سفیانی(۵)

فرضیه دوم: جعلی بودن احادیث سفیانی
این فرضیه را برخی از نویسندگان متأخر اهل سنت و مستشرقان مطرح کرده اند و در میان شیعه طرفداری ندارد. (۱)منشأ این نظریه گزارش مصعب بن عبدالله زیبری (متوفای ۲۳۶ق) است که در کتاب نسب قریش ذیل شرح حال خالد بن یزید بن معاویه می نویسد: «او اهل دانش و شعر بود و گمان کرده اند او کسی است که موضوع سفیانی را جعل کرد و آن را رواج داد، چون می خواست پس از غلبه ی مروان بن حکم بر حکومت، مردم را امیدوار (به بازگشت آل ابی سفیان) نگاه دارد ». (2) پس از مصعب بسیاری از مورخان و محدثان مانند ابوالفرج اصفهانی، ابن عساکر، ذهبی و ابن حجر این مطلب را به نقل از او در کتب خود آورده اند. (۳)ابوالفرج پس از این گزارش می نویسد: «مصعب اشتباه کرده است؛ چون موضوع سفیانی را یک نفر روایت نکرده، بلکه روایت خاصه و عامه درباره آن فراوان است. » (4) اما فلوتن می گوید: «بعید نیست خالد پیش گویی مربوط به سفیانی را ساخته باشد تا توازن در آل امیه را حفظ کند و از تکبر و غرور حاکمان مروانی بکاهد. چنان که یکی از خاندان ابوسفیان و از فرزندان همین خالد در آخر خلافت بنی امیه ظهور کرد و ادعا کرد سفیانی منتظر است و بسیاری با او همراه شدند. پس از او هم مکرر به تلاش های ناکام بنی سفیان در تاریخ برخورد می کنیم. » (5)احمد امین می نویسد: «بر خلاف استدلال ابوالفرج، من سخن مصعب را می پذیرم. خالد انسان بلندپروازی بود که به شیمی روی آورد تا وقتی پیروز شد یارانش را با طلا بی نیاز گرداند. آن گاه احادیث مهدی را جعل کرد؛ اما نامی اموی بر آن نهاد و آن «سفیانی» اشاره به جدش ابوسفیان بود… و آن گاه که شیعه دید بنی امیه قائل به سفیانی شدند احادیثی جعل کردند که می گوید وقتی مهدی ظهور کند به مقابله سفیانی خواهد رفت. » (6)نویسنده ی دیگری از اهل سنت با اشاره به ترس بنی مروان از عقیده به مهدی در شیعه و عقیده به سفیانی در بنی امیه می گوید: «برخی شعرای مروانی ادعا کردند که خلیفه ی حاکم همان مهدی منتظر است و هدفشان مقابله با انتظار در شیعه و بنی امیه بود. » (7) وی سپس به شعر فرزدق در مدح سلیمان بن عبدالملک اشاره می کند که در آن آمده است: «تو کسی هستی که تورات و زبور برای ما وصف کرده است و چه بسیار از کشیشانی که خلافت مهدی را به ما خبر می دادند. » (8) یا جریر شاعر گفته است: «سلیمان با برکت که می دانید مهدی است… » (9) مسعودی نیز می گوید: اموی ها سلیمان را به مهدی لقب داده اند (۱۰) با این همه لامنس معتقد است که موضوع سفیانی مربوط به دوره ی بنی عباس است. (۱۱)به نظر می رسد این نقل قول ها در توضیح این نظریه کافی باشد. با آن که در لابه لای این گفته ها مطالبی هست که مطابق عقیده ی اهل سنت یا مستشرقان درباره مهدی موعود است و ما نمی پذیریم، لیکن حقیقت آن است که گزارش های تاریخی و روایات سفیانی برخی از این گفته ها را تأیید می کند و نشان می دهد بخشی از این نظریه با واقعیت همراه است. اما گزارش های تاریخی را می توان دوگونه دانست که بخشی از آنها پیش از این ذیل عنوان سفیانی های تاریخ گذشت و اتفاقا یکی از آنان نوه ی خالد بود و دیگری فرزند برادرش عبدالله. ضمنا شباهت هایی که این گزارش ها به روایات سفیانی در علائم ظهور داشت، یادآوری شد. بخشی دیگر مربوط به شرح حال خالد بن یزید بن معاویه است که در پی می آید.