وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور۱
وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور۲
مقدمه
ساختار سیاسی کویت در بین کشورهای منطقه، در یک چارچوب عربی و به الگوی سیاسی دمکراسی غربی نزدیکتر است، و در عین حال این ساختار، ارزشهای محلی و چارچوبهای سنتی را در سایه نبود احزاب سیاسی ملاحظه نموده است. علاوه بر مجلس امت، کویت با داشتن صدها دیوانیه از زیربنای وسیعی از نهادهای جامعه مدنی برخوردار است. از سوی دیگر انجمنهای عام المنفعه به نوبه خود، گروههای تأثیرگذار در شکلگیری تصمیمهای سیاسی به شمار میآیند.([۱])
آنچه پیرامون قدرت سیاسی کویت گفته شد قدرت سیاسی، شامل قدرت دولتی و قدرت اجتماعی است و موضوع اصلی جامعهشناسی سیاسی، توضیح جایگاه دولت در درون شبکه پیچیده علایق و منافع اجتماعی و اقتصادی و روابط حاصل از آنهاست و رابطه میان دولت و جامعه به عنوان موضوع اصلی جامعهشناسی سیاسی یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت مهمترین موضوع نظریهپردازی سیاسی و اجتماعی در طی قرون اخیر بوده است. و در کویت، قدرت سیاسی و محیط اجتماعی، سیاست و حکومت را تشکیل میدهند. بنابراین، جایگاه شیعیان در ساختار سیاسی کویت را میتوان از این دیدگاه اخیر مورد بررسی قرار داد و آنرا در مؤلفههای ساختار سیاسی و نیز در مؤلفههای جامعهشناسی سیاسی جستجو نمود و آنرا مورد بررسی قرار داد.
۱ـ نقش شیعیان در قوه مجریه
بررسیهای انجام شده نشان میدهد شیعیان کویت در سطوح بالای حکومت حضور چندان مؤثری ندارند و در هر دوره تنها یک وزیر شیعه در کابینه حضور دارد که معمولاً از شیعیان لیبرال و طرفدار دولت میباشد. در سطوح میانی نیز در برخی وزارتخانهها مانند: وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالی و دانشگاه کویت حضور شیعیان نسبتاً خوب است و اساتید برجسته و صاحب نظر از شیعیان در دانشگاه فعال میباشند و در سال ۲۰۰۶م. ریاست دو دانشکده علوم و ادبیات و نیز ریاست بخش علوم سیاسی دانشکده علوم اجتماعی با شیعیان بوده است.([۲])
در سال ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ تا سال ۱۹۷۸م. عبدالمطلب الکاظمی به سمت وزیر نفت در کابینه دولت کویت تعیین گردید.
در سال ۱۹۸۱ و ۱۹۸۵، عیسی المزیدی به سمت وزیر ارتباطات در کابینه دولت تعیین گردید.
در سال ۱۹۸۶ و ۱۹۸۸ عیسی المزیدی وزیر امور خدمات در کابینه دولت کویت تعیین گردید.
در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ حبیب حیات به عنوان وزیر ارتباطات در کابینه دولت تعیین گردید.
در سال ۱۹۹۲ حبیب حیات بعنوان وزیر مسکن و اشتغال در کابینه دولت کویت تعیین گردید.
در سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ علی البغلی بعنوان وزیر نفت در کابینه دولت کویت تعیین گردید.
در سال ۱۹۹۴ حبیب حیات به عنوان وزیر مسکن و اشتغال در کابینه دولت کویت تعیین گردید.([۳])
در سال ۲۰۰۰ صلاح خورشید به وزارت بازرگانی و صنعت رسید.
در کابینه ۲۰۰۱، صلاح خورشید در کابینه دولت کویت تعیین گردید.([۴])
در سال ۲۰۰۶ یوسف الزلزله، به عنوان وزیر بازرگانی و تجارت در کابینه دولت کویت تعیین گردید.([۵])
اعضای شورای شهر: منصور المزیدی در سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ عیسی بهمن در سال ۱۹۶۶، عبداللطیف الکاظمی در سال ۱۹۶۴ و احمد لاری در سال ۲۰۰۳ به عنوان عضو شورای شهر کویت تعیین شدند.([۶])
۲ـ دیدگاه دولت پیرامون شیعیان
در وزارتخانههای حساس مانند وزارت خارجه و وزارت کشور، پستهای حساس به شیعیان داده نمیشود و استخدام آنها محدود است و درجه نظامی بالاتر از سرهنگ به آنها کمتر داده میشود و تنها در مواردی نادر از شیعیانی که مورد اطمینان صد درصد حکومت بودهاند استفاده شده است، از جمله علی المؤمن، رئیس ستاد ارتش سابق.([۷])
امیر کویت بعد از بازپسگیری کویت، به دلیل مقاومت شیعیان در مقابل ارتش صدام در سال ۱۹۹۰م. یک شیعه را رئیس ستاد ارتش کویت منصوب کرد.([۸])
شیعیان به علت تساهل نسبی موجود در کشور، به طور کلی پشتیبان رژیم کویتاند، هرچند ممکن است به سیاستهای رژیم و نبود شفافیت و پاسخگویی معترض باشند. آنان با وجود انتقادات کلی یا اعتراضات خاص شیعی، به این امر اذعان دارند که شیعیان در کویت در مقایسه با جاهای دیگر خلیج فارس، رفاه بیشتری دارند و در نهایت شاید رژیم را حامی خود در مقابل اکثریت سنی قلمداد کنند. حکومت نیز شیعیان را ذاتاً تهدیدی برای امنیت خود تلقی نمیکند، بلکه موضوع را مسئلهای مدیریتی میداند که مشابه چالشهایی است که رژیم در اداره بخشهای دیگر فعال سیاسی جامعه کویت با آنها مواجه است. در واقع، انتقاد سنیان از رژیم صریحتر است و تأثیر آن بر اقتدار رژیم میتواند زیان بارتر باشد، در حالیکه فعالیت سیاسی شیعی، به راحتی تحت کنترل در آمده، به انزوا کشانده میشود. با این همه، شیعیان به طور نگران کنندهای بین حکومت و نظام اجتماعی موجودگیر افتادهاند. حکومت، آنان را به شدت تحت نظر دارد و گاه برای جلب نظر و آلت دست قرار دادن آنان تلاش میکند. به لحاظ سیاسی، شیعیان یکی از مؤلفههای نظام پیچیده ارتباطات و اختلافات تجاری، قبیلهای و ایدئولوژیک را تشکیل میدهند که حکومت باید برای حفظ منافع سیاسیاش مدام با آنها بازی کند. رژیم با وجود آنکه میزان بالایی از آزادیهای شخصی و اجتماعی را برای شیعیان فراهم میسازد، با دقت مرزهایی ترسیم میکند که دسترسی کامل شیعیان را به نهادهای حکومتی محدود سازد. جامعه کویت که سنیان بر آن غلبه دارند، به فروتنی و حتی مدارا متمایل است. گهگاه سنیان، خشم خود را از امتیازاتی که شیعیان در سالهای اخیر به دست آوردهاند و نیز از حمایتهای پیشین شیعیان از خاندان الصباح اظهار میکنند و از اینکه شیعیان بیش از اندازه به ایران نزدیکاند میهراسند. به لحاظ اجتماعی نیز این نگرانی وجود دارد که ممکن است شیعیان از مرزهای خود پای فراتر نهند. در نتیجه، سنیهای محافظهکار (مانند قبایل)، و شمار روز افزون وهابیها که به مخالفت تعصبآمیز با تشیع دامن میزنند، با نگرانی مراقب شیعیان هستند. با این همه، جناح میانهروتر اسلامگرایان سنی، یعنی جنبش اسلامی هواخواه قانون اساسی (که با اخوان المسلمین ارتباط دارد)، و نیز لیبرالهای کویتی، در زمینه فعالیتهای پارلمانی که پس از جنگ خلیج فارس در کویت نیروی تازهای گرفتند، مشترکات سیاسی بسیاری با شیعیان دارند.([۹])
۳ـ نقش شیعیان در قوه مقننه
در مجموعه کشورهای منطقه، کویت از کشورهایی بوده است که در حرکت به سوی دموکراسی از سایر کشورهای منطقه پیشی گرفته است و با برخورداری از مجلس و برگزاری انتخابات آزاد، در میان این کشورها منحصر به فرد میباشد. شیعیان در این کشور از آزادی نسبی برخوردار میباشند و در انتخابات شرکت مینمایند و در هر دوره تعدادی نماینده در مجلس دارند که به طور خلاصه به آنها اشاره مینماییم.
