تأثیر افکار ابن تیمیه در گسترش جنایتهاى جریانهاى تکفیرى
مجید فاطمىنژاد*[۱]
چکیده
مسلمانان جهان و ملتهاى غیر اسلامى این روزها شاهد شدت حمله هاى دَدمنشانه گروههاى تکفیرى هستند، که با عقاید تند علماى سلفى جهادى و وهابى و با حمایت مالى و نظامى کشورهاى غربى و عربى، در حال گسترش در جهان اسلام هستند؛ این مقاله در پى بررسى افکار، عقاید و احکام سختگیرانه ابنتیمیه و تأثیر آنها بر گروههاى جهادى وافراطى عصر حاضر است؛ با بررسىهاى انجام شده به نظر مىرسد که ابنتیمیه نقش به سزائى در وقایع جهان اسلام به ویژه در سده اخیر داشته است. وى با سازماندهى برخى از مبانى «سلفیه» همچون «انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایى و مخالفت با عقل و منطق» و با سخت گیرى در برخى از معارف اعتقادى سلف همچون توحید، شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادى و گسترش دایره تکفیر و همچنین ارتباط دادن اعتقادات افراطى خود به سیاست براى مقابله با مخالفین خود (مخصوصاً شیعیان) باعث به وجود آمدن رویکردى منفعلانه و در عین حال رادیکالى نسبت به مخالفانشان شد.
در گستره تاریخ نیز برخى چون محمد بن عبدالوهاب و برخى از جریانهاى تکفیرى حاضر با استفاده از همان تفکرات افراطى و شیوههاى ابنتیمیه، جهان اسلام را به سمت خشونتگرایى و ارهاب سوق مىدهند، از این رو امروزه شاهد بسیارى از جنایتها به اسم اسلام در مناطق مختلفى از جهان اسلام همچون سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، سومالى و … هستیم.
کلیدواژگان: ابنتیمیه، افراطىگرى، تکفیر، گروههاى جهادى و تکفیرى، رافضه.
مقدمه
امروزه در جهان اسلام شاهد گرایشهاى انحرافى جدیدى در قالب مبارزه با بدعت، شرک و به اصطلاح ایجاد حکومت اسلامى هستیم که بر این اساس بسیارى از مسلمانان به عنوان یک وظیفه دینى و برخى نیز به جهت منافع مادى به پا خواستهاند، و به بهانه مبارزه با کفر، شرک و بدعت، مرتکب جنایتهاى زیادى شدهاند که خیانتهایشان را مىتوان در کشورهاى سوریه، عراق، بحرین، افغانستان و … به وضوح مشاهده کرد. پایهگذار اصلى این تفکر در قرن هشتم فردى به نام «احمد بن تیمیه حرانى دمشقى» (۷۲۶ ق) بود که در ابتدا آراء و افکار وى به شدت مورد انتقاد علماى معاصر خود قرار گرفت و دیرى نپائید که افکار وى رو به خاموشى نهاد، ولى در برخى از محافل درسى شاگردانش، چون ابنقیم جوزى (۶۹۱- ۷۵۱ ق) افکار وى همچون آتشى در زیر خاکستر مطرح بود تا اینکه بعد از چهار قرن افکار ابنتیمیه توسط فردى به نام محمد بن عبدالوهاب بروز کرد و آتشى در جهان اسلام به پا نمود که امروزه نیز همان افکار را درقالب گروههاى سلفى تکفیرى مىتوان دید، از این رو این مقاله با پیوند جریان محمد بن عبدالوهاب و گروههاى تکفیرى به افکار و اعتقادهاى ابنتیمیه و تأثیر پذیرى آنها از وى، در پى منشأ اصلى ترویج جنایت و خشونتهاى امروز جهان اسلام است.
بنابراین در ابتدا مهمترین افکار ابنتیمیه را که باعث گسترش خشونتها شده بررسى و سپس به تأثیرپذیرى محمد بن عبدالوهاب و گروههاى تکفیرى از افکار وى اشاره مىکنیم.
مهمترین تفکرات ابنتیمیه در باب گسترش جنایتهاى سلفیه ظاهرگرایى
تفکر ظاهرگرایانه که از اهل حدیث و در رأس آن احمد بن حنبل آغاز شد، بعدها به وسیله اشاعره ادامه یافت و در قرن هشتم توسط ابنتیمیه با عقاید جدیدى نظیر: «نفى توسل و تکفیر مرتکبین آن، نفى شفاعت و تبرک جستن و …» سازماندهى شد و در قرنهاى اخیر نیز پیروان ابنتیمیه، چون محمد بن عبدالوهاب و علماى وهابى به انتشار افکار او پرداختند، ابنتیمیه با احیاى نقلگرایى و توسعه ظاهرگرایى در یک چهارچوب مشخص، توانست شیوهاى را در مقابل عقلگرایان تشکیل دهد و معرفت شناسى سلفیه را به سمت ظاهرگرایى سوق دهد.
روش ابنتیمیه در باب «معناشناسى صفات خبریه خداوند» که ظاهرگرایى است[۲] باعث شد تا راه براى قائلین به تشبیه و تجسیم هموار شود، به همین سبب امروزه برخى از علماى وهابى بر ظاهرگرایى و تجسیم در صفات خداوند اصرار دارند.[۳] وى با محکوم کردن عقل گرایان، فیلسوفان و منطقیین را مشرک مىخواند[۴] و عقل را فقط یک خدمتگزار در محدوده قرآن و سنت معرفى مىکند و اجازه ورود به محدوده دین و فراتر از آن را به صورت مستقل نمىدهد.[۵] اخذ به ظاهرگرائى، منزوى کردن عقل و مخالفت با منطق علاوه بر آثار مخرب فقهى که در طول زمان داشته[۶] موجب ظهورتصورات خشک و سادهانگارانه[۷] و در عین حال متعصبگرایانه نسبت به فهم دین شده است، و زمینه را براى گسترش جریانهاى تکفیرى به وجود آورد، صالح السریه رهبر گروه جهادى «الفنیه العسکریه»[۸] صراحتاً به ظاهرگرایى در آیههاى قرآن حتى در آیات متشابه تصریح مىکند و روش صحابه را بر همین مىداند و تفکر در این آیات را مخصوص کلام علماى عصر حاضر مىداند.[۹] و شکرى مصطفى[۱۰] به جهت معناى ظاهرى روایات منقول از پیامبر (ص) که حاکى از کاربرد شمشیر در جنگ بین مومنان و کفار است معتقد به تبعیت از سلف صالح، در امور اعتقادى و نظامى شده است. و با کنایه به ابزارهاى جدید جنگى، سعى دارد اثبات کند که بنابر سخن پیامبر (ص) مؤمنان باید در جنگها از ابزارهاى ابتدایى استفاده کنند.[۱۱] و امروزه نیز فرماندهان و مقامات ارشد گروههاى تکفیرى با سوء استفاده از روش ظاهرگرایى، اشخاص بسیارى را به بهانه دیدن خداوند و رسیدن به بهشت وادار به جهاد مىکنند.[۱۲]
اجتهاد و تقلید
این روزها همواره فتواهاى شتابزده و افراطى در مورد کشتار مسلمانان از سوى علماى وهابى صادر مىشود و به عنوان احکام اسلام به مسلمانان تلقین مىشود. ابنتیمیه یکى از شاخصترین چهرههاى سلفى در سدههاى میانه، رویکرد تقلید ستیزى را سامان بخشید،[۱۳] وى انحصار اجتهاد در ائمه چهار گانه اهل سنت را به علت عدم عصمتشان قبول ندارد و مؤید کلام خود را سخنى از احمد بن حنبل نقل مىکند که گفته است: «از من تقلید نکنید، از مالک، شافعى، اوزاعى و ثورى تقلید نکنید، پس یاد بگیرید همان طورى که ما یاد گرفتیم.» از این روى ابنتیمیه هر کسى را به اندازه علمش به احکام مجتهد مىداند،[۱۴] و حتى حکم به تکفیر و قتل کسى مىدهد که معتقد باشد، تقلید یکى از ائمه اربعه به طور معین واجب است، و اگر معتقد باشد به وجوب تقلید، ولى نه به طور معین، ابنتیمیه او را مسلمان نمىداند،[۱۵] محمد بن عبدالوهاب نیز که اجتهاد را «رد الأمر إلى الله و رسوله»[۱۶] مىدانست، با یک گرایش افراطىترى به تقلید ستیزى پرداخت به گونهاى که تقلید کردن را شرک پنداشته و پایه اصلى دین مشرکین معرفى کرد.[۱۷] وى معتقد بود پیروى از فتاواى علماى مذاهب مختلف، پیروى از آرا و هواهاى مختلفى هست که شیطان آن را وضع کرده است.[۱۸]
محمد بن عبدالوهاب در نامه خود به ابنعیسى، فتوا به جواز قتل کسانى که عقیده اهل سنّت و جماعت را دارند مىدهد و فقه مصطلح بین مذاهب اسلامى را شرک دانسته و با تمسک به آیه اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ، یکى از مصادیقش را«فقه» تفسیر مىکرد و مىگفت: «همین فقه است که خداوند آن را شرک نامیده و دنبال کردن آن را «ارباب غیر از خدا» معرفى کرده است».[۱۹] از این روى از نسبت دادن کفر به علماى سایر مذاهب و حتى علماى حنبلى ابایى نداشت.[۲۰]
البانى، در تعلیق خود بر حدیثى در کتاب حافظ منذرى (مختصر صحیح مسلم) فقه مذاهب اسلامى، خصوصاً مذهب حنفى را در کنار کتاب تحریفشده انجیل قرار مىدهد و همچنین مقلدین مذاهب دیگر را از دشمنان سنّت مىداند.[۲۱]
بنابراین با انفتاح باب اجتهاد و تقلید ستیزى از یک سو وممانعت از عقلگرائى و گرایش به ظاهرگرایى از سویى دیگر باعث شد، تفاسیرى جدید از دین در قالب احکام افراطىگرى مطرح شود که سیر این رویکرد باعث شده که امروزه بسیارى از گروههاى تکفیرى به اسم اجراى احکام اسلام براى خود حکم صادر کنند و مرتکب جنایتهاى فراوانى شوند.
