمده که ساره خود پیشنهاد کرد که هاجر را به تو بخشیدم شاید خداوند از او فرزندى به تو بدهد.
خداوند از هاجر به حضرت ابراهیم(علیه السلام) پسرى عنایت نمود به نام اسماعیل . ساره از اینکه هاجر صاحب فرزند شده بسیار ناراحت شد.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) به دستور خداوند متعال هاجر و اسماعیل را به شهر مکه برد. نقل شده که اسماعیل دو ساله بود که آب زمزم به یمن مقدمش زیر پاى او نمایان شد. در این هنگام قبیله جرهم و قطور در مسیر راه از آنجا عبور مى کردند که با دیدن چشمه آب، آنجا را براى اقامت خود انتخاب کردند. و بدین وسیله هاجر و اسماعیل از تنهائى نجات یافتند.
حوادث الایام، صفحه ۱۲۵٫
—
۲- وفات”محمد بن عثمان” دومین نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در غیبت صغری (۳۰۵ هجری قمری)
ابوجعفر، محمد بن عثمان بن سعید عَمری اسدی دومین نایب و وکیل منصوب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) بود که پس از وفات پدرش عثمان بن سعید در ایام غیبت صغری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) به این مقام برگزیده شد.
پدرش عثمان بن سعید عَمری اسدی، نایب سه امام معصوم (علیهمالسلام) یعنی نماینده امام هادی (علیهالسلام)، امام حسن عسکری (علیهالسلام) و امام زمان (علیهالسلام) و مورد اطمینان آن بزرگواران بود و در مقام و شخصیت وی، روایات چندی از این امامان معصوم (علیهمالسلام) وارد گردیده است.
فرزندش محمد بن عثمان نیز به مانند پدر، مورد اطمینان امامان معصوم (علیهمالسلام) بود. امام حسن عسکری (علیهالسلام) درباره وثاقت این پدر و پسر به یکی از یارانش فرمود: العَمری (عثمان بن سعید) و ابنه ثقتان، فما أدّیا الیک فعنّی یؤدّیان، فلمّا قالا لک فعنّی یقولان، فاسمع لهما و أطعهما، فانّهما الثقتان المأمونان.
یعنی: عثمان بن سعید عَمری و فرزندش محمد بن عثمان، مورد اطمینان و اعتمادند. پس آن چه به تو میرسانند، از سوی من ادا میکنند. بدین جهت هرگاه چیزی به تو بگویند، بدان که از سوی من به تو گفتهاند. از آن دو شنوایی داشته و آنان را پیروی نما زیرا آن دو مورد اطمینان و امنیتند.
آنگاه که عثمان بن سعید وفات یافت، توقیع شریفی از ناحیه مقدسه به دست بزرگان شیعه رسید که صراحت در نمایندگی و مقام نیابت و وکالت فرزندش محمد بن عثمان داشت. از آن پس، وی واسطه میان شیعه و امامشان حضرت مهدی (علیهالسلام) شد.
وی، علاوه بر مقام معنوی و افتخار نیابت امام غایب (علیهالسلام) خود از علما و فقهای بزرگ شیعه و دارای تألیفات متعددی بود. از دخترش ام کلثوم روایت شده است که پدرش محمد بن عثمان چند جلد کتاب در فقه شیعه تألیف کرده بود که تمامی آنها را از امام حسن عسکری (علیهالسلام) و فرزندش حضرت مهدی (علیهالسلام) و همچنین از پدر خود عثمان بن سعید اخذ کرده بود و به هنگام وفات خویش، آنها را به ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی تحویل داد.
این مرد بزرگ و پدر ارجمندش به مدت پنجاه سال نمایندگی سه امام معصوم (علیهمالسلام) را بر عهده داشتند. سرانجام در آخرین روز جمادی الاول در سال ۳۰۵ و به قولی سال ۳۰۴ هجری قمری وفات یافت و طبق سفارش او که برگرفته از توقیع شریف ناحیه مقدسه بود، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی جانشنین وی گردید.
خلاصه الأقوال (علامه حلی)، ص ۲۵۰؛ طرائف المقال، ج ۲، ص ۳۲۳؛ معجم رجال الحدیث (آیت الله خویی)، ج ۷۱، ص ۲۹۵؛ تاج الموالید (علامه طبرسی) – از مجموعه نفیسه، ص ۶۵؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۲، ص ۵۰۳٫
—
۳- شهادت فقیه ارجمند “ملامحمد تقی بُرغانی” معروف به “شهید ثالث” (۱۲۶۴هجری قمری)
ملامحمد تقی بن محمد معروف به شهید ثالث در سال ۱۱۸۴ ه.ق در برغان متولد شد و در قزوین، قم و اصفهان به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
سپس درعتبات عالیات از محضر شیخ جعفر کاشف الغطاء، صاحب ریاض و سید مجاهد بهره گرفت.
وی بیشتر اوقات خود را صرف ترویج احکام دین میکرد.
اثرهای ارزندهای چون کتاب “عیون الاصول” در اصول فقه، “مجالس المؤمنین” در مواعظ و “منهج الاجتهاد” درشرح شرایع الاسلام از تألیفات او میباشند.
شهید ثالث در سال ۱۲۶۴ ه.ق که اوایل ظهور فتنهی بابیه و سال اول جلوس ناصرالدین شاه بود در اثر مجاهدتها و مدافعات دینی علیه فتنهی ظهور “بابیّت” به دستور برادرزادهاش قرهالعین در حالی که به نماز شب مشغول بود، از سوی چندتن از افراد فرقه مذکور مضروب گشت و پس از دو روز به شهادت رسید.
ثبت دیدگاه