پس از کناره گیری معاویه ی دوم از خلافت و مرگ او، انتظار می رفت برادرش خالد عهده دار حکومت شود و تلاش معاویه ی اول برای موروثی کردن خلافت در این خاندان را به انجام رساند، اما به جهت سن کم او و بروز اختلاف میان دو شاخه قیسی و کلبی از طرفداران بنی امیه، مروان بن حکم فرصت را غنیمت شمرد و بر خلافت دست یازید. وی برای تحقیر خالد بن یزید که مردم اردن با او بیعت کرده بودند، ابتدا با مادرش ازدواج کرد و سپس با بیعت گرفتن برای فرزندش عبدالملک برای همیشه امید خالد را برای دست یافتن به حکومت از بین برد. (۱۲)مسعودی می گوید: مروان برای خالد به عنوان ولیعهد بیعت گرفته بود، اما از این کار منصرف شد و برای فرزندش عبدالملک بیعت گرفت. (۱۳) با آن که خالد به دنبال دانش اندوزی رفت و به علوم شیمی و نجوم و هم چنین شعر روی آورد، (۱۴) ممکن است او و برادران و خاندان اموی اش به طورمخفیانه در صدد برگرداندن حکومت به شاخه سفیانی از بنی امیه بوده باشند. بلاذری می گوید: «خالد بسیار ساکت بود به طوری که یکی از غلامانش به او گفت مردم در موضوعی که تو به آن آگاه تر هستی وارد شده اند و تو سکوت اختیار کرده ای. گفت وای بر تو، من در جست وجوی حدیث و دانش هستم… خالد به کلبی ها که دایی های پدرش بودند تعصب می ورزید و آنان را علیه قیسی ها یاری می کرد. » (15) اختلاف خالد با مروان به حدی رسید که مادر خالد، همسر جدید مروان، او را کشت و این به دلیل اهانتی بود که مروان به فرزندش کرده بود تا او را از چشم شامیان بیندازد، (۱۶) یا بدین علت بود که او را از خلافت محروم کرده بود.(۱۷)اما روایات مربوط به سفیانی که گفته شد مؤید فرضیه فوق هستند فراوان اند و بیشتر آنها در کتاب فتن ابن حماد به چشم می خورد؛ برای نمونه:(۶۰) ولید بن مسلم و رشدین از ابن لهیعه از ابوقبیل از سعید بن اسود از ذوقریات نقل می کند: مردم بر چهار نفر اختلاف خواهند کرد، دو نفر در شام: مردی از آل حکم که ازرق (نیلگون) و بور است و مردی از مضر که کوتاه و ستمگر است. و سفیانی و کسی که به مکه پناه می برد؛ اینها چهار نفرند. (۱۸)ممکن است بگوییم مرد ی از آل حکم، مروان بن حکم است که گفته اند ازرق بود. (۱۹) و مردی از مضر، ضحاک بن قیس که همراهان او از قبیله مضر (قیس) با کلبی های طرفدار مروان جنگیدند و کسی که به مکه پناه می برد عبدالله بن زبیر است که ضحاک بن قیس نماینده ی او در دمشق بود. آن گاه سفیانی به خالد یا یکی دیگر از خاندان ابوسفیان تفسیر خواهد شد.(۶۱) ابوالمغیره از ابن عیاش از بعض اهل علم از محمد بن جعفر نقل کرده است که علی علیه السلام فرمود: مردی از فرزندان خالد بن یزید است)… در پرچم او پیروزی دیده می شود و هر که آن پرچم را ببیند شکست می خورد. (۲۰)از نظر برخی، سفیانی دوم علی بن عبدالله بن خالد بن یزید بوده است. (۲۱)(۶۲) احمد بن عبدالله مزنی از زکریا بن یحیی ساجی از محمد بن اسماعیل بن ابی سمینه از ولید بن مسلم از اوزاعی از یحیی بن ابی کثیر از ابوسلمه از ابوهریره از رسول خدا صلی الله علیه و اله نقل می کند: مردی که به او سفیانی می گویند در دمشق قیام می کند، پیروان او از قبیله کلب هستند. مردم را می کشد، شکم زنان را پاره می کند و بچه ها را به قتل می رساند. سپس قیسی ها در برابرش جمع می شوند و با او می جنگند و مردی از اهل بیت من در حره (مدینه) قیام می کند. سفیانی مطلع شده لشکری به سوی او می فرستد. پس آن لشکر را شکست می دهد سفیانی رهسپار مدینه می شود؛ ولی در بیداء فرو می رود و هیچ کس جز خبردهنده نجات نمی یابد. (۲۲)(۶۳) عیاشی از جابر جعفی از امام باقر علیه السلام (در حدیثی طولانی نقل می کند)… اهل شام بر سه پرچم اختلاف خواهند کرد: پرچم اصهب و ابقع و پرچم سفیانی که قبیله مضر، بنی ذنب الحمار (؟)