شیخ بهاء الدین محمد عاملی «شیخ بهائی»

«شیخ بهاء الدین محمد عاملی، معروف به «شیخ بهائی» ، او نیز از اهل جبل عامل است. در کودکی همراه پدرش شیخ حسین بن عبد الصمد که از شاگردان شهیدثانی بوده به ایران آمد. شیخ بهایی از این رو که به کشورهای مختلف مسافرت کرده و محضر اساتید متعدد در رشته های مختلف را درک کرده، و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات متنوعی دارد. هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضی دان و هم فقیه و هم مفسر. ازطب نیز بی بهره نبوده است. اولین کسی است که یک دوره فقه غیر استدلالی به صورت رساله عملیه به زبان فارسی نوشت. آن کتاب همان است که به نام «جامع عباسی» معروف است. شیخ بهایی چون فقه رشته اختصاصی و تخصصی اش نبوده، از فقهاء طراز اول به شمار نمی رود، ولی شاگردان زیادی تربیت کرده است. ملا صدرای شیرازی و ملا محمد تقی مجلسی اول(پدر مجلسی دوم، صاحب کتاب بحار الانوار)فاضل جواد صاحب آیات الاحکام از شاگردان اویند. همچنانکه قبلا اشاره شد، منصب شیخ الاسلامی ایران پس از محقق کرکی به شیخ علی منشار پدر زن شیخ بهایی رسید و پس از او به شیخ بهایی رسید. همسر شیخ بهایی که دختر شیخ علی منشار بوده است، زن فاضله و فقیهه بوده است. شیخ بهایی در سال ۹۵۳ به دنیا آمده و در سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ درگذشته است. شیخ بهایی ضمنا مردی جهانگرد بوده است، به مصر، شام، حجاز، عراق، فلسطین، آذربایجان، و هرات مسافرت کرده است. » (1)در آسمان علم و فقاهت، گاهی ستارگانی طلوع کرده اند که غیر از فروغ شعر ونویسندگی، دارای پرتو نبوغ و مواهب فطری دیگری هم بوده اند. یکی از همین نوابغ، بدون شک شیخ بهاء الدین عاملی، معروف به «شیخ بهایی» است. شیخ بهایی نه تنها درفقه و حکمت و ریاضیات و لغت و حدیث دست داشته است، بلکه او واجد کمالات وحایز علوم معقول و منقول بوده است. هنوز داستانهای حیرت آوری که از شگفتیهای علمی اوست، در افواه مردم جریان دارد و حقا می توان گفت شیخ بهایی نه تنها عالم کم نظیری است، بلکه در نوع خود شخصی بی مانند است. اطلاعات وسیعی که شیخ بهایی در رشته های مختلف داشته، به شهرت وی کمک بسیاری کرده است و تنها طبقه خواص و اهل مطالعه نیستند که او را می شناسند، بلکه توده مردم هم با اسم او آشنایی کامل دارند.
ولادت:بهاء الدین محمد بن عز الدین حسین بن عبد الصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به «شیخ بهایی» ، حکیم و فقیه و عارف و منجم و ریاضی دان و شاعر و ادیب و مورخ بزرگ، درسال ۹۵۳ ه. ق در بعلبک از توابع جبل عامل در یک خاندان علم و دانش که تبار ونسب خود را به «حارث همدانی» یکی از یاران مخلص علی(ع)می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد. پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبد الصمد حارثی(متوفی ۹۸۴ ه. ق)، یکی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی(مستشهد۹۶۶ ه. ق) است. او که خود صاحب نظر بوده و کتبی در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است، پس از شهادت شهید ثانی، در ایام جوانی، در اثرسختگیریها و کارشکنیهایی که در امور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود، به ایران منتقل گردید. کودک نو پا نیز همراه پدر بود. در عهد حکومت صفویه که حرکت سیاسی با تز«دفاع از اهل بیت(ع)و دوستی و مودت آل عصمت(ع)»شروع شده بود، به حکومت صفوی پیوست و با خاندان بزرگ منشار که عنوان «شیخ الاسلامی» حکومت را داشت، وصلت نمود. شیخ بهایی در اثر ذکاوت و استعداد فطری که داشت، با بهره گیری از پدر ومحیط علمی و فضیلتی اصفهان توانست در علوم و دانشهای متداول عصر تبحری به دست آورد، تا آنجا که برخی در توصیف او گفته اند:«علامه جهان بشر و مجدد دین درقرن حادی عشر»که ریاست مذهب و ملت به او منتهی گردید، در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته باشد که او را در آن بهره ای نباشد.
