مرکز اسلامی انگلیس در سال ۱۳۷۷، با هدف نشر و تبلیغ معارف اسلامی در شهر لندن، تأسیس شده و با برگزاری گردهماییهای علمی و فرهنگی، به تدریج به پایگاهی شیفتگان آموزههای اصیل اسلامی تبدیل یافته است. حجتالاسلام محمدسعید بهمنپور، معاون فرهنگی و آموزشی این مرکز به تشریح وضعیت افراطگرایی در منطقه و راهکاری مقابله با این جریان شوم پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانیم.
تروریستهای افراطی فعال در سوریه، عراق و دیگر کشورها توسط چه کسانی حمایت میشوند؟
به نظر اینجانب تروریستهای افراطی به طور کاملاً آشکارا از جانب کشورهای عربستان سعودی، قطر، رژیم اشغالگر صهیونیستی و بسیاری از کشورهای غربی که خواهان حذف بشار اسد از قدرت هستند، مورد حمایت قرار میگیرند. آنها با ایدئولوژی خاص خود و درک بسیار سطحی از اسلام، جوانان مسلمان را تحت عنوان جهاد، به جنگ در این کشورها اعزام میکنند.
کشورهای غربی چه نقشی در گسترش افراطگرایی در خاورمیانه ایفا میکنند؟
به اعتقاد بنده این واقعیتی بسیار واضح است که کشورهای غربی در پس این افراطگرایی گسترده حضوری فعال دارند، البته کشورهای غربی نیز این مسئله را پنهان نکرده و با حمایت آشکارا از گروههای جهادی، از آنان بهعنوان شرکای خود در سوریه یاد میکنند. کشورهای غربی بارها اعلام کردهاند که تنها از گروههای میانهرو حمایت خواهند کرد، در حالی که خود میدانند که نمیتوان این گروهها را از یکدیگر مورد تفکیک قرار داد.
در واقع کاملا آشکار است که دولتهای غربی با تسهیل آموزشهای نظامی تروریستها در سوریه، از هیچگونه کمک و حمایتی نسبت به آنها دریغ نکرده و پشتیبانیهای نظامی و مالی در اختیار آنها قرار میدهند. بنابراین به اعتقاد بنده، نگرانیهای کشورهای غربی از بازگشت تروریستهای فرستاده شده به سوریه مسئلهای غیر قابل انکار است که این کشورها بهزودی با آن مواجه خواهند شد.
افراطگرایان بهطور مشخص چه اهدافی را دنبال میکنند؟
البته افراطگرایی برای افراد مختلف دارای تعاریف متفاوتی است؛ گرچه افرادی آن را ایدئولوژی تکفیری تعریف کردهاند، اما افراطگرایی را میتوان به عنوان درکی بسیار سطحی و دو سویه از متن و محتوای اسلام تعریف کرد که یک ایدئولوژی خاص را ترویج میکند و در مناطقی از جغرافیای جهان اسلام که کمتر توسعه یافتهاند، رواج پیدا کرده است.
آنچه که افراطگرایان امروزه به دنبال آن هستند، استقرار همان درک سطحی خود از اسلام در جامعه است، البته میدانیم که این نگرش در هیچ کجای جهان دوام یافتنی نیست، همانطور که این مسئله توسط طالبان در افغانستان ادامه نیافت. این درکی بسیار محدود، کوتهبینانه و تنگنظرانه از اسلام است که افراطگرایان بهناحق از آن بهعنوان اسلام اصیل و ناب یاد میکنند. امروزه هر مسلمان آگاهی میتواند نادرستی این درک و ماهیت جبری آن را تشخیص دهد.
آیا افراطگرایان تنها تهدیدی برای جهان اسلام محسوب میشوند؟
امروزه اغلب گروههای افراطی تحت حمایت غرب بوده و با بسیاری ازکشورهای غربی پیمان اخوت بستهاند، در حالی که خود براین باور و تلاشاند که به عنوان گروه های مستقل مسلمان شناخته شوند، گرچه به نظر میرسد که آنها تا حدودی موفق به این امر شده باشند، اما آنچه گروه بوکوحرام تحت عنوان ایدئولوژی سلفی در کشور نیجریه انجام میدهد، کاملا قابل مشاهده است. جالبتر که بسیاری از اعضای این گروه حتی مسلمان هم نبوده و تنها برای پشتیبانیهای نظامی و کمک به تغییر قدرت به خدمت گرفته شدهاند.
