به بهانه سالروز شهادت سومین شهید محراب؛ نالههای پرسوز و گداز آقا خواب را از چشمانم میربود
از فرزند آیتالله دستغب نقل شده است: پدرم چه روزهای گرم تابستان را که به روزه گذرانید و چه شبهای سرد و طولانی زمستان را با عبادت به صبح رساند کودکی خردسال بودم که شبها صدای نالهاش را در سجدههایش میشنیدم خودم را به خواب میزدم، اما به زمزمههای همراه با گریه و اشکهای روانش گوش میدادم.
به گزارش خبرنگار حوزه ایثار و شهادت ایرنا، حجت الاسلام سیدمحمدهاشم دستغیب می گوید: اکنون نیز صدای پدر از اتاق مجاور، در گوشم طنین میافکند و آه جانسوزش دلم را می آزارد.
سیدعبدالحسین دستغیب معروف به شهید دستغیب، مجتهد شیعه اهل شیراز، از علمای اخلاق و از رهبران و مبارزان انقلاب اسلامی ایران بود. بیشترین شهرت وی به دلیل درس اخلاق و کتابهای اخلاقی اوست و کتاب گناهان کبیره، قلب سلیم، داستانهای شگفت از جمله آثار اوست. وی پس از انقلاب اسلامی به عنوان امام جمعه شیراز منصوب شد و پس از عمری خدمت به مردم و انقلاب اسلامی، تدریس، تالیف و تربیت انسانها آذر سال ۱۳۶۰ش، پس از اقامه نماز جمعه در یک حمله تروریستی انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقان به شهادت رسید و سومین شهید محراب نام گرفت.
رفتار آیت الله دستغیب با کمونیست در زندان
این مجتهد اخلاق اسلامی را با عمل خود به دیگران می آموخت. از یکی از نزدیکان وی نقل شده است: دستغیب در دوران پهلوی با یکی از کمونیستهای تندرو محکوم به حبس ابد در یک سلول زندانی می شود من هم مدتی با این فرد هم سلول بودم او همیشه می گفت که من از میان شما اهل علم فقط به آقای دستغیب شیرازی ارادت دارم پرسیدم، شما چگونه به وی ارادت ارادت پیدا کردی، گفت: در سلول انفرادی روی سکوی مخصوص استراحت خوابیده بودم. نیمه های شب، درب سلول باز شد. سید پیر، کوتاه اندام و لاغری را وارد کردند من سرم را بالا آوردم، دیدم یک نفر عمامه به سر است. سرم را زیر لحاف بردم و خوابیدم؛ نزدیک طلوع آفتاب حس کردم دستی به آرامی مرا نوازش می کند.
چشم باز کردم، سید پیرمرد، سلام کرد و با زبانی خوش گفت، آقای عزیز نمازتان ممکن است قضا بشود من با تندی و پرخاش گفتم که من کمونیست هستم و نماز نمی خوانم آن بزرگوار فرمود: خیلی ببخشید، من معذرت می خواهم که شما را بد خواب کردم مرا عفو کنید. من دوباره خوابیدم پس از اینکه بیدار شدم، دوباره آن بزرگوار بسیار از من معذرت خواهی کرد به گونه ای که من از برخوردم پشیمان شدم و به او گفتم آقا شما چون مسن هستید مانعی ندارد که روی سکو بخوابید و من روی زمین می خوابم وی نپذیرفت و گفت، نه شما خیلی پیش از من زندانی شدید و مشقت بیشتری را تحمل کرده اید، حق شماست که آنجا بخوابید و با اصرار روی زمین خوابید مدتی من با او هم سلول بودم و سخت شیفته اخلاق او شدم.
نالههای پرسوز و گداز آقا خواب را از چشمانم میربود
از همسر آیت الله دستغیب نقل شده است: بعضی شبها نالههای پرسوز و گداز آقا خواب را از من میربود و نمیتوانستم بخوابم به غذایی ساده و بیشتر به نان و پنیری بسنده میکرد و برخی روزها با نان پیاز سر میکرد و هرگز معترض نبود بعضی از شبها با دوست بزرگوارش حاج مؤمن پیش هم بودند و به مناجات مشغول و شبهای ماه رمضان تا صبح به دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند قیام میکردند.برخوردهای اجتماعی، خانوادگی تربیتیاش همه از خودسازیهای پیوسته در طول عمرش حکایت میکرد با اینکه هشت فرزند داشت به امور همه با صبر و حوصله میپرداخت و خیلی مراقب بود بچهها مادرشان را اذیت نکنند و برای من احترام خاصی قائل بود. هیچگاه برای بیدار کردن بچهها برای نماز صبح یا کار دیگر سرزده بر آنها وارد نمیشد بلکه در میزد و آنها را صدا میکرد.
زندگینامه
عبدالحسین دستغیب شیرازی در ۱۲۸۸ خورشیدی در شیراز و در خانوادهای روحانی که سالیان طولانی سابقه علم و فضیلت داشتند، پا به عرصه وجود نهاد، پدرش را در نوجوانی از دست داد و در همان به فراگیری دروس مقدماتی پرداخت.
عبدالحسین دستغیب در خانواده ای دینی که بیش از هفت سده اصالت را در پیشینه خود داشت، ردای امامت جماعت را بر دوش انداخت. سال های فقر و مشقت را با صبر سپری کرد تا اینکه در ۱۳۱۴ خورشیدی بعد از تهدید رضا خان و فشارهای سیاسی برای ترک منبر به قصد ادامه تحصیل راهی مکتب علمای بزرگ نجف اشرف شد. سلوک عرفانی در کنار تهجد و زهد او را در ۲۴ سالگی به درجه اجتهاد رساند.
