روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (3)

روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)

روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)

دیوان شاعر رند مذهب ادب فارسی نیز از برکت ماه رمضان بی بهره نبوده است.حافظ در دیوان خود ۵ بار واژه «روزه‏» ۳ بار «رمضان‏» ،۲ بار «صیام‏» و یک بار «روزه دار» را به کار برده است کاربرد این مضمون تقریبا در تمامی غزلها یکسان است و شاعر در بیشتر آنها به آمدن ماه رمضان و بر چیدن جام می یا دیده شدن هلال عید و در دادن جام و قدح اشاره کرده است. یکی از معانی روزه که در رساله اصطلاحات فخر الدین ابراهیم عراقی نیز آمده است این است که روزه در اصطلاح، قطع التفات را گویند. انصاری گوید:«روزه جوانمردان طریقت‏به زبان اهل معرفت ‏بشنو و ثمره سر انجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه داری، و از طعام و شراب باز داری، ایشان دل را به روزه دارند و از جمله مخلوقات باز دارند تو از بامداد تا شبانگاه روزه داری، ایشان از اول عمر تا به آخر روزه دارند، و روزه و عید خواجه حافظ نیز جز ازین مقوله نمی‏تواند باشد، در ذیل به شواهدی از دیوان حافظ اشاره می‏شود:روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاستمی زخمخانه به جوش آمد و می‏باید خواستتوبه زهد فروشان گران جان بگذشتوقت رند و طرب کردن رندان پیداست (حافظ ص ۱۶)بیا که ترک فلان خوان روزه غارت کردهلال عید به دور قدح اشارت کردثواب روزه و حج قبول آن کس بردکه خاک میکده عشق را زیارت کرد… (حافظ ص ۸۹)ساقی بیار باده که ماه صیام رفتدر ده قدح که موسم ناموس و نام رفتوقت عزیز رفت‏ بیا تا قضا کنیمعمری که بی حضور صراحی و جام رفتدر تاب توبه چند توان سوخت همچون عودمی‏ده که عمر در سر سودای خام رفت (حافظ ص ۵۸)باز ای و دل تنگ مرا مونس جان باشوین سوخته را محرم اسرار نهان باشزان باده که در میکده عشق فروشندما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش… (حافظ ص ۱۸۴)حسن ختام مقالمان را به قطعه‏ای از دیوان شهریار اختصاص می‏دهیم با عنوان «هدیه روزه داران‏»:حکمت روزه داشتن بگذار باز هم گفته و شنیده شودصبرت آموزد و تسلط نفس و ز تو شیطان تو رمیده شودهر که صبرش ستون ایمان بود پشت‏شیطان از و خمیده شودعرفان سر کشیده گوش به زنگ کز شب غره ماه دیده شودآفتاب ریاضتی که ازو میوه معرفت رسیده شودعطش روزه می بریم آرزو کو به دندان جگر جویده شودچه جلایی دهد به جوهر روح کادمی صافی و چکیده شودبذل افطاری سفره عدلی است که در آفاق گستریده شودفقر بر چیده‏دار از خوانی که به پای فقیر چیده شودشب قدرش هزار ماه خداست گوش کن نکته پروریده شوداز یکی میوه عمل که درو کشته شد سی هزار چیده شودگر تکانی خوری در آن یک شب نخل عمر از گنه تکیده شودچه گذاری به راه تو به کزو پیچ و خمها میان بریده شودمفت مفروش کز بهای شبی عمرها باز پس خریده شودروز مهلت گذشت و بر سر کوه پرتوی مانده تا پریده شودتا دمی مانده سر بر آر از خواب ور نه صور خدا دمیده شوددر جهنم ندامتی است کزو دست و لبها همه گزیده شودمزه تشنگی و گرسنگی گر به کام فرو چشیده شود بهخدا تا گرسنه‏یی نالید تسمه از گرده‏ها کشیده شود (دیوان شهریار ج ۲ ص ۱۰۱۴)در غیاث اللغات در توصیف ماه مبارک رمضان آمده است : ماه نهم از ماه های قمری بین شعبان و شوال و رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان می سوزد و شاید که به وقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا ماخوذ است از ” رمض ” که به معنی سوختن است .