تربیت دینی کودکان :باید ها و نبایدها(۲)

فطرتاز نظر قرآن و روایات فطرت انسان، اسلام و کلیات آن را پذیرا است. یعنی، «اسلام» و «کلیات قوانین» آن در سرشت انسان نهفته است. از این رو، اگر شخصی از «اسلام» و «کلیات» آن منحرف شود نخست پدر و مادر و در وهله ی دوم معلمان و در مرحله ی سوم محیط و جامعه در انحراف او مقصرند. زیرا، قرآن می فرماید:«فَأقم وَجهک للدّین حنیفاً فطرت الله الّتی فَطرالنّاس علیها لا تَبدیل لِخلق الله ذلک الدّین القَیّمُ و لکنّ اَکثر الناس لا یَعلمون» (۱)و نیز «کُلّ مَولودٍ یُولد علی الفطره حتّی یَکون اَبواهُ یُهوّدانه و یُنصّرانه (او یُمَجّسانه)» (۲)«هر کودکی بر فطرت خود (که اسلام است) متولد می شود. و والدین او هستند که او را «یهودی» و «نصرانی» یا «مجوسی» می کنند.»یعنی گرایش به اسلام در فطرت هر کودکی که چشم به جهان می گشاید نهفته است و اگر پس از آن، «یهودی» یا «نصرانی» و یا «مجوسی» بشود، پدر و مادرند که این انحراف از فطرت را سبب شده اند.پس، هر طفلی بر مبنای فطرت اسلامی متولد می شود و بنابراین، باید روح سالمی داشته باشد. چنانچه در کودکی، روان ناسالم و منحرفی از فرزندان خویش مشاهده کنیم، نشان از کوتاهی والدین دارد، که از راه وراثت، تغذیه یا تربیت بدانها ستم کرده اند.
بستگی سعادت و شقاوت فرزندان به والدینبنابراین، قرآن شریف با کمال صراحت فرموده است اگر پدر و مادر در تربیت فرزندانشان کوتاهی کنند، در روز قیامت زیانکار خواهند بود. یعنی اگر دختری بی عفتی کند یا در امور دینی اش سستی ورزد و یا پسری از مسیر اسلام منحرف شود، و باعث آن، کوتاهی پدر و مادر در امر تربیت باشد، روز قیامت علاوه بر اینکه آن پسر و دختر روانه دوزخ می شوند، پدر و مادر آنها هم در آتش خواهند سوخت اگر چه به ظاهر انسانهای خوبی باشند.در کتاب «حلیه المتقین» مرحوم «علامه مجلسی» در این باره از زبان روایات، سخن بسیار رفته است. شما را به مطالعه این کتاب بسیار شریف و ارزنده و عمل بدان سفارش می کنیم و در اینجا از تفصیل مطالب درمی گذریم.به هر حال، سعادت و شقاوت فرزندان به پدر و مادر بستگی فراوانی دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:«الشقیُّ مَن شَقی فی بَطن اُمّه و السّعیدُ مَن سَعِد فی بَطن اُمّه» (۳)«بدبخت کسی است که در شکم مادر گرفتار شقاوت شود و خوشبخت کسی است که در شکم مادر سعادتمند باشد».از این رو، اسلام برای جلوگیری از پیدایش نسلهای فاسد و ناقص از نظر جسمی و خاصه از نظر روانی، تعالیم لازم و سودمند بجای گذاشته است که اگر این تعالیم به مرحله ی اجرا گذاشته شود، کمتر انحرافی پیش می آید. زیرا، زمینه ی بروز گناه بسیار ضعیف می شود و چنانچه فرزندی با وجود رعایت تعالیم اسلامی از سوی پدر و مادر منحرف شود، تنها خود مقصر خواهد بود.