تفاسیر افراطى از معارف دینى
آنچه که باعث تفاوت ادیان و مذاهب با یکدیگر است، اعتقاداتى است که افراد در هر دین و مذهبى به آن پایبند هستند، افراطگرائى دینى یکى از هنجارهاى مذهبى است، که بسیارى از افراد را به خود مشغول ساخته و گرایشهاى متفاوتى را بهوجود آورده است، بى شک دین مبین اسلام نیز از این هنجارها مبرى نبوده و در همان اوایل ظهور دین اسلام افراطگرائى با شعار «لاحکم الالله» توسط خوارج بروز یافت، و تا به امروزه در قالبها و گروههاى مختلفى ادامه داشته، و امروزه نیز در قالب گروههاى جهادى در سرتاسر جهان اسلام شاهد افراطىگرىها و جنایتهاى آنها هستیم که مرجع مبانى اعتقادى بر گرفته از مبانى و اعتقادهاى ابنتیمیه است.[۲۲]
ابنتیمیه با قرائتى نو از عقاید سلفیه توحید، را به سه قسم توحید ربوبى، عبادى و توحید اسماء و صفات خداوند تقسیم کرد[۲۳] و با اهمیت دادن به توحید عبادى و تفسیرى افراطى از آن، معتقد بود که پیامبران صرفاً براى دعوت به توحید الهى مبعوث شدهاند،[۲۴] بنابراین توحید ربوبى به تنهایى مانع از کفر کسى نمىشود.[۲۵] وى با استدلال به اینکه «مقصود از توحید در اسلام توحید عبادى است و خداوند با کلمه «لاالهالاالله» توحید عبادى را قصد کرده»، دو اصل را براى اسلام ثابت مىکند ۱٫ تسلیم فقط در برابر خداوند تعالى ۲٫ تسلیم در برابر خداوند باید خالى از هرگونه شرکى باشد.[۲۶] وى با تجسیم خواندن خداوند[۲۷] و ندادن ملاکى مشخص براى توحید و شرک، و سختگیرى در باب استغاثه، توسل و تبرک به غیر خداوند، و قرار دادن آنها به عنوان یکى از اقسام شرک،[۲۸] راه را براى افراطىگرى وهابیون و گروهاى جهادى هموار کرد به طورى که ابنعابدین از علماى مشهور حنفى مىنویسد:
فرقه وهابیت تمام اهل سنت را کافر دانسته و فقط خودشان را موحد مىپندارند و هر کس با اعتقاداتشان مخالف باشد از دیدگاه آنان مشرک و کافر است و به همین علت کشتار اهل سنت و علماى آنها را مباح دانستهاند.[۲۹]
در کتاب کشف الشبهات محمد بن عبدالوهاب، همان کلمات و استدلالهاى ابنتیمیه مورد توجه قرار گرفته، و معتقد است مشرکان زمان پیامبر (ص) قائل به توحید ربوبى بودند ولى چون در توحید عبادى منحرف شده بودند و از بتها استمداد مىطلبیدند، پیامبر (ص) ارسال شد تا آنها را از شرک عبادى نجات دهد و با مشرکان بجنگد، بنابراین اگر کسى در این زمان نیز قائل به توحید ربوبى باشد، ولى اگر در توحید عبادى دچار شرک شود کافر است، و از این نکته چنین استفاده مىکنند: «پس کسانى که از قبور و اموات، تبرک، شفاعت و توسل جویند مشرک و کافرند، چرا که در توحید عبادى دچار شرک شدهاند.[۳۰] افراطىگرى در تکفیر و مشرک خواندن مسلمانان چنان در سخنان وى تصریح شده که بارها حسن بن فرحان مالکى در کتاب «داعیه و لیس نبیاً»، بر این نکته اشاره کرده و مىگوید:
شایسته نیست این همه خطا مرتکب شویم، تا روا بودن جنگ با مسلمانانِ اهل رکوع وسجود را اثبات کنیم، با این ادعا که آنها از هر جهت همانند کفارى هستند که همه آنها اهل نماز، حج، صدقه و ذکر خدا بودند. آنگاه کشتار مسلمانان را در جنگ با آنان با جنگ پیامبر (ص) باکفار یکسان بدانیم![۳۱]
و در جواب از ابنعبدالوهاب مىگوید: خداوند شیخ را عفو فرماید، چرا که این عبارت، دلالت بر تکفیر آشکار تمام یا بسیارى از علماى عصر اوست. اگر منظور او همه کسانى باشد که واژه اعتقاد را در کتابهاى اعتقادى به کار مىبرند، او تمام علماى عصر خود را تکفیر کرده است و چنانچه منظور او اعتقاد به باور خاصى باشد مانند «عقیده صوفیه»، برخى از علما را، بدون توجه به تأویلهاى آنان کافر دانسته است با وجود اینکه تأویل، یکى ازموانع بزرگ تکفیر به شمار مىرود.[۳۲]
امروزه نیز تفکرات افراطى را در سخنان برخى از علماى سلفیه جهادى شاهدیم. در استفتائى که از ابومحمد مقدسى درباره استغاثه و توسل مىشود وى با اشاره به مسئله توحید و آیات مربوط به آن فتوا به شرک اکبر بودن توسل و زیارت مىدهد و معتقدین به آن را از اسلام خارج مىشمارد،[۳۳] ابو مصعب زرقاوى رهبر القاعده عراق تمام این زیارات و توسلات را جزئى از طاغوت مىخواند و آن را مستند به کلام ابنتیمیه مىکند،[۳۴] او مىگوید: «اگر کسى مردم عوام رافضه را مثل مردم عوام اهل سنت بخواند این ظلم به عوام اهل سنت است، چرا که اصل توحید بین این دو گروه متفاوت است، رافضه به حسین (ع) و آل البیت استغاثه مىکنند و عزادارى و مرثیه خوانى مىکنند و قائل به عصمت آنهایند و اینها همه شرکیاتى است که بخشیده نمىشود و جهل آنها نمىتواند عذرى براى آنها باشد.[۳۵]
تکفیر نزد ابنتیمیه
از اساسىترین مفاهیمى که باعث ترویج خشونتها در جهان اسلام شد مفهوم «تکفیر» است که آثار فراوانى بر آن مترتب است از این رو کتابها و مقالههاى زیادى نگاشته شده است، ولى آنچه که به اختصار در اینجا ذکر مىشود، تأثیرپذیرى گروههاى جهادى و افراطى سلفىگرى از تفکر تکفیر است. بررسى منشأ این تفکر و علل ترویج آن در میان افراطىگران سلفى مىتواند گام مهمى در عرصه گسترش جنایتهاى امروز جهان اسلام باشد.
