قرآن با ذکر القابی مثل «روح الله»، «کلمهالله» و «قول الحق»، شخصیتی متعالی از حضرت عیسی(علیه السلام) ارائه کرده است. از دید قرآن آفرینش او مانند حضرت آدم(علیه السلام) بوده و امری عجیب نیست. قرآن در آیات متعدد مسیح را فرزند حضرت مریم(سلام اله علیه) معرفى کرده تا پاسخى به مدعیان الوهیت حضرت عیسى(علیه السلام) باشد؛ زیرا کسى که از مادر متولد مىشود، چگونه مىتواند خدا باشد؟ در این کتاب الهی، عیسی(علیه السلام) هیچگونه ادعایى جز بندگى خدا و نبوت نداشت و آنچه از معجزات انجام مىداد، همگى به اذن و فرمان خدا بود.
تعدادی از سورهها و آیات قرآن به زندگی، شخصیت، ویژگیها و برخی از اوصاف حضرت عیسی(علیه السلام) پرداخته است. در برخی از این آیات شیوه خلقت، داستان زندگی مادر و حیات پر ماجرای خودشان و در برخی دیگر، مقامات معنوی و خصلتهای اخلاقی او مطرح شده است. در مواردی نیز ادعاها و نسبتهای مسیحیان، مثل الوهیت و تثلیث طرح و رد شده است. در این مقاله نگاهی کوتاه به برخی از این آیات تحت عناوین ذیل میاندازیم.
مادر مسیح(علیه السلام)
داستان حضرت مسیح(علیه السلام) به نام مادر گرامیشان گره خورده است؛ چرا که نوع خلقت ایشان باعث شده که حضرت عیسی با عناوینی چون «ابن مریم»، «عیسى ابن مریم» و «المسیحُ ابنُ مریم» به مادر بزرگوارشان نسبت داده شود. قرآن حضرت مریم(سلام اله علیه) را به عنوان یک شخصیت برجسته و ویژه معرفی میکند و از آن حضرت با عنوان «بانوی برگزیده»، «پاک و مطهر»، «بهترین زنان» عصر خود، مظهر عفاف، الگوی مؤمنان، دختری عابد، بسیار راستگو و همسخن با فرشتگان یاد شده است.
در آیات ۴۲ و ۴۳ آلعمران به برخی از این فضائل اشاره شده است: «و اذ قالت الملائکهُ یا مریمُ انّ الله اصطفاک و طهّرک و اصطفاک على نساء العالمین. یا مریمُ اقنُتی لربّک و اسجُدی و ارکعی مع الرّاکعین: [به یاد آورید] هنگامى را که فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى بخشیده است. اى مریم [به شکرانه این نعمت] براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور؛ و با رکوعکنندگان، رکوعکن.»
همچنین در آیه۱۲ سوره تحریم حضرت مریم(سلام اله علیه) را در زمره مطیعان و الگوی پاکدامنی قرار داده است: «و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدّقت بکلمات ربّها و کُتُبه و کانت من القانتین: همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار خویش و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان بود.» به جهت همین ویژگیهاست که یکی از برجستهترین کارهای مسیح، احترام به مقام والای مادر است که در سوره مریم، آیه۳۲ به آن اشاره شده است: «و برّا بوالدتی و لم یجعلنی جبّاراً شقیّا: مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و عصیانگر قرار نداده است.»
خلقت مسیح(علیه السلام)
قرآن خلقت عیسی(علیه السلام) را در سوره آلعمران، آیه۵۹ مورد بررسی قرار داده است: «انّ مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقهُ من تُراب…». آدم به عنوان اولین انسان روی زمین، بدون دخالت پدر و مادر خلق شد؛ خلقت عیسی سختتر از آفرینش آدم نبود. او پدر و مادر نداشت و همان خدایى که آدم را بدون پدر و مادر آفرید، قادر خواهد بود که عیسى بن مریم را بدون پدر خلق کند. از این جهت آفرینش حضرت عیسى مانند آفرینش حضرت آدم(علیه السلام) است. اگر عیسى بدون پدر از مادر متولد شد، حضرت آدم بدون آنکه پدر و مادرى داشته باشد، به دنیا آمد.
این استدلال به ادعاى کسانی پاسخ مىدهد که به خلقت مسیح ایراد وارد میکنند؛ یعنی اگر مسیح(علیه السلام) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، و دلیل بر فرزند خدا یا عین خدابودن نمىباشد؛ چون خلقت آدم(علیه السلام)، از این هم شگفتانگیزتر بود، او بدون پدر و مادر به دنیا آمد و اینگونه کارها برای خدا دشوار نیست.
به همین دلیل زمانی که مریم بیان میکند که چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى که نه هیچ بشرى با من ازدواج کرده است و نه بدکاره بودهام؛ قرآن در سوره مریم، آیه۲۱ میفرماید: «قال کذلک قال ربُّک هو علیّ هیّنٌ و لنجعلهُ آیه للنّاس و رحمه منّا و کان امرا مقضیّا: گفت: چنین است [که گفتى، ولى] پروردگارت فرموده است: این کار بر من آسان است و [فرزندى بدون ازدواج به او بخشیدن] براى این [است] که او را نشانهاى [از قدرت خود] براى مردم و رحمتى از سوى خود قرار دهیم؛ و این کار شدنى است.»