را همراهی می کند و دایی های سفیانی از قبیله کلب با او هستند. (۲۳)مورخان گویند: «خالد بن یزید به دایی های پدرش که از قبیله کلب بودند تعصب می ورزید و آنان را در جنگ قیس و کلب یاری می کرد. » (24) در دو روایت گذشته بر این قبایل تأکید شد.(۶۴) طبق نقل عمر و بن ابی مقدام از جابر جعفی از امام باقر علیه السلام: قریه ای از شام به نام جاجیه در زمین فرو می رود… سپس بر سه پرچم اختلاف می کنند: اصهب و ابقع و سفیانی… لشکر او از قرقیساء می گذرد و صد هزار نفر از ستمگران را می کشد. (۲۵)در روایات علائم، سخن از فرو رفتن زمین بیداء فراوان است؛ اما این خبر به فرو رفتن جاجیه اشاره دارد و در تاریخ می خوانیم بیعت مروان بن حکم در جاجیه رخ داد و خالد بن یزید برای نبرد با زفر بن حارث در قرقیسیاء به سر برده است. (۲۶)(۶۵) – (۶۷) شیخ صدوق از امیرمؤمنان علیه السلام روایت کرده است که فرزند هند جگرخوار… نامش عثمان بن عنبسه است از فرزندان ابوسفیان…؛ (۲۷) ولی عقدالدرر از آن حضرت نقل می کند که نامش حرب بن عنبسه بن مره… بن خالد بن یزید است. (۲۸) نعیم بن حماد از قول کعب الاحبار گوید: نامش عبدالله بن یزید است، از هر بن کلبیه (؟) (۲۹)این چند خبر هم نمایان گر ارتباط سفیانی با خالد بن یزید و خاندان کلبی اوست. چنان که سخن از چند نفر بودن سفیانی ها احتمال تطبیق بر سفیانی های تاریخی را افزایش می دهد. علامه مجلسی با توجه به برخی روایات، تعدد سفیانی های آخرالزمان را احتمال داده است (۳۰) و ابن حماد به نقل از ارطاه می گوید: در زمان سفیانی دوم، صدایی خواهد آمد که هر کس گمان می کند در کنار او ویرانی رخ داده است. (۳۱) ابن منادی می گوید: «در کتاب دانیال (۳۲) آمده است که سفیانی ها سه نفرند و مهدی ها هم سه نفر. » (33)این بخشی از روایاتی است که می تواند مؤید فرضیه دوم باشد. بخش دیگر، مربوط به بنی عباس است که به نظر می رسد آنان نیز روایات سفیانی را به نفع خود تحریف کرده اند، به تعدادی از این احادیث در ابتدای مبحث سفیانی اشاره شد و دو نمونه ی دیگر چنین است:(۶۸) ابن حماد در باب حوادث مربوط به سفیانی با بنی عباس و… از عبدالله بن مروان از ارطاه از تبیع از کعب الاحبار نقل می کند که او (سفیانی) در حمص ظهورمی کند و در پی نابودی بنی عباس است. (۳۴)در این روایت، سفیانی دشمن بنی عباس به شمار آمده ولی در روایت بعدی گاه دوست و گاه دشمن آنان است.(۶۹) مقدسی شافعی در روایتی طولانی و بدون سند از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که سه پرچم افراشته می شود… در این هنگام بربرها با بنی عباس در جنگ هستند که سفیانی با لشکر شام با آنان روبه رو می شود. پس سه پرچم وجود دارد: یک دسته افراد بنی عباس که ترک و عجم هستند و پرچمشان سیاه است، دوم بربرها با پرچم زرد و سوم سفیانی با پرچم قرمز در اردن می جنگند و ششصد هزار نفر کشته می شوند. پس سفیانی پیروز می شود و به عدالت رفتار می کند به طوری که خواهند گفت هر چه درباره ی او می گفتند دروغ بود! (۳۵)