بررسىها نشان مىدهد منشأ این تفکر، گرچه به دوران صدر اسلام باز مىگردد، ولى هر چه از عصر پیامبر (ص) فاصله مىگیریم این مسئله به شکل گستردهترى ادامه داشته و موجب ایجاد فرقههاى گوناگونى شده است، شاید اسفبارترین نمونه تکفیر در صدر اسلام، تکفیر امیرمومنان على بن ابیطالب (ع) باشد که توسط خوارج انجام گرفت که از آنها به عنوان یک گروه افراطى، تکفیرى یاد مىکنند،[۳۶] ولى آنچه که امروزباعث تشکیل گروههاى تکفیرى شده است، تفکرات افراطى خوارج نیست که وهابیان امروزه خود را مبرى از آنها مىدانند،[۳۷] بلکه افکارى برگرفته از تفکرات ابنتیمیه مىباشد. از این رو افکار ابنتیمیه به عنوان منشاء فکرى گروههاى سلفى و اعمال ابنعبدالوهاب به عنوان الگوى عملى گروههاى افراطى سلفى و وهابى قرار گرفت. افکار برخى از روشنفکران عصر حاضر، چون سیدقطب و ابوالاعلى مودودى را میىتوان نادیده گرفت، ولى مهم در این مقاله تأثیرگذارى افکار تکفیرى ابنتیمیه است که بدون شک بسیارى از روشنفکران و افراطیون عصر حاضر متأثر از آن بودهاند، هر چند برخى از علماى وهابى، امروزه در پى اثبات عدم تکفیر از جانب ابنتیمیه شدهاند،[۳۸] ولى شواهدى که در کتابهاى ابنتیمیه هست خلاف این مطلب را مىرساند، چرا که با توجه به مبانى روششناسى وى که بر نقلگرائى و مبانى معرفت شناسىاش بر حدیث گرائى و مخالفت با عقلگرائى پایهگذارى شده است،[۳۹] باعث شده تا مبانى اعتقادى وى در باب توحید منحصر به یک توحید عبادى باشد که بسیارى از اعمال مسلمانان، چون توسل، شفاعت، تبرک و … را شرک بخواند و در یک فتواى افراطى، حکم به قتل و کشتار مسلمانانى بدهد که به قبر پیامبر (ص) و قبور افراد صالح توسل جستهاند و از آنها حاجت خواستهاند.[۴۰]
این سیر تفکرات و فتاواى ابنتیمیه باعث موجى از افراطىگرى نسبت به تکفیر زائران قبر رسول خدا (ص) شد،[۴۱] به طورى که محمد بن عبدالوهاب به پیروى از وى، تمام مسلمانانى را که به ملائکه و انبیاى الهى و صالحان توسل مىکنند مشرک و کافردانسته و ریختن خونشان را مباح و غارت اموالشان را جایز شمرده است،[۴۲] وى در کتاب کشف الشبهات خود بیش از ۲۴ بار مسلمانان را مشرک خوانده و بالغ بر ۲۵ بار آنها را کافر، مرتد، منافق، دشمن توحید و .. دانسته است،[۴۳] زینى دحلان در این رابطه مىنویسد: «که محمد بن عبد الوهاب مسلمانان را از زمان خود تا ششصد سال قبل کافر مىدانسته و تمامى کسانى را که از او تبعیت نمىکردند تکفیر کرده و خونشان را مباح مىدانسته است،[۴۴] در عصر حاضر نیز افرادى، چون عبدالسلام فرج، رهبر گروه افراطى الجهادِ مصر در کتاب الجهاد فریضه غائبه، به صراحت، حکام کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى را طبق فتواى ابنتیمیه تکفیر کرده[۴۵] و طبق فتواى وى ارتداد حاکمان مسلمان را شدیدتر از غیر مسلمان مىداند،[۴۶] در این کتاب بخشى به نام «مجموعه الفتاوى لابن تیمیه تفید فى هذه العصر» وجود دارد، که بسیارى از احکام جهاد و قتال را در این بخش بر طبق فتاواى وى حکم مىکنند که این حکایت از تأثیر پذیرى نویسنده از افکار ابنتیمیه دارد.
صالح السریه[۴۷] در رساله الایمان خود به صراحت بهترین عقاید امروز جهان اسلام را اعتقادات ابنتیمه و شاگردانش مىداند و در ادامه رساله خود را بر این اساس بنا مىکند.[۴۸]
گرایش تکفیرى ابنتیمیه در ایجاد تفرقه میان مسلمانان
یکى از مهمترین عواملى که باعث گسترش جنایتهاى در میان مسلمانان شد، ایجاد تفرقه میان آنها و دامن زدن به اختلافات مذهبى و تکفیر کردن مذهب مخالف است. ابنتیمیه با مواضع تندى که علیه شیعیان مخصوصاً در کتاب منهاج السنه خود گرفت و با صدور فتواهایى در این زمینه بىشک توانسته بود براى آیندگانى که در پى بهانه علیه شیعیاناند و آنها را کافر مىدانند، مؤثر باشد.
ابنتیمیه در کتاب منهاج السنه مىگوید: «رافضىها، بناهاى ساخته شده بر قبرها را بزرگ مىدارند و در آن اعتکاف مىکنند و همانطور که به زیارت خانه خدا مىروند به زیارت آن بناها مىروند و برخى زیارت این بناها را از حج بزرگتر مىدانند، بلکه معتقدند فردى که نمىتواند به زیارت خانه خدا برود، این بناها را زیارت کند. این نوع از دیندارى، دیندارى مسیحیت و مشرکان است که عبادت کردن بتها را به عبادت کردن خداوند برترى مىدادند.[۴۹] و یا مىگوید: اهل علم بر اساس روایات و احادیث و اسناد موجود متفق اند، که رافضىها دروغگوترین طوایف هستند و دروغ گویى از گذشته درمیان آنان وجود داشته است. شافعى مىگفت در میان اهل هوى گروهى را شاهدتر بر دروغ و تزویر از رافضىها ندیدم.[۵۰] همچنین وى فصلى جداگانه به نام «مشابهه الرافضه للیهود والنصارى» قرار داده و آنها را متهم به غلو و تحریف قرآن و … مىکند[۵۱] آنها را بدتر از خوارج[۵۲] و در مقابل مسلمانان و در کنار تاتار و مغولان[۵۳]مىخواند، رافضه را انسانهایى بىعقل و دین مىداند.[۵۴] و در مباحث اعتقادى ایشان را متهم به تجسیم و تعطیل مىکند، آنها را قومى به دور از معارف اهل بیت: دانسته[۵۵] و با این نگاه افراطى به شیعیان و معرفى برخى فرق شیعه، چون نصیریه و اسماعیلیه، به عنوان فرق غالى و کافر[۵۶] از یک طرف، و از طرفى، قرار دادن تمام فرق شیعه، چون اسماعیلى، اثنى عشرى، نصیرى، زیدیه در گروه واحدى به اسم رافضه مىآورد.[۵۷]
برخى از ادعاهاى وى که عقاید شیعه را شرکآمیزتر و بدتر از اسماعیلیه و نصیریه معرفى مىکند.[۵۸] و عالمان شیعى، چون خواجه نصیر طوسى را به عنوان یکى از علماى اسماعیلى مورد تکفیر قرار مىدهد،[۵۹] تمام این عوامل باعث شده که جریانهاى تکفیرى نتوانند بین فرق شیعه تمایزى قائل شوند و تمام مذاهب شیعه را به اسم رافضه تکفیر کنند و این موج افراطى به حدى بوده که حتى برخى از علماى وهابى به صراحت حکم به تکفیر شیعیان دادهاند.[۶۰] ابنجبرین از علماى وهابى در پاسخ به اینکه آیا به فقراى شیعه مىتوان زکات پرداخت کرد؟ شیعیان را کافر دانسته و پرداخت زکات را به آنها جایز نمىداند[۶۱] و دعا براى پیروزى حزب الله را حرام دانسته و شیعیان را دشمنان اسلام معرفى مىکند.[۶۲] از شیخ عبدالرحمن براک، مفتى سعودى استفتاء شده: آیا امکان جهاد میان اهل سنت و شیعه وجود دارد؟ وى در پاسخ مىگوید: «اگر اهل سنت داراى دولت مقتدرى باشند و شیعه برنامه شرک آمیز خود را اظهار کند، در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد نموده و آنان را به قتل برساند.»[۶۳] از طرف هیئت علماى کبار عربستان هم از سوى ۳۸ تن از علماى وهابى بیانیهاى صادر شد که در آن از اهل سنت دعوت شده بود تا در برابر مخالفان و شیعیان اقدام کنند، که در این بیانیه قتل شیعیان مجاز دانسته شده بود.[۶۴]