منزلت علمی و قلمی او:فقیه ربانی و عارف صمدانی، شیخ بهاء الدین محمد عاملی، یکی از بزرگان ومفاخر و نوابغ اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری می باشد که در جامعیت وتنوع علوم و دانش، کمتر نظیری می توان بر او پیدا نمود. او یکی از جامع ترین افرادروزگار خویش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است، از این نظر برجستگی مشخصی در میان فقهاء و دانشمندان کسب کرده است، و اگر او را نادره ای از نوادر و نابغه ای از نوابغ نامیده باشیم، راه مبالغه نپیموده ایم. و خود با تواضع و فروتنی خاصی، به این حقیقت اعتراف دارد، آنجا که می گوید:«من در مباحثه و جدل، بر هر ذوفنونی چیره شدم، ولی هرگز نتوانستم با کسی که در یک فن استاد بود، حریف شوم. »(با این جمله به حقیقتی اشاره دارد که متاسفانه در اثر فشار و نیازهای اجتماعی، اقتصادی وسیاسی کمتر مورد توجه و عنایت حوزه ها و مراکز علمی و دانشگاهی ماست، و آن اینکه استعداد طبیعی و ذاتی انسان، توان و قابلیت فراگیری یک سنخ مطلب خاصی رادارد، هر انسانی نمی تواند در تمام فنون موفقیت و پیشرفت داشته باشد، بسیار بجاست که مربیان و پیش کسوتان ذوق فرد را دریابند و او را به مسیر مورد علاقه اش هدایت کنند. )شیخ بهایی در زمینه های مختلف اطلاعات و آگاهی دارد و همین آگاهی ووسعت معلومات، نوعی جاذبیت به آثار او بخشیده است که از میان انبوه آثار گذشتگان، کتابها و تالیفات او را به صورت کتاب روز و مورد علاقه درآورده است. فی المثل درکتاب «اربعین» که یک کتاب حدیثی و فقهی است، از مسائل ریاضی و هیات نیزاستفاده کرده است، و مسائل آنها را به صورت روشن و ملموس در اختیار خواننده قرارداده است.
