د) حدیث غدیرخم در منابع اهل سنت حدیث غدیرخم، از احادیث نادر و کمیابی است که بر خلاف تصور بسیاری از افراد ناآگاه یا مغرض، در بسیاری از منابع و کتابهای معتبر اهل سنت آمده است. برخی از محدثان بزرگ اهل سنت، حدیث غدیر را با بیش از بیست سند، از صحابه بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کردهاند؛ به طوری که تنها با مطالعه ی احادیثی که در این منابع آمده است،انسان به تواتر آن یقین پیدا می کند؛ و این جدای از منابع معتبر شیعه است که به طور گسترده، این حدیث مطرح شده است. نکته قابل توجه اینکه بیشتر محدثان اهل سنت این حدیث را نقل کردهاند. ما در این گفتار با توجه به محدودیت نوشتاری، به برخی از این احادیث به طور گذرا اشاره میکنیم: ۱. احمد بن حنبل (امام فرقه حنابله) متوفای۲۴۱ه.ق در کتاب مسند به طور گسترده به بیان حدیث غدیر پرداخته است. وی در جلد اول کتابش، بیش از دوازده حدیث با چندین سند از صحابه ی بزرگ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را روایت کرده است. در این احادیث بیش از سی تن از صحابه بر صحت غدیر شهادت دادهاند؛ از جمله آن افراد، سعید بن وهب، زید بن یثیع، زاذان بن عمر، ابوطفیل، عبدالرحمن بن ابیلیلی، براء بن عازب، زید بن ارقم، ابونعیم، ریاح بن حرث و ابوایوب انصاری است. عطیه ی کوفی می گوید: از زید بن ارقم خواستم حدیثی در شأن و منزلت علی علیه السّلام در روز غدیر بگوید، گفت: ما در جحفه با پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم.پیامبر صلی الله علیه و آله بازوی علی علیه السّلام را گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» (احمد بن حنبل، [بیتا]، ج۱،صص۸۴، ۸۸ و۱۱۸، ج۴، صص۳۸۱ و۲۷۰، ج۵، ص۴۱۹). ۲. ابو جعفر اسکافی معتزلی متوفای ۲۲۰ه.ق در کتاب المعیار و الموازنه حدیث غدیر را از احادیث متواتر در بین مسلمانان قلمداد کرده است و در جواب کسانی که معتقدند: منظور حدیث، دوستی حضرت علی علیه السّلام است نه ولایت او، میگوید: اول حدیث و آخر آن، این سخن را باطل میکند؛ زیرا در آغاز حدیث، پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «الست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟» آیا من از مؤمنان به خودشان نزدیک تر نیستم؟ همین طور در آخر حدیث می فرمایند: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»: خداوندا دوست بدار کسی که علی را دوست می دارد و دشمنی کن با کسی که با علی علیه السّلام دشمنی میکند.جدای از این، تبریک عمر به علی علیه السّلام که با جمله «بخ بخ» آغاز شده بود، بر آن دلالت دارد(اسکافی، [بیتا]، ص۲۶). ۳. ابن شیبه کوفی متوفای ۲۳۵ه.ق در کتاب المصنف، حدیث غدیر را با چندین سند، از ابوایوب انصاری، سعد بن ابی وقاص، بریده، جابربن عبدالله انصاری، ابوهریره، عبدالله بن شداد، ابنعباس، ریاح بن حارث، براء بن عازب و زید بن یثیع با عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» در بیش از ده حدیث آورده است(ابن ابی شیبه کوفی، [بیتا]، ج۷، صص۴۹۵ و۵۰۲). ۴. ابی عاصم ضحاک متوفای۲۸۷ه.ق در کتاب اسنه بیش از ۳۳حدیث با سند خودش از زید بن ارقم، ابن عباس، ابن عمرو، عبدالله بن بریده، ابوایوب انصاری،جابر بن عبدالله انصاری، ابوهریره، سعد بن ابی وقاص، ابوسعید و… آورده است و حدیث غدیر را با عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» نقل کرده است. او در ادامه میگوید: حدیث غدیر، حدیث صحیحی است که از سوی گروهی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است. ابن عاصم همچنین برخی از احادیث را با چند سند نقل کرده و سند آنها را جزء سلسله ی احادیث صحیحه بیان نموده است(ضحّاک، ۱۴۱۲ق، صص۵۵۲، ۵۹۰-۵۹۶). وی همچنین در کتاب اللاحاد والمثانی، حدیث غدیر را با چند سند از صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده است(ضحاک، [بیتا]، ج۴، ص۳۲۵). ۵. ترمذی(محمد بن عیسی) متوفای۲۷۹ه.ق از محدثان برجسته اهل سنت و یکی از نویسندگان صحاح سته در کتاب سنن ترمذی، حدیث غدیر را با چند سند از زید بن ارقم، ابوطفیل و ابی سریحه نقل کرده است(ترمذی، [بیتا]، ج۵، ص۲۹۷). ۶. ابن ماجه (محمد بن یزید قزوینی)متوفای ۲۷۵ه.ق یکی از نویسندگان صحاح سته و از محدثان بزرگ اهل سنت، در دو مورد حدیث غدیر را با عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه، هذا ولی من انا مولاه» بیان کرده است(ابن ماجه، [بیتا]، ج۱، صص۴۳ و۴۵). ۷. ابن قتیبه(امام ابو محمد عبدالله بن مسلم) متوفای۳۷۶ه.ق در کتاب تأویل مختلف الحدیث، حدیث غدیر را نقل کرده است(دینوری، [بیتا]، صص۱۴ و۴۴). ۸. نسائی شافعی (ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب) متوفای۳۰۳ه.ق از محدثان معروف اهل سنت در کتاب السنن الکبری حدیث غدیر را با چندین سند، در بیش از پانزده حدیث از صحابه بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده است(بیهقی، [بیتا]، ج۵، صص۴۵ و۱۰۸). وی همچنین در کتاب خصائص امیرالمؤمنین، حدیث غدیر را از طرق مختلف به طور گسترده بیان کرده است(نسایی، [بیتا]، صص۵۰، ۶۴، ۹۲-۹۵ و ۱۰۰-۱۳۲). ۹. ابو داوود طیالسی متوفای۲۰۴ه.ق از محدثان برجسته اهل سنت با چهار سند حدیث غدیر و داستان عمامه گذاری او را از ابوراشد حبرانی آورده است(طیالسی، [بیتا]، ص۲۳). ۱۰. بیهقی(احمد بن حسین بن علی)متوفای ۴۵۸ه.ق در کتاب السنن الکبری با پنج سند، حدیث غدیر و داستان عمامه گذاری علی علیه السّلام را بیان نموده است(بیهقی، [بیتا]، ج۱، ص۱۴). ۱۱. طبرانی(سلیمان بن احمد) متوفای۳۶۰ه.ق از محدثان معروف و برجسته اهلسنت، در چندین کتاب معتبرش، حدیث غدیر را با چندین سند از صحابه بزرگ اهل سنت، با چند عبارت «منکنت مولاه فعلی مولاه، من کنت مولاه فهذا مولاه» نقل کرده است(ر.ک به: طبرانی، [بیتا]، «الف»، ج۱، ص۶۵ و۷۱/ همو، [بیتا]، «ب»، ج۱، ص۱۱۲، ج۲، صص۲۴،۲۷۵، ۳۲۴ و۳۶۸، ج۶، ص۲۱۸ و ج۷، ص۷۰/ همو، [بیتا]، «ج»، ج۲، ص۳۵۷،ج۳، ص۱۷۹، ج۴، ص۱۷، ج۵، صص۱۶۶و۱۷۰، ج۱۲، ص۷۸ و ج۱۹، ص۲۹۱/طبرانی، ۱۴۱۷ه.ق، ج۳، ص۲۲۳). ۱۲. هیثمی(نورالدین) متوفای ۷۰۸ ه.ق در کتاب مجمعالزوائد و منبعالروائد، حدیث غدیر را با چندین سند، از ۲۹ نفر از صحابه بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ۳۳حدیث بیان کرده است(هیثمی، [بیتا]، ج۹، ص۱۰۳-۱۰۹). ۱۳. حاکم نیشابوری متوفای ۴۰۵ه.ق در کتاب المستدرک حدیث غدیر را با دوازده سند، از ابوطفیل و زید بن ارقم و با پنج سند از ابن واثقه و با نه سند از سعید بن جبیر از ابن عباس از بریده و با سه سند از یحیی بن جحده از زید بن ارقم ذکر کرده است و در پایان حدیث نوشته است: این حدیث، صحیح است(حاکم نیشابوری، [بیتا]، ج،صص۱۰۹، ۱۱۰ و۵۳۳). ۱۴. ابن حجر عسقلانی متوفای ۸۵۲ه.ق در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بعد از بیان فضائل و مناقب علی علیه السّلام و نقل ده حدیث در این باب، به بیان حدیث غدیر میپردازد و مینویسد: این حدیث را ترمذی و نسائی نقل کردهاند و از طرق بسیاری روایت شده و ابن عقده در کتاب مفرد آن را به طور گسترده بیان کرده است و بسیاری از اسناد آن صحیح و حسن است و آن را از امام احمد بن حنبل روایت کرده و گفته است:آنچه در مورد علی علیه السّلام گفتهایم، در مورد کسی از صحابه نگفتهایم(ابن حجر عسقلانی، ۱۴۰۵ه.ق، ج۷، ص۶۱). ۱۵. ابن ابی الحدید متوفای ۶۵۶ه.