حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

یکشنبه, ۲ مهر , ۱۴۰۲ Sunday, 24 September , 2023 ساعت تعداد کل نوشته ها : 35393 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 14 تعداد دیدگاهها : 112×
17 مرداد 1395 - 12:32
شناسه : 9587
بازدید 49
1

۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در یک سوره به تعداد کم بررسی این گونه موارد نشان می‎دهد که پس از ذکر بار اوّل آیه، یک سری آیات مربوط به موضوع همان آیه قرار دارد و چون سخن طولانی شده، برای یادآوری خوانندگان نسبت به […]

ارسال توسط :
پ
پ

۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در یک سوره به تعداد کم بررسی این گونه موارد نشان می‎دهد که پس از ذکر بار اوّل آیه، یک سری آیات مربوط به موضوع همان آیه قرار دارد و چون سخن طولانی شده، برای یادآوری خوانندگان نسبت به هدف آن آیات، دوباره همان آیه آمده است. در نتیجه می‎توان گفت: آیه مکرّر با قرار گرفتن در ابتدا و انتهای یک سری آیات، هم محدوده موضوعی خاصّ و هم هدف آن‌ها را مشخص می‎نماید. برای مثال، آیات ۴۷ و ۴۸ سوره بقره در آیات ۱۲۲ و ۱۲۳ همین سوره تکرار شده‎اند؛ یک آیه (۴۷) عیناً و یک آیه دیگر (۴۸) با اختلافی مختصر دوبار در سوره بقره ذکر شده است. در فاصله دو موردِ تکرار، ۷۳ آیه وجود دارند که سه گونه‎اند: ۱٫ آیاتی که در مقام عرضه نمونه‎ها و مصادیقی از نعمت‎ها و عفو و رحمت خداوند نسبت به بنی‎اسراییل یا زمینه‎سازی برای بیان چنین مطالبی می‎باشند. این آیات کاملاً با آیه اوّل مکرّر مرتبط هستند، زیرا در آن آیه به بنی‎اسراییل امر شده که نعمت‎های خداوند و نیز برتری خود را در آن برهه زمانی بر تمام جهانیان به یاد آورند و در این آیات نمونه‎هایی از همان نعمت‎های عطا شده به آنان دیده می‌شود. ۲٫ آیاتی که بیان‎گر برخی از اعمال و گفتار بنی‎اسراییل یا توبیخ و مجازات خداوند نسبت به آن‌ها و یا زمینه‎سازی برای چنین مواردی می‎باشند.[۱] این سری آیات کاملاً با آیه دوّم مکرّر ارتباط دارند، زیرا در آن آیه به بنی‎اسراییل خطاب شده که از گرفتار شدن به سختی‎های روز قیامت با خصوصیات نامبرده بپرهیزند و در این آیات نمونه‎هایی از اعمال و گفتار ناپسند آنان که عذاب الاهی را در پی خواهد داشت، آمده تا آن‌ها متنبّه شده، از این گونه اعمال و سخنان دست بردارند و خود را اصلاح نمایند. ۳٫ آیاتی که مربوط به مؤضع‎گیری اهل کتاب و دیگر مخالفان اسلام نسبت به پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یا وظیفه آن حضرت نسبت به آن‌ها می‎باشند.[۲] در این دسته از آیات نیز علاوه بر این‌که یهود به خودی خود جزو این گروه هستند، با توجّه به قراین موجود، مقصود اصلی آیات هستند. مسئله‎ی توجّه به نعمت‎ها و ترس از سختی‎های روز قیامت و یادآوری اعمال و گفتار ناپسند که از سویی خود به خود توجّه به خداوند و به جا آوردن شکر او و انجام اعمال صالح را به دنبال دارد و از سوی دیگر، معمولاً توسط بندگان به فراموشی سپرده می‌شود، آن قدر اهمیت دارد که خداوند با این که یک بار در ابتدای این آیات این مسأله را گوشزد نموده، یک بار دیگر در پایان آن نیز، همان را تذکر داده است تا هم عنایت آن‌ها را هر چه بیش‌تر بدان جلب نماید و هم پس از اتمام مطالب مربوط به آن ـ که نسبتاً طولانی نیز شده است و ممکن است خواننده آیات الاهی، هدف از ذکر آن‌ها را فراموش کرده باشد ـ یک بار دیگر یادآوری کند و بدین ترتیب حصاری هم به دور آیات مربوط به این موضوعِ خاص کشیده و محدوده آن را مشخص نموده است. ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در دو یا چند سوره مقایسه سوره‎های در بردارنده آیات مکرّر، نشان می‎دهد که آیات این سوره‎ها آنچنان با هم ارتباط دارند که مطالب یکدیگر را تکمیل و حتی گاهی تفسیر و تبیین می‎کنند. به عبارت دیگر، آیات مکرّر نشانه‎هایی هستند که ما را به یافتن توضیحات بیش‌تر پیرامون مطالب برخی از سوره‎ها رهنمون می‎شوند. ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ بررسی آیات مکرّر در سوره‎های «مؤمنون» و «معارج» در دو سوره «مؤمنون» و «معارج» چهار آیه[۳] عیناً و یک آیه[۴] با اختلافی مختصر تکرار گردیده‎اند. همین امر موجب مقایسه آیات این دو سوره و در نتیجه یافتن شباهت‎ها و اشتراکات بسیاری میان آن‌ها شده است. می‎توان گفت: این دو سوره ـ یکی به تفصیل و دیگری به اختصار ـ معانی یکدیگر را تکمیل کرده، در مواردی نتایج جدیدی به دست می‎دهند. مطالب هر دو سوره به دو دسته کلی: «آیات مربوط به مؤمنان» و «آیات مربوط به کفار» تقسیم می‎شوند. با این تفاوت که در سوره «مؤمنون» ابتدا مطالبی درباره مؤمنان و سپس کفار، ولی در سوره «معارج» اوّل کفار و بعد مؤمنان آمده است. مواردی از اشتراکات و شباهت‎های دو سوره به ترتیب مذکور در سوره «مؤمنون» به شرح زیر است.
الف ـ مؤمنون، ۲ و معارج، ۲۳
هر دو سوره شامل خصوصیتی در ارتباط با نماز می‎باشند. با این اختلاف که در سوره «مؤمنون»، «خشوع» و در سوره «معارج»، «دوام» آن به تناسب هر یک از دو سوره مطرح است. زیرا آیات پیشین سوره «معارج» به صفاتی چون بی‎تابی و بی‎فراری هنگام برخورد با ناملایمات زندگی و بخل ورزیدن و محروم نمودن دیگران در وقت روبه‎رو شدن با خیر و خوشی اشاره دارند که با دوام نماز از بین می‎روند؛ چون کسی که در صدد است از هر فرصتی برای به جا آوردن نماز استفاده کند، به طور طبیعی میل و رغبتی به دنیا ندارد تا هنگام از دست دادن آن بی‎تاب شود و با برخورداری از آن، دیگران را محروم نماید. ولی سوره «مؤمنون» درباره شرایط رستگاری که لازمه آن مبرّا بودن فرد از هرگونه غرور و تکبّر در مقابل پروردگار می‎باشد.
ب ـ مؤمنون، ۱۱ ـ ۱۰ و معارج، ۳۵٫
هر دو سوره پس از ذکر برخی از اوصاف مؤمنان و نمازگزاران، به عاقبت آنان یعنی ورود به بهشت اشاره دارند.
ج ـ مؤمنون، ۱۴ ـ ۱۲ و معارج، ۳۹٫
سوره «معارج» تنها به آفرینش انسان‎ها ـ بدون ذکر جزئیات ـ اشاره دارد و سوره «مؤمنون» تمام مراحل خلقت را به ترتیب بیان می‌کند. پس سوره «مؤمنون» در بردارنده شرح و تفصیل سوره «معارج» در این موضوع می‎باشد.
د ـ مؤمنون، ۵۰ ـ ۱۷ و معارج ۴۱ ـ ۴۰٫
در سوره «معارج» طی دو آیه، قدرت خداوند بر جای‎گزینی انسان‎هایی بهتر از انسان‎های عصر پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ و به طور کلی همه زمان‎ها مطرح شده و در سوره «مؤمنون» طی ۳۴ آیه پس از اشاره به فرستادن آب از آسمان و قدرت خداوند بر بردن آن از زمین و نیز نمونه‎هایی از توانایی خداوند در طبیعت، برای مسئله جای‎گزینی یک قوم، مثال‎ها و نمونه‎هایی از اقوام گذشته آمده است، زیرا این آیات درباره خلت اقوام و ارسال پیامبران ـ علیهم السّلام ـ به سوی آنان و سپس نافرمانی و در نتیجه هلاکت و جای‎گزینی اقوامی دیگر به جای آن‌ها می‎باشد. بنابراین، همان گونه که خداوند در مورد آبی که فرستاده، قادر است آن را از زمین و دست‎رس مردم دور کند و نیز همان طور که در گذشته اقوامی را هلاک و گروهی دیگر را به جای آن‌ها آورده است، در مورد این امّت نیز قادر است آن‌ها را بِبَرد و گروهی دیگر جای‎گزین نماید.
