مقدمه در اینکه آیات ( احزاب : ۳۳/ شوری : ۲۳ / آل عمران : ۶۱ ) و روایات فراوانی ( برای نمونه ر.ک به : صفار ، ۱۴۱۴ ، ص ۴۱۲-۴۱۴ / حاکم نیشابوری ، [بی تا] ، ج ۲ ، ص ۳۴۳ / نیشابوری ، ۱۴۰۷ ، ج ۵ ، ص ۲۶ ) در فضیلت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وجود دارد و بر لزوم محبت و احترام به آنان دلالت دارد ، بین شیعه و اهل تسنن اختلافی نیست ؛ ولی در دو جهت اختلاف است : یکی در معنا مفاد آن آیات و روایات است که شیعه ، فضایل و کمالات بیشتری مانند عصمت ، علم فوق العاده و منصب امامت را برای اهل بیت از آنها فهمیده و اهل تسنن آن را نپذیرفته اند ؛ و اختلاف دیگر در معنا و مصادیق اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است که در آیات و روایات با عنوان « اهل البیت » و « اهل بیتی » از آنان یاد شده است . گروهی از اهل تسنن به استناد معنای لغوی اهل بیت و برخی کاربردهای قرآنی آن ، همسران و همه ی خویشان آن حضرت را اهل بیت آن حضرت می دانند ( جرجانی ، ۱۳۲۵ ق ، ج ۸ ، ص ۳۵۵ / ابن تیمیه ، ۱۴۰۶ ق ، ج ۴ ، ص ۲۳ / هیثمی ، ۱۳۸۵ ق، ص ۱۴۴ / میبدی ، ۱۳۷۱ ش ، ج ۸ ، ص ۴۶ ) ؛ ولی شیعه با اینکه کاربرد اهل بیت به معنای لغوی را در مورد همسران و مطلق خویشان انکار نمی کند ، به استناد روایات معتقد است : از کلمه ی « اهل البیت » در آیه ی « تطهیر » خصوص پیامبر ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام و یا آن پنج نفر به علاوه ی نه امام معصوم از نسل امام حسین علیه السلام و از « اهل بیتی » در بسیاری از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله مانند حدیث ثقلین ، حدیث سفینه و … خصوص دوازده یا سیزده نفر از خویشان آن حضرت – که از جهت علمی و عملی و صفات و کمالات انسانی برتری داشته اند و نزدیک ترین افراد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده اند – مراد است و شامل همسران و مطلق خویشان آن حضرت نمی شود ( طبرسی نوری ، [بی تا] ، ج ۲ ، صص ۱۷۳ ، ۱۷۴ ، ۱۷۸ و ۳۵۳ / طبرسی ، ۱۴۰۶ ق ، ج ۸ ، ص ۵۵۹-۵۶۰ / مجلسی ، ۱۴۰۳ ق ، ج ۳۵ ، ص ۲۲۵ ) . این مقاله در مورد اختلاف دوم بحث می کند و درصدد است معنای اهل بیت و منظور از آن در آیه ی تطهیر و بسیاری از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله را روشن و دیدگاه حق را در مورد این موضوع تبیین کند ؛ برای این منظور در سه محور بحث می شود : ۱. تحلیل ادبی و لغت شناسانه ؛ ۲. روایات معرف اهل بیت ؛ ۳. اثبات معنای اصطلاحی اهل بیت . از طریق تحلیل ادبی و لغت شناسانه امکان اصطلاح شدن واژه « اهل بیت » در معنایی خاص که مصادیق آن به افراد ویژه ای از خویشان پیامبر صلی الله علیه و آله منحصر باشد ، تبیین می شود و از طریق روایات ، افراد و مصادیق اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی می شوند ؛ همچنین در محور سوم با استناد به نکاتی از روایات اثبات می شود که از اهل بیت در برخی آیات و بسیاری از روایات ، معنایی اصطلاحی اراده شده است . درباره ی اهل بیت و معنا و مصادیق و صفات و ویژگی آنها ضمن کتاب ها یا در کتاب ها و مقالات مستقل فراوان بحث کرده اند . برخی روایات شیعه و سنی ، پیرامون نزول آیه ی تطهیر در شأن اهل البیت در دو باب جداگانه آمده است ( بحرانی ، ۱۴۲۲ ق ، ج ۳ ، ص ۱۷۳-۲۱۱ ) ؛ برخی نیز به جمع آوری روایات در معنای اهل البیت و نقل آنها در دسته های مختلف اکتفا کرده ا ند ( ر.ک به : ری شهری ، ۱۳۷۹ ش ، ص ۲۷-۹۰ ) ؛ همچنین برخی به آرای مختلف در معنای اهل بیت اشاره کرده ا ند و بعضی را رد کرده اند و بعضی را پذیرفته اند ( بیومی مهران ، ۱۹۹۵ م ، ص ۱۲-۲۴ ) . برخی با استناد به آیات و روایات ، اهل بیت الرسول را معرفی کرده اند و به اشکالات ابن تیمیه پاسخ داده اند ( صائب ، ۱۴۱۷ ق ، ص ۲۸۷-۳۱۶ ) ؛ برخی نیز با عنوان « اهل البیت فی الکتاب المقدس » به نقل بشارت های عهد قدیم و جدید ( تورات و انجیل ) درباره ی اهل بیت پرداخته اند ( واسطی ، ۱۹۹۷ م ، ص ۱۰۵-۱۳۷ ) ؛ برخی هم با اشاره به اقوال پیرامون مصادیق اهل البیت در آیه ی تطهیر با استناد به روایات ، مصادیق آن را بیان و بر نفی شمول آن نسبت به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله تأکید کرده اند و به بعضی از تشکیکات و شبهات پاسخ داده اند ( عاملی ، ۱۴۲۳ ق ، ص ۲۱-۲۳۲ ) … مقالاتی نیز با عناوین مختلف مانند « آیه ی تطهیر و عصمت اهل بیت علیهم السلام » ، « اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن و سنت » منتشر شده است ( ر.ک به : ربانی گلپایگانی ، ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ ش ، ش ۸۶ ، ص ۵-۹ ، ش ۸۷ ، ص ۲۱-۱۴ ، ش ۸۸-۸۹ ص ۳۹-۴۱ ، ش ۹۰ ، ص ۹-۱۳ ، ش ۹۱ ، ص ۱۰-۱۳ ، ش ۹۲ ص ۲۳-۲۷ / قلی پور ، ۱۳۸۵ ش ، ص ۲۳-۳۳ ) وحتی برخی با عنوان « مفهوم شناسی : و مصداق یابی اهل بیت علیهم السلام مقاله ای در خصوص معنا و مصادیق اهل بیت از زاویه ی دیگر بحث می کند و مطالب و نکات جدیدی را در بر دارد ؛ بنابراین تحلیل ادبی و لغت شناسانه در بیان امکان معنای اصطلاحی داشتن اهل بیت و دو کاربرد لغوی و اصطلاحی داشتن اهل بیت در مورد پیامبر ، معنا شدن اهل البیت و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله به شایستگان بیت نبوت و ممکن نبودن شناخت آنان جز با معرفی پیامبر صلی الله علیه و آله ، جمع عرفی بین دسته های مختلف روایات معرف اهل بیت ، بیان دلالت آنها بر حصر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در سیزده نفر و بیان اینکه اختصاص اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله به آن سیزده نفر از باب تخصص است نه تخصیص ، از نکات ویژه ی این مقاله است . ۱. تحلیل ادبی و لغت شناسانه همان گونه که در علم اصول تحقیق شده و مورد اتفاق دانشمندان شعیه و اهل تسنن است ، در زبان عربی نیز مانند سایر زبان ها دلالت الفاظ بر معانی ، ذاتی نیست ، بلکه وضعی و قراردادی است ؛ یعنی دلالت هر لفظی بر معنایش از قبیل دلالت دود بر وجود آتش نیست ؛ بلکه از وضع و علامت قرار دادن لفظ برای معنا نشأت می گیرد . وضع ( قرار دادن لفظ برای دلالت بر معنا ) نیز به دو گونه محقق می شود : ۱. تعیینی : و آن به این صورت است که شخصی لفظی را برای دلالت بر معنایی خاص تعیین می کند ؛ نظیر اینکه افراد برای فرزندان خود یا مخترعان برای مصنوع خود و مؤلفان برای تألیف خود نامی تعیین می کنند؛ ۲. تعینی : و آن به این صورت است که لفظی در اثر کثرت استعمال در معنایی برای دلالت بر آن معنا تعین پیدا می کند؛ به گونه ای که هرگاه آن لفظ بدون هیچ قرینه ای ذکر شود ،آن معنی از آن فهمیده شود ( ر.