«شیعیان کویت در مجلس مؤسسات که بعد از استقلال کویت در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد، شرکت نمودند و دو کرسی از ۲۰ کرسی آن را به خود اختصاص دادند. نمایندگان عبارت بودند از: محمد رفیع حسین معرفی و منصور شیخ موسی المزیدی».([۱۰])
شیعیان کویت در اولین انتخابات مجلس الامه کویت در سال ۱۹۶۳ شرکت نمودند و نمایندگان شیعه؛ محمد قبا زرد، ابراهیم خریبط، حسن حیات، احمد الموسوی و زید الکاظمی رأی آوردند.([۱۱])
آنها در دومین انتخابات مجلس الامه کویت در سال ۱۹۶۷ نیز شرکت کردند و نمایندگان شیعه؛ منصور المزیدی، ابراهیم خریبط، حسن حیات، زید الکاظمی، عیسی بهمن، عبد اللطیف الکاظمی، جاسم الاستاذ، ابراهیم المطوع و ابراهیم الدشتی رأی آوردند.
همچنین در سومین انتخابات مجلس الامه کویت در سال ۱۹۷۱ شرکت نمودند و نمایندگان شیعه؛ ابراهیم خریبط، حسن حیات، احمد الموسوی، عیسی بهمن و عبد اللطیف الکاظمی رأی آوردند.([۱۲])
شیعیان کویت در چهارمین انتخابات مجلس الامه در سال ۱۹۷۵ نیز شرکت نمودند و نمایندگان شیعه؛ ابراهیم خریبط، عیسی بهمن، خالد خلف التیلجی، عبد اللطیف الکاظمی، حبیب حیات، اسماعیل دشتی، جاسم القطان، حسین مکی جمعه، حسین معرفی و عبدالله الوزان رأی آوردند. این جمعیت همچنین در پنجمین انتخابات مجلس الامه کویت در سال ۱۹۸۱ شرکت نمودند و پنج کرسی را کسب نمودند. این نمایندگان؛ عدنان عبد الصمد، عبد المحسن جمال، ناصر صرخوه، عیسی المزیدی و احمد الطخیم میباشند.([۱۳])
شیعیان کویت در ششمین انتخابات مجلس الامه در سال ۱۹۸۵ هم شرکت نمودند و نمایندگان شیعه بنام: ناصر صرخوه، یعقوب حیاتی، عباس الخضاری و شعبان الخضری به این مجلس راه یافتند. این شیعیان در هفتمین انتخابات مجلس الامه در سال ۱۹۹۲ شرکت نمودند و نمایندگان شیعه بنام عدنان عبدالصد، عبد المحسن جمال، ناصر صرخوه، یعقوب حیاتی و علی البغلی تعیین گردیدند.([۱۴])
جمعیت شیعیان کویت در هشتمین انتخابات مجلس الامه در سال ۱۹۹۶ شرکت نمودند و عدنان عبد الصمد، عباس الخضری، حسین القلاف و حسن جوهر از آنها رأی آوردند. آنها همچنین در نهمین انتخابات مجلس الامه در سال ۱۹۹۹ شرکت نمودند و نمایندگان شیعه بنام: عدنان عبد الصمد، عبد المحسن جمال، حسین قلاف و حسن جوهر به مجلس راه یافتند.([۱۵])
شیعیان کویت در دهمین انتخابات مجلس الامه در سال ۲۰۰۳ شرکت نمودند و حسین قلاف، یوسف الزلزله و حسن جوهر به عنوان نمایندگان شیعه تعیین گردیدند. این شیعیان در یازدهمین انتخابات مجلس الامه کویت در سال ۲۰۰۶ هم شرکت کردند و نمایندگان شیعه بنام: عدنان عبد الصمد، حسن جوهر و احمد لاری رأی آوردند.([۱۶])
سیاستمداران سنتی شیعه طرفدار دولت، قبل از انتخابات دوره پنجم در سال ۱۹۸۱م در انتخابات رأی میآوردند، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران، اوضاع شیعیان به دو دلیل تغییر یافت؛ دلیل اول: قبل از سال ۱۹۷۹ روابط میان حکومت، تجار شیعه و عموم شیعیان خوب بوده است. دلیل دوم این است که: بعد از انقلاب اسلامی ایران، اوضاع اقتصادی شیعیان بهبود یافت و آنان دیگر نیاز به سیاستمداران سنتی طرفدار دولت نداشتند و سیاستمداران جدید شیعه وارد صحنه سیاست شدند. دولت کویت برای اینکه شیعیان در انتخابات آراء کمتری بیاورند، حوزههای انتخاباتی را از ۱۰ حوزه به ۲۵ حوزه تغییر داد و این باعث شد شیعیان در انتخابات ۱۹۸۱٫ پنج کرسی را کسب نمایند. در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۸۵م. چهار شیعه پیروز شدند.([۱۷])
در انتخابات پارلمانی ۱۹۹۲ که بنا بر اکثر گزارشها، انتخابات آزاد و عادلانه بود، سه عضو شیعه برگزیده شدند. در ۱۹۹۶، پنج عضو شیعی به کرسیهای پارلمان دست یافتند، از جمله (برای نخستین بار) یک روحانی شیعه، دو اسلامگرای دیگر و دو شیعه غیر اسلامگرا. بر خلاف انتخابات ۱۹۹۲، رقابتهای سال ۱۹۹۶م. حساسیتهای فرقهای و نگرانی سنیان را دربارهی نامزدی اسلامگرایان شیعه که به ایران بسیار نزدیک قلمداد میشدند برانگیخت. به ویژه پیروزی انتخاباتی سید حسین القلاف، روحانی شیعهای که در قم تحصیل کرده است، در مقابل یک شیعه سکولار و یک کاندیدای سنی، موجب شد؛ سنیها درباره بروز رقابت فرقهای در کویت نگران شوند. شیعیان به نوبه خود حکومت را متهم میکنند که برای کاستن از تأثیر رأی شیعیان، حوزههای انتخاباتی را به نحو مغرضانهای تفکیک کرده است. و نیز معتقدند که نظام انتخاباتی برای از هم گسیختن جامعه شیعه طراحی شده است. به رغم برخی اختلافات فرقهای که در زمان مبارزات انتخاباتی بروز کردند، تمامی شواهد حاکی از آنند که رژیم، مردم و دیگر اعضای مجلس ملی، نمایندگان شیعه را در حیات سیاسی کویت سهیم میدانند. نمایندگان شیعه با تمام وجود به فعالیتهای پارلمانی مشغولاند و مجلس ملی، محل مناسبی برای ایجاد پیوند میان منتخبان در موضوعات مختلف، بدون توجه به اختلافات ایدئولوژیک بالقوه آنها بوده است.([۱۸])
شیعیان کویت در سال ۱۹۹۹ میلادی در مجلس الامه از چهار کرسی نمایندگی برخوردار شدند. این تعداد در سال ۲۰۰۰ میلادی به شش نماینده افزایش یافت. جایگاه گروههای سیاسی و اسلامی در مجلس دهم باعث شد جبهههای لیبرال، کرسیهای زیادی را از دست دادند. همچنین اسلامگرایان تندرو یک سوم کرسیها را ازآن خود کردند و طرفداران حکومت نیز تعداد قابل توجهی از کرسیها را از آن خود نمودند. گروه اخوان المسلمین، سه کرسی از پنج کرسی خود را و همچنین رئیس خود مبارکالدویله را از دست داد. در این انتخابات، شیعیان پنج کرسی را از آن خود کردند و نمایندگان آنان به شرح ذیل بودند: صالح عاشور، سید یوسف سید حسن، دکتر حسن عبدالله احمد، حجت الاسلام سید حسین قلاف و صلاح عبدالرضا خورشید.([۱۹])
شیعیان کویت در دوازدهمین انتخابات مجلس الامه مورخ ۲۶/۲/۱۳۸۸ پیروز شدند و ۹ کرسی از ۵۰ کرسی مجلس الامه کویت را به دست آوردند. این پیروزی برای اولین بار در تاریخ کویت رقم خورد و شگفتتر آن که چهار زن کویتی در این انتخابات رأی آوردند که دو نفر آنان از شیعیان کویت هستند. نمایندگان شیعه که در این انتخابات رأی آوردند عبارتند از: یوسف الزلزله، صالح عاشور، حسن جوهر، عدنان عبدالصمد، فیصل الدویسان، عدنان المطوع، معصومه المبارک، و رولا دشتی. در این انتخابات از جمله اتفاقات عجیب اینست که سلفیها و اخوان المسلمین، برخی از کرسیهای خود را از دست دادند و در عوض لیبرالها از وضعیت بهتری بر خوردار شدند.([۲۰])
