مجمع جهانی شیعه شناسی

عاقل و نادان + داستان

امام على علیه السلام:

خردمند، بر تلاش خود تکیه مى کند و نادان، بر آرزوهایش
العاقِلُ یَعتَمِدُ عَلى عَمَلِهِ، الجاهِلُ یَعتَمِدُ عَلى أمَلِهِ

غررالحکم حدیث ۱۲۴۰

(مهدی عباسی) سومین خلیفه عباسی پسری داشت به نام (ابراهیم) که شخصی منحرف بود و به خصوص نسبت به امیر مؤ منان علیه السلام کینه و عداوت داشت.

روزی نزد ماءمون هفتمین خلیفه عباسی آمد و گفت: در خواب علی علیه السلام را دیدم، که با هم راه می‌رفتیم تا به پلی رسیدیم، او مرا در عبور از آن پل مقدم می‌داشت.

من به او گفتم: تو ادعا می‌کنی که امیر بر مردم هستی، ولی ما از تو به مقام امارت سزاوارتر می‌باشیم، او به من پاسخ رسا و کاملی نداد.

ماءمون گفت: آن حضرت به تو چه پاسخی داد؟ گفت: چند بار به من به این نوع (سلاما سلاما) سلام کرد.

ماءمون گفت: سوگند به خدا حضرت رساترین پاسخ را به تو داده است. ابراهیم گفت: چطور؟ ماءمون گفت: تو را جاهل و نادانی که قابل پاسخ نیستی معرفی کرد، چرا که در قرآن در وصف بندگان خاص خود می‌فرماید: (بندگان خاص خداوند رحمان آن‌ها هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می‌روند، هنگامی که جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند، در پاسخ آن‌ها سلام گویند که نشانه بی اعتنائی تواءم با بزرگواری است.

بنابراین علی علیه السلام تو را آدم جاهل معرفی کرده، از این رو که به پیروی از قرآن با جاهل سبک مغز این گونه باید برخورد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *