پیامبر اکرم (ص) ، فرمانبرداری در کار، نیک و شناخته شده است
رسول اکرم (ص) یکی از مردان انصار را به فرماندهی سپاهی برگزید و آنها را برای جنگ فرستاد. او افراد سپاه را فرمان داد که دستورات فرمانده خود را شنیده و اطاعت کنند.فرمانده سپاه به دلیل موضوعی از نیروهای تحت امر خود خشمگین شد و گفت: هیزم جمع کنید.آنها هیزم جمع کردند.گفت: آتش روشن کنید.آتش روشن کردند.گفت: آیا رسول خدا (ص) به شما فرمان نداد که از دستورات من اطاعت کنید؟گفتند: بلی.گفت: پس داخل آتش شوید!!
سربازان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: فقط از این آتش میتوانیم به سوی رسول خدا (ص) بگریزیم… پس سربازان به سوی رسول خدا (ص) حرکت کردند.خشم فرمانده با شک و تردید در اجرای این امر مهم، فروکش کرد و آتش خاموش شد.وقتی آنها نزد رسول خدا (ص) بازگشتند موضوع را برای او بیان کردند.
رسول خدا (ص) فرمود: اگر داخل آتش میشدید از آن خارج نمیشدید همانا فرمانبرداری در کار نیک و شناخته شده است.[۱]
نتیجهاگر انسان در همه کارهای خود تسلیم فرد مشخصی شود به خطا رفته است، زیرا او بهطور دائم میداند که آن فرد، انسانی مثل خود او است، ممکن است خطا کند و ممکن است خطا نکند.منظور از این سخن این نیست که با همه مردم با حالت شک، تردید، انزجار و لجاجت زندگی کنیم بلکه درک این مسئله در حقیقت این است که زمینه مناسبی را برای ما که درک میکنیم و با چشمان خود میبینیم بدون اینکه ما را به بازیچه بگیرند و فریب بدهند آماده میکند.
شکی نیست هنگامی که انسان در هر شرایط محیطی با گروهی که کار میکند باید دستورهای رهبر یا فرمانده خود را اطاعت کند؛ این اطاعت نباید قدرت عقل و درهای بصیرتش را مسدود کند؛ زیرا آن اطاعت، اطاعت کورکورانه است که قدرت تفکر و تعقل را از او سلب میکند و نمیتواند حق و باطل را تشخیص دهد و فرق بین خیر و شر را بفهمد، پس دچار خطر بزرگی میشود.
روشن است که تجمعات سود جویی وجود دارند که بخاطر تحقق اهداف منفعت طلبانه مطابق با خواستهها و هواهای نفسانی خود از همه نیروها و توان افراد خود از طریق القاء کردن فهم خطاکار برای فرمانبرداری بهرهمند میشوند.به دلیل همین اهداف منفعت طلبانه است که این گروهها معمولاً نکاتی همچون اول کار و بعد مباحثه (مشورت) را پیش میکشند به این دلیل که این نکات یکی از بندهای مهم در قوانین خاص آنها است که حکایت از روشهای فرمانبرداری در تعامل داخلی آنها دارد.این گام انسان را بدون سؤال یا استفسار، ابزاری در مقابل اجرای اوامر آن جمع قرار میدهد و این بستگی به فرد دارد که بخواهد بدون اراده و عقل زندگی کند، در این صورت سرانجام و آینده او بستگی به قدرت کسانی پیدا میکند که خیری از آنها به او نمیرسد.
در این هنگام انسان باید با همه امور با شعور و درک روبرو شود، تا جایی که هدف آن دستورهای مهم را درک و هدف از انجام آن را بفهمد. در چنین حالتی شکی نیست که آن امر مهم را با جدیت زیاد و دقت کافی انجام میدهد.اگر به مسیر ادیان الاهی تفکر کنیم پیامبران و رسولانی را مییابیم که وقتی جامعه خود را به انجام آئین معینی وامیدارند، سعی میکنند تا علتهای آن را برای آنها بیان کنند تا آنها بدون آگاهی به آن نپردازند. و بفهمند که هدفی مدنظر و در پس آن است و آن ارائه منافع و تمام و کامل کردن فوائد نعمت بر آنان است.
رسول اکرم (ص) نشانههای فرمانبرداری را در یک کلمه خلاصه کرده است، آنجا که فرمود: «الطاعه فی المعروف».این نکته قابل اشاره است که اندازه فرمانبرداری ایجابیه در حدود معروف و همچنین اندازه فرمانبرداری سلبیه در حدود منکر است، به همین دلیل نباید به ظاهر سازی پرداخته و از ظاهرسازی بی اندازه مغرور شویم، بلکه باید معروف و منکر را تشخیص دهیم و از معروف اطاعت و از منکر دوری کنیم تا پایداری و استقامت خود را در راه دین حق تضمین کنیم.
پی نوشت ها
[۱]. جامع احادیث الشیعه، آیت الله بروجردی، ج ۱۷، ص ۳۱۲، ح ۲؛ مسلم، ۱۲ / ۲۲۷.
برگرفته از کتاب “یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)” نوشته ی طالب خان ترجمه ی ارسلان ایلکااختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی