نهم جمادی الاول
۱- کشته شدن علی بن محمّد تِهامی (۴۱۶ هجری قمری)
۲- شهادت شمس الدین محمد بن حامد مکی عاملی “شهید اول” (۷۸۶ هجری قمری)
۳- تولد میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی (۱۲۶۶ هجری قمری)
۴- رحلت “سیدابوتراب خوانساری” فقیه اصولی(۱۳۴۶ هجری قمری)
۵- رحلت فقیه بزرگوار آیت الله “سیداحمد میرخانی” (۱۴۱۴ هجری قمری)
۶- ارتحال فقیه جلیل آیتالله “حیدرعلی محقق” (۱۴۲۱ هجری قمری)
—
۱- کشته شدن علی بن محمّد تِهامی (۴۱۶ هجری قمری)
علی بن محمد تِهامی، کنیهاش ابوالحسن، شاعر عرب در قرن پنجم بود. محل تولد و نشو و نمای وی یمن بود، گرچه به تِهامه، یکی از نامهای مکه یا کوهها و شهرهای بین حجاز و اطراف یمن، منسوب است. او به شهرهای بسیاری سفر کرد و سرانجام در سفرش به رَمْلَه فلسطین، خطیب آنجا شد و در همین شهر تشکیل خانواده داد.
حرّعاملی تهامی را شاعر شیعی معرفی کرده است.ذهبی او را معتزلی دانسته، اما تأکید کرده که مردم او را عَلَوی میدانند.
تهامی مردی متقی و پرهیزگار بود تا بدانجا که در استنساخ اشعار بُحْتُری چون به ابیاتی میرسید که وی به هجو کسی پرداخته بود، از نوشتن آن امتناع میکرد و میگفت که با خط خود بدی مردم را نمینویسم.
تازگی تعابیر، روانی بیان و شمول مطالب از ویژگیهای شعر اوست. بیشتر اشعار او در مدح امیران و اعیان شهرهایی بود که به آنها وارد میشد. از جمله ممدوحان او صاحب بن عبّاد و قاضی محمد بن سلامه قُضاعی بودهاند. تهامی قصایدی نیز در مدح اهل بیت (علیهم السلام) دارد.
تهامی در سال ۴۱۶ ه.ق در زمان استیلای فاطمیان بر مصر، مخفیانه به آنجا رفت. وی حامل نامههایی از جانب حَسان بن مُفَرَّج امیر رمله، برای بنی قُرّه بود، اما به سبب خیانت بعضی دوستانش، رجال حکومتی مصر مطّلع شدند و او را در بیست وششم ربیع الثانی همان سال در زندان خزانه البنود قاهره حبس کردند و در نهم جمادی الاولی مخفیانه در زندان به قتل رساندند.
—
۲- شهادت شمس الدین محمد بن حامد مکی عاملی “شهید اول” (۷۸۶ هجری قمری)
شهید اول در سال ۷۳۴ ه.ق در جزّین، از روستاهای جبل عامل در لبنان متولد شد. پدر وی جمال الدین مکی بود.
بنا بر آن چه در منابع آمده وی به «ابن مکی »، «امام الفقیه»، «شهید» یا «شهید اول» شهرت دارد.
خاندان شهید اول همگی اهل فضل و علم و از دانشمندان عصر خویش بودند. شهید سه پسر به نامهای شیخ رضی الدین، شیخ ضیاءالدین و شیخ جمال الدین داشت که هر سه از علما و فقها بودهاند. امّ علی همسر شهید اول از فقها و مروج معارف اهل بیت(علیهم السلام) بود. امّ حسن دختر شهید اول که فاطمه نام داشت، از دانشمندان جبل عامل بود که به وی «ست المشایخ» لقب دادهاند.
شهید اول شاگرد فخرالمحققین (فرزند علامه حلی) بوده است. یکی از کتابهای معروف او در فقه «اللمعه الدمشقیه» نام دارد که در مدت کوتاهی تألیف کرده و دو سده بعد، فقیهی بزرگ این کتاب را شرح کرد که او نیز سرنوشتی مانند مؤلف را پیدا کرد و به شهادت رسید و «شهید ثانی» لقب گرفت. همه کتابهای شهید اول از آثار ارزشمند فقهی محسوب میشوند.