۴ـ دیدگاههای سیاسی نمایندگان سلفی پیرامون شیعیان
فیصل المسلم یکی از نمایندگان پارلمان کویت ادعا کرد؛ برگزاری مراسم شهادت عماد مغنیه موجب برانگیخته شدن احساسات شهروندان کویتی میشود، چرا که وی در ماجرای ربودن هواپیمای کویتی، فرزندان آنان را به قتل رساند و آرامش آنان را سلب کرد. محمد براک المطیری، یکی از نمایندگان ضد شیعی پارلمان کویت نیز با محکوم کردن این مراسم تصریح کرد؛ برگزاری مراسم بزرگداشت مغنیه توسط برخی از عناصر سیاسی و شیعه کویت، غیر قابل قبول است، چرا که ظاهراً این افراد اقدامات مغنیه در حق کویتیها را فراموش کردهاند. وی همچنین مدعی شد؛ با توجه به تصریحات اخیر وزرای کشور و امور خارجه کویت، مراسم بزرگداشت و تجمع اخیر شیعیان، تخطی و عدم توجه آنان به اظهارات وزیران مذکور است. علی العمیر یکی دیگر از نمایندگان کویت نیز با محکوم کردن این تجمع، خواستار پاسخگویی برگزارکنندگان و همچنین عذرخواهی عدنان عبدالصمد نماینده شیعی حاضر در آن تجمع، از مردم کویت شد.([۲۱])
پلیس کویت به دلایل مشابه فوق، شیخ حسین المعتوق از رهبران کویت را بازداشت کرده است. به بازداشتشدگان، اتهام عضویت در حزب الله کویت، با هدف تلاش برای تخریب بنیادهای جامعه، با توسل به راههای غیر قانونی که معنای براندازی نظام را دارد وارد است. همچنین آنها به ارائه اطلاعات کذب در مورد کویت، که سبب تضعیف جایگاه کویت در خارج از کشور شده است متهم هستند و هفت مبارز شیعه هم تحت بازجویی قرار گرفته و از اتهامات وارده تبرئه شدهاند.([۲۲])
دشمنان اصلی نامزدهای شیعه، سلفیها و سایر بنیادگرایان سنی هستند. همچنانکه در انتخابات سال ۲۰۰۶، وزیر سابق نفت کویت گفت: شیعهها میخواهند اعضای مذهب خود، نمایندهشان باشند ولی سنیها لیبرال را به بنیادگرایان، ترجیح میدهند.([۲۳])
ایجاد گروههایی که بر اساس همبستگی شیعی شکل گرفتهاند در کشوری که با تساهل نسبی عمل میکند و شیعیان در آن امتیازاتی دور از انتظار دارند، خطراتی در برخواهد داشت که شیعیان کویتی به خوبی از آنها مطلعاند. شیعیان به صورتی ظریف، بین کسب امتیازات بیشتر برای خود و به مخاطره انداختن آنچه هم اکنون دارند، واقعاند. برای مثال، نمایندگان شیعه تأکید دارند که آنها نماینده رأی دهندگان، اعم از شیعه و سنیاند نه فقط نماینده جامعه شیعی، و اظهار میدارند که هدف آنان منافع رأی دهندگانشان است نه ملاحظات ایدئولوژیک یا گروهی. اگر چه این امر تا حد زیادی صحت دارد، اما سادهسازی بیش از حد وضعیت نیز هست.([۲۴])
۵ـ نقش شیعیان در قوه قضائیه
تا پیش از استقلال کویت، رسیدگی به امور قضایی کشور، توسط کمیتههای حل اختلاف که توسط صنوف و اقشار مختلف کویت تشکیل شده بود مورد حل و فصل قرار میگرفت که شیعیان نیز بر اساس صنوف خود به مسائل قضایی میپرداختند. رسیدگی به احوال شخصی نیز بر اساس احکام شرع و ملاکهای فقهی انجام میشد که با توجه به نیازهای جامعه بسته آن روز، تأمین کننده بسیاری از نیازهای قضایی محسوب میشد.
با آغاز تاریخ جدید کویت و تحولاتی از قبیل پیدایش نفت در این کشور و نظام جدید منطقهای و بینالمللی و گسترش فعالیتهای تجاری، نفتی، بانکی و پولی، لزوم تحول در سیستم قضایی کشور احساس میشد و بر این اساس، امیر وقت کویت، طی فرمانی، سیستم جدیدی را بر اساس وحدت امور قضایی به تصویب رسانید که به موجب آن رسیدگی به امور مدنی حقوقی جزایی و مانند آن، به عهده محاکم و دادگاهها گذاشته شد. این سیستم بر مبنای فقه اهل تسنّن عمل مینمود و شیعیان آن را به رسمیت نشناخته و در مسائل و مشکلات قضایی خود مانند سابق به علما و مراجع مورد قبول خود مراجعه میکردند.([۲۵])
۶ـ اوضاع سیاسی شیعیان و تأثیرگذاری آن بر صحنه سیاسی کویت
الف) وضعیت سیاسی شیعیان
همکاری گروههای شیعی با دولت به زیر تقسیم میشوند:
الف ـ گروه آقای حاج کاظم عبدالحسین، وکیل حضرت آیت الله العظمی خویی که با دولت مخالفتی ندارند.
ب ـ گروه حزب الله که در خط امام میباشند و با دولت رابطه خوبی ندارند.
ج ـ پیروان حضرت آیت الله العظمی شیرازی و سازمان عمل اسلامی، که میانه خوبی با دستگاه حاکمه دارند.
د ـ گروه بیتفاوتها که اکثریت را تشکیل میدهند.([۲۶])
خانوادههای تاجر و ثروتمند عجم، مدتهای طولانی با خانواده حاکم آل صباح هم پیمان بودهاند و به منزله بخشی از جبهه حاکم، از به خطر انداختن منافع و امتیازات خود پرهیز میکنند. اکثر شیعیان جز خانوادههای قدرتمند عجم، جزو طبقه متوسط پیشهوران و کارمندان دولتیاند که معیشتشان به شدت به بخش دولتی وابسته است. اینان یا کارکنان دستگاههای اداری دولتی و مؤسسات وابستهاند یا پیمانکارانی هستند که برای انعقاد قراردادهای دولتی با دیگران رقابت میکنند یا کسانی هستند که از خدمات تأمین اجتماعی دولت بهرهمندند. بخشی از جامعه کویت را که میتوان طبقه متوسط فرو دست نامید، مؤلفه شیعی عمدهای دارد که شامل مغازهداران خرده پا و کارگران نیمه متخصص میشود. این گروه به طور عمده مهاجرانی هستند که در سالهای اخیر به کویت آمدهاند و ممکن است تابعیت کویتی داشته باشند یا نداشته باشند.([۲۷])
به طور سنتی، خانوادههای تاجر و ثروتمند نزدیک به رژیم، نقش میانجی و سخنگوی جامعه شیعی را ایفا میکردند. افزایش ثروت نفتی کویت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی و گسترش تعلیم و تربیت، بورسهای تحصیلی و سفرهای خارجی، ماهیت جامعه شیعی کویت را تغییر داد. جوانان تحصیل کرده شیعه، دیگر خانوادههای ثروتمند تاجر را به منزله نمایندگان خود نمیپذیرفتند. از اعتبار این خانوادهها روز به روز کاسته میشد؛ چرا که در خدمت به منافع جامعه شیعه یا محافظت از آن در مقابل اقدامات خشن حکومت ناکام مانده بودند.
نسل جوانتر متخصصان، بازرگانان یا کارمندان دولتی آرمانهایی داشتند که نظام حمایتی قدیمی از عهده برآورده ساختنشان بر نمیآمد و تحقق آنها به راهکارهای جدیدی نیاز داشت.
آن بخش از شیعیان که در سیاست درگیر شدهاند، به طور عمده به گروههای رو به رشد عجم و بحرینی تبارها تعلق دارند و بیشترین میزان تنوع عقاید و جهتگیریهای سیاسی نیز در میان این گروهها یافت میشود. احتمال پدید آمدن نارضایتی و شکلگیری آرمانها نیز در میان همین گروهها بیشتر است.