ق از علمای بزرگ اهل سنت، در کتاب شرح نهجالبلاغه، داستان غدیر را بعد از مسئله ی خلافت ابوبکر و عمر و عثمان بیان کرده و نظر امامیه را در مورد خلافت مطرح نموده است و از شریک بن عبدالله روایت کرده که دوازده نفر از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت دادند: در غدیرخم، پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السّلام را گرفت و فرمود: «من کنت مولی فهذا علی مولاه» (ابنابیالحدید، [بیتا]، ج۲، ص۲۸۹، ج۳، ص۲۰۸، ج۴، ص۷۴، ج۶، ص۱۶۸، ج۸، ص۲۱، ج۱۲، ص۸۸). ابن ابی الحدید همچنین داستان احتجاج علی علیه السّلام با طلحه و زبیر و عایشه را در جنگ جمل بیان کرده است(همان، ج۱۷، ص۱۷۴) و گفته است: معاویه در یوم الغدیر حاضر بود، چون با مسلمانان در حجهالوداع بود(همان، ج۱۸، ص۲۴). در داستان رحبه در کوفه، علی علیه السّلام فرمود: آیا شما جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» را نشنیدید؟ گروهی بر آن شهادت دادند. علی علیه السّلام به انس بن مالک گفت: تو هم حاضر بودی، چرا شهادت ندادی؟مالک گفت:ای امیرالمؤمنین! سن من زیاد شده و بسیاری از مطالب را فراموش کردهام. حضرت فرمود: اگر دروغ گفتی، خداوند تو را بیضاء کند. در تاریخ ثبت شد که انس بن مالک به بیماری برص مبتلا شد(همان، ج۱۹، ص۲۱۷). ۱۶. واحدی نیشابوری(ابوالحسن علی بن احمد) متوفای ۴۶۸ه.ق در اسباب نزول الایات، در ذیل آیه شریفه «یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أنزِلَ…» با شش سند از عطیه و ابوسعید خدری روایت کرده است: این آیه در روز غدیر خم در مورد حضرت علی علیه السّلام نازل شده است(واحد نیشابوری، ۱۳۸۸ه.ق، ص۱۳۵). ۱۷. حاکم حسکانی(عبیدالله بن احمد) متوفای قرن پنجم در ذیل آیه شریفه «ألیَومَ أکمَلتُ لَکُم دِینَکُم…» گفته است: ابوهریره روایت کرده است: کسی که روز ۱۸ ذیالحجه روزه بگیرد، خداوند برای او شصت روز روزه مینویسد و ۱۸ذیالحجه روز غدیر خم است که پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السّلام را گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه». حسکانی، سپس بیش از ۲۶روایت با اسناد متعدد از صحابه بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد حدیث غدیر ذکر میکند که در نوع خود کم نظیر است(حاکم حسکانی، ۱۴۱۱ه.ق، ج۱، ص۲۰۰-۲۳۵). وی در ذیل آیه شریفه «یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أنزِلَ إلَیکَ…» نیز احادیث بسیاری (بیش از هفت حدیث) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده است که این آیه ی شریفه نیز در روز غدیر خم در مورد علی علیه السّلام نازل شده است(همان، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۸). وی همچنین در ذیل آیه شریفه «سَألَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلکَافِرینَ لَیسَ لَهُ دَافِعٌ» (معراج:۷۰) به سند خویش از سفیان بن عینیه روایت میکند: وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، علی علیه السّلام را در روز غدیر منصوب کرد، نعمان بن حرث فهری بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد و گفت: ما را به شهادت بر یگانگی خداوند و رسالت خودت و انجام نماز و روزه و جهاد و حج و زکات فرمان دادی و ما قبول کردیم تا اینکه این غلام را منصوب کردی و گفتی: «من کنت مولاه فهذا مولاه». آیا این سخن تو بود یا از سوی خداوند؟ حضرت فرمودند: از سوی خدا بود. سپس نعمان سه بار گفت: این جمله از خدا نیست و از نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: خداوندا، اگر این مطلب حق است و از طرف توست، بر ما سنگی از آسمان یا عذاب دردناکی به ما بده. سپس سنگی بر سرش فرود آمد و او را کشت و این آیه ی شریفه نازل شد.(۱) وی در ادامه ی این روایت، هشت حدیث در مورد غدیر خم نقل کرده است(همان، ج۲، ص۲۸۲-۳۹۲). ۱۸. ابن قتیبه دینوری متوفای ۲۷۶ه.