سرد کننده ی شماره ی ۱۰: زن هایی که بیش از حد نسبت به قیافه و ظاهر خود حساس هستند.
«زن هایی که احساس می کنند مجبورند همیشه ایده آل و آرایش کرده باشند را نمی تونم تحمل کنم. هر روز ساعت ها صرف آرایش صورت و موهایشان می کنند.اگر کوچک ترین خدشه ای به آرایششان وارد بشه بدو بدو به دستشویی می روند تا مقابل آینه اصلاحشان کنند. دوست دارم با زنی ازدواج کنم که بتونه سریع یک لباس ساده بپوشه تا بتونیم برای صبحانه بلافاصله از خونه بزنیم بیرون، یا کسی که بتونه روی چمن ها غلت بزنه، بدون این که نگران این باشه که وای، موهام به هم خورد.»«همسر قبلیم خیلی نگران سر و وضعش بود.اون کاملاً منو نسبت به خودش سرد کرد. می بایست قبل از معاشقه یک آرایش کامل، حسابی و وقت گیر می کرد. یک عالم طلا، جواهرت و … حدود چهار زنجیر طلا، گردنبند، گوشواره به خود می آویخت و نصف تمامی انگشتهایش انگشتر داشتند. ناخن های دراز و تیز، مثل پنجه ی حیوانات داشت. موقع لمس کردن خیلی مواظب بود، مبادا ناخن هایش بشکند. تمام وقت مواظب بود چیزی به هم نریزه. یه دفعه می ایستاد تا گردنبندش را تنظیم کنه و ناخن هاشو تو موهاش فرو کنه. دیگه تحملم تمام شد.»سرد کننده ی شماره ی ۹ به زن هایی اشاره داشت که در رسیدگی به ظاهر، قیافه و سرو وضع خود غفلت می کردند. در حالی که سرد کننده ی شماره ی ۱۰ درست نقطه ی مقابل این سرد کننده است. زن هایی که به حد وسواسی به این موضوع اهمیت می دهند و مردهای بسیاری که از این مورد شکایت داشتند، آن ها حتی به موردی با دقت خاص اشاره داشتند. مواردی نظیر:۱- زن هایی که آرایش سنگین و غلیظ می کنند:صدها بار این شکایت را از مردها شنیده ام. حقیقت آن است که مردها از آرایش غلیظ بدشان می آید. مردها آرایش سبک کم رنگ، به خصوص آرایش چشم ها راخیلی هم می پسندند و دوست دارند.در تحقیقاتی که انجام دادم، چنین متوجه شدم که مردها بیش از هر موردی از کرم پودر و روژگونه بدشان می آید.هنگامی که مردها به صورت شما نگاه می کنند و به جای آن که پوستتان را ببینند با لایه ای از کرم پودر و… روبرو می شوند.از آن جا که ما زن ها سال های سال مجلات مختلف مخصوص زن ها و مد را خوانده ایم، به صورت های پوشیده از لوازم آرایش عادت داریم.اما برای اغلب مردها، آرایش سنگین و غلیظ بسیار «سطح پایین»به نظر آمده و چنین صورت هایی اغلب برایشان به مراتب نیز زشت تر هستند. یک سرد کننده ی تمام عیار، زن هایی هستند که سر میز شام به ناگهان کنار می کشند تا روژلب یا برق لب خود را مجدداً تجدید کنند، آن هم همان جا سر میز و در حالی که شوهرشان نیز تماشا می کند.۲-زن هایی که لباس های آن چنانی بر تن داشته، یا لباس روی لباس می پوشند:گرچه مردها از زن های خوش لباس خوششان می آید، اما چنان چه زنی به طرزی وسواسی لباس پوشیده باشد، برای مردها به هیچ وجه خوشایند نخواهد بود.مخصوصاً زن هایی که لباس پوشیدنشان ساعت ها طول می کشد و دست آخر هم از آن چه که پوشیده اند احساس خوبی ندارند.به یاد دارم مردی می گفت:«هنگامی که از همسرم خواستم تا به تماشای بازی بیسبال پسر نه ساله مان برویم، او یک شلوار چرمی مشگی پوشیده با یک جفت کفش پاشنه بلند و یک عالم آرایش.خیلی جذاب شده بود، اما این لباس ها مناسب یک میهمانی بود، نه تماشای یک مسابقه ی بیسبال، آن هم با یک عده پسر بچه ی نه ساله.۳-زن هایی که نمی گذارند کسی به موهایشان دست بزند: مردها از زن هایی که مدل و آرایش موهایشان به مردشان می گوید، «لطفاً دست نزنید!» بدشان می آید.آن ها از موهای خشک، تافت خورده و چرب شده که محتوی تعدادی زیادی سوزن، سنجاق و شانه و… می باشد،وحشت دارند.۴-زن هایی که مقادیر زیادی طلا و جواهرات به خود آویخته اند. به یاد دارم مردی به شوخی از من پرسید:«چرا زن ها احساس می کنند مجبورند یک عالم طلا و جواهرات به خود آویزان کنند؟ این موارد ما مردها را سرد می کنند.»ما زن ها فکر می کنیم که بدین ترتیب «مد روز»هستیم، اما مردها طور دیگری فکر می کنند. از نظر آن ها این همه زیور و زینت آلات، اضافی و غیرضروری است و آن ها را سرد می کند.آیا تا به حال شده، نامزد یا شوهرتان به شما بگوید که بدون آرایش خوشگل تر هستید و شما فکر کنید که او می بایست دیوانه شده باشد که چنین چیزی بگوید؟خیلی از کارهایی که ما زن ها با خودمان می کنیم تا خوشگل تر جلوه کنیم، برای مردها عجیب و غریب و غیرطبیعی به نظر می رسد. آن ها با لوازم آرایش و کمدهای پر از لباس و انواع محصولات پوستی نظیر کرم و لوسیون و… بزرگ نشده اند. (مگر این که خواهرهای زیادی داشته باشند).گرچه مردها زن هایی که به سلامت و زیبایی خود اهمیت می دهند را خیلی هم دوست دارند، اما زیبایی های طبیعی بیشتر آن ها را تحریک می کند.۵-زن هایی که به طرزی وسواسی نگران قیافه خود هستند، مردها را نسبت به خود سرد می کنند. چرا که این حالت نشان دهنده ی عدم اعتماد به نفس و احساس ناامنی درونی آن ها است. به خاطر داشته باشید، اعتماد به نفس باعث تحریک مردها می شود. زنی که اجازه نمی دهد بدون آرایش دیده شود، به اندازه زنی که بدون آرایش نیز احساس خوبی نسبت به خود دارد و زیبایی طبیعی و واقعی خود را نشان می دهد، از حس احترام همسر خود برخوردار نخواهد بود.
چرا زن ها این کار را می کنند؟متأسفانه زن ها توسط آگهی های تجاری و وسایل ارتباط جمعی، چنین شستشوی مغزی داده شده اند که می بایست خود را با تصویر ذهنی ایده آلی که این آگهی ها ارائه می دهند تطبیق بدهند. البته این گونه است که زن ها به منظور آن که زیباتر و مطلوب تر باشند مجبورند محصولاتی که این قبیل شرکت های تجارتی عرضه می شود خریداری کنند.مانند: لوازم آرایش، لباس و غیره.از طرف دیگر مردها نیز این تصاویر ارائه داده شده، بی بهره نیستند و این استانداردها به طرزی دو جانبه خود را تحکیم کرده و جا انداخته اند. مردها می گویند خواهان زنی هستند که طبیعی تر باشد و قبل از بیرون رفتن آرایش و لباس پوشیدنش دو ساعت به طول نیانجامد.ولی با این وجود چنان چه مطابق میل آن ها رفتار کنید و قبل از بیرون فقط لباس ساده بپوشید، خواهید دید که نامزد یا همسرتان به زن میز مقابل که معلوم است دو ساعت تمام وقت صرف آرایش و رسیدگی به خودش کرده است خیره می شود.شخصاً به عنوان یک زن از رسیدگی به سر و وضع و آرایشم لذتمی برم. اما این را نیز آموخته ام که در پاره ای از اوقات مناسب ترین حالت آن است که به طرزی خود انگیخته و نه چندان جدی لباس بپوشم.مردها از زن هایی که به زیبایی شان اهمیت می دهند، خوششان می آید، اما در عین حال دوست دارند ببینند، شما بدون آرایش معذب نیستید و این که زیبایی طبیعی تان نمود بیشتری داشته باشد.
