قال رسول الله: اَعْلَمُ اُمتی من بعدی علی بن ابیطالب؛ داناترین امت پس از من علی بن ابیطالب(ع) است. (فرائد السمطین، ج ۱، ص ۹۷؛ طبری کتاب الولایه، ص ۴۹؛ دیلمی، فردوس الاخبار، ج ۱، ص ۳۰۷)
کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت میکند:
روزی جمعی از اصحاب پیغمبر اکرم(ص) بحث مینمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در میان حروف که از همه بیشتر در سخن و کلام موجود است؟ معلوم شد حرف «الف» از همه بیشتر است و هیچکس نمینتواند کلامی بگوید که حرف «الف» در آن نباشد.حضرت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) که در این جلسه حضور داشتند، بدون تأمّل و فی البداهه خطبهای ایراد فرمودند که در آن حرف«الف» به کارنرفته است. چنانکه عقلها حیران ماند و حضار متحیر. نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفتآور است.
متن خطبهی بدون«الف» حضرت علی ابن ابیطالب(ع)
حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَت نِعمَتُهُ، وَ سَبَقَت رَحمَتُهُ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَت مَشیَتُهُ، وَبَلَغَت حُجَّتُهُ، و عَدَلَت قَضیَّتُهُ، وَ حَمِدتُ حَمَدَ مُقِرٍّ بِرُبوبیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبودیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئتِهِ، مُعتَرِفٍ بِتَوحیَدِهِ، مُستَعیذٍ مِن وَعیدِهِ، مُؤَمِّلٍ مِن رَبِّهِ مَغفِرَهً تُنجیهِ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَستَعینُهُ، وَ نَستَرشِدُهُ، وَ نُؤمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَ شَهِدتُ لَهُ به ضمیر مُخلِصٍ موقِنٍ، وَ فَرَّدَتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتقِنٍ، وَ وَحَّدَتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مُذعِنٍ لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ، وَ لَم یَکُن لَهُ وَلی فی صُنعِهِ، جَلَّ عَن مُشیرٍ وَ وَزیرٍ، وَ تَنَزَّهَ عَن مِثلٍ وَ نَظیرٍ، عَلِمَ فَسَتَرَ، وَ بَطَنَ فَخَبَرَ، وَ مَلَکَ، فَقَهَرَ، وَعُصی فَغَفَرَ، وَ عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ حَکَمَ فَعَدَلَ، وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَضَّلَ، لَم یَزَل وَ لَم یَزولَ، وَ لیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ وَ بَعدَ کُلِّ شَیءٍ…
ستایش میکنم کسی را که منّتش عظیم است و نعمتش فراوان؛ و رحمتش (بر غضبش) پیشی گرفته است. سخن (و حکم) اوتمامیت یافته (و قطعی است)؛ خواست او نافذ و برهانش رسا و حکمش بر عدالت است. ستایش میکنم، به سان سپاس آن که معترف به ربوبیتش و پر خضوع دربندگی اوست. و از گناه خویش (بریده و) کنده شده و به توحید او اقرار مینماید. و از وعید (و بیم) عذابش (به خود او) پناه میبرد. و از درگاه پروردگارش امیدوار آمرزشی است که او را نجات بخشد، در روزی که (انسان را به گرفتاری خویش مشغول و) از بستگان و فرزندانش غافل میسازد. از او یاری و هدایت میجوییم و به او ایمان داریم و بر او توکّل میکنیم. از ضمیری با اخلاص و یقین، برای او (به توحید) گواهی میدهم و او را به یکتایی میشناسم. یکتا شناسی فردی مؤمن و استوار (در یقین). و او را یگانه میشمارم، یگانه دانستن بندهای خاضع. نه در پادشاهی خود شریکی دارد و نه درآفرینشش یاوری. برتر از آن است که مشاور و وزیری داشته باشد و منزه است از داشتن همانند و نظیری. (بر کردارها) آگاهی یافت و پوشیده داشت. و از نهان امور مطّلع گردید و بدان آگاه است و اقتدار و چیرگی دارد. نافرمانی گشت و آمرزید، طاعت و بندگیاش نمودند و او شکرگزاری نمود. فرمانروایی کرد و عدالت گسترد؛ و برتر از شائبهی هر نقص و عیبی است و (آنچه شایستهی هر چیزی بود، به او) عطا فرمود. همیشه بوده و هست و هیچ گاه زوال نمییابد. و چیزی همانندش نیست…
(نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۰۰ تا ۱۰۳؛ بحار الانوار، ج۹، ط قدیم به نقل از سفینه البحار، ج ۱، ص ۳۹۷، تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین، ص ۴۳۸).
وجود حضرت علی(ع) اقیانوسی بیکران از علوم و معارف الاهی است. کلام دلنشین و زبان بیانش متصل به منبع و خزانهی علم الاهی است. به همین دلیل او اَبر مرد تاریخ بشر در خلق آثار و شگفتیهای کلامی و ادبی است. آن حضرت خطبهای «فی البداهه» ایراد فرمودند، که در عین فصاحت و بلاغت و رسایی و گویایی در مفهوم، حتی یک نقطه در آن به کار نرفته است. این خطبه از حیث متنی و سند دارای اعتبار والایی است، به گونهای که هر خوانندهای را به تعجب وا میدارد. مطالعه و دقت در این خطبه از جهات متعددی حائز اهمیت است
منبع : نشریه شیعه شناسی ، شماره۳
بازدیدها: ۰










هیچ نظری وجود ندارد