«ابن سعد در کتاب «طبقات کبری»، جلد هفتم، صفحه ۷۰ نقل می کند: "عده ای عبدالله ابن حنظله از تابعین، را فرستادند که برای آنها تحقیق کنند تا ببیند شخصیت یزید چگونه است او رفت و گفت: ای قوم! از خدای لاشریک له بترسید، پس به خدا قسم ما بر یزید خروج نکردیم مگر اینکه ترسیدیم (به واسطه وجود یزید) از آسمان بر ما سنگ ببارد یزید کسی است که با مادران و دختران و خواهران خود مرتکب زنا می شود و شراب می نوشد و نماز را ترک می کند.» این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام حبیب عباسی، مدیر گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی ولیعصر (عج) در خصوص دیدگاه وهابیت نسبت به شخصیت یزید است؛ گفتگوی ما با کارشناس ارشد مذاهب اسلامی و کارشناس شبکه جهانی ولایت از نظرتان می گذرد:
اخیرا در تبلیغات وهابیت دیده می شود آنها به نوعی به دنبال تقدس زدایی از چهره امام حسین (ع) بوده و در عوض به دنبال تلقین و اشاعه و نشان دادن چهره ای قابل قبول، درستکار و صالح از یزید هستند که در حق او ظلم شده و از سوی شیعه مورد اتهام قرار گرفته است، طبق مستندات تاریخی یزید چگونه شخصیتی داشت و این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟
بله، یکی از بحث هایی که وهابیت اخیرا مطرح می کند مساله اعتقادات یزید و شخصیت و جنایات اوست. آنها به نوعی تلاش می کنند یزید را هم از لحاظ ماجرای عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و هم از نظر اعمال و رفتاری همچون شرابخواری، زنا و میمون بازی تبرئه کرده و او را به چهره ای قابل قبول میان مسلمانان مبدل کنند. در این راستا آنها مطرح می کنند چه کسی داخل زندگی یزید بوده تا ببیند او نماز می خواند یا نه یا میمون بازی می کند؟! اینها تهمت های ناروایی است که شیعه به یزید وارد می کند!
در حالی که وقتی مراجعه می کنیم به کتب اهل سنت، مشاهده می کنیم علمای اهل سنت به شدت مقابل این ادعا سخن گفته اند و شخصیت او را بسیار منفی معرفی کرده اند.
در کدام منابع موثق اهل سنت این دست مسائل مطرح شده است؟
به عنوان مثال جاحظ در کتاب «البیان و التبیین»، جلد دوم، صفحه ۱۲۳ می نویسد: "و اما بعد (معاویه) یزید حاکم شد، یزید میگسار و یزید میمون باز و یزید پلنگ باز، شخصیتی که فاسق بود و مرتکب حرام می شد، پس لعنت خدا و ملائکه بر او باد."
همچنین، ابن سعد در کتاب «طبقات کبری»، جلد هفتم، صفحه ۷۰ نقل می کند: "عده ای عبدالله ابن حنظله از تابعین، را فرستادند که برای آنها تحقیق کنند تا ببیند شخصیت یزید چگونه است او رفت و گفت: ای قوم! از خدای لاشریک له بترسید، پس به خدا قسم ما بر یزید خروج نکردیم مگر اینکه ترسیدیم (به واسطه وجود یزید) از آسمان بر ما سنگ ببارد یزید کسی است که با مادران و دختران و خواهران خود مرتکب زنا می شود و شراب می نوشد و نماز را ترک می کند."
در "البدایه و النهایه" ابن کثیر جلد ۱۱، صفحه ۶۱۶، در رابطه دستور یزید به مسلم ابن عقبه نسبت به مردم مدینه بیان شده: "وقتی وارد مدینه شدی اگر مانع نشدند و از تو اطاعت کردند که با آنها کاری نداشته باش، اما اگر مقابل تو ایستادند سه روز به آنها مهلت بده. اگر به اطاعت بازگشتند از آنها بپذیر و اگر باز نگشتند پس از خدا کمک بگیر و با آنها بجنگ و وقتی بر آنها غلبه پیدا کردی سه روز آنها را (مال و جان و ناموس آنها را) بر خود و لشکریان مباح گردان."
اما کتاب دیگر «تاریخ الاسلام ذهبی» است که در جلد حوادث وفیات ۶۱ تا ۸۰ هجری، صفحه ۲۶ نقل می کند: "مسرف ابن عقبه (همان مسلم ابن عقبه) سه روز مدینه را بر لشکریان خود حلال کرد و در طی این سه روز هزار دختر باکره بی آبرو شدند." در پاروقی کتاب آمده: "ابن مسرف ابن عقبه همان مسلم ابن عقبه است که بعد از واقعه حرّه نام او را به مسرف ابن عقبه که اسراف کننده در خون و ناموس مسلمانان است، تغییر دادند."
ابن کثیر در «البدایه و النهایه»، جلد ۱۱ صفحه ۳۲۱ نقل می کند: "در این ماجرا (حره) آنقدر زنان و نوامیس را مورد تعرض قرار دادند تا جایی که گفته اند در این واقعه هزار زن بدون همسر باردار شدند" و در ادامه می گوید: "هشام ابن حسان گفته است که هزار زن مردم مدینه بعد از حره بدون داشتن شوهر فرزند دار شدند."