حکایتی از شیخ فضل الله نوری قدس سرهیکی از بزرگان نقل می کند که چند روز قبل از شهادت «شیخ فضل الله نوری» در زندان با او ملاقات کردم. به ایشان عرض کردم که پسر شما خیلی لاابالی است و بر ضد شما کار می کند. شیخ شهید فرمود: این موضوع را از پیش می دانستم. و افزود این پسر در نجف به دنیا آمد و مادرش شیر نداشت. از این رو، مجبور شدیم که برای شیر دادن او زنی را در نظر بگیریم. بعد از مدت زیادی که این کودک از شیر آن زن خورد ناگاه متوجه شدیم که آن زن خیلی بی عفت و لاابالی است و به دل کینه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد! از همان وقت دریافتیم که سعادتمند شدن این پسر کاری است بسیار مشکل. (۴)
تذکراین هشداری است به ما که مواظب طعاممان باشیم و سعی وافر کنیم تا نطفه ی فرزندانمان با محبت اهل بیت (علیهم السلام) بسته شود. این مسؤولیت بزرگ بیشتر بعهده ی شما مردان است. اگر خدای ناکرده بر اثر غذای حرام، فرزندان شما از اسلام و فطرت خدایی خویش انحراف پیدا کنند، مسؤول خواهید بود و روز قیامت از دست شما به باری تعالی شکایت می برند. پدران و مادران بهوش باشند که پیش از انعقاد نطفه و هنگام تکوین جنین به هیچ چیز جز خدا و محبت اهل بیت عصمت (علیهم السلام) نیندیشند.
تأثیر روحیات والدیندر خبر آمده است که زن سفیدپوستی، طفل سیاهی بدنیا آورد. این امر موجب اختلاف شد و عفت زن مورد شک قرار گرفت. اختلاف بالا گرفت تا به محضر امام علی (علیه السلام) برده شد.امام (علیه السلام)با پرس و جو دریافتند که زن گناهکار نیست. از این رو، مسئله را به گونه ای دیگر مورد بررسی قرار دادند و پرسیدند: هنگام انعقاد نطفه این کودک در اطاق شما عکسی بوده است؟ عرض کردند: آری، عکس غلام سیاهی به دیوار بود.امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: این نوزاد حلال زاده و از آن شما است.ولی، در حال انعقاد نطفه نگاه مرد به آن عکس بوده و این نگاه در نطفه تأثیر گذاشته و بچه را سیاه کرده است!
تقصیر والدین در نقص عضو نوزادانبنابراین، خداوند تبارک و تعالی طفل را در شکم مادر سالم و زیبا صورت بندی می کند. ولی، اشتباهات و گناهان پدر و مادر است که باعث فلج و نقص کودک و یا شرارت او می شود.پس، زن در دوران بارداری باید مواظب روحیه ی خود باشد، گناه نکند، بی نشاط و دلمرده نباشد، در انجام فرایض دینی کوتاهی و سستی نکند، از وسوسه های شیطانی بپرهیزد، ادعیه و زیارات را فراوان بخواند. اذکار و اورادی بر زبان جاری داشته باشد، تا روح و جسم کودک او سالم بماند و زمینه ی سعادت کودک خویش را هموار کند. نوزادانی که فلج بدنیا می آیند یا ناقص العضو هستند یا به امراض روانی دچارند پدر و مادر آنها مقصرند.اگر خانه ای که زن بارداری در آن زندگی می کند، آلوده به گناه و ناراحتی و بی نشاطی و غم و غصه باشد، کودک گنگ زاده می شود یا به بیماریهای روانی دچار می شود یا با نقص عضو به دنیا می آید و…
نقش نیت در تکوین شخصیت فرزندانفکر و نیت کار خیر، در درگاه خداوند، ثواب داده می شود . اما، از الطاف بزرگ الهی این است که فکر گناه باعث عقوبت و عذاب انسان نمی شود، یعنی مادامی که آدمی مرتکب گناه نشده باشد، گرفتار عذاب الهی نخواهد شد. ولی، فکر گناه در دل انسان اثر وضعی می گذارد.از این رو، حضرت عیسی (علیه السلام )به حواریون سفارش می کرد که برادرم موسی (علیه السلام) فرموده است: «زنا نکنید» و من می گویم: «فکر زنا هم نکنید، زیرا، به زنا اندیشیدن دل را سیاه می کند».فکر گناه اگر چه گناه محسوب نمی شود، اما حتماً در دل انسان و روحیه جنین اثر سوء می گذارد.
