فرهنگ و زندگی کوثری و تکاثری (قسمت دوم)

فرهنگ و زندگی کوثری و تکاثری (قسمت دوم)

اشاره:
درقسمت اول این موضوع، واژه تکاثر، ریشه های بروز تکاثر (حس افزون طلبی) و عوارض و ضایعات تکاثر در مسائل اجتماعی،اقتصادی و اخلاقی مطرح گردید. اکنون در قسمت دوم این موضوع به نشانه هایی از زندگی تکاثری از جمله تفاخر (فخرفروشی) پرداخته و آنگاه به بررسی چند گزاره اخلاقی در زندگی و فرهنگ تکاثری می پردازیم.
نشانه های زندگی تکاثری:
زندگی تکاثری زندگانی است که آدمی آن را همچون هدفی اصلی در نظر می گیرد یعنی یک زندگی کور و حیوانی که تمام تلاش های آدمی کسب لذات و تکاثر مالی و مصرف گرائی و تجمل پرستی و زندگی متصف به این صفات است. قرآن کریم چنین زندگی را اینچنین ترسیم نموده است. ( اعلموا أنما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد) بدانید که زندگی این جهان بازی و سرگرمی و آرایشی و فخرفروشی به یکدیگر و نازیدن به فزونی اموال و فرزندان است. انسان در هر مرحله ای از مراحل زندگی دنیوی دارای روحیه و گرایشی متفاوت با مرحله قبل و مرحله بعد است. ۱-کودکی: بازی انما الحیوه الدنیا لعب ۲-نوجوانی: لهو- اشتغال به کارهای سرگرم کننده انما الحیوه الدنیا و لعب و لهو ۳-جوانی: طالب زینت و خود نمائی انما الحیوه الدنیا و لعب و لهو و زینه ۴-میان سالی: تفاخر و فخر فروشی به دیگران انما الحیوه الدنیا … و تفاخر بینکم ۵-پیری و کهنسالی: تکاثر در اموال و اولاد انما الحیوه الدنیا و تکاثر فی الاموال و الاولاد انسان موجودی فزون طلب، زیاده خواه، حریص بر اموال و فرزندانش در دوران پیری می باشد و این امر حکایت از تکاثر طلبی انسان دارد. آیات ۳۲ سوره انعام، ۳۸ و ۶۹ سوره توبه، ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف گرفتاران زندگی تکاثری را اینچنین معرفی نموده اند. بازی خوردگانی که سرگرم بازی دنیا شده اند. دنیا طلبانی که نعمت زودگذر و ناپایدار دنیا را بر نعمت های پایدارجهان آخرت ترجیح می دهند. ضرر دیدگانی که در عین زیان دیدن به کارهائی می پردازند که سودی برای آنها ندارد. رسول گرامی اسلام (ص) فریب خوردگان تکاثر طلب دنیا را فاقد عقل و شعور و علم دانسته اند (مجلسی،محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص ۱۲۲). و امام علی (ع) تکاثر طلبان تفاخر پیشه را به سوارانی خفته تشبیه نموده که کاروانشان در حرکت است و آنگاه بیدار می شوند که تباه شده اند و همه چی خود را از دست داده اند (نهج البلاغه، ۱۱۱۵ (عبده) ۱۶۵/۳). قرآن کریم یکی از نشانه های بارز زندگی تکاثری را تفاخر می داند (و زینه و تفاخر بینکم) زندگی تجملی و تفاخری که مملو از کبر،اسراف، غرور و نفاق و طغیان گری و حیوان گرائی است، زندگی است که از مسیرحق و عدالت منحرف و از جاده انسانیت و فضیلت به دور و از میانه روی فرا رفته و فناپذیر شده و پژمردگی و تباهی سراسر آن را فرا گرفته است و دلبستگان آن دچار بی خردی، کوری دل و سستی دین و سقوط در ظلمات شده و می شوند.
تفاخر:
تفاخر یکی از نشانه های زندگی تکاثری است. تفاخر به معنی مباهات کردن در اموری مانند مال و مقام (راغب اصفهانی، مفردات، ص ۶۲۷، (واژه فخر) و نیز خود را بزرگ وانمود کردن است. (لسان العرب، ج۱۰، ص ۱۹۸( واژه فخر) قرآن کریم زمینه های تفاخر را اینچنین بر شمرده است. برخورداری از نعمت و ثروت زیاد بدون ظرفیت های روحانی، ایمانی و اخلاقی، جهالت، خود پسندی و عجب، دنیا خواهی، ریا کاری، شرک، قدرت زیاد و کثرت فرزند و همراهی شیطان با آدمی که این امور منشأ، زمینه و خیزشگاه تفاخر و فخر فروشی به دیگران است.