همچنین، ذهبی در رابطه با یزید در کتاب «سیر اعلام النبلاء»، جلد چهارم، صفحه ۳۷ می گوید: "یزید شجاع، قوی، باهوش، فصیح و شاعر بود و البته او ناصبی (در پاروقی گفته ناصبیه منافقینی هستند که دشمنی با علی(ع) جزوی از دیانت آنهاست و به همین دلیل به آنها ناصبی گفته شده که با علی(ع) دشمنی می کنند) همچنین او آدم تندخو و سبکی بود و مسکرات می خورد و کارهای منکر و حرام منکر می شد."
بنابراین می توان حدیث مفصل خواند از این مجمل که یزید چگونه شخصیتی داشته و این ادعای وهابیت تا چه اندازه مضحک و بی پایه است.
به نظر می رسد وهابیت به هر دری می زند تا واقعه کربلا را تحریف و شاید هم در دراز مدت از اذهان پاک کند؛ در این راستا شنیده شده آنها قتل امام حسین (ع) را توسط یزید انکار کرده و ماجرا را به گونه ای دیگر نقل می کنند؛ دو سوال در اینجا مطرح می شود اینکه چه کسی این ادعا را مطرح کرد و آیا تصریحی در منابع تاریخی اهل سنت بر اقدام یزید مبنی بر به شهادت رساندن امام حسین (ع) وجود دارد؟
بله، وهابیت مطرح می کند مسئول قتل امام حسین(ع)، یزید نبوده و عبیدالله ابن زیاد و عمر بن سعد و شمر و افراد درجه و سوم این کار را کردند و یزید تنها قصد داشته با آن حضرت (ع) صحبت کند تا منصرف شده و وارد کوفه نشود.
ابن تیمیه این ادعا را مطرح کرده است و در این باره در کتاب «مجموعه الفتاوی»، جلد چهارم، صفحه ۲۹۷ می نویسد:"یزید نه به قتل امام حسین (ع) امر کرده و نه به آن راضی شده است، بلکه به خاطر این مساله ناراحت شده و قاتلین ایشان را مذمت کرده."
این ادعا در حالی است که کاملا بر خلاف آن در تواریخ اهل سنت آمده است. به عنوان مثال ابن اثیر در کتاب «الکامل فی التاریخ»، جلد سوم، صفحه ۴۷۴ بیان کرده است:" ابن زیاد گفته اما اینکه امام حسین(ع) را کشتند به علت این بود که یزید دستور داد به قتل او و به قتل من (یعنی یا حسین کشته باید شود یا خودت) و من کشته شدن امام حسین(ع) را انتخاب کردم."
همچنین، ذهبی از بزرگان اهل سنت، در کتاب «تاریخ الاسلام»، جلد حوادث وفیات ۶۱ تا ۸۰ هجری، صفحه ۳۰ نقل کرده است: "من می گویم (ذهبی) زمانی که یزید با اهل مدینه آن گونه برخورد کرد و حسین و بردارانش و اهل بیت را به شهادت رساند و شراب نوشید و مرتکب کارهای زشت شد، مردم با او دشمن شدند و افراد زیادی بر علیه او خروج کردند و خدا عمر او را مبارک قرار نداد.
اما کتاب دیگر «شذرات الذهب» ابن عماد حنبلی، جلد ۱، صفحه ۲۷۷ بیان می کند: "تفتازانی در شرح عقاید نفسیه می گوید: اتفاق کردند علما بر جواز لعن کسی که امام حسین (ع) را به شهادت رساند یا به آن امر کرد یا اجازه داد و یا راضی شد. و من می گویم حرف این است رضایت یزید به قتل امام حسین (ع) و خوشحال شدنش از آن و اهانت به اهل بیت رسول خدا(ص) از آن مسائلی است که دارای تواتر معنوی است اگر چه جزییات آن به واسطه خبر واحد نقل شده است. پس ما نه تنها درباره او توقف نمی کنیم در حکم دادن، بلکه در کفر و کافر بودن و مومن بودن او مردد هستیم. (یعنی احتمالا کافر بوده ) و لعنت خدا بر او و پیروان او و دوستانش."
از سوی دیگر اگر یزید بنا به حرف وهابیت به قتل امام حسین (ع) راضی نبود چرا وقتی سر ایشان را به حضور او آوردند به سر آن حضرت (ع) اهانت کرد. چنان که در البدایه و النهایه ابن کثیر جلد ۱۱، صفحه ۵۵۹ نقل شده است: "وقتی سر امام حسین(ع) را برای یزید آوردند یزید با چوب به آن حمله کرد و به آن زد."
بنابراین، شخصیت یزید یک شخصیت شناخته شده و معلوم الحال برای همه مسلمانان است و وهابیون نمی توانند با تبلیغات رسانه ای چهره کریه او را بپوشانند یا تغییر دهند.
چرا وهابیت تلاش می کند چهره منفور یزید را در میان مسلمانان تغییر دهد؟
اولا وهابیت به نوعی خود را منسوب به بنی امیه دانسته و به آنها ارادت دارند و این موضوع را بارها اعلام کرده اند. حتی در بین جریانات تکفیری برخی، نام افراد گروه خود را یزید ابن معاویه و شمر ذی الجوشن در سوریه گذاشته اند و نکته دیگر آنکه اعتقاد مبنی بر این است از حاکم ظالم هم باید اطاعت کرد لذا اینها طبق مبانی خود امام حسین (ع) را شورشی علیه حاکم وقت، و یزید را حاکم فضیل و اسلامی می دانند. بنابراین برای آنها دشوار است بپذیرند یک حاکم اسلامی در عین حالی که حاکم اسلامی است، این مقدار نسبت به قوانین شرع مخالف باشد.