رجعت از دیدگاه روایات
میخواهیم احادیث یاد شده در «رجعت از دیدگاه اخبار و احادیث» را مورد بررسی قرار دهیم؛ ولی به یک حدیث بسنده می کنیم؛ زیرا اگر بخواهیم احادیث این باب را گرد آوریم، چندین کتاب را در بر خواهد گرفت. مرحوم شیخ حر عاملی بیش از ۶۰۰ حدیث در کتاب پرارج «ایقاظ» در این رابطه نقل کرده است، که ما به یک حدیث به عنوان نمونه و برای تبرک اشاره می کنیم.
امیرمؤمنان علیه السلام در ضمن حدیث مفصلی می فرمایند:خدای تبارک و تعالی از من و رسول اکرم صلی الله علیه و اله پیمان گرفته که یکدیگر را یاری کنیم؛ من حضرت محمد صلی الله علیه واله را یاری کردم و در برابرش شمشیر زدم و دشمنش را کشتم و پیمانی را که بر عهده ام بود انجام دادم، ولی تا کنون هیچ پیامبری مرا یاری نکرده است؛ زیرا آن ها پیش از من دیده از جهان فرو بسته اند، در عین حال به زودی وقت آن فرا می رسد که آن ها نیز مرا یاری کنند. همه ی روی زمین از مشرق تا مغرب از آن من خواهد بود. خداوند همه پیامبران مرسل را از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله زنده می کند و همه آنان در برابر من شمشیر می زنند و گردنکشان را از جن و انس و از زنده و مرده گردن می زنند. چقدر جای شگفت است! چگونه تعجب نکنم از مردگانی که خداوند آن ها را بر می انگیزد و همگی در حالی که صدا می زنند: لبیک لبیک یا داعی الله در کوچه های کوفه پراکنده شده، شمشیرها را حمایل کرده، کافران، طاغیان و طاغوتیان را از اولین و آخرین گردن می زنند، تا خداوند وعده اش را تحقق بخشد، که فرموده است:«خداوند کسانی را از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند، در روی زمین خلیفه قرار می دهد، چنان که پیشینیان را خلیفه قرار داد، و آنان را از دینی که برایشان پسندیده است متمکّن می سازد، و برای آن ها خوف و وحشت را تبدیل به امنیّت می کند. تنها مرا بپرستید و چیزی را به من شریک قرار ندهند.» (۱)برای من رجعتی پس از رجعت و بازگشتی پس از بازگشت است. من رجعت های مکرر دارم، من حمله ها و انتقام های فراوان دارم، من حکومت های بسیار دارم، من دژ آهنینم، من بنده خدا و برادر پیامبر خدایم… من ظاهر شونده در قرص خورشیدم، من دابه الارضم، من قیسم النارم، من خازن بهشت و صاحب اعرافم… من صاحب عصا و میسم هستم.(۲)در مورد «دابه الارض» در ذیل آیه ۳۳ به تفضیل سخن گفتیم و در مورد «عصا» و «میسم» در ذیل آیه ۵۷ بحث نمودیم.شیخ حر عاملی گذشته از صدها روایتی که در کتاب «الایقاظ» در ابواب مختلف آورده است، باب دهم را به قسمتی از احادیث مورد اعتماد پیرامون رجعت اختصاص داده و در این باب ۱۷۸ حدیث از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نقل کرده است.(۳)
