پیامبر اکرم (ص) ، ادیان آسمانی چشم اندازی مشترک دارند
زن و مرد متأهلی از اشراف یهودیان خیبر با هم زنا کردند، یهودیان از سنگسار کردن آن دو نفرت داشتند، نامهای برای یهودیان مدینه نوشتند و از آنها خواستند درباره این موضوع از پیامبر سؤال کنند به طمع اینکه مجوزی برای آنها بیابند.برخی از یهودیان مانند: کعب بن اشرف، کعب بن اسید، شعبه بن عمرو، مالک بن صیف، کنانه بن ابی الحقیق و… نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند: ای محمد! حد مرد زانی و زن زانیه چیست تا آن را اجرا کنیم؟پیامبر فرمود: آیا حکم مرا میپذیرید؟
گفتند: بلی!جبرئیل با آیه رجم و سنگسار کردن فرود آمد و به پیامبر اطلاع داد که آنها از پذیرش حکم خودداری میورزند و داستان ابن صوریا را برای پیامبر بیان کرد و گفت: ابن صوریا را بین خودت و آنها داور قرار بده.پیامبر به آنها فرمود: آیاجوانی بی ریش، سفید و یک چشمی که در فدک زندگی میکند و به او ابن صوریا میگویند، میشناسید؟گفتند: بلی.فرمود: به نظر شما چگونه مردی است؟
گفتند: او نسبت به آنچه که خداوند بر موسی نازل کرده است داناترین فرد یهود در روی زمین است که باقی مانده است.پیامبر فرمود: او را بیاورید.آنها عبدالله بن صوریا را نزد پیامبر آوردند. پیامبر به او فرمود: من تو راسوگند میدهم به خدایی که جز او معبودی نیست، او کسی است که تورات را بر موسی نازل کرد؛ دریا را برای شما شکافت؛ شما را نجات داد؛ آل فرعون را غرق کرد؛ ابر را برای شما سایبان قرار داد و منّ (ترنجبین یا شیر خشک) و سَلوا (مرغ بلدرچین یا عسل) را برای شما فرستاد… آیا در کتاب خود سنگسار کردن بر مرد و زن زناکار را دارید؟
ابن صوریا گفت: بلی… قسم به آن کسی که مرا به آن یاد کردی، اگر ترس و خوف نبود از این که پروردگار تورات مرا بسوزاند البته آنچه را که اعتراف کردم دروغ میگفتم یا تغییر میدادم.ای محمد! بر طبق کتاب شما عمل رجم و سنگسار چگونه صورت میگیرد؟
فرمود: هنگامی که چهار نفر عادل شهادت بدهند که عمل دخول چون داخل شدن میل در سرمه دان انجام شد، رجم واجب میشود.ابن صوریا گفت: خدا در کتاب تورات این چنین بر موسی نازل کرد.
پیامبر به او فرمود: چرا بار اول میخواستید مجوزی برای امر خدا بگیرید؟گفت: هنگامی که زنا منزلت پیدا کرد، رجم را ترک کردیم و هنگامی که زنا را ساده گرفتیم، حد را برای آن بیان کردیم پس زنا در میان اشراف زیاد شد تا اینکه پسر عموی حاکم ما زنا کرد و او را سنگسار نکردیم، سپس مرد دیگری زنا کرد، پادشاه خواست او را سنگسار کند، قومش به او گفتند: تا پسرعمویت را سنگسار نکنی او را نباید سنگسار کنی.
گفتیم: بیائید جمع شویم تا حکمی غیر از رجم برای انسان شریف و فرومایه بیابیم. پس تازیانه و آتش زدن را قرار دادیم، چهل ضربه تازیانه میزدند، صورت آن دوسیاه میشد، سپس آن دو را سوار بر چهارپا میکردند بطوری که صورت آن دو را در جهت عقب چهارپا قرار میدادند و میچرخاندند و این عمل را جای رجم قرار دادند.زن یهودی گفت: ای ابن صوریا، چه زود خبر را به اطلاع او رساندی؟ آنچه که درباره اهلیت تو گفتیم، تو داناترین ما نبودی چون غائب بودی دوست نداشتیم بدگویی تو را بکنیم.ابن صوریا در جواب گفت: او مرا به تورات سوگند داد، اگر سوگند نمیداد او را از این امر مطلع نمیکردم.به دستور پیامبر آن دو را در کنار مسجد سنگسار کردند.[۱]
با وجود فاصله زمانی میان پیامبران الهی و همچنین با وجود تغییر شرایط و دگرگونی دورهها… ادیان الهی باقی ماندند و برای تحقق اهداف مشترک در چارچوب رهائی مردم از تاریکی به سوی نور… از جهل و عقب ماندگی بسوی علم و تمدن و در نتیجه از عبادت مخلوق به سوی خالق رهنمون شدند.
اگر در روش ادیان آسمانی دقت نظر داشته باشیم ملاحظه میکنیم که نقاط مشترک رهائی بخش مشابه، احکام و بصیرتهای ثابت در کیان همه ادیان وجود دارد و از آن فهمیده میشود که ادیان الهی یکی است و هرگز نقش دین جدید لغو روش ادیان گذشته نیست. هنگامی که نشانههای دین در لابلای تحریف محو گردد در آن زمان دین جدید برای کشف حقائق جدید طلوع میکند.
پس یهود در تصمیم خود خوب میدانستند که حکم حقیقی دینشان در خصوص مرد زانی متأهل رجم است، آنها این حکم را به بازیچه گرفتند و برای رهایی از وحی در مقابل فرهنگ نژادپرستی خود نزد پیامبر آمدند تا برای تقویت گمراهیشان جوابی ازپیامبر بگیرند ولی مأیوس شدند و با فاصله گرفتن از عصر هدایت به عمق گمراهی خود پی بردند.
پی نوشت ها
[۱] تفسیر نورالثقلین، حویزی، ۱ / ۶۳۰ – ۶۲۹.
برگرفته از کتاب “یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)” نوشته ی طالب خان ترجمه ی ارسلان ایلکااختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی
هیچ نظری وجود ندارد