ک : فخر رازی ، ۱۴۱۲ ق ، ج ۱ ، صص ۱۸۱ و ۲۹۵-۳۱۹ / آمدی ، ۱۴۰۵ ق ، ج ۱ ، ص ۳۳ / آخوند خراسانی ، ۱۴۲۶ ق ، ص ۱۲-۲۲ / خویی ، ۱۳۸۲ ق ، ج ۱ ، صص ۳۲ ، ۴۹ ، ۱۲۵ و ۱۳۴ ) . از این رو در زبان عربی هر لفظی ممکن است در لغت یا عرف عام عرب ، معنایی داشته باشد و در قرآن کریم و کلام پیامبر صلی الله علیه و آله و متون شریعت در معنای دیگری اصطلاح شده باشد و معنای جدیدی پیدا کرده باشد ؛ همان گونه که این مطلب در مورد الفاظ صلوه ، حج و زکوه تحقق یافته است ، صلوه در لغت و عرف عام عرب به معنای دعا است و در اصطلاح شریعت به معنای نماز است . حج در لغت به معنای قصد است و در قرآن کریم و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و متون شریعت به معنای عبادتی مخصوص در زمانی معین با آداب و شرایطی خاص است ؛ همچنین زکوه در لغت به معنای طهارت و نمو است و در اصطلاح مقدار معینی از مال است که انفاق آن در اسلام واجب یا مستحب است ( ر.ک. به : علاوه ی حلی ، [بی تا] ، ج ۱ ، ص ۱۹۳ و ج ۲ ، ص ۶۴۲ / ابن قدامه ، [بی تا] ، ج ۳ ، ص ۱۵۹ / سرخسی ، ۱۴۰۹ ق ، ج ۴ ، ص ۲ / سبزاوری ، [بی تا] ، صص ۴۱۸ ، ۵۴۶ ) ؛ بنابراین از نظر ادبی و لغت شناسی کاملا امکان دارد که کلمه ی « اهل بیت » یا « اهل البیت » در لغت و عرف عام عرب ، معنایی داشته باشد و در قرآن کریم و روایات پیامبر صلی الله علیه و آله با وضع تعیینی و تعینی در معنای دیگری اصطلاح شده باشد و معنای حققی دیگری پیدا کرده باشد . توضیح آن ، این است که واژه ی «اهل» در لغت به شایسته ، سزاوار ( صفی پور ، [بی تا] ، ج ۱ ، ص ۴۶ ) و مستوجب ( ابن سیده ، ۱۳۷۷ ، ج ۴ ، ص ۲۵۶ ) معنی شده و در عرف نیز در همین معنی ظهور دارد ؛ لذا در دعای « ا للهم ان لم اکن اهلا ان ابلغ رحمتک فرحمتک اهل ان تبلغنی و تسعنی « و حدیث « الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعباده فعبدتک » ( طباطبائی یزدی ، ۱۴۰۹ ق ، ج ۱ ، ص ۶۱۴ ) از کلمه ی «اهل» همین معنی به ذهن متبادر می شود ؛ ولی وقتی به شیء یا شخصی اضافه شود – که غالبا نیز چنین است – به مناسبت مضاف الیه معنای دیگری از آن فهمیده می شود ؛ چه اینکه کلمه ی « اهل البیت » را جمعی از لغت دانات به ساکنان خانه معنی کرده اند ( فراهیدی ، ۱۴۰۹ ق ، ج ۴ ، ص ۸۹ / فیروزآبادی ، [بی تا] ، ج ۳ ، ص ۴۸۶ / ابن منظور ، ۱۴۰۸ ق ، ج ۱ ، ص ۲۵۳ / ابن سیده ، ۱۳۷۷ ، ج ۴ ، ص ۲۵۶ ) . فیومی پس از معنی کردن «الاهل» به « اهل بیت » گفته است : اصل در آن خویشی است ( فیومی ، ۱۹۲۸ م ، ص ۳۳ ) . راغب نیز از کاربرد مجازی « اهل بیت » شخص ، در مورد کسانی که با او پیوند نسبی دارند ، سخن گفته است ( راغب ، ۱۳۷۶ ش ، ص ۲۵ ) ؛ بنابراین می توان گفت در لغت «اهل بیت» هر شخصی، ساکنان خانه ی او ، یعنی زن و فرزندان اویند و به معنای خویشاوندان او نیز به کار می رود. در عرف نیز اهل بیت شخص ، به معنای خانواده ی او – که همان زن و فرزندان اوست – می باشد و گاهی به معنای خاندان و خویشاوندان او نیز به کار می رود . اما در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله ، چون بیت آن حضرت ، محل نزول وحی و بیت نبوت نیز بوده است ، کلمه ی اهل بیت می تواند دو کاربرد داشته باشد : گاهی اهل بیت پیامبر گرفته شود و از بیت ، محل سکونت آن حضرت اراده شود و ویژگی محل نزول وحی و خانه ی نبوت بودن آن لحاظ نشود ؛ در این صورت ؛ کلمه ی اهل بیت در مورد آن حضرت نیز به همان معنایی است که در مورد دیگران به کار می رود ؛ یعنی به معنای خانواده ( همسران و فرزندان ) آن حضرت یا به معنای مطلق ، خویشاوندان آن حضرت است . اینکه بعضی لغت دانان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را به همسران و دختران و داماد او ، علی علیه السلام معنی کرده اند ( ابن سیده ، ۱۳۷۷ ، ج ۴ ، ص ۲۵۶ / ابن منظور ، ۱۴۰۸ ق ، ج ۱ ، ص ۲۵۳ ) ، طبق این کاربرد است ؛ و گاهی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله با لحاظ ویژگی محل نزول وحی و خانه ی نبوت بودن بیت آن حضرت به کار رود و در این صورت به معنای ساکنان خانه، خانواده یا مطلق خویشاوندان آن حضرت نباشد ، بلکه به معنای کسانی باشد که شایسته ی بیت آن حضرت با وصف اینکه محل نزول وحی و خانه ی نبوت است ، باشند ؛ و این ، معنای اصطلاحی جدیدی برای کلمه ی اهل بیت در کاربردهای قرآن کریم و بیانات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشد . با توجه به بیانی که گذشت ، چنین معنایی برای کلمه ی «اهل بیت» از نظر ادبی و لغت شناسی ممکن و بلامانع است ؛ به خصوص که در زبان عربی واژه هایی که دارای معنای لغوی و اصطلاحی شرعی باشند ، کم نیست ؛ بنابراین در آیات و روایاتی که این کلمه به کار رفته است ، باید تأمل و دقت شود که آیا معنای لغوی و عرفی از آن اراده شده است یا معنای اصطلاحی . ۲. روایات معرف اهل بیت علیهم السلام روایاتی که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را معرفی کرده اند ، بسیار فراوان اند و در یک مقاله ، مجل ذکر همه ی آن روایات و حتی مجال ذکر نمونه هایی از همه ی اقسام و دسته های آن نیست ؛ از این رو به عناوین برخی از مهم ترین دسته های آن روایات اشاره و به ذکر نمونه ای از هر دسته