شرایط و آداب حج
رفتن به حج، ورود به ضیافت الهی و میهمانی خداست و بیشک، همانگونه که وارد شدن بر هر بزرگی و داخل شدن به هر خانهای آداب و شرایطی دارد ورود به ضیافت الهی نیز آدابی دارد که در صورت رعایت این آداب میزبان و صاحب خانه به میهمان اجازه ورود به خانهاش را میدهد؛ درخواستها و حاجتهای او را برآورده میکند و او را با دستانی پر به سوی خانه و اهلش بازمیگرداند.
میهمان این خانه، اگر بخواهد از برکات این سرزمین و سفره الهی استفاده نماید، باید قبل از ورود به آن خود را آماده و مهیا کند؛ چون برخی از آدابی که برای ورود به این ضیافت الهی بیان شده، بسی دشوار و مشکل است و یک روزه نمیشود کسی آهنگ حج کند و بتواند با آداب و شرایط لازم، عازم این سفر الهی شود؛ بلکه گاه ماهها و بلکه سالها وقت نیاز است تا انسان بتواند مقدمات را فراهم نماید. برخی از شرایط و آدابی که رعایت آن در این سفر الهی سفارش شده چنین است:
۱. اخلاص:
حج از عباداتی است که از جهاتی نسبت به دیگر عبادات حساستر است و برای شیطان جولانگاه بیشتری در آن وجود دارد. از اینرو، انسان باید بسیار مواظب باشد که تنها برای کسب رضای الهی حج را به جا آورد و هیچ کس و هیچ چیز را در آن شرکت ندهد. امام صادق (ع) در این باره میفرماید:«إِذا اَرَدتَ الحَجَّ فَجَرِّد قَلبَک لِلّهِ تَعالی مِن کلِّ شاغِلٍ و حِجابِ کلِّ حاجِبٍ»؛ «چون اراده حج کردی پس دلت را از هر دلبستگی و هر حجابی، برای خدا خالی کن». [۱]
آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:«اَلحَجُّ حَجّان: حَجٌّ لِلّهِ و حَجٌّ لِلنّاسِ؛ فَمَن حَجَّ لِلّهِ کانَ ثَوابُهُ عَلَی اللّهِ اَلجَنَّهَ؛ و مَن حَجَّ لِلنّاسِ کانَ ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ یومَ القِیامَهِ»؛ «حج دو نوع است: حجی برای خدا و حجی برای مردم؛ پس کسی که برای خدا حج به جا آورد پاداشش با خداست و بهشت را به او میدهد؛ اما کسی که برای مردم حج به جا آورد پاداشش در روز قیامت با مردم است». [۲]
بسیار مشاهده میشود افرادی برای ریا و خودنمایی به حج میروند؛ مثلاً چون آنان را حاجی خطاب کنند و از موقعیت اجتماعی بهتری برخوردار شوند قدم در این سفر میگذارند. برخی برای تفریح و تفرج به این سفر میروند و عدّهای تنها قصد تجارت دارند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «یحُجُّ اَغنِیاءُ اُمَّتی لِلنُّزهَهِ و یحُجُّ اَوساطُها لِلتِّجارَهِ و یحُجُّ فُقَراءُهُم لِلرِّیاءِ والسُّمعَهِ»؛ «[زمانی خواهد آمد که] اغنیای امت من برای تفریح به حج بروند و طبقه متوسط برای تجارت و فقرای آنان برای ریا و خودنمایی». [۳]
ممکن است عدهای مقاصد دیگری داشته باشند و لی مؤمنان و شیعیان واقعی اهل بیت باید بدانند که در صورتی حج آنان پذیرفته میشود که نیت و ذهن آنان از اغراض دنیوی خالی و تنها برای رضای خداوند حج خود را بجا آورند.