در میان فقهای شیعه، کتابهای این سه شخصیت یعنی محقق حلی، علامه حلی و شهید اول که در سدههای هفتم و هشتم میزیستهاند، به صورت متون فقهی درآمده و دیگران بر آنها شرح و حاشیه نوشتهاند و این امر تا آن زمان بینظیر بوده و فقط در یک سده گذشته، دو کتاب از کتابهای شیخ مرتضی انصاری که در حدود ۱۴۰ سال از وفاتش میگذرد، چنین وضعی داشته است.
به جز فخرالمحققین، شهیداول از اساتیدی همچون: نجم الدین جعفر بن نما حلی، سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی و شیخ قطب الدین محمد بویهی رازی، شارح شمسیه بهره بُرد.
شهیداول شاگردانی نیز مانند: شیخ محمد، شیخ علی و شیخ حسن پسران شهید، ام علی و ست المشایخ همسر و دختر شهید، فاضل مقداد، شیخ حسن بن سلیمان حلی و سید ابوطالب احمد بن قاسم بن زهره تربیت کرد.
اللمعه الدمشقیه، القواعد و الفوائد، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، غایه المراد فی شرح الارشاد، شرح اربعین حدیثاً و کتاب المزار از جمله تالیفات اوست.
شهید اول در روز پنج شنبه ۹ جمادیالاول ۷۸۶ ه.ق در عهد سلطنت برقوق، با فتوای قاضی برهان الدین مالکی و عباد بن جماعهٔ شافعی، پس از تحمل یک سال زندان در قلعهٔ شام به شهادت رسید. شیخ حر عاملی درباره چگونگی شهادت وی مینویسد: شهید اول را با شمشیر کشتند، بعد به دار آویختند، سپس سنگسار کردند و جنازهاش را سوزاندند.
—
۳- تولد میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی (۱۲۶۶ هجری قمری)
در ۹ جمادی الاولی ۱۲۶۶ ه.ق میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی-که تخلصش حبیب و در خراسان معروف به «آقا» بود- در مشهد به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدهاشم مجتهد نوه میرزا مهدی مجتهد معروف به شهید رابع بود.
پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، فقه و اصول را نزد میرزا نصرالله مجتهد فانی، شوهر خواهرش که از مجتهدان و مدرسان بزرگ و مشهور خراسان بود، آموخت. هوش سرشار و حافظه قدرتمند وی هنگام نوجوانی و تحصیل زبانزد بود. سپس برای ادامه تحصیل به نجف رفت و در حدود سال ۱۲۹۵ ه.ق به سامرا به حلقه درس میرزای شیرازی پیوست.
اقامت میرزا حبیب الله در عتبات عالیات حدود ۴ سال طول کشید که در این میان همسر دوم اختیار کرد، به سفر حج رفت و در بازگشت به عراق، علاوه بر میرزای شیرازی از محضر میرزا حبیب الله رشتی و فاضل دربندی بهره برد و پس از نیل به درجه اجتهاد و دریافت تصدیق اجتهاد از میرزای شیرازی در حدود ۱۲۹۸ ه.ق به مشهد بازگشت.
مردم مشهد استقبال زیادی از میرزا حبیب کردند و مسئولیت مسائل شرعی که در خاندان حبیب سابقه داشت، به وی سپرده شد. حدود ۱۵ سال به ریاست روحانی مردم مشهد که اموری از قبیل قضا، تدریس، امامت جماعت، موعظه و سخنرانی بود پرداخت. حُسن رفتار، درایت و شهامت وی در انجام وظایف دینی حتی زبانزد نسلهای پس از وی در خراسان بود.
میرزا حبیب در حدود سالهای ۱۳۱۵ ه.ق تا ۱۳۱۶ ه.ق در بحرآباد با عارفی به نام سید ابوالقاسم درگزی دیدار کرد. پس از این آشنایی، او مسئولیت امور شرعی را رها کرد و به جز مواقعی خاص که برای موعظه مردم به مشهد میآمد، کنج عزلت گزید و حدود ۱۰ سال در روستاهای اطراف مشهد به خصوص روستای کَنگ به عبادت، ریاضت و تفکر مشغول شد.