عصر زندگی او:او در نیمه اول قرن یازدهم هجری، و در ربع اول قرن هفدهم میلادی زندگی می کرد، قرنی که برای مورخین دارای اهمیت و اعتبار ویژه ای است. قرن هفدهم میلادی، قرن پیشرفت و رنسانس علمی در اروپا نام گرفته است، از طرفی در این زمان زمامداران نامداری حاکمیت داشته اند، مانند«سلیمان قانونی» در عثمانی که قلمروحکومت عثمانی را تا قلب اتریش گسترانده بود، یا شاه عباس صفوی اول در ایران، یاسلطان مغول محمد شاه اکبر در هندوستان، و در اروپا نیز ملکه الیزابت اول درانگلستان، و لوئی چهاردهم در فرانسه حکومت داشتند. همه این زمامداران، بر خلاف اسلاف و اقران خود، عموما معروف به علم دوستی و دانش طلبی بوده اند و در روزگاراین حکومتها، دانشمندان و هنرمندان نامی در سراسر جهان پا به عرصه حیات نهادند، فی المثل در انگلستان «فرانسیس بیکن» صاحب مکتب تجربی(۱۵۶۱-۱۶۲۶ م ۹۶۸-۱۰۳۵(ه. ق)که از میراث غنی فرهنگ اسلامی بهره ها برده است. «شکسپیر»شاعر نامدار(۱۵۶۴-۱۶۱۶ م ۹۷۱-۱۰۲۱ ه. ق)، و در فرانسه «رنه دکارت» (1592-1655 م ۱۰۰۰-۱۰۶۵ ه. ق)، شاعر و نمایشنامه نویس، «کورلی» (1604-1686 م ۱۰۱۳-۱۰۹۹ ه. ق) و«مولر»(وفات ۱۶۲۲ م ۱۰۳۱)(همان سال وفات شیخ بهایی)، و در آلمان، فلکی دان معروف، «کپلر»، و در ایتالیا«گالیله» (1564-1642 م ۹۷۱-۱۰۵۲ ه. ق)رشد و نما یافته اند. به موازات همین آگاهیهای عمومی و جهانی، در دنیای اسلامی نیز نویسندگان وفلاسفه نامداری مانند ملا صدرا(متوفی ۱۰۵۰ ه. ق)میرداماد(متوفی ۱۰۴۱ ه. ق)وشیخ بهایی(م ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱)پا به عرصه حیات علمی نهاده اند، که در مورد شخصیت اخیر گفته اند او قبل از«نیوتن» دانشمند انگلیسی، به قوه جاذبه زمین توجه داشته و درمورد سقوط آزاد اجسام بر حسب جاذبه خورشید، ثوابت، سیارات و اقمار بحث وگفتگو نموده است.
اساتید او:شیخ بزرگوار ما به کشورهای مختلفی مسافرت کرده و محضر اساتید متعددی رادر رشته های گوناگون درک کرده است و چون دارای ذوق سرشار و استعداد وافی وجامع بوده، موفق به آفرینش تالیفات متنوع و گوناگونی شده است. او هم ادیب بوده وهم شاعر، فیلسوف و هم ریاضی دان و منجم و مهندس، و هم فقیه اصولی و هم مفسر، و از طب و پزشکی بی بهره نبوده است. چنانکه گذشت، او از محضر بزرگان و دانشمندان متعددی کسب علم نموده است. بنا به قول صاحب «تاریخ عالم آرای عباسی» ، تفسیر و حدیث و ادبیات عرب را از پدر، حکمت و کلام و بعضی علوم معقول را از ملا عبد الله مدرس یزدی، صاحب حاشیه ملا عبد الله، و ریاضیات را از ملا علی مذهب و ملا افضل قاضی مدرس و ملامحمد باقر بن زین العابدین یزدی، صاحب کتاب مطالع الانوار، و طب را از حکیم عمادالدین محمود، و به قول صاحب روضات الجنات، صحیح بخاری را نزد محمد بن عبد اللطیف مقدسی آموخته است.
شاگردان او:برای پی بردن به مقام علمی و میزان دانش شیخ، کافی است بدانیم که متجاوز ازچهل تن از دانشمندان و بزرگان قرن یازدهم هجری قمری از وی علم آموخته و بهره برده اند و بعضی از آنان، اشخاص زیر هستند:۱-صدر الدین محمد ابراهیم شیرازی، معروف به ملا صدرا، فیلسوف معروف. ۲-ملا محمد محسن بن مرتضی بن محمود، معروف به فیض کاشانی، صاحب تفسیر صافی. ۳-ملا عز الدین فراهانی مشهور به علینقی کمره ای، شاعر معروف قرن یازدهم۴-ملا محمد باقر بن محمد مؤمن خراسانی، معروف به محقق شیخ الاسلام. ۵-شیخ جواد بغدادی، مشهور به فاضل جواد، صاحب شرح خلاصه الحساب وزبده فی الاصول. ۶-ملا محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، صاحب روضه المتقین(م ۱۰۷۰)۷-سید عز الدین حسینی کرکی عاملی، مشهور به مجتهد مفتی اصفهانی.