۲. پرداخت حقوق مردم:
از دیگر آداب این سفر الهی، آن است که انسان قبل از رفتن، حقوقی را که بر ذمّه اوست، پرداخت نماید. اگر به کسی بدهکار است و یا به زور اموال دیگری را غصب کرده و یا به اشتباه مال دیگران با اموالش مخلوط شده است، همه را به صاحبان آن برگرداند. همچنین اگر به کسی ظلمی نموده باید از وی طلب رضایت نماید. امام صادق (ع) میفرماید:«إِذا اَرَدتَ الحَجَّ … وَاخرُج مِن حُقوقٍ تَلزِمُک مِن جِهَهِ المَخلوقینَ»؛ «هرگاه اراده حج نمودی، حقوقی را که از مردم به عهده داری بپرداز». [۴]
۳. پرداخت حقوق الهی:
سفر حج، سفر به سوی خدا و سفر توبه است و، چنان که در اسرار حج بیان شد، عمدهترین هدف در این سفر آن است که انسان از غیر خدا دوری کند و به سوی خدا باز گردد. اگر تا به حال دنیا و هواهای نفسانی او را از خدا دور کرده، در این سفر تصمیم بگیرد که به سوی او بازگردد و به غیر خدا پشت نماید و زندگی جدیدی را آغاز کند؛ امّا بازگشت به سوی خدا و توبه واقعی شرایطی دارد که بدون تحقق آن بازگشت واقعی معنا و مفهومی نخواهد داشت. یکی از مهمترین شرایط آن این است که انسان حقوق الهی را که تاکنون نسبت به ادای آن کوتاهی کرده، به جا آورد.در روایات متعددی اهل بیت علیهم السلام بر این نکته تأکید کردهاند که توبه و بازگشت به سوی خدا جز با پرداخت حقوق الهی امکانپذیر نیست؛ در روایتی آمده است: فردی جمله «استغفرالله ربی و اتوب الیه» را بدون توجه به معنا و حقیقت آن در حضور امیرالمؤمنین (ع) بر زبان جاری میکرد. حضرت بر او خشم گرفت و فرمود: استغفار شش شرط دارد:«اوّلها: اَلنَّدَمُ عَلی ما مَضی، والثّانِی: اَلعَزمُ عَلی تَرک العَود اِلَیهِ ابداً … والرّابِعُ: اَن تَعمِدَ اِلی کلِّ فَریضَهٍ عَلَیک ضیعتها فَتُؤَدِّی حقّها…»؛ «شرط اول استغفار این است که از کارهای حرامی که انسان انجام داده پشیمان باشد و دوم اینکه همیشه تصمیم به ترک آنها داشته باشد… . و شرط چهارم این است که هر واجبی که از انسان ضایع گردیده به جای آورد». [۵]
معنای جمله «استغفر اللّه…» این است که خدایا! از تو طلب مغفرت مینمایم و به سوی تو باز میگردم و بازگشت حقیقی، به سوی خدا، زمانی محقق میشود که شخص واجباتی را که در انجام آن کوتاهی کرده، دوباره انجام دهد؛ زیرا قضا واجبات، خود یکی از واجبات و دستورهای الهی است و نمیشود فردی بگوید: خدایا! من به سوی تو باز میگردم، ولی در همان حال از فرمان الهی سرپیچی نماید؛ بنابراین زائرانی که قصد سفر حج دارند و با این سفر، در واقع میخواهند به سوی خداوند باز گردند و از گذشته آلوده خویش توبه نمایند، یکی از وظایف آنان جبران و قضای واجباتی است که از آنان فوت گردیده است که اگر قبل از رفتن فرصت به جا آوردن همه آنها را دارند مناسب است آنها را به جا آورند و اگر فرصت ندارند تصمیم جدی بگیرند که از همان لحظهای که قصد رفتن به این سفر را دارند قضای واجبات فوت شده را آغاز نمایند و پس از بازگشت، آنها را به اتمام رسانند و اگر توان بدنی برای انجام واجبات فوت شده را ندارند افرادی را برای قضای این اعمال اجیر نمایند و در غیر این صورت به درگاه الهی استغفار نمایند که اگر این امور را به جا آورند شرط توبه و ادب بازگشت به سوی خدا را رعایت کرده و به معنای واقعی به سوی او بازگشتهاند.