در سوره یس، آیه۸۲ هم به این مطلب اشاره شده که آفرینش موجودات برای خدا مشکل نیست: «قال لهُ کُن فیکون: فرمود باش! بىدرنگ شد.» مضمون این آیه، در چندین سوره تکرار شده است.[۱] کسی که قدرت نامحدود دارد، تقسیم کارها به مشکل و آسان، برایش مفهومى نخواهد داشت و براى او آفرینش یک برگ، یا خلقت یک جنگل در هزاران کیلومتر یکسان است و آفرینش یک ذره خاک با منظومه شمسى، مساوى میباشد.[۲]
خداوند در سوره مؤمنون، آیه۵۰ خلقت حضرت عیسی را یکی از نشانههای قدرت خود بیان کرده و میفرماید: «و جعلنا ابن مریم و اُمّهُ آیه: ما پسر مریم و مادرش را نشانهاى [از عظمت و قدرت خود] قرار دادیم.» تعبیر به «ابن مریم» به جاى «عیسى» براى توجه دادن به این حقیقت است که او تنها از مادر و بدون دخالت پدرى به فرمان پروردگار متولد شد، و این تولد خود از آیات بزرگ قدرت پروردگار بود و از آنجا که این تولد استثنایى رابطهاى با عیسى و رابطهاى با مادرش مریم دارد، هر دو را به عنوان یک آیه و نشانه مىشمرد؛ چرا که این دو (تولد فرزندى بدون دخالت پدر و باردار شدن مادرى بدون تماس با مرد) در واقع یک حقیقت بودند با دو نسبت متفاوت.[۳]
مقامات معنوی مسیح(علیه السلام)
قرآن با ذکر القابی پر معنی مقام و شخصیتی متعالی از حضرت عیسی(علیه السلام) ارائه کرده است. برخی از این القاب عبارتند از: «زکی»، «مبارک»، «قولُ الحق»،[۴] «وجیها فی الدنیا و الاخره»، «من المُقربین»، «کلمه الله»،[۵] «روحٌ من الله»، «رسول الله».[۶] همچنین در آیه۸۵ سوره انعام وی را در زمره صالحان قرار داده است: «و زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس کُل من الصالحین». این توصیفها نشان از عظمت و بزرگی آن حضرت دارد.
اولین اعجاز و کرامات مسیح در همان لحظات اولیه تولد نمایان شد و حضرت در حالی که در گهواره بود، خود را عبد و بنده خدا معرفی کرد که از طرف خدا به عنوان پیامبر انتخاب، و به او کتاب (انجیل) داده شده و او را مایه برکت، تسکین و آرامش قرار داده است. آیات ۲۹ و ۳۰ سوره مریم به این موضوع اختصاص دارد: «فاشارت الیه قالوا کیف نُکلّمُ من کان فی المهد صبیّا. قال انّی عبدُ الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا: مریم به نوزاد اشاره کرد [که از او بپرسید.] گفتند: چگونه با کودکى که در گهواره است، سخن بگوییم؟ نوزاد گفت: همانا من بنده خدا هستم، به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است.»
نحوه گفتگوی آن حضرت با پروردگار در سوره مائده، آیه۱۱۶، گویای اخلاق عملی آن حضرت است. زمانی که خداوند به عیسی(علیه السلام) مىگوید: «آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود خویش قرار دهید، و پرستش کنید: و اذ قال الله یا عیسى ابن مریم ءانت قُلت للنّاس اتّخذونی و اُمّی الهین من دون الله»؟ مسیح با نهایت احترام در برابر این سوال، نخست زبان به تسبیح خداوند از هر گونه شریک و شبیه گشوده و مىگوید: «خداوندا! پاک و منزهى از هر گونه شریک: قال سُبحانک». سپس در ادامه میگوید: «چگونه ممکن است چیزى را که شایسته من نیست، بگویم: ما یکونُ لی ان اقول ما لیس لی بحقّ».
در حقیقت نه تنها گفتن این سخن را از خود نفى مىکند، بلکه مىگوید اساسا من چنین حقى را ندارم و چنین گفتارى با مقام و موقعیت من هرگز سازگار نیست.[۷]
این مقاله دارای بخش دوم میباشد مراجعه بفرمایید. https://b2n.ir/h99367
____________________________________________
[۱] سوره بقره، آیه۱۱۷؛ سوره آلعمران، آیات۴۷، ۴۹، ۵۹؛ سوره انعام، آیه ۷۳؛ سوره نحل، آیه ۴۰؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ سوره فرقان، آیه ۷؛ سوره غافر، آیه ۶۸.
[۲] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلا، دارالکتبالاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ سى و دوم، ج۲، ص۵۷۵.
[۳] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلا، دارالکتبالاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ سى و دوم، ج۱۴، ص۲۵۱.
[۴] سوره مریم، آیات ۱۹ و ۳۱ و ۳۴.
[۵] سوره آلعمران، آیات ۴۵؛ سوره نساء، آیه ۱۷۱.
[۶] سوره نساء، آیه ۱۷۱.
[۷] برگزیده تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: حجتالاسلام احمد، على بابایى، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۲، چاپ سیزدهم، ج۱، ص۵۷۰.