نقش سیاسی و فعال عجمها در کویت، تفاوت آشکاری با رویکرد عجمهای بحرین دارد، زیرا همانگونه که پیشتر گذشت، گروه اخیر همواره خود را از مسائل سیاسی جامعه شیعه دور نگاه داشته است.([۲۸])
ب) منزوی شدن شیعیان توسط دولت
در پی نقض حقوق مسلم شیعیان در کویت و انزوای سیاسی و دور نگه داشتن آنان از مناصب دولتی، مرجع شیعیان کویت، آیت الله محمد باقر المهری، که از علمای برجسته شیعه در این کشور میباشند، به تبعات خطرناک این روند هشدار دادند و ایشان از محرومیت شیعیان از مناصب سیاسی و دولتی ناراضی هستند. آیت الله مطهری اظهار داشته است که: انتصابهای اخیر در کویت، منجر به منزوی شدن بخش اعظمی از شهروندان و عدم مشارکت آنها در وزارتخانهها شده است و این به رغم شایستگیهای بالا و علاقه و پایبندی آنان به وطن و کشور و رهبران سیاسی آنها است. این موضعگیری پس از آن صورت گرفت که دولت کویت تمامی شش عضو باقی مانده شورای شهر را از میان سنیها انتخاب کرد و در میان ده عضو دیگر شورای شهر، تنها یک شیعه وجود دارد. این عالم برجسته شیعه فرمود: ما با توجه به علاقه خود به وحدت ملی و همبستگی ملت کویت، از دولت میخواهیم در این مسائل تجدید نظر کند و زمینه مشارکت شیعیان را فراهم آورد. وی از انتخاب پنج نماینده شیعه در پارلمان از مجموع ۵۰ نماینده انتقاد کرد و آنرا در چارچوب روند نقض حقوق و انزوای سیاسی شیعیان توصیف کرد. شیعیان کویت تنها یک وزیر در دولت دارند که محمد ابوالحسن، وزیر اطلاع رسانی سابق بود که وی هم در ژانویه گذشته تحت فشار نمایندگان سنی مجبور به استعفا شد.([۲۹])
یکی از نمایندگان مجلس کویت خواستار اجرای قوانین شریعت اسلامی و رعایت حقوق شیعیان در کشور شد. صالح عاشور، نماینده مجلس کویت، ضمن حمایت از حقوق شیعیان این کشور گفت: اگر دولت حقوق شیعیان را رعایت نکند و قوانین اسلامی را در کشور اجرا نکند، باید شاهد اعتراضات و اعتصابات خیابانی باشد. عاشور در ادامه افزود: شیخ صباح الاحمد الصباح، امیر کویت، به قوانین و شریعت اسلامی به ویژه زکات اهمیتی نمیدهد و بر همین اساس دولت، قوانین زکات را در کشور اجرا نمیکند. این نماینده مجلس کویت اظهار کرد: اجرا نکردن قانون شریعت اسلامی، این نکته را به اثبات میرساند که دولت در اجرای قانون، دموکراسی را رعایت نکرده است و قوانین استبدادی را در رأس کار خود قرار داده است.([۳۰])
پ) احساس خطر دولت از جانب شیعیان
اول فوریه ۱۹۸۰ میلادی در نخستین سالروز بازگشت امام خمینی به ایران، تجمع عدهای که در مسجد قطیف گرد هم آمده بودند، به یک شورش مبدل شد. تظاهرکنندگان شیعه که تصویر امام را حمل میکردند، به سوی دو بانک سنگ پرتاب کردند و پنجاه اتومبیل و اتوبوس را آتش زدند و دفاتر اداره برق کویت را نیز به آتش کشیدند. گارد ملی بار دیگر مجبور به مداخله شد و در نتیجه ۴ تن کشته شدند. خشونت و برخورد غضب آلود شیعیان کویت بر علیه سیاستهای شیوخ نسبت به جنگ اول خلیج فارس و مخالفت آنان با حمایتهای گسترده مقامات کویتی از رژیم عراق در جنگ با ایران، روز ۱۲ دسامبر ۱۹۸۳، چندین انفجار پی در پی، کویت را به لرزه در آورد. اهداف اصلی عبارت بودند از: سفارتخانههای آمریکا و فرانسه، برج دیدهبانی فرودگاه بینالمللی کویت، یک مجتمع آمریکایی، وزارت آب و برق و منطقه صنعتی شعیبیه. در ماجرای حمله به سفارت آمریکا، یک راننده انتحاری، مأموریت خود را به وسیله یک کامیون پر از کپسولهای گاز که به یک چاشنی انفجاری متصل بود، به انجام رسانید. مسئولیت بمبگذاری در دو کافه کنار دریا در روز ۱۲ ژوئیه ۱۹۸۵ را که طی انفجار آنها، ۱۱ تن کشته و ۸۹ تن زخمی شدند، گروهی به عهده گرفتند که افراد آن، خود را «بریگادهای انقلابی عرب» مینامیدند. ادعا شده بود که آیت الله مهری، رهبری این گروه را به عهده گرفته است. آنگاه کویت به هدف عمده حملات آن گروه مبدل شد. حمله ماه ژوئیه، ظاهراً به قصد کشتن یک مقام طراز اول امنیتی کویت که مسئول اجرای سیاست دولت در امر بازداشتها و اخراجها بود طرحریزی شده بود. دولت کویت به منظور تحت کنترل در آوردن اقلیت شیعی این کشور، ابتدا به سلب تابعیت و تبعید مبادرت کرد، و پس از مدتی با افتتاح مجدد مجلس ملی و استفاده از وزرای شیعی در کابینه، تلاش کرد این اقلیت شیعی را تحت کنترل در آورد. در سال ۱۹۸۰، هنگامی که این ناآرامی به اوج خود رسید، جوامع شیعه موفق شدند خشم خود را در قالب یک نهضت سیاسی سازمان دهند. گروههای اپوزیسیون رادیکال شیعه که از پشتیبانی مردمی و رهبری پویا و اصیل محروم بودند، تماماً به حمایت خارجی از جانب ایران متکی باقی ماندند. روز سی ام نوامبر، بیش از هزار شیعه کویتی، طی یک تظاهرات به سفارت آمریکا حمله بردند. نیروهای امنیتی آنان را سرکوب کردند، سپس ۲۵ تن از آنان که اصالت ایرانی داشتند، به دورههای مختلف زندان محکوم شدند.([۳۱])
عملکرد مبارزهجویی شیعیان کویت در دوران جنگ ایران و عراق، جدیترین تنشها را بین جامعه شیعی و حکومت پدید آورد. این مبارزهجویی تنها در اوضاع داخلی کویت ریشه نداشت؛ بلکه با حوادث گستردهتری که شیعیان جهان عرب، درِگیر آن بودند، مرتبط بود.([۳۲])
در ماه ژوئیه سال ۱۹۸۷ میلادی در آستانه برگزاری کنفرانس اسلامی پنجم در کویت، چند انفجار در کویت رخ داد؛ ۳ انفجار در مراکز نفتی و یکی دیگر در نزدیکی بازار صالحیه. این انفجارها، خسارات جانی نداشته است. نیروهای امنیتی کویت، یک سری از شیعیان را بازداشت نمود. شیعیان جهت آزادی آنان، اولین اعتصاب خود را در مقابل ساختمان امنیت کویت انجام دادند و در این اعتصاب زنان هم شرکت نمودند و پلیس مجبور شد یک زن و بچههایش را آزاد کند. سپس نیروهای امنیتی را در کمین قرار دادند و تعدادی از وسایل نقلیه آنان را منهدم و سوزاندند و این باعث شد نیروهای امنیتی شیوه رفتارشان را عوض کنند و به خانوادههای آنان، اجازه ملاقات زندانیان خود را بدهند.([۳۳])
در تاریخ ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸، گروههای شیعی، منافع امریکا و اروپا را در کویت با بمب، آماج حمله قرار دادند، در تأسیسات نفتی خرابکاری کردند، به هواپیما ربایی پرداختند و در دهه ۱۹۸۵، به ترور امیر کویت، شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح، مبادرت ورزیدند. شواهد حاکی از آن است که دست کم در آغاز، عراقیها و لبنانیها، هدایتگران خشونت بودهاند. برای مثال، از ۲۵ نفری که به اتهام بمبگذاری سال ۱۹۸۳ بازداشت شدند، ۱۷ نفر عراقی، ۳ نفر لبنانی، ۳ نفر کویتی و ۲نفر فاقد ملیت بودند. در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۷، شمار دیگری از شیعیان دستگیر شدند. در مارس ۱۹۸۹میلادی، ۱۸ شیعه به اتهام توطئه برای سرنگونی رژیم بازداشت گردیدند.([۳۴])
هرچند اکثریت جامعه شیعی کویت، اعمال فوق را محکوم کردند، حکومت کویت در واکنش به این وقایع، به اقداماتی از قبیل بازداشت، اخراج و محکومیت شهروندان کویتی و اتباع دیگر کشورها دست زد. بسیاری از شیعیانی که در صنعت نفت کشور کار میکردند، شغل خود را از دست دادند و اعمال مراقبت بر کل جامعه شیعی افزایش یافت. امروزه بسیاری از شیعیان کویتی با گلایه اظهار میدارند که این اقدامات حکومت، خشن و بدون هدف بوده و دشمنی بسیاری از شیعیانی را برگسیخت که خود مخالف این اعمال خشونت آمیز بودند.([۳۵])
سیاست حساب شده رژیم کویت در برابر مسئله شیعیان، تا حدی از رویکرد واقع بینانه و انعطافپذیر حکومت در امور داخلی ناشی شده است که بیشتر بر بازی هوشمندانه متکی میباشد تا اجبار ناشیانه. همچنین جامعه کویت (که جامعهای تجارتپیشه است و نگرشی برون گرا دارد و همواره زیر سایه همسایگان بسیار بزرگتر و قدرتمندتر زیسته است) از توانایی تاجرگونه برای توافق و مذاکره برخوردار است. شیعیان از این فضای بسیار مساعد، بهره بردهاند.([۳۶])
صرف مطرح شدن مسئله تشیع، مایه خوشنامی و سرافرازی حکومت و جامعه کویت است، چه رسد به اینکه این امر آزادانه کانون بحث قرار گیرد. در کویت حتی در طول دهه پر دردسر ۱۹۸۰ که اکثریت شیعیان کویتی میکوشیدند تا خود را از خشونت اقلیت دور نگاه دارند، بحث درباره جایگاه شیعیان در کویت جریان داشت. با تجاوز عراق به کویت و اشغال این کشور که شیعیان و سنیان را در مبارزهای ملی علیه اشغالگران متحد ساخت، فرآیند ایجاد اعتماد متقابل تسریع شد.