هـ ـ مؤمنون، ۵۴ و معارج، ۴۲٫
پس از ذکر مطالبی درباره کفار در هر دو سوره، به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ امر شده است که آنها را در همان حال سرگرمی و غفلت رها کند، زیرا دعوت آنان نیز همچون امّت‎های گذشته به جایی نرسیده، دست از اعمال ناروای خود برنمی‎دارند و هدایت نمی‎شوند. سوره «مؤمنون» از غایت این امر با زمان مبهم «حتی حین» تعبیر نموده، ولی سوره «معارج» با تعبیر «حَتَّى یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ»، این ابهام را برطرف کرده، زمانش را مشخص می‎نماید.
و ـ مؤمنون، ۶۱ ـ ۵۵ و معارج، ۲۱
سوره «معارج» نوع انسان را در مواجهه با خیر، بخیل معرفی می‎کند و سوره «مؤمنون» خیر بودن چیزهایی مانند مال و فرزند را نفی کرده، خیر حقیقی را منحصر می‌کند به خیری که انسان‎هایی با ویژگی‎های نامبرده در همان‎جا، به سوی آن می‎شتابند. از این رو، به کار رفتن کلمه «خیر» در سوره «معارج» در ارتباط با انسان‎های بخیل از جهت تصور آنهاست؛ وگرنه خیر از نظر خدا همان است که در سوره «مؤمنون» آمده است. چیزهایی از قبیل مال و فرزند، تنها وسیله امتحان هستند. بنابراین، انسان‎های بخیل هم در شناختن «خیر» در اشتباه هستند و هم با بخل ورزیدنشان در آزمون‎های الاهی موفق نمی‎شوند.
ز ـ مؤمنون، ۵۷ و معارج، ۲۷
سوره «معارج» روشن می‌کند که مقصود از ترس و خشیت از پروردگار در سوره «مؤمنون» در حقیقت ترس از عذاب پروردگار است.
ح ـ مؤمنون، ۷۶ ـ ۷۵ و معارج، ۲۰
در سوره «معارج» چگونگی برخورد انسان با مشکلات زندگی و در سوره «مؤمنون» اوّلاً چگونگی برخورد او با رحمت الاهی و برطرف شدن سختی‎ها و ثانیاً فلسفه رسیدن این مشکلات مطرح است. بنابر سوره «معارج»، انسان در رویارویی با سختی‎ها بی‎تاب و بی‎قرار است و بنابر سوره «معارج»، هنگام برخورداری از رحمت الهی و رفع مشکلات، به طغیان خود می‎افزاید و زمان روبه‎رو شدن با آن خاضع و متضرع نمی‌شود. از همین جا معلوم می‌شود که علّت روبه‎رو شدن با گرفتاری‎های زندگی این است که او به خود آید و از گردن‎کشی و تکبر دست کشیده، خضوع و تضرع نماید.
ط . مؤمنون، ۲۷ ـ ۲۵ و ۸۳ ـ ۸۲ و معارج، ۴۴ ـ ۴۳
در سوره «مؤمنون» کافِران اقوام گذشته و نیز کافران زمان پیامبر اسلامـ صلّی الله علیه و آله ـ زندگی پس از مرگ و نیز روز موعود را انکار کرده‎اند و در سوره «معارج» به زنده شدن آن‌ها با کیفیت نامبرده در آن و فرا رسیدن روز موعود تصریح شده است. بنابراین می‎توان گفت: در این آیات، سوره «معارج» در مقام پاسخ‎گویی به سخن کافران مذکور در سوره مؤمنون است.
ی ـ مؤمنون ۸۹ ـ ۸۴ و معارج، ۳۳
در سوره «معارج» قیام و عمل به شهادات به عنوان یکی از خصوصیات مؤمنان مطرح است. در سوره «مؤمنون» با توجّه به این‌که پرسش‎های مذکور از کافران می‌باشد که عملاً خداوند را کنار گذارده، از هوا و هوس‎های خود تبعیت می‎نمایند، معلوم می‌شود که پرسش‎ها از فطرت انسان‎هاست؛ نه به صورت رودررو و ظاهر، زیرا اگر از کافران در ظاهر چنین پرسش‎هایی شود، خدا را انکار می‎کنند ولی فطرت آن‌ها که بر اساس خداپرستی است، چنین شهاداتی می‎دهد. بنابراین، مقصود از شهادت مؤمنان نیز همان شهادات فطری آنهاست که برخلاف کافران، آن‌ها کاملاً در همان جهت و بر مبنای آن عمل می‎کنند.
