تقویم شیعه بیستم ربیع الاول
۱- حکومت ولید بن یزید اموی (۱۲۵ هجری قمری)
۲- خلافت متقی عباسی (۳۲۹ هجری قمری)
—
۱- حکومت ولید بن یزید اموی (۱۲۵ هجری قمری)
ولید بن یزید بن عبدالملک کنیهاش ابوالعباس، لقبش الفاسق، پدرش یزید (نهمین خلیفه اُموی) و مادرش ام حجاج دختر (محمد بن یوسف ثقفی) بود.
وی در دمشق به دنیا آمد و دربارهٔ تاریخ تولد او اختلاف نظر وجود دارد.
او طبق معاهده پدرش با هشام، در یازده سالگی به جانشینی و ولیعهدی او انتخاب گردید اما هشام به بهانه رفتارهای ضد دینی ولید، به ویژه در مراسم حج، از وی خواست تا از ولایتعهدی کنارهگیری کند و حتی در نامهای او را سرزنش، و حقوق اش را قطع کرد.
دشمنی هشام و فرزندانش و بنی امیه با ولید، به آنجا رسید که هشام او را تهدید کرد و درصدد قتل وی بر آمد، اما او به رصافه گریخت تا آنکه خبر مرگ هشام را شنید.
ده روز پس از مرگ عمویش، هشام، مردم در بیستم ربیع الاول سال صد و بیست و پنج ه.ق در ۳۴ سالگی، با ولید بیعت کردند.
او پس از رسیدن به خلافت، از ابنعم خود “عباس بن عبدالملک” خواست تا اموال هشام و فرزندان و عمّال و خادمان او را بررسی کند، اما اموال مسلمه بن هشام را از این حساب رسی مستثنی بدارد، زیرا او همواره از پدر میخواست که با ولید به مدارا رفتار کند. عباس نیز کاری را که ولید به عهدهاش نهاده بود، به انجام رسانید. سپس ولید دستور مصادره اموال هشام و فرزندانش را داد و بر آنان سخت گرفت چندان که به ستوه آمدند. او همچنین دستور برکناری و دستگیری عمال هشام را صادر نمود، جز یوسف بن عمر ثقفی، تمامی عمال و استانداران هشام، از کار برکنار شدند و به انواع شکنجهها مجازات شدند. در علت صدور این دستور گفته شده، ولید پس از مرگ هشام بن عبدالملک در دیوان هشام نامههایی از عمال او بدست آورده بود آنان در این نامهها موافقت خود را جهت خلع ولید از ولیعهدی اعلام کرده بودند، مگر یوسف بن عمر، که هشام را از این کار برحذر داشته بود، از اینرو ولید یوسف بن عمر را در امارت عراق ابقاء نمود.
ولید فردی شرابخوار و عیاش بود و به طرب و سماع دلبسته بود و بیحیایی او به جایی رسیده بود که در سفر حجی که از سوی هشام بن عبدالملک مأمور آن شده بود، سراپردهای را تهیه دیده بود و میخواست آن را بر بالای کعبه نهاده در آنجا به میگساری بپردازد اما یارانش او را از عواقب این کار بر حذر داشته و از این کار منصرف نمودند.
روزی در حال مستی با کنیزش آمیزش کرد و چون صدای اذان شنید او را واداشت تا بر مردم امامت کند.
روزی نیز خطبههای نماز جمعه را در حالت مستی و به صورت شعر ایراد کرد.
روزی قرآن را گرفته به قصد تفأل آن را گشود این آیه آمد: «و استفتحوا و خاب کلّ جبّار عنید؛ و طلب فتح کردند، در حالی که نصیب هر ستمگر جبار، هلاکت و هرمان است.» ولید قرآن را انداخته آن را هدف تیر قرار داد و گفت:
مرا به جبار عنید میترسانی آری من همان جبار عنیدم هرگاه روز محشر نزد پروردگارت رفتی بگو ولید مرا درهم درید.
همچنین او در ضمن شعری نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را انکار کرد و گفت:
تلعّب بالخلافههاشمی بلا و هی اتاه ولا کتاب؛ فقل الله یمنعنی طعامی و قل لله یمنعنی شرابی
یک هاشمی بدون وحی و کتاب، خلافت را بازیچه کرد، خدا را بگو غذا به من ندهد خدا را بگو نوشیدنی به من ندهد.
اهمال تدریجی وی در امور زندگی مردم، مصرف بی رویه بیت المال در امور شخصی، بیتوجهی به اطرافیان، افراط در هرزگی، میگساری و مجالست با افراد فاسق، نارضایتی عمومی و حتی نظامیان را در پی داشت.