راه حل:۱-نظر نامزد یا همسرتان را در رابطه با آرایش، لباس و مد بپرسید. لزوماً نمی بایست خود را با علائق شخصی او منطبق کنید، اما بسیاری از زن ها هرگز در این باره با همسرشان صحبت نمی کنند.صحبت در این باره باعث می شود هر دوی شما موارد جدیدی بیاموزید که به نفع رابطه تان باشد.۲-سعی کنید زیبایی را از درون خود بجویید.صرف نظر از این که چقدر تلاش می کنید تا زیباتر به نظر آیید، همواره این را به خاطر داشته باشید که زیبایی از درون شما نورافشانی می کند. هنگامی که از درون احساس خوبی نسبت به خود دارید، خوب از خودتان مواظبت می کنید و عزت نفس زنانه تان را محترم می شمارید و این زیبایی حتماً از بیرون نیز خود را نشان خواهد داد.
سرد کننده ی شماره ی ۱۱: زن هایی که دوست ندارند معاشقه… دریافت کنند:افسانه:مردها در رختخواب خودخواه هستند و تنها به فکر لذت خودشان هستند.حقیقت: مردها دوست دارند لذت بیشتری به همسرشان بدهند و این موضوع برای مردها محرک جنسی نیرومندی محسوب می شود.
چرا این حالت موجب سرد شدن مردان می گردد؟•این حالت باعث می شود مردها احساس کنند خودخواه هستند. احتمالاً می دانید که چرا مردها از این که معاشقه ی…دریافت کنند بسیار لذت می برند.هنگامی که اجازه نمی دهید این کار را نیز برای شما انجام دهند، احساس می کنند خودخواه و کثیف هستند و این که افسانه ی فوق در موردشان صدق می کند. گویی به آن ها می گویید:«از آن جا که خیلی به آن نیاز داری که این کار را برای تو انجام می دهم. اما هرگز نمی گذارم همین کار را تو برای من انجام بدهی، چون که من خوبتر از آنم که این قدر خودخواه باشم.» نتیجه این که مردان اکثراً زودتر و بیشتر از ما تحریک می شوند، چون که آن ها این لذت را دریافت کرده اند نه ما.•باعث می شوید مردها احساس نامطلوبی نمایند و احساس کنند ما آن ها را از خود رانده ایم.برای بسیاری از مردها ارائه معاشقه ی … به زن ها فعلی به مراتب صمیمانه تر از دخول محسوب می شود.بدین ترتیب عشق و علاقه ی خود را به شما ارائه می دهند و نشان می دهند که تا چه حد موجودیت مؤنث و زنانه شما را می پرستند.چرا که این بخش از بدن شما مؤنث ترین و آسیب پذیرترین بخش از بدنتان محسوب می شود. هنگامی که به آنان اجازه نمی دهید بدین روش به شما عشق بورزند، ممکن است احساس ترد شدگی بکنند. گویی نمی خواهید این بخش از بدن خود که آخرین و صمیمی ترین بخش از بدنتان می باشد را به او بدهید.•باعث می شوید احساس کنند آن ها را کنترل می کنید.هنگامی که مرد خواهان آن است تا عشق خود را به طرزی خاص به شما ابراز کند و شما به او این اجازه را نمی دهید، احساس می کند او را کنترل می کنید. گویی که از لحاظ جنسی روی او سلطه و نفوذ دارید و همیشه به این امید است که چنان چه لذت کافی به شما بدهد به او اجازه خواهید داد آن فعل ممنوعه را روی شما اجرا کند. چنان چه مردی احساس کند، کنترلش می کنید به تدریج از لحاظ جنسی نسبت به شما سرد خواهد شد.
چرا زن ها این کار را می کنند؟۱-ممکن است خاطره ها و تجربه های خوش آیندی در این رابطه نداشته باشید. در این صورت ممکن است از مبادرت دوباره به آن اکراه داشته باشید.مردانی که در این رابطه زیاده روی می نمایند یا خشونت به خرج می دهند، یا خود لذتی نمی برند و به زور خود را وادار به آن نموده اند می توانند باعث شوند که علاقه ی خود را به این کار از دست بدهید.۲-احساسات تولید شده ی ناشی از آن، بیش از حد شدید و قوی است. شاید عدم تمایل شما این باشد که شدت و عمق احساسات ناشی از آن،شما را معذب می کند.عضو جنسی زنانه واجد حساس ترین پایانه های عصبی در سر تا سر بدن می باشد. لذا این امکان وجود دارد که به چنین تحریک های قوی عادت نداشته باشید.این هیجان ها صرفاً به خاطر قوی بودنشان، بسیاری از زن ها را می ترساند، ترس از این که کنترل خود را از دست بدهند.۳-احساس می کنید که این فعل، فعلی بسیار صمیمانه است.اجازه به مردان که بدین طریق به شما عشق بورزند، می تواند صمیمی ترین تجربه ی جنسی موجود باشد. لذا ممکن است، به لحاظ احساسی و عاطفی احساس آسیب پذیری کنید، این آسیب پذیری برخی از زن ها را می ترساند. این اجازه به همسرتان به معنای تسلیم شدن واقعی و تمام و کمال و «ول دادن»به اوست و چنان چه «ول دادن» برای شما ترسناک باشد، ممکن است به طرزی ناخودآگاه، از تن دادن به این درجه از نزدیکی و صمیمیت با همسرتان، امتناع کنید.
راه حل:۱-درباره ی اطلاعات ارائه شده در این مقاله، با مرد زندگیتان به صحبت و گفتگو بنشینید.ترس ها، نگرانی ها و تجارب تلخ گذشته تان را با او در میان بگذارید، تا دلایل پرهیز و عدم تمایلتان را درک کند. صرف صحبت درباره ی احساساتتان به شما کمک می کند احساس امنیت بیشتری بکنید.۲-از همسرتان بخواهید به شما توضیح دهد، چرا از این نوع ارتباط جنسی لذت می برد. ممکن است، گوش دادن به احساسات همسرتان در این باره به شما کمک کند، دلیل تمایلش را درک کنید و کمتر آن را به چشم یک فعل جنسی «بد و کثیف»نگاه کنید و در عوض آن را شیوه ای از عشق ورزیدن ببینید.۳-چنان چه احساسات تولید شده از این نوع تحریک ها، بیش از حد برایتان شدید باشد، سعی کنید در زمان های کوتاه تری خود را به آن عادت دهید. برخی از مراجعین من چنین گزارش داده اند که تجربه ی این نوع از لذت، در مقادیر کم از طرف همسرشان به آن ها کمک کرده تا خود را به آن عادت دهند؛ چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ احساسی و روحی.به همسرتان بگویید: می خواهید آن را امتحان کنید و به خود اجازه دهید بی آن که در مقابل تلاشی بکنید، آرامش داشته باشید و نفس عمیقی بکشید و با احساساتی که تجربه می کنید، «یکی»شوید.چنان چه تحریک های جنسی ناشی از آن بیش از تحمل شما بود، از همسرتان بخواهید آن را قطع کرده و فقط شما را نوازش کند. سپس می توانید مجدداً آن را از سر بگیرید. این به شما کمک می کند به تدریج به احساسات قوی نیز عادت کنید.۴-چنان چه نگرانید مبادا «بدبو»باشید؛ از عدم بدبویی خود قبلاً اطمینان حاصل کنید. می توانید بدین منظور به روش های ارائه شده در راه حل سرد کننده ی هشت رجوع کنید.نکته ی مهم: هرگز تحت فشار و علیرغم میل باطنی خود به این کار تن در ندهید. چنان چه احساس خوبی ندارید، هرگز مجبور به این کار نیستید.
