نمونه ای از مکاشفه ها و خواب های واقعی
آیا این امکان وجود دارد که پیامبران و امامان(ع) را بعد از رحلتشان در خواب و یا مکاشفه دید و راهنماییهایی از آنها دریافت کرد؟
پرسش
آیا صحیح است که برخی افراد، معصومین(ع) را در مکاشفه و یا خواب دیده باشند؟
پاسخ اجمالی
ابتدا باید گفت؛ اصل مکاشفه[۱] و یا رؤیای صادقه[۲] حق است، اما نباید هر ادعایی را در این زمینه پذیرفت. در همین راستا گزارشهایی وجود دارد که پیشوایی، پیشوای قبل از خود را در خواب دیده و یا افرادی پیامبر اسلام(ص) و یا دیگر پیشوایان را در خواب دیده و فرمانی از ایشان گرفتهاند و این موضوع به امامی گزارش داده شده و مورد اعتراض امام(ع) قرار نگرفته است:
۱٫ بردهفروشی که حمیده[۳] را برای فروش آورده بود، میگوید شبی پیامبر(ص) خدا را در خواب دید که آن کنیز را از من خریدارى کرد. همچنین امام باقر(ع) از او در مورد علت پاک بودن او پرسید، گفت من باکره هستم و دست مردى به من نرسیده است. من صاحبی داشتم که هر وقت میخواست نزدیک من بیاید، مرد خوش صورتى مىآمد و او را از نزدیک شدن به من مانع میشد. من آن مرد نیکو صورت را مىدیدم، ولى صاحب من او را نمیدید.[۴]
۲٫ امام کاظم(ع) میفرمایند: شبی پیامبر(ص) را در خواب دیدم که چندین بار به من فرمود: تو مظلومانه به زندان میروی.[۵]
۳٫ ابن عباس میگوید: رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که شیشهاى پر از خون به دست دارد. از ایشان پرسیدم این چه خونى است؟ آنحضرت(ص) به من فرمود: این خون حسین(ع) و اصحاب او است.[۶]
۴٫ جندل بن جناده که از یهودیان خیبر بود به پیامبر(ص) گفت شب گذشته حضرت موسى(ع) را در خواب دیدم که به من فرمود: اى جندل! به دست محمد(ص) اسلام بیاور و به اوصیاى او توسل بجو.[۷]
و ….
البته این نکته قابل ذکر است که چنین مکاشفات و خوابهایی بیشتر جنبه خصوصی دارند تا جنبه عمومی. و به عبارتی میتوانند در هدایت فردی انسانها مؤثر باشند، اما نمیتوان تنها با استناد به یک خواب و یا مکاشفه، حکمی فقهی صادر نموده و یا رویکردی اجتماعی را توصیه کرد.
[۱]. ر. ک: «انواع مکاشفه»، ۱۳۰۳۵؛ «خواب مجلسی اول درباره صحیفه سجادیه»، ۱۰۵۵۶۷٫
[۲]. ر. ک: «تعبیر خواب از سوی ائمه(ع)»، ۵۱۶۲۴؛ «معجزه حضرت یوسف و تعبیر خواب»، ۳۲۰۰؛ «تعبیر خواب»، ۵۲۱۲٫
[۳]. ر. ک: «شخصیت حمیده، همسر امام صادق(ع)»، ۱۰۲۹۶۰؛ «پاکدامنی حمیده، مادر امام کاظم(ع)»، ۱۰۰۰۴۰٫
[۴]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه للإمام علی بن أبی طالب، ص ۱۸۹ – ۱۹۰، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
[۵]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۴۲۴، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
[۶]. ابن طاووس، على بن موسى، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، محقق، مصحح، مؤسسه صاحب الأمر اصفهان، ص ۳۳۴، قم، مؤسسه صاحب الأمر( عجل الله تعالى فرجه الشریف)، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
[۷]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الاثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص ۵۷، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.