بیت المال از دیدگاه نهج البلاغه

اقتصاد یکى از ارکان مهم هر جامعه و حکومت است و از آن زمان که جوامع انسانى پدید آمده و حکومتها و دولتها بر پا شده، نهادهاى اقتصادى جامعه از اهمیت خاصى برخوردار بوده است. دست اندرکاران برنامه هاى حکومتى، هر یک بر پایه اندیشه ها و آراء خود، مبانى و اصولى را براى پى ریزى اقتصاد جامعه ى خویش در نظر گرفته و به اجراى طرحهاى اقتصادى خود مى پرداختند.در این میان، اسلام به عنوان پدیده اى دگرگون ساز در تاریخ بشریت ظهور کرد و طرحى نوین را در عرصه ى اجتماع درانداخت، و از جمله برنامه هاى اقتصادى پیشرفته اى را به جامعه انسانى هدیه کرد، هر اصلى را که نزد مردم به اسم قانون پذیرفته شده ولى در حقیقت به زیان حرکت کلى جامعه بود مردود شمرد و اندیشه هاى مترقى و خیرخواهانه ى خود را جایگزین آن ساخت. اما متاسفانه به جز چند سالى که وجود پر برکت پیامبر اسلام “ص” در میان امت بود، و دوران کوتاهى که زمامدارى جامعه اسلامى را امیرالمومنین “ع” به عهده داشت، قوانین و اصول اسلامى کم و بیش دستخوش تحولات گوناگون گشت، و چه بسا که در مواردى حاکمان به ظاهر اسلامى آشکارا آنها را زیر پا گذاشته و مورد استهزاء و تمسخر قرار مى دادند.یکى از عناصر مهم حوزه اقتصاد اسلامى که همواره از ناحیه ى زمامداران جامعه نسبت به آن حساسیت ویژه اى ابراز مى شده، پدیده ى بیت المال است که از آن به ‘مال الله’ تعبیر شده و متعلق به آحاد مسلمین است و باید در میان آنان تقسیم شده و به مصارف عمومى جامعه برسد. منابع مختلف ذخیره هاى بیت المال، مصارف گوناگون آن و تاریخچه ى تحولات و دگرگونى هائیکه بر آن عارض شده، بحثهائى است که این کتاب جهت تبیین آن نگارش یافته است.در این نوشتار نیز سعى بر این است تا این مطالب مورد کنکاش واقع شود که بیت المال چه نقش مهمى را در ساختار اقتصادى جامعه به عهده دارد، و چگونه باید آنرا مورد بهره بردارى سالم و صحیح قرار داد، و اینکه امام على “ع” در دوران حکومت خود چه عنایت خاصى نسبت به ذخیره ى بیت المال و بودجه مسلمین داشته و آن را همواره تحت اشراف عالى خود قرار داده است.لازم به توضیح است که مجموع این کتاب سلسله بحثهائى از استاد معظم جناب آقاى حسین نورى دامت افاضاته مى باشد که بخش دوم آن پیش از این در یادنامه ى اول کنگره ى نهج البلاغه به چاپ رسیده و بخش نخست آن نیز توسط آقاى محمدى اشتهاردى تهیه و تنظیم شده است.ضمن تشکر از ایشان، نظر به اینکه اینگونه بحث ها در این مقطع خاص از انقلاب اسلامى داراى اهمیت ویژه اى است و دیدگاههاى اقتصادى تاثیر عمیقى در بنیاد اجتماعى جامعه دارد اینک این دو بخش در یک مجموعه زیر نظر مولف محترم، خدمت خوانندگان محترم ارائه مى شود، باشد که مورد استفاده کامل قرار گرفته و همگان را به عنایت بیشتر بر حفظ بیت المال مسلمین و توجه بیشتر به نظریات اصیل اقتصادى رهنمون گردد. ان شاء الله تعالى.