شقاوت حجاج«حجاج بن یوسف سقفی» مردی بسیار نانجیب بود و در شقاوت گوی سبقت از همه ربوده بود. به اعتراف خودش صد و بیست هزار شیعی را به جرم محبت اهل بیت (علیهم السلام) کشته است. وی در زیر آفتاب سوزان، زندانی ساخته و غذای زندانیانش را دو گرده نان قرار داد کهبا خاکستر مخلوط بود. به طوری که زندانیان یکی پس از دیگری در روزهای نخست زندانی شدن جان می سپردند.این نامرد آنقدر شقی و نانجیب بود که می گفت از لذتهای من این است که ببینم شیعه ای در خونش دست و پا می زند. و بنابراین هنگام ناهار دستور می داد، شیعه ای را در برابرش گردن بزنند، تا غذا خوردن او همراه با دست و پا زدن شیعه ای در خونش، باشد!! این همه شقاوت حاصل شرکت شیطان در انعقاد نطفه ی این پلید بوده است.چنانکه از امام سجاد (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که «قساوت و شقاوت حجاج بخاطر شرکت شیطان در نطفه اش بوده است.» ازمطالعه ی تاریخ نیز بدست می آید که مادر حجاج زن لاابالی بوده است.
نقش نیت در انعقاد نطفهدر مورد «شیخ انصاری»ـ علیه الرحمه ـ گفته شده است که مادر ایشان در دوران بارداری هیچ گاه طهارت را از دست نداد و در دو سالی که شیخ را شیر می داد، همواره با وضو بود. شکی نیست که فکر و نیت اعمال صالح و ثواب در هنگام انعقاد نطفه اثر مثبت و معنوی در روحیه و آینده ی فرزندان دارد و افکار آلوده به گناه آثار سوء و منفی از خود بجای می گذارد. از این رو، مادران باید در زمان بارداری و هنگام شیردادن کودکان با طهارت باشند و هم آنها و هم پدران از نگاهبه نامحرم کردن بپرهیزند که زمینه شقاوت را در فرزندان پدید می آورد. برای داشتن فرزندانی پاک و سالم، به هنگام انعقاد نطفه با صمیمیت و با نشاط باشید، زبان از ذکر خدا فرو نبندید.
غرایز نوزاداناز بدو تولد برخی از استعدادهای بالقوه ی انسان رو به فعلیت می گذارد و بعضی دیگر همچنان بالقوه باقی می ماند. مثلاً در ساعات نخستین تولد استعداد غذاخوردن طفل به فعلیت می رسد و از مادر شیر می مکد تا سیر شود.غرایز حقیقت جویی، علم یابی و… همه بالقوه هستند و به مرور زمان به فعلیت می رسند.از حدیث شریف «اُطلب العلم من المهد الی اللحد» استفاده می شود که آغاز تربیت و تعلم کودک از بدو تولد آغاز می شود.
حکایتحکایت شده است که در جنگ جهانی دوم هنگامی که آلمانی ها فرانسه را اشغال کردند، زنی فرانسوی به جراحی مغز احتیاج پیدا کرد. هنگام عمل جراحی، وقتی چاقوی جراح به رگی از مغز آن زن اصابت کرد، زن در حال بیهوشی شروع به خواندن سرود آلمانی کرد! وقتی چاقو را از رگ مغز برداشت، سرود خواندن زن هم قطع شده برای بار دوم چاقو را به آن رگ زد، سرود خواندن زن نیز آغاز شد. این امرموجب شگفتی پزشکان شده بود پس از بهوش آمدن زن بر تعجب پزشکان افزوده شد. زیرا، وی اظهار می کرد که قادر به تکلم به زبان آلمانی نیست.در بررسی این پدیده ی شگفت انگیز عده ای از پزشکان و روانشناسان به دور هم گرد آمدند و به تحقیق پرداختند. پس از مطالعات بسیار دریافتند که این زن هنگام یورش سربازان آلمانی به منزلشان کودک خردسالی بوده است و سرودهایی که آلمانیها در آن هنگام می خواندند در مغز او اثر گذاشته و در ذهن او به یادگار مانده بود.این واقعه از نظر روایات نیز قابل تصدیق است. زیرا، در اخبار آمده است که هنگامی که طفل متولد می شود، در گوشش اذان و اقامه بگویید. و نیز «زن و شوی در معرض دید کودک خردسال نیز، حق همخوابی و ملاعبه ندارند که اگر چنین کنند و فرزند زناکار بار آید باید تنها خود را سرزنش کنند».این دستورها نشان از تأثیر پذیری ذهن کودکان دارد.تربیت کودک نسبت به دوران زندگی او به سه قسمت تقسیم می شود:۱-از تولد تا هفت سالگی۲-از هفت تا چهارده سالگی۳-از چهارده سالگی تا هنگام ازدواج
قوانین تربیتی اسلاماگر والدین در تربیت شایسته ی کودک همت گمارند، به قوانین تربیتی اسلام آشنا باشند و از آنها مدد گیرند، بسیاری از نارساییهای ناشی از وراثت و غذای شبهه ناک و… جبران پذیر است. به سخنی دیگر چنانچه به هر وسیله ای زمینه ی شقاوت در کودک به وجود آمده باشد، تربیت صحیح اسلامی عاملی برای از بین بردن آن زمینه است. به طوری که حتی محیط فاسد، رفیق بد، معلم بی دین و… در انحراف انسان کارگر نیفتد.بنابراین، «تربیت» عامل اساسی است و باید بدان توجه بسیار شود. والدین، باید اصول تربیت در اسلام را بیاموزند و در مراحل مختلف زندگی کودک، آن اصول را بکار گیرند.
