چهل حدیث از امام جواد (ع)

چهل حدیث

۱- نیاز مؤمن به سه چیز

قالَ الإمام أبوجعفر محمّد التقی الجواد (علیه السلام) :

الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.(۱)

حضرت امام محمد جواد (علیه السلام) فرمود:

مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.

۲- ملاقات با دوستان

قالَ(علیه السلام) :

مُلاقاهُ الاْخوانِ نَشْرَهٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ کانَ نَزْراً قَلیلا.(۲)

فرمود: ملاقات و دیداربا دوستان و برادران – خوب – ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.

۳- پرهیز از دوستى با افراد شرور

قالَ (علیه السلام):

إیّاکَ وَ مُصاحَبَهُ الشَّریرِ، فَإنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أثَرُهُ.(۳)

فرمود: مواظب باش ازمصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.

۴- سرپرستى خدا

قالَ (علیه السلام):

کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ الله طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إلى غَیْرِاللهِ وَ کَّلَهُ اللهُ إلَیْهِ.(۴)

فرمود:

چگونه گمراه ودرمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست.

چطور نجات مى یابد کسىکه خداوند طالبش مى باشد.

هر که از خدا قطع امیدکند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.

۵- موقعیّت شناسى

قالَ (علیه السلام):

مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.(۵)

فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد؛ جریانات، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.

۶- سرزنش دیگران بدون

علّت قالَ (علیه السلام):

مَن عَتَبَ مِنْ غَیْرِ ارْتِیاب أعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتاب.(۶)

فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.

۷- ارزشمندترین عبادت ها

قالَ (علیه السلام):

أفْضَلُ الْعِبادَهِ الاْخْلاصُ.(۷)

فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.

۸- زمان ولادت امام عصر(عج)

قالَ (علیه السلام):

یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) وَ کَنّیهِ.(۸)

فرمود: زمان ولادت امام عصر (علیه السلام) بر مردم ـ زمانش ـ مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است. و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا
صلّى الله علیه وآله وسلّم است.

۹- شخصیّت مؤمن

قالَ (علیه السلام):

عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.(۹)
فرمود: عزّت و شخصیّت ئمؤمن در بى نیازى و طمع نداشتن به ـ مال و زندگى ـ دیگران است.

۱۰- عبادت سخنران

قالَ(علیه السلام):

مَنْ أصْغى إلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَاللهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.(۱۰)

فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور براى خدا و از ـ احکام و معارف ـ خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان ـ و هوى و هوس و مادیات
ـ سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.

۱۱- رضایت خداوند

قالَ (علیه السلام):

لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.(۱۱)

فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران، او را زیان و ضرر نمى رساند.

۱۲- رد نکردن خواستگارخوب

قالَ (علیه السلام):

مَنْ خَطَبَ إلَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَهٌ فِى الاْرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.(۱۲)

فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.

۱۳- علت اختلاف مردم

قالَ (علیه السلام):

لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.(۱۳)

فرمود: چنانچه افرادجاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.

۱۴- تحسین کار زشتى

قالَ (علیه السلام):

مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ.(۱۴)

فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عقاب آن شریک مى باشد.

۱۵- ارزیابى کارها قبل از انجام

قالَ (علیه السلام):

مَنِ انْقادَ إلَى الطُّمَأنینَهِ قَبْلَ الْخِیَرَهِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَهِ وَالْعاقِبَهِ الْمُغْضِبَهِ.(۱۵)

فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى، فرمانى، حرکتى و…) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت.

۱۶- اهمیت نیاز به خدا و تقوا

قالَ (علیه السلام):

مَنِ اسْتَغْنى بِاللهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَیْهِ، وَ مَنِ اتَّقَى اللهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ کَرِهُوا.(۱۶)

فرمود: هر که خود رابه وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.

۱۷- تعلیم هزارباب علم به امام  على (ع)

قالَ (علیه السلام):

عَلَّمَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) عَلّیاً(علیه السلام)ألْفَ کَلِمَه، کُلُّ کَلِمَه یَفْتَحُ ألْفُ کَلِمَه.(۱۷)

فرمود: حضرت رسول (صلىالله علیه وآله وسلم)، یک هزار کلمه به امام علىّ(علیه السلام)تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى شود.

۱۸- شکر گذارى

قالَ (علیه السلام):

نِعْمَهٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَه لاتُغْفَرُ.(۱۸)

فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.

۱۹- علت مرگ وزندگى

قالَ (علیه السلام):

مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْجَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.(۱۹)

فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى، همچنین حیات و زندگى ـ لذّت بخش ـ به وسیله نیکى و إحسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه.

۲۰- کمال ایمان

قالَ (علیه السلام):

لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَهَ الاْیمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.(۲۰)

فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد.