در بین کشورهای اسلامی، کویت تنها کشوری است که در آن، شیعیان در جایگاه اقلیت، از سطح گستردهای از حقوق برخوردار بوده و به رسمیت شناخته شدهاند.([۳۷])
تغییراتی که به دنبال جنگ خلیج فارس در کویت صورت گرفت، بیشتر در زمینه حق نمایندگی، پلورالیسم و آزادیهای مدنی بودهاند، اگر چه خاندان حاکم به دقت این اصلاحات را سازماندهی و تنظیم میکرد، شیعیان کویت امیدوارند همچنان در این فرآیند تکاملی سهیم باشند و در سطحی برابر با دیگر گروهها از آن بهرهمند شوند، نه اینکه از آنها عقب بمانند و مغبون گردند. هدف اصلی شیعیان آن است که از طریق راههای گشوده شده از رهگذر تغییر فرهنگ سیاسی کویت، به مشارکت بیشتر و برابری در فرصتها دست یابند. کویت تقریباً تنها کشور منطقه است که مخالفان تبعیدی، اعم از شیعه یا سنی ندارد. جناح مخالف که در کویت حضور قابل توجهی نیز دارد، محدوده قابل قبولی برای فعالیت سیاسی در داخل کشور دارد.([۳۸])
شیعیان کویت در پی فرصتهای یکسان و مشارکت برابر در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعیاند. اعتراضات اصلی آنان عبارتاند از: پائین بودن شمار شیعیان در پستهای بالای حکومت، عدم حضور آنان در بخشهایی که حساس تلقی میشوند و محرومیت از حمایت مالی و بودجهای حکومت، در حالی که سازمانهای سنی از این حمایتها برخوردارند. از آنجائی که شیعیان کویت در اقلیتاند، قدرتشان محدود است و میان ضرورت جذب در جامعه کویت و تمایل به حفظ هویت شیعی گرفتار شدهاند.([۳۹])
سید محمد باقر مهری توسط دولت کویت بازجویی شد. دولت علت این بازداشت و بازجویی را دفاع مهری از فعالیت صلح آمیز هستهای ایران و مقابله با تفکرات وهابیت در کویت بیان کرد. دولت کویت علت این بازجویی را، نفوذ و خواسته یکی از نمایندگان مجلس کویت که او را (وهابی) دانستهاند، ذکر کرده است.([۴۰])
خودروی آیت الله شیخ حسین المعتوق، دبیرکل ائتلاف اسلامی ملی کویت را که برای امامت جماعت نماز مغرب و عشاء عازم مسجد امام حسین در منطقه میدان حولی واقع در السالمیه بود، توقیف و وی را دستگیر کرده و به سازمان امنیت ملی منتقل کردند تا بازجوییهای مقدماتی برای تشکیل پرونده برای وی در دادستانی کویت انجام شود. دلایل بازداشت آیت الله المعتوق، اتهام مشارکت در برگزاری مراسم بزرگداشت شهادت حاج عماد مغنیه، فرمانده ارشد حزب الله لبنان، که توسط مزدوران رژیم صهیونیستی در دمشق به شهادت رسید، بود. دولت کویت پیش از این نیز، عدنان عبدالصمد و احمد لاری از نمایندگان شیعه مجلس این کشور، سید ولید المزیدی و حاج عبدالامیر العطار از خطبای شیعه، دکتر ناصر صرخوه از استادان برجسته شیعه و نماینده سابق مجلس امت، تنی چند از اعضای شورای شهر کویت و تعدادی دیگر از فعالان سیاسی را به اتهامی مشابه بازداشت کرده بود که با واکنشهای شدیدی در داخل و خارج از این کشور مواجه شد و به آغاز تنش سیاسی گسترده در عرصه داخلی کویت دامن زد. در پی دستگیری آیت الله المعتوق که از سرشناسترین روحانیون شیعه در کویت به شمار میآید، صدها تظاهر کننده خشمگین در حرکتی خودجوش، به سوی سازمان امنیت ملی این کشور حرکت کرده و دست به تظاهراتی اعتراضآمیز زدند که در پی این اقدام، نیروهای ویژه کویت به حال آماده باش کامل در آمدند. این گزارش حاکی است، نیروهای ویژه امنیتی کویت با صف کشیدن در مقابل بیش از ۵۰۰ تن از تظاهر کنندگان و متفرق کردن آنان، تهدید به استفاده از گاز اشکآور کردند.([۴۱])
شیخ جابر الصباح گفت: ما هر کس را که در این مراسم (شهادت مغنیه) شرکت کرده باشد، اخراج خواهیم کرد. این تصمیم را اجرا خواهیم کرد و هرگز از آن صرف نظر نخواهیم نمود.([۴۲])
اتهام شیعیان در گرایش به حزب الله، به طور عمده بر این واقعیت مبتنی است که برخی اسلامگرایان برجسته شیعی، از جمله دست کم دو عضو شیعه پارلمان، بارها به ایران سفر کردهاند و با تعدادی از مراکز مذهبی و سیاسی ایران روابط خوبی دارند. هیچ نشانهای از اینکه رهبران شیعی کویت از تشکیلات سیاسی ایران دستورالعملی دریافت دارند و تحت حمایت مالی رسمی مقامات ایران باشند، به چشم نمیخورد. ماهیت این روابط هرچه باشد، بسیار بعید است که عنوان حزب الله در کویت (یا حتی در عربستان سعودی و بحرین) بر چیزی مشابه ساختار سازمان یافته حزب الله لبنان دلالت کند، یا اهداف و سیاستهایی مشابه با آن داشته باشد. افزون بر اینکه از سال ۱۹۸۹، هیچ نوع فعالیت تروریستی در کویت صورت نگرفته است.([۴۳])
رژیم کویت با نگرانی از ائتلافهای پارلمانی میان شیعه و سنی، کوشیده است که رهبران شیعی را متقاعد سازد تا مدافع منافع فرقهای شیعیان باشند و مسائل را در چارچوب امور مورد علاقه شیعیان بسنجند. شیعیان این توصیهها را بخشی از شگردهای پیچیده رژیم میدانند که برای منزوی کردن شیعیان و جلوگیری از اتحاد آنان با سنیان طراحی شدهاند. افزون بر این، رژیم از زمان جنگ خلیج فارس، موقعیت قبایل محافظه کار سنی را به منزله یک نیروی سیاسی ارتقاء بخشیده تا در برابر سنیان لیبرال و نیز شیعیان بایستند. از این روی، جمعیت شیعی کویت میبایست تعادل حساسی را بین امور ضروری ذیل که غالبا با یکدیگر ناسازگارند، برقرار سازد. کاستن از تردیدهای نهان حکومت و سنیان درباره وفاداری آنان و به دست آوردن رضایت خاطر خاندان الصباح و بهبود روابط خود با سنیان. تدبیر ماهرانه این مناسبات دشوار و گاه متعارض، برای امنیت و رفاه جامعه شیعه ضروری بوده است. شکل دقیق روابط بین گروههای شیعی و سنی جامعه بر اساس اعتقادات سیاسی، موقعیت اجتماعی و منافع مالی تغییر میکند. همانگونه که پیش از این گفتیم؛ خانوادههای ثروتمند عجم از قدیم، تجارت کلان کویت را با ایران در دست داشتهاند و در همان حال، با نشان دادن وفاداری به خاندان حاکم، رضایت خاطر رژیم کویت را جلب کردهاند. در جریان بحث درباره اتخاذ شریعت اسلامی به منزله مبنای قانون اساسی جدید کویت، اسلامگرایان شیعه با اسلامگرایان میانه رو سنی متحد شدند، هرچند در خصوص حق رأی زنان که مورد قبول شیعیان است با سنیان اختلاف نظر وجود داشت. به همین ترتیب، اسلامگرایان شیعه و سنی، هر دو به طرح جداسازی زن و مرد در تحصیلات دانشگاهی رأی مثبت دادند، هرچند این طرح تصویب نشد.([۴۴])
مسئله مرجعیت و تقلید شیعیان از مراجع، دلیل اصلی بیاعتمادی حکومت کویت به شیعیان است. پس از آنکه عراق جایگاه خود را به عنوان مرکز مرجعیت معنوی تشیع از دست داد، بیشتر شیعیان جهان عرب، از جمله شیعیان کویت، برای تحصیلات و کسب راهنماییهای مذهبی، ناگزیر به مراکز آموزشی ایران روی آوردند. شیعیانی که سودای فقاهت را در سر دارند، باید از یکی از این مؤسسات فارغ التحصیل شوند. از سوی دیگر، مسافرت گسترده به ایران، یا وجود تصاویر (امام) خمینی و روحانیون برجسته دیگر در خانههای شیعیان، نگرانی سنیان را تشدید میکند. بسیاری از سنیان کویتی، چه وابستگان به محافل رسمی و چه دیگران، گمان میبرند که این امر وفاداری دو جانبهای را برای شیعیان پدید میآورد. با این وجود، حکومت کویت به طور جدی از مسافرت شیعیان به ایران ممانعت نکرده است: شیعیان اظهار میدارند که پیوند مذهبی آنان با ایران از وفاداری ایشان به کشور کویت نمیکاهد.([۴۵])