زمینه های تفاخر :
با بررسی ترجمه و تفسیر آیات (حدید-۲۰و۲۳)، (هود-۱۰)، (کهف-۳۹،۳۷،۳۴،۳۵و۴۲)، (قصص-۷۶و۷۹)، (تکاثر- ۱ تا ۵)، (نساء- ۳۶و۳۸)، (لقمان-۱۸)، (فصلت- ۱۵)، (زخرف- ۵۱)، (سبأ- ۳۶و۳۸) وزمینه های ایجاد تفاخر مشخص می گردد. ۱-بهرمندی از نعمت: ( و لئن اذقناه نعماء بعد ضراء مسته … انه لفرح فخور) (هود- ۱۰) ۲-بهره مندی از ثروت زیاد: ( ان قارون کان من قوم موسی … لا تفرح ان لا یحب الفرحین…) ( قصص- ۷۶و۷۹) ۳-جهالت ریشه برتر نمائی: (الهاکم التکاثر * حتی زرتم المقابر) ( تکاثر-۱ تا۵) ۴-خودپسندی و عجب: ( ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا) (نساء- ۳۶) ۵-دنیا خواهی: ( اعلموا أنما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم) (حدید- ۲۰) ۶-ریا: ( و الذین نیفقون اموالهم رئاء الناس) (نساء- ۳۶و۳۸) ۷-شرک:(و اعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئا…) ( نساء-۳۶) ۸-بهره مندی از قدرت زیاد: ( فأما عاد فاستکبروا فی الارض بغیرالحق) (فصلت -۱۵) ۹-بهره مندی از کثرت فرزند: ( و قالوا نحن اکثراموالا و اولادا و ما نحن بمعذبین) ( سبا- ۳۵) ۱۰-همراهی شیطان با آدمی: (و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا) (نساء- ۳۸)
انواع تفاخر:
قرآن کریم در آیات متعدد به ذکر انواع تفاخر پرداخته است. با بررسی ترجمه و تفسیر آیات (هود- ۱۰و ۲۷)، (شعراء- ۱۰۵و۱۱۱)، (کهف- ۳۲و۳۴)، (تکاثر- ۱و۲)، (سباء- ۳۵)، (کهف- ۳۴)، (فصلت- ۱۵)، (قصص- ۷۶و۷۹)، (مریم- ۷۳)، (توبه- ۱۹)، (حدید-۲۳)، (مومنون-۱۰۱)، (بقره-۲۰۰)،انواع تفاخر مشخص می گردد. ۱-تفاخر به اشرافیت: (فقال الملا الذین کفروا من قومه…) ( هود- ۲۷) ۲-تفاخر به ملک و باغ: (و اضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من اعناب…) ( کهف -۳۲و۳۴) ۳-تفاخر به ثروت: (و نادی فرعون فی قومه قال یا قوم..) (زخرف ۵۱و ۵۳) ۴-تفاخر به جمعیت: (الهاکم التکاثر* حتی زرتم المقابر) (تکاثر ۱و۲) ۵-تفاخر به فرزند: ( انا اکثر منک مالا و اعز نفرا) ( کهف-۳۴) ۶-تفاخر به قدرت: ( ام انا خیر من هذا الذی هو مهین و لا یکاد یبین) (زخرف ۵۱و ۵۲) ۷-تفاخر به گنج ها و فلزات ارزشمند: (و آتیناه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبه) ( قصص- ۷۶و۷۹) ۸-تفاخر به مردگان: ( الهاکم التکاثر*حتی زرتم المقابر) (تکاثر- ۱و۲) ۹-تفاخر به موقعیت اجتماعی: (قال الذین کفروا للذین آمنوا ای الفریقین خیر مقاما) ( مریم- ۷۳) ۱۰- تفاخر به نعمت های زودگذر: ( و لا تفرحوا بما آتاکم و الله لا یحب کل مختالا فخورا) (حدید- ۲۳) ۱۱-تفاخر به نیاکان: ( فإدا فضیتم مناسککم فاذکروا الله کذکرکم آباءکم او اشد ذکرا) (بقره- ۲۰۰) ۱۲- تفاخر به خدمات اجتماعی: (اجعلتم سقایه الحاج و عماره المسجد الحرام) (توبه- ۱۹) ( مراجعه به تفسیر نور الثقلین، ج۱،ص ۱۹۸، روایت امام محمدباقر (ع)).