و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إلهى مقدّم نماید.

۲۱- تحصیل علم و معرفت

قالَ (علیه السلام):

عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَهٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَهٌ، وَ هُوَ صِلَهُ بَیْنَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّهِ، وَ تُحْفَهٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِى الْغُرْبَهِ.(۲۱)

فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است.

علم وسیله کمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است، هدیه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است؛ و أنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.

۲۲- تواضع و فروتنى

قالَ (علیه السلام):

خَفْضُ الْجَناحِ زینَهُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زینَهُ الْعَقْلِ، وَ بَسْطُ الْوَجْهِ زینَهُ الْحِلْمِ.(۲۲)

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است، أدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است.

۲۳- ارزشهاى انسانی

قالَ (علیه السلام):

تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى، وَ اعْلَمْ أنَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.(۲۳)

فرمود: در زندگى، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن. و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.

۲۴- صحیح انجام دادن رکوع

قالَ (علیه السلام):

مَنْ أتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَهُ الْقَبْرِ.(۲۴)

فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.

۲۵- خشوع در نماز

قالَ (علیه السلام):

الْخُشُوعُ زینَهُ الصَّلاهِ، وَ تَرْکُ ما لا یُعْنى زینَهُ الْوَرَعِ.(۲۵)

فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.

۲۶- امر به معروف و نهى از منکر

قالَ(علیه السلام):

الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما أعَزَّهُ اللهُ، وَ مَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.(۲۶)

فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد.

۲۷- پاداش آخرت

قالَ (علیه السلام):

إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ أنْفَسَهُ لِیَأجُرَهُ عَلى ذلِکَ.(۲۷)

فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤمن را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.

۲۸- موعظه جامع

قالَ (علیه السلام):

قالَ له رجل: أَوصِنى بَوَصِیَّه جامِعَه مُخْتَصَرَه؟ فَقالَ (علیه السلام): صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَهِ وَ نار الاْجِلَهِ.(۲۸)

شخصى به حضرت عرض کرد:مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟ امام (علیه السلام)فرمود: اعضاء و جوارح ـ ظاهرى و باطنى ـ خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس، همچنین از آتش و عذاب آخرت، در أمان و محفوظ بدار.

۲۹- همنشینى با بى خردان

قالَ (علیه السلام):

فَسادُ الاْخْلاقِ بِمُعاشَرَهِ السُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْخلاقِ بِمُنافَسَهِ الْعُقَلاءِ.(۲۹)

فرمود: معاشرت وهمنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد.

۳۰- مفهوم و معناى ادب

قالَ (علیه السلام):

الاْدَبُ عِنْدَ النّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لا غَیْرُ، وَ هذا لا یُعْتَدُّ بِهِ ما لَمْ یُوصَلْ بِها إلى رِضَااللهِ سُبْحانَهُ، وَ الْجَنَّهِ، وَ الاْدَبُ هُوَ أدَبُ الشَّریعَهِ، فَتَأدَّبُوا بِها تَکُونُوا أُدَباءَ حَقّاً.(۳۰)

فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.

بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشکار سازید.

۳۱- خصلت جلب محبّت

قالَ (علیه السلام):

ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَهِ، وَ الْمُواساهُ فِى الشِّدِّهِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْب سَلیم.(۳۱)

فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات.

۳۲- شرایط پذیرش توبه

قالَ (علیه السلام):

التَّوْبَهُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.(۳۲)

فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران کردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ ، تصمیم جدّى بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود.

۳۳- کارهاى نیکان

قالَ (علیه السلام):

ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَهُ الْفَرائِض، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَهِ فِى الدّین.(۳۳)

فرمود: سه چیز ازکارهاى نیکان است: انجام واجبات الهى، ترک و دورى از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین.

۳۴- حقیقت ادب و تربیت

قالَ (علیه السلام):

وَ حَقیقَهُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْخْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّهِ.(۳۴)

فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.

انسان به وسیله أدب – در دنیا و آخرت – به کمالات اخلاقى مى رسد؛ و نیز با رعایت أدب نیل به بهشت مى یابد.

۳۵- زیارت حضرت امام رضا(ع)

قالَ (علیه السلام):

إنَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوس قَبْضَهٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّهِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ النّار.(۳۵)

فرمود: همانا بین دوسمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است، هر که داخل آن شود ـ و با معرفت زیارت کند ـ، روز قیامت از آتش در أمان خواهد بود.

۳۶- زیارت حضرت معصومه (س)

قالَ (علیه السلام):

مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.(۳۶)

فرمود: هرکس قبر عمّه ام ـ حضرت معصومه سلام الله علیها ـ را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أهل بهشت خواهد بود.

