رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی)
وی در سال ۱۳۱۹هـ مطابق با ۱۹۴۱٫م در کردستان ایران به دنیا آمد و در خانوادهای عالم از اهل سنت رشد نمود.
– شخصیت علمی
در ۱۰ سالگی شروع به تحصیل در مکتب خانه پدرش نمود. پس از آن در مکتب شیوخ دیگر نیز به تحصیل پرداخت. در همین دوران به انجام امور فرهنگی پرداخت، از جمله در عرصهی تبلیغ فعالیت میکرد و مساجدی را در روستاهای کردستان بنا یا تجدید بنا کرد (موسوعه، ۱۴۳۰: ۵/۵۰۴).
بر طبق گفتههای شیخ رحمت الله دورهی تحصیلاتش طبق کیفیت مرسوم در بین علمای عامهی طی شد. از تاریخ ۱۳۳۰ ه.ش در تحت حمایت والد و در مکتب وی شروع به تحصیل کرد. بعد از دو سال به مکتب «ملا عبدالله شموله» در قریهی«درمان» منتقل شد. سپس در سال ۱۳۳۷ به خانقاه شیخ محمد شمس الدینی وارد شد و یک سال بعد از این تاریخ از خدمت ملا صالح آشتی زبان استفاده نمود. از سال ۱۳۳۹ از تدریس ملا محمد بزینانی مشهور به «ملا رشه» استفاده کرد. بعد از این بود که به صحنهی تبلیغ قدم گذاشت و به تدریج از جمله مبلغان مشهور اهل سنت گشت (مهاجری کردستانی، ۱۳۹۲: ۱۸).
– زمینهی تحول فکری
تحول فکری رحمت الله از آنجا بود که از دوران شروع تحصیلات تلاش میکرد تا در مسائلی که آنها را میخواند، بحث و تحقیق نماید. در سال ۱۳۳۹ه.ش (۱۹۶۰م) نزد شیخ محمد بزینانی مشهور به«ملا رشه» درس میخواند. شیخ محمد شیخی بیدار دل و پاک سیرت بود که از کلام و حالات معنویش تاثیر بسیاری گرفت و وی بود که او را به راه راست هدایت نمود (موسوعه، ۱۴۳۰: ۵/۵۰۵).
– علل گرایش به تشیع
در شهر مهاباد، جایی که ایشان درس میخواند، در یکی از دروس، در بارهی حدیث (رزیه یوم الخمیس) مصیبت روز پنجشنبه و این که ابن عباس هرگاه این حدیث را ذکر مینمود و گریه میکرد، سوالی از شیخ خود پرسید. به این مضمون: «آیا درست است که برخی صحابه، پیامبر’ را از کتابت آنچه که آنها را از ضلالت ابدی رها میکرد؛ منع کردند و نگذاشتند، بنویسند و گفتند او هذیان میگوید؟ شیخ پاسخ داد: این که این مسئله کار صحیحی بود، بعید است».