آثار تفاخر:
قرآن کریم آثار شوم و نفرت انگیز تفاخر را نیز در آیات متعدد مطرح نموده است. با بررسی ترجمه و تفسیر آیات (تکاثر- ۱و۲)، (نساء- ۳۶و۳۷)، (حدید-۲۳و۲۴)، (مریم- ۷۳)، (لقمان-۱۸)، (کهف-۴۲،۳۴،۳۷و۴۳)، (قصص- ۷۶،۷۹و۸۱)، (سبا- ۳۴و۳۵) آثار تفاخر در صحنه زندگی فردی و اجتماعی انسان مشخص می گردد. ۱-اعراض از یاد خدا: ( فإدا فضیتم مناسککم فاذکروا الله کذکرکم آباءکم او اشد ذکرا) ( بقره- ۲۰۰). ۲-اعراض از یاد آخرت: (الهاکم التکاثر* حتی زرتم المقابر) (تکاثر ۱و۲) ۳-تاثیرناپذیری از قرآن و تلاوت آن: (و اذا تتلی علیهم آیاتنا بینات قال الذین کفروا …) ( مریم- ۷۳) ۴-کتمان فضل خدا: (و یکتمون ما آتاهم الله من فضله) (نساء ۳۶و۳۷) ۵-کفران نعمت: (و یامرون الناس بالبخل و یکتمون ما آثارهم الله) ( نسا- ۳۶و۳۷) ۶- محرومیت از محبت خدا: (ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا) (نساء -۳۶) ۷-ممانعت از پذیرش دعوت انبیاء: (و ما ارسلنا فی قریه من نذیر الاقال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرو) (سبا ۳۴و ۳۵) ۸-محرومیت از نصرت خدا: ( و لم تکن له فئه ینصرونه من الله و ما کان منتصرا) ( کهف- ۴۳) ۹-خروج از ایمان و دخول در کفر: ( و هو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب) ۱۰-ممانعت از احسان و انفاق: ( و بالوالدین احسانا… ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا) (نساء- ۳۶) ۱۱-نابودی ثروت و گرفتاری به فقر و بدبختی: (ان قارون کان … فخسفنا به و بداره الارض) (قصص- ۸۱) ۱۲-گرفتاری در شهوات و هوس های دنیائی: (اعلموا أنما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم (حدید- ۲۰) ۱۳-گرفتاری به رذائل اخلاقی: الف) بخل ورزی: (الذین یبخلون و یأمرون الناس بالبخل) (حدید ۲۴) ب) تکبر:(و لا تصعر خدک للناس (لقمان- ۱۸) ج) غرور: ( ولا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختالا فخورا) (لقمان-۱۸) یکی از مصادیق زندگی تکاثری اخلاق رذیله متکاثران است. زندگی و فرهنگ متکاثران و تفاخر کنندگان چنان دستخوش انحراف، پژمردگی و سقوط می گردد که با هرکس روبرو گردند حیله ای در نظر گیرند و با تکبر، فخر فروشی، نفاق، ستمگری و طغیانگری به غصب، سرقت و دزدی و فزون طلبی پرداخته و بر روح خود چهره ای حیوانی بپوشانند. امام صادق (ع) خصوصیات اخلاقی و رفتاری متکاثران مترف را اینچنین ترسیم نموده است: ( دنیا همچون پیکره ای است که سر آن تکبر است و چشم آن حرص و گوش آن طمع و زبان آن ریا و دست آن شهوت و پای آن خود پسندی و دل آن غفلت بود آن نبود و حاصل آن بی حاصلی است. پس هر کس آن را دوست بدارد کبر را از آن به ارث می برد و هر کس آن را بپسندد حرص و آز بهره اش می شود و هر کس آن را بجوید به طمع افتد، و هر کس ستایشگر آن باشد به ریا گرفتار گردد، و هر کس خواهان آن شود خود پسندی بر جانش چنگ زند و هر کس دل به آن خوش و آرام دارد غفلت بر او چیرگی یابد و هر کس دلباخته ی متاعش گردد او را هماره مفتون سازد و هر کس (ثروت) آن را گرد آورد و بدان بخل ورزد او را به جایگاه خویش یعنی دوزخ کشاند.
