وهابیت و تهمت تحریف قرآن به شیعه/ رد شبهه یکی بودن مصحف فاطمه(س) با قرآن

 یکی از تهمت های قدیمی و بزرگ، که غالباً توسط مبلغین وهابیت به شیعیان وارد شده است، تهمت تحریف قرآن است. گاه توسط آنها ادعا می شود که شیعه معتقد است که بعضی از آیات قرآن حذف شده است و چون شیعه قائل به کم شدن قرآن است کافر است لذا ریختن خون شیعیان مباح است. این در حالی است که قرن‏ها بر شیعه گذشته است و هزاران فقیه، مفسر، متکلم و شیعى ظهور کرده ‏اند و در گفتار و رفتار بر سلامت و حقانیت و اصالت کتاب اللّه‏ موجود در دست مردم، صحه گذشته ‏اند.

اخیراً نیز مدیر اوقاف مکه ادعا نموده است که در سفر حج امسال از برخی شیعیان ایرانی تعدادی قرآن تحریف شده ضبط گردیده است. به نظر می رسد که در برابر این دست از ادعاهای واهی موضع گیری قاطعی از جانب مسئولین حکومتی لازم است. علاوه بر آن لازم است تا از سوی علمای دینی نسبت به رد این تهمت ها و پاسخ به شبهات اقدامات لازم صورت گیرد. همچنین گسترش فضای گفتگو بین فرق اسلامی نیز می تواند از دامنه این سوءتفاهمات بکاهد.

وهابیت با امکانات تبلیغاتی در کشورهایی همچون عربستان سعودی این تهمت را بر شیعه می زنند که شیعه به قرآنی غیر از این قرآن معتقد است در حالی که باید گفت، اسناد تحریف قرآن به شیعه تهمت بزرگ و غیر منصفانه ‏اى است و علمای بزرگ شیعه هرگز قائل به تحریف قرآن نبوده و نیستند.

آنچه در آثار علمای شیعه دیده می‌شود اصراری عجیب بر تحریف ناپذیری قرآن است چنانکه شیخ صدوق (ره) می‌گوید: «اعتقاد ما (شیعیان) این است که قرآنی که خدای متعال بر پیامبرش محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل فرموده همین قرآنی است که بین دو جلد در دست مردم است و بیش از این نیست و هرکس به ما (شیعیان) نسبت دهد که ما قرآن را بیش از آن می‌دانیم دروغگوست.».

تهمت خائن بودن جبرئیل در نزد شیعه

البته این دست از تهمت ها صرفاً به تهمت تحریف قرآن توسط شیعیان محدود نمی شود. یکی دیگر از تهمتهای وهابیون به شیعه این است که می گویند شیعیان بعد از سلام نماز، سه مرتبه دست ها را بلند می کنند و می گویند «خان الامین[جبرئیل امین خیانت کرد]» منظور از این تهمت واهی این است که شیعه معتقد است رسول خدا و جعفر و علی در کوه حرا بودند. جبرئیل از طرف خدا مامور شد نبوت را به علی برساند ولی خیانت کرد و به پیامبر رساند!

از زمان هاى گذشته شیعه را متهم نموده اند که معتقد است جبرئیل در جریان وحی خیانت کرده و به جاى آن که رسالت را به على بن ابى طالب ابلاغ کند آن را بر رسول خدا صلى الله علیه وآله  ابلاغ نموده  است. از این رو بعد از سلام نمازشان سه بار دست خود را بالا می برند و می گویند: (خان الامین)!

البته این اتهام تنها از سوی برخی از وهابیون ناآگاه اشاعه پیدا نکرده بلکه متأسفانه در برخی از کتب علمای اهل سنت از جمله کتب ابن عربی نیز این اتهام به نحوی بیان شده است و این مطالب بی اساس وسیله ای برای گروه سیاسی وهابی برای پیشبرد اهداف جنایتکارانه شان گردیده است.

آیت‌الله مکارم شیرازی ۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ در جمع اساتید و محصلان ‏موسسه تخصصی حوزوی مذاهب اسلامی با بیان اینکه قرآن کلامی الهی است، به دروغ و تهمت به شیعیان در برخی کتاب‌هایی که حتی توسط علمای سایر مذاهب ‏نوشته می‌شود، اشاره کرد و گفت: آنها مسائلی را بیان می‌کنند که بسیار مضحک بوده و انسان را به وحشت و تعجب ‏می‌اندازد.‏ امروز بازار تهمت و دروغ نسبت به مذاهب اسلامی به ویژه ‏تشیع داغ ‏شده است، بنابراین باید با دادن آگاهی، ناآگاهان را مطلع ساخت تا همه بدانند که شیعیان، قائل به ‏تحریف قرآن، اولویت برای ائمه اطهار(ع) و مسائلی از این دست نیستند.‏

این مرجع تقلید با تأکید بر اینکه پیروان سایر مذاهب باید سئوالات خود در مورد تشیع را از ‏مراجع تقلید شیعه بپرسند؛ نه دشمنان اسلام و تشیع، گفت: به همین دلیل و پس از مشاهده مطالبی ‏که علیه مکتب اهل بیت(ع) منتشر می‌شد، حدود ۸۰ عنوان کتاب را با عنوان عقاید ما تدوین و منتشر ‏کردیم.‏

رد شبهه یکی بودن مصحف فاطمه(س) با قرآن

یکی دیگر از تهمتهای بی اساس از سوی وهابیت به شیعه این است که می گویند:«… شیعه مصحف فاطمه را قرآن می داند و این قرآن جاری در میان مسلمین را تحریف شده می دانند!» در حالیکه این مسئله یک اتهام بسیار عجیب است چرا که به سهولت می توان بی اساس بودن این اتهام را با حضور در جوامع شیعی جهان اثبات کرد چرا که همواره همین قرآن موجود در بلاد شیعه منتشر و هر روز مورد قرائت شیعیان قرار می گیرد.