ماه صیام گناهان را می سوزاند و معنی ” رمض ” سوخته شدن پای از گرمی زمین است ، چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است .ماه رمضان المبارک که به ” شهر الله ” نیز معروف است ، از این نظرها که تنها ماهی است که نام آن در قرآن کریم ذکر شده است ، از فضیلتی بس والا برخوردار است :شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ( قرآن کریم – سوره بقره – آیه ۱۸۲ )نزول قرآن مجید در این ماه و شب لیله القدر و ماه روزه داری سلوک روحی مسلمانان و …از دیگر ویژگیهای ارزنده این ماه مبارک است .درباره ماه مبارک رمضان احادیث و روایات بسیاری به ما رسیده است و کتابهای فراوانی نیز در فضایل این ماه به رشته تحریر در آمده است . لیکن در این مجال از زاویه ای دیگر به این ماه مبارک خواهیم نگریست که جهانی دیگر است و از حلاوتی دیگر برخوردار و آن همانا انعکاس این ماه شریف در آینه زلال ادبیات است که تجلی گاه عالیترین جلوه های فرهنگ و معارف اسلامی است .نخستین نکته در این باب این که به تحقیق در ادبیات هیچ یک از ملل جهان ماهی تا به این اندازه در قلمرو ادبیات وارد نشده و مورد ارادت و ستایش سخن سرایان و ادبا قرار نگرفته است .در ” ادبیات فارسی ” همواره ماه رمضان و ماه محرم الحرام مورد توجه سخنوران چیره دست ، خصوصا شاعران شیعی مذهب قرار داشته است . اگر ماه محرم به خاطر حماسه بزرگ عاشورای حسینی نظر شاعران متعهد و ستم خیز را که عاشقانه به ساحت مقدس حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) عشق می ورزند را برانگیخته ، ماه رمضان با آمیزه ای بسیار متنوع ، همواره نظر سخن سرایان را به خویش جلب نموده است .از آنجا که در گستره ادب پارسی از ماه مبارک رمضان سخن بسیار گفته شده است ، پس به اجمال از هر شاعری به بیتی در این مضمون اکتفا خواهیم کرد و به استقبال ” رمضان ” خواهیم شتافت و این که این ماه در ذهن شاعران خیالپرداز ومومن چگونه نقش بسته است :شاه نعمت الله ولی :رمضان آمد و روان بگذشتبود ماهی به یک زمان بگذشتشب قدری به عارفان بنموداین معانی از آن بیان بگذشت …حکیم خاقانی شروانی :جاهش ز دهر چون مه عید از صف بخومذاتش زخلق چون شب قدر از مه صیامسوزنی سمر قندی :گر در مه صیام شود خوانده این مدیحبر تو بخیر باد مدیح و مه صیامنزاری قهستانی :خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیامبراولیا و احبای شهریار انامعباس خوش عمل :رمضانا تو بهترین ماهیچون که ماه ضیافت اللهیخوش عمل هر که بود در رمضانترک منکر نمود در رمضانشیخ اجل سعدی شیرازی :کسان که در رمضان چنگ می شکستندینسیم گل بشنیدند و توبه بشکستندشاطر عباس صبوحی :روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب استآری افطار رطب در رمضان مستحب است
روزهروزه در قرآن کریم ” صوم” نامیده می شود . این لغت در معنی به مفهوم امساک و خودداری از هر فعلی است و در اصطلاح فقهی به مجموع امساکهای خاصی اطلاق می گردد که در زمان معینی واقع شود .روزه ماه مبارک رمضان بر هر مرد و زن مسلمان واجب است . در خصوص مزایای روزه از لحاظ پزشکی ، روانپزشکی و .. سخن بسیار گفته شده است و فواید بی شماری در این مورد ذکر نموده اند ، لیک این مفهوم در ادب پارسی مضامین بسیار نغز و دلنشینی را آفریده است که به گلچینی از این داستان بسنده می کنیم :حکیم ابولقاسم فردوسی طوسی :همان بر دل هر کسی بوده دوستنماز شب و روزه آیین اوستحکیم ناصر خسرو قبادیانی :چون روزه ندانی که چه چیز است چه سود استبیهوده همه روز تو را بودن ناهارخاقانی شروانی :چه بود آن نفخ روح و غسل و روزهکه مریم عور بود و روح تنهاسعدی شیرازی :که سلطان از این روزه آیا چه خواستکه افطار او عید طفلان ماست !