بعضی از خصوصیات اخلاقی متکاثران:
تکبر: تکبر از ماده کبرو آن حالتی در انسان است که بر اثر خودپسندی، خویش را برتر از دیگران ببیند. (راغب اصفهانی، مفردات، ص ۶۹۷، (واژه کبر) امام علی (ع) مردم را نسبت به این رذیله اخلاقی هشدار داده و فرموده اند: مبادا به شرف و تبار و حسب و نسب و ثروت، خود را برتر از دیگران بدانید و علت فقر و محرومیت محرومان و ضعفا را از خدا بدانید. (سید رضی،نهج البلاغه، صفحات ۷۸۵و ۷۸۶) امام صادق (ع) فرموده اند: کسی که در خود نسبت به دیگران برتری ببیند از مستکبران و خود بزرگ نمایان است (کلینی، اصول کافی، جلد۸، ص ۱۲۸). با بررسی آیات ۲۷ هود، ۳۲ تا ۳۵ کهف، ۱۴۶ اعراف، ۳۸ نساء، ۷۶و ۷۸ قصص، ۷۵و ۷۶ صاد زمینه های تکبر مشخص می گردد. قرآن کریم در این آیات وحیانی اشرافیت، بهره مندی از امکانات و نعمات بدون داشتن ظرفیت ایمانی، تکذیب آیات خدا، همراهی با شیطان، علم بدون تهذیب و بدون یاد آخرت، غفلت از آیات و یاد خدا، نژاد پرستی و تعصب جاهلانه را به عنوان زمینه های پیدایش و استمرار تکبر قلمداد نموده است. همچنین خداوند تبارک و تعالی در آیات ۱و۲و۷۵ تا ۷۷ صاد، ۳۴و ۳۵ غافر، ۱۴۶ اعراف، ۶۰ زمر،۶۱و ۶۲ اسراء، ۲۷ هود، ۱۲ و ۱۳ اعراف و ۷۵ آل عمران به ذکر آثار تکبر پرداخته و آثاری همچون خروج از جنت،اسراف، اعراض از آیات خدا، افتراء به خدا، انتقام جوئی،بخل ورزی و ترویج آن، تحقیر مومنان، تضییع حقوق مردم، تمرد،جدال، حق ناپذیری، ختم قلب، خیانت، ریا، گناه و گمراهی از مهم ترین آثار تکبر و خود پسندی و غرور دانسته است. انفاق:به معنی دو روئی، پوشاندن کفر و آشکار کردن ایمان، کسی را که به نفاق متصف است منافق می گویند. خداوند در قرآن کریم در آیات زیادی به منافقان و نفاق اشاره کرده است. قرآن کریم در سوره بقره آیات ۱۴۲، ۱۳۸، ۱۴و ۱۴۳ سوره نساء، ۶۷ توبه ، ۴ منافقون، نشانه های نفاق و منافقون را مشخص نموده است. قرآن کریم منافقین را افرادی بی شخصیت، میان تهی و مثل مجسمه های بی روح و وابسته و مترسک های فریبکار که همیشه سرگردان و متغیر و راهنمای باطل و فساد هستند معرفی نموده است. مرض نفاق از جمله امراض متکائران مترف است. در قرآن آمده است: ( سیقول لک المخلفون من الاعراب،شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفرلنا یقولون بافواههم مالیس فی قلوبهم) (سوره فتح-آیه ۱۱) ( به زودی اعراب مختلف که در جهاد با تو شرکت نداشتند به تو خواهند گفت: محافظت از اموال و خانواده ما را مشغول کرد. پس برای ما آمرزش طلب و آنها به زبان هایشان چیزی را می گویند که در دل هایشان نیست ( و آن را قبول ندارند) همچنین در قرآن آمده است: ( یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ماله ء رئاء الناس و لا یومن بالله و الیوم الاخره فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا) (بقره-آیه ۲۶۴) ( ای کسانی که ایمان آورده اید صدقات خود را با منت نهادن و آزردن باطل نکنید مانند آن کسانی که مالش به ریا برای خود نمائی به مردم انفاق می کند ولی به خدا و روز واپسین ایمان ندارد و (مثل چنین منافقی مثل سنگ سخت و صافی است که خاکی اندک بر آن نشسته باشد پس باران تند و درشتی به آن برسد و آن سنگ را بدون خاک و گیاه واگذارد) صدقه و انفاق او نظیر خاکی است که باران آن را می شوید و ریا کاران منافق به چیزی از آنچه کسب کرده اند دست نمی یابند. ستمگری و طغیان گری: متکاثران ستمگران ظالمی هستند که یا در حق خود و یا به دیگران ظلم می کنند. قرآن کریم ستمکاری آنها را اینچنین ترسیم نموده است: ( و دخل جنته و هو ظالم لنفسه) (کهف آیه ۳۵) و آن مرد توانگر به باغ خود وارد شد و او در حق خود ستم می کرد و (ان الله لا یظلم الناس شیئا و لکن الناس انفسهم یظلمون) (یونس آیه ۴۴) خصوصیت دیگر متکاثران طغیان گری است (کلا ان الانسان