لزوم تشکیل حکومت در هر زمان
تردیدى نیست که بشر اجتماعى است و براى پیشروى در راه تکامل همه جانبه در هر زمان نیاز به تشکیل حکومت دارد تا در پرتو قانون و تعهد آن حکومت بتواند به پیش برود و از هرج و مرج و بى نظمى و عوامل ضد تکامل محفوظ گردد.اسلام که آئین مترقى جهانى است تنها دین اخلاقیات و عبادات و فروعات زندگى نیست، بلکه کاملا به اصول و تکامل و نیازهاى افراد جامعه توجه دارد، و بر همین اساس تشکیل حکومت سالم و عادلانه از ارکان اساسى آن است.از اینرو هنگامى که رهبر بزرگ اسلام پیامبر ‘ص’ به مدینه آمد به محض اینکه اسلام نضج گرفت و طرفدارانى پیدا کرد، به تشکیل حکومت مبادرت نمود، تا نظام اجتماع تحت نظارت دقیق حکومت کنترل و رهبرى گردد.
نقش اقتصاد در پایدارى حکومت
باز تردیدى نیست که از اصول اساسى حکومت سالم، تامین نیازمندیها و پر کردن خلاهاى اقتصادى انسانها است، و حفظ و پایدارى حکومت سالم که هدفش حفظ نظم و پیشروى همه جانبه ملت است، رابطه مستقیم با اقتصاد خوب و درآمدهاى مستمر دارد، بگونه اى که اقتصاد در سرنوشت حکومت دخالت بنیادى دارد و از پایه ها آن است.و از بحثهائى که از دیر زمان ادامه دارد و امروز از مسائل پیچیده قرار گرفته و منشا اختلافات عقیدتى و کشمکشهاى گسترده شده مساله اقتصاد، و حل مسائل اقتصادى، مخصوصا حل مشکل طبقاتى است.امروز همه متفکران و اندیشمندان با وجدان برآنند، که حکومت سالم و مردمى، حکومتى است که داراى سیستم اقتصادى خوب باشد، و انسانها را از فقر و بیکارى و شکاف عمیق طبقاتى نجات بخشد.اسلام در همان بدو تشکیل حکومت خود، کاملا به این مساله توجه داشت و براى پر کردن این خلا، و زدودن فقر و طبقه بندى و خلاصه به وجود آوردن برابرى و مساوات، تشکیل بیت المال رادر متن حکومت خود قرار داد، تا در پرتو این قانون مهم، همه ى مشکلات اقتصادى حل گردد و به همه نیازهاى فردى و اجتماعى، پاسخ عملى مثبت داده شود.بررسى چگونگى ‘بیت المال’ و آشنائى با تاریخچه و منابع آن و همچنین شناخت چگونگى تقسیم آن بین مسلمین، از اساسى ترین مباحث اقتصادى اسلام است که هر مسلمان آگاهى علاقمند است پیرامون آن به تحقیق و مطالعه بنشیند، و براستى بخصوص در این عصر از ضرورى ترین مباحث اسلامى است که باید بطور گسترده اى طرح و در اختیار همه مسلمین بویژه نسل جوان قرار گیرد.متاسفانه تا کنون کتاب مستقلى که نمایشگر همه ى ابعاد و جوانب ‘بیت المال’ بطور جامع باشد، تدوین نشده است.گرچه ‘ابویوسف’ در کتاب ‘الخراج’ مطالبى را پیرامون ‘فیئى’ و ‘جزیه’ و ‘خراج’ “که سهم عمده اى از درآمد بیت المال بشمار مى روند. و بعدا به شرح آنها مى پردازیم” و پاره اى از مسائل دیگر خاطر نشان ساخته و نیز در دو کتاب ‘عصر الانطلاق’ و ‘دائره المعارف الاسلامیه’ فصلى درباره ى سیر تاریخى بیت المال، طرح گردیده، اما بحث مستقل و گسترده اى در زمینه همه ى مسائل بیت المال تحریر نشده است.امید آنکه این کتاب در عین اختصار راهگشا و طلیعه اى براى بحثهاى گسترده ترى در آینده گردد.
بیت المال چیست ؟
بیت به معنى خانه است، از آنجا به دستور حکومت، اموالى از درآمد منابع بیت المال در خانه هاى امنى قرار مى گرفت تا به موقع در راه نیازهاى مردم و اجتماع صرف گردد، نام آن درآمدها به مناسبت محل امن آنها به عنوان ‘بیت المال’ خوانده شد. [۱] مثلا به خانه اى که از آن دانشمندانى برخاسته اند، ‘بیت العلم’ گویند، اشاره به اینکه در این خانه علم و کمال به سایر خانه ها مى رسد، نیز از اینرو به درآمدهاى منابع بیت المال گفته مى شود، چون آن درآمدها بر اساس عدل و احسان به نیازمندان مى رسد و در مسیر نیازهاى اجتماع مصرف مى گردد، نیازهاى واقعى و طبیعى “نه نیازهاى مصنوعى” در سر حد خودکفائى و استقلال کامل.