این عالم انقلابی در کنار برگزاری مجالس مذهبی و سخنرانی و تدریس و تالیف دغدغه مردم و امور مردم را در تارو پود وجودش سرشته بود. تاسیس و بازسازی مساجد و مدارس بسیار از جمله مسجد جامع عتیق شیراز و مدرسه علمیه حکیم برخی از فعالیت های این شهید بزرگوارند. او پس از عمری علم اندوزی و روشنگری و خدمت به بندگان پس از اقامه نماز جمعه در عملیات تروریستی یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید و به عنوان سومین شهید محراب نام گرفت.
آثار علمی
شهید آیت الله دستغیب، حاصل سال ها تلاش و کسب معرفت را در زمینه ایدئولوژی اسلامی، روشنگری افکار جوانان و معارف الهی برای تشنگان حقیقت به رشته تحریر درآورد و آثار گرانسنگی از وی به یادگار مانده است که شامل ده ها جلد کتاب در مباحث مختلف اسلامی و بیشتر در حوزه اخلاق می شود.
برخی از کتاب های شهید مانند گناهان کبیره و معاد در بیش از یک میلیون نسخه منتشر شده اند. معارفی از قرآن، آدابی از قرآن، سرای دیگر، حقایقی از قران، رازگویی، قلب قرآن و معراج و قیامت و… از جمله آثار منتشر شده و برجای مانده از آیت الله دستغیب به شمار می رود. این کتاب ها بیشتر به مسایل مختلف در حوزه های معرفتی اسلام و مکتب شیعه و برخی مباحث علمی اصول و فقه توجه دارند.
کتاب اخلاق اسلامی، مجموعه ای از سخنرانی های شهید پیرامون مسایل اخلاقی و تربیتی است. سادگی قلم و پیشتاز بودن نویسنده در عمل به این معارف دلیل اصلی تاثیر این کتاب در روح و جان مخاطب است. کتاب استعاذه اثر دیگر او به شمار می رود که در آن به مساله پناه بردن به خدا از شر شیطان و شرایط و ارکان آن پرداخته شده است. کتاب داستان های شگفت زمینه ای را برای اندرز گرفتن خوانندگان از سرگذشت دیگران رقم زده است. هر داستان این کتاب با نتیجه اخلاقی و تاثیر گذار خود موعظه ای روشن و راهگشا را به مخاطب هدیه می دهد. گناهان کبیره نیز همان طور که از نامش بر می آید به معرفی و شرح گناهان کبیره پرداخته و افزون بر نهی به عذاب دوزخ نیز اشاره شده است. هر چند به عقیده نویسنده بر اهل تقوا لازم است که از گناهان صغیره نیز دوری کند.
مبارزات سیاسی شهید آیت الله دستغیب
مبارزات سیاسی شهید از زمان رضاخان آغاز شد. هنگامی که رژیم پهلوی دست به کشف حجاب زد، او به طور آشکار به مخالفت برخاست. تهدیدها و آزار و اذیت رژیم هیچ گونه خللی در اراده او در ادامه مبارزه وارد نمی ساخت و حتی زمانی که او را ممنوع المنبر می کردند، بر روی زمین می نشست و مردم را موعظه می کرد و وقتی مأمورین رضاخان اعتراض می کردند، پاسخ می داد که او را از منبر رفتن منع کرده اند، نه از سخن گفتن بر روی زمین. اوج مبارزات شهید علیه رژیم، زمانی بود که رژیم لوایح ۶گانه و مسایل ایالتی و ولایتی را مطرح کرد که به جنبش سال ۱۳۴۱ و آغاز نهضت امام خمینی (ره) و قیام خونین پانزده خرداد ۴۲ منجر شد.
در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی توسط دژخیمان پهلوی بازداشت و به تهران تبعید شد. در ۱۳۴۳، نیز برای دومین بار دستگیر و به تهران اعزام و زندانی و سپس تبعید شد. از این تاریخ به بعد که موج خفقان بر جامعه ایران سایه خود را گسترده بود، شهید با زیرکی و پایمردی هر چه تمام تر مبارزات ضد رژیم مردم مسلمان، به ویژه اهالی محترم فارس را رهبری می کرد. در ۱۳۵۶، عوامل رژیم، او را مدتی در منزل خود محصور و تحت نظر داشتند که این اقدام با عکس العمل شدید مردم انقلابی شیراز رو به رو شد و رژیم مجبور به عقب نشینی شد. در طول این مقطع از مبارزات بود که آیت الله دستغیب، به همراه چهارتن دیگر از علما اعلامیه ای صادر و محمدرضا پهلوی را از سلطنت خلع کردند. شهید دستغیب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم استان فارس در نخستین مجلس خبرگان انتخاب و در همین ایام بنا به درخواست مردم و به فرمان امام(ره) به عنوان امام جمعه شیراز منصوب شد.
آیت الله دستغیب ۲۰ آذر سال ۱۳۶۰ مطابق با ۱۴ صفر ۱۴۰۲ هنگامی که عازم نماز جمعه بود به دست منافقان به درجه رفیع شهادت نایل آمد و به اجداد طاهرش پیوست.