۱- وفات پوران دختر حسن بن سهل، همسر مأمون عباسی (۲۷۱ هجری قمری)
۲- رحلت آیت اللَّه العظمی “سیدمحسن حکیم” زعیم حوزه ی علمیه ی نجف اشرف(۱۳۹۰ هجری قمری)
—
۱- وفات پوران دختر حسن بن سهل، همسر مأمون عباسی (۲۷۱ هجری قمری)
مأمون عباسی (هفتمین خلیفه از سلسله عباسیان) پس از بازگشت از خراسان به عراق، در ماه رمضان سال ۲۱۰ ه.ق با پوران دختر حسن بن سهل ازدواج کرد و برای عروسی با وی، هزینههای زیاد و بذل و بخشهای بی حسابی نمود که تاریخ مسلمانان، چنین نمونهای را کمتر به خاطر دارد. هدف از یادآوری فوت پوران در این جا، اشاره به اسراف و تبذیر مأمون و خلفای عباسی و درباریان آنان و مراعات نکردنشان نسبت به بیت المال مسلمانان است.
مأمون عباسی که در میان عباسیان به شیعه گری معروف و رفتاری بر خلاف پدر و نیاکان خویش در پیش گرفته بود، مورد انتقاد بزرگان و ریش سفیدان عباسی قرار گرفت و از این باب، خویش را در معرض خطر احساس میکرد. از سوی دیگر، وی در بازگشت از خراسان، دو شخصیت معروف و صاحب نفوذ جامعه اسلامی که در مخالفت با عباسیان، نقش مهمی را بر عهده داشتند، یعنی حضرت امام رضا (علیه السلام) و فضل بن سهل (وزیر عالی دربار) را با دسیسههایی خائنانه به قتل رسانیده بود و کفه قدرت عباسیان را سنگینتر کرد و به همین جهت، خلأ شدیدی را برای جناح مقابل و مخالف عباسیان احساس مینمود. بدین منظور در صدد برآمد تا با پیوند خانواده حسن بن سهل، برادر فضل بن سهل، سوءظنها و کدورتهای گذشته را از میان برده و بر نفوذ و توان جناح مخالف عباسیان بیفزاید.
حسن بن سهل، فرمانده سپاه و حاکم بسیاری از شهرها، از سوی مأمون عباسی بود و در سرکوبی مخالفان مأمون، از جمله سرکوبی سپاهیان امین و سپاهیان ابراهیم بن مهدی عباسی نقش مهمی داشت.
به هر روی، مأمون با دختر حسن بن سهل، به نام پوران ازدواج کرد. حسن بن سهل برای شادی چنین ازدواجی، مراسمهای زیادی بر پا نمود. ولیمههای فراوانی به درباریان، لشکریان و عامه مردم داد که حد و حسابی برای آنها نمیتوان تعیین کرد. آنگاه، مأمون و درباریان و لشکریانش را به نزد خویش دعوت کرد و برای پذیرایی آنان به مدت هفده روز، مبلغ پنجاه هزارهزار درهم هزینه کرد و برای خوش آمدگویی مأمون، حصیری از طلا بافت و به هنگام ورودش فرش کرد.
مأمون، نیز خرجهای بی حد و حسابی نمود، که تنها به حسن بن سهل، مبلغ ده هزارهزار درهم نقد، خراج یک ساله اهواز و فارس و ملکیت فم الصلح (شهری که در ساحل رود دجله و نزدیک شهر واسط و محل عروسی مأمون با پوران بود) را بخشید.
پوران نیز با دست پر و در نهایت تجمّل به خانه مأمون رفت. گفته شد که وی جلیقهای بر تن داشت که جدهاش هزاران نشان طلا بر آن دوخته بود.
ولیکن هنگامی که مأمون میخواست برای نخستین بار با وی هم بستر شود، وی را در حالت عادت ماهانهاش یافت و بدین جهت نتوانست به خواسته جنسیاش برسد.
به هر روی، پوران هشت سال با مأمون زندگی کرد، تا اینکه مأمون در رجب سال ۲۱۸ ه.ق به درک واصل شد و از آن پس، پوران به مدت ۵۳ سال زندگی کرد و سرانجام در هشتاد سالگی، در روز سه شنبه، ۲۷ ربیع الاول سال ۲۷۱ ه.ق در بغداد از دنیا رفت و در مقبرهای که در روبروی مسجد جامع سلطانی بود، دفن شد.
—
سید محسن حکیم در عید فطر ۱۳۰۶ ه.ق در نجف اشرف در خاندانی که در عراق شهرت فراوان داشت، به دنیا آمد. پدرش، مهدی بن صالح طباطبائی نجفی، مشهور به سید مهدی حکیم، عالم دینی بود. سید محسن در شش سالگی پدرش را از دست داد و برادر بزرگش، سید محمود، سرپرستی او را بر عهده گرفت.
حکیم از هفت سالگی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن، و از نُه سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد. درسهای مقدماتی، مانند ادبیات عرب و منطق و برخی متون اصول فقه مانند قوانین و معالم) و برخی متون فقهی (مانند شرایع و لمعه را نزد برادرش، سید محمود، و دروس مقاطع بالاتر را نزد بزرگانی چون صادق جواهری و صادق بهبهانی خواند.
سیدمحسن حکیم در ۱۳۲۷ ه.ق، فراگیری دروس عالی حوزه (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، آقاضیاء عراقی، شیخ علی جواهری، میرزا محمدحسین نائینی و سید ابوتراب خوانساری، فقه و اصول و رجال را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید. در اخلاق، از سیدمحمدسعید حبّوبی، باقر قاموسی، سید علی قاضی و شیخ علی قمی بهره برد.
او همچنین از ۱۳۳۳ ه.ق، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ ه.ق، تدریس دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد.
سید محسن حکیم بیش از چهل اثر از خود به جای گذاشته که برخی از آنها تألیف و برخی شرح یا حاشیهاند.
پس از درگذشت میرزا محمدحسین نائینی برخی مقلّدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی، مرجعیت او تثبیت شد و پس از درگذشتِ آیت الله بروجردی در جایگاه مؤثرترین مرجع شیعه قرار گرفت.
ایشان نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان توجه ویژهای اعمال مینمود و با زمامداران نالایق عراق سر ستیز داشت. با روی کار آمدن حزب بعث در عراق، به مخالفت با آنان پرداخت و از این روی، حُکام جور، انواع آزار و اذیت و اهانت را به ساحت این مرجع بزرگوار روا داشتند. سالهای پایانی عمر آن عالم بزرگ به بیماری و تبعید گذشت و منزل وی در نجف مورد هجوم عواملِ حزب بعث قرار گرفت و انواع بیحرمتیها را به ایشان نمودند.
سالهای پایانی زندگیاش با حبس خانگی و سخت گیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت وی همراه بود.
سرانجام سید محسن طباطبائی حکیم در سن ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری، در ۲۷ ربیع الاول ۱۳۹۰ه.ق در بغداد درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانهاش ، به خاک سپرده شد.
تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول. تقویم شیعه بیست و هفتم ربیع الاول