تالیفات او:او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است. برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رساله ها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد ۲۰۰جلد رسانده اند، ولی تازه ترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمد باقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس دمشق(در مورد شیخ بهایی)ارائه داده اند و نشریه «الثقافه الاسلامیه» درشماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آنها را۱۲۳ جلد اعلام می کند و بر حسب دسته بندی که دارد، می نویسد:
الف-فقه(۲۹ جلد):اثنی عشریات خمس:۱-نماز۲-زکوه۳-روزه۴-حج۵-پاسخ سؤال شاه عباس۶-پاسخ سؤالات شیخ صالح جابری۷-اجوبه مسائل جزائریه۸-احکام سجود و تلاوت۹-جامع عباسی۱۰-جواب مسائل شیخ جار۱۱-حاشیه بر ارشاد الاذهان علامه حلی۱۲-حاشیه بر قواعد علامه۱۳-حاشیه بر قواعد شهید اول۱۴-حاشیه بر احکام الشریعه علامه حلی۱۵-الحبل المتین۱۶-الحریریه۱۷-الذبیحیه۱۸-شرح فرائض نصیریه خواجه نصیر الدین طوسی۱۹-فرائض بهائیه(بخش ارث)۲۰-قصر نماز در چهار مکان۲۱-مسح بر قدمین۲۲-مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین۲۳-رساله فی مباحث الکر۲۴-رساله فی القصر و التخییر فی السفر۲۵-شرح رساله فی الصوم۲۶-شرح من لا یحضره الفقیه۲۷-رساله فی فقه الصلوه۲۸-رساله فی معرفه القبله۲۹-رساله فی فقه السجود
ب-علوم قرآنی(۹ جلد):۳۰-حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی۳۱-حل الحروف القرآنیه۳۲-حاشیه کشاف زمخشری۳۳-اساله خواجه۳۴-تفسیر عین الحیوه۳۵-العروه الوثقی۳۶-تفسیر آیه شریفه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی الکعبین که دراربعین به تفصیل آمده است. ۳۷-تاویل الآیات۳۸-اکسیر السعادتین(آیات الاحکام)
ج-حدیث(۲ جلد):۳۹-حاشیه کتاب «من لا یحضره الفقیه» 40-اربعین(که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است. )
د-ادعیه و مناجات(۶ جلد):۴۱-حاشیه بر صحیفه سجادیه۴۲-الحدیقه الهلالیه ۴۳-الحدیقه الاخلاقیه۴۴-شرح دعای صباح۴۵-مصباح العابدین۴۶-مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیله
ه-اصول اعتقادات(۵ جلد):۴۷-اثبات وجود القائم۴۸-اجوبه سید زین الدین۴۹-الاعتقادیه۵۰-مقارنه بین امامیه و زیدیه۵۱-وجوب شکر المنعم
و-اصول فقه(۵ جلد)۵۲-زبده الاصول۵۳-شرح عضدی۵۴-حاشیه زبده الاصول۵۵-شرح حاشیه خطائی۵۶-الوجیزه
ز-رجال و اجازات(۸ جلد):۵۷-اجازه او به میرداماد۵۸-اجازه او به مجد الدین۵۹-حاشیه خلاصه الاقوال علامه حلی۶۰-حاشیه رجال نجاشی۶۱-حاشیه معالم العلماء ابن شهر آشوب مازندرانی۶۲-طبقات الرجال۶۳-الفوائد الرجالیه ۶۴-الاجازات