۳۷- زیارت قبر مؤمن

قالَ (علیه السلام):

مَنْ زارَ قَبْرَ أخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَهَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: «إنّاأنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْکْبَرِ.(۳۷)

فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در أمان قرار
مى گیرد.

۳۸- رسیدن به رضوان خداى متعال

قالَ (علیه السلام):

ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَهُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَهِ الصَّدَقَهَ.(۳۸)

فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد: نسبت به گناهان وخطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن.اهل تواضع کردن وفروتن بودن.
صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن.

۳۹- شریک جرم

قالَ(علیه السلام):

الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.(۳۹)

فرمود: انجام دهنده ظلم، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود

۴۰- تواضع

قالَ (علیه السلام):

التَّواضُعُ زینَهُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَهُ زینَهُ الْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَهُ الاْیمانِ، وَالسَّکینَهُ زینَهُ الْعِبادَهِ، وَالْحِفْظُ زینُهُ الرِّوایَهِ.(۴۰)

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد.

پاورقیها:
۱ – بحارالأنوار: ج ۷۲، ص ۶۵، ح ۳، مستدرک الوسائل: ج ۸، ص ۳۲۹، ح ۹۵۷۶.
۲ – امالى شیخ مفید: ص ۳۲۸، ح ۱۳، مستدرک: ج ۸، ص ۳۲۴، ح ۹۵۶۲.
۳ – أعلام الدّین: ص ۳۰۹، س ۱۱، مستدرک الوسائل: ج ۸، ص ۳۵۱، ح ۹۶۳۴.
۴ – بحارالأنوار: ح ۶۸، ص ۱۵۵، ح ۶۹.
۵ – أعلام الدّین: ص ۳۰۹، س ۵، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۶۴، ضمن ح ۵.
۶ – بحارالأنوار: ج ۷۱، ص ۱۸۱، س ۱، أعیان الشّیعه: ج ۲، ص ۳۶، س ۱۴.
۷ – تنبیه الخواطر: ص ۴۲۸، بحارالأنوار: ج ۶۷، ص ۲۴۵، ح ۱۹.
۸ – وسائل الشّیعه: ج ۱۶، ص ۲۴۲، ح ۲۱۴۶۶.
۹ – بحارالأنوار: ج ۷۲، ص ۱۰۹، ح ۱۲، مستدرک الوسائل: ج ۷، ص ۲۳۰، ح ۸۱۱۴.
۱۰ – مستدرک الوسائل: ج ۱۷، ص ۳۰۸، ح ۵.
۱۱ – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۸۰، ح ۴۲.
۱۲ – تهذیب الأحکام: ج ۷، ص ۳۹۶، ح ۹.
۱۳ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۱، ح ۷۵.
۱۴ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۲، ح ۷۹.
۱۵ – بحارالأنوار: ۶۸، ص ۳۴۰، ح ۱۳.
۱۶ – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۷۹، ح ۶۲.
۱۷ – خصال: ج ۲، ص ۶۵۰، ح ۴۶.
۱۸ – بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۵۳، ح ۶۹.
۱۹ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۵۰، س ۱۱.
۲۰ – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۰، ح ۶۳.
۲۱ – حلیه الأبرار: ج ۴، ص ۵۹۹، س ۱۱.
۲۲ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۷.
۲۳ – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۵۸، ح ۱.
۲۴ – کافى: ج ۳، ص ۳۲۱، ح ۷.
۲۵ – نور الأبصار: ص ۳۳۱، س ۱۲، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۰، س ۱۲.
۲۶ – خصال صدوق: ص ۴۲، ح ۳۲.
۲۷ – کافى: ج ۳، ص ۲۱۸، ح ۳.
۲۸ – احقاق الحقّ: ج ۱۲، ص ۴۳۹، س ۱۱.
۲۹ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۲، ح ۷۸..
۳۰ – ارشاد القلوب دیلمى: ص ۱۶۰، س ۱۹.
۳۱ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، س ۱۳.
۳۲ – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۸۱، ح ۷۴.
۳۳ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، س ۳.
۳۴ – ارشاد القلوب دیلمى: ص ۱۶۰، س ۱۵.
۳۵ – عیون اخبارالرّضا(علیه السلام): ج ۲، ص ۲۵۶، ح ۶.
۳۶ – کامل الزیارات: ص ۵۳۶، ح ۸۲۷،
بحارالانوار: ج ۹۹، ص ۲۶۵.
۳۷ – اختیار معرفه الرّجال: ص ۵۶۴، ح ۱۰۶۶.
۳۸ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۹، س ۷.
۳۹ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۸، س ۱۸، بحار: ج ۷۵، ص ۸۱، ح ۶۹.
۴۰ – کشف الغمّه: ج ۲، ص ۳۴۷، س ۱۹، بحار: ج ۷۵، ص ۸۰، ح ۶۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.