میرزا حبیب الله شاعری برجسته و غزلسراست. با اینکه خود در دیوانش تصریح کرده که از اشتهار به شاعری چندان راضی نیست، اما سرآمدِ مجتهدان و دانشمندانی است که در دوره قاجار شعر سرودهاند.
با ظهور انقلاب مشروطه، طرفداران مشروطه در خراسان از وی خواستند که فتوایی در وجوب مشروطه امضا کند. حبیب هم با بیان اینکه سالهاست از فتوا و امضا دست کشیده، حکم صریحی در این مورد نداد و فقط خانه خود را در اختیار انجمن ایالتی مشروطه قرار داد تا به امور مردم در آنجا رسیدگی شود.
با بالا گرفتن اختلافات و تندروی مشروطهخواهان، حبیب تصمیم گرفت به مدینه سفر کند و باقی عمر را در آنجا بگذراند. او در عصر ۲۷ شعبان ۱۳۲۷ ه.ق در ۶۱ سالگی در بحرآباد به طور ناگهانی درگذشت.
مرگ ناگهانی حبیب و حوادثی که پیش از درگذشتش رخ داد، سبب شد که در بین نزدیکانش شایع شود که مشروطهخواهان از بیم آنکه وی در خارج از ایران فتوایی علیه آنان صادر کند، او را مسموم کردهاند.
پیکر میرزا حبیب الله را بعد از فوت او به مشهد آوردند و در حرم امام رضا (علیه السلام) روبه روی ضریح دفن کردند.
—
۴- رحلت “سیدابوتراب خوانساری” فقیه اصولی(۱۳۴۶ هجری قمری)
عبدالعلی فرزند سید جعفر بن محمدمهدی بود، پدرش از نوادگان جعفر بن حسین خوانساری معروف به میر کبیر بود. جد وی سید مهدی از رجالیان بود. نسب خاندان خوانساری به امام کاظم(علیه السلام) میرسد.
لقب عبدالعلی، ضیاءالدین و کنیهاش ابوتراب است. او در سال ۱۲۷۱ ه.ق در خوانسار زاده شد. پدرش در سال ۱۲۸۰ ه.ق درگذشت. پس از آن محمدعلی خوانساری، نویسنده الصراط المستقیم، سرپرستی او را بر عهده گرفت. ابوتراب برای امرار و معاش در زمینهای زراعی که از پدرش به ارث رسیده بود کشاورزی میکرد.
خوانساری قرآن و ادبیات عربی را در خوانسار آموخت. او در سال ۱۲۹۱ ه.ق به اصفهان رفت و به تحصیل علوم دینی ادامه داد. و در سال ۱۲۹۵ ه.ق به نجف رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در حوزه علمیه نجف تدریس میکرد و منصب اِفتا و امام جماعت را نیز بر عهده داشت.
از اساتید وی میتوان از محمدباقر خوانساری صاحب روضات الجنات، میرزا هاشم خوانساری، سید حسین کوه کمرهای، محمدباقر اصفهانی و محمدعلی خوانساری نام بُرد.
خوانساری از محمدعلی خوانساری، لطف الله مازندرانی نجفی و محمد حسین کاظمی اجازه روایت داشت. او شاگردانی از احساء، قطیف، بحرین، جبل عامل، هند و ایران تربیت کرد که سید محمد حجت کوه کمری، سید محسن حکیم، ابوالحسن شعرانی، ابوالقاسم خوانساری ریاضی و ابراهیم کلباسی از جملهٔ آنها هستند.
از ویژگیهای سید ابوتراب خوانساری تبحر در علوم جغرافیا، ریاضیات، هندسه، فقه، اصول و رجال و آشنایی با فقه اهل سنت میباشد.
