مجمع جهانی شیعه شناسی

فضائل و خصائص امام حسین(علیه السلام)

امامان معصوم(علیهم السلام) همگی در فضائل و مناقب و کمالات نظیر علم، عصمت، ولایت و قدرت یکسان هستند. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: خَلقنا واحد و عِلمنا واحد و فضلنا واحد و کلّنا واحد عندالله تعالی… اولّنا محّمد(صلی الله علیه و آله) و اوسطنا محّمد و آخِرنا محّمد (بحارالانوار ۳۶/۳۳۹) خلقت، علم و فضیلت ما یکی است و همه ما نزد خداوند متعال یکی هستیم، اولین ما محّمد(صلی الله علیه و آله) و میانه ما محّمد و آخرین ما محّمد است. زیارت جامعه کبیره هم یکی از زیارات مستند و معتبری است که همه امامان معصوم(علیهم السلام) را می‌توان با آن زیارت نمود و خطابات زیارت جامعه کبیره و ۴۲۰ ویژگی مطرح در آن به هر یک از ائمه اطهار(علیهم السلام) به طور مساوی برمی‌گردد. که خود نشانه تساوی آن حضرات(علیه السلام) در فضائل است. (امام‌شناسی استاد گنجی، ج ۱، ص ۱۳۳).اما نکته مهم دیگر در خصوص ائمه اطهار(علیهم السلام) خصائص، ویژگی‌ها و امتیازات شخصی آن بزرگواران(علیهم السلام) است که به حسب زمان و مکان و موقعیت و مأموریت‌هایی که از جانب خداوند متعال بر عهده هر یک از آنان نهاده شده، فرق می‌کند، مانند: لقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) که مخصوص حضرت علی(علیه السلام) است و دادن این لقب به دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) (طبق نقل روایات) ممنوع است، یا لقب سیدالشهداء که مخصوص امام حسین(علیه السلام) است.
خصائص بی‌انتهای امام حسین(علیه السلام)
در میان امامان معصوم(علیهم السلام)، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) از امتیازات، ویژگی‌ها و خصوصیات فوق العاده‌ای برخوردار است و عظمت این خصوصیات آن قدر فراوان است که نه تنها خود حضرت(علیه السلام) را در برگرفته بلکه زیارت و زائران آن حضرت(علیه السلام) را مشمول خود نموده تا آن جا که امام رضا(علیه السلام) می‌فرمایند: «من زار قبر ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) بشط الفرات کمن زار الله فوق عرشه» (ثواب الاعمال/۴۶) کسی که امام حسین(علیه السلام) را در کربلا زیارت کند گویا خداوند متعال را در عرش خود زیارت کرده است.
تربت الحسین(علیه السلام)
عجیب آن که این امتیازات ویژه علاوه بر زیارت و زائران ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) خاک قبر شریف آن حضرت(علیه السلام) را نیز در برگرفته تا آن جا که احکام فقهی آن با احکام فقهی قرآن برابری می‌کند که به گوشه‌ای از آن اشاره می‌شود: ۱- رعایت حرمت و احترام قرآن واجب و بی‌احترامی و نجس نمودن آن حرام است. همین حکم شامل تربت مقدس امام حسین(علیه السلام) هم می‌شود ۲- در صورتی که قرآن نجس شود بر طرف نمودن نجاست از آن واجب است و اگر ورقی از قرآن در دستشویی افتاد خارج نمودن آن واجب است حتی اگر هزینه سنگینی داشته باشد و چنان چه خارج نمودن آن ممکن نیست، از رفتن به آن دستشویی باید خودداری نمود، تا یقین به حل شدن ورق قرآن حاصل شود همین حکم هم عیناً شامل تربت مقدس امام حسین(علیه السلام) می‌شود (توضیح المسائل مراجع/۱/۹۱ و ۱۸۱ مسئله ۱۴۰ و ۳۲۳ – عروه الوثقی احکام نجاسات، مسئله ۲۰) ۳- قرآن مایه شفا و رحمت است {و نزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمؤمنین} (اسراء/۸۲) و