خواجه حافظ شیرازی :ثواب روزه و حج قبول ، آن کس بردکه خاک میکده عشق را زیارت کردفرخی سیستانی :به فال نیک تو را ماه روزه روی نمودتو دور باش و چنین روزه صد هزار گذارمسعود سعد سلمان :نزد خداوند عرش بادا مقبولطاعت خیر تو و صیام و قیامتمولانا جلال الدین محمد مولوی :نی تو را هر شب مناجات و قیامنی تو را در روزه پرهیز و صیامحکیم اوحدی مراغه ای :روزه دار و به دیگران بخوراننه مخور روز و شب شکم بدرانامیر خسرو دهلوی :نی کار مرد روزه همت شکستن استگر خضر آبش آرد عیش جوان کشد
شب قدردر ” ترجمان القرآن جرجانی ” شب قدر ، شب اندازه کردن کارها ذکر شده است . صاحب ” کشاف اصطلاحات الفنون ” گوید : شب قدر ، شبی است با عزت و شرف که هر که در آن طاعت کند عزیز و مشرف گردد .در ” التفهیم بیرونی ” آمده است : ” واندر ماه رمضان لیله القدر است ، آنک جلالت او راه به دهه پسین جویند و نیز گفتند به طاقهای این دهه .” لیله القدر شبی مهم و سرنوشت ساز است .شب نزول رحمت و برکات الهی و تعیین سرنوشت ابدی انسانهاست و درخصوص اهمیت این شب گفتنی است که از صدر اسلام واز عهد رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) رسم بر آن بوده است که شبهای قدر را ” احیا ” بگیرند و تا سپیده دم به آداب مخصوص آن منجمله دعا و نماز و استغفار بپردازند .در فضیلت شب قدر آمده است شبی بهتر زا هزار ماه ” لیله القدر خیر من الف شهر ” و به احتمال قوی این شب ارجمند یکی از شبهای نوزدهم ، بیست ویکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان است .در آیه نخست سوره مبارکه ” قدر ” نیز تصریح شده است به آن که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است : ” انا انزلنا فی لیله القدر ” در ” تفسیر ابولفتح رازی ” پیرامون شب قدر آمده است : شب تقدیر است و فصل احکام و تقدیر قضایا آنچه خواهد بودن در سال از اجال و ارزاق واقسام همه در این شب کنند و گفتند قوله ” فی لیله مبارکه ” هم این شب است و …سخن در باب لیله القدر ( شب قدر ) بسیار است و در کتب تفاسیر درباره کیفیت و نزول رحمت و برکت در این شب استثنایی احادیث و روایات بسیار قابل تاملی ذکر شده است واما در نگاه شاعران سخن سنج مسلمان که میراث داران و پاسداران حریم فرهنگ و معارف عالیه اسلامی هستند ، حکایت شب قدر حکایتی بس شگفت و تفکر برانگیزی است .حکایتی که با زبان عرفان و تعابیر رمزگونه ، مخاطب را به این شب بزرگ و اسرار آمیز رهنمون می کند .این اشعار که بر اساس آیات ، احادیث و روایات سروده شده است همچون بارقه های آسمانی بر دل و جان شیفتگان می تابد و ظلمت درون را به انوار الهی روشن می سازد .حکیم رودکی سمرقندی :شب عاشقت لیله القدر استچون تو بیرون کنی رخ از جلبیتمنوچهری دامغانی :با رنگ و نگار جنت العدنیبا نور و ضیاء لیله القدریشیخ اجل سعدی شیرازی :تورا قدر اگر کس نداند چه غمشب قدر را می ندانند همخواجه حافظ شیرازی :شب قدر است و طی شد نامه هجرسلام فیه حتی مطلع الفجرعارفان درباره شب قدر گفته اند که این شب ، شبی است که سالکان را به تجلی خاص مشرف گرداند تا بدان تجلی قدر و مرتبه خود را نسبت با محبوب بشناسند و آن وقت ابتدای وصول سالک باشد یعنی جمع و مقام اهل کمال در معرفت :در شب قدر قدر خود را دانروز در معرفت سخن میران