سرد کننده ی شماره ی ۱۲: زن هایی که به هنگام بوسیدن، زیاد از زبان خود استفاده می کنند:به منظور نگاشتن این مقاله با مردهای بسیاری مصاحبه کرده ام. آن ها بارها و بارها به این نکته اشاره می کردند که مردها از این موضع کهموجودات یا کالایی صرفاً جنسی تلقی شوند، متنفرند؛ موجوداتی که اهمیت چندانی به کیفیت روابط جنسی خود نمی دهند و فقط می خواهند که «عمل جنسی»داشته باشند.بسیاری از زن ها نیز شکایت هایی نظیر شکایت مردان بالا را داشتند.آن ها آرزو داشتند که همسرشان آن ها را ملایم تر می بوسید. تمام مردهای فوق، زن هایی را که این گونه می بوسند، تحریک آمیز نمی دانند.
چرا این مورد مردها را سرد می کند؟به همان دلیل که زن ها را سرد می کند! چون لطافتی در آن نیست و احساسات در آن هیچ راهی ندارد و یا این که خیس شدن ناشی از آن نیز چندان مطلوب و خوشایند نیست.
چرا زن ها این کار را می کنند؟شاید فکر می کنند که «اوج عمل جنسی»و جذاب است. هرگز به ما آموزش داده نشده که چگونه ببوسیم. ما در رختخواب نگران عملکرد خود هستیم و سعی می کنیم با غرق کردن خودمان به حد افراطی این ضعف را بپوشانیم.
راه حل:چنان چه حدس می زنید، احتمالاً با این که کار مرتکب اشتباه می شوید، نظر همسرتان را در این باره بپرسید:«نحوه ی بوسیدنم را دوست داری؟» ضمناً بپرسید: «تا به حال شده آرزو کنی که ای کاش تو را طور دیگریمی بوسیدم؟»سپس سبک های مختلف این کار را با همسرتان تمرین کنید. این به شما کمک می کند که به بوسیدن به عنوان یک «غذا» نگاه کنید. سعی کنید به جای آن که یک دفعه تمام غذایتان را «هورت» بکشید، کمی با آن بازی کنید و از جویدن لقمه های کوچکتر لذت ببرید.بدین طریق هر دوی شما احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. مگر این که هر دوی شما این کار را دوست داشته و از آن شکایتی نداشته باشید.
سرد کننده شماره ی ۱۳: زن هایی که بیش از حد جدی هستند:«سه سال است که با همسرم ازدواج کرده ام خیلی دوستش دارم.فقط یک مشکل دارم و این که او خیلی خشک و جدیه، مخصوصاً تو رختخواب. اما در رابطه با خودم. شخصاً نیز چندان شوخ و بذله گو نیستم، اما بعضی اوقات از کمی شوخی و خندیدن خوشم میاد. هر وقتی که این کار را می کنم به او بر می خوره و عصبانی می شه، مخصوصاً تو رختخواب. بعضی اوقات که با صدایی خنده دار با او صحبت می کنم، میگه:«هنوز از این کارهات دست برنداشتی؟»این جدی بودنش بعضی اوقات کمی منو میترسونه. انگار دارم امتحان می دم و اون قراره بهم نمره بده! ایکاش کمی راحتر می گرفت.»«چرا زن ها فکر می کنند، خندیدن «خانمانه» نیست؟ من از زن هایی که کمی حس شوخ طبیعی دارند، خوشم میاد. مخصوصاً وقتی که باعث می شوند به خودم و بعضی اوقات به کارهام بخندم.»حس شوخ طبعی یک زن، بخشی از زیبایی او محسوب می شود. همان گونه که قبلاً نیز دید یم مردها با خود بسیار سخت گیرند. مدام احساسمسئولیت می کنند که کارها را به درستی انجام دهند و موفق باشند. لذا بعضی اوقات به خنده احتیاج دارند تا بتوانند کمی احساس سبکی کنند و بار مسئولیت بر روی دوش هایشان کمتر سنگینی کند.توانایی شما در خنداندن مرد زندگیتان روشی است برای تخلیه ی تنش احساسی و عاطفی او.مردها نسبت به زن هایی که زیاده از حد جدی هستند و به همراه آن ها نمی خندند، سرد می شوند.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟هنگامی که مردی سعی می کند شوخ طبع باشد و همسرش از این که در خنده های او شرکت کند، امتناع می ورزد، او احساس می کند تأییدش نمی کنید و یا این که او را پس زده اید، چون شما از او بهترید. ممکن است بترسد که به طرزی پنهانی او را قبول ندارید(به خصوص در رختخواب)و او و کارهایش را زیر ذره بین دارید.زن های بیش از حد جدی، معلم های مدرسه، مادرها و دیگر شخصیت های مؤنث، زن های ترسناک زندگی مردها را برای آن ها تداعی می کنند، نه معشوقشان را.مردها از شوخ طبعیشان به منظور خوشحال کردن کودک درون خود استفاده می کنند. آن ها بدین طریق اجازه می دهند که پسر بچه کوچولوی درون آن ها کمی بازیگوشی کند.بنابراین هنگامی که در این کار با آن ها شرکت نمی کنید و دختر کوچولوی درون خود را با آن ها بازی نمی دهید، کودک آسیب پذیر درون مردها را می ترسانید و سطح امنیت آن ها کاهش پیدا می کند.
چرا زن ها این کار را می کنند؟به دختر بچه ها معمولاً این طور آموزش داده شده است، که خندیدن زیاد «خانمانه» نیست. ما زن ها می ترسیم اگر زیاد جدی نباشیم، ممکن است مردها ما را جدی نگیرند.
راه حل:به یاد دارم مردی می گفت: «به زن ها بگویید، هرگز کاری نکنید که شوهرتان احساس کند، در رختخواب مرتکب اشتباه احمقانه ای شده است. چنان چه شما را خشن لمس می کند، یا تصادفاً به اشتباه موهایتان را می کشد، یا مثل دخترها شما را لمس کرد و…، به گونه ای از خود واکنش نشان ندهید که گویی مرتکب یک جنایت شده است. این کار باعث می شود، احساس کند تحقیر شده و یا این که شما او را تأیید نمی کنید و مرتباً اشتباهاتش را به رخش می کشید، در نتیجه نسبت به شما سرد خواهد شد.» مواقعی سعی کنید توجهش را به نکته ای خنده دار جلب کنید و در رابطه با کاری که کرده است شوخ طبعی به خرج بدهید. کمی آسان بگیرید و یاد بگیرید کمی با او بخندید. چه در رختخواب چه در خارج از رختخواب. به کودک درون خود اجازه دهید، بیرون آمده و کمی بازی کند.