اشکال های فرضیهآن چه گذشت مؤیدهایی است که برای این فرضیه می توان ذکر کرد؛ اما اشکال هایی هم در آن وجود دارد که برخی از آنها متوجه احتمال جعل از سوی خالد و برخی متوجه احتمال جعل از سوی دیگران (مانند بنی عباس) است:۱- تنها گزارشگر جعل در موضوع سفیانی، مصعب زبیری است و دیگر مورخان یا محدثان آن را ذکر نکرده اند؛ ضمن این که خود مصعب هم با عبارت «زعموا» این مطلب را بیان کرده که نشان ضعف و تردید درباره ی آن است.۲- فراوانی روایات مربوط به سفیانی در مآخذ شیعه و سنی، مانعی برای پذیرش این سخن است. ابوالفرج اصفهانی پس از نقل گزارش مصعب می گوید: «این اشتباه است چون موضوع سفیانی را یک نفر روایت نکرده، بلکه روایت خاصه و عامه درباره آن فراوان است». (36)این حجم از احادیث که در منابع متعدد شیعه و سنی تکرار و از ائمه معصومین علیهم السلام و هم چنین راویان مورد قبول اهل سنت نقل شده است، هر چند دست تحریف و حتی جعل در بسیاری از آنها آشکار است اما به نظر می رسد اصل آن را نمی توان نفی کرد و اثبات این که همه ی آنها از یک منبع گرفته شده باشد امکان پذیر نیست.۳- مطالعه ی زندگی خالد بن یزید نشان می دهد که وی نمی تواند چنین اقدام گسترده ای را پایه ریزی کرده باشد و بر خلاف آن چه زبیری گفته، در گزارش های تاریخی اثر چندانی از علاقه و طمع خالد به خلافت و برگشت حکومت به خاندانش به چشم نمی خورد و مورخان از همراهی او با عبدالملک بن مروان و مشورت خلیفه با او، گزارش هایی نقل کرده اند.۴- در احادیث سفیانی بیش از آن که سخن از بنی مروان باشد به بنی عباس و اختلاف و نابودی آنان اشاره می شود و اگر خالد سازنده ی موضوع سفیانی بود باید در روایات از سقوط مروانیان و برگشت سفیانیان بیشتر سخن گفته می شد. حتی این مطلب که سفیانی برای برگرداندن بنی امیه در مقابل بنی عباس تلاش می کند چندان زیاد نیست بلکه آن چه هست سفیانی در برابر مهدی است؛ مگر آن که گفته شود خالد اصل این اندیشه را خلق کرده و دیگران آن را پر و بال داده و در دوره های دیگر به نفع خود رواج داده اند.اما این که موضوع سفیانی را ساخته دست دیگران غیر از خالد بن یزید بدانیم باز هم کثرت آن در منابع متعدد و حتی معتبر، مانع از پذیرش آن است. ضمن این که روایات سفیانی به یک دوره مربوط نمی شود، بلکه از صدر اسلام تا زمان غیبت از آن سخن گفته شده و در بیان همه معصومین از رسول خدا صلی الله علیه و اله تا امام زمان علیه السلام آمده است. بنابراین نمی توان اصل آن را به سفیانی های تاریخ ارتباط داد، چون آنان بین سال های ۱۲۶- ۲۹۴ ق ظهور کرده اند و آخرین خبر درباره ی سفیانی در سال ۳۲۹ ق از امام عصر (عج) صادر شده است؛ (۳۷) گرچه سوء استفاده آنان و هوادارانشان از این احادیث و تحریف و تغییر آنها به نفع خود، امری است که مطالعه ی احادیث به آن گواهی می دهد.این احتمال هم که موضوع سفیانی برای سقوط عباسیان ساخته شده باشد از نظر تاریخی مؤیدی ندارد و هنگام سقوط آنان شخص یا اشخاصی چنین ادعایی نداشته و ظهور نکرده اند.