علم تفسیریکی از علوم اسلامی، علم تفسیر است که امیرالمؤمنین(علیه السلام)در این علم پیشگام است؛ در حقیقت این علم از آن حضرت(علیه السلام)در میان مردم باقی مانده است. اگر به کتب تفاسیر مراجعه شود، صحت این ادعا برهمگان روشن می شود؛ زیرا بیشتر تفسیر قرآن از آن حضرت(علیه السلام) و عبدالله بن عباس نقل شده است، و همه می دانند که ابن عباس شاگرد حضرت علی(علیه السلام)و همیشه ملازم خدمت وی بوده، و از مکتب حضرت(علیه السلام)برخاسته است.روزی به ابن عباس گفته شد: «این علمک من علم ابن عمک علی؟ فتبسم عبدالله و قال: ان نسبه علمی الی علم امیرالمؤمنین کنسبه القطره الی البحر المحیط» (ترمذی، [بی تا]، ص ۲۴۵/تستری، [بی تا]، ج۷، ص ۷۲۹).انطاکی در بیان علم تفسیر، حضرت علی(علیه السلام)را مبدأ آن می داند و وی را از مصادیق راسخون ذکر می نماید که معانی دقیق آیات را می فهمد. وی علت پیشگامی و سرآمدی حضرت(علیه السلام)در علم تفسیر را، ملازمت همیشگی وی با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم )می داند. او در پایان در اشاره به احادیث، از اقتباس بهره می گیرد:لایدرک الای الا الراسخون بعلم الـدـین من فقهوا سامی معانیهاو هم لقد فسروها بعد آن درسوامیقات تنزیلها مع قصد موحیهاعلی الالی صحبواطه و قد شهدوها نازلات علیه فی مثانیها(انطاکی، همان، ص۵۱۴)وی در بیتی، حضرت(علیه السلام)را در بین اصحاب، بی نظیر دانسته، می گوید:ولم یکن بین اصحاب الرسول ذکی ـ مثله بین طیبیها و مکیها(همان)انطاکی ضمن اشاره به حدیث معروف: «سلونی قبل ان تفقدونی»، چنین ادعایی را از حضرت(علیه السلام)شگفت آور نمی خواند؛ زیرا به اعتقاد او، فقط شخص حضرت علی(علیه السلام)است که آیات قرآن و سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )را درک کرده، به کنه آن رسیده است:یعی ویدرک آیات الکتاب و اقـوـال الرسول و یستجلی خوافیهافما عجیب اذا ما کان افضل منقد فسر الای و استقصی فحاویهاوقال هی اسالونی فی شریعتکممن قبل ان تفقدونی عن مرامیها(همان، ص ۵۱۴-۵۱۵)وی در پایان این بحث (علم تفسیر)، به زیبایی «حسن انتها» را با اقتباس از حدیث ابن عباس به کار گرفته است. حسن انتها یا حسن ختام، به این معنی است که «سروده در جایی مناسب، با سخنی زیبا که تأثیر آن در ذهن شنونده یا خواننده بیشتراست، پایان پذیرد» (خطیب قزوینی، ۲۰۰۴م، ص۴۲۴).انطاکی می گوید:وقیل یوما لعبد الله: اینک منعلی من منکما قد فاق تفقیهافقال: نسبه علمی للعلی کنســبه القطیره للابحار ضافیها(همان)