نقش ابنتیمیه در گسترش موج تکفیر علیه شیعه
منشأ فتاواى تکفیرى علیه شیعه را مىتوان در خصومت و فضایى تفکر بنىامیه و تضعیف روحیه و فضایى امامیه جستوجو کرد، ابنتیمیه عملًا در ترویج این تفکر تلاش بسیارى کرد به طورى که معتقد بود، دولت بنى امیه بهترین حکومت بوده[۶۵] و بدبختى اسلام از حکومت عباسى بوده، چرا که حکومت عباسى در دست شیعیان و بدعت گذاران بوده است،[۶۶] وى هم چنین در جایى دیگر نزول آیه: (وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ)[۶۷] را در شأن بنى امیه انکار کرده و این گونه تفسیر را از تحریفات شیعه در قرآن بر شمرده است.[۶۸] وى به گونهاى تنقیص شخصیت حضرت على (ع) و ائمه طاهرین: را نمود که بسیارى از علماء اهل سنت را به واکنش علیه او واداشت،[۶۹] ابنحجر عسقلانى در کتاب الدرر الکامنه، صراحت دارد که تعدادى از مسلمانان- یعنى اهل سنت، ابنتیمیه را به خاطر جسارتهایى که به امیر المومنین (ع) دارد، منافق مىدانند،[۷۰] چون پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«لا یبغضه إلا منافق».[۷۱]
و یا ابنحجر مکى درکتابى که حتى علیه شیعه نوشته است، وقتى به ابنتیمیه مى رسد مىگوید: ابنتیمیه کسى است که خداوند او را مخذول و منکوب، گمراه و کور، و ذلیل و بى مقدار کرده است، علماى بزرگ احوال او را بیان کرده و دروغ گفتار او را مشخص کرده اند.[۷۲] در هر صورت تنقیصهاى ابنتیمیه نسبت به اهل البیت: و علماى امامیه از یک طرف وتعصب ورزى وى نسبت به بنى امیه و رفع تنقیصهاى آنان[۷۳] از طرف دیگر موجب شد که یک نگاه افراطى همراه با تنفر به شیعه به نام رافضه صورت گیرد؛ به طورى که امروزه کتابها و مقالههایى فراوانى به صورت رایگان در دفاع از عثمان بن عفان و در دفاع از ابوسفیان و معاویه و عمرو بن عاص توزیع مىشود[۷۴] و گروهاى تکفیرى رسما اعلام مىکنند که در پى احیاء بنى امیه و انتقام از شیعیان هستند.[۷۵]
تکفیر سیاسى
مهمترین عامل گسترش تکفیر در جهان اسلام از زمانى پدید آمد که وارد مسائل سیاسى شده و علما و امرا آن بیشتر براى پیشبرد اهداف سیاسى خود استفاده کردند،[۷۶] ابنتیمیه گرچه بیشتر به عنوان یک عالم دینى مطرح است تا یک عالم سیاسى، ولى در عین حال بسیارى از گروههاى افراطى سیاسى منهج علمى و عملى وى را به عنوان یک شناسه مطرح کردهاند و حتى برخى از تحلیلگران در بطن افکار تکفیرى ابنتیمیه و ابنقیم جوزى، انگیزههاى سیاسى را براى مقابله با شیعه دخیل دانستهاند،[۷۷] از جمله موضع گیرىهاى سیاسى ابنتیمیه، در جریان حمله تاتار به شام و فرار مردم دمشق درسال (۷۰۲ ق)، بود که ابنتیمیه مردم را به جهاد فراخواند.[۷۸] بعد از شکست تاتارها، ابنتیمیه به اقدامات جدیدى دست زد، از جمله راندن گروهى از شیعههاى باطنى نصیرى از کوههاى اطراف دمشق بود. ابنتیمیه معتقد بود که این گروههاى شیعى جاسوسان و حامیان تاتار بوده و در منطقه فساد مىکردند ابنتیمیه با گروهى از یارانش به جنگ این گروههاى شیعه رفت و تمام افراد مسلح را کشت و درختهاى آن منطقه را قطع کرد.[۷۹] ابنتیمیه با بیان این گزاره که «هر کس دعوت را دریافت کرد و نپذیرفت واجب القتل است» و با قرائت آیههاى جهاد در راستاى آن و تأکید بر فضائل جهاد، قتل کفار و جهاد علیه آنان را جزء اولویتهاى نخست رسالت اسلام شمرده است.
از این روى گروههاى افراطى براى رسیدن به اهداف و منافع خود در جهت ترویج مواضع خود و نابودى مخالفانش از حربه جهاد استفاده کرده و براى تغذیه افکار مجاهدین و مشروعیت بخشیدن به جنایتهاى خود از تفکرات ابنتیمیه به عنوان تأیید اصول و مبانى خود استفاده مىکنند. و از اعمال وى به عنوان یک الگو بهره مىگیرند. ایمن الظواهرى در فصل چهارم کتاب التبرئه خود که در باب جهاد و امر به معروف است، ابتدا با استناد به کلام ابنتیمیه، جهاد را زمانى معتبر مىداند که به راى اهل خبره در دین و دنیا باشد و در پایان این فصل چنین مىنویسد:
من امیدوارم که خواننده این کتاب، کلام ابنتیمیه را در باب جهاد هم بخواند، چرا که وى خودش در عرصه جهاد بوده و مسلمانان را براى جهاد تحریک مىکرده و عالمى است که احوال جهاد و مجاهدین را به خوبى درک مىکرده و باید متذکر شد که وى با اینکه بخشى از عمر خود را در زندان بوده ولى اصلًا در مبانیش خللى ایجاد نشده
بلکه محکمتر نیز شده تا اینکه در زندان مرد، پس ابنتیمیه استحقاق یک امام و رهبرى که بتوان به او اقتدا کرد را دارد.[۸۰]ابنتیمیه بعد از واقعه جبل و کسروان، نامهاى به ملک ناصر مىنویسد و در این نامه بعد از حمد خداوند و تمجید از سلطان مىنویسد:
مارقین دو دسته اند: دسته اول اهل فجور و طغیان، ظالمان و متجاوزان و کسانى که از شعائر ایمان خارج شدند … گروه دوم مارقین (از دین خارج شدگان) بدعت گذارند. گمراهان منافق و خارج شدگان از سنت و جماعت، جداشدگان از شریعت و اطاعت سلطان مانند اهل جبل، جرد، کسروان که سلطان با آنها جنگید و پیروزى سلطان از نعمتهاى خداوند به او بود. آنها و امثالشان از بزرگترین مفسدان در امور دین و دنیا هستند، آنان معتقدند که ابوبکر، عمر و عثمان، مسلمانان بدر و بیعت رضوان و همه مهاجران و انصار و تابعین و پیشوایان اسلام و علماى مذاهب چهارگانه و شیوخ اسلام و پادشاهان مسلمانان و سربازانشان و همه مسلمانان کافر و مرتد هستند، حتى از یهود و مسیحیت بدتر هستند، زیرا مرتد بدتر از کافر است به این دلیل اهل فرنگ و مغولها را بر اهل ایمان و قرآن مقدم مىدانند.[۸۱]
وى در ادامه نامه خود مىنویسد:
طرفداران این مذهب ملعون مانند اهل جبل عامل و نواحى آن و جزین با آمدن تاتار خوشحال شدند. هنگامى که سپاهیان اسلام از سرزمین مصر حرکت کردند، ذلت و بیچارگى آنان براى همه مسلمانان روشن شد. هنگامى که خداوند اسلام را با آمدن سلطان یارى کرد، براى آنان عزایى بود، این گروه باعث شدند که چنگیزخان به سرزمینهاى اسلامى حمله کند و هولاکو بر بغداد مسلط شود و تا حلب پیش بیاید، این گروه انواع دشمنى را در حق اسلام و اهل آن مرتکب شدهاند. علت همه دشمنىها این است که معتقدند هر کس با آنها در گمراهیشان همراه نباشد، کافر و مرتد است. از جمله این اعتقادها این است: «کسى که متعه را حرام بداند کافر است، کسى که ابوبکر، عمر و عثمان را دوست داشته باشد یا از آنها راضى باشد، کافر است. کسى که ایمان به منتظر نداشته باشد کافر است، کسى که معتقد باشد خدا را در آخرت مىبیند کافر است، کسى که بگوید خداوند بر روى آسمانهاست، کافر است، کسى که به قضا و قدر ایمان داشته باشد، کافر است».[۸۲]