ح-ادبیات و علوم عربی(۲۸ جلد):۶۵-اسرار البلاغه۶۶-تخمیس غزل خیالی بخارایی۶۷-تهذیب البیان۶۸-تعزیت نامه۶۹-حاشیه بر مطول تفتازانی۷۰-دیوان اشعار فارسی و عربی۷۱-ریاض الارواح۷۲-شیر و شکر۷۳-طوطی نامه(شامل ۲۵۰۰ بیت)۷۴-فوائد صمدیه۷۵-قصیده در مدح پیامبر خدا(ص)۷۶-کافیه۷۷-کشکول(۵ جلد)۷۸-لغز الفوائد الصمدیه۷۹-لغز القانون۸۰-لغز کافیه۸۱-لغز کشاف۸۲-محاسن شعر سیف الدوله۸۳-المخلاه۸۴-مکتوب او به سید میرزا ابراهیم همدانی۸۵-سوانح سفر الحجاز، معروف به مثنوی نان و حلوا۸۶-نان و پنیر۸۷-وسیله الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان(عج)۸۸-پند اهل دانش به زبان گربه و موش
ط-وقایع الایام(۱ جلد):۸۹-توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه
ی-ریاضیات(۲۰ جلد):۹۰-اسطرلاب۹۱-انوار الکواکب۹۲-بحر الحساب۹۳-التحفه(اوزان شرعی)۹۴-تحفه حاتمی۹۵-تحقیق جهت قبله۹۶-تشریح الافلاک۹۷-حاشیه تشریح الافلاک۹۸-حاشیه شرح التذکره خواجه نصیر الدین طوسی در هیات۹۹-حاشیه شرح قاضی زاده روحی۱۰۰-الحساب۱۰۱-حل اشکال عطارد و قمر۱۰۲-خلاصه الحساب و الهندسه۱۰۳-شرح صحیفه۱۰۴-صحیفه در اسطرلاب۱۰۵-استعلام۱۰۶-تقویم شمس با اسطرلاب۱۰۷-القبله، ماهیت و علامات آن۱۰۸-معرفه التقویم ۱۰۹-جبر و مقابله
ک-حکمت و فلسفه(۳ جلد):۱۱۰-انکار جوهر الفرد۱۱۱-الوجود الذهنی۱۱۲-وحدت وجود
ل-علوم غریبه(۴ جلد):۱۱۳-احکام النظر الی کتف الشاه۱۱۴-رساله جفر۱۱۵-جفر۱۱۶-فالنامهو چند جلد کتاب دیگر که موضوعات آنها مشخص نشده است، مانند:شرح حق المبین، الصراط المستقیم، القدسیه و. . .
سخنی در تاریخ وفات او:در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی نیز اقوال گوناگون وجود دارد، صاحب «تاریخ عالم آرای عباسی» که از مآخذ مورد اعتماد است، می گوید که در شب چهارم شوال سال ۱۰۳۰ ه. ق بیمار شد و هفت روز رنجور بود، تا اینکه در شب ۱۱ شوال درگذشت، وچون وی رحلت کرد، شاه عباس در ییلاق بود و اعیان شهر جنازه او را برداشتند وازدحام مردم به اندازه ای بود که در میدان نقش جهان جا نبود که جنازه او را حرکت دهند. در مسجد جامع عتیق به آب چاه غسل دادند و علماء بر او نماز گزاردند و دربقعه ای منسوب به امام زین العابدین(ع)که مدفن دو امامزاده است، گذاشتند و از آنجابه مشهد بردند و به وصیت خود او در پائین پا، در جایی که هنگام توقف در مشهد درآنجا درس می گفت، به خاکش سپردند. صاحب روضات الجنات می گوید که چون شیخ درگذشت، پنجاه هزار کس بر جنازه وی نماز گزاردند و در تاریخ فوت وی گفته اند:«بی سر و پا گشت و شرع و افسرفضل اوفتاد. »مقصود از«بی سر و پا گشت شرع» این است که شین و عین از آغاز و آخرشرع می افتد، و«راء»می ماند که ۲۰۰ باشد، و«افسر فضل