تربت امام حسین(علیه السلام) هم مایه شفا از هر بیماری جسمی و روحی است (بحارالانوار، ۹۸/۱۳۰)۴- برای برداشتن قرآن و تربت داشتن طهارت مستحب است (توضیح المسائل، م ۳۲۲ و عروه الوثقی، غسل‌های مستحبی، غسل ۱۲)۵- همان طور که قرآن را تیمناً و تبرکاً همراه اثاثیه منزل یا جهیزیه می‌برند، مستحب است مقداری تربت هم همراه اثاثیه منزل یا کالا یا جهیزیه بگذارند. (وسائل الشیعه ۱/۲۹۰) لازم به ذکر است احکام تربت شامل تربتی است که از قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) تا حدود ۱۶۰۰ متری قبر مطهر حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) برداشته شده باشد. (تحریر الوسیله، ۳/۲۸۹، مسئله ۱۱)
راز عظمت حضرت سید الشهداء(علیه السلام)
سید بحر العلوم(رحمه الله علیه) به قصد تشرف به سامّرا تنها به راه افتاد و در بین راه، به عظمت حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) و زیارت حضرت(علیه السلام) و ثواب و فضیلت زائران ایشان تفکر می‌کرد که متوجه شد عربی سوار بر اسب به او نزدیک می‌شود به او که رسید سلام کرده، سؤال نمود: جناب سید درباره چه چیزی به فکر فرو رفته‌ای؟ سید بحرالعلوم گفت درباره عظمت سیدالشهداء(علیه السلام) فکر می‌کنم که چگونه خداوند متعال این همه ثواب به زائران و گریه کنندگان به او می‌دهد و به خاطر هر قدمی که در راه زیارت آن حضرت(علیه السلام) برداشته می‌شود ثواب یک حج و یک عمره و برای یک قطره اشک تمام گناهان کبیره و صغیره آنان آمرزیده می‌شود؟ سوار عرب فرمودند: تعجب نکن! من برای شما مثالی می‌زنم تا مشکل شما حل شود.
سلطانی به همراه درباریان خود به قصد شکار به صحرا رفت، در هنگام شکار از همراهیان خود دور شد تا آنها را گم کرد شب که شد به خیمه‌ای رسید که پیرزنی با پسرش در آن زندگی می‌کردند و تنها دارایی آنها یک بز شیرده بوده که از شیر آن امرار معاش می‌کردند، وقتی سلطان وارد شد، بدون آن که او را بشناسند، برای پذیرایی از میهمان خود تنها دارایی خود را سر بریده و برای او کباب کردند، سلطان پس از صرف غذا همان جا خوابید و فردای آن روز خود را به درباریان رسانید. و جریان شب گذشته را برای آنها تعریف کرده و از آنها سؤال نمود چگونه پاداش این پیرزن و فرزندش را بدهم؟
یکی از وزراء گفت: در عوض این مهمان نوازی صد گوسفند به او بدهید، دیگری گفت، صد گوسفند و صد اشرفی! و سومی گفت: یک مزرعه هم به آنها بدهید! سلطان گفت: هر چه به آنها بدهم کم است زیرا آنها تمام دارایی خود را برای من سر بریدند و اگر بخواهم جبران کنم باید تمام تاج و تخت و سلطنت خود را به آنها بدهم.
سپس آن سوار عرب به بحرالعلوم فرمود: «حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) هرچه مال و منال و اهل و عیال داشت همراه با جان شریف و جسم مطهر خود در راه خدا فدا کرد، خدای منان که در عوض فدا نمودن تمام هستی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) نمی‌تواند خدایی خود را به او بدهد، امّا در عوض برای آن حضرت، مکان، زائران، گریه کنندگان او این همه عنایت می‌کند بنابراین نباید تعجب کرد! سیدبحرالعلوم که با جواب زیبای سوار عرب مشکل خود را حل نموده بود هر چه نگریست آن سوار را ندید… (میرمهر، پورسید آقایی، ص ۶۱)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.