احساسات افراطى بدون منطق و استدلال
از دیگر دلائل ابتلاء به غلو، داشتن احساسات افراطى و عدم پایبندى به منطق و استدلال و حکم عقل است. در صورتى که انسان از طرفى داراى روحیه افراط باشد و از طرف دیگر قدرت علمى بر تجزیه و تحلیل مسائل و معضلات نداشته باشد، چنان گرفتار خیال و اوهام مىگردد، که به راحتى گرفتار مرض غلو مىشود.
خرافهاى و سادهاندیش بودن نیز از عوامل ارتکاب به غلوّ است که به نظر مىرسد همین عامل قابل بررسى و تبیین است. بر عقلا و صاحبنظران پوشیده نیست که مسائل فنى و دقیق مخصوصاً اعتقادات به صورت جدى به تعقل، تفکر و تدبّر نیاز دارد. متأسفانه کسانى که گرفتار اوهام، خرافات و سادهلوحى هستند از نیاز اساسى و نعمت الهى تفکر و تعقل بهره کافى ندارند.
اینگونه افراد از احساسات، عواطف و خوشباورىهاى بىمورد، گرفتار لغزشگاه خطرناک غلوّ و خرافات مىگردند. تحقیق و کنجکاوى در ذات و فلسفه، مسأله را پىگیر نیستند، مبهمات و معضلات علمى و عقیدتى را به بحث و استدلال منطقى نمىگذارند؛
اینان به جاى استمداد از معارف والاى الاهى و انسانى مکتب اسلام بوسیله تعقل و تفکر، به سرعت گرفتار اوهام و خیالات شده و تحت تأثیر طغیان عاطفه و یا خشم و غضب به صورت افراطى عمل نموده و گرفتار غلوّ مىشوند. در فرهنگ تشیع پیوسته به حد وسط و راه اعتدال همراه با دلائل واضح و روشن توصیه شده است.
آنچه با قوانین عقلایى و موازین شرعى همخوانى و تطبیق ندارد، مکتب تشیع آن را مردود دانسته و پیروان خود و حتى دیگر ادیان را از آن برحذر مىدارد.
مکتب بزرگ اسلامى تشیع، تعمق و تحلیل محققانه در هر موضوعى مخصوصاً در اعتقادات را برای کشف حقیقت مورد سفارش قرار داده است. اندیشمندى و آزاداندیشى نیز از ویژگىهاى بارز شیعیان بوده است. با توجّه به این تفکرات ناب که برگرفته از سخنان امامان معصوم^ است، مرض مرموز غلوّ از میان شیعیان واقعى رخت بربسته و شیعیان از غلات و غالیان برائت مىجویند.
ثبت دیدگاه