تواتر احادیث رجعتهر پژوهشگر با انصافی که روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در باب رجعت مورد پژوهش قرار دهد، بدون تردید به متواتر بودن احادیث رجعت معتقد می شود و هرگز نمی تواند تواتر آن ها را مورد تشکیک قرار دهد. علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه در این رابطه می فرماید:چگونه ممکن است شخص با ایمانی که حقانیت اهل بیت علیهم السلام را باور کرده در مورد رجعت تردید کند، در صورتی که نزدیک به ۲۰۰ حدیث صریح از امامان اهل بیت علیهم السلام به طور متواتر به دست ما رسیده و بیش از چهل تن از بزرگان شیعه از قبیل: شیخ طوسی، شیخ مفید، سید مرتضی علم الهدی، شیخ صدوق، شیخ کلینی و… این احادیث را در آثار پر ارج خود گرد آورده اند. اگر احادیث رجعت متواتر نباشد، دیگر در هیچ مورد نمی توان ادعای تواتر نمود.سپس می فرماید: من تصور می کنم که هر کس در مورد رجعت تردید کند، در مورد امامان اهل بیت علیهم السلام شک دارد و چون آن را نمی تواند در میان شیعیان ابراز کند، برای تخریب آیین مقدس و برای گول زدن افراد ضیف الایمان چنین اظهار می کند که اهل بیت را قبول دارد ولی رجعت را قبول ندارد. (۴)مرحوم طبرسی در تفسیر گران قدر خود به هنگام بحث از «رجعت» می فرماید:امامان اهل بیت علیهم السلام به طور متواتر روایت شده که خداوند به هنگام قیام مهدی علیهم السلام گروهی از دوستان و شیعیان آن حضرت را که قبلاً دیده از جهان فرو بسته اند، برمی گرداند تا او را یاری کنند و به پاداش نصرت وی نایل شوند و حکومت پیروزمند او را ببینند و مسرور شوند. و گروهی از دشمنان او را نیز بر می گرداند تا از آن ها انتقام گرفته شود و به قتل مجازات شوند و از مشاهده شکوه و عظمت او دچار خواری و زبونی گردند. (۵)شیخ طوسی در تفسیر گران قدر «تبیان» به آیات بسیاری از قرآن برای اثبات رجعت استدلال نموده، سپس در مورد برخی از احادیث رجعت ادعای تواتر نموده است؛ مثلاً در مورد «عصا و میسم» فرموده:از امیرمؤمنان علیهم السلام در موارد بسیاری به طور مستفیض رسیده است که فرمود: «انا صاحب العصا و المیسم» (۶)هنگامی که این حدیث مستفیض باشد، مجموع احادیث رجعت ده ها مرتبه از حد تواتر بالاتر خواهد بود. شیخ حر عاملی با بیان های مختلفی اثبات کرده که احادیث رجعت متواتر است و هرگز جای تاویل و تردید نیست. (۷) مرحوم شیخ مجتبی قزوینی پس از تشریح معنای تواتر و تقسیم آن به تواتر لفظی، معنوی و اجمالی می فرماید:احادیث باب رجعت انصافاً از حدّ تواتر بیشتر است و اگر کسی تواتر اجمالی آن را هم نپذیرد، می گوییم: این سخن از مقام علم و عقل دور است. (۸)نگارنده گوید: اگر توجه داشته باشیم که همه احادیث رجعت به جهت مخالفت شدید خلفای ظلم و جور و این که برخی از روات شیعه صرفاً برای اعتقاد به رجعت مورد مؤاخذه قرار می گرفتند، به دست ما نرسیده، معلوم می شود که چقدر حدیث در مورد رجعت وارد شده و ما هرگز به آن دسترسی پیدا نکرده ایم.مسلم در صحیح خود از «جریر» نقل می کند:«جابر بن یزید جعفی» را دیدم ولی از او روایتی را یادداشت نکردم؛ زیرا به «رجعت» معتقد بود. (۹) سپس از «سفیان» نقل می کند که مردم قبلاً از جابر روایت نقل می کردند، ولی هنگامی که ایمان به رجعت را ابراز نمود، او را در حدیث متهم کردند و دیگر از او روایت نکردند. (۱۰) آنگاه از «جراح بن ملیح» نقل می کند که از جابر شنیدم که می گفت: در نزد من هفتاد هزار حدیث از