ذکر ؛ رابطه خاص انسان با خدا
‹‹ إنی أنا الله إله أنا فاعبدنی وآقم الصلوه لذکری ›› 1خداوند ، انسان را بااستعدادی ویژه آفریده است ؛ استعدادی که درهیچ یک از دیگر آفریدگان خداوند وجود ندارد :‹‹ لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم ›› 2 . این استعدادی است که انسان به وسیله آن می تواند هم خود وهم اعمال خود را بسازد . معلوم است که درتعامل منطقی ، انسان ، اعمال وکردار خود را می سازد واز سوی دیگر ، اعمال ورفتار او، انسان رامی سازد .ازجمله اعمالی که انسان می تواند آن را بسازد ، ‹‹ عبادت ›› است ومتقابلا عبادت ، بزرگترین ومؤثرترین عامل درپرورش انسان است . اما عبادتی این ویژگی را دارد که دارای ‹‹ روح ›› باشد وعبادت واقعی ودارای روح ، عبادتی است که چهار خصوصیت داشته باشد ،: ۱.توجه به خدا؛ ۲.استغفار از گناه ؛ ۳. استمداد واستعانت جویی از خداوند ؛ ۴.توجه به نقایص وعیوب خود .چنین عبادتی ، بزرگترین عامل پرورش ، تربیت وساخت انسان است ؛ زیرا دارای پیامد وآثار مهمی برای انسان می باشد ومهمترین حالتی که برای اوایجاد می کند ، همان حالت ‹‹ ذکر ›› است .آثار ذکر۱.ایجاد رابطهخاص بین انسان وخدا ؛ چنان که درروایت‹‹ قرب نوافل ››آمده است :‹‹ لایزال العبد یتقرب إلی بالنوافل حتی أحبه ، فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به وبصره الذی یبصر به ویده الذی یبطش بها … ›› ؛ بنده من به وسیله نوافل (قدم به قدم ) به من نزدیک می شود تا به مرحله ای می رسد که مشمول محبت من می شود ، ووقتی اورا دوست داشتم ، گو شی که می شنود ، منم ، چشمی که می بیند ودستی که حرکت می کند ، منم …۱.مسلح شدن به سلاح بصیرت ؛ همان گونه که قرآن کریم می فرماید : ‹‹ إن الذین اتقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذا هم مبصرون ›› 1 بصیرت ، آن است که انسان هر پدیده ای را درشکل واقعی آن ببیند .دراین صورت ، انسان بصیر ، حق را از باطل ، درهر حال وچهره ای که باشد ، می تواند تشخیص دهد ؛ زیرا حالت توجه ، روح انسان را از اسارت تن آزاد می کند وبا توان روح آزاد ، هرچیزی را باهویت شخصیت واقعی خود آن می بیند .۳.توجه به نامه اعمال وپیداکردن نواقص کوچک وبزرگ .۴.غبرقابل تحمل دانستن وجود گناه درپرونده اعمال .۵.مضطرب ونا آرام بودن وترس از عقاب خداوند ودرنتیجه ، توبه وبازگشت .۲۶.شکست ناپذیری دربرابر حملات سهمگین تمایلات نفسانی ؛ چنان که حضرت یوسف علیه السلام درمقابل آن تهاجمات طوفانی فرمود :‹‹… معاذ الله إنه ربی أحسن مثوای إنه لایفلح الضا لمون ›› 3.7.نجات از خود ناشناسی ، گم کردن وفراموشی .