حقیقت جوییپیش از این، اشاره شد که اولین غریزه ی طفل پس از تولد احساس گرسنگی و سیری است. حقیقت جویی و تعلم نیز، از دیگر غرایز اولیه است که پس از آن به فعلیت می رسند و غرایز بالقوه ی دیگر کودک در طول زمان بروز خواهد کرد. اما، والدین باید غرایز و استعداد کودکان خویش را به خوبی شناسایی و ارزیابی کنند و آنها را با الهام از تعالیمالهی تحت تربیت صحیح اسلامی قرار دهند. یکی از مصادیق تربیت درست غرایز این است که در جهتی گام برداریم که غرایز فرزندان ما در موقع معیّن طبیعی و فطری آنها به فعلیت برسند و از انجام اموری که باعث شکوفایی غیرطبیعی غرایز می شود خودداری نماییم. مثلاً قبل از رسیدن کودکان به سن بلوغ نباید با صحنه های جنسی برخورد کنند، یا در برابر آنها از این موضوع گفتگو شود یا عکس و فیلمهای مهیجی ببینند. چون در آن صورت کودکان دچار «بلوغ زودرس» می شوند. یعنی در سنین پایین تر از سن طبیعی بالغ می شوند این امر موجب می شود که برخی از استعدادهای کودکان از بین برود، به ذهن و حافظه ی آنها نیز زیان برسد و علاوه بر آن، بسیاری از ارزشهای انسانی و معنوی فدا شود.از این رو، روان شناسان تأکید دارند که غرایز کودکان نباید زودتر از حد معمول و طبیعی به فعلیت برسد و هنگام شکوفایی نیز باید تعدیل شوند. پس، لازم است که حالت نشاط و شادابی کودک همواره حفظ شود تا غرایز او کشته نشود یا به مسیر انحرافی نیفتد.
مذهب گراییاز جمله غرایز بسیار مهمی که از اوان کودکی و بلکه طفولیت، باید بدان توجه شود، غریزه ی «مذهب گرایی» است. امروزه، برای همه مسلم شده است که انسان غریزه ای بنام «مذهب گرایی» دارد که فطری است و قرآن شریف به فطری بودن آن تصریح فرموده است.از این رو، بر والدین است که کودکانشان را از ابتدا به خواندن نماز تشویق و ترغیب کنند. البته، تشویق باید همواره با تلطف بسیار و مهربانی شایانی همراه باشد، به گونه ای که کودکان به طور «خودکار» و «طبیعی» نماز خوان شوند نه با زور و بداخلاقی و عصبانیت.
حکایتپزشکی بود که به مقدسات اسلام توهین می کرد و برخوردهای زننده ای داشت با اینکه در محیط اسلامی بزرگ و تربیت شده بود. پس از تحقیق، متوجه شدیم که بیماری این پزشک از سخت گیریهای پدرش ناشی شده است.می گفت: پدرم هر صبح با چوب، بالای سر من می آمد، و مرا برای خواندن نماز صبح بیدار می کرد. اگر لحظه ای دیر بلند می شدم، چوب را به گرده ام می کشید و بر سر و صورت و بدنم می نواخت!! به این ترتیب، وی از اوان کودکی بر اثر برخورد ناصحیح و غیر اسلامی پدر دچار عقده و بیماری روانی شده و در سنین بالا باعث آن شده است که وی نسبت به اسلام و مقدسات دین بدبین شود و به آنها جسارت کند.
روش صحیح پرورش غرایزبنابراین، اگر چه غریزه ی مذهب را باید از دوران طفولیت در کودک پروراند، اما این امر نباید به شیوه های غیر اسلامی انجام شود. مثلاً کودک ده ساله ی ضعیف را نباید با زور، وادار کنیم که در هوای داغتابستان ۳۰ روز روزه بگیرد. این راه تربیت و رشد غریزه مذهب نیست. بلکه، باید کودک را با تشویق، ترغیب و تلطّف تربیت کرد و غرایز او بر این اساس رشد کند و هدایت شود. برای این امر بکارگیری روزه های چند ساعتی، که میان کودکان مرسوم است، مفید و مناسب است. با همین نوع روزه می توانیم کودکان را به این عبادت بزرگ تشویق کنیم و غریزه ی مذهبی آنان را رشد دهیم.هم چنین، با پول، ناز و احترام کردن به شخصیت کودکان بخوبی می توان غرایز آنها را رشد داد و هدایت کرد. مثلاً، اگر کودک شما پشت سر کسی سخن گفت، او را توبیخ نکنید.بلکه، به گونه ای تلطّف آمیز، او را از این کار منع کنید تا اهل غیبت نشود.
نقش تلطف و مهربانی در تربیت«و إذ قال لقمان لإبنه و هُو یَعظُه یا بُنیّ لا تَشرک بالله إنّ الشّرک لَظُلمٌ عَظیمٌ» (۵)«ای رسول ما، یاد کن وقتی را که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم هرگز به خدا شرک نیاور که شرک ظلم بسیار بزرگی است.»بعضی از بزرگان معتقدند که قید «و هو یعظه» بحسب ظاهر اضافه است، ولی از این جهت در کلام آمده است که آیه ی شریفه در صدد بیان این نکته است که «لقمان» در مقام موعظه با «تلطف» و «مهربانی» عمل می کند.بنابراین، اگر بتوان هر کدام از این غرایز را در مسیر به فعلیت رسیدن بخوبی رشد و هدایت کرد، فرزندان ما مسلمان و مقید به حال مردم خواهند شد. در غیر این صورت، فرزندان مالجوج، عقده ای ، متکبر و ظالم بار خواهند آمد و خود در این سوء تربیت مقصریم چون در اثر سوء تربیت، فرزندان خود را به شقاوت و خسران دنیا و آخرت ره برده ایم.
تذکراز این رو، بر تمام برادران دینی و ایمان است که همانطوری که به کارهای اجتماعی اهمیت می دهند، باید حتماً به تربیت خانواده ها و کودکان خود نیز اهمیت بدهند. دل انسان باید برای تربیت صحیح اولادش نیز بتپد، به فکر تربیت صحیح فرزندان خود باشد و از عهده ی این مسؤولیت خطیر نیز به شایستگی تمام برآید.