همچنین ابنتیمیه با جایگاهى که به دست آورده بود به اقداماتى دست مىزد که در اصل وظیفه حکومت بود. او در سال (۶۶۹ ق) به همراه تعدادى از یارانش به خانهها مىرفتند و تمام ظرفها را شکسته و شرابها را مىریختند و صاحبان خانهها را سرزنش یا دستگیر مىکردند. این کار او با استقبال مردم مواجه شد، چرا که تصور مىکردند حکم قرآن اجرا شده و زمان پیامبر (ص) در حال بازگشت است.[۸۳] همچنین ابنتیمیه همراه با عدهاى از یارانش در ماه رجب سال (۷۰۴ ق) صخرهاى را که در کنار رود قلوط بود و مردم بدان نذر مىکردند قطع کرد.[۸۴]
استفاده از احکام تکفیر و جهاد براى پیشبرد منافع سیاسى، منجر به یک مدل افراطگرایى و راهبردى شد که اوج این تفکر در قرن دوازدهم توسط محمد بن عبدالوهاب در جزیره العرب رخ داد، وى در سال ۱۱۵۸ ق زمانى که امیر درعیه- محمد بن سعود- با وى بیعت نمود و متعهد شدند که با یکدیگر توحید وهابى را در جزیره العرب گسترش دهند،[۸۵] و در اولین اقدام به تخریب قبور از جمله قبر زید بن خطاب پرداختند[۸۶] و با تسلط بر مکه محل تولد پیامبر (ص) را و قبر و بارگاه حضرت خدیجه و بسیارى از صحابه و بزرگان دین را با خاک یکسان کردند[۸۷] و یا مرتکب جنایتهاى هولناکى در سرزمینهاى مسلمان از جمله احساء و طائف و نجف و کربلاء و … شدند.[۸۸]
نگاه ابنتیمیه به شیعه و فرقههاى آن به عنوان یک رافضى که داراى اعتقاداتى مخالف با اهل سنت و داراى رویکردى منفعلانه و همراه با دشمنان اسلام است، باعث شده امروزه آتش اختلافات بین مذاهب اسلامى بالا بگیرد و به عنوان یک راهبرد سیاسى براى رسیدن به اهداف پلید خود در محافل غربى مطرح باشد، ایمن الظواهرى رهبر القاعده در مجله نشره الانصار طى مقالهاى مواضع خود را در قبال ایران و شیعیان بیان مىکند و همان سخنان ابنتیمیه را یک بار دیگر تکرار مىکند و مىگوید: ما با شیعیان و مردم ایران از نظر اعتقادات با هم اختلافاتى داریم، آنها ابوبکر و عمر و صحابه رسول خدا (ص) را سب مىکنند و قائل به تحریف قرآن هستند و براى ائمه خود عصمت قائلند و به مهدى آخر الزمانى معتقدند که رجعت خواهد کرد که اگر کسى چنین اعتقاداتى داشته باشد مرتد است مگر اینکه جاهل بوده باشد.[۸۹]
و یا ابومصعب زرقاوى[۹۰] که مواضعى خشونتآمیزتر علیه شیعه نسبت به دیگر رهبران القاعده داشت به طورى که اولویت جنگ را در ابتداء با آنها مىدانست،[۹۱] نوشتههاى وى به روشنى بر این امر گواهى مىدهد که در تکفیر کردن مسلمان مخصوصاً شیعیان متأثر از ابنتیمیه بوده وى در کتاب الکلماه المضیئه، با سوءظنى که به شیعیان دارد معتقد است که پشت تمام تحرکات آمریکائى که در منطقه
وجود دارد رافضه هم دست دارد، به طورى که مىخواهند حکومت خود را از ایران به سمت عراقو سوریه و سپس کشورهاى خلیج فارس ادامه دهند، از این روى وى رافضیان را آدمهاى منافق مىخواند و آنها را منطبق با آیه (هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ)[۹۲] مىداند و آنها را تکفیر مىکند و در تأیید کلام خود سخن ابنتیمیه را ذکر مىکند و مىگوید:
ابنتیمیه چه خوب حال این رافضه را توصیف کرده که آنها کفار را علیه مسلمین یارى مىکنند و کمک آنها به مغولها باعث خروج چنگیزخان شد و هلاکو خان توانست به کشورهاى مسلمان عراق و سوریه برسد، به همین خاطر بود که توانستند لشکر مسلمانان را غارت کنند و … قلبهاى مغولان بسیار سخت بود و بر هیچ کسى رحم نمىکردند و مهمترین عبادتشان لعن مسلمین و اولیاء الله بود و بزرگترین اصل براى آنها لعن و تکفیر و سب حاکمان اسلام، خلفاى راشدین و علماء اسلام بود … و رافضه هم این مغولها و دولتشان را دوست دارند، چرا که آنها به وسیله همین مغولها عزت خودشان را به دست آوردند لذا به آنها کمک مىکردند و مسلمانان را مىکشتند و حریمها را مىشکستند … و زمانى که مسلمانها بر مشرکین و نصارى غلبه پیدا مىکردند این روز براى رافضىها روز غصه و اندوه بود ولى زمانى که آنها بر مسلمین پیروز شدند این روز روز عید و خوشحالى براى آنها بوده است.[۹۳]
ابومصعب با اظهار تعجب از این عبارتها مىگوید:
سبحان الله، مثل این که ابنتیمیه از عالم غیب خبر مىداده و به اوضاع عصر حاضر اشراف داشته، لذا آنها را توصیف کرده و به ما خبر داده، بنابراین راه براى ما روشن گردیده، چرا که باطن این قوم براى ما ظاهر شده است.[۹۴]
ابنتیمیه مىگوید: به همین خاطر عامه مردم بدترین احساس را نسبت به آنها دارند و جنگیدن با آنها سزاوارتر است تا با خوارج، لذا بین مردم شایع شده که رافضه اهل بدعتاند و ضد اهل سنت، چرا که دشمنى آنها با سنت رسول خدا و شریعت اسلام ظاهرتر است.[۹۵] وى سخنان بسیارى از ابنتیمیه نقل کرده که حاکى از تأثیرپذیرى وى دارد.[۹۶]
حتى گروههاى تروریستى و افراطى داعش و یا جبهه النصره متأثر از همین گونه تفکرات هستند، در رسالها ى به نام دوله البغدادى- الواقع و الحکم الشرعى که منسوب به گروه حکومت داعش هست، گروههاى حکومتى را به چند قسم تقسیم کرده و مخالفان خودشان را تکفیر مىکنند و خون و مالشان را مباح مىکنند که در این صورت گروههاى جیش المجاهدین و لواء التوحید و أحرارالشام و جبهه النصره کافر مىشوند. در این رساله که گروههاى مخالف خود را محکوم به افراطىگرى مىکند آمده که آنها قضیه تکفیر را با شبهه افکنى و ظن و گمان، بدون هیچ بینه معتبرى بیان مىکنند و بسیارى از سربازان هم از آنها اطاعت مىکنند و مسلمین را مىکشند همان طورى که کفار را مىکشند و اعلام مىکنند که به آنها امتیاز مىدهند که در کشتن آنها اخلاق جنگ را مراعات نکنند و اسیران و زنان و بچهها و … را حتى با عملیاتهاى انتحارى بکشند، آنها همان خوارجىاند که پیامبر (ص) فرموده بود که از مشکلات این قوم این است که قرآن مىخوانند ولى صداى آن از دهانشان بیشتر نمىرود، آنها مسلمانان را مىکشند و بتپرستان را دعوت مىکنند … اگر آنها را درک مىکردم آنها را همچون قوم عاد مىکشتم،[۹۷] و ما مىبینیم که مصلحت شرعى براى ما تعیین مىکند که این خوارجى که با مجاهدین ما جنگ مىکنند باید با آنها بجنگیم، چرا که آنها زمینهاى آزاد را به فساد مىکشند و از کسانى که ضد بشار اسد هستند انتقام مىگیرند و ثمرات و نتایج جهاد ما را در سوریه از بین مىبرند.[۹۸]
گزارشى که خبرنگار الحیاه[۹۹] از عقاید رهبران گروههاى تکفیرى انتشار کرده به وضوح این خشم افراطى دیده مىشود، که باعث شده به آسانى مخالفان خود به ویژه شیعیان را کافر بخوانند و خون و مال و ناموسشان را مباح اعلام کنند، در حالى که هیچ یک از آنها صلاحیت صدور حکم تکفیر را ندارند.