تاریخچه بیت المال
تا آنجا که قرائن و شواهد تاریخى نشان مى دهد، در هر عصرى که حکومتى بویژه حکومت الهى و پیامبران به وجود آمده است، در آن مساله تعاون و همکارى اقتصادى مطرح بوده و قوانینى در مورد رفع نیازمندیهاى اقتصادى به عناوین مختلف تصویب مى شده است، گرچه بصورت بیت المال که در اسلام بطور گسترده مورد توجه است نبوده.مثلا در آیه ۷۳ سوره ى انبیاء مى خوانیم خداوند مى فرماید:’ما ایشان “اسحاق و یعقوب” را پیشوایانى ساختیم که به امر ما هدایت مى کنند و به آنها انجام کارهاى نیک و بر داشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنها پرستنده و مطیع ما بودند’ [۲]از این آیه استفاده مى شود که زکات “که یکى از درآمدهاى منابع بیت المال در اسلام است” قبل از اسلام نیز بوده است.و یا در مورد حضرت اسماعیل در قرآن آمده که: ‘او کسان خویش را به نماز و زکات فرمان مى داد’ [۳] و در مورد حضرت عیسى آمده که گفت: ‘خداوند مرا به نماز و زکات تا وقتى که زنده ام توصیه فرمود’ [۴]در روایات نیز اشاره اى به این مطلب شده از جمله حدیث معروفى است که ‘خداوند به حضرت داود پیامبر، وحى کرد تو نیکو بنده اى بودى اگر از بیت المال ارتزاق نمى کردى…’ [۵] و همچنین در روایات آمده: ‘نخستین کسى که خمس اموال خود را به مصرفش رساند، حضرت ابراهیم خلیل بود’ [۶]از این دو حدیث استفاده مى شود که بیت المال و خمس در زمان حضرت داود و حضرت ابراهیم بوده است. [۷]نتیجه اینکه طبق شواهد و قرائن تاریخى، از همان آغاز عصر حضرت آدم ‘ع’ یک نوع تعاون هائى به عنوان زکات یا خمس یا عناوین دیگر بوده است، و اصولا این نوع تعاونها همانگونه که گفتیم لازمه هر حکومت سالمى است و در اسلام، همانگونه که همه ى دستوراتش در حد کمال با بینش جهانى و جاودانى پى ریزى شده، در مورد بیت المال نیز بطور گسترده و کامل و همه جانبه توجه شده است.در اسلام نخستین کسى که ‘بیت المال’ را تاسیس کرد، شخص رهبر عالیقدر اسلام حضرت محمد ‘ص’ بود. [۸]بیت المال نخست به صورت ابتدائى در خانه ى رسول اکرم ‘ص’ و بدست آن حضرت تشکیل یافت، و هر چه بر وسعت تشکیلات مسلمین و قلمرو حکومت اسلامى مى افزود، به تدریج دائره بیت المال نیز توسعه مى یافت.به دستور شخص رسول اکرم ‘ص’ دفتر ویژه اى ترتیب یافت که در آن اسامى نظامیان و شرکت کنندگان در میدان جنگ، ثبت مى گردید و به فرمان آن حضرت به هر یک از مجردین یک سهم و به افراد متاهل دو سهم مقرر شد، نیز به اشخاص عائله مند که نیاز بیشترى داشتند، سهم زیادترى تعلق گرفت.رسول اکرم ‘ص’ به افرادى ماموریت مى داد تا به میان قبائل مختلف بروند و از حیوانات و نباتات و زراعت آنان مالیات بگیرند. [۹]بنابراین همانگونه که ‘محمد اسعد’ در کتاب خود ‘عصر الانطلاق’ مى گوید و تاریخ بر این مطلب گواه است، بیت المال را در اسلام براى اولین بار شخص پیامبر ‘ص’ پى ریزى کرد و تدریجا با گسترش جامعه ى اسلامى، بر شعاع آن افزوده شد و تشکیلات منظم ترى پیدا کرد.