ترکیه و ایران دو قدرت مهم در خاورمیانه به شمار میروند که واشنگتن برای ایجاد توازن به آنها متکی است. اما آیا واشنگتن میتواند منافع کاملاً متضاد ایرانیها و ترکها در سوریه را تا حدی بر هم منطبق کند که جنگ داخلی پایان یافته و توافقی بر اساس تقسیم قدرت در دمشق شکل گیرد؟
اندیشکده استراتفور در یادداشتی با اشاره به دو توافق ایالات متحده با ایران و ترکیه، به نقش این دو کشور در حفظ توازن منطقه پرداخته و مینویسد: در ماه گذشته، دو توافق مهم در خاورمیانه به نتیجه رسید؛ توافق بین ایالات متحده و ایران برای مهار هستهای تهران و توافق بین ایالات متحده و ترکیه که امکان میدهد آنکارا در ازای اعطای اجازه دسترسی به آمریکا در پایگاه هوایی اینجرلیک، در شمال سوریه منطقه حائل ایجاد کند.
• آیا توافق با ایران و ترکیه زمینهساز حل بحران سوریه خواهد بود؟•
هر دوی این مذاکرات به موازات هم صورت گرفت، اما ترتیب آنها مهم و سرنوشتساز بود. ترکیه و ایران دو قدرت مهم در خاورمیانه به شمار میروند که واشنگتن برای ایجاد توازن به آنها متکی است. اگر دولت ایالات متحده ابتدا با ایران به توافق دست نمییافت، نمیتوانست اقدام به توافقی کند که مداخله ترکیه در شمال سوریه را امکانپذیر ساخته و کمک بزرگی به شورشیان سوریه در برابر همپیمان ایران در دمشق خواهد بود. اکنون که واشنگتن و تهران در مسیر عادیسازی روابط خود قرار گرفتهاند، ایالات متحده میتواند به شرکای سنی خود در منطقه رسیدگی کند. بنابراین به چالش واقعی رسیدهایم. ایالات متحده صفحه شطرنج را برای ایران و ترکیه چیده است. اما آیا واشنگتن میتواند منافع کاملاً متضاد ایرانیها و ترکها در سوریه را تا حدی بر هم منطبق کند که جنگ داخلی پایان یافته و توافقی بر اساس تقسیم قدرت در دمشق شکل گیرد؟ این هدفِ هفتهها و ماههای پیشرو خواهد بود، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا به نتایجی که در پی آن است دست یابد.
• اهداف ترکیه از دخالت نظامی در شمال سوریه•
نخستین سؤال مهمی که مطرح میشود این است که آیا ایالات متحده میتواند بلندپروازیهای ترکها را تحت کنترل بگیرد؟ ترکیه از درگیر کردن نیروی نظامی در حال رشد خود در شمال سوریه سه هدف را دنبال میکند. فوریترین هدف آن حفاظت از ترکیه در برابر تهدید جهادیهای قانونی است. دومین هدف، کنترل نظامی مستقیم بر خودمختاری کردهاست. و سومین هدف، مستقر کردن عوامل نیابتی شورشی ترکها و همپیمانان سیاسی آنها برای از میان برداشتن رئیس جمهور بشار اسد و ایجاد یک دولت جدید در سوریه است. ایالات متحده به وضوح در مورد هدف اول همکاری میکند. دومین هدف، با توجه به اینکه نیروهای کرد هنوز سرمایه زمینی مفیدی در جنگ در برابر داعش محسوب میشوند، پیچیدگیهایی را برای آمریکا به وجود میآورد. اما هدف سوم به گونهای است که اوضاع در رابطه با ایران خطرناک خواهد شد.