ق در کتاب تاریخ الخلفاء (الامامه والسیاسه) نقل میکند: مردی از همدان به نام «برد» بر معاویه وارد شد، دید عمرو بن عاص در مورد علی علیه السّلام صحبت میکند. به عمرو گفت: بزرگان ما از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدند که فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه». آیا این سخن درست است یا خیر؟ عمرو گفت: آری، این سخن درست است و من بر آن اضافه میکنم که مناقب هیچ یک از صحابه، مانند علی نیست. مرد همدانی به شهرش برگشت و گفت: علی بر حق است، از او تبعیت کنید(سپهر، ۱۳۸۴، ج۱، ص۱۲۹). ۱۹. جلال الدین سیوطی متوفای۹۱۱ه.ق از مفسران و محدثان بزرگ اهل سنت در تفسیر معروف الدُّر المنثور گفته است: ابن عساکر با سندش از ابوسعید خدری روایت کرده است: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السّلام را در روز غدیرخم بر ولایت منصوب کرد، جبرئیل نازل شد و آیه ی شریفه «الیَومَ أکمَلتُ لَکُم دِینَکُم…» را تلاوت کرد(سیوطی، [بیتا]، ج۲، ص۲۵۹). وی در ذیل آیه ی شریفه «یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أنزِلَ…» نیز از ابوسعید خدری روایت میکند که این آیه ی شریفه در روز عید غدیرخم در مورد حضرت علی علیه السّلام نازل شده است(همان، ج۲، ص۲۹۸ و ج۵، ص۱۸۲). ۲۰. متقی هندی متوفای ۹۷۵ه.ق در کتاب کنزالعمال بعد از نقل حدیث ثقلین، بیش از بیست حدیث، با چندین سند در مورد حدیث غدیر بیان کرده است(ر.ک به: متقی هندی، [بیتا]، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۹، ج۵، ص۲۹۰، ج۱۱، صص۳۳۳، ۶۰۱ و۶۰۷- ۶۱۰، ج۱۳، صص۱۰۴، ۱۰۵ و ۱۳۱-۱۳۴). سایر منابع: حدیث معروف و مشهور غدیر، در بسیاری از منابع معتبر به طور گسترده و مبسوط مطرح شده است. ما به جهت رعایت اختصار بیست مورد را با اندک توضیحی ذکر کردیم و در مورد سایر منابع، تنها به ذکر اجمالی آن اکتفا میکنیم که به شرح ذیل است: ۲۱. عبدالرزاق متوفای۲۱۱ه.ق در کتاب المصنف، ج۱۱، ص۲۵۵. ۲۲. محمد بن عاصم ثقفی اصبهانی متوفای ۲۶۲ه.ق در کتاب جزء ابن عاصم، ص۱۲۶. ۲۳. ابویعلی تمیمی متوفای ۳۰۷ه.ق در کتاب مسند ابویعلی، ج۱، ص۴۲۹. ۲۴. ابن حماد دولابی متوفای ۳۱۰ه.ق در کتاب الذریه الطاهره، ص۱۲۱. ۲۵. حمیری متوفای ۳۲۳ه.ق در کتاب جزءالحمیری، ص۳۴-۳۵. ۲۶. حسین بن اسماعیل محاملی متوفای۳۳۰ه.ق در کتاب امالی، صص۸۵ و۱۶۱. ۲۷. ابن حیان(علاءالدین علی بن حیان) متوفای ۷۳۹ه.ق در کتاب صحیح ابن حیان، ج۱۵، ص۳۷۶. ۲۸. حاکم نیشابوری متوفای ۴۰۵ه.ق در کتاب معرفه علوم الحدیث، ص۵. ۲۹. زرندی حنفی متوفای ۷۵۰ه.ق، در کتاب نظم دُرر المسمطین، ص۷۷. ۳۰. هیثمی متوفای۸۰۷ه.ق در کتاب مواردالظمان، ص۵۴۳-۵۴۴. ۳۱. جلالالدین سیوطی متوفای۹۱۱ه.ق در کتاب الجامعالصغیر، ج۲، صص۱۷۸ و۶۴۲. ۳۲. عبدالرئوف المناوی متوفای۱۳۳۱ه.ق در کتاب فیضالقدیر، ج۱، ص۶۹ و ج۶، ص۲۸۲. ۳۳. عجلونی متوفای۱۱۶۲ه.ق در کتاب کشفالخطاء و مزیل الالباس، ج۲، ص۲۷۴. ۳۴. کتانی(محمد بن جعفر) متوفای ۳۴۵ در کتاب نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۹۴-۱۹۵. ۳۵. مغربی(احمد بن صدیق) متوفای ۱۳۸۰ه.ق در کتاب فتح الملک العلی، ص۱۵۴. ۳۶. عبدالدین محمد عمادی حسنی(معاصر) در کتاب ارغامالمبتدع، ص۵۸. ۳۷. حسن بن علی سقاف(معاصر) در کتاب البشاره و الاتحاف ص ۲۸ و در کتاب رفع شبهه التشبیه، ص۲۴۱. ۳۸. شیخ محمود ابوریه(معاصر) در کتاب اضواء علی السنه المحمدیه، ص۲۱۷. ۳۹. علی بن محمد علوی(معاصر) در کتاب رفع الارتیاب عن حدیث الباب، صص۳۳ و ۳۸. ۴۰. ابوجعفر نحاث متوفای ۳۳۸ در کتاب معانی القرآن، ج۲، ص ۳۲۵ و ج۶، ص۴۱۰. ۴۱. قرطبی(ابوعبدالله) متوفای۶۷۱ه.ق در کتاب الجامعه الاحکام القرآن(معروف به تفسیر قرطبی) ج۱، ص۲۶۶ و ج۱۸، ص۲۷۸. ۴۲. شوکانی(محمد بن علی) متوفای۱۲۵۰ه.ق در کتاب فتح القدیر، ج۲، ص۶۰، ج۴، ص۲۶۳. ۴۳. امام فخر رازی متوفای ۶۰۶ه.ق در کتاب المحصول، ج۴، ص۲۹۷. ۴۴. محمد بن سعد متوفای ۲۳۰ه.ق در طبقات الکبری، ج۵، ص۳۲۰. ۴۵. عصفری(خلیفه بن خیاط) متوفای۲۴۰ه.