سرد کننده ی شماره ی ۱۴: زن هایی که بیش از حد وابسته به مردها می باشند:«زن هایی که بیش از از حد به مردها متکی اند، منو سرد می کنند. منظورم زن هایی اند که شخصیتی وابسته دارند و هیچ وقت نمی توانند تصمیم جدی بگیرند. زن هایی که با کوچکترین نگاه شوهرشان به زنی دیگر، امنیت درونیشان مختل میشه و همه جا اونو تعقیب می کنند و باعث می شوند مردشان احساس خفگی بکنه. چنین زن هایی هر چقدر هم که خوشگل باشند، خیلی زود جذابیت خودشان را برای مردها از دست میدن.»یکی از غیر جذاب ترین زن ها، زن هایی با روحیه ی قربانی هستند. زن هایی که مدام دیگران را به خاطر مشکلات زندگیشان سرزنش می کنند و همیشه این طور به نظر می رسند که در آستانه ی سقوط و فروپاشی احساسی و روانی هستند.نامزدی داشتم که هر بار دعوایمان می شد تهدید می کرد «خودکشی» خواهد کرد. می دانستم که این را جدی نمی گوید، اما آن قدر عاجز و درمانده شده بودم که تنها به خاطر مخالفتی جزئی با او احساس گناه می کردم. بعد از شش ماه کوچکترین جاذبه ی جنسی ای نسبت به او نداشتم.»«زن های ضعیف نق و نقو برایم جذاب نیستند.» این قبیل گله و شکایت ها را از اکثر مردهایی که با آن ها مصاحبه کرده ام، شنیده ام. در این گونه مواقع مردها از حساس بودن یا آسیب پذیر بودن صحبت نمی کنند، بلکه منظورشان زن هایی است که به خاطر هر موردی به مردزندگیشان چشم دوخته اند، به عوض آن که خود کفا باشند و خود را از درون اغنا کنند.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟هرچه مستأصل تر باشید، نامزد یا همسرتان بیشتر احساس مسئولیت می کند که باید نجاتتان بدهد. این حالت او را در نقش «والد»و شما را در نقش «کودک»قرار می دهد. بنابراین جاذبه ی جنسی میان شما از بین خواهد رفت.
چرا زن ها این کار را می کنند؟۱-بعضی اوقات ما زن ها در مقابل مردها احساس ضعف می کنیم. تمام این الگوهای رفتاری «خودتخریبی»باعث می شوند، زن ها احساس محتاج، ضعیف و «آویزان بودن» می کنند. هنگامی که شما اعتماد به نفستان را از دست می دهید، خودباوریتان کاهش پیدا می کند و بیشتر احساس ناامنی کرده و متعاقب آن بیشتر به دیگران وابسته خواهید شد.۲-می ترسیم که مبادا موردی را از دست بدهیم.چنان چه در کودکی کسانی را که دوستشان داشتید به واسطه ی طلاق یا مرگ والدینتان و یا در بزرگسالی به دلیل بر هم خوردن روابطتتان از دست داده اید، مستعد احساس از دست دادن و «ترک شدگی» هستید.حائز کمال اهمیت است که این احساسات خود را تحلیل دهید تا که بتوانید آن ها را حل و فصل کردهو از آن ها رهایی یابید.هرچه ترس ونگرانیتان از «ترک شدن» بیشتر باشد به نامزد یا همسرتان محتاج تر و وابسته تر خواهید شد.۳- برخی اوقات ممکن است، ترس شما از ترک شدگی کاملاً موجه باشد. بدین معنی که نامزد یا همسرتان عشق کافی به شما نمی ورزد. پاره ای از اوقات ترس از فقدان و از دست دادن شما به این علت است که رفتار همسرتان با شما چندان خوب نیست، یا نشان نمی دهد که دوستتان دارد؛ این باعث می شود، بیش از حد به او احساس وابستگی و نیاز کنید. هنگامیکه او از تعهد دادن به شما امتناع می کند، بیش از حد وابسته شده و از موضع ضعف و نیاز، با او برخورد خواهید کرد.
راه حل:۱-سعی کنید به اندازه ی سهم خود در رابطه تان قدرت داشته باشید و عزت نفستان را حفظ کنید. چنانچه حدس می زنید که در گذشته بیش از حد به مردهای زندگیتان محتاج و وابسته بوده اید، بیاموزید، چگونه به مانند زنی قدرتمند و قوی زندگی کنید.۲-سعی کنید تا این قبیل احساست خود، نظیر:ترس از دست دادن و ترک شدن را التیام بخشید.از یک تراپیست، مشاور یا روانکاو خوب مشاوره بگیرید، یا در گروه درمانی ها شرکت کنید. هر کاری که لازم استانجام دهید تاکوله بار احساسات قدیم حل و فضل نشده ی خود را که مدام از رابطه ای به رابطه ی دیگر، با خودتان یدک می کشید را التیام بخشید.۳-اطمینان حاصل کنید، این شما نیستید که یک تنه جاهای خالی رابطه تان را پر می کنید.همان گونه که می دانید، چنان چه در رابطه تان بیش از آن چه که از نامزد یا همسرتان دریافت می کنید ازخودمایه می گذارید، کاملاً طبیعی است که احساس دوست داشتنی بودن نخواهید کرد و در نتیجه این خواهد شد که بیش از حد محتاج و وابسته خواهید شد.صادقانه رابطه تان را مجدداً ارزیابی کنید.
سرد کننده ی شماره ی ۱۵: زن های احمق و سطحی.«بگذارید به شما بگویم کدام زن ها مرا بیشتر از بقیه ی زن ها سرد می کنند: زن هایی که نمی دونند تو دنیا چه خبره و تمام هم و غمشان ناخن ها، آخرین مد و تماشای تلویزیونه. زن های جذاب زیادی وجود دارند که به محض این که لب به سخن باز می کنند، هرگونه جاذبه ای را نسبت بهشون از دست می دم. به نظر من اولویت های این چنین زن هایی در زندگی واقعاً احمقانه است.»«به عنوان یک مرد، خیلی برام مهمه که بتونم به نامزد یا همسرم افتخار کنم. دوست دارم هر جا که میرم، بتونم با سربلندی تمام اونو به همه معرفی کنم و اون بتونه خودشو به خوبی نشون بده.مطمئناً از قیافه و اندام زیبا هم خیلی لذت می برم.اما برای من مهمتر از همه ی ذهن و فکر خلاق زنه که اونو برام جذابتر می کنه.»تمامی مردهای که با آن ها مصاحبه کرده ام، عقیده داشتند زن هایسطحی که ارزش هایی سطحی دارند، جذاب و تحریک کننده نیستند. این بدان معنا نیست که مردها همگی زن هایی می خواهند که از ضریب هوشی فوق العاده بالایی برخوردار باشند و روشنفکر و صاحب نظر محسوب شوند. چرا که مردهای مختلف نیز خود از ضریب هوشی های مختلفی برخوردار هستند، اما مردها نیاز دارند احساس کنند نامزد یا همسرشان زنی سطحی، خودخواه، خود شیفته و ظاهر بین نیست. مردها بیشتر از موارد زیر شکایت دارند:•زن هایی که مدام مجله های مد را ورق می زنند.•زن های که مکالماتشان محدود به یک سری حرف های «خاله زنکی»راجع به زن های دیگر، و اطلاعات درج شده در روزنامه های غیر معتبر می باشد.•زن هایی که حرکات و سکنات سبک و احمقانه دارند و یا به اصطلاح «سبک مغز»هستند.•زن هایی که هیچ گونه تلاشی جهت ارتقاء دانش شخصی و معلومات خود نمی کنند.می دانم چه موردی در سرتان می گذرد! مردهای بسیاری نیز وجود دارند که ممکن است، اصلاً برای شما جذاب نباشند. خوب، این یک واقعیت است، اما مردی که شما به دنبال او هستید، نیاز دارد احساس کند نامزد یا همسرش برابر و همسنگ با او باشد، نه پایین تر از او.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟ممکن است مردها به این موضوع اعتراف نکنند، اما واقعیت این است که ملاک اصلی سنجش و ارزیابی رشد شخصی خود را بر اساس زن زندگی خود قرار می دهند.برای یک مرد این که مردهای دیگر راجع به نامزد یا همسرشان چه فکر می کنند، بسیار اهمیت دارد.مردها احتیاج دارند به زن زندگیشان افتخار کنند.از آن جا که تفکر کردن از احساس کردن برای مردها ساده تر است، لذا مهم است بتوانید نه تنها با بدی مردها، بلکه از لحاظ فکری نیز با آن ها ارتباط برقرار کنید. مکالمات روشنفکرانه نه تنها فکر و ذهن مردها را نوازش می دهد، بلکه آن ها را از لحاظ جسمانی نیز بر می انگیزد.