از امورى که این مطلب را تائید مى کند، مساله تشریع زکات و خمس و… است که از مهمترین درآمدهاى بیت المال مى باشند، از ظاهر بعضى از آیات قرآن استفاده مى شود که قانون زکات پیش از هجرت پیامبر ‘ص’ تشریع شده است، چنانکه در ضمن آیات سوره ى روم “آیه ۳۹” و سوره ى مومنون “آیه ۴” و سوره ى ماعون “آیه ۷” که هر سه سوره از سوره هائى است که در مکه نازل شده این مطلب به چشم مى خورد، ولى عملا اجراى آن در مدینه سالهاى آخر هجرت انجام شد.و ابتداى دستور اجراى زکات فطره هیجده ماه پس از هجرت بود، پیش از آنکه دستور اجراى زکات اموال صادر گردد. [۱۰] اما در مورد خمس، آیه ى شریفه ى ۴۱ سوره انفال “و اعلموا انما غنمتم…” که در مورد خمس آمده یا در غزوه ى بنى قینقاع نازل شده “چنانکه از تفسیر طبرى جلد ۲ صفحه ۴۸۱ استفاده مى شود” و یا در جنگ احد نازل شده “چنانکه علامه طبرسى در تفسیر خود مجمع البیان جلد ۴ صفحه ۵۱۸ از کلبى نقل کرده” و یا در جنگ بدر نازل شده که بعضى دیگر گویند، به هر حال در سالهاى اول هجرت بوده است زیرا غزوه ى بنى قینقاع در سال دوم “ماه شوال” و غزوه ى بدر نیز سال دوم “ماه رمضان” و غزوه ى احد شوال سال سوم هجرت بوده است.@ و همچنین آیه اول سوره انفال که درباره ى انفال “غنائم و اموال بى مالک” که یکى از درآمدهاى بیت المال است پس از جنگ بدر یعنى در سال دوم هجرتنازل شده است. [۱۱]جزیه نیز که یکى از درآمدهاى بیت المال است و مى توان آنرا مالیاتسرانه سالانه که از اهل کتاب “یهود ونصارى و مجوس” گرفته مى شد دانست از دستوراتى است که در زمان پیامبر ‘ص’ “اواخر هجرت” در ضمن آیه ى ۲۹ سوره ى توبه ابلاغ شد.
فرق بین مالیات و بیت المال
مالیات عبارت است از پول هایى که مأمورین وزارت دارایى هر کشورى طبق قانونى که دولت آن کشور تصویب کرده از کشاورزان و تجار و پیشه وران و ملاکین بر اساس برنامه خاصى سالانه مى گیرد و به مصرف نیازهاى عمومى مى رساند ، و این قرارداد مالیاتى یک قرارداد مالیاتى یک قرارداد ثابتى نیست ، بلکه طبق شرایط ، تغییر و تبدیل مى یابد .اما بیت المال اموالى است که از منابع متعدد گردآورى مى شود ، از طریق زکات ، انفال ، خراج ، جزیه و …گرچه به نظر کلى و وسیع ، مى توان همه این منابع را یک نوع مالیات مخصوص نامید ، ولى آنچه در میان آنها شبیه تر به مالیات به نظر مى رسد «خراج» است ، زیرا «خراج» در اسلام چنانکه شرح آن خواهد آمد ، یک نوع مالیاتى است که حاکم اسلام با در نظر گرفتن مصالح عمومى و نیازهاى اجتماعى ملت ، و با توجه به وضع و شرایط و درآمد خراج دهندگان از آنها طبق موازینى مى گیرد ، نهایت اینکه در خراج اسلامى کاملاً رعایت عدل و انصاف وتوجه به مصالح عمومى و فردى ملت خواهد شد ، و نیز مى توان جزیه را یک نوع مالیات سرانه سالانه نسبت به اهل کتاب دانست که طبق شرایطى از آنها گرفته مى شود .در اینجا باید توجه داشت که بر اساس ‘ولایت فقیه’ که در اسلام راستین وجود دارد، هرگاه شرائط طورى بود که منابع بیت المال براى رفع نیازهاى فردى و اجتماعى، و براى جبران کمبودهاى اقتصادى کافى نبود [۱۲] ‘ولى امر’ “حاکم شرع” طبق اختیارى که از طرف مالک اصلى “خدا” دارد [۱۳] مى تواند، مالیاتهاى جدیدى فراخوار امکانات افراد، و شرائط زمان براى عده اى قرار دهد.