به ویژه رفتار خصومتآمیز وی با بنی امیه، خصوصاً فرزندان عمویش، هشام و ولید بن عبد الملک، که پیشتر برای برکناری وی از ولیعهدی تلاش میکردند، پایههای حکومتش را متزلزل و زمینه سقوطش را فراهم آورد.
یزید بن ولید بن عبدالملک جماعتی از خاندان بنیامیه را جهت برکناری او از خلافت به یاری طلبید، گروهی از رجال اموی به او پیوسته پسران خالد بن عبدالله قسری و گروهی از یمنیان نیز با وی هم داستان شدند. او سپاهی فراهم آورده به سوی دمشق روانه گردید. آنان در روستایی به نام «بَخراء» است در دو میلی قلعه شام با سپاه ولید روبرو شدند، جنگ آغاز شد ولید شکست خورده و یارانش متفرق شدند.
ولید در قلعه بخراء متحصن شد تا اینکه مخالفان از دیوار قلعه بالا رفته بر او دست یافتند. ولید بن یزید پس از یک سال و پنج ماه حکومت، سرانجام در جمادیالثانی سال صد و بیست و شش ه.ق کشته شد. آنان سرش را در دمشق به دار آویختند. بر جنازهاش کسی نماز نخواند و او را در بخراء به خاک سپردند مدتی بعد جنازهاش مخفیانه به دمشق حمل شد و در باب فرادیس دفن شد.
—
۲- خلافت متقی عباسی (۳۲۹ هجری قمری)
پس از آن که راضی عباسی در نیمه ربیع الاول سال ۳۲۹ ه.ق از دنیا رفت، “بجکم” که از امیران قدرتمند سپاه وی بود و در واسط به سر میبرد، نامهای نوشت و به کاتب خود “ابوعبدالله کوفی” سپرد تا در بغداد اصحاب دواوین، قضات، علویان، عباسیان و بزرگان شهر را در نزد وزیر “ابوالقاسم سلیمان بن حسن” گردآورده و درباره خلیفه بعدی به مشورت بپردازند.
پس از تشکیل جلسه و گفتگوی حاضران، همگی به “ابراهیم بن مقتدر عباسی”، برادر راضی عباسی رأی داده و وی را شایسته خلافت دانستند. سپس وی را حاضر ساخته و با وی بیعت نمودند و یکایک القاب حکومتی را بر وی عرضه داشتند و وی لقب “المتقی لله” را برای خویش پسندید.
گرچه راضی بالله عباسی، پیش از مرگ خویش از بجکم خواسته بود که فرزند کوچک وی به نام ابوالفضل را به جانشینی پدر برگزیند ولی بجکم آن را نپذیرفت و رأی بزرگان در جلسه را تأیید نمود و با متقی لله بیعت کرد.
بجکم، در خلافت متقی لله، کاگردان اصلی حکومت بود و خیلفه وقت از نظرات وی تبعیت مینمود. متقی لله، پست وزارت را به ابوالقاسم سلیمان بن حسن واگذاشت و وی را بر مقام قبلیاش ابقا نمود و دبیری حکومت را بر عهده ابو عبدالله کوفی؛ کاتب بجکم گذاشته و سلامه طولونی را به حاجبی منصوب کرد.
متقی لله، خلیفهای بی آزار بود و تغییر چندانی در امر خلافت نداد و نسبت به کسی خیانت ننمود و شخصی متعبد و کثیر الصوم و الصلوه بود و علاقهای به همنشینی با ندیمان، شاعران، بذله گویان و متملقان نداشت.
بدین جهت وزیران، شاعران و دست اندکاران حکومت و مجلس نشینان از او قطع امید کرده و به جای وی، به نزد بجکم میرفتند و بجکم چون نژاد غیر عرب بود، چندان سخنانش را نمیفهمید و نیاز به مترجم شخصی داشت.
بجکم در نبردی با بریدیکی از امیران دیگر خلیفه، که در منطقه اهواز به وقوع پیوست، کشته شد و امور خلیفه دست خوش هرج و مرج ناامنی گردید. سرانجام محمد بن رائق از شام به یاری خلیفه آمد و وی را از آزارهای فرماندهان ترک نژاد رهانید. هم چنین در عصر متقی لله، حمدانیان شیعه مذهب در شمال عراق، دارای حکومت بوده و از خلیفه پشتیبانی مینمود و برای رهایی وی از فشارهای روز افزون امیران ترک نژاد، مدتی وی را به حوزه حکومتی خویش در شمال عراق برده و از او پذیرایی نمودند.
آغاز خلافت متقی لله بنا به روایت ابن اثیر در ۲۰ ربیع الاول واقع گردید.
تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول. تقویم شیعه بیستم ربیع الاول
هیچ نظری وجود ندارد