اشکال دیگر این فرضیه، آن است که گرچه سفیانی در روایات علائم، شباهت هایی به سفیانی های تاریخ دارد، لیکن بسیاری از آن روایات به هیچ صورتی با تاریخ تطبیق نمی کند و آن گونه که سفیانی آخرالزمان اهمیت دارد و شیعه و سنی به آن توجه داشته اند، سفیانی های تاریخ اهمیتی نداشته اند، آنها تنها در زمان کوتاهی ظهور کرده و گزارش های کمی درباره ی آنان هست. نمونه هایی از این عدم تطبیق این گونه است:الف) در روایات تأکید می شود که سفیانی در ماه رجب ظهور می کند و حدود نه ماه حکومت خواهد کرد. این دو مطلب در گزارش های تاریخی نیامده و به راحتی نمی توان تطبیق آن را به دست آورد.ب) سفیانی آخرالزمان لشکری به کوفه و لشکری به مدینه می فرستد، در حالی که سفیانی های تاریخ لشکر آن چنانی نداشته اند تا به کوفه و مدینه بفرستند. تنها درباره ی سفیانی اول گفته اند پس از شکست از عباسیان به مدینه آمد و پس از مدتی پنهان شدن کشته شد. گاهی به ذهن می رسد لشکر سفیانی که در بیداء نزدیک مدینه فرو می رود، بر مخفی شدن سفیانی اول در اطراف مدینه (۳۸) تطبیق شود ولی این تطبیق کامل نیست.ج) در موضوع سفیانی آخرالزمان از شهرهایی مانند حرستا، (۳۹) مدینه، مکه و کوفه سخن فراوان است ولی مراجعه به تاریخ این مناطق، رویدادهای مشابه آن چه را درباره سفیانی گفته می شود، ندارد.د) نام سفیانی در روایات ملاحم متفاوت آمده، ولی هیچ کدام با نام سفیانی های تاریخ مطابقت نمی کند. البته این سخن به معنای صحت روایات مربوط به نام و نسب سفیانی نیست.ه) در روایات مربوط به سفیانی در منابع شیعه و سنی بر مطالبی تأکید شده و در بسیاری از آنها تکرار شده است که درباره ی سفیانی های تاریخ مشابه چنین گزارش هایی در دست نیست؛ مانند این که سفیانی شکم زنان و بچه ها را می درد، شیعیان را می کشد، و مهم تر از همه این که لشکرش در بیداء فرو می رود.و) بر خلاف این فرضیه که می گوید خالد، روایت سفیانی را برای مقابله با مروان وضع کرد، تطبیق تاریخی سفیانی بر مروان بن حکم بسیار ساده تر است، چون بیعت با او در ماه رجب بود، (۴۰) حکومتش نه ماه طول کشید و دو لشکر به مدینه و عراق گسیل کرد. (۴۱)
پی نوشت ها:

۱٫ منابع زیر به رد این مطلب پرداخته اند: ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۲۲۲؛ معجم احادیث المهدی، ج ۱، ص ۴۱۳ و اسماعیلی، چشم به راه مهدی، ص ۲۵۴٫۲٫ «کان خالد یوصف بالعلم و یقول الشعر و زعموا انه الذی وضع ذکر السفیانی و کثره و اراد ان یکون للناس فیه طمع حین غلبه مروان علی الحکم» (نسب قریش، ص ۱۲۹).۳٫ برای نمونه ر. ک: ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۱۷، ص ۲۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۶، ص ۳۰۳ و ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۶، ص ۵۸٫۴٫ ابوالفرج اصفهانی، همان. ذهبی پس از نقل گزارش مصعب، گفته ی ابوالفرج اصفهانی را به ابن جوزی نسبت داده است. با توجه به این که در کتاب های ابن جوزی این مطلب یافت نشد به نظر می رسد ذهبی، ابوالفرج اصفهانی را با ابوالفرج بن جوزی اشتباه کرده است (ر. ک: تاریخ الاسلام، همان).۵٫ السیاده العربیه، ص ۱۲۱٫۶٫ احمد امین، ضحی الاسلام، ج ۳، ص ۲۳۸ و ۲۳۹٫۷٫ احمد محمد الحوفی، ادب السیاسه فی العصر الاموی، ص ۷۲٫۸٫ دیوان فرزدق، ج ۱، ص ۲۳۹:انت الذی نعت الکتاب لنافی ناطق الشوراه والزبرکم کان من قس یخبرنابخلافه المهدی و الحبر۹٫ شرح دیوان جریر، ص ۳۲۷:سلیمان المبارک قد علمتمهو المهدی قد وضع السبیل۱۰٫ التنبیه و الاشراف، ص ۲۹۰٫۱۱٫ خلیل ابراهیم، خالد بن یزید سیرته و اهتماماته، ص ۸۴٫۱۲٫ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۳۱٫۱۳٫ مروج الذهب، ج ۳، ص ۹۵ و ۹۷٫۱۴٫ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۳۸۵٫۱۵٫ همان، ص ۳۸۵ و ۳۸۸٫۱۶٫ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۶۱۱٫۱۷٫ مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص ۹۷٫۱۸٫ «عن ذی قریات قال: فیخلف الناس علی اربع نفر: رجلان بالشام رجل من آل الحکم ازرق اصهب و رجل من مضر قصیر جبار و السفیانی و العائذ بمکه، فذلک اربعه نفر» (الفتن، ص ۱۹۶، ح ۸۰۱ و ص ۱۹۸، ح ۸۰۴).