منابع درآمد بیت المال در اسلام
بیت المال اسلامى از منابع متعددى گردآورى مى شود که مى توان موارد ذیل را منابع اصلى آن دانست :۱) از راه زکات۲) از راه خمس۳) از راه انفال۴) از راه فیئى۵) از راه جزیه۶) از راه خراججزیه هاى مالى (کفارات) و اموال پیدا شده ( لقطه) و مجهول المالک و تعاون هاى مستجبى و قرض الحسنه و … را نیز مى توان پشتوانه اى براى رفع نیازهاى اقتصادى ملت اسلامى قلمداد کرد .اکنون بطور فشرده به شرح هر یک از منابع مذکور پرداخته ،تا با دانستن این امور ، به بحث هاى دیگر بپردازیم .
1- زکات
زکات در اسلام یک دستور تعاونى مؤکد و لازمى است ، اسلام آن را بر ثروتمندان واجب کرده تا بدین وسیله ضعف مالى و اقتصادى تهیدستان جبران گردد ، تا حدى که کاملاً از احتیاج بیرون آیند و غنى گردند .
امام صادق ‘ع’ فرمود: ‘اگر مردم زکات مال خود را مى دادند، هیچ فرد مسلمانى فقیر نمى شد و تمام تهیدستان در پرتو این فریضه ى حقوق الهى بى نیاز مى شدند و مردم، فقیر و نیازمند و گرسنه و برهنه نمى گردند مگر بخاطر گناه “و عدم اطاعت” ثروتمندان “از قانون زکات” [۱۴] تا آنجا که آن حضرت فرمود، فقیر مى تواند زکات بگیرد و با آن به مکه رود، و حتى اگر داراى خدمتکار و خانه باشد، در صورت داشتن خانه و خدمتکار، مى تواند بر سایر احتیاجات خود زکات بگیرد. [۱۵]نیز فرمود: خداوند از اموال ثروتمندان، براى فقرا حقى قرار داد، که اگر ادا شود، نیازهاى فقرا تامین مى گردد، اگر تامین نمى شد، آن حق را زیادتر مى کرد. [۱۶]از این روایت استفاده مى شود که قانون زکات که یکى از منابع عظیم بیت المال اسلامى است، اگر درست اجرا شود، براى همه ى نیازهاى مستمندان و فقرا کافى است، و به آنها استقلال مالى مى دهد و آنها را از مشکلات اقتصادى رهائى مى بخشد.زکات در اسلام به نه چیز تعلق مى گیرد، که در واقع این نه چیز اصول و محور داد و ستد و ارتزاق و قوام زندگى اقتصادى اجتماع است که عبارتند از:۱- گندم ۲- جو ۳- خرما ۴- کشمش ۵- طلا ۶- نقره ۷- شتر ۸- گاو ۹- گوسفند.که با شرائطى مخصوص و عادلانه بى آنکه به دارندگان این مواد، ستم و بى انصافى شده باشد پرداخته مى شود، زکات گندم و جو و خرما و کشمش یکدهم و گاهى یک بیستم، زکات طلا و نقره یک چهلم، زکات گوسفند و شتر و گاو نیز با شرائطى با در نظر گرفتن حد نصابهاى آن تفاوت مى کند که شرح مفصل همه ى آنها در رساله هاى علمیه آمده است.اسلام علاوه بر زکات واجب، زکات متسحبى و تعاونهاى بشر دوستانه دیگر از نفاقات و صدقات مستحبى اطعامها و… نیز دارد که هر یک از آنها نقش موثرى در بهبود بحران اقتصادى خواهند داشت که اینجا جاى شرح آن نیست. [۱۷]نکته قابل توجه اینکه زکات باید کاملا محترمانه به فقرا داده شود، تا شخصیت آنها بطور کامل حفظ گردد.