خلافت ابوبکر در ترازوی نقد (۱)
ما دراین مقاله مهم ترین دلیل هایی را که اهل سنّت بر امامت ابوبکر ارائه کرده اند بررسی می کنیم. در کتاب شرح مواقف از کتب مهم اهل سنت چنین آمده است:مقصد چهارم: درمورد امام به حق بعد از رسول الله صلی الله علیه و اله(۱) است. امامت طبق اعتقاد ما مخصوص ابوبکر است ولی به اعتقاد شیعه امام به حق پس از پیامبر صلی الله علیه و آله علی است.ما در این موضوع دو راه ارائه می نماییم:۱- راه تعیین امام سخن صریح پیامبر است.۲- راه تعیین امام اجماع مردم است.اما درباره ی امامت بعد از پیامبر سخنی از خدا و رسولش دیده نشده است (۲) و اما اجماع نیز بر غیر ابوبکر- که امّت اتفاق کرده اند- نداریم.فقط بر حقانیّت امامت سه نفر اجماع تحقّق می یابد: ابوبکر، علی و عباس (۳). سپس آن دو نفر [علی و عباس] به جهت این که مخالفتی با ابوبکر نکردند؛ پس اگر ابوبکر بر حق نبود به طور حتم آن ها با او منازعه می کردند.بنابراین دلیل امامت ابوبکر از طریق اجماع، کامل و تمام می شود(۴).در این استدلال اعتراف شد که کلام صریحی از پیامبر صلی الله علیه و اله در مورد امامت ابوبکر یافت نشده است. از این رو نخستین دلیل بر امامت ابوبکر، همان اجماع و نبود سخن صریح از رسول خدا صلی الله علیه و اله است.نویسنده ی شرح مقاصددر بحث سوم در راه های ثبوت امامت می گوید:راه تعیین امام یا سخن صریح است، یا اختیار امّت(۵). امّا سخن صریح در حق ابوبکر موجود نیست، ولی او با اتّفاق و اجماع مردم به امامت نصب شده است(۶).پس آشکار شد که درباره ی امامت ابوبکر کلام صریحی از پیامبر صلی الله علیه و اله نرسیده و تنها دلیل بر امامت او همان اجماع و اتفاق امّت است.راه سومی که اهل سنّت در این زمینه مطرح می کنند راه افضلیّت است. لذا همان گونه که ما از افضلیّت بحث می کنیم آن ها نیز بحث می کنند، ولی در این مورد آن ها اختلاف نظر دارند، بعضی افضلیّت را برای دارنده ی مَسند امامت شرط می دانند و بعضی هم منکر آن هستند.بنابراین کسی که اعتبار افضلیّت را در امام انکار می کند، اصراری بر افضل و برتر بودن ابوبکر ندارد، مثل فضل بن روزبهان؛ ولی کسی که افضلیّت را در امام معتبر می داند ناگزیر است که بر افضلیّت و برتر بودن ابوبکر اصرار ورزد، چرا که چنین کسی به امامت ابوبکر معتقد است.از کسانی که افضلیّت را در امام معتبر می داند ابن تیمیّه است و به خاطر همین مطلب اصرار دارد که ابوبکر از همه اصحاب برتر است و آن چه را که امامیّه بر افضلیّت و برتری علی علیه السلام استدلال کرده اند تکذیب می کند.
دلیل های اهل سنّت در برتری ابوبکردر کتاب مواقف و شرح مواقف چنین آمده است:مقصد پنجم: درباره ی برترین مردم بعد از رسول خدا صلی الله علیه و اله است. ما و بیشتر علمای پیشین معتزله ابوبکر را برتر می دانیم و به اعتقاد شیعه و بیشتر علمای متأخر معتزله، علی برترین فرد پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله است(۷).بنابر آن چه که پیش تر گفتیم، روشن شد که دلایل اهل سنّت بر امامت ابوبکر اجماع و افضلیّت است، البتّه اگر افضلیّت او را معتبر بدانند و هیچ حدیث و سفارشی از پیامبر خدا صلی الله علیه و اله بر امامت ابوبکر نداشته باشند.ما در اثبات امامت امیرمؤمنان علی علیه الصلاه و السلام از هر سه طریق (نص صریح پیامبر صلی الله علیه و اله، اجماع و افضلیت) می توانیم به نتیجه برسیم اما این جا از ذکر آن ها صرف نظر می کنیم.آنان اعتراف می کنند که هیچ حدیث و کلام صریحی از پیامبراکرم صلی الله علیه و اله بر امامت ابوبکر وجود ندارد.بنابراین بر امامت ابوبکر فقط دو طریق ادعای افضلیت و اجماع باقی می ماند.اینک دلیل هایی را که در مورد افضلیت ابوبکر ارائه کرده اند بررسی می کنیم:
دلیل اولاولین دلیلی که برای برتری ابوبکر استدلال شده آیه ای از قرآن است. آن جا که خداوند متعال می فرماید:«وَ سَیُجَنَّبُهَا الاَتقَی * الَّذی یُؤتی مَالَهُ یَتَزَکَّی * وَ ما لِاَحَدٍ عِندَهُ مِن نِعمَهٍ تُجزی»(8).«به زودی باتقواترین مردم از آن [آتش سوزان] دور داشته می شود. همان کسی که مال خود را می بخشد تا پاک شود و هیچ کس را نزد او حق نعمتی نیست تا بخواهد او را جزا دهد».نویسنده ی شرح مواقف می گوید:بیشتر مفسّران گفته اند- و دانشمندان نیز به این سخن تکیه کرده اند- که این آیه در شأن ابوبکر نازل شده است. او باتقواترین مردم است و کسی که تقوایش از همه بیشتر باشد در نزد خدا گرامی تر است، زیرا خداوند عزّ و جلّ می فرماید:«إِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقاکُم»(9).«همانا گرامی ترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست».از این رو ابوبکر در پیشگاه خداوند سبحان با فضیلت ترین مردم است.از طرفی، شکّی نیست کسی که در نزد خدا گرامی تر و بافضیلت تر است. چنین فردی باید بعد از رسول خدا امام و پیشوای مردم باشد و این مطلبی است که اشکالی در آن نیست. پس ابوبکر از همه ی اصحاب برتر است و کسی که بر همه ی امت فضیلت و برتری دارد، همان برای خلافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله معیّن شده است(۱۰).
دلیل دومدومین دلیل بر افضلیّت و برتری ابوبکر سخن پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است که می فرماید:«إقتدوا باللّذین من بعدی ابوبکر و عمر»(11).«پس از من به دو نفر اقتدا کنید: ابوبکر و عمر».واژه «اقتدوا» فعل امر است از سویی تمام مسلمانان مورد خطاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هستند و این خطاب شامل علی هم می شود. پس او هم مأمور است که به شیخین (ابوبکر و عمر) اقتدا کند. بنابراین علی واجب است که بر آن دو اقتدا کند و کسی که دیگران به او اقتدا می کنند همان امام و پیشواست.اهل سنّت این حدیث نبوی را در کتاب هایشان روایت کرده اند. از این رو، این سخن پیامبر دلیل بر امامت ابوبکر خواهد بود و خلافت عمر فرع خلافت ابوبکر است. اگر خلافت ابوبکر ثابت شود خلافت عمر نیز ثابت خواهد شد. گرچه اکنون درباره ی خلافت عمر نقد و بررسی نمی کنیم.
دلیل سومسومین دلیل برای برتری ابوبکر، حدیثی است که از پیامبراکرم صلی الله علیه و اله نقل شده است که حضرتش به ابی الدرداء فرمود:«والله ما طلعت شمس و لا غربت بعد النبیین و المرسلین علی رجل أفضل من أبی بکر».«به خدا سوگند! بعد از پیامبران، خورشید بر مردی بهتر از ابوبکر طلوع و غروب نکرده است»(12).در حقیقت این حدیث صلاحیّت دارد که بر امامت ابوبکر صراحت و تأکید داشته باشد و با این حدیث، ابوبکر از علی علیه السلام افضل و برتر خواهد بود و عقل نیز مقدم کردن انسانی معمولی را بر صاحب فضیلت و یا مقدم کردن صاحب فضیلت را بر کسی که فضیلتش بیشتر است قبیح می داند. پس تنها کسی که باید بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله به خلافت برسد ابوبکر است.