احزاب سیاسی در کویت ممنوعاند، اما سازمانهای خیریه اجتماعی که در واقع، اغلب چهره مبدل احزاب سیاسیاند، قانونی و در حال تکثیرند. حکومت کویت، در تأمین بودجه سازمانهای خیریه سنی نقش مهمی دارد و به آنان اجازه میدهد که اعانههای عمومی جمعآوری کنند. اسلامگرایان سنی، به طور خاص، از گشاده دستی حکومت بهرهمند شده، قانوناً میتوانند برای جمع آوری اعانه برای ارائه خدمات آموزشی، اجتماعی و رسانهای فعالیت کنند. این گونه خدمات، پیغامهای سیاسی نیز در بر دارند. در مقابل، هیچ سازمان شیعی، برای فعالیتهایی از این دست، از حکومت بودجه دریافت نمیکند، همچنین سازمانهای مورد حمایت جامعه شیعی مجاز نیستند به طور علنی اعانه جمع آوری کنند. مساجد و نشریات شیعی، برخلاف مؤسسات مشابه سنی، هیچ کمکی از حکومت دریافت نمیکنند. این مسئله یکی از عوامل اصلی نارضایتی شیعیان است، چرا که اوضاع را برای آنان نامساعد میسازد و از تکوین اشکال مسالمتآمیز آموزش و همبستگی شیعی جلوگیری میکند. عدم تأمین بودجه از جانب حکومت اگر عمومی بود، زیانی نداشت. این گزینشی بودن تخصیص بودجه است که شیعیان را آزرده خاطر ساخته است. آنان میگویند: مؤسسات شیعی نیز باید به طور مشابه از حمایت حکومت بهرهمند شوند و بتوانند آزادانه اعانه جمع آوری کنند.([۴۶])
مقامات کویتی بر این باور بودند که ایرانیان مقیم، قصد تغییر نظام سیاسی کویت را داشته و از حمایت دولت ایران نیز برخوردارند. هر زمان که تظاهرات و یا تجمعات ایرانیان مقیم این کشور منجر به دخالت نیروهای نظامی کویت میگردید، سفارت ایران به اتباع خود پناه میداد و مانع دستگیری ایرانیان میشد. دولت کویت برای مقابله با این وضعیت، اقدام به اخراج اتباع ایرانی میکرد.([۴۷])
تعدادی از اتباع ایرانی که در نیمه اول دهه ۸۰ میلادی از کویت اخراج شدند، قریب به پنج هزار نفر برآورد شده است، و تنها در یک دوره هجده ماهه، دو هزار و دویست و بیست ایرانی از کویت اخراج شده و به ایران بازگشتند. پیگیری این سیاست، در نهایت به نفع دولت کویت تمام شد. زیرا ایرانیانی که از وضعیت مالی مناسبی در کویت برخوردار بودند، تمایلی به ترک این کشور و رها نمودن اندوختههای خود نداشتند و به همین دلیل به تدریج از فعالیت سیاسی شیعیان کویت کاسته شد.([۴۸])
شیعیان هم صدا با بسیاری از لیبرالهای سنی، سیاست رژیم را در اعطای تابعیت به طور گزینشی، به قبایل صحراگردی که در دو طرف مرزهای کویت ـ سعودی و کویت ـ عراق رفت و آمد میکنند و حق شهروندی اعطا کرده است را متعصبانه میخوانند. در سالهای اخیر و به ویژه از زمان جنگ خلیج فارس، حکومت کویت دست به این اقدام زده است. شیعیان شکایت دارند که حکومت در تلاشی آشکار برای اثر گذاشتن بر ساختار جمعیتی کشور به نفع عناصر قبیلهای سنی به این قبایل تابعیت اعطا میکند در حالی که از اعطای آن به قبایل شیعی خودداری میورزد. کوتاه سخن آنکه، هم سنیان و هم شیعیان به این امر معترضاند که حکومت قبایلی را که به آن وفا دارند کمک و حمایت میکند، در حالی که در حق قبایل دیگری که وفاداری شان به خاندان الصباح مورد تردید است، تبعیض قائل میشود.([۴۹])
ترور شیخ جابر توسط خانواده السالم
بر اساس گزارش تابناک؛ در سال ۱۹۸۴ با توجه به وجود جنگ عراق علیه ایران، خانواده السالم با استفاده از اوضاع داخلی متشنج آن کشور، طرحی برای ترور شیخ جابر ریخت و اجرا کرد که سرانجام با شکست روبه رو شد و با لو رفتن این حادثه توسط افرادی از خاندان آل صباح که در ترور نقش داشتهاند، این مسأله برای حفظ آبروی این خاندان پنهان گذاشته شد. به گفته بسیاری از ریش سفیدان کویت، در آنجا نشست مهمی میان امیر سابق و اعضای خاندان آل صباح برگزار شد و شیخ جابر الاحمد نیز با نکوهش آن، تأکید کرد که برای حفظ آبروی خاندان حاکم، نباید این موضوع آشکار شود. سپس تصمیم گرفتند این موضوع را به گروهی…. به ویژه شیعیان ایرانی الاصل… به گردن عماد مغنیه و شیعیان، که با برخی افراد در کویت در ارتباط بودند، انداخته شود.([۵۰])
در واقع، حمایتهای پی در پی شیعیان از رژیم، خشم و غضب سنیان کویت به ویژه لیبرالها و چپگراها را که گاه به مقابله با قدرت خاندان الصباح یا سیاستهای آن بر میخاستند، برانگیخته است. امروزه برخی از شیعیان مدعیاند که حکومت همواره سعی کرده تا از جامعه شیعه برای جلوگیری از پیدایش وحدت سیاسی در مقابل این خاندان و تعمیق اختلافات میان سنیان و شیعیان استفاده کند.([۵۱])
نابرابری در فرصتها و تبعیض دولت همچنان برجاست و شیعیان حتی آنانی که به نظر میرسد در زندگی حرفهای و اجتماعی کویت بیش از دیگران جذب شدهاند، به شدت این مسائل را احساس میکنند. کانونهای فقر در کویت یافت نمیشود، هرچند سطح درآمدها متفاوت است و سنیان قسمت اعظم ثروت کشور را در اختیار دارند. با این همه شیعیان گرفتار تبعیض در زمینه استخدامهای دولتی هستند. شیعیان نمیتوانند در بخشهای حساس حکومتی مشغول به کار شوند و مهمتر از آن، در حرکت به سوی پستهای بالاتر، با سقفی شیشهای برخورد میکنند. هرچند فرمانده ستاد ارتش در کویت شیعه است، اما این امر نادری از تبعیضزدایی نمایشی است، نه نشانهای از برابری فرقهها در تشکیلات حکومتی. شیعیان کویت نسبت به دیدگاه دولت شکایت دارند، شیعیان از دهه ۱۹۸۰، از ورود به صنعت نفت محروم شدهاند که این بخش در اقتصاد و امنیت کویت، بیشترین اهمیت را دارد. نظام خویشاوندسالاری و توصیه برای عزل و نصب افراد که مختص جامعهای قبیلهگراست، عامل مضاعفی برای محدودیت اشتغال در بخش دولتی است. مقامات، بیشتر به استخدام و ترفیع رتبه خویشاوندان و اعضای قبیله خود میاندیشند تا استخدام غریبههای با لیاقت و با استعداد. این شیوه، وضعیت نامطلوب استخدامی شیعیان را باز هم بدتر کرده است، زیرا بر این نگرانی سنیان مهر تأیید میگذارد که اگر شغلی به یک کارمند شیعی داده شود، این کار به معنای اختصاص مشاغل زیاد دیگری به دیگر شیعیان خواهد بود.([۵۲])
ت) نقش تشکلهای سیاسی شیعیان
تهاجم عراق به کویت، فرصتی را فراهم آورد تا شیعیان به طور فعال وابستگی ملی خود را به کویت ثابت نمایند، به طوری که شیعیان، نقش برجستهای را در ایجاد مقاومت در برابر اشغالگران در زمینه نظامی و غیرنظامی ایفاء نمودند. در هنگام اشغال کویت توسط عراق، شیعیان بار دیگر، بدون در نظر گرفتن وابستگی مذهبی و اجتماعی، در کنترل و برنامه ریزی جهت رسیدگی به وضعیت مردم کویت مشارکت داشتهاند و هدف از این اقدام، نجات کویت از دست اشغالگران بود که با شعار «کویت بالاتر از همه چیز»، به عنوان زمینهای مشترک برای همکاری کلیه گروههای سیاسی با یکدیگر به شمار میرفت، به طوری که افراد به صورت فردی و بدون توجه به وابستگی به جمعیتها، با یکدیگر همکاری مینمودند. لذا نشستهایی که پس از آزادسازی کویت بین جمعیتها برگزار میشد، باعث تشکیل مجموعه گروههای زیر شده است:
۱ـ پیروان گروه اخوان المسلمین، تجار و مستقلین.