• مذاکره آمریکا با ایران در خصوص سوریه چه اهدافی را دنبال میکند؟•
مذاکرات آمریکا با ایران در مورد سوریهی پس از اسد بر مسئله حفظ انسجام سازمانی متمرکز خواهد بود- نه تکرار اشتباه عراق در از بین بردن ارتش و ایجاد یک چرخش فرقهای ۱۸۰ درجه. حفظ نهادهای سوریه، اطمینان از یک جایگاه پرقدرت برای علویان و دیگر اقلیتها را در توافق بر سر تقسیم قدرت در پی خواهد داشت. اینکه چه میزان قدرت با سنیها به اشتراک گذاشته شود، موضوعی حل نشده است که واشنگتن مذاکرات سختی را در این خصوص با ایران خواهد داشت. ایران نیز راههای دیگری برای کنترل بلندپروازیهای ترکیه در سوریه خواهد یافت، از جمله بهرهگیری از احیای دشمنی بین ترکها و کردها برای تقویت تهدید شبهنظامیان کرد در داخل ترکیه.
• موضع عربستان و دیگر کشورهای عرب منطقه در مورد نقش ایران در سوریه•
و البته ترکیه تنها کشوری نیست که در سوریه که اکثریت جمعیت آن را سنیها تشکیل میدهند منافعی دارد. برای عربستان سعودی، اردن و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس، یک توافق سوری که نفوذ چشمگیر ایران را در دمشق به دنبال داشته باشد، به مراتب کمتر قابل تحمل خواهد بود. از دیدگاه سعودیها، اکنون زمان مصالحه با ایران نیست. ریاض بیشتر ترجیح میدهد در حالی در مورد سوریه وارد مذاکره شود که ایران هنوز از طریق تحریمهای هستهای دچار محدودیت بوده و تهدید نظامی ایالات متحده بر ایران سایه افکنده باشد. تهران در تلاش است از طریق روشهای گوناگون اعلام کند که خواستار روابط سازنده با همسایگان عرب و سنی خود است: دیدار رسمی وزیر خارجه ایران از کشورهای قطر و کویت (که روابطی مشکلسازتر از عربستان سعودی با تهران دارد)، اظهارات عمومی که خواستار همکاری در موضوعات منطقهای است و تماسهای محرمانه با این ادعا که ایران به منظور تسهیل دستیابی به یک تفاهم مشترک از مداخلات نظامی خود در سوریه و عراق عقبنشینی میکند.
• تنشها در روابط ایران و عربستان به کجا خواهد انجامید؟•
اما عربستان سعودی به نیات ایران اعتماد کامل ندارد، به خصوص که ریاض به دلیل فعالیتهای خرابکارانه ایرانیها در شبهجزیره عربستان در آمادهباش کامل است. در بحرین، حمله ۲۸ ژوئیه که پلیس محلی را هدف قرار داده بود، به مراتب پیچیدهتر از حملات دیگری به نظر میرسید که در این کشور کوچک واقع در منطقه خلیج فارس روی داده است. ما متوجه شدهایم که ایران در تأمین کمکهای لازم برای گروههای شیعه بحرینی به منظور شدت بخشیدن به حملات پراکنده و سطح پایین آنها به صورت شورشهای جدیتر با محدودیتهایی مواجه است. اگر حمله ۲۸ ژوئیه در بحرین به یک روند تبدیل شود، در حالی که عربستان سعودی در کشور خود هم با جهادیها و هم با مخالفان دست به گریبان است، ایران به عنوان تحریککننده اصلی در نظر گرفته خواهد شد و نه مذاکرهکنندهای قابل اعتماد.
• ایران هم خواستار مذاکره است و هم خواهان به رخ کشیدن قدرت خود•
این امکان وجود دارد که ایران به دنبال توافق هستهای در تلاش برای نشان دادن هر دو تصویر باشد. از یک طرف، این کشور در شرایطی که جایگاه خود را بالا برده و با ایالات متحده به توافق رسیده، خواهان مذاکره است. اما از طرف دیگر، ایران به دنبال نشان دادن این مسئله است که در صورت نیاز، هنوز هم میتواند برای دشمنان سنی خود دردسرساز باشد. این دردسر چه از سوی کردها باشد و چه شیعیان یا حتی نمایندگان جهادی، پیام آن در آنکارا و ریاض رسا و واضح شنیده خواهد شد. و این چالشی است که آمریکا باید بر آن پیروز شود، البته اگر برای شکل دادن به یک توافق موفقیتآمیز در سوریه شانسی داشته باشد.