ق در تاریخ خلیفه، ص۳۶۱. ۴۶. بخاری(ابوعبدالله) متوفای ۲۵۶ در تاریخالکبیر، ج۱، ص۳۷۵، ج۴، ص۱۹۳ و ج۶، ص۲۴۱. ۴۷. محمد بن عمرو عقیلی مکی متوفای۳۲۲ه.ق در الضعفاء الکبیر، ج۳، ص۲۷۱. ۴۸. شیخ الاسلام رازی متوفای ۳۲۷ه.ق در الجرج والتعدیل، ج۹، ص۴۳۲. ۴۹. جوجانی(ابواحمد عبدالله بن عدی) متوفای ۳۶۵ه.ق در الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، صص۸۰ و۲۵۶، ج۴، صص۱۲ و۱۷۳، ج۵، صص۳۳ و۱۲۲، ج۶، صص۸۲، ۲۱۶، ۳۵۰، ۳۸۱ و۴۱۳. ۵۰. دار قطنی(علی بن عمر) متوفای ۳۸۵ه.ق در العللالوارده، ج۳، ص۲۳۴ و ج۴، ص۹۱. ۵۱. خطیب بغدادی متوفای۴۶۳ه.ق در تاریخ بغداد، ج۳، ص۹۴، ج۷، ص۳۸۹، ج۸، ص۲۸۴، ج۱۴، صص۲۳۹ و۲۴۰. ۵۲. ابن عساکری متوفای۵۷۱ه.ق در تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، صص۶۹ و۷۰، ج۱۸، ص۱۳۸، ج۲۵، ص۱۰۸، ج۲۶، ص۴۲۸، ج۳۸، ص۴۱۴، ج۴۲، ص۱۰۰-۱۰۲، ج۴۵، ص۳۴۴. ۵۳. ابن اثیر متوفای۶۳۰ه.ق در اسدالغابه، ج۱، صص۳۰۸ و۳۶۸، و ج۲، ص۲۳۲، ج۳، صص۹۲، ۹۳ و۱۱۴، ج۳، صص۲۷۴ و۳۰۷ و ج۴، ص۲۸، ج۵، صص۴، ۲۰۵، ۲۷۶ و۳۸۳. ۵۴. ابن بخار بغدادی متوفای۶۴۳ه.ق در ذیل تاریخ بغداد، ج۳، ص۱۰. ۵۵. مزی(ابوحجاج) متوفای۷۴۲ه.ق در تهذیبالکمال، ج۳، ص۴۴۱. اینها، تنها بخشی از منابع مشهور و معتبر اهل سنت است که حدیث غدیر را بیان کردهاند و به توضیح و تفسیر آن پرداختهاند. برخی از نویسندگان آن، با احترام و تمجید از آن گذشتهاند و برخی دیگر به نقد و بررسی آن اکتفا کردهاند و جمعی نیز آن را از احادیث متواتر و مشهور دانستهاند و گروهی آن را از احادیث کم نظیر و نادر قلمداد کردهاند و بعضی آن را از مناقب علی علیه السّلام شمردهاند که کسی از صحابه با آن برابری نمیکند و تعدادی آن را از حوادث نادر جهان اسلام که غیر قابل انکار است، معرفی کردهاند. صحابهای که حدیث غدیر، به طُرق متعدد از آن نقل شده است، از صحابه ی معروف و راویان بنام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند که غبار و تردیدی در آن نیست. بسیاری از دانشمندان، این حدیث را، نه تنها با یک سند، بلکه با چندین سند معتبر نقل کردهاند. ناقلان حدیث غدیر نیز از گروههای متعددند. برخی از آنان از محدثان بزرگ اهل سنت و از نویسندگان صحاح سته، بعضی از آنان از مفسران معروف و مشهور و گروهی از آنان از فقهای بنام و پرآوازه، و از امامان فرقههای چهارگانه اهل سنت و جمعی، از مورخان مشهور و صاحبنام بودهاند. آیا با وجود این همه مواردی که حدیث غدیر از ناحیه ی اهل سنت و کسانی که اعتقاد به امامت بلافصل علی علیه السّلام ندارند، نقل شده است، میتوان در اصل حادثه ی غدیر و حدیث غدیر تردید و اشکال کرد؟! آیا میتوان با توجیهات سطحی، حقایق غدیر را مخفی کرد؟ حقیقتی که به قدمت تاریخ اسلام، بلند و طولانی است و بر تارک زرین آن همچون نوری میدرخشد؟ آیا میتوان مظلومیتی بالاتر از مظلومیت علی علیه السّلام سراغ گرفت؟ الحق علی علیه السّلام شخصیتی بزرگ و بی نظیر است که در عین خفاء، آشکار و در عین آشکاری، مخفی است؛ با اینکه بسیاری از حاکمان و خلفا، تلاش فراوانی در محو و نابودی نام علی علیه السّلام داشتهاند و در طول تاریخ، قوانین و مجازات سنگین و سختی برای آن تدوین کردهاند، ولی با این همه، نام او پرآوازه ترین نام ها و خاطره ی او برترین خاطرهها بوده و هست. در پایان این سؤال پیش میآید که: چرا با وجود این همه روایت در منابع متعدد، اهل سنت به ولایت علی علیه السّلام رضایت ندادند و آن حضرت را خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی نکردهاند؟ هدف ما در این گفتار، بررسی حدیث غدیر در منابع معتبر اهل سنت و بررسی دلالت آن بوده است که انشاءالله در گفتاری دیگر تحقیق و تحلیل خواهد شد؛ با این همه باید به این نکات توجه داشت که: اولاً: بسیاری از صحابه بزرگ و معتمد پیامبر بزرگ اسلام، چون سلمان، ابوذر، مقداد و جابر بن عبدالله انصاری و… مطابق حدیث غدیر عمل کردهاند و بر خلافت و ولایت آن حضرت رضایت دادند. ثانیاً: هیچ گاه انکار، دلیل نفی و نبود نمیتواند باشد؛ همان طور که انکار خداوند دلیل بر نبود خداوند نیست. علاوه بر آن، حتی در امور بدیهی نیز افرادی منکر آن میباشند. نمونه ی آن انکار سوفسطائیان بر وجود جهان است؛ لذا انکار، هیچگاه دلیل بر حقانیت و صحت و یا نفی آن نخواهد بود. ثالثاً: اغراض و اهداف سیاسی و توجه به منافع شخصی و قبیلهای در طول تاریخ سبب بسیاری از انکارها بوده است. با کدام دلیل و مدرک معتبر، مشرکان و کافران منکر پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام شدند؟ با کدام سند مردم شام، علی علیه السّلام را سب و لعن میکردند؟ با کدام دلیل مردم کوفه و شام حسین بن علی علیه السّلام را خارجی خواندند و او را با ۷۲ یار وفادار با بدترین روش در کربلا شهید کردند؟ با کدام مدرک جسد حسن بن علی علیه السّلام را تیرباران کردند؟ و صدها سؤال دیگر که بررسی آن از این بحث خارج است و انشاءالله در گفتاری دیگر به بررسی آن خواهیم پرداخت. نتیجه یکی از جمله حوادث مهم و باارزش و ماندگار که در اواخر عمر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رخ داده است، حادثه غدیر خم بود که منشأ بسیاری از حوادث بعدی شد. گویی حادثه ی غدیر، حادثهای بس عظیم و بزرگ بوده است که با درخشش آن، تحولی بزرگ در انقلاب کبیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایجاد شده است. حادثه غدیرخم، نه تنها در منابع معتبر شیعه به طور گسترده آمده است، بلکه در منابع معتبر اهل سنت نیز به طور مبسوط توسط بسیاری از عالمان بزرگ اهل سنت، ذکر شده است. دانشمندان بزرگ سنی که حادثه غدیر را بیان کردهاند، از گروههای مختلف بودهاند. برخی از آنان محدث و بعضی مورخ و گروهی مفسر و جمعی سیره نویس و تعدادی از اهل لغت و بخشی از فقهای بزرگ بودهاند؛ لذا فقط از یک طبقه و یک گروه، حادثه غدیر را نقل نکردهاند و از آن، این مطلب به دست میآید که حادثه غدیر، علی رغم دشمنی های فراوان گروهی از افراد لجوج و کم خرد، آن قدر حادثه ی مهم و مورد توجه عام و خاص بوده است که گروه های مختلف علما آن را بیان کردهاند. ما در این گفتار بیش از پنجاه منبع معتبر و دست اول از منابع اهل سنت را که حادثه غدیر در آن مطرح شده است، آوردهایم. اینها، تنها بخشی از منابع مشهور و معتبر اهل سنت است که حدیث غدیر را بیان کردهاند و به توضیح و تفسیر آن پرداختهاند. برخی از نویسندگان آن، با احترام و تمجید از آن گذشتهاند و برخی دیگر به نقد و بررسی آن اکتفا کردهاند و جمعی نیز آن را از احادیث متواتر و مشهور دانستهاند، و گروهی آن را از احادیث کم نظیر و نادر قلمداد کردهاند و بعضی آن را از مناقب علی علیه السّلام شمردهاند که کسی از صحابه با آن برابری نمی کند و تعدادی آن را از حوادث نادر جهان اسلام که غیرقابل انکار است، معرفی کردهاند. صحابهای که حدیث غدیر به طرق متعدد از آن نقل شده است، از صحابه معروف و راویان بنام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند که غبار و تردیدی در آن نیست. بسیاری از دانشمندان، این حدیث را، نه تنها با یک سند، بلکه با چندین سند معتبر، نقل کردهاند. منابع: * القرآنالکریم. ۱. امدی، علی بن محمد؛ الاحکام؛ بیروت: مؤسسه النور، ۱۳۸۷ق. ۲. ابن ابی الحدید؛ شرح نهجالبلاغه؛ بیروت: داراحیاء الکتب العربیه، [بیتا]. ۳. ابن ابی شیبه کوفی؛ لامصنف؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۴. ابن اثیر، علی؛ اسدالغابه؛ تهران: اسماعیلیان، [بیتا]. ۵. ابن الجارود نیشابوری؛ المنتقی؛ بیروت: مؤسسه الکتب الثقافیه، [بیتا]. ۶. ابن الدمیاطی، المستفاد؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۷. ابن