۲ـ جمعیت سلفی، نیروهای ملیگرا، چپگرا، شیعیان و گروه التکتل النیابی.([۵۳])
سپس کلیه جمعیتهای سیاسی با گرایشات مختلف، در ماه مارس ۱۳۸۵ گردهم آمدند و بیانیهای را تحت عنوان «دیدگاه آینده» صادر نمودند و پس از آن نیز بیانیه دیگری را پس از برگزاری کنفرانسی در ماه می در هتل کویت، تحت عنوان «حقوق بشر» صادر نمودند. سرانجام شیعیان با نام رسمی ائتلاف اسلامی الوطنی، جهت مشارکت در فعالیتهای عمومی و تلاش جهت اهمیت بخشیدن به توسعه آگاهی سیاسی، موجودیت یافتند. این جمعیت، بنیانگزار دیدگاه اسلام پیرامون فعالیت ملی است و جهت تحقق آنچه که در قانون اساسی سال ۱۹۶۲ آورده شده، به منظور دست یابی به آزادی، برابری و آنچه که در بیانیه سازندگی کویت آمده بود، تلاش نمود. شیعیان کویت، با وابستگیها و افکار متفاوت خود، به عنوان تریبون و پایگاه مردمی ائتلاف به شمار میروند. لذا اعضاء ائتلاف، جهت انتشار افکار خود در قبال مسائل داخلی، متکی به جراید محلی با گرایشات متفاوت میباشند. همچنین شیعیان، جهت اجرای بندهای قانون اساسی، با سایر جمعیتهای سیاسی همسویی دارند، اما با جمعیتهای مذهبی مانند: اخوان المسلمین و سلفیها در مواردی در چارچوب برداشت مذهبی از قبیل اصلاح ماده قانون اساسی مبنی بر اینکه شریعت اسلام منبع قانونگزاری دارد و همچنین برخی از موضوعات اقتصادی مانند: زکات، خمس و مسائل احوال شخصیه مثل ارث، مخالفت مینمایند. اعضاء ائتلاف، هرگونه وابستگی و رابطه با سازمانهای بینالمللی از لحاظ حزبی را نفی مینمایند، ولی چنانچه این گروه از لحاظ مذهبی و تفکر شیعه با سایر کشورهای شیعه ارتباط داشته باشد یک امر طبیعی به شمار میرود.([۵۴])
ائتلاف اسلامی معتقد است که با توجه به اصول ایدئولوژیک و اصالت تاریخی؛ جمعیتهای سیاسی و مردمی، و جمعیتهای واقعی کویت به چهار جمعیت؛ التجمع الاسلامی الشعبی، الحرکه الدستوریهًْ الاسلامیه، المنبر الدیمقراطی الوطنی و ائتلاف اسلامی الوطنی محدود میباشد. اما سه جمعیت باقی مانده؛ التکتل النیابی، التجمع الدستوریه و المستقلون، تنها به صورت جمعیتهای ظاهری بوده و قادر به ادامه حیات سیاسی خود نمیباشند. جمعیت سیاسی جدید و موقت، علیرغم اینکه ظاهرا دارای روابط بین المللی میباشند، لیکن با گرایشات ملی پدیدار میشوند. ائتلاف از سال ۱۹۸۱میلادی نسبت به دیگر انتخابات، موضع آشکار و ثابتی را اتخاذ نمود، به طوری که اعضاء آن معتقد هستند؛ انجام انتخابات فرعی برای فعالیت مشترک ملی، زیان آور خواهد بود. اضافه بر آن، چنانچه این اقدام مورد تأیید قرار گیرد، با توجه به حضور اقلیت شیعه در مناطق گسترده سنی نشین، به جامعه شیعیان زیان وارد میشود، و از طرفی این امر باعث همبستگی بیشتر اهل تسنن و افزایش طائفهگرایی میشود. لذا چنانچه شیعیان در میان خود و در مناطق جغرافیایی که حضور دارند، اقدام به برگزاری انتخاب فرعی نمایند، به طور حتم نتایجی مشابه برادران اهل تسنن حاصل خواهند نمود، اما به طور کلی این مسئله به مفهوم عدم علاقمندی شیعیان جهت تعیین کاندیداهای خود برای شرکت در انتخابات مجلس ملی و همچنین عدم هماهنگی و ایجاد رابطه با سایرین به شمار نمیرود. ائتلاف معتقد است که کویت از قدیم الایام دارای جامعهای آزاد و دمکراتیک خاص بوده و مردم کویت با ذهنیت عدم پذیرش اندیشهی رابطه با خارج، وضعیت موجود را قبول دارند. علاوه بر آن، چنانچه دولت سعی نماید تا مردم را از تفکر حزب گرایی و گروه بندی بترساند، چنین تصور میشود که شهروندان کویت، اندیشه حزب گرایی و آنچه که وابستگی سیاسی و برتری فعالیت سیاسی مشترک بر آن مترتب خواهد شد، مانند آنچه که در دیوانیه اجرا میشود را محکوم مینمایند.([۵۵])
ث) تشکلها و گروههای شیعی بعد از دهه هفتاد
۱ـ انجمن دانشجویان شیعه
دانشجویان شیعه دانشگاه کویت در رقابت با سایر گروههای سیاسی فعال در دانشگاه، در انتخابات انجمن دانشجویی در دهه هفتاد، اقدام به تشکیل گروه خاصی نمودند که اعضای این گروه با توجه به زمینههای قوی مذهبی، بعد از پیروزی انقلاب ایران، به پیروی از خط امام روی آوردند. این گروه در مقابل گروههای مذهبی دیگر مانند: جمعیهًْ الاصلاح الاجتماعی (اخوان)، وسط الدیموقراطی (ناسیونالیستی)، جمعیهًْ التراث الاسلامیه (سلفیها) و جناح متمایل به تجار، به تدریج رشد نموده و تا ردیف دوم صعود نمودند. لیکن با ایجاد شکاف در میان شیعیان و تشدید فعالیت جماعت آیت الله شیرازی در میان شیعیان و تشدید فعالیت این جماعت در دانشگاه، گروه مزبور به دو قسمت به نامهای قائمهًْ الاسلامیهًْ الحره (خط امام) و قائمهًْ الحره (جماعت شیرازی) تقسیم شده و اختلاف فیما بین، موجب تنزل شیعیان به ردههای آخر جدول در انتخابات انجمن دانشجویان دانشگاه کویت گردید که این وضع همچنان ادامه دارد.([۵۶])
۲ـ جمعیهًْ الثقافیهًْ الاجتماعیهًْ
در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان پیرو خط امام که در فعالیتهای سیاسی از سوی دولت تحت فشار بودند، اقدام به تشکیل انجمن فرهنگی ـ اجتماعی تحت عنوان فوق نمودند که در قالب آن، به جذب جوانان و فعالیتهای عقیدتی ـ سیاسی مبادرت میشد. تحرکات این گروه در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ به اوج خود رسید. در سال ۱۳۶۶ با دستگیری گروهی از شیعیان وابسته به این گروه، شورای اداری آن منحل، و دولت گروه جدیدی را که وابسته به دولت بودند را به عنوان اعضاء شورا تعیین و عملاً این انجمن تعطیل گردید.([۵۷])
۳ـ ائتلاف الاسلامی الوطنی
گروه مزبور درسال ۱۳۷۰ بعد از آزاد سازی کویت، با ائتلاف جناحهای مختلف شیعه تشکیل گردید. هدف از تشکیل این گروه؛ سازماندهی فعالیتهای سیاسی شیعیان در انتخابات سال ۱۹۹۲ میلادی مجلس الامه بود. این ائتلاف با توجه به جو موجود و روحیه همکاری ناشی از صدمات جنگ توانست از وحدت نسبی بهرهبرداری، و ۵ نفر از شیعیان را به عنوان نماینده وارد مجلس هفتم نماید. این ائتلاف پس از انتخابات به علت اوجگیری اختلافات شیعیان، عملاً از هم پاشید و اکنون وجود خارجی ندارد.([۵۸])
۴ـ ائتلاف ملی اسلامی
این ائتلاف بوسیله افراد برجسته شیعی اعم از روحانی و بزرگان بوجود آمده است. با وجود آنکه در فعالیتهای اقتصادی کویت،۴۰٪ سکنه شیعی آن حضور چشمگیری دارند، لیکن انسجام و تمرکزی ندارند. ولی با وقوع انقلاب اسلامی، نقش فعالتری یافته و در جریان حمایت کویت از عراق در جنگ تحمیلی، مخالفت سیاسی را تا حد مبارزه مسلحانه ارتقاء دادند. شیعیان در معرض شدیدترین فشارهای سیاسی و امنیتی قرار داشتند که مقابله و مقاومت آنان در مقابل متجاوزین بعثی در هنگام اشغال کویت تا حدی از این فشارها کاست.([۵۹])
۵ـ جمعیت پیمان ملی