اکتفا می شود . روایات هم در کتاب های شیعه فراوان است و هم در کتاب های اهل تسنن ، ولی چون طرف بحث در این مقاله اهل تسنن است ، بیشتر روایات را از کتاب های اهل تسنن می آورم . ۱-۲. معرفی اهل بیت در وقت نزول آیه ی تطهیر یک دسته از این روایات ، روایاتی هستند که می گوید پیامبر صلی الله علیه و آله در وقت نزول آیه ی « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ( احزاب : ۳۳ ) کسائی ( پوششی ) بر روی علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام افکندند و گفتند: خدایا اینها اهل بیت من هستند … ؛ برای نمونه ابن کثیر با سند خویش از ام سلمه روایت کرده است که گفت : جاء رسول الله صلی الله علیه و آله الی بیتی فقال « لا تأذنی لاحد » فجائت فاطمه – رضی الله عنها – فلم استطع ان احجبها عن ابیها ثم جاء الحسین رضی الله عنه فلم استطع ان امنعه ان یدخل علی جده و امه و جاء الحسین فلم استطع ان احجبه عن جده و امه رضی الله عنها ثم جاء علی رضی الله عنه فلم استطع ان احجبه فاجتمعوا فجللهم رسول الله صلی الله علیه و آله بکساء کان علیه ثم قال هؤلاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا . فنزلت هذه الآیه حین اجتمعوا علی البساط فقلت یا رسول الله و انا ؟ قالت فوالله ما انعم . قال انک الی خیر ( ابن کثیر ، ۱۴۱۵ ق ، ج ۳ ، ص ۴۹۳ ) : رسول خدا به خانه ی من آمد و فرمود : به هیچ کس اجازه نده [ وارد خانه شود ] . فاطمه علیهاالسلام آمد ، نتوانستم او را از [ وارد شدن بر ] پدرش منع کنم ، سپس حسن علیه السلام آمد ، او را هم نتوانستم از [ ورود بر ] جد و مادرش منع کنم ، حسین آمد ، غا را هم نتوانستم منع کنم ؛ پس [ آنان ] اجتماع کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله کسائی را که بر [دوش] وی بود ، بر آنان پوشاند و گفت [خدایا] اینها اهل بیت من هستند ؛ پلیدی را از آنان دور گردان و آنان را پاکیزه قرار ده ؛ پاکیزه قرار دادنی [کامل] . پس این آیه ، در هنگامی که بر آن بساط اجتماع کرده بودند ، نازل شد . گفتم ای رسول خدا و من [ نیز جزء اهل البیت هستم ] ؟ به خدا سوگند نفرمود : آری ، فرمود : البته تو به سوی خوبی هستی . در روایتی که سیوطی آن را از چندین نفر از دانشمندان صاحب تألیف اهل تسنن مانند ترمذی ، ابن جریر ، ابن المنذر ،حاکم ، ابن مردویه و بیهقی نقل کرده است – و گفته است ترمذی و حاکم آن را صحیح دانسته اند – از ام سلمه چنین روایت شده است : فی بیتی نزلت « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت » و فی البیت فاطمه ، و علی والحسن والحسین . فجللهم رسول الله صلی الله علیه و آله بکساء کان علیه ، ثم قال « هؤلاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس ، و طهرهم تطهیرا » ( سیوطی ، ۱۴۲۱ ق ، ج ۵ ، ص ۳۷۷ ) : در خانه ی من « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت » نازل شد و فاطمه ، علی ، حسن و حسین علیهم السلام در خانه بودند ، پس رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را با کسائی که بر رویش بود ، پوشاند ؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را باکسای که بر رویش بود ، پوشاند ؛ سپس گفت : [خدایا] اینها اهل بیت من هستند ، پس پلیدی را از آنان دور گردان و آنان را پاکیزه قرار ده . از این دسته از روایات ، با توجه به چند نکته ، روشن می شود که از « اهل البیت » در آیه ی «تطیر» معنایی اراده شده است که مصادیق آن در وقت نزول آیه ، افزون بر خود آن حضرت، فقط آن چهار نفری بوده است که پیامبر صلی الله علیه و آله بیان فرموده است : ۱. پیامبر صلی الله علیه و آله در مقام بیان مصادیق اهل لابیت بوده است و اگر مصادیق دیگری برای اهل البیت در آیه می بود ، آنها را نیز ذکر می فرمود ؛ ضمن اینکه دلالت این نکته بر اختصاص ، با توجه به برخی روایات که می گوید پیامبر صلی الله علیه و آله در وقت نزول آیه ، تنها آن چهار نفر را فراخوانده است ، روشن تر می شود . ۲. انداختن کسا و پوشش بر روی آن چهارنفر در وقت گفتن « هؤلاء اهل بیتی » ظاهرا برای این بوده است که مشارالیه هؤلاء به آن چهار نفر محدود شود و وجه دیگری برای آن به نظر نمی رسد و این قرینه ی دیگری است بر اینکه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان نزول ، تنها و اختصاصا آن چهار نفر بوده است ؛ البته آیه ی تطهیر شامل پیامبر صلی الله علیه و آله هم می شود ؛ ولی این روایات ، معرف اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و مصادیق آیه ، افزون بر خود آن حضرت است . ۳. از اینکه ام سلمه پس از دیدن قضیه از پیامبر صلی الله علیه و آله می پرسد آیا من هم از اهل بیت شما هستم ؟ معلوم می شود ا م سلمه هم از سخن پیامبر اختصاص را فهمیده است و چون خود را طبق مفهوم عرفی از اهل البیت می دانسته است ، چنین سؤالی برایش پیش آمده است ؛ و از پاسخ منفی پیامبر صلی الله علیه و آله معلوم می شود که اهل البیت در این آیه ، به معنای عرفی نیست و شا مل همسران آن حضرت نمی شود . ۲-۲. جمع کردن افراد در زیر عبا و قرائت آیه تطهیر دسته ی دیگری از آن روایات ، بر این مطلب دلالت دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از نزول آیه تطهیر ، در موارد بسیاری ، علی ، فا طمه ، حسن و حسین علیهم السلام را در کنار خود جمع می کرد و عبا یا لباس دیگر خود را بر روی آنان می افکند و آیه تطهیر را قرائت می کرد ؛ برای نمونه مسلم و برخی دیگر از عایشه روایت کرده اند که گفت : خرج النبی صلی الله علیه و آله غداه و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاء الحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فادخله معه ثم جائت فاطمه فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یهطرکم تطهیرا » ( نیشابوری ، ۱۴۰۷ ق ، ج ۷ ، ص ۱۳۰ / بیهقی ، [بی تا] ، ج ۲ ، ص ۱۴۹ / ابن راهویه ، ۱۴۱۰ ق ، ج ۳ ، ص ۶۷۸/ ابن ابی شیبأ ، ۱۴۰۹ ق ، ج ۷ ، ص ۵۰۱ ) : پیامبر صلی الله علیه و آله در یک بامدادی [ از خانه ] بیرون آمد ، در حالی که جامه ای [ بافته شده ] از کرک سیاه بر روی [ شانه های ] او بود ؛ پس حسن بن علی آمد . او را [ در زیر آن جامه ] وارد کرد ؛ سپس حسین آمد ؛ او را [نیز] با وی [ در زیر جامه ] وارد کرد ؛ سپس فاطمه آمد ، او را نیز وارد کرد و پس از آن علی آمد ، او را نیز وارد کرد ؛ سپس گفت : « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت … » . جالب اینکه سند روایت فوق نیز در نزد اهل تسنن صحیح است ( ر.