علم قرائتعلم قرائت قرآن کریم، از قدیمی ترین علوم اسلامی است و پیدایش آن در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم )و همراه با نزول قرآن بوده است. چگونگی آن نیز از مبدأ وحی به وسیله جبرئیل امین برایشان نازل شده است و همگان موظف اند به همان طریق، قرائت و احکام الهی را از آن استنباط کنند (بورفرزیب، ۱۳۷۴، ص۱۸).انطاکی در میان علم قرائت به موضوعات ذیل، حضرت علی(علیه السلام)را سرآمد دیگر اصحاب می داند:۱٫ حفظ قرآن؛۲٫ کتابت آیات؛۳٫ جمع آیات؛۴٫ حفظ قرآن از تحریف؛۵٫ مبدأ علم قرائت و رجوع قرائات مختلف به حضرت(علیه السلام).وی در مورد حفظ قرآن می گوید:ما کان یحفظ الا المرتضی بحیاه المصطفی الای فی سامی تتالیها(انطاکی، همان، ص۵۱۵)انطاکی درباره ی کتابت آیات می گوید:کذلک کتب القراآت التی نشرتتجلو حقیقه ماقلنا و تبدیها(همان، ص ۵۱۶)وی درباره ی جمع آیات نیز ابراز می دارد:فکان جامعها بعد الشتاب بقرآن کما نزلت هدیا لا هلیها(همان، ص ۵۱۵)درباره ی حفظ قرآن از تحریف نیز می گوید:و ضابطاً بعد تدقیق قراءتهاکی یا من الخطا المجحود قاریهااراد فی ذاک صون الای من خطر الـتحریف ان ترکت فوضی لتالیها(همان، ص ۵۱۶)انطاکی درباره ی رجوع قرائات به حضرت(علیه السلام)می گوید:اما ائمه قراء الکتاب الی الـسلمی ترجع فاعلم ان سلمیهاقد کان تلمیذه عنه قد اتخذالــقران مجموعه صحت امالیها(همان)چنانچه ملاحظه می شود، انطاکی در بیان حفظ قرآن، از اسلوب قصر استفاده می کند و بدین وسیله حفظ قرآن را مختص حضرت علی(علیه السلام)می داند.بیت آخر که خود حسن ختام به شمار می اید و به نوعی اقتباس را نیز نشان می دهد، اشاره به روایتی است که در نزد ابو عبدالرحمن سلمی یاد گرفته ام که او نیز از علی بن ابی طالب(علیه السلام)فرا گرفته بود» (ابن جزری، [بی تا]، ج۱، ص ۳۴۸).
علم کلام (خداشناسی)علم خداشناسی از هر علمی ارزشمندتر است؛ زیرا ارزش هر علمی بسته به ارزش معلوم آن است. ذات باری تعالی اشرف همه ی وجودهاست؛ بنابراین الهیات نیز اشرف علوم است. این علم را دانشمندان اسلامی از حضرت علی(علیه السلام)گرفته، از او نقل کرده اند و به او نیز منتهی می شود.سرآمد فرقه معتزله «واصل بن عطا»ست. وی شاگرد عبدالله پسر محمد حنفیه و وی نیز شاگرد پدرش امیرالمومنین علی(علیه السلام)است (سعیدی، ۱۳۶۸، ص۱۹۱).فرقه اشعری و اهل جبر نیز که منسوب به ابوالحسن اشعری است، به همین شکل است. اشعری شاگرد ابوعلی جبائی و وی شاگرد واصل بن عطاء و وی نیز با واسطه، شاگرد مولی(علیه السلام)است (همان).انطاکی نیز علم خداشناسی را بالاترین و شریف ترین علوم می داند؛ زیرا به ذات خداوند اختصاص دارد؛اسمی العلوم و اعلاها و حقکمالعلم الذی کان مختصا بباریها(انطاکی، همان، ص ۵۱۷)انطاکی در بیتی دیگر حضرت(علیه السلام)را سرچشمه ی این علوم می داند و معتزله، اشاعره، امامیه و زیدیه را شاگردان حضرت(علیه السلام)ذکر می کند:و عنه قد اخذ الناس الهدایه لـاـعلم الالهی فی اسنی مجالیهاو ان معتزلیها هم تلامذهله بغیر مرا مع اشعرییهاکذا الامامیه المحمود منشئهامع الزیود فما الـاه منشئها(همان)انطاکی این علوم را به راه هایی تشبیه می کند که حضرت(علیه السلام)آنها را برای هدایت رهروان، ترسیم کرده است:طرائق خطها رشداً ابوحسنلسالکیها فما ضلوا مماشیها(همان)
منبع: نشریه شیعه شناسی، شماره۳۰٫