لیطغی ان راه استغنی) (علق آیات ۶و۷) و (فلما من طغی و آثر الحیاه الدنیا فان الجحیم هی الماوی) (نازعات ۳۷ و ۳۸) خداوند این ستمگران طغیانگر را غرق در نعمت می کند و آنها را در مرحله استدراج قرار می دهد و آنها با غفلت ورزی، قدر ناشناسی، کفران نعمت و حق ناگذاری، نعمات خداوندی را تبدیل به نغمت نموده و اسباب سقوط خود را فراهم می نمایند. شاد خواری (مترفی): از دیگر خصوصیات اخلاقی و رفتاری متکاثران شاد خواری مترفی است منظور از شاد خواری مترفی زندگی در ناز و نعمت (مرفهان بی درد) است که اموال به دست آورده از راه غصب، اجحاف و سرقت رابا اسراف و اتراف هزینه نموده و با جاه طلبی تمام به تجمل و ترویج آن می پردازند. از جمله نتایج چنین زندگی مخالفت با انبیاء و صالحان و زیر بار حرف حق نرفتن می باشد. در قرآن کریم آمده است: (و ما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون و قالوا نحن اکثر امولا و اولاد و ما نحن بمعذبین) ( سوره سبا، آیات ۳۴و ۳۵) در هیچ شهری بیم دهنده ای (پیامبری) را به رسالت نفرستادیم مگر اینکه شاد خوران (مترفین و مرفهین بی درد) گفتند ما به این دین که برای ابلاغ آن آمده اید اعتقاد نداریم و گفتند: ما اموال و فرزندان بیشتری داریم و ما عذاب نخواهیم شد. در ارتباط با نحوه جمع آوری مال و منال توسط شاد خوران مترف احادیث متعددی آمده است که از آن جمله امام صادق (ع) فرمودند: ( انما وضعت الزکاه اختباراً لاغنیاء و معونه لفقراء) اگر (توانگران و مرفهان) زکاه اموال خود را بدهند هیچ مسلمانی فقیر و نیازمند نخواهد ماند و امام حسن عسگری (ع) فرمودند: (اغنیاؤهم یسرقون زاد الفقراء) یعنی اغنیاء با احتکار،با اجحاف، با گران فروشی و با کم فروشی زاد و توشه فقرا را سرقت می کنند و حقوق آنها را ضایع می نمایند. اصولا تحصیل اموال حرام نتیجه ای جز گرایش به اخلاق و کردار حرام نخواهد داشت.
نتیجه :
با تکیه بر آیات قرآن و روایات معصومین (ع) فرهنگ و زندگی تکاثری و عوارض آن ارائه شده تا با شناخت نشانه های فرهنگ و اخلاق تکاثری از گرایش و پردازش به آن اجتناب نموده و نیرو و فکر و ابزار و تعلیمات و تجربه های خود را برای کسب و تحصیل فرهنگ و زندگی کوثری بکار گیریم که نتیجه آن سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت انسان خواهد بود. نتایج کاربردی این بحث بدین ترتیب است: ۱-شناخت اخلاق رذیله ناشی از فرهنگ و زندگی تکاثری ۲-آسیب شناسی اخلاق رذیله فرهنگ و زندگی تکاثری ۳-تهذیب و تزکیه خود از اخلاق رذیله فرهنگ و زندگی تکاثری ۴-جایگزینی فرهنگ و زندگی کوثری در اخلاق فردی و خانوادگی و اجتماعی منابع: ۱-قرآن کریم ۲-ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، نشر دارالاحیاء التراثا لعربی، ۱۴۱۲ق ۳-اخوان حکیمی (محمدرضا، محمد، علی) الحیاه (ترجمه احمد آرام) انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۴ ۴-العروسی الحویزی، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۲ ۵-راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، نشر ذوی القربی، ۱۴۲۶ق، چاپ پنجم ۶-سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، چاپ چهارم، ۸۴٫ ۷- صدر، سید محمدباقر، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۳۷۵ش. ۸-طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی، چاپ پنجم، ۱۳۷۶٫ ۹- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، قم، ۱۳۸۷٫ ۱۰-مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق. ۱۱-مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶٫ ۱۲-هاشمی رفسنجانی، اکبر، فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قرآن،قم ،بوستان کتاب ،۱۳۸۶٫ منبع:نشریه کوثر،شماره ۳۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.