حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اهل تسنن
حضرت مهدى(ع) ؛ کسى است که بسیارى از علماء اهل سنت، علاوه بر اذعان بر اصالت مهدویت و صحیح دانستن احادیث آن، کتاب و رسالههایى تألیف کردهاند، تا نسلهاى بعدى، حقیقت و واقعیتى را که در شرع مقدس بر زبان رسول اکرم(ص) جارى شده، به خوبى بشناسند. مؤلف کتاب «الامام المهدى(ع) » استاد على محمّد على دخیل، اسامى ۲۰۵ نفر از بزرگان علماى اهل سنت را در کتاب خود آورده است، به این ترتیب که تعداد ۳۰ نفر از آنان کتاب مستقلى دربارهی حضرت مهدى(ع) نوشتهاند و ۳۱ نفر دیگر در کتابهاى خود فصلى را به روایات مربوط به حضرت مهدى(ع) اختصاص دادهاند؛ ۱۴۴ نفر از آنان به مناسبتهاى مختلف روایات حضرت را در کتابهاى خود آوردهاند که اگر بخواهیم همهی این کتابها را ذکر کنیم، سخن طولانى مىشود و از تناسب بحث خارج مىگردد؛ لذا تنها برخی از علماء بزرگ اهل سنّت را نام مىبریم که صحت احادیث مربوط به مهدى موعود را پذیرفتهاند و از اوصاف و خصوصیات آن حضرت سخن گفته اند:
ابوبکر محمّد بن على، معروف به محیى الدین عربى(۵۶۰ ـ ۶۳۸ هـ . ق)
او مؤلف کتاب «الفتوحات المکیّه» است؛ وی دربارهی مهدى موعود(ع) مىنویسد: «انّ للّه خلیفه یخرج وقد امتلأت الارض جورا وظلما فیملؤها قسطا وعدلاً لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد طوّل اللّه ذلک الیوم حتّى یلى هذاالخلیفه من عتره رسول اللّه من ولد فاطمه یواطى اسمه اسم رسول اللّه(ص) » (الفتوحات المکیه، ج ۳، ص ۳۲۸ – 327) «خداوند را خلیفهاى است که روزى ظاهر مىشود و ظهورش زمانى اتفاق مىافتد که دنیا پر از جور و ستم شده باشد و آن حضرت دنیا را پر از عدل وقسط مىفرماید و اگر از عمر دنیا یک روز بیشتر نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مىگرداند تا این خلیفه، که از عترت رسول اکرم(ص) از اولاد فاطمه زهرا(س) و نامش با نام رسول خدا(ص) یکى است، حکومت را به دست گیرد».
سبط ابن جوزى (م ۶۵۴ ه)
وى صاحب کتاب «تذکره الخواص» است و دربارهی امام مهدى(ع) مىنویسد: «فصلٌ فى ذکر الحجّه المهدى هو محمّد بن الحسن بن على بن موسى الرضا… کنیته ابو عبداللّه وابوالقاسم وهو الخلف الحجه صاحب الزمان القائم المنتظر والتالى وهو آخر الائمه انبأنا…» «فصلى در ذکر حجت مهدى؛ محمّد فرزند حسن بن على بن موسى الرضا…است. کنیهاش ابو عبدالله و ابوالقاسم و القابش: خلف، حجت، صاحب الزمان، قائم، منتظر و تالی است و او آخرین فرد از ائمهی دوازدهگانه است».
على بن محمّد المالکى(ابن الصباغ) (متوفى ۸۵۵ هـ. ق)
وى که صاحب کتاب «الفصول المهمه فى معرفه احوال الائمه» است، دربارهی فضایل حضرت مهدى(ع) مینویسد: «الفصل الثانى عشر فى ذکر ابی القاسم محمّد الحجه الخلف الصالح ابن ابى محمّد الحسن الخالص وهو الامام الثانى عشر». «فصل دوازدهم در بیان حالات ابوالقاسم محمّد حجت وخلف صالح فرزند ابو محمد حسن عسکرى، که امام دوازدهم است، مىباشد.» آن حضرت پیش از قیام خود دوبار غیبت اختیار مىکند که یکى طولانىتر از دیگرى است. غیبت نخستین او به غیبت صغرا مشهور است؛ مدت آن کوتاه و از ولادت او آغاز میشود و با پایان سفارت در میان او و شیعیانش خاتمه مىپذیرد؛ اما غیبت کبرا و طولانى پس از نخستین غیبت اوست که در پایان آن، حضرت با شمشیر قیام خواهد فرمود، چنان که خداى تعالى مىفرماید: «پس از ذکر در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایستهی من به ارث برند».(انبیاء/ ۱۰۵)
اسماعیل بن عمر بن کثیر شافعى معروف به ابن ابى کثیر(۷۰۱- ۷۷۴)
وى محدث، مورخ، مفسر، فقیه و مؤلف کتاب «البدایه و النهایه» است و در کتاب خود مىنویسد:. «فصلٌ فى ذکرالمهدى الذى یکون فی آخر الزمان وهو احد الخلفا الراشدین والائمه المهدیین…» «بدان، مهدى که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد، او یکى از خلفاى راشدین و امامانى است که خداوند آنان را به سوى حق هدایت فرموده است» و این گفتهی احادیث است که از رسول خدا(ص) روایت شده که او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و من هم گمان مىکنم ظهور آن حضرت قبل از نزول عیسى خواهد بود، چنان که روایات بر این مطلب دلالت دارند». امام احمد حنبل به سند خود از حجاج نقل کرده که گفت: از على شنیدم که مىگفت: رسول خدا(ص) فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز نماند، در همان روز خداوند مردى را از ما بر مىانگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که از ظلم پر شده باشد». (کتاب النهایه، ج ۱، ص ۷ – 106)
جلال الدّین سیوطى شافعى (۷۴۹ ـ ۹۱۱ ه)
وى امام، حافظ، مورخ، ادیب، جامع علوم و صاحب کتاب «الحاوى للفتاوى» است. وى در همین کتاب بخشى را به احادیث مهدى(ع) اختصاص داده و آن را «العرف الوردى فى اخبار المهدى» نامیده است و در آغاز آن مىنویسد: «سپاس خداى را و درود بر بندگان برگزیدهاش. این بخشى است که در آن احادیث و آثار وارده دربارهی مهدى را جمع آورى کردم و در آن چهل حدیثى را که حافظ ابونعیم گردآورى کرده است تلخیص نموده و آنچه را از قلم وى افتاده بود، بدان اضافه کردم».
منبع : نشریه شیعه شناسی ، شماره۳