به نظر بنده، تاریخچه کوتهفکری غرب در این زمینه قابل توجه است، در حالی که در بلندمدت تمام مردم جهان عواقب آن را مشاهده کرده یا خواهند کرد. بهعنوان مثال در حادثه ۱۱ سپتامبر مشاهده شد که این ایدئولوژی مسبب کشتهشدن چه تعداد افراد بیگناه میشود. این ایدئولوژی با کوتهبینی در سیاستگذاریها و بیفکری کشورهای غربی و رژیم اشغالگر صهیونیستی قطعاً ظهوری دوباره خواهد داشت و برای همه آنها نیز مشکلآفرین خواهد شد.
البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که افراطگرایی خود افراطگرایی دیگری میآفریند، امروزه شاهد آن هستیم که افراطگرایی در کشورهای اسلامی منجر به گسترش افراطگرایی در کشورهای غربی نیز شده است. در برخی از انواع نژادپرستی، برخورد با مسلمانان شدت یافته است و قطعا این امر میتواند منجر به شکاف بیشتر بین مردم جهان و ایجاد خطر برای جوامع شود.
چه اقداماتی به منظور مقابله با مسئله افراطگرایی میبایست مد نظر قرار گیرد؟
به اعتقاد بنده، حمایت و پشتیبانی مالی عامل بسیار مهمی است و اگر این حمایت از جانب کشورهای مسلمان و غیر مسلمان متوقف شود، مطمئناً افراطگرایی در بین مسلمانان و مردم جهان جایگاهی نخواهد داشت؛ زیرا اساسا اسلام ماهیتاً در مقابل افراطگرایی ایستاده است و ندای اعتدال و میانهروی سر میدهد. هر آیه از قرآن کریم ندای اعتدال است. بنابراین اگر حمایتهای مالی از افراطگرایی متوقف شود قطعاً مقابله با آن نیز آسانتر خواهد بود.
کشورهای جهان اسلام چه وظایفی برای مقابله با افراطگرایی دارند؟
مقابله با افراطگرایی فرایندی بسیار مشکل است و امروزه کشورهای ثروتمند در جهان اسلام باید راهکارهایی برای برخورد با این مسئله بیابند. متاسفانه علت ریشهای مسئله، این است که کشورهای غنی نفتی در جهان اسلام منافع خود را در گرو تقویت و حمایت از این گروههای افراطی میبینند و این خود، مقابله با افراطگرایی را دشوارتر خواهد کرد.
اما به اعتقاد بنده، وحدت میان مسلمانان میتواند کمک بزرگی برای حفظ اعتدال در ارتباطاتشان باشد؛ زیرا هماکنون به عینه شاهد آن هستیم که گروههای افراطی چه شیعه و چه سنی و چه هر نگرش دیگری، با تأسیس شبکههای ماهوارهای هر لحظه و هر ساعت در طول روز، در جهت نفرتانگیزی فعالیت میکنند. بازگشت میانهروی به این شبکهها امری ضروری است و میبایست هشدارهای لازم به مسلمانان در ارتباط با این شبکهها داده شود.
به طور مشخص نقش رسانههای غربی را در گسترش افراطگرایی چگونه میبینید؟
به نظر بنده افراطگرایی مسئله بسیار مهمی است که در جهان اسلام وجود دارد، اما رسانههای غربی نیز به گسترش آن کمک شایانی کردهاند، آنها کوچکترین فعالیتهای افراطگرایان را تحت پوشش قرار میدهند چرا که رسانههای غربی فقط میخواهند ثابت کنند که اسلام دین خشونت است، آنها تمام نیروی خود را صرف تبلیغات رسانهای کرده و در واقع به نفع افراطگرایی گام برمیدارند، اگر شما افراطگرایی را عمومی کنید و سکویی برای تبلیغ آن فراهم کنید، مطمئنا قویتر خواهد شد. به اعتقاد بنده رسانههای غربی و افراطگرایان دست در دست یکدیگر به افراطگرایی کمک کردهاند، زیرا دادن فرصت تبلیغ، قطعاً به گسترش آن میانجامد.
آیا وحدت شیعه و سنی میتواند در مهار افراطگرایی نقش ایفا کند؟
بله، معتقدم این یکی از نکاتی است که حتماً میبایست مورد توجه قرار گیرد؛ مشکل این است که وهابیت فرقهای منزوی در جهان اهل تسنن است که به قرابت ایدئولوژیکی با اهل تسنن تظاهر میکند ولی در واقع اینگونه نیست؛ این تنها به علت دلارهای نفتی است که مراکز تبلیغاتی اهل تسنن را با ایدئولوژی وهابی تسخیر کردهاند.
به طور کلی مسلمانان و همچنین شیعیان در مقابل این ایدئولوژی ایستادهاند. به اعتقاد بنده شیعه و سنی میبایست تلاش بیشتری در جهت به حاشیه راندن این ایدئولوژی انجام دهند، اگر چه مطمئناً با تزریق پولهای زیاد به افراطگرایی کمک شود.
ثبت دیدگاه