چرا زن ها این کار را می کنند؟به عنوان یک زن، هیچ موردی برایم تحقیر آمیز تر و ناراحت کننده تر از این نیست که زنی رفتارهای احمقانه و اغواگری های جنسی را برای جلب نظر مردها انتخاب کند و از فکر و ذهن خود و سایر پتانسیل های شخصی خود غافل بماند.متأسفانه شرایط اجتماعی که در آن بزرگ شدیم، حتی تا همین اواخر نیز ایجاب می کرد، زن ها باور کنند که روشنفکر بودن تنها مختص مردها است. یعنی زن ها تنها وظیفه دارند که «خوشگل»باشند و مردها را خوشحال و راضی نگه دارند.زن ها می بایست چشم خود را به روی این واقعیت بگشایند که زمانه خوشبختانه بسیار تغییر کرده و آن هانیز به همان اندازه ی مردها از هوش، استعداد و توانایی های دیگر برخوردار هستند. از آن جا که مردها در این زمینه ها سر آمدتر از زنان بوده اند، ما زن ها در رابطه با رشد فکر خود کمی سرخورده هستیم و این باعث می شود که نهایتاً در همان نقش کلیشه ای و همیشگی «زن معمولی»و حتی اندکی سطحی و چشم و گوش بسته تر ظاهر شویم.
راه حل:۱-دانش و آگاهی شخصیت خود را افزایش دهید. چنان چه می دانید قوه ی تفکر و استعدادهای ذهنی خود را آن چنان که باید مورد استفاده و بهره برداری قرار نداده اید، تصمیم بگیرید، این الگو را همین حالا تغییر دهید.با مطالعه ی روزنامه، مجله ها و کتاب های خوب، شروع کنید.مجبور نیستید که یک محقق، صاحب نظر و یا استاد دانشگاه بشوید.تنها با اطلاع از وقایع و اطلاعات روز، می توانید احساس قابلیت و لیاقت شخصی خود را افزایش دهید. در کلاس های مختلف ثبت نام، در سمینارها شرکت کنید تا این که خلأهای تحصیل شما را پر کند.راجع به آن چه که نسبت به آن ها کنجکاو هستید، سؤال کنید. هرچه احساس باهوش بودن بنمایید، اعتماد به نفس و خودباوری بیشتری از خود ساطع خواهید کرد و این باعث می شود که به لحاظ جنسی نیز برای همسرتان جذاب تر و خواستنی تر باشید.۲-از مواردی که در آن عملکرد مطلوبی ندارید، لیستی تهیه نمایید.۳-به خاطر داشته باشید، مردها زن های باهوش را ترجیح می دهند.
سرد کننده ی شماره ی ۱۶: زن هایی که فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت می دهند.«بعضی زن ها در همان اولین ملاقات می خواهند از وضعیت داشتن ماشین، شغل و پول و موقعیت اقتصادی مرد مطلع بشوند، یا مثلاً بفهمند کت و شلوارشان دوخت کدام طراح لباسه و یا تعطیلاتشان را کجا می گذرانند. این کارشان حالم را بد می کنه و احساس می کنم برای این جور زن ها اصلاً اهمیت نداره که من اصولاً چه جور آدمی هستم. تنها موردی که براشان مهمه، اینه که جلوی فلان دوستشان پز بدهند که تو رستوران های «آن چنانی»غذاهای «آن چنانی»را با سرویس آن چنانی می خورند.»«زن ها ادعا می کنند که شوهری مهربان و با احساس می خواهند.مردی که مایل باشد روی رابطه اش کار کند، اما تنها موردی که برایشان اهمیت دارد پول مردشان است. چنان چه مردشان شغل حسابی نداشته باشد و یک فروشنده ی ساده باشد، یا به تازگی «کسب و کار» شخصی خودش را راه انداخته باشد، دیگر مهربان بودن یا احساساتی بودن اهمیت چندانی ندارد.این طور موقع ها اون ها مردهایی را ترجیح می دهند که مثل آشغال با اون ها رفتار کند، اما ماشین «پورشه»داشته باشد و کیف پولش پر از کارت های اعتباری رنگارنگ باشد تا بتواند آن ها را برای تعطیلات به جامائیکا ببرد.»چنان چه می خواهید مردی را عصبانی کنید، سرد کننده ی شماره ی ۱۶ را پیش بکشید. فکر نمی کنم هیچ موضوع دیگری بتواند تا بدین حد، عصبانیت و خشم مردی را برانگیزاند.مردها از این که از آن ها سوء استفاده کنند، یا براساس پول و موقعیتی که دارند، آن ها را ارزیابی کنند، متنفرند.مردها به خودی خود، به خاطر این موضوع که می بایست همیشه درست رفتار کنند، به اندازه ی کافی تحت فشار هستند. هنگامی که زنی تمامی ملاک و معیار ارزیابی ها خود را بر اساس قابلیت پولسازی و موفقیت های اقتصادی مردی بنا می گذارد، آن مرد احساس می کند، قدر واقعی او را نمی دانند و ماهیت واقعیش، نادیده گرفته شده است. این عدم امنیت عاطفی و روحی مرد را سرد می کند.
چرا زن ها این کار را می کنند؟زن ها هنگامی به مردشان به چشم یک حساب بانکی سیار نگاه می کنند که:•مردشان یک طعمه یا لقمه ی چرب ونرم به چشم بیاید، تا یک انسان.•چون احساس می کنند که به تنهایی قادر نیستند از خودشان حمایت کنند، می بایست حتماً به مردی متکی باشند.•هویت خودشان را بر این اساس که دیگران راجع به شوهرشان چه فکر می کنند، معنا کرده به جای آن که هویت خود را بر اساس ماهیتواقعی و درونی خودشان به عنوان یک زن و یک انسان بنا نهاده باشند.
راه حل:چنان چه می خواهید، مردها شما را تنها به خاطر ماهیت واقعی و درونی خودتان دوست داشته باشند نه به خاطر بدنتان، شما نیز می بایست آن ها را به همین چشم ببینید.هرگز مردها را بر اساس موفقیت های شغلی یا پولی ارزیابی نکنید. به انسان واقعی درون آن ها بنگرید.میلیون ها مرد مجرد، مهربان و با عاطفه وجود دارند که تنها به این دلیل که ماشین، شغل و یا لباس های آن چنانی ندارند از طرف زن ها نادیده گرفته شده اند.جالب این جاست که آن چه این مردان برای ارائه به شما دارند مانند: احساسات، تعهد، دوستی و عشق واقعی به مراتب با ارزش تر از هر موردی است.