حبان، عبدالله؛ البدایه و النهایه؛بیروت: دارالحیاء التراث العربی، [بیتا]. ۸. ________، تقریب التهذیب؛ بیروت، دارالمکتبه العلمیه، ۱۹۹۵م. ۹. ________، تهذیب التهذیب؛ بیروت: دارالفکر، ۱۹۸۴م. ۱۰. ________، طبقات المحدثین؛ بیروت: مؤسسه الرساله، ۱۹۹۲م. ۱۱. ________، غریب الحدیث؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۱۲. ابن حبان، علی بن بلیانی؛ صحیح ابن حبان؛ الطبعه الثانیه، [بینا]،[بیتا] ۱۹۹۳م. ۱۳. ابن حجر عسقلانی، شهابالدین؛ فتح الباری؛ بیروت: دارالمعرفه، [بیتا]. ۱۴. ابن حزم، ابومحمد علی؛ الفصل فی الملل والاهواء؛ بیروت: [بینا]، [بیتا]. ۱۵. ابنخلدون؛ تاریخ ابن خلدون؛ بیروت: مؤسسه الاعلمی، [بیتا]. ۱۶. ابن خلکان، احمد بن محمد؛ وفیات الاعیان؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، ۱۳۹۷م. ۱۷. ابن سعد، محمد؛ الطبقات الکبری؛ بیروت: دار صادر، [بیتا]. ۱۸. ابن عساکر، ابوالقاسم؛ تاریخ مدینه دمشق؛ بیروت: دارالفکر، ۱۹۹۵م. ۱۹. ابن قتیبه دینوری؛ الامامه والسیاسه؛ قم: شریف رضی، [بیتا]. ۲۰. ابن کثیر، اسماعیل؛ تفسیر القرآن الکبیر؛ بیروت: دارالمعرفه، ۱۹۹۲م. ۲۱. ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی؛ سنن ابن ماجه؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۲۲. ابن نجار، محمد؛ ذیل تاریخ بغداد؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۲۳. ابن هشام، محمد؛ سیره النبی؛ مصر: مکتبه محمد، [بیتا]. ۲۴. ابن مزاحم منقری، نصر؛ واقعه الصفین؛ قاهر: مدنی، [بیتا]. ۲۵. ابی داوود، ابن اشعث؛ سنن ابی داوود؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۲۶. احمد بن حنبل؛ فضائل الصحابه؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۲۷. ________، مسند احمد؛ بیروت: دار صادر، [بیتا]. ۲۸. اسکافی، ابوجعفر؛ المعیار والموازنه؛ قم: تحقیق محمدباقر محمودی، [بینا]، [بیتا]. ۲۹. اصفهانی، ابینعیم؛ ذکر اخبار اصبهان؛ لیدن: بریل، ۱۹۳۴م. ۳۰. البانی، محمدناصر؛ ارواءالغلیل؛ بیروت: مکتبالاسلامی، [بیتا]. ۳۱. امینی، عبدالحسین(علامه)؛ الغدیر؛ بیروت: دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹ق. ۳۲. بخاری، محمد بن اسماعیل؛ تاریخ الکبیر؛ دیاربکر: مکتبهالاسلامیه، [بیتا]. ۳۳. بلاذری، احمد؛انساب الاشراف؛ بیروت: مؤسسه الاعلمی، [بیتا]. ۳۴. ________، فتوح البلدان؛ مصر: لجنه البیان العربی، [بیتا]. ۳۵. بیهقی، ابوبکر؛ سنن الکبری؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۳۶. ترمذی، محمد بی عیسی؛ سنن ترمذی؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۳۷. حاجی خلیفه؛ کشف الظنون؛ بیروت: دار احیاءالتراث العربی، [بیتا]. ۳۸. حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد؛ شواهد التنزیل؛ ایران: مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ۱۴۱۱ق. ۳۹. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله؛ المستدرک؛ بیروت: دارالمعرفه، [بیتا]. ۴۰. ________، معرفه علوم الحدیث؛ بیروت: دارالافاقالجدید، [بیتا]. ۴۱. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، ۱۹۷۹م. ۴۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی؛ تاریخ بغداد؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۴۳. خلیفه بن خیاط؛ الطبقات؛ بیروت: دارالفکر، ۱۹۹۳م. ۴۴. دارقطنی، علی بن عمر؛ سنن الدار قطنی؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۴۵. دارمی، عبدالله عمر بن بهرام؛ سنن دارمی؛ دمشق، باب البرید، ۱۳۴۹ق. ۴۶. دینوری، ابن قتیبه؛ تأویل مختلف الحدیث؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۴۷. ذهبی، ابوعبدالله؛ تذکره