سفر به روستای موسوم به منتظران
به روایت: حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید مهدی علیزاده موسوی
سالها کار و فعالیت در حوزه سلفیه و رفتار آنان و تضادهای تفکر سلفی با دنیای مدرن، همواره ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که آیا نمونههای دیگری نیز در مذاهب و ادیان دیگر که مدرن گریز باشند، وجود دارد یا خیر؟ مدتها بود که شنیده بودم گروهی در نزدیکی طالقان به دنیای جدید پشت کرده و زندگی کاملاً ساده و ابتدایی را در پیش گرفتهاند. جسته و گریخته نیز اخباری از عقاید و نوع زندگیشان شنیده بودم، و با توجه به حوزه مطالعاتی مدتها بود که علاقمند به بازدید از آن بودم که به همت دوست عزیزم شیخ مرتضی فلاح و خانواده محترمش چنین فرصتی فراهم شد. البته هرچند شاید در ابتدای امر زندگی اهالی روستای موسوم به منتظران شبیه سلفیان به نظر برسد، اما کاملاً از نظر مبانی و عقاید با آن متفاوت است که در ادامه به دیدهها و شنیدههایم در این سفر اشاره خواهم کرد.
مقدمه
روستای منتظران مکانی است که نامهای متعددی بر آن نهادهاند، ترک آباد، چالان، ایستا و… که شاید روستای منتظران از همه مناسبتر باشد. هرچند مردم این روستا هیچ یک از این نامها را برنمی تابند. این روستا علیرغم دوری از دنیای تکنولوژی و تحریم امکانات مدرن، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان معروف است. روستایی که بیش از ۳۸ سکنه و ۸ خانوار بیشتر ندارد. البته پیرامون این روستا، مطالب گوناگونی نوشته و گفته شده است و این یادداشت صرفاً ماحصل گفتگوهای شخصی است که با اهالی این دهکده کوچک ولی زیبا انجام شده است.
وضعیت ظاهری
این روستا در مسیر طالقان قرار دارد و دارای ظاهری زیبا، منظم و تمیز و پاکیزه است. توسط یکی از دوستان که مورد اعتماد اهالی این روستای کوچک بود، به محیط کوچک و باصفای این روستا وارد شدیم. پیرمردی حدوداً هشتاد ساله به استقبال ما آمد و پس از وی نیز دو فرد دیگر که حدوداً ۵۰ ساله بودند، به ما ملحق شدند. از درب ورودی که وارد شدیم، یک کوچه حدود ۱۰۰ متری در برابر ما قرار داشت که یک طرف آن درختهای سربفلک کشیده تبریزی یا همان سپیدار، دیواری را ایجاد کرده بود و طرف دیگر دربهای چوبی قدیمی به چشم میخورد که بعد فهمیدیم درب خانه اهالی آن روستای ۳۸ نفره است. پس از درها، در نسبتاً بزرگی وجود داشت که به یک فضای نسبتاً وسیع باز میشد که از وسط آن یک جوی آب میگذشت و آب زلالی در آن جاری بود که مربوط به قناتی بود که متعلق به خود آنها بود. این جوی به گونهای تنظیم شده بود که از میان حیاط تمامی خانهها میگذشت و فضای زیبایی را ایجاد میکرد. یک طرف این فضای باز چند اتاق قرار داشت که با کاهگل و چوب ساخته شده بود و به غایت زیبا بود.
به دیدن بخشهای مختلف دهکده رفتیم. ابتدا از اسطبل اسبها شروع کردیم. مکانی بسیار تمیز و مجهز برای نگه داری اسبها و با دیدن اسبها تعجبمان بیشتر شد. اسبهایی که نژادشان عربی بود و گران قیمت و ارزشمند بودند. پیرمرد اسبی را در آنجا به ما نشان داد که به گفته او ۷ بار در مسابقات سراسری امریکا برنده شده بود و آنان این اسب را از امریکا خریده بودند. بقیه اسبها نیز دست کمی از آن نداشتند.
بخش بعدی آهنگری بود که این روستای کوچک، مایحتاج آهنی خود را در آن تولید میکرد. کوره قدیمی ذوب آهن و امکاناتی که در آنجا وجود داشت و به گفته اهالی آنجا برخی از مصنوعاتی که در این آهنگری ابتدایی ساخته میشد، در بیرون نمونه نداشت. بخاری هیزمی نمونه آن بود که در میهمان سرای این مجموعه موجود بود.
سپس به محلی رفتیم که زینهای اسب در آنجا نگه داری میشد. به گفته راهنمایمان، تولید هر یک از این زینها که کاری دستی بود، گاه قریب یک ماه به طول میانجامید. این دهکده گاوداری کوچکی نیز داشت که گاوهای خاصی در آن نگه داری میشد. به گفته راهنمایمان آنان فقط گاوهای نژاد اصیل ایرانی را در مزرعه خود پرورش میدادند و از گاوهای دو رگه پرهیز میکردند. به آنها گفتم که در بسیاری از گاوداریها امروز گاوهایی نگه داری میشوند که به گاو اسرائیلی معروفند و از نظر هیکل خیلی بزرگند و شیر فراوانی هم میدهند که وی گفت اینها هیچ کدام ارزش غذایی خوبی ندارند و صرفاً گاوهای بومی. جالب این که گاوهای زرد که در روایات نیز نسبت به شیر و لبینات آنها توصیه شده است در این مزرعه موجود بود. بخش سوم مربوط به گوسفندان بود. آنان نسبت به نژاد گوسفندان نیز مقید بودند و صرفاً گوسفند نژاد ایرانی را پرورش میدادند. میزان تولید آنها در حوزه حیوانات نیز تنها در اندازه بهره برداری خودشان بود و اگر مازادی نیز وجود داشت، فروخته میشد.