دلیل چهارمچهارمین دلیل روایتی است که پیامبراکرم صلی الله علیه و اله درباره ابوبکر و عمر بیان کرد، آن جا که فرمود:«هما سیّد اکهول أهل الجنّه ما خلا النبیّین و المرسلین»(13).«ابوبکر و عمر غیر از پیامبران و رسولان، آقای پیرمردان اهل بهشت می باشند».کسی که آقا و بزرگ قومی شد، امام و پیشوای آن ها نیز خواهد بود یعنی دیگران باید به او اقتدا کرده و از او پیروی کنند وعلی نیز چون از همان قوم بوده، باید از ابوبکر و عمر تبعیّت کند، چرا که آنان آقای پیرمردان اهل بهشت هستند.
دلیل پنجمپنجمین دلیل سخن پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است که فرمود:«ما ینبغی لقوم فیهم ابوبکر أن یتقدّم علیه غیره»(14).«گروهی که ابوبکر در میان آن هاست، شایسته نیست کسی بر او مقدّم شود».بنابراین، جایز نیست کسی خود را بر ابوبکر مقدّم کند و این شامل علی نیز می شود.پس بر علی جایز نیست که بر ابوبکر مقدّم شود و هیچ کس حقّ ندارد ادّعا کند که علی بر ابوبکر مقدّم است زیرا این کلام، مخالف با سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله است.
دلیل ششمششمین دلیل رفتاری است که پیامبراکرم صلی الله علیه و درباره ی ابوبکر انجام داد. آن حضرت در نماز جماعت- که بهترین عبادت هاست- ابوبکر را مقدّم فرمود، از این رو ابوبکر در زمان بیماری پیامبر صلی الله علیه و اله در محراب آن حضرت با مردم نماز خواند و نمازی که ابوبکر در آن شرایط خواند- بنابر آن چه روایت کرده اند- به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بود.پس اگر کسی در جایگاه پیامبر صلی الله علیه و اله نماز بخواند و به امر ایشان امام جماعت مسلمانان شود، صلاحیّت دارد که بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله نیز امام و پیشوای مسلمانان باشد.
دلیل هفتمهفتمین دلیل سخنی است که پیامبراکرم صلی الله علیه و اله در مورد شیخین بیان نمود، آن جا که فرمود:«خیر اُمّتی ابوبکر ثمّ عمر»(15).«بهترین امّت من، ابوبکر و پس از او عمر می باشند».این حدیثی است که اهل سنّت در کتاب هایشان آن را روایت کرده اند.
دلیل هشتمهشتمین دلیل سخنی است که پیامبراکرم صلی الله علیه و اله درباره ی دوستی با ابوبکر بیان کرده، آن جا که فرمود:«لو کنت متّخذاً خلیلاً دون ربّی لاتّخذت أبوبکر خلیلاً»(16).«اگر بعد از پروردگارم دوستی برای خود برمی گزیدم، البتّه ابوبکر را به عنوان دوست برمی گزیدم».
دلیل نهمنهمین دلیل سخنی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حضور ابوبکر ابراز کرده، آن جا که فرمود:«و أین مثل أبی بکر کذّبنی الناس و صدّقنی و آمن بی و زوّجنی ابنته و جهّزنی بماله وَ واسانی بنفسه و جاهد معی ساعه الخوف»(17).«کجاست همانند ابوبکر آن گاه که مردم را تکذیب می کردند، او مرا تصدیق کرد، به من ایمان آورد، دخترش را به ازدواج من درآورد، با جان و مالش مرا یاری کرد و با من در ساعت تنهایی و ترس در جبهه ی جنگ جهاد کرد».