امام باقر علیهم السلام هست که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده است. (۱۱)هنگامی که جابر بن یزید جعفی هفتاد هزار حدیث از سرچشمه زلال اهل بیت علیهم السلام فرا گرفته است، ولی بیماردلان برای این که او معتقد به رجعت است از او روایت نمی کنند، بسیار روشن است که احادیث رجعت منتشر نخواهد شد و بیش تر آن ها در طول تاریخ از بین خواهد رفت. از این رهگذر تردیدی نیست که آن چه از احادیث رجعت از بین رفته، چندین برابر احادیثی است که به دست ما رسیده است؛ اگر چه آنچه رسیده بسیار فراوان و بیش از حدّ تواتر است.محدث بزرگوار شیخ حرّ عاملی در کتاب پر ارج الایقاظ بیش از ۵۰۰ حدیث پیرامون رجعت نقل کرده است. آیا در مورد وجوب نماز، حرمت شراب و امثال آن ها بیش از رجعت حدیث وارد شده که آن ها از ضروریات اسلام به شمار آمده و «رجعت» نیامده است؟!(۱۲)از محدث جزایری نیز در شرح تهذیب نقل شده که ۶۲۰ حدیث پیرامون رجعت دیده است. (۱۳)
اجماع علمای شیعه در مورد رجعتعلمای شیعه بر صحت رجعت اجماع کرده اند و با وجود اجماع، نیازی به بررسی ادله دیگر نیست. مرحوم طبرسی در پایان بحث رجعت می نویسد:رجعت با ظواهر اخبار منقول ثابت نشده که کسی در آن ها دست به تاویل بزند، بلکه مدرک ما اجماع شیعه امامیه است و اخبار و احادیث آن را تایید و تقویت می کند. (۱۴)شیخ حر عاملی در مقام استدلال بر صحت رجعت، دوازده دلیل ذکر می کند؛ از جمله می فرماید:دلیل چهارم، اجماع عموم شیعه امامیه است و اتفاق همه طوایف اثنا عشریه بر صحت رجعت که در میان علمای شیعه از گذشته بسیار دور تا گذشته نزدیک، کسی با آن مخالفت نکرده است. با وجود احادیث متواتر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام یقین پیدا می کنیم که معصوم علیهم السلام در این اجماع داخل است، به خصوص که از حضرت صاحب الزمان علیهم السلام نیز در این زمینه توقیعی رسیده است. (۱۵)شیخ طوسی در تفسیر تبیان به هنگام استدلال بر صحت اعتقاد بر رجعت می فرماید:یکی از متاخرین به نام «حسن بن سلیمان بن خالد قمی» کتابی در مورد رجعت نوشته که در آن گفته است: رجعت از مسائلی است که همه علمای ما، بلکه همه شیعیان بر آن اجماع کرده اند، از جمله بزرگانی چون شیخ مفید و سید مرتضی بر آن ادعای اجماع نموده اند. (۱۶)شیخ حر عاملی گامی فراتر نهاده و فرموده است:ثبوت رجعت از ضروریات مذهب شیعه است و همه علمای معروف و مؤلفین مشهور آن را از ضروریات مذهب دانسته اند. (۱۷)سپس می فرماید: یکی از شواهد ضروری بودن اعتقاد به صحت رجعت، تعبیری است که در کتاب «سلیم بن قیس» آمده است. در این کتاب که در عهد امیرمؤمنان علیهم السلام نوشته شده، چنین می خوانیم:آنچه از سلمان، مقداد ابی بن کعب و اصحاب بدر در مورد رجعت شنیده بودم، در کوفه به خدمت امیرمؤمنان علیهم السلام عرض کردم. همه اش را تصدیق فرمودند. آنگاه آیات فراوانی از قرآن برای من خواندند و آن ها را به خوبی تفسیر نمودند و من چنین حالی یافتم که ایمان و یقینم در مورد قیامت بیش تر از رجعت نیست. (۱۸) سپس چنین ادامه می دهد: دوست و دشمن می داند که شیعه معتقد به رجعت است و معنای ضروری، چیزی جز این نیست. پس ثابت می شود که اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب شیعه است و این معنای است بالاتر از اجماع.(۱۹)