ک. به : ابن راهویه ، ۱۴۱۰ق ، ج ۳، پاورقی ص ۶۷۸ ، رقم ۷۲۸ ) . در روایتی از واثله بن اسقع چنین نقل شده است : یک روز در خانه ی ام سلمه به نزد رسول خدارفته بودم ، حسن آمد . او را بر ران راست خود نشاند و بوسید ، حسین آمد . او را نیز بر ران چپ خود نشاند و بوسید ؛ سپس فاطمه آمد. او را در پیش روی خود نشاند ؛ سپس علی را دعوت کرد و [ او نیز] آمد ، سپس کسائی خیبری بر روی آنان افکند و گفت : « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ( ابن حنبل ، [بی تا] ، ۱۸۳ ) . حاکم نیشابوری در حدیثی که آن را طبق شرط مسلم ، صحیح دانسته ، از واثله چنین روایت کرده است : … فدعا رسول الله صلی الله علیه و آله حسنا و حسینا فاجلس کل واحد منهما علی فخذه و ادنی فاطمه من حجره و زوجها ثم لف علیهم ثوبه و انا شاهد فقال « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یهطرکم تطهیرا » اللهم هؤلاء اهل بیتی ( حاکم نیشابوری ، [بی تا] ، ج ۲ ، ص ۴۲۶ ) : رسول خدا صلی الله علیه و آله حسن و حسین را فراخواند و هر یک از آنها را بر ران خود نشاند و فاطمه و شوهرش [علی] را [نیز به خود] نزدیک کرد ، سپس جامه اش را بر آنان پیچاند و من [ شاهد این قضیه ] بودم ؛ سپس گفت : « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » [ یعنی این آیه را تلاوت کرد و گفت ] خدایا اینها اهل بیت من هستند . حاکم از ابن عباس نیز ضمن روایتی که آن را طبق شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است و ذهبی رجال شناس اهل تسنن نیز به صحت آن تصریح کرده است ، چنین نقل کرده است : اخذ رسول الله صلی الله علیه و آله ثوبه فوضعه علی علی و فاطمه و الحسن والحسین فقال : « انما یرید الله لیذهب عنک الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ( همان ، ج ۳ ، ص ۱۳۳ ) : رسول خدا صلی الله علیه و آله جامه اش را برگرفت و آن را بر علی و فاطمه و حسن و حسین نهاد و گفت : « انما یرید الله … » [ یعنی این آیه را تلاوت کرد ] . این روایات ، گویای آن است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جمع کردن آن چهار نفر در زیر لباس خود و قرائت آیه ی تطهیر را تکرار می کردند و تکرار ، ظاهرا برای این بوده است که اختصاص آیه ی تطهیر به خود و آن افراد آشکار شود و کلمه ی « اهل البیت » در خود و آنان ظهور عرفی پیدا کند . ۳-۲. خطاب به اهل خانه ی حضرت علی علیه السلام با عنوان اهل البیت و قرائت آیه ی تطهیر دسته ی دیگر ، روایاتی است که خبر می دهند : مدتی طولانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وقت رفتن به مسجد برای نماز از خانه ی حضرت علی و فاطمه علیهماالسلام عبور می کردند و اهل خانه را با عنوان « اهل البیت » مخاطب قرار می دادند و آیه ی تطهیر را قرائت می کردند ؛ برای نمونه : از ابن عباس روایت شده است که گفت : مدت نه ماه رسول خدا را مشاهده کردیم که هر روز هنگام وقت هر نماز به در خانه ی علی بن ابی طالب رضی الله عنه می آمد و می گفت : السلام علیکم و رحمه الله و برکاته اهل البیت « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ( سیوطی ، ۱۴۲۱ ق ، ج ۵ ، ص ۳۷۸ ) . از ابوالحمراء نیز با این عبارت روایت شده است که : « رأیت رسول الله یأتی باب علی و فاطمه و سته أشهر فیقول « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » (همان) : رسول خدا را دیدم که شش ما به در خانه علی و فاطمه می آمد و می گفت : « انما یرید الله … » . همچنین به نقل از ابوسعید خدری روایت شده که گفت : چهل صبح پیامبر صلی الله علیه و آله به در خانه ی فاطمه می آمد و می گفت: «السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته» الصلاه رحمکم الله « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » انا حرب لمن حاربتم ، انما سلم لمن سالمتم (همان) . این دسته از روایات بسیار فراوان ، ولی عبارت های آنها مختلف است . مدت این کار در برخی روایات نه ماه و در برخی شش ماه ، چهل روز ، یک ماه ، هفت ماه ، هشت ماه ، ده ماه ودر برخی هفده ماه بیان شده است ( ر.ک : ترمذی ، [بی تا] ، ج ۵ ، ص ۳۲۸ ، ح ۳۲۰۶ / حاکم نیشابوری ، [بی تا] ، ج ۳ ، ص ۱۵۸ / ابن حنبل ، [بی تا] ، ج ۳ ، صص ۲۵۹ و ۲۵۸ / عبدبن حمید ، ۱۴۰۸ ق ، ج ۱۷۳ ، ص ۳۶۸ / بلاذی ، ۱۴۱۷ ق ، ج ۲ ، ص ۳۵۳-۳۵۴ / طبری، ۱۴۲۰ ق ، ج ۱۰ ، ص ۲۹۶-۲۹۷ ح ۲۸۴۸۹ ، ۲۸۴۹۱ و ۲۸۴۹۲ / ابن کثیر ، ۱۴۱۵ ق ، ج ۳ ، ص ۴۹۲ / سیوطی ، ۱۴۲۱ ق ، ج ۴ ، ص ۵۶۰ و ج ۵ ، ص ۳۷۸ / حاکم حسکانی ، ۱۴۱۱ ق ، ج ۲ ، صص ۴۴ ، ۴۶ ، ۴۷ و ۷۸ / طیالسی ، ۱۳۲۱ ق ، ۲۷۴ / طبرانی ، [بی تا] ، ج ۳، صص ۵۷ و ۹۳ و ج ۲۲ ، صص ۲۰۰ و ۴۰۲ ) . در برخی روایات آمده است : پیامبر صلی الله علیه و آله به اهل خانه با عنوان « اهل البیت » سلام می داده اند و در برخی فقط وقت نماز صبح ذکر شده است ؛ ولی مفاد مشترک همه ی آنها این است که : پیامبر صلی الله علیه و آله مدتی طولانی در کنار خانه ی علی و فاطمه علیهماالسلام این آیه را تلاوت می کرده اند . از سوی دیگر ، مختلف ذکر شدن مدت این کار در روایات ، به این دلیل است که هر صحابی مدتی را که خود دیده است ، بیان کرده و ذکر دو مدت مختلف از یک صحابی در دو حدیث نیز چه بسا به این دلیل بوده باشد که آن صحابی در وقت بیان حدیث اول ، مدت کمتری را دیده بوده و در وقت نقل حدیث دوم – که مدتی