فعالان سیاسی و رسانهای و روزنامه نگاران شیعه کویت، برای مقابله با تمام اقدامات متعصبانه و متحجرانه و طائفهای تکفیری ضد شیعیان کویت و حمایت از حقوق آنها یک تشکل سیاسی تشکیل دادند. آنان از تأسیس جمعیت سیاسی جدید تحت عنوان «جمعیت پیمان ملی» با هدف حفظ حاکمیت ملی کویت و وحدت کشور و ثبات آن و مقابله با تمام اقدامات متعصبانه و متحجرانه و طائفهای تکفیری خبر دادند. مؤسسان این جمعیت در بیانیهای، هدف از تشکیل آن را ایفای نقش از طریق وسائل مسالمت آمیز و پاسخگویی به پیشرفت سیاسی حاصل از طریق ایمان به اسلام پویا و عمل صالح بر ضد تحجر که عقب ماندگی و واپس گرایی را امری مقدس میشمارد، اعلام کرده و بر تلاش خود برای تحقق و تضمین بیشتر آزادی و برابری تأکید کردند. این افراد بر مخالفت با تلاشهای فتنه طائفهای و ترویج فرهنگ تکفیری که باعث از هم گسیختگی وحدت بافت اجتماعی میشود، تأکید کردند.([۶۰])
۶ـ حزب الدعوه
عمدهترین تشکل شیعیان که در دهه هفتاد بنیاد نهاده شد؛ تشکیلات حزب الدعوه، متأثر از مرکزیت این حزب در عراق بود. ازآنجا که طبق قانون اساسی کویت، وجود احزاب در این کشور مشروعیت ندارد، این مجموعه به صورت غیر علنی و در قالب فعالیتهای مذهبی و اجتماعی محدود، به کار خود ادامه داد. تشکیلات این حزب، مستقل از مرکزیت آن در عراق فعالیت میکرد. گروهی از فعالان جوان این حزب، در آستانه اوجگیری و سپس پیروزی انقلاب اسلامی، از این تشکیلات کنارهگیری نموده و به پیروی از خط امام روی آورده و بعدها در زمره مخلصترین یاران انقلاب قرار گرفتند. البته تعداد کمی از اعضاء سالخورده حزب، در حد ضعیفی به کار خود ادامه دادند.([۶۱])
ج) شیعیان کویت از نظر گروهی و حزبی
جمعیت فعال شیعیان در کویت را از نظر فعالیتهای سیاسی و حزبی میتوان به گروههای زیر تقسیم نمود:
۱ـ نیروهای مذهبی؛ گروه ائتلاف اسلامی الوطنی (جناح سیاسی برادران خط امام) که عمدتاً افراد خط امام و دوستداران جمهوری اسلامی ایران میباشند و افراد شاخص آنها عبارتند از: سید عدنان عبدالصمد نماینده سابق مجلس الامه، دکتر باسل دشتی، شیخ حسین معتوق، عبد المحسن جمال نماینده سابق مجلس الامه، احمد لاری عضو سابق شورای شهر، دکتر جعفر عباس استاد دانشگاه، دکتر عبدالله سهر استاد دانشگاه، دکتر سامی الخالدی استاد دانشگاه و نویسنده، صالح جوهر امام جماعت مسجد امام حسین، مهندس مصطفی غلوم، حسین سید عدنان، باصر صالح، صالح الموسی، عبدالغنی العطار، حسن حاجی.
۲ـ گروه حزب الدعوه (دارالزهراء): عمدتاً از مقلدین مرحوم آیت الله خویی و آیت الله سیستانیاند و به حزب الدعوه عراق گرایش دارند. افراد شاخص این گروه: حاج کاظم عبدالحسین، دکتر یوسف سید حسن زلزله نماینده مجلس الامه و استاد دانشگاه، عبدالوهاب الوزان، عبدالرضا غضنفر و…. میباشند.
۳ـ گروه شیرازی (سازمان عمل اسلامی سابق): در این گروه عدهای از طرفداران مدرسی به رهبری حسن العطار و عدهای از طرفداران آیت الله سید محمد شیرازی که صالح عاشور نماینده مجلس الامه و عبدالحسین سلطان از افراد شاخص آن میباشند عضویت دارند و کتابخانه رسول اعظم| در منطقه بنیدالقار مربوط به آنهاست.
۴ـ اصلاحیون: دکتر یوسف غلوم و سید علی طباطبایی.
۵ـ حرکت توافق الوطنی الاسلامی که دبیر کل آن؛ نزار ملاجمعه و معاون وی زهیر عبدالهادی المحمید است که تعداد آنها حدود ۳۰ نفر میباشد.
۶ـ تجمع علمای مسلمین شیعه که سید محمد باقر مهری اخیراً آن را مطرح نموده است که تعداد آن ۴ نفر میباشد.([۶۲])
[۱]) لواء رودباری، همان، ص۱۲۳٫
[۲]) صادقی، همان.
[۳]) صلاح محمد عیسی الغزالی، همان.
[۴]) علی ترابی، همان، ص ۱۰۱٫
[۵]) صلاح محمد عیسی الغزالی، همان، ص ۴۱۶٫
[۶]) همان.
[۷]) صادقی، همان.
[۸]) تعیین علی محمد المؤمن به سمت ریاست ستاد ارتش کویت، (۲۰۰۶م)، سایت علوم فرهنگی.
[۹]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۵٫
[۱۰]) صلاح محمد عیسی الغزالی، همان، ص ۳۲۵٫
[۱۱]) همان، ص ۳۲۹٫
[۱۲]) همان، ص ۳۳۰٫
[۱۳]) همان، ص۳۶۳٫
[۱۴]) همان، ص ۴۱۷٫
[۱۵]) همان.
[۱۶]) همان.
[۱۷]) همان، ص ۳۳۱٫
[۱۸]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۶٫
[۱۹]) علی ترابی، همان، ص ۳۹٫
[۲۰]) روزنامه جمهوری، انتخابات مجلس الامه کویت، (۱۳۸۸ هـ ش)، سایت روزنامه جمهوری.
[۲۱]) آفتاب، مراسم شهید مغنیه در کویت، (۱۳۸۶ هـ ش)، www.aftab.ir.
[۲۲]) شیعه آنلاین، بازداشت سه نماینده کویتی، (۱۳۸۶ هـ ش)، www.shia.online.ir.
[۲۳]) کارگزاران، سلفیها؛ دشمنان شیعیان، (۱۳۸۷ هـ ش)، سایت کارگزاران.
[۲۴]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۳۳٫
[۲۵]) حسن سیفی، همان.
[۲۶]) علی ترابی، همان، ص ۱۰۴٫
[۲۷]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۱۳٫
[۲۸]) همان، ص ۳۱۴٫
[۲۹]) حسین، فتنهگری در کویت، خبرگزاری مهر، (۱۳۸۵ هـ ش)، www.salaf.blogfa.com.
[۳۰]) حوزه، همان.
[۳۱]) منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، (انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۵ هـ ش)، ص۱۸۷٫
[۳۲]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۰٫
[۳۳]) جزوه مقالات کویت.
[۳۴]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۱٫
[۳۵]) همان، ص ۳۲۲٫
[۳۶]) همان.
[۳۷]) همان، ص ۳۳۴٫
[۳۸]) همان، ص ۳۳۴٫
[۳۹]) همان، ص ۳۳۵٫
[۴۰]) فریدند، بازداشت المهری، (۱۳۸۴ هـ ش)، www.faridnad.blogfa.com.
[۴۱]) خبرگزاری فارس، آماده باش نیروهای امنیتی کویت، (۱۳۸۶ هـ ش)، www.shia-news.com.
[۴۲]) خبرگزاری مهر، تصمیم کویت بر اخراج شیعیان از کویت، (۱۳۸۶ هـ ش)، سایت روزنامه المستقبل.
[۴۳]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۳٫
[۴۴]) همان، ص ۳۲۷٫
[۴۵]) همان، ص ۳۳۰٫
[۴۶]) همان، ص ۳۳۲٫
[۴۷]) منوچهر محمدی، همان، ص ۱۸۷٫
[۴۸]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۳۲٫
[۴۹]) همان.
[۵۰]) صبح ایران، راز خاندان آل صباح، (۱۳۸۶ هـ ش)، سایت ابتکار.
[۵۱]) گراهام ای فولر، همان، ص ۳۲۰٫
[۵۲]) همان، ص ۳۳۱٫
[۵۳]) حسن سیفی، همان، ص۷۲٫
[۵۴]) همان.
[۵۵]) همان.
[۵۶]) همان، ص ۷۳٫
[۵۷]) همان.
[۵۸]) همان، ص ۷۴٫
[۵۹]) عبدالرضا آخوند فرج، همان، ص ۱۵۵٫
[۶۰]) حسین، همان.
[۶۱]) حسن سیفی، همان، ص ۷۴٫
[۶۲]) صادقی، همان.
منبع: برگرفته از کتاب شیعیان کویت؛ اختصاصی مجمع شیعه شناسی
برای مشاهده کتاب اینجا را کلیک کنید
وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱٫ وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱٫ وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱٫ وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱وضعیت شیعیان کویت در ساختار سیاسی این کشور ۱