۴. مال حلال:
یکی دیگر از شرایط حج این است که انسان مخارج حج را از مال حلال و پاک تهیه نماید؛ اما اگر با مال حرام به حج برود هرچند این مال اندک باشد، حج او پذیرفته نخواهد شد. پیامبراکرم (ص) میفرماید:«إِذا خَرَجَ الرَّجُلُ حاجّا بِنَفَقَهٍ طَیبَهٍ و وَضَعَ رِجلَهُ فیالغَرزِ، فَنادی: لَبَّیک اللّهُمَّ لَبَّیک، ناداهُ مُنادٍ مِنَ السَّماءِ: لَبَّیک و سَعدَیک، زادُک حَلالٌ و راحِلَتُک حَلالٌ و حَجُّک مَبرورٌ غَیرُ مَأزورٍ و إِذا خَرَجَ بِالنَّفَقَهِ الخَبیثَهِ فَوَضَعَ رِجلَهُ فِی الغَرزِ، فَنادی: لَبَّیک، ناداهُ مُنادٍ فِیالسَّماءِ: لا لَبَّیک و لا سَعدَیک، زادُک حَرامٌ و نَفَقَتُک حَرامٌ و حَجُّک مَأزورٌ غَیرُ مَبرورٍ)؛ «هرگاه مردی با مال پاک برای حج بیرون آید و پای در رکاب گذارد و لبیک بگوید، منادی از آسمان ندا دهد: لبیک و سعدیک»؛ «توشه تو حلال و مرکبت حلال و حج تو پذیرفته است و گناهی در آن نیست، اما اگر با هزینه و مال ناپاک بیرون آید و پای در رکاب نهاده و لبیک گوید، منادی ندا دهد: «لالبیک و لاسعدیک»؛ «توشهات حرام و هزینهات حرام و حج تو گناه آلوده و نامقبول است». [۶]
و نیز فرمود:«مَن تَجَهَّزَ و فی جِهازِهِ عَلَمٌ حَرامٌ لَم یقبَلِ اللّهُ مِنهُ الحَجَّ»؛ «هرکس خود را آماده سفر نماید و در وسایلش حتی پرچمی حرام باشد، خداوند حجش را نمیپذیرد». [۷]
مال حرام آن قدر مهم است که حتی اگر در بار و وسایل فردی پرچم حرامی باشد، هرچند این پرچم در هزینه سفر و در خوراک حاجی دخالتی ندارد، اما خداوند حج او را نمیپذیرد؛ چه رسد به این که فردی مقدار یا تمام هزینه سفرش از مال حرام تهیه شده باشد!
۵. حُسن معاشرت و کمک به دیگران:
حج؛ سفری است که به طور طبیعی انسان باید با افراد زیادی همسفر باشد و از طرفی این سفر با مشقات و سختیهایی نیز همراه است و کسی که برای خدا قدم در این راه گذاشته است باید علاوه بر تحمل مشکلات و سختیها، با دیگران نیز با خوشرویی و اخلاق اسلامی برخورد نماید و بداند که تمام کسانی که قدم در این سفر گذاشتهاند زائر و میهمان خدا هستند و او باید به چشم میهمان ویژه الهی به همه آنها نگاه کند و با آنها همان رفتاری را داشته باشد که دوست دارد دیگران با او رفتار نمایند. در کارها به دیگران به ویژه به افراد ناتوان کمک نماید و بداند که پاداش کمک به دیگران، نه تنها از عبادت و نماز خواندن کمتر نیست، بلکه گاه بسیار بیشتر است.
امام باقر (ع) فرمود:«ما یعبَأُ مَن یسلُک هذا الطَّریقَ إذا لَم یکن فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: وَرَعٌ یحجُزُهُ عَن مَعاصِی اللّهِ، و حِلمٌ یملِک بِهِ غَضَبَهُ و حُسنُ الصُّحَبهِ لِمَن صَحِبَهُ»؛ «کسی که این راه را میپیماید، اگر سه خصلت در او نباشد خداوند به او اعتنا نمیکند؛ ورعی که او را از معصیت خدا باز دارد؛ صبری که جلوی خشم او را بگیرد و خوشرفتاری و همراهی خوب با همراهان خود». [۸]
منابع
[۱]. بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۲۴. [۲]. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۰۹. [۳]. الکافی، ج ۴، ص ۲۸۶؛ الخصال، ص ۱۴۸. [۴]. بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۲۴؛ میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵۳۷. [۵]. نهج البلاغه، ح ۴۱۷. [۶]. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۱۷. [۷]. روضه الواعظین، ص ۳۶۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۴۶. [۸]. الکافی، ج ۴، ص ۲۸۶.
برگرفته از کتاب”سیمای شیعه از نگاه اهل بیت” نوشته ی سید جعفر صادقی فدکی
اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی
http://shiastudies.com