اوفتاد»، یعنی «فاء»از آغازآن ساقط می شود و«ضاء»که ۸۰۰ و«لام» که ۳۰ باشد می ماند و روی هم رفته، ۱۰۳۰می شود. صاحب کتاب تنبیهات می گوید که سنه یک هزار و سی هجری، مریخ در عقرب راجع شد، و شیخ پس از یک هفته مریضی به رحمت ایزدی پیوست. اعتماد الدوله میرزا ابو طالب در تاریخ رحلت وی گفته است:رفت چون شیخ از این دار فنای گشت ایوان جنانش ماوای دوستی جست ز من تاریخش گفتمش «شیخ بهاء الدین وای» که از جمله آخر بدون همزه «بهاء»، عدد ۱۰۳۰ به دست می آید. صاحب مطلع الشمس می گوید که در چهارم شوال سال ۱۰۳۰ هجری شمسی مریض گشت و در سه شنبه دوازدهم رحلت نمود و جسد شریفش به مشهد نقل شد. صاحب امل الآمل در مورد تاریخ وفات شیخ گوید که از مشایخ خود شنیدم که در سال ۱۰۳۰ هجری قمری درگذشت. ولی صاحب قصص العلماء تاریخ درگذشت وی را سال ۱۰۳۱ هجری قمری ذکر کرده است. صاحب سلافه العصر، تاریخ وفات شیخ را دوازده روز مانده از شوال سال ۱۰۳۱ هجری قمری نوشته است، و در کتاب دیگر خویش موسوم به حدائق الندیه فی شرح الفوائد الصمدیه در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ هجری قمری ذکر کرده است وممکن است در چاپ کتاب اول تحریفی شده باشد. به طور کلی آنچه از این اقوال برمی آید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشته اند، صحیح تر به نظر می رسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه. ق در شهراصفهان روی داده است. (۲)

——————————————————————
پی نوشتها:۱- آشنایی با علوم اسلامی، ص ۳۰۵. ۲- در شناخت شخصیت آن بزرگوار، منابع زیر می توانند راهگشا باشند:آتشکده آذر، ص ۱۷۰- اعیان الشیعه، ج ۴۴، ص ۲۱۶- امل الآمل، ج ۱، ص ۱۵۵- تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۹۶۷- تذکره نصر آبادی، ص ۱۵۰- تنقیح المقال، ج ۳، ص ۱۰۷- جامع الرواه، ج ۲، ص ۱۰۰- حدیقه الاخراج، ص ۸۱- خزانه الخیال و خلاصه الاثر، ج ۳، ص ۴۴۰- دائره المعارف بستانی، ج ۱۱، ص ۴۶۳- الذریعه، ج ۲، ص ۲۹- ریاض العارفین، ص ۵۸- ریحانه الادب، ج ۳، ص ۳۰۱ تا ۳۲۰- سفینه البحار ص ۱۱۳- سلافه العصر، ص ۲۸۹- طرائق الحقائق، ج ۱، ص ۱۳۷- الغدیر، ج ۱۱، ص ۲۲۴- الفوائد الرضویه، ص ۲ تا ۵- الکنی و الالقاب، ج ۲، ص ۱۰۰- لؤلؤه البحرین، ص ۱۶- مجمع الفصحاء، ص ۸- ۲- المستدرک، ج ۳، ص ۴۱۷- نجوم السماء، ص ۲۸- نزهه الجلیس، ج ۱، ص ۳۷۷- نقد الرجال، ص ۳۰۳- هدیه الاحباب، ص ۱۰۹- مجله الثقافه الاسلامیه چاپ دمشق، شماره مخصوص سال ۱۴۰۷- روضات الجنات، ج ۷، صفحات ۵۶- ۸۴- پیشگفتار ترجمه اربعین، چاپ دفتر نشر نویداسلام، و دیگر کتب تراجم و رجال.

بازدیدها: ۱

نویسنده

https://shiastudies.com/fa/?p=970

مطالب مرتبط

هیچ نظری وجود ندارد