پس از بیان حدیث اول بوده است – طبیعتا مدت بشتری را دیده بوده است ؛ ضمن آنکه ذکر سلام در برخی و ذکر نشدن آن در برخی دیگر و همچنین ترغیب به نماز در برخی و نبودن آن در برخی دیگر نیز می تواند منشأش این باشد که برخی از صحابه یا راویان ، همه ی جزئیات قضیه را بیان و برخی به ذکر اصل کار اکتفا کرده باشند و در نتیجه ، بین روایات تعارض و منافاتی نباشد . در هر صورت ، اصل این مسئله که پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد اهل خانه ی علی و فاطمه علیهماالسلام عنوان « اهل البیت » را به کار می برده و آیه تطهیر را قرائت می کرده است ، مورد اتفاق روایات است و ظاهرا این کار را پیامبر صلی الله علیه و آله انجام می داده است تا مسلمانان بفهمند از اهل البیت در این آیه ، افزون بر خود آن حضرت ، اهل خانه فاطمه علیهاالسلام نیز اراده شده است نه افراد دیگر ؛ و تکرار آن در مدت طولانی چه بسا برای این بوده است که این کلمه در این معنا ظهور عرفی پیدا کند و با وضع تعینی ، معنای اصطلاحی جدیدی برای این کلمه حاصل شود که مصادیق آن در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله خصوص آن افراد باشد . ۴-۲ . معرفی اهل بیت و وقت نزول آیه مباهله دسته ی دیگر ، روایاتی است که خبر می دهند : پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام نزول آیه ی مباهله ، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را به نزد خود فرا خواندند و آنان را اهل خود معرفی کردند ؛ برای نمونه در صحیح مسلم ضمن روایاتی از سعد بن وقاص آمده است : وقتی آیه « فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم … : ( آل عمران : ۶۱ ) نازل شد ، رسول خدا صلی الله علیه و آله علی ، فاطمه ؛ حسن و حسین را فراخواند و گفت : « اللهم هؤلاء اهلی » : خدایا اینها اهل من هستند ( نیشابوری ، ۱۴۰۷ ق ، ج ۵ ، ص ۲۴ ، باب فضائل الصحابه ، ج ۳۲ ) . ابن قسمت از روایت را حاکم نیشابوری نیز با سندی – که هم خود آن را صحیح دانسته و هم ذهبی ، رجال شناس نقاد اهل تسنن صحت آن را پذیرفته – آورده است ( حاکم نیشابوری ، [بی تا] ، ج ۳ ، ص ۱۵۰ ) ؛ ضمن اینکه در بسیاری از کتاب های دیگر اهل تسنن نیز آمده است ( ر.ک به : ترمذی ، [بی تا] ، ج ۵ ، ص ۵۹۶ / نووی ، [بی تا] ، ج ۱ ، ص ۳۴۷ / نسائی ، ۱۴۱۱ ق ، ج ۵ ، ص ۱۰۸ / بیهقی ، [بی تا] ، ج ۷ ، ص ۶۳ و .. ) ؛ افزون بر آن ، احمد محمد شاکر محقق مسند احمد بن حنبل نیز صحت سند آن را تصریح کرده است ( ر.ک به : ابن حنبل ، [بی تا] ، ج ۳ ، ص ۹۷ ) . از نظر دلالت نیز تردید و اختلافی نیست که منظور از اهل پیامبر صلی الله علیه و آله در این روایات ، همان اهل البیت آن حضرت است و به قرینه ی اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله در مقام معرفی اهل و اهل بیت خود فقط همین چهار نفر را اهل خود معرفی می کند و شخص دیگری را نام نمی برد ، معلوم می شود از کلمه ی «اهل» معنای لغوی آن را – که شامل زوجه نیز می شود – قصد نکرده است ، بلکه معنایی را قصد کرده که افراد آن ، در آن زمان، خصوص آن چهار نفر بوده است . ۵-۲ روایات نزول آیه ی تطهیر درباره ی پنج نفر دسته ی دیگر ، روایاتی است که با صراحت از نزول آیه تطهیر ( انما یرید الله … ) درباره ی پنج نفر ( پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام ) خبر می دهند ؛ برای نمونه طبری با سند خویش از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است که : « نزلت هذه الآیه فی خمسه : فی و فی علی و حسن و حسین و فا طمه « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ( طبری ، ۱۴۲۰ ق ، ج ۱۰ ، ص ۲۹۶ ، حدیث ۲۸۴۸۷ ) : این آیه درباره ی پنج نفر نازل شده است : درباره ی من ، علی ، حسن و حسین و فاطمه . ابن ابی حاتم رازی نیز این روایت را در تفسیر خود آورده است ( ابن ابی حاتم ، ۱۴۱۹ ق ، ج ۳ ، ص ۶۹۴ ) . این روایات دلالت صریح دارند که « اهل البیت » در آیه ی تطهیر ، شامل رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز می شود و به قرینه ی این روایات معلوم می شود که در روایات پیشین – که اهل البیت آیه به چهار نفر ( علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام ) تفسیر شده است – منظور ، بیان مصادیق اهل البیت ، غیر از رسول خدا صلی الله علیه و آله است ؛ یعنی مراد بودن آن حضرت معلوم بوده و مصادیق دیگر غیر از آن حضرت بیان شده است و به عبارت فنی ، آن روایات در اختصاص آیه به آن چهار نفر ظهور دارد واین دسته از روایات ، در شمول آیه نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله نص صریح دارند ؛ ضمن اینکه به قرینه ی این نص ، از آن ظهور رفع ید می شود ؛ در هر صورت از این روایات نیز استفاده می شود که علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله هستند . ۶-۲. تفسیر اهل بیت به دوازده نفر دسته ی دیگر ، روایاتی است که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را به دوازده نفر تفسیر کرده است که سه نفر از آن دوازده نفر همان افرادی هستند که در روایات پیشین از مصادیق موجود اهل بیت در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به شمار آمده بودند و در نتیجه ، در این دسته از روایات نه نفر دیگر از خویشان پیامبر صلی الله علیه و آله که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنیا آ مده اند نیز از مصادیق اهل بیت به شمار آمده و مفاد مجموع این دسته از روایات و دسته های پیشین ، تفسیر « اهل البیت » در آیه ی تطهیر به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سیزده نفر از خویشان آن حضرت است ؛ برای نمونه ضمن حدیثی که جوینی – یکی از دانشمندان اهل تسنن – درباره ی مذاکره و گفت و گوی امیرمؤمنان علی علیه السلام با اصحاب در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حکومت عثمان نقل کرده است ، چنین آمده است : … ثم قال علی علیه السلام ایها الناس اتعلمون ان الله انزل فی کتابه « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » . فجمعنی و فاطمه و ابنی الحسن و الحسین ثم القی علینا کساء و قال « هؤلاء اهل بیتی … » . فقالت ام سلمه و انا یا رسول الله ؟ فقال : « انت الی خیر ، انما نزلت و فی اخی [ و فی ابنتی ] و فی ابنی و فی تسعه من ولد ابنی الحسین خاصه لیس معنا فیها لاحد شرک » فقالوا کلهم نشهد ان ام سلمه حدثتنا بذلک فسألنا رسول الله صلی الله علیه و آله فحدثنا کما حدثتنا ام سلمه … ( جوینی ، ۱۳۶۸ ق ، ج ۱ ، ص ۳۱۲-۳۱۸ ) علی علیه السلام فرمود : ای مردم آیا می دانید [ پس از آنکه] خدا در کتابش « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » را نازل فرمود ، [پیامبر] من و فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را جمع کرد و پوششی بر ما افکند و گفت : خدایا اینها اهل بیت من هستند و … پس [ از آن ] ام سلمه گفت : و من [ نیز از اهل بیت شمایم ] ای رسول خدا ؟ فرمود : تو به سوی خوبی هستی ( یعنی سرانجام کار تو خیر و خوبی است ) [ ولی آیه ] فقط درباره ی من و برادرم [ دخترم ] و دو پسرم و نه نفر از فرزندان پسرم ، حسین به خصوص نازل شده است و هیچ کس با ما در این آیه شرکت ندارد . پس همه آنان [ اصحاب حاضر در آن مجلس ] گفتند : شهادت می دهیم که ام سلمه این جریان را برای ما نقل کرد .از رسول خدا صلی الله علیه و آله [ این جریان را ] پرسیدیم [ آن حضرت نیز ] همان گونه که ام سلمه نقل کرده بود ، برای ما بیان فرمود … . نعمانی و صدوق از دانشمندان شیعه نیز این روایت را با اندکی تفاوت لفظی آورده اند ( نعمانی ، ۱۳۱۸ ، ص ۳۲-۳۵ / صدوق ، [بی تا] ، ج ۱ ، ص ۲۷۴-۲۷۹ ) . خزاز قمی با سند خویش از حضرت علی علیه السلام روایت کرده است : « دخلت علی رسول الله صلی الله علیه و آله فی بیت ام سلمه و قد نزلت هذه الآیه « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » . فقال رسول الله صلی الله علیه و آله : یا علی هذه الآیه نزلت فیک و فی سبطی والائمه من ولدک . فقلت : یا رسول الله و کم الائمه بعک ؟ قال: أنت یا علی ، ثم ابناک الحسن والحسین ، و بعد الحسین ، علی ابنه ، و بعد علی ، محمد ابنه ، و بعد محمد ، جعفر ابنه ، و بعد جعفر ، موسی ابنه ، و بعد موسی ، علی ابنه ، و بعد علی ، محمد ابنه ، و بعد محمد ، علی ابنه ، و بعد علی ، الحسن ابنه ، والحجه من ولد الحسن ، هکذا وجدت اسهامیهم مکتوبه علی ساق العرش ، فسألت الله تعالی عن ذلک فقال : یا محمد هم الائمه بعدک مطهرون معصومون و أعداؤهم ملعونون » ( خزاز ، ۱۴۰۱ ق ، ص ۱۵۵-۱۵۶ / مجلسی ، ۱۴۰۳ ق ، ج ۳۶ ، ص ۳۳۶ ) : بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه ی ام سلمه وارد شدم ، در حالی که این آیه « انما یرید الله … » نازل شد . رسول خدا فرمود : ای علی این آیه ، درباره ی تو و دو سبطم و امامان از فرزندان تو نازل شده است . گفتم ای رسول خدا ! امامان بعد از تو چند نفرند ؟ فرمود : تو یا علی ! سپس پسرانت حسن و حسین و بعد از حسین ، علی پسر او و بعد از علی ، محمد پسر او و بعد از محمد ، جعفر پسر او و بعد از جعفر ، موسی پسر او و بعد از موسی ، علی پسر او و بعد از علی ، محمد پسر او و بعد از محمد ؛ علی پسر او و بعد از علی ، حسن پسر او و حجت فرزند حسن است . نام آنان را این چنین ، نوشته شده بر ساق عرش یافتم . از خدای متعال درباره ی آن پرسیدم ، فرمود : ای محمد ! ایشان امامان بعد از تو پاک و معصوم اند و دشمنان شان ملعون اند . از ملاحظه ی این دسته از روایات در کنار دسته های پیشین به دست می آید که : روایات پیشین به مصادیق « اهل البیت » در زمان نزول نظر دارد و در دسته ی اخیر ، مصادیقی از اهل بیت که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نبوده اند و بعد از آن حضرت به دنیا آمده اند نیز بیان شده است و به تعبیر فنی ، روایات پیشین ظهور دارند در اینکه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در خصوص چهار نفر است و شامل غیر آنان نمی شود و دسته ی اخیر نص و صریح است در اینکه نه نفر دیگر را نیز شامل می شود . به قرینه ی این نص ، معلوم می شود که ظهور آن روایات نسبت به این نه نفری که در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله نبوده اند و پس از آن حضرت به دنیا آمده اند ، مراد نبوده است و نسبت به حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز روایات پیشین نص است که از اهل بیت آن حضرت می باشد و برخی از روایات دسته ی اخیر که نزول آیه درباره ی آن حضرت را ذکر نکرده است ، حداکثر ظهور دارد در اینکه ایشان از اهل بیت نمی باشد و به قرینه ی آن نص ، معلوم می شود که این ظهور نسبت به ایشان مراد نیست و در این روایات دسته ی اخیر ، نظر به افرادی از اهل بیت بوده است که جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله در رهبری امت بوده اند و منصب امامت داشته اند و در نتیجه ، مفاد مجموع روایات این است که منظور از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در آیه ی تطهیر و بسیاری از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله که ویژگی هایی را برای اهل بیت بیان کرده اند- که همسران و بسیاری از خویشان آن حضرت واجد آن ویژگی ها نیستند – خصوص همین سیزده نفر است . ۳. اثبات معنای اصطلاحی برای اهل بیت پس از آنکه با توجه به روایات فراوانی که در کتاب های شیعه و سنی به صورت های مختلف آمده است ، معلوم شد مراد از « اهل البیت » در آیه تطهیر ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و چهار نفر از خویشان نزدیک آن حضرت – که در وقت نزول آیه حاضر بوده اند و نه نفر از خویشان آن حضرت که پس از نزول آیه به دنیا آمده اند – می باشد و مفاد مجموع روایات این است که : منظور از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله ، در برخی آیات و بسیاری از روایات، سیزده نفر از خویشان آن حضرت است ، این سؤال مطرح می شود که : وجه اختصاص اهل بیت به این سیزده نفر چیست ؟ آیا اختصاص اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله به این سیزده نفر از باب تخصیص است یا تخصص ؟ و به تعبیر روشن تر ، آیا اهل البیت در آیه کریمه و روایات یاد شده به معنای لغوی و عرفی آن است ؟ چه اینکه در این صورت اگر روایات معرف اهل بیت و مخصص آن به سیزده نفر نمی بود ، مطلق خویشان پیامبر صلی الله علیه و آله را شامل می شد ، در حالی که این روایات آن را به سیزده نفر از خویشان آن حضرت تخصیص داده است ؛ و یا اهل بیت در این موارد به معنای اصطلاحی (شایستگان بیت نبوت ) است که مصادیق آن ، خصوص افرادی است که از جهت علمی و عملی ، شایسته ی بیت نبوت باشند و آنان را جز از طریق معرفی پیامبر صلی الله علیه و آله نمی توان شناخت ؟ در این صورت طبق معرفی پیامبر صلی الله علیه و آله در این روایات ، آنان خصوص همین سیزده نفر هستند و اهل بیت به این معنا ، فرد دیگری از همسران و سایر خویشان آن حضرت را شامل نمی شود تا به تخصیص نیاز باشد ودر نتیجه ، اختصاص اهل بیت به این سیزده نفر از باب تخصص است . با توجه به نکات زیر ، روشن می شود اهل بیت در این آیه و روایات به معنای اصطلاحی است و اختصاص آن به سیزده نفر ، از باب تخصص است نه تخصیص : ۱. مصادیق اهل بیت به معنای لغوی و عرفی ( ساکنان خانه ، همسران ، فرزندان و مطلق خویشان ) برای همگان آشکار است و به معرفی نیاز ندارد ؛ ولی مصادیق اهل بیت به معنای اصطلاحی ( شایستگان بیت نبوت ) را جز از طریق معرفی پیامبر صلی الله علیه و آله نمی توان شناخت ؛ زیرا تنها اوست که می داند چه کسانی از نظر علمی و عملی شایسته ی بیت نبوت اند . با توجه به این نکته ، از اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله در روایات یاد شده ، به معرفی اهل بیت خود و مصادیق اهل البیت به کار رفته در آیه اقدام نموده است و آن را فراوان تکرار کرده است ، معلوم می شود : اهل بیت در این آیه و روایات به معنای اصطلاحی است ؛ زیرا اگر به معنای لغوی و عرفی بود ، به معرفی آن حضرت نیازی نبود و معرفی آن حضرت ، آن هم در موارد بسیار ، کاری بیهوده و دور از حکمت آن بزرگوار بود. ۲. در بسیاری از روایات معرف اهل بیت – که بخشی از آنها در این مقاله آ ورده شده دیده می شود : در مواردی که پیامبر صلی الله علیه و آله اهل بیت خود را معرفی کرده است ، برخی از همسران آن حضرت نیز حاضر بوده اند و از آن حضرت می پرسیده اند آیا من از اهل بیت شما نیستم ؟ حضرت با تعابیری گوناگون پاسخ منفی می داده و اهل بیت بودن آنان را نفی می کرده اند ( برای نمونه ر.ک به : ابن کثیر ، ۱۴۱۵ ق ، ج ۳ ، ص ۴۹۲-۴۹۳ / جوینی ، ۱۳۹۸ ق ، ج ۱ ؛ صص ۳۱۲-۳۱۸ / حاکم حسکانی ، ۱۴۱۱ ق ، ج ۲ ، صص ۶۱ ، ۱۱۹ و ۱۳۳ / حاکم نیشابوری ، [بی تا] ، ج ۲ ، ص ۴۱۶ / سیوطی ، ۱۴۲۱ ق ، ج ۵ ، ص ۳۷۶-۳۷۷ / طبری ، ۱۴۲۰ ق ، ج ۱۰ ، ص ۲۹۷-۲۹۸ ، ح ۲۸۴۹۵ ، ۲۸۴۹۷ ، ۲۸۴۹۸ ، ۲۸۵۰۲ / ابن عساکر ، ۱۴۱۷ ق ، ج ۱۳ ، صص ۲۰۳ و ۲۰۶ و ج ۱۴ ، صص ۱۴۱ و ۱۴۵ ) . از این قسمت روایات نیز به خوبی فهمیده می شود : اهل بیت در آیه و روایات یاد شده ، به معنای اصطلاحی است ؛ زیرا اگر به معنای اصطلاحی نمی بود ، حضرت همسران خود را نیز از اهل بیت خویش به شمار می آورد و جایی برای پرسش همسران حاضر باقی نمی ماند ؛ و نفی اهل بیت بودن آنان در این بخش از روایات ، صحیح نمی بود . گفته نشود شاید در آیه و روایات یاد شده نیز اهل بیت به معنای لغوی و عرفی باشد و حضرت با بیانات خود خواسته باشند آن را به خصوص این سیزده نفر اختصاص دهند و همسران و سایر خویشان خود را از آن خارج کنند ؛ زیرا این فرض مستلزم تخصیص اکثری است که مستهجن (ناپسند است و با فصاحت رسول خدا صلی الله علیه و آله سازگار نمی باشد ؛ بنابراین با توجه به آیه و روایات یاد شده ، معلوم می شود : کلمه ی « اهل البیت » و « اهل بیت پیامبر » نیز مانند الفاظ « صلوه » ، « زکوه » و «حج» علاوه بر معنای لغوی و عرفی، معنای اصطلاحی نبوی نیز دارند ؛ چه اینکه در برخی آیات و بسیاری از روایات نبی اکرم صلی الله علیه و آله به معنای اصطلاحی است . نتیجه از آنچه در این مقاله در تحلیل ادبی و لغت شناسانه ی برخی کلمات و واژه ی اهل بیت در زبان عربی و دسته های مختلف روایات معرف اهل بیت پیامبر علیهم السلام بیان شد ، نتیجه می گیریم : کلمه ی « ا هل البیت » یا « اهل بیت النبی » مشابه آن در زبان عربی نظیر کلمه ی «صلاه» ، «زکوه» و «حج» ، افزون بر معنای لغوی و عرفی ، معنای اصطلاحی شرعی نیز دارد . معنای اصطلاحی آن شایستگان بیت نبوت و مصادیق آن خصوص افرادی است که از جهت کمال علمی و عملی نزدیک ترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه و آله باشند ، از جهت علمی به همه ی علومی که از جانب خدا به آن حضرت وحی شده ، آگاه باشند و از جهت عملی مانند آن حضرت از هر گناه و خطایی مصون باشند ؛ چنین افرادی را جز از طریق معرفی پیامبر صلی الله علیه و آله نمی توان شناخت ؛ چه اینکه در روایات فراوان با عبارات و مضامین مختلف ، اهل بیت آن حضرت چهار نفر معرفی شده اند و در پاره ای از روایات نه نفر دیگر به آنان افزوده شده و در مجموع ، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله طبق معرفی روایات آن حضرت ، سیزده نفر می باشند و دیدگاه اهل تسنن در تعمیم ا هل بیت به همسران و همه ی خویشان پیامبر صلی الله علیه و آله با روایات فراوانی که در کتاب های خودشان نقل کرده اند ، مخالف است . پی نوشت : ۱. تاریخ وصول : ۸۶/۴/۳۰ ؛ تاریخ تصویب نهایی : ۸۶/۸/۱۴ . منابع : ۱. آخوند خراسانی ، محمد کاظم ؛ کفایه الاصول ؛ قم : موسسه آل البیت لاحیاء التراث ، ۱۲۶ ق . ۲. آمدی ، علی بن ابی علی ؛ الاحکام فی اصول الاحکام ؛ بیروت : دارالکتب العلمیه ، ۱۴۰۵ ق . ۳. ابن ابی حاتم ، عبدالرحمان بن محمد ؛ تفسیر القرآن العظیم ؛ مکه المکرمه : مکتبه نزار المصطفی الباز ، ۱۴۱۹ ق . ۴. ابن ابی شیبه ، عبدالله بن محمد ؛ المصنف ؛ بیروت : دارالفکر ، ۱۴۰۹ . ۵. ابن تیمیه ، احمد بن عبدالحلیم ؛ منهاج السنه النبویه ؛ [بی جا] ، [بی نا] ، ۱۴۰۶ ق . ۶. ابن حنبل ، احمد بن محمد ؛ المسند للامام احمد بن محمد بن حنبل ؛ با تحقیق احمد محمد شاکر ؛ بیروت : مکتبه التراث الاسلامیه ، [بی تا] . ۷. ————– ؛ مسند الامام احمد بن حنبل ؛ بیروت دارصادر ، [بی تا] . ۸. ابن راهویه ، اسحاق بن ابراهیم ؛ مسند اسحاق بن راهویه ؛ المدینه المنوره : مکتبه الایمان ، ۱۴۱۰ ق . ۹. ابن سیده ، علی بن اسمایعل ؛ المحکم والمحیط الاعظم فی اللغه ؛ [بی جا] ، [بی نا] ، ۱۳۷۷ ق . ۱۰. ابن عساکر ، علی بن حسن ؛ تاریخ مدینه دمشق ؛ بیروت : دارالفکر ، ۱۴۱۷ ق . ۱۱. ابن قدامه ، عبدالله بن احمد ؛ المغنی ؛ بیروت : عالم الکتب ، [بی تا] . ۱۲. ابن کثیر ، اسماعیل ؛ تفسیر القرآن العظیم ؛ بیروت : دارالمعرفه ، ۱۴۱۵ ق . ۱۳. ابن منظور ، محمد بن مکرم ؛ لسان العرب ؛ بیروت : داراحیاء التراث العربی ۱۴۰۸ ق . ۱۴. بحرانی ، سید هاشم ؛ غایه المرام و حجه الخطام ؛ بیروت : مؤسسه التاریخ العربی ، ۱۴۲۲ ق . ۱۵. بلاذری ، احمد بن یحیی ؛ کتاب جمل من انساب الاشراف ؛ بیروت : دارالفکر ، ۱۴۱۷ ق. ۱۶. بیومی مهران ، محمد ؛ الامامه واهل البیت ؛ بیروت : دارالنهضه العربیه ، ۱۹۹۵ م . ۱۷. بیهقی ، احمد بن الحسین ؛ السنن الکبری ؛ بیروت : دارالمعرفه ، [بی تا] . ۱۸. ترمذی ، محمد بن عیسی ؛ سنن الترمذی ؛ [بی جا ] ، دارالفکر ، [بی تا] . ۱۹. جرجانی ، علی بن محمد ؛ شرح المواقف ؛ قم : منشورات الشریف الرضی ، ۱۳۲۵ ق . ۲۰. جوینی ، ابراهیم بن محمد ؛ فرائد السمطین ؛ بیروت : مؤسسه المحمودی ، ۱۳۹۸ ق . ۲۱. حاکم حسکانی ، عبیدالله بن عبدالله ؛ شواهد التنزیل ؛ تهران : وازرت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ۱۴۱۱ ق . ۲۲. حاکم نیشابوری ، ابوعبدالله ؛ المستدرک علی الصحیحین ؛ بیروت : دارالمعرفه ، [بی تا] . ۲۳. خزاز قمی ، علی بن محمد ؛ کفایه الاثر ؛ قم : بیدار ، ۱۴۰۱ ق . ۲۴. خویی ، سید ابوالقاسم ؛ محاضرات فی الاصول ؛ النجف الاشرف : مطبعه النجف ، ۱۳۸۲ ق . ۲۵. راغب ، حسین بن محمد ؛ معجم مفردات الفاظ القرآن ؛ تهران : مرتضوی ، ۱۳۷۶ ش . ۲۶. ربانی گلپایگانی ، علی ؛ « آیه ی تطهیر و عصمت اهل بیت علیهم السلام » ؛ اسوه ؛ ش ۹۱-۸۶ ، بهمن و اسفند ۱۳۸۳ ، فروردین ، اردیبهشت ، خرداد ، تیر و مرداد ۱۳۸۴ . ۲۷. ری شهری ، محمد ؛ اهل البیت فی الکتاب و السنه ؛ قم : دارالحدیث ، ۱۳۷۹ ش . ۲۸. زینلی ، غلامحسین ؛ « مفهوم شناسی ومصداق یابی اهل بیت علیهم السلام » ؛ میقات حج ، ش ۵۱ ، بهار ۱۳۸۴ . ۲۹. سبزاوری ، محمدباقر ؛ ذخیره المعاد ؛ [بی جا] ؛ مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، [بی تا]. ۳۰. سرخسی ، شمس الدین ؛ المبسوط ؛ بیروت : دارالمعرفه ، ۱۴۰۹ ق . ۳۱. سیوطی ، عبدالرحمان ؛ الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ؛ بیروت : دارالکتب العلمیه ، ۱۴۲۱ . ۳۲. صائب ، عبدالحمید ؛ ابن تیمیه حیاته عقائد ؛ قم : مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه ، ۱۴۱۷ ق . ۳۳. صدوق ، محمد بن علی ؛ کمال الدین ؛ قم : مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین ، [بی تا]. ۳۴. صفار ، محمد بن الحسن ؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام ؛ قم : منشورات مکتبه آیه الله المرعشی ، ۱۴۰۴ ق . ۳۵. صفی پور ، عبدالکریم ؛ منتهی الارب ؛ [بی جا] ، انتشارات کتابخانه ی سنائی ، [بی تا]. ۳۶. طباطبائی یزدی ، محمد کاظم ؛ العروه الوثقی ؛ بیروت : مؤسسه الاعلمی للمطبوعات ، ۱۴۰۹ ق . ۳۷.طبرانی، سلیمان بن احمد؛ المعجم الکبیر؛ [بی جا]، [بی نا]، [بی تا]. ۳۸. طبرسی ، فضل بن حسن ؛ مجمع البیا ن ؛ بیروت : دارالمعرفه ، ۱۴۰۶ ق . ۳۹. طبرسی نوری ، سید اسماعیل ؛ کفایه الموحدین ؛ [بی جا] ، انتشارات علمیه اسلامیه ، [بی تا]. ۴۰. طبری ، محمد بن جریر ؛ تفسیر الطبری المسمی جامع فی تأویل القرآن ؛ بیروت : دارالکتب العلمیه ، ۱۴۲۰ ق . ۴۱. طیالسی ، ابو داود سلیمان بن داود ؛ مسند ابی داود الطیالسی ؛ هند : مطبعه مجلس دائره المعارف النظامه ، ۱۳۲۱ ق . ۴۲. عاملی ، سید جعفر مرتضی ؛ اهل البیت فی آیه التطهیر ؛ بیروت : المرکز الاسلامی للدراسات ، ۱۴۲۳ ق . ۴۳. عبد بن حمید ؛ المنتخب من مسند عبد بن حمید ؛ بیروت : عالم الکتب ، ۱۴۰۸ ق . ۴۴. علامه ی حلی ، حسن بن یوسف ؛ منتهی المطلب ؛ چاپ قدیم ؛ [بی جا] ، [بی نا] ، [بی تا]. ۴۵. فخر رازی ، محمد بن عمر ؛ الحصول فی علم اصول الفقه ؛ بیروت : مؤسسه الرساله ، ۱۴۱۲ ق . ۴۶. فراهیدی ، خلیل بن احمد ؛ کتاب العین ؛ [بی جا] ، مؤسسه دارالجهره ، ۱۴۰۹ ق . ۴۷. فیروزآبادی ، محمد بن یعقوب ؛ القاموس المحیط ؛ بیروت : دارالمعرفه ، [بی تا]. ۴۸. فیومی ، احمد بن محمد ؛ المصباح المنیر ؛ قاهره : المطبعه الامیریه ، ۱۹۲۸ م . ۴۹ . قلی پور ، حسن ؛ « اهل بیت پیامبر علیهم السلام در قرآن و سنت » ؛ معرفت ، ش ۱۰۸ ، آذر ۱۳۸۵ . ۵۰. مجلسی ، محمدباقر ؛ بحارالانوار ؛ بیروت : دار احیاء التراث العربی ، ۱۴۰۳ ق . ۵۱. میبدی ، ابوالفضل رشیدالدین ؛ کشف الاسرار و عده الابرار ؛ تهران : امیرکبیر ، ۱۳۷۱ ش. ۵۲. نسائی ، احمد بن شعیب ؛ کتاب السنن الکبری ؛ بیروت : دارالکتب العلمیه ، ۱۴۱۱ ق . ۵۳. نعمانی ، محمد بن ابراهیم ؛ کتاب الغیبه ؛ تهران : دارالخلافه ، ۱۳۸۱ ق . ۵۴. نووی ، محیی الدین بن شرف ؛ تهذیب الاسماء اللغات ؛ بیروت : دارالکتب العلمیه ، [بی تا]. ۵۵. نیشابوری ، مسلم ؛ صحیح مسلم ؛ بیروت : مؤسسه عزالدین ، ۱۴۰۷ ق . ۵۶. واسطی ، احمد ؛ اهل البیت علیهم السلام فی الکتاب المقدس ؛ [بی جا] ، مؤلف ، ۱۹۹۷ م. ۵۷. هیثمی ، احمد بن حجر ؛ الصواعق المحرقه ؛ القاهره : مکتبه القاهره ، ۱۳۸۵ ق . منبع: کتاب شیعه شناسی
بازدیدها: ۰










هیچ نظری وجود ندارد