رجعت در ادعیه و زیاراتیکی از عالی ترین منابع عقیدتی و والاترین معارف مذهبی شیعه، دعاها و زیارات های وارده از ائمه معصومین علیهم السلام می باشد. ادعیه و زیارات یکی از مطمئن ترین منابع و مآخذ اعتقادات اسلامی است. در مورد «رجعت» نیز مطالب فراوانی در دعاها و زیارات های مأثوره یافت می شود که به چند نمونه از آن ها اشاره می کنیم:
۱- زیارت جامعهیکی از جالب ترین و جامع ترین زیارت ها، زیارت جامعه است که از امام هادی علیهم السلام روایت شده، و همه امامان معصوم علیهم السلام را می توان با آن زیارت کرد. علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) آن را صحیح ترین، فصیح ترین و بلیغ ترین زیارت ها تعبیر کرده است.(۲۰)در فرازی از این زیارت چنین آمده است:معترف بکم مومن بایابکم مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم، مرتقب لدولتکم. (۲۱)معترف – به حقّانیت – شما هستم، به شما ایمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رجعت شما را تصدیق می کنم، امر شما را انتظار می کشم، دولت شما را چشم به راهم.و در قسمتی دیگر از همین زیارت آمده است:ورأیی لکم تبع و نصرتی لکم معده حتی یحیی الله تعالی دینه بکم و یردکم فی ایامه و یطهرکم لعدله و یمکنکم فی ارضه. (۲۲)رأی من تابع شماست، نصرت من برای شما مهیاست، تا روزی که خداوند به وسیله شما دینش را احیا کند، و شما را در آن روزگار برگرداند، شما را برای پیاده کردن عدالت آشکار سازد و شما را فرمانروای زمین گرداند.همچنین در فرازی دیگر از این زیارت می خوانیم:و جعلنی ممن یقتص آثارکم سبیلکم و یهتدی بهداکم و یحشرفی زمرتکم و یکر فی رجعتکم و یملک فی دولتکم، و یشرف فی عافیتکم و یمکن فی ایامکم و تقر عینه غداً برویتکم. (۲۳)خداوند مرا از کسانی قرار دهد که از راه شما پیروی می کنند، و گام در جای پای شما می گذارند، و از مشعل هدایت شما هدایت می یابند، و در زمره شما محشور می شوند، و در رجعت شما باز می گردند، و در دولت شما نصیبی دارند، و در پرتو دولت امن و سالم شما فضلیت می یابند، و در روزگار اقتدار شما نیرو می گیرند، و در خاتمه دیدگانشان به دیدار جمال شما روشن می گردد.
۲- زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آلهامام صادق علیهم السلام می فرمایند:اگر خواستی رسول اکرم صلی الله و علیه و آله، امیر مؤمنان علیه السلام، حضرت زهرا علیها السلام، امام حسن و امام حسین و دیگر معصومین علیهم السلام را از شهر خود – از راه دور – زیارت کنی، در روز جمعه غسل زیارت کرده، لباس نظیف پوشیده، به صحرا رفته و… و چنین بگو:… انی لمن القائلین بفضلکم مقر برجعتکم لا انکر لله قدره و لا ازعم الا ماشاءالله. (۲۴)من به مقام والای شما معتقدم، به رجعت شما باور دارم، قدرت خدا را انکار نمی کنم و جز مشیت حضرت پروردگار چیزی اراده نمی نمایم.