افطارافطار در لغت به معنای روزه گشودن است و زمان روزه گشودن هنگامی است که شرع مقرر نموده است . زمان و سفره افطار دارای معنویت خاصی است و از روحانیت و صفای مخصوصی برخوردار است و به راستی گرد آمدن به سر سفره افطار دارای حال وهوای دلپذیری است که حکایت از رحمت بی منتهای پروردگار رحمان دارد .یکی از سفارشهای مهم اسلامی دستگیری از مستمندان و محرومان است و دیگر سفارش مهم این دین آسمانی ” صله رحم ” و برقراری روابط صمیمانه با اقوام و نزدیکان است که بسیار مستحب شمرده شده است ، بدین ترتیب ” افطاری دادن ” در ماه مبارک رمضان آیت دیگری بر رحمت بی پایان خداوند رحیم است که موجب نزدیکی دلها و استواری پیوندها می گردد .این سنت حسنه همچنین در ابعاد اجتماعی نمایانگر روح همنوایی با مستضعفان و مددکاری از محرومان می باشد .لحظه شیرین افطار کردن که همراه با آداب و ذکر و مناجات است ، در کلام سخنوران ادب پارسی نیز از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است .تا بدانجا که در برخی سروده ها از آن در قالب تغزل یاد شده است شاعر در توصیف زیباترین لحظات زندگی از این مفهوم استفاده نموده است :کلیم کاشانی :خمار باده در چشمم سیه کرده عالم رابیا ساقی که وقت شام باید روزه واکردنخاقانی شروانی :اشک چشمم در دهان افتد گه افطار از آنکجزکه آب گرم پستی نگذرد از نای منملا طغرا :غم روزه برمن بسی بارکردچو ساغر به می باید افطار کردشیخ اجل سعدی شیرازی :بگفت ای فلان ترک آزار کنیک امشب به نزد من افطار کن
سحردر معنای ” سحر ” آورده اند که وقت آخر شب و زمان پیش از صبح و برخی شراح نوشته اند که سحر سپیدی است که بالای سیاهی باشد و یا سپیدی است که بر سیاهی برآید .سحرگاهان ماه مبارک رمضان از آنجا که نقطه آغازی است برای شروع روزی همراه با ستیز با هواهای نفسانی و خودسازی ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است .نشستن بر سر سفره سحری که همراه با آداب و تشریفات خاصی است بسیار دل انگیز و روح نواز است .خصوصا این لحظات برای کودکان و نوجوانان بسیار زیبا و خاطره انگیز است و رایحه دلپذیر رحمت بی انتها ایزدمنان در چنین فضایی ملکوتی غیر قابل انکار است .اذان صبح هنگامه امساک است و سپس نماز و نیایش به درگاه معبود .و در روایات آمده است که این لحظات بهترین اوقات برای مستجاب شدن دعاهای خیر است و درهای آسمان در این اوقات بر روی بندگان صالح و مومن باز می شود و باران رحمت الهی بر زمین نازل می گردد .در شعر سخنوران ادبیات فارسی همواره هنگامه پر رمز و راز سحرگاهان از جلوه جذاب و دلنشینی بهره گرفته است .فرصتی که فاصله زمین از آسمان به حداقل ممکن می رسد و ملائک برای دیدار صالحان به زمین می شتابند :خواجه حافظ شیرازی :من آن مرغم که هر شام و سحرگاهزبام عرش می آید صفیرمخاقانی شیروانی :هر سحرگاهش دعای صدق رانپس به سویش عرش فرسایی فرستخسروانی :دلخسته و مجروحم و پی خسته و گمراهگریان به سپیده دم ونالان به سحرگاهآغاجی :عهده و میثاق باز تازه کنیماز سحرگاه تا به وقت نمازسنایی غزنوی :آنچه یک پیرزن کند به سحرنکند صد هزار تیر و تبرسوزنی سمرقندی :به دعای سحر گهانه تو رابرساند به من خداوندمشیخ اجل سعدی شیرازی :به فلک می رود آه سحر از سینه منتو همی برنکنی دیده زخواب سحری