پس از قسمت دامداری دهکده به قسمت کشاورزی دهکده رفتیم که این قسمت نیز با درختان بلند سپیدار محصور شده بود و فضایی بسیار زیبا را به وجود آورده بود. آب رودخانه شاهرود و قناتی که اختصاص به خودشان داشت، تمامی مایحتاج آبی روستا را تأمین میکرد. انواع درختان، سبزیجات، علوفه دامی و … در این روستا کشت میشد و همان گونه که گفته شد، معلوم بود، کار کشت و کار نیز از رونق خاصی برخوردار است. جالب این که بخشی نیز به تولید گیاهان دارویی اختصاص داشت که انواع گیاهان دارویی آن هم از بهترین نوعش در آن کشت میشد. مثلاً انواع آلمانی یا انگلیسی و … که گاه نسبت به موارد بومی، کیفیت بهتری داشت.
پرفسور هانس و تقاضای مساعدت برای مهار رودخانه می سی سی پی
به گفته پیرمرد گویا در چند سال گذشته سیل بزرگی بخش عمدهای از درههای طالقان را در نوردیده و بسیاری از مناطق را ویران کرده بود تا آنجا که سیل بندها و سدهای موجود تخریب شده بود. در این میان در حالی که دهکده منتظران در وسط رودخانه واقع شده است، توسط سیل آسیبی ندیده و سیل بندهایی که توسط افراد این دهکده در مسیر سیل ایجاد شده بودند، نیز تخریب نشد و این امر موجب تعجب و شگفتی نماینده سازمان ملل شده بود و هنگامی که اهالی روستا تعجب ما را دیدند، نامهای را آوردند که رسماً توسط پرفسور هانس نماینده سازمان ملل، از آنها دعوت شده بود که برای مهار رودخانه می سی سی پی در امریکا، به آنجا بروند و طرحشان را در آنجا پیاده کنند! که آنان نپذیرفته بودند. در مجموع در حوزه دامپروری، پرورش اسب، کشاورزی از نگاه منی که تخصص در این حوزه نداشتم، و صرفاً نگاهم ظاهری بود، این روستا نمونه کاملی از یک روستای موفق در حوزه تولید بود. به گفته پیرمرد، حتی مقام معظم رهبری که وی از ایشان تعبیر به آقا میکرد، این روستا را نمونه اقتصاد مقاومتی شمرده بودند و مسؤولین را نسبت به الگو برداری از آن ترغیب کرده بودند.
عقاید
پس از بازدید از بخشهای مختلف روستا به میهمان خانه روستا رفتیم که در عین سادگی بسیار با صفا بود. چند اتاق کنار هم که بسیار تمیز و سقف آن چوبی و دیوارها کاهگلی بود. فرش آن نیز از حصیر و گلیم بود که هر دو در همان روستا تولید شده بود.
این افراد شیعیان اثنی عشری و مقلد مجتهدی به نام میرزا صادق مجتهد تبریزی (۱۲۷۴-۱۳۵۱ق/۱۲۳۷-۱۳۱۱ش) هستند که از علمای دوره مشروطه است و پس از ۲۴ سال اقامت در عتباب به تبریز آمده و مرجعیت دینی مردم تبریز را به عهده گرفته است. وی به سبب فعالیتهای اجتماعی در میان مردم نیز محبوبیت داشته است. با نگاهی به اساتید وی و همچنین شاگردان مبرز و آثار علمی، وی را میتوان در ردیف علمای به نام عصرش قلمداد کرد[۱].
شاید بیشترین عاملی که سبب شده است که قرائتی کاملاً سنتی و مخالف با مدرنیزم از وی ارائه شود، مقابله شدید وی با مشروطه است. وی مانند بسیاری از علمای دیگر مشروطه را مترادف با حکومت اسلامی نمیدانست و حتی ایجاد آن را تقابل با اسلام و اندیشه سیاسی شیعه میشمرد. به نظر میرسد، قرائتی که از مجتهد تبریزی ارائه میشود، تحت تأثیر همین دیدگاه باشد و آن گونه که عدهای او را تفسیر میکنند، نباشد. حضور وی در صحنههای سیاسی، بسیج مردم برای کمک به ارمنیان رانده شده، فعالیت در مقابله با رضا خان در جریان کشف حجاب، خدمت نظام وظیفه و نهایتاً تبعید وی[۲]، همه نشانگر این واقعیت است که وی دارای روحیهای انزوا طلب و گوشه گیر آن گونه که برخی بیان میکنند نبوده است.
این که چرا در طول این سالها چنین قرائت رادیکالی از مجتهد تبریزی به وجود آمده است، خود نیز نیازمند تحقیقی دیگر است. آنان نه تنها در حوزه فقه که در حوزه عقاید نیز مقلدان میرزا صادق هستند و علیرغم نظر تمامی مراجع نسبت عدم صحت تقلید در حوزه عقاید، از نظر عقیدتی نیز به گفته خودشان از وی تقلید میکنند.
برای مشاهده قسمت دوم این مطلب این لینک را کلیک کنید
[۱] کتابی با عنوان تبیان صادق (سرگذشت، آثار و افکار آیه الله میرزا صادق آقا تبریزی) نوشته سید ابراهیم سیدعلوی توسط مؤسسه کتاب شناسی شیعه در سال ۱۳۹۰ش. در قم به چاپ رسیده است که به شرح حال، مبارزات، زندگی علمی و… ایشان میپردازد.
[۲] برای اطلاعات بیشتر، ر.ک. همان.
هیچ نظری وجود ندارد