۱۹٫ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۶، ص ۲۶۲٫۲۰٫ «حدثنی بعض اهل العلم عن محمد بن جعفر قال علی بن ابی طالب – رضی الله عنه -:یخرج رجل من ولد خالد بن یزید… یعرفون فی لوائه النصر یسیر بین یدیه علی ثلاثین میلا لایری ذلک العلم احد الا انهزم». طبق نقل دیگر: «محمد بن جعفر عن علی قال: السفیانی من ولد خالد بن یزید… » (الفتن، ص ۱۹۳، ح ۷۹۲ و ص ۱۸۹، ح ۷۷۷ و معجم احادیث المهدی، ج ۳، ص ۸۸ به نقل از: الفتن).۲۱٫ تاریخ طبری، ج ۸، ص ۴۱۵ و ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج ۳۳، ص ۴۳۵٫۲۲٫ «یخرج رجل یقال له السفیانی فی عمق دمشق و عامه من یتبعه من کلب فیقتل حتی یبقر بطون النساء و یقتل الصبیان فیجمع لهم قیس فیقتلها حتی لا یمنع ذنب تلعه و یخرج رجل من اهل بیتی فی الحره فیبلغ السفیانی فیبعث الیه جندا من جنده فیهزمهم فیسیر الیه السفیانی بمن معه اذا صار بیداء من الارض خسف بهم فلا ینجوا مهم الا المخبر عنهم» (حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۵۲۰).۲۳٫ «… ان اهل الشام یختلفون عند ذلک علی ثلاث رایات: الاصهب و الابقع و السفیانی مع بنی ذنب الحمار مضر و مع السفیانی اخواله من کلب… » (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۲).۲۴٫ زبیری، نسب قریش، ص ۱۲۹ و نعمانی، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۳۸۸٫۲۵٫ نعمانی، الغیبه، ص ۲۸۹ و یوسف مقدسی، عقدالدرر، ص ۸۸٫ این روایت در واقع روایت قبلی است که عیاشی نقل کرده است ولی مضمون آنها اختلاف زیاد دارد.۲۶٫ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۶، ص ۲۷۳ و ج ۵، ص ۲۸۹٫۲۷٫ شیخ صدوق، کمال الدین، ص ۶۷۹، باب علائم، ح ۹٫۲۸٫ همان.۲۹٫ «اسمه عبدالله بن یزید و هو الأزهر ابن الکلبیه او الزهری ابن الکلبیه» (الفتن، ص ۱۸۹، ح ۷۷۳). به این نکته باید توجه داشت که در گزارش های تاریخی، نام عبدالله بن یزید در کنار برادرش خالد، فراوان به چشم می خورد.۳۰٫ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰٫۳۱٫ الفتن، ص ۱۹۴، ح ۷۹۶٫۳۲٫ درباره کتاب دانیال ر. ک: به ذیل روایت ۹۴ در کتاب حاضر.۳۳٫ ابن منادی، الملاحم، ص ۱۸۵٫۳۴٫ الفتن، ص ۲۰۱، ح ۸۱۸٫۳۵٫ عقدالدرر، ص ۹۰ و ۹۱٫ باید توجه داشت که پرچم قرمز سفیانی و جنگ او در اردن، با سفیانی های دوران بنی عباس تطبیق می کند.۳۶٫ الاغانی، ج ۷، ص ۲۱۸٫۳۷٫ «من ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر» (شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۹۵).۳۸٫ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۳۹۴٫۳۹٫ روستایی در دمشق (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۲، ص ۱۳۵).۴۰٫ بلاذری، انساب الأشراف، ج ۶، ص ۲۷۳٫۴۱٫ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۷۳٫
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.