عید فطردرمعنی ” فطر ” در ” اقرب الموارد ” آمده است که عید روزه گشادن ، جشنی که مسلمانان پس از روزه ماه مبارک رمضان در روز اول شوال گیرند .عید فطر نیز دارای آداب و مراسم ویژه ای است .در این روز مسلمانان با ظاهری آراسته و پاک در نماز عید فطر شرکت می جویند و خداوند را به خاطر نعمات این ماه مبارک ، سپاس می گویند .بازدید اقوام و آشنایان و تبریک عید وپرداخت ” فطریه ” به مستحقان ازدیگر نکات قابل ذکر در خصوص این رویداد عظیم اسلامی است که دارای ابعاد فردی و اجتماعی فراوان است .با این تعاریف غیر ممکن خواهد بود که این عید فرخنده و این روز خجسته از نگاه شاعران نکته یاب مسلمان دورمانده باشد .در گنجینه ادب پارسی درباره این واقعه اشعار بسیار دل انگیزی سروده شده است که حکایت از منزلت این عید سعید دارد ، عیدی که جشن پیروزی بر نفس سرکش است .از آن جا که ” فطر ” پایان ” صوم ” است به عید فطر عید صیام نیز گفته شده است وتبریک و تهنیت این روز همچون دیگر اعیاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته شده است :فرخی سیستانی :عید قربان بر او مبارک بادخاقانی شروانی :گفتم کدام عید نه اضحی بود نه فطربیرون از این دو عید چه عیدست دیگرشرودکی سمرقندی :روزه به پایان رسید و آمد نو عیدهر روز بر آسمانت باد امروامنوچهری دامغانی :بر آمدن عید و برون رفتن روزهساقی بدهم باده بر باغ و به سبزهخواجه شمس الدین محمد حافظ :حافظ منشین بی می و معشوق زمانیکایام گل و یاسمن و عید صیام استمسعود سعد سلمان :ای خداوند عید روزه گشایبر تو فرخنده شد چو فر همای

http://shiastudies.com/fa

پی نوشت ها

۱- قرآن کریم ۱۰۰/۱ و ۲۲- همان۳- مستفاد است از مضمون آیه: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ۲/۱۸۵منابع و مؤاخذ:۱- قرآن کریم۲- حافظ، خواجه شمس الدین محمد، دیوان، به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، کتابفروشی زوار۳- خاقانی شروانی، افضل الدین، دیوان، به کوشش دکتر ضیاء الدین سجادی، چاپ سوم، انتشارات زوار، ۱۳۶۸۴- خاقانی، شرح قصیده ترسائیه، به قلم ولادیمیر مینورسکی، ترجمه و تعلیقات عبد الحسین زرین کوب، مؤسسه انتشارات سروش تبریز۵- دهخدا، تالیف علی اکبر دهخدا، زیر نظر دکتر معین، چاپخانه دانشگاه تهران، فروردین ۱۳۴۶۶- سجادی، سید جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، کتابخانه ظهوری، تهران، ۱۳۵۰۷- سعدی، متن کامل دیوان، گلستان و بوستان، به کوشش دکتر مظاهر مصفا، نشر کانون معرفت۸- شاطر عباس صبوحی، چهار دیوان، به کوشش تیمور گرگین۹- شهریار، سید محمد حسین شهریار، دیوان، ج ۲، چاپ نهم، انتشارات زرین، نگاه، تهران۱۰- فردوسی، شاهنامه، انتشارات دانش، شعبه ادبیات خاور۱۱- مولوی، جلال الدین محمد، کلیات شمس، با تصحیحات و حواشی بدیع الزمانفروزانفر، چاپ دانشگاه تهران۱۲- ناصر خسرو، دیوان، به تصحیح مجتبی مینوی، مهدی محقق، چاپ دوم انتشارات دانشگاه تهرانمنبع : سایت باشگاه اندیشه

روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)  روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)   روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)   روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)  روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)   روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)   روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)    روزه و رمضان در آینه شعر فارسی (۳)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.