ک ـ مؤمنون، ۱۰۱ و معارج، ۱۴ ـ ۱۰
در هر دو سوره نپرسیدن خویشاوندان از حال یکدیگر در روز قیامت مطرح است. بنابر سوره «مؤمنون»، در آن روز نَسَب و رابطه خویشاوندی وجود ندارد و خویشاوندان نسبت به یکدیگر احساس بیگانگی می‎کنند و بر اساس سوره «معارج»، سختی‎های آن روز به حدی شدید است که انسان‎های مجرم با هر وسیله ممکن، درصدد نجات خود هستند. بنابراین، هیچ پروایی ندارند که حتی اگر بتوانند، همان کسانی را که از طرفی در آن وقت احساس بیگانگی نسبت به آن‌ها دارند و از طرف دیگر به دلیل وابستگی به همین‎ها که در دنیا وسیله امتحان‎شان بودند، برای نجات خویش فدا کنند و آن‌ها عبارت‎اند از: فرزندان، همسر، برادر و خویشانِ حامی.
ل ـ مؤمنون، ۱۱۱ ـ ۱۰۹ و معارج، ۵
در سوره «مؤمنون» نمونه‎ای از «صبر جمیل» عرضه شده که در سوره معارج، پیامبر اسلام بدان مأمور شده است. در سوره «معارج» به رستگاری و پاداش بندگان مؤمنی اشاره دارد که در مقابل تمسخر کافران صبر کردند. پیامبر گرامی اسلامی ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز از جانب مشرکان قریش رنج و آزار و تمسخر بسیار می‎دید. از این رو، یکی از مواردی که آن حضرت باید صبر می‎کردند، در مقابل آنان بود.
م ـ مؤمنون، ۱۱۴ ـ ۱۱۳ و معارج، ۴
بنابر سوره «مؤمنون» در روز قیامت، کافران در پاسخ به این پرسش که چه مدت در دنیا اقامت داشته‎اند، می‎گویند یک روز یا قسمتی از یک روز و به آن‌ها می‎گویند شما تنها مدت اندکی در زمین زندگی کرده‎اید و بنابر سوره «معارج»، مدت زمان روز قیامت برابر با پنجاه هزار سال دنیاست که در مقایسه با مدت عمر انسان در دنیا، واقعاً هم تمام عمر او در مقابل آن بسیار اندک است.
۴ ـ نتیجه
۱٫ عمل‎کردهای محققان در زمینه «فواید کاربرد الفاظ مکرّر در قرآن کریم» غالباً «یک لفظ مکرّر» را در برمی‎گیرد. ۲٫ تحقیقات پژوهش‎گران درباره «فواید مکرّر بودن تمام الفاظ دو یا چند آیه» از میان ۷۲ مورد، تنها سه مورد آن را تحت پوشش قرار می‎دهد. ۳٫ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در یک سوره به تعداد زیاد، نشان دادن هدف سوره و تأکید بر اهمیت موضوع آن است. ۴٫ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در یک سوره به تعداد کم، تعیین هدف و یادآوری آن و مشخص نمودن محدوده یک سری آیات مربوط به موضوعی خاص است. ۵٫ فایده مکرّر بودن تمام الفاظ یک یا چند آیه واقع در دو یا چند سوره، راه‎نمایی برای یافتن توضیحات بیش‌تر درباره مطالب آن سوره‎هاست. ۶٫ کاربرد الفاظ مکرّر در قرآن نه تنها مفید، بلکه در حدّ اعجاز است.
پی نوشت:

[۱] . آیات مربوط به این قسم عبارت‎اند از: ۵۱، ۵۵، ۵۷، ۵۹، ۶۱، ۶۴، ۶۵، ۶۷ ـ ۷۲، ۷۴ـ۸۰، ۸۳ ـ ۹۶، ۱۰۲ و ۱۰۳٫ [۲] . آیات مربوط به این نوع عبارت‎اند از: ۶۲، ۶۶، ۸۱، ۸۲، ۹۷، ۹۸، ۹۹ ـ ۱۰۱، ۱۰۴ ـ ۱۲۱٫ [۳] . مؤمنون، ۸ ـ۵؛ معارج: ۳۲ ـ ۲۹٫ [۴] . مؤمنون: ۹، معارج: ۳۴٫
منبع: قرآن در آینه پژوهش۲
 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.