۳- زیارت امام حسین علیه السلامدر فرازی از زیارت امام حسین علیه السلام، که ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت می کند چنین آمده:فقبلی لکم مسلم و امری لکم متبع و نصرتی لکم معده حتی یحکم الله و هو خیر الحاکمین لدینی و یبعثکم فمعکم لا مع عدوکم انی من المومنین برجعتکم لا انکر لله قدره و لا اکذب له مشیه و لا ازعم ان ماشاءالله لا یکبون.(۲۵)قلب من تسلیم فرمان شماست، اراده من تابع اراده شماست، نیروهای من آماده نصرت شماست، تا خداوندی که بهترین داورهاست فرمان دهد و شما برانگیخته شوید. آن روز من با شمایم، حتماً با شما هستم، نه با دشمنان شما. من به رجعت شما باور دارم، هرگز قدرت خدا را انکار نمی کنم، مشیت خدا را تکذیب نمی نمایم و هرگز که مشیت خدا عملی نمی شود.در زیارت مفصل تری که ابوحمزه ثمالی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است، همین مضمون با الفاظ گسترده و تعبیراتی جامع تر آمده است. (۲۶)در فرازی از زیارت امام حسین علیه السلام – مخصوص روز سوم شعبان – طی توقیعی از امام حسن عسکری علیه السلام به وکیلشان «قاسم بن علاء همدانی» رسیده، چنین آمده است:اممدود بالنصره یوم الکره.(۲۷)یاری شده است با نصرت الهی در روز رجعت.
۴- زیارت وارثدر فرازی از زیارت مشهور وارث که از امام صادق علیه السلام وارده شده است، چنین می خوانیم:و اشهد الله و ملائکه و انبیائه و رسله انی بکم مومن و بایاتکم موقن. (۲۸)خدا و فرشتگان و پیامبران را گواه می گیرم که من به شما ایمان آورده و بازگشت شما را یقین دارم.
۵- زیارت اربعیندر فرازی از زیارت که صفوان از امام صادق علیه السلام روایت کرده است، چنین می خوانیم:و اشهد انی بکم مومن و بایابکم موقن.(۲۹)من گواهی می دهم که به شما ایمان آورد ه ام و به بازگشت شما یقین دارم.
۶- زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلامدر فرازی از زیارت قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام که از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده، چنین آمده است:انی بکم و بایابکم من المومنین و بمن خالفکم و قتلکم من الکافرین. (۳۰)من به شما و بازگشت شما باور دارم و – و همچنین به بازگشت – کافرانی که با شما مخالفت ورزیدند و شما را به قتل رسانیدند.
۷- زیارت حضرت بقیه الله علیه السلامیکی از اماکن مقدسه ای که برای شیعیان اهل بیت علیه السلام بسیار عزیز و پر ارزش است، سرداب مقدسه سامراست. این سرداب از این جهت مقدس است که خانه و محل زندگی امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام بوده است. سالیان درازی این دو امام بزرگوار در این خانه زندگی کرده، عبادت نموده، قرآن خوانده و سخن گفته اند.ویژگی دیگر این مکان مقدس، تولد حضرت بقیه الله علیه السلام در آن و محل رفت و آمدن آن حضرت در عهد پدر بزرگوارش می باشد. ده ها نفر از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام در محضر آن حضرت در این مکان مقدس به دیدار آن مهر تابان و کعبه خوبان موفق شده اند.زیارت های بسیاری برای حضرت بقیه الله علیه السلام در سرداب مقدس رسیده است که در ضمن آن ها نکات ارزنده ای در مورد رجعت هست که به چنین نمونه آن اشاره می کنیم. در فرازی از زیارت حضرت ولی عصرعلیه السلام در روز نیمه شعبان چنین آمده است:فان ادرکنی الموت قبل ظهورک فانی اتوسل بک و بابائک الطاهرین الی الله تعالی و اسئله ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان یجعل لی کره فی ظهورک و رجعه فی ایامک لابلغ من طاعتک مرادی و اشفی من اعدائک فوادی. (۳۱)اگر پیش از ظهور تو، مرگ مرا دریابد، به وسیله تو و پدران بزرگوارت به خدای تبارک و تعالی متوسل می شوم و از او می خواهم که به محمد و آل صلوات بفرستد، و برای من بازگشتی در ظهور تو و رجعتی در روزگار تو قرار دهد، تا به مقصود خود در زمینه اطاعتت نائل شوم و دلم از دشمنان تو خنک شود.