مطالعه ی نقش تربیت در پسر یزید(لعنت الله علیه)می دانید «یزید بن معاویه» ۳ سال حکومت کرد. سال اول حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) را به شهادت رساند و سال دوم مدینه را قتل عام کرد و آنقدر آدم کشت که در کوچه ها خون راه افتاد و سال آخر حکومتش هم خانه ی خدا را به آتش کشید.پس از به درک واصل شدن یزید، جُهّال دور پسرش را گرفتند و گفتند: تو باید جانشین پدرت شوی. او هم پذیرفت. سپس، به مسجد رفت. همه مردم در مسجد جمع شده بودند. مراسم بسیار بزرگی برپاشده بود. همه ی بزرگان، شیوخ، رؤسا، اشراف، و مردم عادی جمع شده بودند. وی به مسجد وارد شد و بر بالای منبر رفت.مردم منتظر بودند که به سخنرانی و خطبه ی خلیفه جدید مسلمانان گوش فرا دهند. مجلس از ابهت خاصی برخوردار بود. او روی منبر قرار گرفت و چنین گفت:
خودداری از پذیرش خلافتپس از حمد و ثنای خداوند، ای مردم ما به وسیله شما امتحان شدیم و شما به وسیله ما… همانا نیای من «معاویه بن ابوسفیان» با کسی در امر خلافت به نزاع پرداخت که در خویشاوندی با پیامبر خدا از او سزاوارتر و در اسلام از او شایسته تر بود. کسی که پیشرو مسلمانان بود و اولین مؤمن و پسرعموی پیامبر و پدر فرزندان خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله وسلم) بود.آنگاه که پدرم عهده دار حکومت شد با این که از او امید خیر نمی رفت، بر مرکب هوس نشست، به توجیه گناهانش پرداخت، و آنها را نیک پنداشت. «معاویه بن یزید» سپس، شروع به گریستن کرد و گفت: ناگوارترین چیزها بر ما آنست که همگی بد مردند و به رسوایی بازگشتن «یزید» را می دانیم چه او عترت پیامبر را کشت و حرمت را از میان برد و کعبه را به آتش کشید. من کسی نیستم که امر شما را به عهده بگیرم و مسؤولیتهای شما را تحمل کنم. اکنون خود دانید و خلافت خود. در حال حاضر، امام بر حق «علی بن الحسین (علیه السلام)»در مدینه است. مادرش از میان مجلس زبان به اعتراض گشود و گفت: ای کاش لکه ی خونی بودی و به دنیا نمی آمدی تا تو را چنین ببینم. او هم در پاسخش گفت: آری مادر راست گفتی، کاش لکه ی خونی بودم و به دنیا نمی آمدم تا پسر پدری چون یزید باشم. سپس، از منبر پایین آمد و به گوشه ای رفت و در خانه ای عزلت گزید و آنقدر غصه خورد که سرانجام در سن ۲۲ سالگی مرد.
نقش معلم صالحتحقیق کردند تا ببینند چگونه از یزید بن معاویه، یک چنین پسری متولد شده است. در ریشه یابی از این امر دریافتند که این پسر معلمی صالح داشت که او را تحت تربیت صحیح قرار داده بود و او را از مسیر کثیف ترین راه های ضلالت و گمراهی و شقی ترین خانواده به راه راست هدایت کرده است.این شاهدی است بر این که تربیت صحیح اسلامی، اثرهای نطفه ی حرام، غذای حرام، محیط فاسد، پدر و مادر گناهکار را خنثی می کند.
رعایت میانه روی در رشد غرایزمسئله ای که ذکرش بجاست این است که اگر چه باید با تشویقات و تحسینها غرایز کودکان خود را کنترل و تعدیل و هدایت کنیم، ولی باید بسیار مواظب باشیم که در این امر افراط نشود. نتیجه ی این کار نیز همچون برخورد خشونت آمیز است.یعنی: اگر بچه «لوس» بار بیاید حالت تکبر و خودخواهی در او به وجود می آید. بنابراین، نباید با تشویقات بیش از اندازه ی لازم روحیه ی قلدری و استبداد را در فرزندان خود به وجود آوریم. اگر تلطّف و مهربانی، بی جا و بی اندازه و حساب نشده باشد فرزند شما برای جامعه نه تنها مفید نخواهد بود بلکه سربار جامعه می شود. بهترین تربیت، تربیت عملی است. وقتی انسان در منزل اصول اسلامی و انسانی را رعایت کند، به حقوق افراد خانواده احترام بگذارد، نماز اول وقت و با طمأنینه بخواند، شوخی های بی جا و حرفهای بیهوده نزند، غیبت نکند، دروغ نگوید، بدزبانی و بداخلاقی نکند، طبیعتاً افراد خانواده، خاصه کودکان، تحت تربیت علمی والدین قرار می گیرند. این نوع از تربیت، بهترین و موفقیت آمیزترین انواع تربیت است.
پی نوشت :
۱-سوره ی روم، آیه ۳۰٫۲-سفینه البحار، جلد ۲، ص ۳۷۳ .۳-سفینه البحار، جلد ۱، ص ۷۰۹٫۴-نورالدین کیانوری رهبر حزب منحله و وابسته توده، نوه ی شهید شیخ فضل الله نوری است و پسر پسر شیخ فضل الله که پای دار پدر کف می زد.۵-سوره ی لقمان، آیه ی ۱۳٫منبع: کتاب خانواده در اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.