خوانساری از جوانی نوشتن را آغاز کرد. او بیش از ۴۵ عنوان اثر در علوم مختلف نوشت که سبل الرشاد، قصد السبیل فی احکام المستنبطه من الدلیل، الفقه الاستدلالی، تفسیر القرآن، الفوائد الرجالیه و مصباح الصالحین فی اصول الدین نمونهای از آنهاست.
ابراهیم کلباسی و ابوالقاسم خوانساری ریاضی تقریرات درس رجال او را به نامهای دُرَرُ المقالِ فی علمی الدرایه و الرجال و الفوائد الرجالیه چاپ کردند.
خوانساری قصیدهٔ عام الخوارق را در ۷۰ بیت دربارهٔ معجزات مرقد حضرت علی (علیه السلام) سروده است.
او در سال ۱۳۴۶ ه.ق در نجف درگذشت. سید ابوالحسن اصفهانی بر او نماز گزاد و در وادی السلام به خاک سپرده شد.
—
۵- رحلت فقیه بزرگوار آیت الله “سیداحمد میرخانی” (۱۴۱۴ هجری قمری)
سیداحمدمیرخانی در سال ۱۳۳۵ ه.ق در تهران به دنیا آمد.
پس از طی تحصیلات مقدماتی، به شوق فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه قم شد و از محضر حضرات آیات مرعشی نجفی، سیدمحمد حجت کوهکمرهای و سید محمد تقی خوانساری بهرههای وافر بُرد.
وی پس از ورود آیتالله بروجردی به قم، در جلسه درس ایشان حاضر شد و تا پایان عمر آن عالم بزرگ از بحثهای فقهی و اصولی ایشان استفاده کرد.
وی پس از آن به تهران بازگشت و به اقامه جماعت، اعزام مُبلّغ به اطراف تهران، تألیف و نشر کتب دینی، تأسیس مسجد و حوزه علمیه و ارشاد جوانان اشتغال ورزید.
از آثار قلمی ایشان، آیات الاحکام در ۲ جلد و سیر حدیث در اسلام را میتوان نام برد.
سرانجام این فقیه فرزانه در ۹ جمادی الاول ۱۴۱۴ ه.ق چشم از جهان فروبست و به اجداد طاهرینش پیوست.
—
۶- ارتحال فقیه جلیل آیتالله “حیدرعلی محقق” (۱۴۲۱ هجری قمری)
شیخ حیدرعلی محقق در سال ۱۳۳۶ ه.ق در اصفهان به دنیا آمد و پس از فراگیری خواندن و نوشتن به تحصیل علوم دینی روی آورد.
وی پس از اتمام مقدمات و سطوح حوزه، وارد درس خارج حضرات آیات محمدرضا اصفهانی، سیدعلی نجف آبادی و سید محمد نجف آبادی حاضر شد و بهرههای فراوان برد.
شیخ حیدرعلی سپس به حوزه علمیه قم عزیمت نمود و سالیانی چند از درس استادان شهیری همچون سید صدرالدین صدر، سید محمدحجت کوه کمرهای، سید محمدتقی خوانساری و سید حسین بروجردی استفاده کرد.
محقق پس از آن برای بهرهگیری از مراجع بزرگوار نجف راهی آن سامان گردید و با حضور چهارده ساله در حوزه نجف در حلقه درسی آیات عظام: شیخ محمد کاظم شیرازی، سیدجمال الدین گلپایگانی و سیدمحمود شاهرودی، بُنیه علمی خویش را استوار ساخت.
این عالم بزرگوار سپس به زادگاهش بازگشت و به تدریس، وعظ و ارشاد و اقامه جماعت پرداخت. وی در مدرسه نیم آورد اصفهان، در حجرهای ساده و بیپیرایه، سالیان فراوان به تدریس سطوح عالی حوزه اشتغال داشت و طلاب فاضلی پرورش داد.
همچنین از او، آثاری همچون تقریرات درس فقه آیتاللَّه محمدرضا اصفهانی و تقریرات درس اصول آیتاللَّه سید محمد نجف آبادی برجای مانده است.
این عالم ربانی سرانجام در جمادیالاول ۱۴۲۱ ه.ق بدرود حیات گفت و در جوار مرقد صاحب بن عباد در اصفهان به خاک سپرده شد.