گرچه عبادت که متضمن این آثار است ، مشروط به زمان ومکان خاصی نیست ، ولی گاه از نظرزمان ، فرصتهای استثنایی رخ می نماید که عبادت درآن از اهمیت ویژه ای برخورداراست وبه مصداق :‹‹ ألاوإن فی أیام دهرکم نفحات ألافتعرضوا لها ›› 1، باید از آنها حداکثر استفاده را نمود . ماه رجب الاصب ،شعبان المعظم وبه ویژه رمضان المبارک ، از این نفحه های ویژه است . ذکر ، بیش از هرچیز دراین ایام مؤثر است وتلاوت قرآن که خود ، یک عبادت است ، مؤثرترین عامل درایجاد حالت ذکر است ؛ چه این که خود ‹‹ ذکر ›› است :‹‹ وهذا ذکر مبارک أنرلناه …›› 2.قرآن کریم که خود ذکر خداست ویکی از القاب آن نیز ذکر است ، پیروان خود را درملکوت ، بلند آوازه ودر زمین ،نورانی می کند .رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ‹‹ علیک بتلاوه القرآن وذکر الله کثیرا، فإنه ذکر لک فی السماء ونورلک فی الأرض ››3 وکسی می تواند با روح این ذکر عظیم ارتباط برقرار کند که با‹‹ زبان قرآن ›› آشنا باشد .قرآن که برای هدایت همگان نازل شده وازنظروسعت حوزه رهنمود ، جهان شمول است ، دوویژگی بارزدارد : به زبان جهانی سخن می گوید ومحتوایش برای همگان مفید است . مراد از ‹‹ زبان قرآن ›› ، لغت وادبیات عربی نیست ، بلکه منظور، سخن گفتن به فرهنگ مشترک مردم است که همان فطرت پایدار وتغییر ناپذیر می باشد .ازاین رو،رسالت قرآن ، شکوفا کردن فطرتها وفراخوانی عمومی به هدایت است .پس زبان قرآن ، زبان هدایت برای همه مردمان است :‹‹ هذل بیان للناس وهدی وموعظه للمتقین ›› 4 . کارکرد زبان هدایتی قرآن ،یادآوری (ذکر)وتربیت معنوی ودرنتیجه ، شعله ورساختن استعدادهای متعالی ، برانگیختن عشق وپروای مقدس ، معنی معنی ومفهوم بخشیدن به حیات ،نشان دادن افقها ودیدرسهای زیبا ، سمت وسووطراوت بخشیدن به زندگی ، برشوراندن روح حقیقت خواهی ، تاباندن نور عدالت وخدمت وافشاندن عطرلطف وطهارت برهمگان است .به همین جهت است که هیچ توانگری وغنایی به پایه قرآن نمی رسد .رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : ‹‹ القرآن غنی لاغنا دونه ولافقربعده ›› 1 وفرمود :‹‹ فرد وملتی که قرآن داشته باشد وگمان کند بهره دیگران از اوبیشتر است ، آنچه را خدواند ،بزرگ شمرده (قرآن )، حقیر پنداشته وآنچه را خدا حقیر دانسته (دنیا )، بزرگ شمرده است ›› 2.امام خمینی قدس سره – کسی که باذکر قرآن زنده بود وزنده کرد – فرمود :یکی از آداب مهم قرائت قرآن که انسان رابه نتایج بسیار واستفاده های بی شمار نایل کند ، ‹‹ تطبیق ›› است وآن ، چنان است که درهر آیه از آیات شریف که تفکر می کند ، مفاد آن را باحال خود منطبق کند ونقصان خود را به واسطه آن ،مرتفع کند وامراض خود را بدان شفا دهد .۳
پاورقی۱.جامع احادیث الشیعه ، ج۱۵،ص۷.۲.همان ،ص۱۶.۳.امام خمینی ، آداب الصلاه ، ص۲۰۶.۱.بحارالانوار ،ج۸۴،ص۲۶۷.۲.انبیاء/۵۰.۳.جامع احادیث الشیعه ، ج۱۵،ص۱۹.۴.آل عمران/ ۱۳۸.۱.اعراف /۲۰۱.۲.نهج البلاغه ، خطبه ۲۲۲(صبحی صالح )و۲۱۳(فیض الاسلام ).۳.یوسف /۲۳.۱.طه /۱۴.۲.تین /۴.