در قرآن مى خوانیم خداوند مى فرماید: ‘اى کسانى که ایمان آورده اید بخششهاى خود را با منت و آزار باطل نسازید’ [۱۸]اسحاق بن عمار یکى از یاران امام صادق ‘ع’ گوید: امام به من فرمود: زکات مالت را چگونه مى پردازى؟ گفتم: فقرا به در خانه ى من مى آیند و از من زکات مى گیرند، فرمود: اى اسحاق تو با این عمل خود مومنین را خوار و ذلیل گرداندى، حتما از این کار بپرهیز “زکات را محترمانه در خانه ى آنها بفرست” زیرا خداوند مى فرماید: هر کسى یکى از دوستان مرا خوار کند مانند آنست که خود را براى جنگ با من آماده ساخته است. [۱۹]
مصرف زکات
قرآن در آیه ۶۰ سوره توبه در مورد مصرف زکات مى فرماید : «إنَّما الصَّدَقاتُ لِلفُقَراءِ وَ المَساکینِ وَ العامِلینَ عَلَیها وَ المُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُم وَ فى الرِّقابِ وَ الغارِمینَ وَ فى سَبیل الله وَ ابنِ السَّبیل» : «جز این نیست که صدقات (زکات) براى فقیران و مستمندان و مامورین گردآورى زکات ، و آنانکه به وسیله زکات دل هایشان به اسلام متمایل مى شود ، و براى آزاد کردن بندگان و اداى قرضبدهکاران و در راه خدا و براى درماندگان راه است» .از این آیه استفاده مى شود که زکات باید در هشت مورد مصرف گردد :۱) نیازمندانى که در تأمین مخارج زندگى کمبود دارند .۲) مستمندانى که حتى مخارج روزانه خود را دارا نیستند .۳) مأمورینى که براى گردآورى و حفظ زکات مى کوشند .۴) براى متمایل کردن بیگانگان به آیین اسلام .۵) آزاد کردن بردگان .۶) دادن قرض بدهکاران .۷) هر کارى که براى خشنودى خدا باشد مانند ساختن مسجد ، پل ، کتابخانه و کارهاى عام المنفعه .۸) براى درماندگان راه ، یعنى کسانى که از وطن دورمانده و براى رسیدن به طون نیاز به کمک دارند .مردم مى توانند بدون هیچ واسطه اى ، شخصاً زکات خود را در موارد مذکور مصرف کنند ، ولى اگر امام وقت حضور داشته باشد و از مردمدرخواست زکات کند ، بر مردم واجب است زکات را به امام پرداخت کنند و لازم نیست امام مستقیماً درخواست زکات نماید ، بلکه اگر مامورینى هم بفرستد ، بر مردم واجب است که زکات خود را به وسیله مامورین امام به امام برسانند ، چنانکه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم مامورینى داشت که براى گردآورى زکات ، میان قبیله هاى اطراف مى فرستاد .ولى اکنون که امام از دیده ها پنهان است و به جاى وى فقیه جامع الشرائط باید عهده دار امور گردد. اگر درخواست زکات از مردم کند، در اینکه آیا بر مردم واجب است آنرا به امام بدهند، یا در این مورد نیز مى توانند مستقیما به مصرف برسانند. در این مساله بین فقهاى شیعه اختلاف نظر است. بعضى گویند واجب است و بعضى مانند مرحوم صاحب جواهر آنرا مستحب مى دانند [۲۰] ولى بى تردید بر اساس ‘ولایت فقیه’ در شرائط خاصى، اطاعت از حکم و فرمان فقیه جامع الشرائط، واجب است.