الحفاظ؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بیتا]. ۴۸. ________، سیر اعلام النبلاء؛ بیروت: مؤسسه الرساله، [بیتا]. ۴۹. رازی، محمد بن عمر؛ المحصول؛مؤسسه الرساله، [بیتا]. ۵۰. زراری، ابوغالب؛ تاریخ آل زراره؛ [بی جا]، چاپ ربانی، [بیتا]. ۵۱. زرندی حنفی، محمد بن یوسف؛ نظمُ درر المسمطین؛ اصفهان: مکتبه الامام امیرالمؤمنین، [بیتا]. ۵۲. زیعلی، جمال الدین؛ نصب الرایه؛ قاهره: دارالحدیث، [بیتا]. ۵۳. سپهر، محمد تقی، تاریخ الخلفا؛ ایران: اسلامیه، ۱۳۸۴. ۵۴. سقاف، حسن بن علی؛ البشاره والاتحاف؛ عمان: دارالامام النووی، [بیتا]. ۵۵. ________، دفع شبه التشبیه؛ عمان: دارالامام النووی، [بیتا]. ۵۶. سیوطی، جلال الدین؛ الجامع الصغیر؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۵۷. ________، الدُّر المنثور؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۵۸. شوکانی، محمد بن علی؛ فتح القدیر؛ [بیجا]، عالمالکتب، [بیتا]. ۵۹. صنعانی، عبدالرزاق؛ تفسیرالقرآن الکریم؛ ریاض: مکتبهالرشد، [بیتا]. ۶۰. ضحاک، ابن ابی عاصم؛ اللاحاد و المثانی؛ ریاض: دارالدرایه، [بیتا]. ۶۱. ________، السنه؛ چ دوم، بیروت: مکتبه الاسلامیه، ۱۴۱۲ق. ۶۲. طبرانی، ابوالقاسم، سلیمان بن احمد؛ المعجم الاوسط؛ مصر: دارالحرمین، [بیتا]. ۶۳. ________، المعجم الصغیر؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۶۴. ________، المعجم الکبیر؛ الطبعهالثانیه، مصر: دارالحرمین، [بیتا]. ۶۵. ________، مسند الشامین؛ تحقیق عبدالمجید سلفی؛ بیروت: مؤسسه الرساله، ۱۴۱۷ق. ۶۶. طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری؛ لیدن: بریل، [بیتا]. ۶۷. ________، جامعه البیان؛ بیروت: دارالفکر، ۱۴۱۵ق. ۶۸. طریحی، فخرالدین؛ مجمعالبحرین؛ [بیجا]، مکتبالنشر، الثقافه، ۱۴۰۸ق. ۶۹. طیالسی، ابی داوود؛ مسند ابی داوود؛ دارالحدیث، بیروت، [بیتا]. ۷۰. عصفری، ابن خیاط؛ تاریخ خلیفه؛ بیروت: دارالفکر، ۱۹۹۳م. ۷۱. عقیلی، محمد بن عمر؛ ضعفاء الکبیر؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۷۲. علوی، علی بن محمد؛ دفع الارتباب عن حدیث الباب؛ [بیجا]، دارالقرآن الکریم، [بیتا]. ۷۳. کنانی، محمد بن جعفر؛ نظم المتناثر؛ مصر: دارالکتب السلفیه، [بیتا]. ۷۴. کوفی، ابوالقاسم؛ الاستغاثه؛ [بینا]، [بیجا]، [بیتا]. ۷۵. مبارکفوری؛ تحفه الاحوزی؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۷۶. متقی هندی؛ کنزالعمال؛ بیروت: مؤسسه الرساله، [بیتا]. ۷۷. محاملی، حسین؛ امالی؛ اردن: مکتبه الاسلامیه، [بیتا]. ۷۸. مزی، یوسف؛ تهذیب الکمال؛ بیروت: مؤسسه الرساله، [بیتا]. ۷۹. مسعودی؛ التنبیه والاشراف؛ [بیجا]، [بینا]، [بیتا]. ۸۰. مغربی، احمد بن محمد؛ فتح الملک العی؛ اصفهان: مکتبه الامام امیرالمؤمنین، [بیتا]. ۸۱. مناوی، عبدالرئوف؛ فیض القدیر؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۸۲. موصلی، ابویعلی؛ مسند ابویعلی؛ دمشق: دارالمأمون، [بیتا]. ۸۳. نسائی، احمد بن شعیب؛ خصایص امیرالمؤمنین علیه السّلام؛ تحقیق امینی؛ [بیجا]،مکتبه نینوی الحدیثیه، [بیتا]. ۸۴. ________، سنن نسائی؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۸۵. نووی؛ شرح مسلم؛ بیروت: دارالکتاب العربی، [بیتا]. ۸۶. نیشابوری، مسلم؛ صحیح مسلم؛ بیروت: دارالفکر، [بیتا]. ۸۷. واحدی نیشابوری، علی بن احمد؛ اسباب النزول؛ قاهره: مؤسسه الحلبی و شرکاء، ۱۳۸۸ق. ۸۸. هیثمی، ابنحجر؛ الصواعق المحرقه؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق. ۸۹. هیثمی، نورالدین؛ مجمع الزوائد؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا]. ۹۰. یعقوبی، احمد؛ تاریخ الیعقوبی؛ قم: مؤسسه نشر فرهنگ اهلبیت علیهم السّلام، [بیتا]. منبع:نشریه شیعه شناسی ،شماره ۲۱
بازدیدها: ۰










هیچ نظری وجود ندارد