همچنین از وی در رابطه با آیاتی که اشاره به مودت قربی و اطاعت اولوالامر داشت، سوال نمود و پرسید قربی و اولوالامر چه کسانی هستند؟ شیخ سکوت طولانی کرد و اشکهایش جاری شد. از کارش تعجب نمود سرش را بالا گرفت و گفت: «فرزندم از آیاتی پرسیدی که در بطن اسلام وجود دارد، اما ظالمان و ستمگران آن را بعد از وفات رسول خدا’ تحریف کردهاند. گمان میکنم، حقیقت را شناختهای و میخواهی که عقیدهی شیخ را که سناش از ۷۰ سال تجاوز میکند بیازمایی. سپس آه سردی کشید و گفت: خدایا تو میدانی که حق را بسیار دیر و در زمان پیری شناختم و توان اظهار آن را بر مردم ندارم. اما من برای تو، حقیقت را عرضه خواهم کرد. اینکه گروهی از صحابه، خلافت را از جانشین به حق و بلافصل پیامبر’ که همان حضرت علی× است، غصب نمودند و از عذاب الهی نترسیدند و از رسول خدا’ حیا نکردند. نتیجه آن بود که در لیست منافقان و فاسقان نوشته شوند. آنان کوشیدند که نور حقیقت را تا میتوانستند خاموش کنند. در نتیجه بسیاری از مسلمانان، منحرف گشتند و ویژگیهای دین را زشت نشان دادند و خاندان رسول’ را کشتند و آواره کردند و به غربت کشاندند و زندانی کردند. از این رو احادیث جعلی زیادی را بیان کردند تا نیک نامی پیامبر’ را خدشه دار ساخته و زشت جلوه دهند. این احادیث، چهرهی منافقان را تحسین مینمود تا این که سبّ امام علی× بر منابر تا مدت ۷۰ سال، امری عادی بود و آن را از واجبات میشمردند. اگر در کتب تاریخ و حدیث دقت کنی برایت این مطالب روشن میگردد. من از تو میخواهم که این سخن را تا بعد از وفاتم نقل نکنی و اگر توان بر اظهار حق داشتی آن را برای مردم اظهار کنی و از عمر و جوانیات با مطالعهی این امور، بهره ببری و با پیرویات از کتب و متقن کردن تحقیق خود، استفاده کنی تا این وسیله، حجت روشنت و راه مستقیمت باشد.»
شیخ رحمت الله با شنیدن سخنان استادش، بسیار متأثر میگردد و استادش او را نصیحت میکند تا به تبلیغ این امور بپردازد. بنابراین به او میگوید: «وظایف مبلّغ خطرناک است. برتوست که از مصعب بن عمیر تأسّی یا الگو بگیری، مصعب بن عمیر کسی بود که رسول خدا’ او را قبل از مهاجرتش به مدینه، آنجا فرستاد. او کسی بود که علیرغم غربت و سختیهایی که مواجه شد از جوانیاش در راه تبلیغ دین استفاده کرد. رحمت الله خدا را به سبب این جریان که از اسارت تقلید جوانی نجات یافته، شکر کرد. همچنین این امر را پیوستن به کشتی نجات حضرت محمد’ و خاندان ایشان میداند و اینکه با ورود به حوزه علمیه شیعه سربازی از سربازان صاحب الزمان شده است (موسوعه، ۱۴۳۰: ۵/۵۰۵).
آثار:
چرا به ولایت معتقد شدم: این اثر مشتمل بر مقدمه و ۱۰ بخش است که جزئیات آن اینگونه است:
مقدمه مشتمل بر مختصری از شرح حال خویش و چگونگی بصیرتش میباشد.
بخش اول: واقعهی غدیر و انتخاب امام علی× برای خلافت
بخش دوم: نقشهی غصب خلافت در زمان رسول خدا
بخش سوم: آیا خلافت ابوبکر به اجماع بود؟
بخش چهارم: غصب فدک و حقوق بنی هاشم بعد از غصب خلافت
بخش پنجم: آیا انتقاد بر اعمال قبیح صحابه موجب کفر میشود؟
بخش ششم: تحریف بنی امیه نسبت به دین و لعنت و سب (دشنام دادن) آنها
بخش هفتم: در باب ظالم دانستن کسی که ملقب به سیف الاسلام است.
بخش هشتم: سخن مأمون به علمای اهل سنت
بخش نهم: تهمت هذیان گویی به پیامبر’
بخش دهم: تحقیق در فرقههای اهل سنت.
این کتاب در سال ۱۳۵۲ه.ش مطابق با ۱۹۷۳م، در چاپخانه پیروز قم به چاپ رسید (موسوعه، ۱۴۳۰: ۵/۵۰۷).
منبع: بررسی علل گرایش مستبصرین به تشیع در پنجاه سال اخیر؛ اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی
برای مشاهده این کتاب اینجا را کلیک کنید.
مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی). مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی). مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی) مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی). مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی). مستبصرین: رحمت الله مهاجری کردستانی (گلولانی).