و در فرازی از زیارت مخصوص سرداب مقدس آمده است:و ان حال بینی و بین لقائه و الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً و اقدرت به علی خلیفتک رغما فابعثنی عند خروجه ظاهرا من حفرتی موتزا کفنی حتی اجاهد بین یدیه فی الصف الذی اثنیت علی اهله فی کتابک فقلت – «کانهم بنیان مرصوص» (۳۲)اگر مرگی که برای بندگانت مقدر نموده ای، و دماغ مخلوقات را با آن به خاک مالیده ای، بین من و آن روزگار مبارک فاصله شود، پس مرا به هنگام ظهور او، در حالی که از قبرم بیرون آمده و کفنم را به خود پیچیده ام، ظاهر ساز تا در برابر او شمشیر بزنم و در صفی قرار بگیرم که در قرآن، اهل آن صف را ستوده و فرموده ای: «گویی سد آهنین هستند.» (۳۳)همچنین در فرازی از زیارت دیگری که مخصوص سرداب مقدس است، چنین می خوانیم:واحضرنی معه لبیعته و تاکید عقده بین الرکن و المقام عند بیتک الحرام و وفقنی یا رب للقیام بطاعته و المثوی فی خدمته و المکث فی دولته و اجتناب معصیته فان توفیتنی اللهم قبل ذلک، فاجعلنی یا رب فیمن یکر فی رجعه و یملک فی دولته و یتمکن فی ایامه و یستظل تخت اعلامیه و یحشر فی زمرته و تقر عینه برویته بفضلک و احسانک و کرمک و امتنانک انک ذوالفضل اعظیم المن القدیم و الاحسان الکریم. (۳۴)خداوندا! مرا در مسجدالحرام و در میان رکن و مقام، در مراسم پر شکوه بیعت او حاضر کن تا با او پیمان ببندم، و مرا موفق کن تا از او اطاعت کنم و در میان خدمتگزارش قرار گیرم و در حکومت حقه اش اقامت نمایم و از نافرمانی اش دوری گزینم. خدایا! اگر پیش از ظهور او مرا میراندی، پس مرا از کسانی قرار ده که به هنگام ظهور او رجعت می کنند و در دولت او مسولیت می پذیرند و در روزگار او نیرو می یابند و در زیر سایه پرچمش قرار می گیرند در زمره او محشور می شوند و دیدگانشان با دیدار آن جمال الهی روشن می گردد. به فضل و کرم و منت و احسانت، که تو صاحب فضل بزرگ، منت قدیم و احسان بی پایانی. پروردگارا! ما نیز از تو می خواهیم که ما را مشمول این مضامین عالیه قرار دهی و آن روز مسعود را برای نصیب گردانی، و ما را از بهترین یاوران حضرت بقیه الله علیه السلام در روزگار ظهورش قرار دهی.در فرازی دیگر از زیارت سرداب مقدس آمده است:اللهم ارنا وجه ولیک المیمون فی حیاتنا و بعد المنون اللهم انی ادین لک بالرجعه بین یدی صاحب هذه البقعه. (۳۵)خداوندا! سیمای تابناک حجت و ولیت را در این جهان و در آن سرای به ما بنما. بارالها! من رجعت در برابر صاحب این بقعه شریفه ایمان دارم.
۸- زیارت آل یاسینزیارت آل یاسین یکی از مجرب ترین زیارات حضرت بقیه الله علیه السلام می باشد، که برای ارتباط معنوی و کسب سعادت دیدار، بسیار موثر است. متن این زیارت در پاسخ نامه «محمد حمیری» از ناحیه مقدسه صادر شده است. امام زمان علیه السلام را در هر حالی می توان با این جملات زیارت کرد. در فرازی از این زیارت آمده است:و ان رجعتکم حق لا ریب فیها یوم لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن امنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا. (۳۶)من گواهی می دهم که رجعت شما حق است، تردیدی در آن نیست. در آن روز است که دیگر کسی را ایمان آوردن سودی نمی بخشد؛ اگر قبلاً ایمان نیاورده، و یا در ایمانش خیری به دست نیاورده باشد.