نتیجه
ابن تیمیه نه تنها به عنوان یک عالم دینى بلکه به عنوان یک رهبر سیاسى توانست نقش بسزایى در وقایع جهان اسلام به ویژه در یک سده اخیر داشته باشد، وى با سازماندهى برخى از مبانى سلفیه همچون انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایى و مخالفت با عقل و منطق و با سخت گیرى در برخى از معارف اعتقادى سلف همچون توحید و شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادى و گسترش دایره تکفیر و ارتباط آن با سیاست و با یک رویکرد منفعلانه نسبت به شیعه باعث شد که خشونتهاى جهان اسلام به سمت اختلافهاى مذهبى براى تأمین منافع سیاسى حرکت کند، از این روى امروزه شاهد بسیارى از جنایتها به اسم اسلام در مناطق مختلفى از جهان اسلام همچون سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین و … هستیم.
منابع
-
ابنابىعاصم، السنه، تحقیق محمد ناصر الدین البانى، چاپ اول: المکتب الإسلامى، بیروت ۱۴۰۰ ق.
-
ابنبشر نجدى، عثمان، عنوان المجد فى تاریخ نجد، دارالحبیب، ریاض ۱۴۲۰ ق.
-
ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، اقامه الدلیل على ابطال التحلیل، برگرفته از نرمافزار مکتبه الشامله.
۴٫-، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفه أصحاب الجحیم، تحقیق ناصر عبدالکریم العقل، چاپ هفتم: دار عالم الکتب، بیروت ۱۴۱۹ ق.
۵٫-، الاستقامه، نشر دانشگاه محمد بن سعود، مدینه ۱۴۰۳ ق.
۶٫-، الرد على البکرى، تحقیق: محمد على عجال، مکتبه الغرباء الأثریه، مدینه ۱۴۱۷ ق.
۷٫-، الرد على المنطقیین، دارالمعرفه، بیروت [بىتا].
۸٫-، الصفدیه، تحقیق محمد رشاد سالم، چاپ دوم: نشر ابنتیمیه، مصر ۱۴۰۶ ق.
۹٫-، درء تعارض العقل والنقل، تحقیق محمد رشاد سالم، چاپ دوم: انتشارات جامعه الإمام محمد بن سعود الإسلامیه، عربستان ۱۴۱۱ ق.
۱۰٫-، رساله التدمریه، العبیکان، ریاض ۱۴۲۱ ق.
۱۱٫-، زیاره القبور و الإستنجاد بالمقبور، دارطیبه، ریاض [بىتا].
۱۲٫-، عقیده الاصفهانیه، المکتبه العصریه، بیروت ۱۴۲۵ ق.
۱۳٫-، فتوى الحمویه الکبرى، تحقیق حمد بن عبدالمحسن تویجرى، دارالصمیعى، ریاض [بىتا].
۱۴٫-، مجموع فتاوى و رسائل، مجمع ملک فهد، عربستان ۱۹۹۵ م.
۱۵٫-، مجموعه الرسائل و المسائل، نشر تراث العربى [بىتا، بىجا].
۱۶٫-، منهاج السنّه النبویه، جامعه الإمام محمد بن سعود الإسلامیه، ۱۴۰۶ ق/ ۱۹۸۶ م [بىجا].
-
ابنجبرین، اللؤلؤ المکین من فتاوى، عربستان، ریاض [بىتا، بىنا].
-
ابنحجر هیتمى مکى، أحمد شهاب الدین، الفتاوى الحدیثه، دارالفکر [بىجا، بىتا].
-
ابنحنبل شیبانى، احمد بن محمّد، مسند احمد بن حنبل، تحقیق شعیب الأرنؤوط و عادل مرشد و دیگران، چاپ اول: مؤسسه الرساله، بیروت ۱۴۲۱ ق.
-
ابنرجب حنبلى، عبد الرحمن بن احمد، فتح البارى شرح صحیح البخارى، چاپ اوّل: مکتبه الغرباء الأثریه، مدینه ۱۴۱۷ ق.
مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ج۱، ص: ۸۰
-
ابنعبدالوهاب، محمد، الرسائل الشخصیه، دانشگاه محمد بن سعود، ریاض عربستان [بىتا].
۲۲٫-، کشف الشبهات، دارالقلم، بیروت [بىتا].
۲۳٫-، کشف الشبهات، وزاره الشؤون الإسلامیه و الأوقاف و الدعوه و الإرشاد، عربستان ۱۴۱۸ ق.
۲۴٫-، مجموعه رسائل فى التوحید والإیمان، تحقیق اسماعیل بن محمد انصارى، دانشگاه محمد بن سعود، ریاض [بىتا].
-
ابنعثیمین، محمد صالح، مجموع فتاوى بن عثیمین، دارالوطن، عربستان ۱۴۱۳ ق.
-
ابنکثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، بیروت ۱۴۰۷ ق.
-
ابوالعلا، راشد، ضوابط تکفیر المعین عند ابنتیمیه و محمد بنعبدالوهاب وعلماء نجد، ریاض ۱۴۲۵ ق [بىنا].
-
ابوزهره، محمد، ابنتیمیه حیاته و عصره؛ آراؤه و فقهه، دارالفکر العربى، قاهره ۱۹۹۱ م.
-
اسماعیلى، حمید رضا، القاعده از پندار تا پدیدار، اندیشه سازان نور، تهران ۱۳۸۶٫
-
آلوسى، محمود، تاریخ النجد، مدبولى، قاهره، [بىتا].
-
امین، محسن، کشف الارتیاب فى اتباع محمّد بن عبدالوهاب، تحقیق حسن الامین، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ق. [بىنا، بىجا].
-
انصارى اسماعیل و دیگران، مجموع مؤلّفات الشیخ محمّد بن الوهاب، دانشگاه محمد بن سعود، ریاض، [بىتا].
-
ایمن الظواهرى، محمد ربیع، التبرئه، [بىنا، بىجا، بىتا].
-
برقاوى، عاصم بن محمد بن طاهر، مجموع استفتاءات، ابو محمد مقدسى، [بىنا، بىتا].
-
رساله دوله البغدادى- الواقع و الحکم الشرعى، الجبهه الاسلامیه- المجلس الشرعى، ۱۴۳۵ ق [بىنا، بىجا].
-
رفعت، سید احمد، النبى المسلح، کانون الثانى، ۱۹۹۱ م [بىجا].
-
زرقاوى، ابومصعب، الکلمات المضیئه، شبکه البراق الاسلامیه، ۱۴۲۷ ق [بىجا].
-
زینى دحلان، الدررالسنیه فى الرد على الوهابیه، [بىنا، بىجا، بىتا].
-
سبحانى، جعفر، بحوث فى الملل و النحل، مؤسسه نشر إسلامى جامعه مدرّسین، قم [بىتا].
-
سقاف، حسن بن على، السلفیه الوهابیه أفکارها الاساسیه و جذورها التاریخیه، دارالامام النووى، عمان ۱۴۲۳ ق.
