ویژگى هاى شخصیت پیامبر(ص) در کلام امیرمؤمنان(ع)
[او] دفع کننده لشگرهاى باطل و درهم کوبنده شوکت گمراهان است؛ آن گونه که بار سنگین رسالت را بر دوش کشید و به فرمانت، قیام کرد و به سرعت، در راه خشنودى تو گام برداشت؛ حتى یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذیرش و گرفتن وحى، نیرومند بود؛ حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود و در اجراى فرمانت، تلاش کرد؛ تا آن جا که نور حق را آشکار و راه را براى جاهلان، روشن ساخت و دلهایى که در فتنه و گناه فرو رفته بودند، هدایت شدند.[او] پرچمهاى حق را برافراشت و احکام نورانى را برپا کرد؛ پس او، پیامبر امین و مورد اعتماد و گنجینهدار علم نهان تو و شاهد روز رستاخیز و برانگیخته تو براى بیان حقایق و فرستاده تو به سوى مردم است.۱قرارگاه پیامبر صلىاللهعلیهوآله، بهترین قرارگاه و محل پرورش او، شریفترین پایگاه است. در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت، رشد کرد؛ دلهاى نیکوکاران، شیفته او شد و توجه دیدهها، به سوى او گشت.خدا به برکت وجود او، کینهها را دفن و آتش دشمنىها را خاموش کرد. با او میان دلها، الفت و مهربانى ایجاد کرد و نزدیکانى را از هم دور ساخت. انسانهاى خوار و ذلیل و محروم، در پرتو او، عزت یافتند و عزیزانى خودسر، ذلیل شدند. گفتار او، روشنگر و سکوت او، زبانى دیگر بود.۲همانا خداوند، حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله را در روزگارانى مبعوث فرمود که عرب، کتابى نخوانده، ادعاى وحى و پیامبرى نداشت. پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله با یارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات کشاند و پیش از آن که مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگارى رساند؛ با خستگان، مدارا کرد و شکستهحالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت کرد؛ جز آنان که راه گمراهى پیمودند و در آنان، خیرى نبود.۳خداوند، محمد صلىاللهعلیهوآله را برانگیخت؛ گواهى دهنده، بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پیامبرى که در دوران خردسالى، بهترین آفریدگان و در سن پیرى، نجیبترین و بزرگوارترین مردم بود؛ اخلاقش از همه پاکان، پاکتر و باران کرمش، از هر چیزى بادوامتر بود.۴خداوند با دست پیامبر صلىاللهعلیهوآله، شعلهاى از نور براى طالبان آن برافروخت و بر سر راه گمشدگان، چراغى پرفروغ قرار داد.خداوندا! پیامبر صلىاللهعلیهوآله، امین و مورد اطمینان تو و گواه روز قیامت است؛ نعمتى است که برانگیختهاى و رحمتى است که به حق فرستادهاى.خداوندا! بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده و از احسان و کرم خود، فراوان به او ببخش.خدایا! بناى دین او را از آن چه دیگران برآوردهاند، عالىتر قرار ده؛ او را بر سر خان کرمت، گرامىتر دار و بر شرافت مقام او در نزد خود بیفزا و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما و بلندى مقام و فضیلت او را بىمانند گردان و ما را از یاران او محشور فرما؛ چنان که نه زیانکار باشیم و نه پشیمان؛ نه دور از راه حق باشیم و نه شکننده پیمان؛ نه گمراه باشیم و نه گمراهکننده بندگان؛ نه فریب هواى نفس بخوریم و نه وسوسه شیطان.۵پس به پیامبر پاکیزه و پاکتان، اقتدا کنید که راه و رسم او، الگویى براى الگوطلبان و مایه فخر و بزرگى براى کسى است که خواهان بزرگوارى باشد و محبوبترین بنده نزد خدا، کسى است که از پیامبرش پیروى کند و گام بر جایگاه قدم او نهد.پیامبر صلىاللهعلیهوآله، از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست؛ دو پهلویش از تمام مردم، فرورفتهتر و شکمش، از همه خالىتر بود؛ دنیا را به او نشان دادند؛ اما نپذیرفت و چون دانست که خدا چیزى را دشمن مىدارد، آن را دشمن داشت. چیزى را که خدا خوار شمرد، او خوار انگاشت و چیزى را که خدا کوچک شمرد، او کوچک و ناچیز دانست.همان پیامبر صلىاللهعلیهوآله، بر روى زمین مىنشست و غذا مىخورد و چون برده، ساده مىنشست و با دست خود، کفشش را وصله مىزد؛ جامه خود را با دست خود مىدوخت و بر الاغ برهنه مىنشست و دیگرى را پشت سر خود سوار مىکرد.پردهاى بر در خانه او آویخته شده بود که نقش و تصویر در آن بود؛ به یکى از همسرانش فرمود: «این پرده را از برابر چشمان من دور کن» و همواره دوست داشت تا جاذبههاى دنیا از چشمانش پنهان بماند و از آن، لباس زیبایى تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمى خود نداند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد؛ پس یاد دنیا را از جان خود بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است کسى که چیزى را دشمن دارد، خوش ندارد که به آن بنگرد یا نام آن، نزد او بر زبان آورده شود.در زندگانى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله، براى شما نشانههایى است که شما را به زشتىها و عیبهاى دنیا، راهنمایى مىکند؛ زیرا پیامبر، با نزدیکان خود، گرسنه به سر مىبرد و با آن که مقام و منزلت بزرگى داشت، زینتهاى دنیا از دیده او، دور ماند؛ پس پیروىکننده، باید از پیامبر صلىاللهعلیهوآله، پیروى کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جاى قدم او بگذارد وگرنه از هلاکت، ایمن نمىباشد که همانا خداوند، محمد صلىاللهعلیهوآله را نشانه قیامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد. او با شکمى گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان، وارد آخرت شد؛ سنگى بر سنگى نگذاشت تا جهان را ترک کرد و دعوت پروردگارش را پذیرفت.وه! چه بزرگ است منتى که خدا با بعثت پیامبر صلىاللهعلیهوآله بر ما نهاده و چنین نعمت بزرگى به ما عطا فرموده؛ رهبر پیشتازى که باید او را پیروى کنیم و پیشوایى که باید راه او را تداوم بخشیم.۶خداوند، پیامبرش را با نورى درخشان و برهانى آشکار و راهى روشن و کتابى هدایتگر، برانگیخت. خانواده او، نیکوترین خانواده و درخت وجودش، از بهترین درختان است که شاخههاى آن، راست و میوههاى آن، سر به زیر و در دسترس همگان است. زادگاه او مکه و هجرت او به مدینه پاک و پاکیزه است که در آن جا، نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسید. خداوند او را با برهانى کامل و کافى (قرآن) و پندهاى شفابخش و دعوتى جبران کننده فرستاد؛ با فرستادن پیامبر صلىاللهعلیهوآله، شریعتهاى ناشناخته را شناساند و ریشه بدعتهاى راه یافته در ادیان آسمانى را قطع کرد و احکام و مقررات الهى را بیان فرمود.۷پی نوشت:۱٫ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه ۷۲٫۲٫ همان، خطبه ۹۶٫۳٫ همان، خطبه ۱۰۴٫۴٫ همان، خطبه ۱۰۵٫۵٫ همان، خطبه ۱۰۶٫۶٫ همان، خطبه ۱۶۰٫۷٫ همان، خطبه ۱۶۱٫