سرد کننده ی شماره ی ۱۷:زن هایی که با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی می دهند.«هنگامی که زن ها به گونه ای رفتار می کنند که گویی می گویند: «من خیلی داغم، اگه منو خواهی باید دنبالم بدوی، مشمئز می شم.آن ها همه اش اغواگری می کنند، این ور و آن ور را طوری نگاه می کنند که گویی بدنشان طعمه است و ما مردها ماهی هستیم که قراره صید بشیم.می دونم خیلیاز مردها پاسخ مطلوب این زن ها را به اون ها می دن، اما احترام واقعی براشون قائل نیستند.»«در محل کارم زنی هست که با مردها مثل کالای جنسی رفتار می کنه.اغوا گری می کنه و… وقتی هیچ کس اونو جدی نمی گیره و اهمیتی بهش نمی ده، تعجب می کنه.»خانم ها، بگذارید حقیقتی را به شما بگویم:مردها احمق نیستند.آن ها همیشه خیلی زود می فهمند که کدام زن می خواهد با بدن خود آن ها را فریب دهد. گرچه ظاهراً ممکن است از این گونه رفتارهای شما خوششان هم بیاید، یا توجه ای که می خواهید را به شما بدهند، اما واقعیت این است که احترام چندانی برایتان قائل نخواهند بود و هرگز روی شما حساب نمی کنند و پشت سرتان می خندند.یکی از معمول ترین روش های زنان در این رابطه، اندکی پنهان تر و پوشیده تر از مثال های بالاست.بدین معنی که در حضور مردان رفتار متفاوتی دارند.بعضی اوقات موقعیت بدنی خود را در حضور مردها تغییر می دهیم.به عنوان مثال: نزدیکتر از حد معمول به آن ها می ایستیم، حرکات متفاوت بروز می دهیم، بیشتر لبخند می زنیم و مجوزهای جنسی بیشتری صادر می کنیم تا به مقاصد خود را در رابطه با مردها برسیم.در این جا منظورم این نیست که زن ها همیشه اینکارها را عمداً می کنند. ما زن ها آن قدر نظیر این گونه رفتار ها و ژست ها را در تلویزیون، فیلم ها و زن های دیگر دیده ایم که برایمان طبیعی شده اند، اما این گونه عادات روی قضاوت مردها نسبت به ما تأثیر می گذارند و باعث می شوند که کیفیت روابط ما با مردها افت کندو تحقیر شویم.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟اغلب مردها در مصاحبه هایی که بدین منظور انجام داده ام، چنین گزارش دادند که این چنین رفتارها باعث تحریک جنسی آن ها شده، اما از لحاظ احساسی و عاطفی آن ها را سرد کرده است.به یاد دارم مردی می گفت: «هنگامی که متوجه می شوم زنی می خواهد اغواگری کند، واکنش بدنی خود را کاملاً حسی می کنم، اما از درون و به لحاظ احساسی از او بیزار می شوم و شخصیت آن زن به دلیل روشی که به کار برده است در نظرم تحقیر می شود.»مردها خوب می دانند که ما زن ها این نقطه ضعف های آن ها را خوب می دانیم و می توانیم به لحاظ جنسی به سادگی آن ها را تحریک کنیم و از این موضوع متنفرند. بنابراین هنگامی که به این ابراز متوسل می شویم، از ما و از بدنشان به این خاطر که بدون رضایت واقعی خودشان واکنش نشان داده اند، منزجر می شوندو در این گونه مواقع مردها احساس می کنند، زن ها آن ها را کنترل می کنند و یا بازی می دهند و در نتیجه نسبت به شما سرد خواهند شد.
چرا زن ها این کار را می کنند؟زن ها به این دلیل از جنسیت و بدن خود به منظور بازی دادن مردها استفاده می کنند که احساس ضعف دارند. همواره در طول تاریخ زن ها از راه جذبه و روابط جنسی بر روی مردها کنترل و نفوذ داشته اند.زن ها هرگز از هیچ گونه قدرت سیاسی و اقتصادی بر خوردار نبوده اند و این طور یاد گرفته اند که از روابط جنسی به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواسته هایشان در رابطه با مردان استفاده کنند. ما از این ابزار استفاده می کنیم تا مردی را به سمت خود جذب کرده یا او را از دست زن های دیگر در آوریم، و وادارش کنیم تا از ما حمایت و مواظبت کند و در این میان امیدواریم مردهایی که به این طریق به دست آورده ایم همواره از آن ما باشند. به عنوان یک زن از این که شاهدم هنوز بسیاری از زن ها چنین رفتار می کنند، گویی تنها حق انتخابی که دارند جنسیت و بدنشان است، ناراحت و سرافکنده می شوم.مشکلی که در رابطه با این نوع رفتارهای فریبکارانه و حیله گرانه وجود دارد، این است که متأسفانه مؤثر واقع می شوند و برخی زن ها را تا ابد در همین نقش بدام می اندازند. به طوری که هرگز یارای خروج از آن روش را ندارند و نتیجه هم آن است که مردها احترام زیادی برای آن ها قائل نخواهند بود و این که خودشان نیز احترام چندانی برای خودشان قائل نخواهند بود.
راه حلچنان چه دوست ندارید، مانند یک شیء جنسی با شما رفتار شود، پس به مانند یک شیء جنسی رفتار نکنید. نه با خودتان ونه با مردها.به رفتارتان در حضور مردها نگاهی صادقانه بیاندازید و ببینید، آیاخود را پشت بدن و جنسیتتان پنهان نکرده اید؟ سعی کنید در حضور مردان مثل یک «شخص»رفتار کنید، نه یک «زن»شاید ندانید که این به چه معناست، مگر آن که آن را تمرین کنید.یکی از بزرگترین شکایت هایی که تا به حال شنیده ام، از یک تهیه کننده ی مشهور تلویزیونی بود که در چندین پروژه با او همکاری داشتم. او می گفت: «باربارا، می دانی از چه رفتار تو بیش از هر مورد دیگری خوشم می آید؟ هنگامی که با من هستی مثل یک زن رفتار نمی کنی؛ بلکه مثل یک «شخص»با من برخورد می کنی. دقیقاً همان گونه که مردهای دیگر با من رفتار می کنند و این باعث می شود که در حضور تو احساس راحتی داشته باشم و احترام زیادی برایت قائل باشم.»
سرد کننده ی شماره ی ۱۸: زن هایی که مدام از نامزد یا همسر قبلی خود صحبت می کنند.«یک ساله که با سوزان نامزد شدم. او هنوز از نامزد قبلیش صحبت می کنه و ما دو تا و کارهایمان را با هم مقایسه می کنه. اگه از او بهتر باشم، می گه بهتری، اگه مثل او باشم می گه، تو هم که مثل اونی. از دست هر دوتامون عصبانی می شه. احساس می کنم در این رابطه سه نفر وجود دارند. ایکاش او از رابطه ی قبلیش قبل از آشنایی با من، التیام یافته بود.این وضع منو دیوانه کرده.»وقت آن رسیده است که با حقیقتی روبرو شوید: نامزد یا همسر شما دوست ندارد از نامزد یا همسر قبلی تان موردی بشنود.ممکن است صحبت هایتان را تحمل کند و یا حتی خود را کنجکاو نیز نشان دهد، اما حقیقت آن است که از درون نسبت به شما سرد خواهد شد. چرا که مسلماً دوست ندارد، بشنود طرف قبلی تا چه حد در رختخواب مهارت داشته. آیا «بدگفتن» از مردهای قبلی زندگیتان باعث می شود نامزد یا همسرتان خوشحال شود؟ پاسخ این پرسش نیز منفی است!