دلیل دهمدهمین دلیل گفتار علی علیه السلام است، آن جا که فرمود:«خیرالناس بعد النبیّین أبوبکر ثمّ عمر ثمّ الله أعلم»(18).«بعد از پیامبران ابوبکر و پس از او عمر بهترین مردم هستند و پس از آن دو نفر، خدا داناتر است»(!!)(19).آن چه بیان شد، دلایلی بود که اهل سنّت بر افضلیّت و برتری ابوبکر آورده اند. این دلیل ها در مدارک معتبری از جمله کتاب های فخر رازی، و کتاب های الصواعق المحرقه، شرح مواقف، شرح مقاصد آمده است.البتّه دلیل های مذکور در بیشتر کتاب های علمای اهل سنّت چه در گذشته و چه در عصر حاضر وجود دارد. معتزله نیز در استدلال به این دلایل، با اشاعره مشارکت دارند، مگر علمای متعزله ای که در دوران اخیر هستند که آن ها معتقد به افضلیّت و برتری ابوبکر نیستند، آنان علی علیه السلام را از دیگر صحابه برتر می دانند ولی می گویند: مصلحت اقتضا می کرد که در امر امامت، ابوبکر بر علی مقدّم شود.
پینوشتها:
۱٫ علی رغم این که در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارک پیامبر خدا صلی الله علیه و اله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق فرمایش حضرتش، درود و صلوات را به صورت کامل آورده ایم.۲٫ نویسنده ی شرح مواقف در این فراز اعتراف می کند که هیچ روایتی درباره امامت ابوبکر وجود ندارد؛ گرچه ادّعا می کنند که برای امامت علی علیه السلام نیز هیچ روایتی وجود ندارد.۳٫ منظور این است که این شبهه بین این سه نفر منحصر می شود.۴٫ شرح المواقف: ۳۵۴/۸٫۵٫ جالب توجّه این که نویسنده ی کتاب مواقف می گوید: اجماع، و شارح کتاب مقاصد می گوید اختیار. و معنای این دو واژه متفاوت است که در جای خود توضیح داده خواهد شد.۶٫ شرح المقاصد: ۲۵۵/۵٫۷٫ شرح المواقف: ۳۶۵/۸٫۸٫ سوره ی لیل: آیه های ۱۷-۱۹٫۹٫ سوره ی حجرات: آیه ی ۱۳٫۱۰٫ شرح المواقف: ۳۶۵/۸٫۱۱٫ مسند احمد: ۳۸۲/۵، صحیح تِرمذی: ۵۷۲/۵، مستدرک حاکم: ۷۵/۳٫۱۲٫ کنزالعمال: ۵۵۷/۱۱، تاریخ بغداد: ۴۴۳/۱۲، تاریخ مدینه دمشق: ۲۰۸/۳۰٫۱۳٫ تاریخ مدینه دمشق: ۱۷۱/۳، سنن تِرمذی: ۲۷۲/۵ و ۲۷۳، المصنّف: ۴۷۳/۷٫۱۴٫ سنن تِرمذی: ۲۷۶/۵، الکامل: ۲۴۰/۵٫۱۵٫ تاریخ مدینه دمشق: ۳۷۶/۳۰٫۱۶٫ مسند احمد: ۴۱۲/۱، ۴۳۲، ۴۳۹ و ۴/۴ و ۵، صحیح بُخاری: ۱۹۱/۴، صحیح مسلم: ۱۰۸/۷ و ۱۰۹٫۱۷٫ تاریخ مدینه دمشق: ۱۱۰/۳، ۱۵۵٫۱۸٫ کنزالعمال: ۸/۱۳، تاریخ مدینه دمشق: ۳۵۱/۳۰٫۱۹٫ شایان یادآوری است که ما در مقابل ترجمه ی عبارات مندرج در منابع آن ها که محل تأمّل و دقّت نظر می باشند، علامت(!!) را نهاده ایم.منبع مقاله :حسینی میلانی، آیت الله سیّدعلی؛ (۱۳۹۰)، خلافت ابوبکر در ترازوی نقد، تهران: انتشارات الحقایق، چاپ چهارم.
هیچ نظری وجود ندارد