چه افرادی سر مقدس شهدای کربلا را بر سر نیزه‌ها کرده و به کوفه و شام بردند؟

چه افرادی سر مقدس شهدای کربلا را بر سر نیزه‌ها کرده و به کوفه و شام بردند؟

پرسش
نام کسانی که شهدای کربلا را به نیزه سوار کردند چه بود؟
پاسخ اجمالی
الف. سر امام حسین(ع)
۱٫ از کربلا به کوفه: گزارش‌های گوناگونی در این زمینه وجود دارد، از جمله آن‌که گزارش شده است در روز عاشورا، شمر بعد از بریدن سر مطهر امام حسین(ع)، آن‌را به خولی بن یزید داد تا به عمر بن سعد برساند.[۱] عمر بن سعد نیز سر مبارک امام حسین(ع) را به وسیله خولى بن یزید اصبحى و حمید بن مسلم – طبق برخی نقل‌ها؛ خولی و بشیر بن مالک[۲] – براى ابن زیاد فرستاد.[۳] برخی نیز گفته‌اند که سنان ابن انس پس از بریدن سر امام(ع)، آن‌را به خولی داد تا برای ابن زیاد ببرد،[۴] و طبق نقل دیگری، خود سنان سر مطهر را برای ابن زیاد برد.[۵]
۲٫ از کوفه به شام: عبیدالله بن زیاد سر امام حسین(ع) را بعد از گردانیدن در شهر کوفه به زَحْر بن قیس سپرد تا با کمک افرادی؛ مثل ابابرده بن عوف ازدی و طارق بن ابی ظبیان و عده‌ای از اهل کوفه به سمت دمشق(شام) برای یزید ببرد.[۶]
برخی نیز گفته‌اند محفز بن ثعلبه عائذی،[۷] یا محفّره بن مرّه بن خالد[۸] سر امام حسین(ع) را به سمت شام بردند.
ب. سر مطهر سایر شهداء
عمر سعد بعد از فرستادن سر امام حسین(ع) به سمت ابن زیاد، دستور داد تا سر بقیه یاران آن‌حضرت را قطع کنند و آنها را به وسیله شمر بن ذى الجوشن، قیس بن أشعث و عمرو بن حجّاج به سمت کوفه فرستاد.[۹]
در نقل دیگر چنین آمده است که قبیله‌هاى مختلف، سر شهدا را میان خود تقسیم کردند تا به این وسیله نزد ابن زیاد و یزید، مقرّب و محبوب شوند؛ مانند قبیله کِنده که رئیس آنان قیس بن اشعث بود، و قبیله هوازن که رئیس آنان شمر بود.[۱۰]
به هر حال در گزارش‌های تاریخی دقیقاً مشخص نیست که سر هر شهید به دست چه فردی بوده است.

[۱]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۲، ص ۱۱۲، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق‏؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن على،‏ الإصابه فی تمییز الصحابه، ج ‏۶، ص ۲۷۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اوّل‏، ۱۴۱۵ق.
[۲]. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)‏، ج ۲، ص ۴۵، قم، انوار الهدى‏، چاپ دوم،۱۴۲۳ق‏.
[۳]. الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج‏ ۲، ص ۱۱۳؛ بلاذرى، أحمد بن یحیى، انساب الأشراف، ج ۳، ص ۲۰۶، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
[۴]. دیار بکری، حسین، تاریخ الخمیس، ج ‏۲، ص ۲۹۸، بیروت، دار الصادر، بی‌تا؛ ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن کثیر، البدایه و النهایه، ج ‏۸، ص ۱۸۸، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
[۵]. صدوق، محمد بن على،‏ الأمالی، ص ۱۶۳، تهران، کتابچى‏، چاپ ششم‏، ۱۳۷۶ش.
[۶]. الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج‏ ۲، ص ۱۱۸٫
[۷]. کاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۱۰، ص ۴۸۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.‏
[۸]. ابن حزم، على بن احمد، جمهره أنساب العرب‏، ص ۱۷۴، بیروت، دار الکتب العلمیه‏، چاپ اول، ۱۴۱۸ق‏.
[۹]. طبرسى، فضل بن حسن‏، إعلام الورى بأعلام الهدى‏، ج ۱، ص ۴۷۰، قم،مؤسسه آل البیت‏(ع)، چاپ اول‏، ۱۴۱۷ق‏؛ ابن نما حلى، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان‏، ص ۸۴، قم، مدرسه امام مهدى‏، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق‏.
[۱۰]. ر. ک: ابن طاووس، على بن موسى‏، اللهوف على قتلى الطفوف، ص ۱۴۳- ۱۴۴، تهران، جهان‏، چاپ اول‏، ۱۳۴۸ش؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ۴، ص ۱۱۲، قم، علامه‏، چاپ اول، ۱۳۷۹ق‏.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.