۹- زیارت رجبیهزیارتی مخصوص ماه رجب، توسط «حسین بن روح نوبختی» سفیر حضرت بقیه الله که تمام مشاهد مشرفه با آن زیارت می شود. در یکی از فرازهای آن آمده است:حتی العود الی حضرتکم و الفوز فی کرتکم. (۳۷)تا در رجعت شما به حضورتان باز گردیم و از درک حضور شما سعادتمند شویم.
۱۰- زیارت وداعدر بخشی از زیارت وداع امام حسین علیه السلام که از امام صادق علیه السلام روایت شده چنین آمده است:اللهم ابعثه مقاما محمودا تنصر به دینک و تقبل به عدولک و تبیر به من نصب حربا لال محمد فانک وعدته ذللک و انت لا تخلف المیعاد. (۳۸)خداوندا! او را در جایگاه پسندیده ای برانگیز، که به وسیله او دینت را یاری کنی، به دست او دشمنت را بکشی، توسط او هر کسی را که با آل محمد علیه السلام دشمنی کند، ریشه کن نمایی، که تو او را چنین وعده کرده ای، حاشا که تو هرگز خلف وعده نمی کنی.این ده ها نمونه از زیارت های مأثور بود که در آن ها از رجعت گفت و گو شده بود. اگر بخواهیم همه ادعیه و زیاراتی را که در آن ها از رجعت بحث شده در این جا بیاوریم به طول می انجامد، پس همین مقدار اکتفا نموده، و با آوردن یک نمونه از دعاهای مأثوره این بخش را پایان می دهیم.
دعای عهدامام صادق علیه السلام دعایی به نام دعای عهد تعلیم فرمودند که هر کس آن را در زمان غیبت چهل روز صبح بخواند، از یاران حضرت بقیه الله علیه السلام می شود، و اگر پیش از ظهور از دنیا برود، خداوند او را هنگام ظهور زنده می کند و باز می گرداند. در فرازی از این دعا چنین آمده است:اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا فاخرجنی من قبری، موتزرا کفنی شاهرا سیفی مجردا قناتی ملبیا دعوده داعی فی الحاضر و البادی.(۳۹)خدایا! اگر مرگی که بر همه بندگانت قطعی و مسلم کرده ای، میان من و ظهور مولایم جدایی انداخت، با قدرت بی نهایتت مرا از قبر بیرون بیاور، در حالی که کفنم را به خود پیچیده، شمشیرم را از غلاف درآورده، نیزه ام را به دست گرفته، دعوت دعوتگری را که شهر و صحرا بانگ بر می آورد، لبیک بگویم.ما نیز با مولای عزیزمان پیمان می بندیم که با قدرت از حریم ولایتش دفاع کنیم. لحظه ای از او غافل نباشیم، جز او کسی را به پیشوایی برنگزینیم و با دوستان او دوست و با دشمنانش دشمن باشیم. از او می خواهیم که از خدای تبارک و تعالی بخواهد، ما را از بهترین یارانش قرار دهد و اگر مرگ بین ما و او جدایی انداخت، به هنگام ظهورش ما را بازگرداند و به هنگام صیحه آسمانی، لبیک گویان به سویش بشتابیم و در رکابش شمشیر بزنیم و نقد جان را با یک دنیا افتخار برای مقدمش نثار کنیم. ان شاءالله.قال جعفر بن محمد الصادق علیه السلام:من مات منکم علی هذا الامر منتظرا کان کمن کان فی فسطاط القائم.حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:هر کس از شما در حال انتظار این امر (ظهور مهدی عج) بمیرد همچون کسی است که در خیمه قائم (در حال جهاد با آن حضرت) باشد.(۴۰)
پی نوشت ها :
۱- نور: ۵۵٫۲- الزام الناصب، ج۲، ص ۳۶۳/ بحارالانوار، ج۵۳، ص ۴۶-۴۹/ الایقاظ، ص ۳۴۶٫۳- الایقاظ، ص ۳۰۰، ۳۹۱٫۴- بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲-۱۲۳٫۵- مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴ / تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۶٫۶- بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۷٫۷- الایقاظ، ص ۳۱٫۸- بیان الفرقان، ج ۵، ص ۲۷۵٫۹- صحیح مسلم، ج ۱، ص ۲۰٫۱۰- همان.۱۱- همان.