-
شوکانى، محمد بن على بن محمد بن عبدالله، القول المفید فى أدله الاجتهاد والتقلید، دارالقلم، کویت ۱۳۹۶٫
مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ج۱، ص: ۸۱
-
صالح السریه، رساله الایمان، برگرفته از آدرس الکترونیکى:http ://www .elismaily .tv
-
صائب، عبدالحمید، ابنتیمیه حیاته عقایده، چاپ دوم: مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى، قم ۱۴۲۶ ق.
-
طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوى همدانى، انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم ۱۳۷۴٫
-
طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران ۱۳۷۲٫
-
عبدالاله بلقزیز، الاسلام و السیاسه، چاپ دوم: دارالبیضاء، مغرب ۲۰۰۸ م.
-
عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه فى الأجوبه النجدیه، ۱۴۱۷ ق/ ۱۹۹۶ م [بىنا، بىجا].
-
عبدالسلام فرج، محمد، جهاد فریضه غائبه، [بىنا، بىتا].
-
عبدالعزیز الشبل، على، التنبیه على المخالفات العقدیه فى فتح البارى، دارالوطن، [بىتا].
-
عبدالله بن سلیمان، محمد، دعوه الشیخ محمد بن عبد الوهاب وأثرها فى العالم الإسلامى، ناشر وزارت اوقاف اسلامى، عربستان ۱۴۲۲ ق.
-
عصام العماد، یحیى، گفتوگوى بىستیز، دارالغدیر، قم ۱۳۸۶٫
۵۲٫-، نقد الشیخ محمد بن عبد الوهاب من الداخل، نشر اجتهاد، قم ۲۰۰۸ م.
-
قصیمى، عبدالله بن على، الصراع بین الاسلام والوثنیه، ۱۴۲۷ [بىنا، بىجا].
-
مالکى، حسن بن فرحان، داعیه و لیس نبیا، دارالرازى، اردن ۲۰۰۴ م.
-
مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، تهران ۱۳۷۴٫
-
موسى، محمد یوسف، اعلام العرب، الموسسه المصریه العامه للتالیف و الترجمه و الطباعه و النشر، مصر [بىتا].
-
نووى، یحیى بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، چاپ دوم: دار إحیاء التراث العربى، بیروت ۱۳۹۲ ق.
-
نیشابورى، مسلم بن حجّاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله (ص)، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقى، دار إحیاء التراث العربى، بیروت [بىتا].[۱۰۰]
-
www. rajanews. com
-
www. tawhed. ws
-
www. old. ido. ir// a. aspx? a/ 5020015831
-
www. shamela. ws
-
http:// www. elismaily. tv
-
http:// www. shia- leaders. com
-
http:// www. farsnews. com
-
http:// www. mashre ghnews. ir
[۱] پژوهشگر مؤسسه دارالإعلام لمدرسه اهلالبیت( علیهم السلام) ..
[۲] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۵، ص ۱۱۴ و ج ۱۷، ص ۳۶۰؛ فتوى الحمویه الکبرى، ج ۱، ص ۴۰ و ۵۴۱٫
[۳] . محمد صالح بن عثیمین، مجموع فتاوى، ج ۱، ص ۱۱۵؛ صالح فوزان، الأرشاد الى صحیح الاعتقاد، ص ۱۵۰؛ على عبدالعزیز الشبل، التنبیه على المخالفات العقدیه فى فتح البارى، ج ۳، ص ۵۸۴٫
[۴] . ابنتیمیه، الرد على الکبرى، ج ۲ ص ۵۰۷؛ همو، الرد على المنطقیین، ج ۱، ص ۱۰۱ و ۴۸۸ و ۵۲۳؛ همو، مجموع فتاوى، ج ۱۳، ص ۲۳۷؛ ج ۴، ص ۲۸۳، ۳۱۵؛ ج ۹، ص ۳۹؛ همو، عقیده الاصفهانیه، ص ۱۰۹ و ۱۱۰؛ همو، الصفدیه، ج ۱، ص ۲۴۲٫
[۵] . همو، درءالتعارض بین العقل و نقل، ج ۳، ص ۱۵۱؛ همو، منهاج السنه النبویه، ج ۲، ص ۲۱۵٫
[۶] . بىشک بر عقاید کلامى آثار فقهى مهمى، چون مرتد شدن و کافر بودن و … بار مىشود و در طول تاریخ به خاطر برخى از مسائل کلامى چون مباحث علم و قدرت خداوند و یا جسم و مکان داشتن خداوند خونهاى بسیارى ریخته شده، در سوالى از هیئت عالى افتاء عربستان درباره اینکه اگر کسى قائل باشد به اینکه خداوند در همه جا وجود دارد، چیست؟ پاسخ دادهاند: خداوند در عرش است و درون جهان نیست بلکه خارج از عالم است و اگر کسى معتقد باشد که خداوند در همه جا هست، کافر، مرتد و بلکه خارج از اسلام است.( فتاوى اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء، ج ۳، ص ۲۱۶ سوال الاول من الفتوى رقم ۵۲۱۳) ..
[۷] . آنها با تمسک به ظاهر آیات و روایات، براى خود خدایى خیالى ساختند که براى توصیف خداوند آنها مىتوان به کتابهاى السنه و یا توحید ابنخزیمه رجوع کرد، به عنوان نمونه البانى در حاشیه خود بر السنه ابنابىعاصم شماره ۴۷۱ حدیث ام الطفیل، حدیث را صحیح مىداند که در آن حدیث خداوند را جوانى با موهاى بلند و نعلینى از طلا ترسیم کرده که در سبزه زار ایستاده است ….
[۸] . در سال ۱۹۷۳ م تشکیل شد و به گروهک شباب محمد و یا جماعه صالح السریه مشهور است.
[۹] . سید احمد رفعت، النبى المسلح، ج ۱، الرافضون، ص ۳۴٫
[۱۰] . رهبر گروه جماعه التکفیر و الهجره.
[۱۱] . سید احمد رفعت، همان، ج ۲، الثائرون، ص ۱۲۹- ۱۳۱٫
[۱۲] . به گزارش فارس. گروههاى سلفى ووهابى( طالبان) همین رویه را براى پیروان خود پیش گرفته و اسناد بهشت را در قبال کشتن دیگر مسلمانان به آنها اعطا مىکنند.
http:// www. farsnews. com/ newstext. php? nn/ 59600080211931 sthash. CBOeA 1 Pl. dpuf
و بر اساس گزارش خبرى عرب تایمز، در میان کشفیات به دست آمده از اجساد برخى تروریست هاى تکفیرى در سوریه پس از پاکسازى القصیر، علاوه بر بمبهاى دستى و خشابها و گلولهها، به وفور قرصها و داروهاى تقویت جنسى نیز یافت شده که طبق اظهارات اسیران تکفیرى، این قرصها را براى ورود به کاخهاى حوریان در بهشت آماده مىکردهاند. طبق فتاواى مفتىهاى وهابى، هر کس براى جنگیدن با ارتش سوریه و حزب الله و به نیت سرنگونى بشار اسد به سوریه برود، پس از کشته شدن، مستقیماً وارد بهشت و آغوش حوریان مىشود! به نقل از:
. ۲۲۰۹۱۰/ swen/ af/ ri. swenh gerhsam. www//: ptth.
[۱۳] . ر. ک: ابنتیمیه، إقامه الدلیل، ج ۵، ص ۳۹۸؛ لمسوده، ص ۴۶۲ به بعد ..
[۱۴] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۲۰، ص ۲۱۰- ۲۱۴٫
[۱۵] . همان، ج ۲۲، ص ۲۴۹٫
[۱۶] . عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه، ج ۴، ص ۸٫
[۱۷] محمد بن عبدالله بن سلیمان السلمان، دعوه الشیخ محمد بن عبد الوهاب وأثرها فى العالم الإسلامى، ص ۱۱۹٫
[۱۸] . الأصل السادس رد الشبهه التى وضعها الشیطان فى ترک القرآن و السنّه و اتباع الآراء و الأهواء المتفرقه المختلفه …،( محمد بن عبدالوهاب، مجموعه رسائل فى التوحید والإیمان، ج ۱، ص ۳۹۶؛ عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه، ج ۱، ص ۱۷۴) ..
[۱۹] . محمد بن عبدالوهاب، رسائل الشخصیه، ج ۱، ص ۲۷۷٫
[۲۰] . نمونههاى فراوانى از این موضوع در کتاب الدرر السنیه، ج ۱۰ موجود است.