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟•نامزد یا همسرتان به این نتیجه می رسد که انتخاب های شما انتخاب های خوبی نبوده اند.هنگامی که از آن ها بدگویی می کنید، نامزد یا همسرتان به این که انتخاب هایتان تا به این حد افتضاح بوده اند، فکر خواهد کرد و به این نتیجه خواهد رسید که احتمالاً در آینده راجع به خود او نیز چنین خواهید گفت:•او آن بخش عصبانی و انتقام جو از وجود و شخصیت شما را خواهد دید و پیش خود چنین فکر خواهد کرد که مبادا قربانی بعدی نیز خود او باشد. ممکن است چنین بپندارید که شکایت شما از همسر قبلی تان، او را خوشحال می کند، اما واقعیت امر چنین است که او مستقیماً با خشم و انزجار درونیتان روبرو شده و از شما می ترسد.به خاطر داشته باشید، که مردها در مقابل انتقاد خیلی حساس هستند. بنابراین وقتی انتقادهایپی در پی شما، گرچه متوجه همسر قبلی تان باشد را می بیند، ناخودآگاه به این فکر خواهد افتاد که چگونه می توانید تا بدین حد از کسی که روزی دوستش داشتید، عصبانی باشید؟ چون احتمال دارد روزی نیز همین بلا را بر سر او بیاورید، اعتماد چندانی به عشق شما نخواهد کرد.•به یاد دارم مردی می گفت: «هر بار که نامزدم به شوهر قبلیش بد و بیراه می گه، احساس می کنم که از درون نسبت به او سرد می شوم و احساس می کنم که می بایست از آن مرد بیچاره دفاع کنم. گرچه ممکن است خشم او نسبت به شوهرش موجه باشه، اما از این می ترسم که روزی آن را روی من خالی کنه.»•از دست شما به این خاطر که اجازه می دادید تا بدین حد تحقیر شوید، عصبانی می شوند.مردی می گفت: «چگونه نامزدم می توانسته این قدر احمق باشد و اجازه بدهد تا شوهر قبلیش با او چنین بدرفتاری بکند؟» هنگامی که نامزد یا همسر قبلی تان را یک هیولا جلوه می دهید، باعث می شوید او از خودش بپرسد، شما چگونه زنی هستید که چنین رفتاری را تحمل می کردید.
چگونه زن ها این کار را می کنند؟۱- ما از روابط قبلی مان احساسات و عواطف حل و فصل نشده ای داریم که به هنگام احساس امنیت با همسر جدیدمان آن ها را تخلیه می کنیم.حائز کمال اهمیت است که خشم و انزجار ناشی از روابط گذشته را قبل از ورود به یک ازدواج جدید، حل و فصل نمایید، اما بهترین شخص جهت اجرای این مهم لزوماً خود همسرتان نیست. در ابتدای روابط چونکه احساس دوست داشتنی بودن و امنیت می کنیم، مرتکب شدن به این اشتباه بسیار ساده است. ممکن است، حتی پس از این کار احساس سبکی کنید، اما ریسکی که در این میان وجود دارد، آن است که ممکن است نامزد یا همسرتان نسبت به شما سرد شود.۲- گاهی اوقات با انتقاد و شکایت از نامزد یا همسر قبلی تان به عنوان راهی غیر مستقیم و موذیانه جهت هشدار و تعیین خط مشی برای نامزد یا همسر جدیدمان استفاده می کنیم. هنگامی که زنی به نامزدش می گوید: «شوهر قبلیم خیلی بی احساس بود و هیچ وقت هدیه ای برایم نمی خرید، مگر روز تولدم» در واقع ترجمه ی آن این است که:«چنان چه می خواهی با تو ازدواج کنم، می بایست هدایای زیادی برایم بخری.»زن ها معمولاً به جای گفتگوی صادقانه در مورد خواسته ها و نیازهایشان از روش های غیر مستقیم استفاده می کنند.
راه حل:۱-چنان چه خشم و انزجار حل و فصل نشده ی زیادی را نسبت به نامزد یا همسر قبلی خود دارید، نزد مشاور یا روانکاو بروید و یا در گروه درمانی ها شرکت کنید، تا در التیام این عواطف حل و فصل نشده، به شما کمک کنند. این بدان معنی نیست که هرگز نمی توانید درباره ی این قبیل احساسات خود با همسر جدیدتان صحبت کنید، بلکه فقط بدین معنی است که نباید از او به عنوان یک «زباله دانی احساسی» استفاده کنید.به خاطر داشته باشید:مادامی که خشم و انزجار زیادی نسبت به نامزد یا همسر قبلی خود احساس می کنید، به رابطه ی با او هنوز پایان نداده اید و عملاً هنوز از لحاظ احساسی درگیر آن رابطه هستید و آمادگی رابطه ی جدیدی را ندارد.همسر فعلی تان به این دلیل که احساسات منفی ناشی از روابط گذشته تان را حل و فصل کرده و التیام بخشیده اید، برای شما احترام زیادی قائل خواهد بود و به مراتب بیش از گذشته به شما اعتماد خواهد داشت.۲- راجع به خواسته ها و توقعات خود از رابطه ی جدیدتان با نامزد یا همسرتان به صحبت و گفتگو بنشینید. به روش های ارتباطی غیر مستقیم و غیر صادقانه اعتماد نکنید.صادق باشید و خواسته هایتان را مطالبه کرده و از همسرتان بخواهید او نیز چنین باشد. در فصل نه توصیه هایی جهت خلق رابطه ای جدید و ارضاء کننده با مرد زندگیتان آورده شده است.
سرد کننده شماره ی ۱۹: زن هایی که به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند:«بزرگترین شکایتی که زندگی جنسی قبلی خود دارم این است که همسرم اصلاً خود انگیخته نبود و می بایست تدارکات زیادی می دید. قبل از هر واکنشی می بایست نیم ساعت تمام توی حمام می ماند تا بتونه از انواع لوسیون هااستفاده کنه. بعد می بایست تمام اتاق خواب را با شمع روش می کرد و موزیک مناسب پخش می شد. دست آخر هم دیگهحوصله ای برای من باقی نمانده بود. هر وقت که این جوری می کرد، احساس می کردم می خوام توی یک کنسرت برنامه اجرا کنم. ممکنه این کار بعضی اوقات جالب باشه، اما موضوع اینه که برای او، یا همه ی موارد باید آیده آل باشه یا این که همه ی برنامه ها تعطیل خواهد شد.»«خود انگیختگی تو روابط جنسی تو روابط جنسی را خیلی دوست دارم. با همسر قبلیم همیشه سر همین موضوع دعوا داشتم. به عنوان مثال:هرگز وقتی از بیرون به خانه می رسیدیم، برای این کار آمادگی نداشت، حتماً باید مراسمی مانند:دوش گرفتن، آرایش کردن، گرفتن لباس ها از خشک شویی یا هر چیز دیگری را انجام می دادم. همیشه عذر و بهانه ای داشت که چرا الان وقت مناسبی نیست: یا موهاش به خاطر دوش گرفتن خیس بود، یا هنوز دوش نگرفته، یا منتظر تلفن بود و اصلاً وقت نداشت.»قبلاً به دلائل این که چرا مردها از خودانگیختگی در روابط جنسی لذت می برند، پرداختیم و گفتیم: ممکن است بخواهند از تنشی که دارند خلاص شوند و وقت و انرژی کافی برای مراسم و طولانی قبل از آن را نداشته باشند. در این باره شکایت های زیادی از مردها شنیده ام. لذا احساس کردم می بایست این را حتماً در لیست خود وارد کنم.موارد زیر در بین این شکایت ها به کرات دیده می شد:•زن هایی که می بایست سه ساعت به کرات دیده می شد:•زن هایی که می باید نورپردازی، موزیک و یا تدارکات ایده ال خود را حتماً ترتیب دهند.•زن هایی که مدام نگران قیافه، مو، آرایش و…خود هستند.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟۱-این حالت، روابط جنسی را به یک پروژه تبدیل کرده و فشار اجرایی زیادی به مرد می گذارد. گویی می بایست در تئاتر بازی کند.هنگامی که زن ها به گونه ای با آن برخورد می کنند که گویی وظیفه ای مهم و خطیر را به عهده دارند، مردها احساس فشار می کنند.۲-باعث می شود مرد احساس کند او را کنترل می نمایند.تصور کنید همسرتان می خواهد به شما نزدیک شود و شما موافقت می کنید، اما فوراً به طرف حمام می روید و او را نیم ساعت منتظر می گذارید، چه احساسی به او دست می دهد؟ پاسخ: احساس خواهد کرد که او را کنترل می کنید، قبلاً دیدیم که چرا این حالت مردها را نسبت به شما سرد می کند و این مورد نیز مستثنی نیست.۳-باعث می شود مرد احساس کند از روابط جنسی لذت نمی برید. هنگامی که هرگز اجازه نمی دهید شوهرتان خودانگیخته باشد، پس باعث می شوید او فکر کند که از آن لذت نمی برید و یا انگیزه و تمایلات جنسی چندانی ندارید، چرا که خویشتن داری می کنید و جسور نیستید.بیاد دارم مردی می گفت: «همسرم تنها هنگامی می تواند روابط جنسی داشته باشد که آن چه می کند رابطه ی جنسی نباشد، بدین معنی که حتماً می بایست آنرا خیلی رمانتیک کند، یا آن را سانسور کند و یا کمال گرایی به خرج بدهد تا آن جا که دیگر هیچ گونه میل جنسی برایم باقی نمی ماند.