۱۲- الایقاظ، ص ۴۳۰٫۱۳- بیان الفرقان، ج ۵، ص ۲۸۸٫۱۴- مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۵٫۱۵- الایقاظ، ص ۳۳٫۱۶- الایقاظ، ص ۴۳٫۱۷- الایقاظ، ص ۶۰٫۱۸- کتاب سلیم بن قیس، ص ۶۸٫۱۹- الایقاظ، ص ۶۶٫۲۰- بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۴۴٫۲۱- البلد الامین، ص ۳۰۱ / الانوار اللامعه، ص ۱۶۰ / بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۱٫۲۲- البلد الامین، ص ۳۰۱ / الانوار اللامعه، ص ۱۷۳ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۱٫۲۳- البلد الامین، ص ۳۰۱ / الانوار اللامعه، ص ۱۷۷ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۱ / الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۶ / الایقاظ، ص ۳۰۲٫۲۴- مصباح الزائر، ص ۳۶ / جماع الاسبوع، ص ۲۳۲ / بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۸۹ / الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۸٫۲۵- کامل الزیارات، ص ۲۱۸ / الایقاظ، ص ۳۳۰ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۶۹ و ج ۵۳، ص ۹۸٫۲۶- کامل الزیارات، ص ۲۳۰ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۷۹ و ج ۵۳، ص ۹۸٫۲۷- اقبال الاعمال، ص ۶۸۹ / مصباح المتهجد، ص ۷۵۸ / الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۷ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۴۷ و ج ۵۳، ص ۹۴٫۲۸- مصباح کفعمی، ص ۵۰۲ / مصباح المتهجد، ص ۶۶۴ / البلد الامین، ص ۲۹۰ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۰۰، و ج ۵۳، ص ۹۴٫۲۹- مصباح کفعمی، ص ۴۹۰ / مصباح المتهجد، ص ۷۳۲ / البلد الامین، ص ۲۷۴ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۳۲ / مصباح الزائر، ص ۱۵۴ / مزار شهید، ص ۸۵ / مزار کبیر، ص ۱۷۲ / اقبال الاعمال، ص ۵۹۱ / الایقاظ، ص ۳۱۷ / تهذیب، ج ۶، ص ۱۱۳٫۳۰- کامل الزیارات، ص ۲۵۷ / مصباح المتهجد، ص ۶۶۸ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷۷ و ۲۱۸٫۳۱- کلمه الامام المهدی، ص ۴۸۵ و ۴۹۶ / مصباح کفعمی، ص ۴۹۶ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۸ و ج ۵۳، ص ۹۵ / البلد الامین، ص ۲۸۶ / الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۸ / الایقاظ، ص ۲۹۶٫۳۲- صف: ۴٫۳۳- کلمه الامام المهدی، ص ۴۹۰ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۰۳٫۳۴- مصباح الزائر، ص ۲۲۰ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۸۸ و ج ۵۳، ص ۹۵ / الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۸ / الایقاظ، ص ۲۹۶٫۳۵- بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵ / الایقاظ، ص ۲۹۷٫۳۶- احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۴ / کلمه الامام المهدی، ص ۴۴۶ / بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۸۲، و ۹۴٫۳۷- مصباح المتهجد، ص ۷۵۶ / الایقاظ، ص ۳۰۲ / بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۴٫۳۸- کامل الزیارات، ص ۲۵۳ / الایقاظ، ص ۳۰۷ / بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۸۲٫۳۹- مصباح کفعمی، ص ۵۵۱ / مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۳۵ / بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱، و ج ۵۳، ص ۹۶٫۴۰- کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴٫
منبع: خادمی شیرازی، محمد، (۱۳۰۶)؛ ویرایش: مهدی پور، علی اکبر، رجعت یا دولت کریمه خاندان وحی، مشهد: یوسف فاطمه، چاپ اول، ۱۳۸۸٫