به نظر می رسد واژه مصحف بهانه ای برای طرح این شبهه از جانب وهابیت شده است. باید توضیح داد که هر نوشته ای را که بین دو جلد جمع آوری شده باشد، مصحف می نامند، از این رو به هر کتابی می توان مصحف گفت. در صدر اسلام به قرآن نیز مصحف گفته می شد. در منابع اسلامی از کتبی یاد شده که اختصاص به معصومان (ع) داشته است و آنان از محتوای آن کتب باخبر بوده اند؛ مانند مصحف علی (ع) و مصحف فاطمه(س). مرحوم علامه عسکری با رد این اتهام در این باره می نویسد: «برخی نویسندگان اهل سنت تهمت دیگری به مدافعان مکتب اهل بیت می زنند و می گویند که آنان قرآن دیگری دارند به نام مصحف فاطمه؛ زیرا نام کتاب فاطمه مصحف است و برخی از مسلمانان در صدر اسلام قرآن را مصحف می نامیدند.»

با مطالعه روایات در می یابیم که از دیدگاه مذهب اثنی عشری مصحف حضرت زهرا(س) به عنوان یک نشانه امامت به توارث از امامی به امام دیگر منتقل شده است و هم اکنون در نزد حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) است و شیعیان دسترسی بدان ندارند ضمن اینکه بر اساس روایات اسلامی در مصحف حضرت فاطمه(س) به موضوعاتی چون خبر حوادث آینده، وصیت حضرت فاطمه (س)، نام تمام فرمانروایانی که تا قیام قیامت به حکومت خواهند رسید، خبر دادن از فرزندان حضرت زهرا، گزارش احوال پیامبر و جایگاه او پس از وفاتش به زهرا (س) وجود دارد و یک آیه از قرآن وجود ندارد چراکه در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم : «به خدا قسم مصحف فاطمه نزد ما است و در آن یک آیه قرآن هم وجود ندارد». 

اخیرا یک روزنامه نگار مصری که تازه به ایران سفر کرده است در یادداشتی تحت عنوان "در جستجوی قرآن فاطمه در ایران" که در روزنامه الاهرام مصر منتشر شده است این گونه نوشته است:

"قبل از این گفته می شد که شیعیان قرآن تحریف شده ای به نام "قرآن فاطمه" دارند. به هنگام ورود به تهران، تعدادی قرآن در گوشه نمازخانه ای در فرودگاه تهران، توجه من را به خود جلب کرد. یکی از این قرآن ها را به دست گرفتم و تلاش کردم تا درباره قرآن تحریف شده شیعیان به نام "قرآن فاطمه" بررسی کنم. پیش بینی می کردم قرآن را باز کنم و همانگونه که گفته می شود برخی از سوره ها حذف شده باشند و سوره جدیدی به نام "ولایت" اضافه شده باشد که حقانیت علی بن ابیطالب در خلافت مسلمین پس از درگذشت پیامبر اسلام را ثابت کند. یا اینکه در آیه های مشخصی، جای برخی کلمات و در برخی سوره ها، جای بعضی آیه ها عوض شده باشد(!) اما چنین چیزی نیافتم."

مفاتیح الجنان را قرآن شیعیان معرفی می کردند

«‌سیتی‌ورده الجنه» اهل اندونزی که از وهابیت روی گردانده و شیعه شده است می گوید: "وهابی‌ها در جلساتشان می‌گفتند که قرآن شیعیان با مسلمانان دیگر فرق دارد. یک‌بار در یک سخنرانی کتاب «مفاتیح‌الجنان» را نشان ‌دادند و گفتند این قرآن شیعیان است." این شبهه نیز شاید از آن جهت شکل گرفته باشد که گاه ادعیه را با عنوان "قرآن صاعد" خطاب می کنند در واقع در ادبیات اسلامی مراد از قرآن صاعد دعا است. حضرت امام خمینی ره در این زمینه فرموده اند: "بعض از مشایخ ما می فرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا می رود، این قرآن صاعد است». یعنی دعا دست انسان را می گیرد و می بردش به بالا، آن بالایی که من و شما نمی توانیم بفهمیم، آنها که اهلش هستند می فهمند.

به نظر می رسد این دست از تهمت ها و شایعه پراکنی ها با اهداف سیاسی و استعماری و در راستای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان امت اسلامی دامن زده می شود و لازم است برای رفع این شبهات فضای گفتگو میان فرق اسلامی هرچه بیشتر گسترش یابد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.