2- خمس
خمس که عبارت از یک پنجم اموال باشد نیز از مهمترین منابع درآمد بیت المال است که در قرآن در ضمن آیه ۴۱ سوره انفال چنین بیان شده است :وَ اعْلَمُوا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَیى ءٍ فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسولِ وَلِذى القُربى وَ الیَتامى وَ المَساکینِ وَ ابنِ السَّبیلِ : «بدانید هر غنیمتى که تصحیل کنید یک پیجم آن براى خدا و پیغمبر و اهل بیت او و یتیمان و مستمندان و درماندگان راه مى باشد» .منظور از غنیمت در این آیه تنها غنائم جنگى نیست بلکه هر گونه درآمد را شامل مى شود ، چنانکه هم کتب معروف لغت شاهد این مطلب است و هم روایات .علامه طبرسى در تفسیر مجمع البیان گوید: علماى شیعه گویند خمس به هر گونه درآمدى که انسان به دست مى آورد واجب است، خواه از راه تجارت باشد یا از راه گنج و معدن و آنچه با غوص از دریاها بیرون مى آورند و امور دیگرى که در کتب فقهى آمده، مى توان براى همه ى این امور به این آیه استدلال کرد زیرا در عرف لغت به همه ى این امور غنیمت گفته مى شود. [۲۱]آنگونه که از روایات استفاده مى شود [۲۲] در هفت چیز طبق شرائطى خمس است: ۱- منفعت کسب ۲- معدن ۳- گنج ۴- مال حلال مخلوط به حرام ۵- جواهرى که بواسطه فرورفتن در دریا بدست مى آید ۶- غنیمت ۷- زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد. [۲۳]در زمان پیامبر “ص” و على “ع” خمس بعضى از امور فوق “مانند غنائم و معادن و گنجها” از مردم گرفته مى شد، اما خمس سایر امور در زمان ائمه اطهار “ع” گرفته مى شد، علتش این بود که در زمان پیامبر و على “ع” که درآمدهاى زیادى از طریق غنائم و زمین هاى خراجى و… بدست مى آمد خزانه را پر مى ساخت با این وصف “با توجه به وضع آشفته مسلمانان” دیگر خمس سایر امور از آنها گرفته نمى شد، ولى در عصر ائمه “ع” که درآمدهاى سرشار از طریق غنائم و زمینهاى خراجى به جیب خلفاء غاصب مى ریخت، امامان مطالبه خمس سایر امور را از مردم مى کردند.به هر حال با توجه به این هفت چیز، بویژه در شرائط فعلى که ترقیات صنعتى و علمى چشمگیرى همه جا را فراگرفته، به خوبى بدست مى آوریم که چه رقم فوق العاده اى از این منابع سرشار به خزانه حکومت اسلامى به عنوان بیت المال سرازیر مى شود !
مصرف خمس
چنانکه در آیه ۴۱ سوره انفال آمده ، مصرف خمس به شش مورد تقسیم مى گردد۱- خدا۲- رسول۳- ذى القربى “ائمه اطهار”۴- یتیمان۵- مستمندان۶- درماندگان راه.به عبارت روشنتر خمس به دو قسمت مى شود، یک قسمت آن از آن خدا و رسول و ائمه اطهار است و یک قسمت آن از آن سادات یتیم و فقیر و درمانده در راه مى باشد. [۲۴]در حقیقت قسمت اول متعلق به ‘رهبر حکومت اسلامى’ است که در راه رهبرى امت مصرف مى کند و قسمت دوم به نیازمندان از خویشان پیامبر “ص” یعنى سادات تعلق مى گیرد.محقق معروف صاحب جواهر گوید: خمس همانند انفال از آن امام “ع” است، ولى امام “ع” باید هنگام تقسیم آن به سادات نیز به اندازه ى نیازشان بپردازد، و سادات هرگز مالک خمس نیستند، چون امام رهبر واقعى حکومت اسلامى است. [۲۵]اکنون که زمان غیبت امام “ع” است، خمس به دو قسمت مى شود یک قسمت آن به نایب امام یعنى مجتهدى که جامع شرائط فتوا باشد داده مى شود و قسمت دیگر آن به نیازمندان از سادات بطورى که اگر سهم آنها از نیازمندیهایشان بیشتر باشد، آن را به بیت المال ملحق مى کنند همچنانکه اگر سهم آنها کفایت براى نیازمندیهاى آنان نکرد، از بیت المال یا از زکات جبران مى نمایند. [۲۶] ولى به عقیده ى بعضى از علماء از جمله صاحب جواهر، سه سهم اول در زمان پیامبر مخصوص پیامبر و پس از او به ذى القربى “امامان واقعى بعد از او” داده مى شد. و سه سهم دیگر را امام و یا فقیه “نایب امام” به اندازه ى نیاز طبقات سه گانه “ایتام و مساکین و درماندگان سفر از سادات” مى داد. [۲۷]ضمنا باید توجه داشت که سهم امام پس از تامین نیازهاى شخص امام “یا نایبش” صرف در رهبرى امت و توسعه ى حکومت اسلامى و شعائر دینى که زیر بناى عدالت فردى و اجتماعى و امنیت و سعادت اجتماع است مى گردد .
 
 

بازدیدها: ۰

نویسنده

https://shiastudies.com/fa/?p=1936

مطالب مرتبط

هیچ نظری وجود ندارد