چرا زن ها این رفتار را می کنند؟ما زن ها می ترسیم کنترل خود را به لحاظ جنسی از دست بدهیم. همان گونه که قبلاً نیز گفتم، زن ها دوست ندارند اعتراف کنند که برخی اوقات از شهوات خود لذت می برند. این موضوع باعث می شود احساس خجالت یا شرمندگی کنند. به عبارت دیگر با نیازها و تمایلات جنسی خود راحت نیستند و از این که از شوهر خود لذت ببرند، معذب می شوند. به تعویق انداختن این موضوع به زن ها وقت می دهد، کنترل خود را مجدداً به دست گیرند.گرچه فرصت تجربه ی شور و حرارت واقعی و معقول را با شوهر خود از دست می دهند. چنان چه از لحاظ احساسی و عاطفی همسرتان به شما توجه و رسیدگی چندانی نمی کند، خود انگیخته بودن با او در این رابطه بسیار مشکل خواهد بود. اگر زن ها از لحاظ عاطفی و احساسی سیراب باشند، به پیش نوازش کمتری نیاز داشته و تماس بیشتری با تمایلات خود خواهند داشت. چنان چه به مدت یک هفته از همسر خود و نوازش های او دور بوده باشید، نمی توانید به سرعت او تحریک شوید و آمادگی داشته باشید. توقف طولانی در حمام، آرایش، تغییر دکوراسیون اتاق خواب، نورپردازی و دیگر فعالیت های غیر خود انگیخته، می تواند همگی، روش هایی باشند برای آماده سازی شما به لحاظ روحی.
سردکننده ی شماره ی ۲۰: زن هایی که لباس زیر کهنه و زشت می پوشند.«بدترین مورد اینه که همسرم لباس زیرهایی بپوشه که مادرم می پوشید. لباس زیرهای کتانی شل و ول، گشاد و رنگ و ورو رفته. همین که چنین موردی ببینم، به کلی سرد می شم.»«هیچ چیز بدتر از این نیست که همسرم لباس زیرهای پاره یا سوراخ سوراخ پوشیده باشه. لباس زیرهای کهنه و گشاد، هرگونه حرارتی را در من می کشه.»این موارد را برای آخر نگه داشتم. چون تعداد زیادی از مردها، شکایت زیر را از زنان داشتند، تصمیم گرفتم که حتی آن ها را در لیستی جداگانه قرار بدهم:•لباس زیر هایی که مادرم می پوشید.•لباس زیر هایی گشاد، شل و ول و آویزان.•لباس زیر هایی که پر از قلاب و میخ و سوزن هستند.•لباس زیر هایی که بیش از حد بزرگ، گشاد یا تنگ هستند.آیا هرگز فکر می کردید مردها به چنین مواردی توجه داشته باشند؟ خوب می بینید که دارند! هنگامی که لباس زیر ما مطابق سلیقه ی آن ها نیست نسبت به ما سرد می شوند.
چرا این موارد مردها را سرد می کند؟برای یک مرد هرچه از مادرش را برای او تداعی کند، مانند: لباس زیرهای سفید رنگ، گشاد، خشک، سفت و از مد افتاده، به دلائل کاملاً واضحی برای او سرد کننده محسوب می شوند. این حالت همان عشق های ممنوع همیشگی و قدیمی را برای او زنده می کند (زنای با محارم و…)چرا که ضمیر نا خودآگاه او می گوید:چنان چه خیلی شبیه مادرم باشد، نمی توانم نسبت به او جاذبه ی جنسی داشته باشم. بهترین توضیح این حالت توسط نویسنده ای چهل و یک ساله آمده است که:«هنگامی که همسرم لباس زیرهای زشت می پوشد، سه احساس به من دست می دهد:اول این که حتماً احترام و اهمیت زیادی برای خود قائل نیست که چنین لباس های کهنه و زشتی می پوشد. دوم این که حتماً احترام و اهمیت زیادی نیز برای من قائل نیست که اجازه می دهد. چنین لباس هایی را بر تن او ببینم. سوم این که حتماً اهمیت و احترام زیادی برای روابط جنسی قائل نیست که چنین لباس هایی را می پوشد.»
چرا زن ها این کار را می کنند؟خانم ها؟ چه بگویم؟ آیا به خاطر تنبلی ما زن ها است؟ یا به خاطر این است که قید روابط جنسی را برای همیشه زده ایم؟ یا این که چنین لباس زیرهایی گران قیمت هستند؟ مسلماً این طور نیست. پس دلیل این که چنین لباس زیرهای کهنه و پاره ای می پوشیم، چیست؟
راه حل:لباس زیرهای رنگ و رو رفته، پاره و کهنه تان را همین الان دور بریزید. چندلباس زیر نو و زیبا برای خودتان بخرید. لزوماً نمی بایست لباس زیرهای آن چنانی و بنددار و بی کی نی مانند را بپوشید. لباس زیرهای کتانی و شیک و خوش دوخت بسیاری امروز در بازار موجود است. به علاوه چنان چه همسرتان نیز لباس زیرهای کهنه و زشت می پوشد که شما را نسبت به او سرد می کند، او را وادار کنید لباس زیرهای کهنه اش را دور بیاندازد.چنان چه مجرد هستید، باز هم نسبت به این موضوع بی توجه نباشید. از کجا می دانید تا یک ماه دیگر ازدواج نکرده و همسر ایده آل خود را نیافته باشید؟ منظورم آن است که همیشه آماده ی آن باشید. چرا که مسلماً هر آن چه را که خریداری می کنید چند ماه خواهید پوشید.امیدوارم به همان اندازه که من از نوشتن این مقاله لذت بردم، شما نیز از خواندن آن لذت برده باشید. توصیه ام به شما این است که از همسرتان بخواهید، به این لیست نگاهی بیاندازد و نظر خود را اعلام کند. سپس لیستی جداگانه از سرد کننده های شخصی ترتیب دهید و آن را به شوهرتان نشان دهید. مطمئناً از ترتیب دادن این لیست، لذت خواهید برد و همسرتان نیز موارد زیادی را درباره ی شما خواهد آموخت؛ همان گونه که شما نیز راجع به مردان موارد زیادی آموختید.منبع:کتاب رازهایی درباره ی مردان