[۲۱] . حسن بن على سقاف، السلفیه الوهابیه، ص ۷۴٫
[۲۲] . همان طور که عبدالله عزّام به ان نکته اذعان مىکند( عبدالرحیم على، حلف الارهاب، ج ۱، ص ۲۲) ..
[۲۳] . ابنتیمیه، رساله التدمریه، الاسماء و الصفات، ج ۱، ص ۷٫
[۲۴] . همو، درء التعارض، ج ۹، ص ۳۴۴؛ همو، الاستقامه، ج ۱، ص ۱۸۰؛ ج ۲، ص ۳۱٫
[۲۵] . محمد بن عبدالوهاب، مجموعه رسائل، ج ۵، ص ۱۲۹٫
[۲۶] . همو، اقامه الدلیل، ج ۲، ص ۱۰۰٫
[۲۷] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۳، ص ۱۴۰ و ۱۴۲ و ج ۶، ص ۴۲۱٫
[۲۸] . همو، الاستغاثه، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابنتیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفه أصحاب الجحیم، ص ۵۴۰؛ همو، مجموع فتاوى، ج ۲۵، ص ۳۲۳؛ ج ۲۷، ص ۶۰٫
[۲۹] . حاشیه رد المختار، ج ۴، ص ۴۴۹ ..
[۳۰] . محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص ۳۱- ۳۳٫
[۳۱] . حسن بن فرحان مالکى، داعیه و لیس نبیاً، ص ۴۰٫
[۳۲] . همان، ص ۴۳ ..
[۳۳] . ابومحمد مقدسى، مجموع استفتاءات، حکم من یستغیث بغیر الله، ص ۲٫
[۳۴] . ابومصعب زرقاوى، الکلمات المضیئه، ص ۷٫
[۳۵] . همان، ص ۳۲۵٫
[۳۶] . طبق نقل مرحوم علامه طباطبایى، طبرسى، زمخشرى و … در ذیل آیه ۵۸ از سوره« توبه» دلالت بر وجود ردپاى این گروه افراطى در زمان رسول الله است. محمدحسین طباطبایى، المیزان، ج ۹، ص ۳۱۹؛ طبرسى، مجمع البیان، ج ۵، ص ۶۳؛ ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۴۵۴؛ شهرستانى، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۱۵؛ مسلم نیشابورى، صحیح مسلم، ج ۲، کتاب الزکاه، ص ۷۵۰- ۷۴۳، ح ۱۴۸، ۱۴۷، ۱۵۸ و ۱۵۶ ..
[۳۷] . به طورى که خود ابنعبدالوهاب نیز آن را انکار مىکند و بین وهابیت و خوارج فرق مىگذارد، الدرر السنیه، ج ۸، ص ۲۰۴، القصیمى در کتاب الصراع بین الاسلام والوثنیه، ج ۱، ص ۴۷۰ این نسبت را رد مىکند.
[۳۸] . مثلًا به کتاب ضوابط التکفیر المعین عند ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب وعلماء نجد، اثر ابوالعلا راشد بن أبىالعلا، ۱۴۲۵ ق.
[۳۹] . سید مهدى علیزاده موسوى، مبانى فکرى سلفیه و وهابیت، ج ۱، ص ۴۱- ۵۵٫
[۴۰] . ابنتیمیه، زیاره القبورو الاستنجاد بالمقبور، ص ۱۷٫
[۴۱] . ابنکثیر شاگرد ابنتیمیه این را جزء تحریفات سخنان ابنتیمیه مىداند،( ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج ۱۴، ص ۱۴۳) ..
[۴۲] . محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص ۵۸؛ همو، مجموع مؤلّفات الشیخ محمّد بن الوهاب، ج ۶، ص ۱۱۵٫
[۴۳] . سید محسن عاملى، کشف الارتیاب، ص ۱۴۸٫
[۴۴] . زینى دحلان، الدررالسنیه فى الرد على الوهابیه، ص ۳۲٫
[۴۵] . عبدالسلام فرج، الجهاد فریضه الغائبه، ذیل بحث الحکم بغیر ما انزل الله،( ابن تیمیه در کتاب الفتاوى ۲۸/ ۵۲۴ مىگوید: و معلوم بالاضطرار من دین المسلمین وباتفاق جمیع المسلمین أن من سوغ اتباع غیر دین الإسلام أو اتباع شریعه غیرشریعه محمد صلى الله علیه وسلم فهو کافر).
[۴۶] . همان، ذیل بحث حکام المسلمین الیوم فى رده عن الاسلام، مىگوید:( ابنتیمیه فى الفتاوى ۲۸/ ۵۳۴٫ وقد استقرت السنه بأن عقوبه المرتد أعظم من عقوبه الکافر الأصلى من وجوه متعدده منها. أن المرتد یقتل بکل حال، ولا یضرب علیه الجزیه، ولا تعقد له ذمه، بخلاف الکافر الأصلى).
[۴۷] . رهبر جنبش التحریر الاسلامى( سازمان آزادى بخش اسلامى) مصر که در سال( ۱۹۷۴ م) بوجود آمد.
[۴۸] . صالح السریه، رساله الایمان، برگرفته از آدرس الکترونیکى.http ://www .elismaily .tv .
[۴۹] . سید محسن امین عاملى، کشف الارتیاب، ص ۲۳۲٫
[۵۰] . ابنتیمیه، منهاج السنه النبویه، ج ۱، ص ۶۰٫
[۵۱] . همان، ج ۱، ص ۲۲- ۲۹٫ وى بارها نسبتهاى ناروایى به شیعه مىدهد به طورى که مىگوید.« لو کانُوا مِنَ الطَّیرِ لَکَانُوا رَخَمًا، وَلَوْ کَانُوا مِنَ الْبَهَائِمِ لَکَانُوا حُمُرًا»( اگر شیعه را از پرندگان بدانیم باید آنها را مرغ نجاستخوار و اگر از چهارپایان بدانیم باید آنها را الاغ بدانیم)
[۵۲] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۲۸، ص ۵۲۷ و ۵۲۸، این در حالى است که در منهاج السنه ج ۱، ص ۶۷ حکم به قتل خوارج مىدهد.
[۵۳] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۲۸، ص ۶۳۶ و ۶۳۸ ..
[۵۴] . همان، ج ۴، ص ۴۲۹٫
[۵۵] . همو، منهاج السنه، ج ۲، ص ۲۴۳٫
[۵۶] . همان، ج ۲، ص ۵۱۲٫
[۵۷] . به طورى که به امامیه مىگوید: فَإِنَّهُمْ جَهْمِیه قَدَرِیه رَافِضَه( همان، ج ۴، ص ۱۳۱).
[۵۸] . همان، ج ۲، ص ۶۲۶٫
[۵۹] . همان، ج ۳، ص ۴۴۵٫
[۶۰] . علمائى چون محب الدین خطیب و احسان الهى ظهیر و ابراهیم جبهان، امامیه را کافر دانستهاند( به نقل از: عصام العماد، گفتوگوى بى ستیز، ص ۵۹).
[۶۱] . فضیله الشیخ بن جبرین، اللولوالمکین من فتاوى، ص ۳۹٫
[۶۲] . همان، شماره فتوى، ۱۵۹۰۳ ..
[۶۳] . سایت المنجد، سوال ۱۰۲۷۲٫
[۶۴] . برگرفته از سایت سازمان تبلیغات اسلامى به نشانى.http ://old .ido .ir //a .aspx ?a /5020015831 .
[۶۵] . ابنتیمیه، منهاج السنه، ج ۸، ص ۲۳۸ و ۲۴۲٫
[۶۶] . همان، ج ۴، ص ۱۳۰٫
[۶۷] . اسراء، آیه ۶۰٫
[۶۸] . همو، منهاج السنه، ج ۳، ص ۴۰۴٫
[۶۹] . همان، ج ۸، ص ۳۳۰ و ج ۴، ص ۴۹۶ به تنقیص مقام حضرت على( ع) و ج ۴، ص ۲۴۵ به تنقیص حضرت فاطمه( س) پرداخته و ازآن طرف به تعریف و تمجید قاتل حضرت على( ع) پرداخته است، همان، ج ۵، ص ۴۷٫
[۷۰] . ابنحجر، الدرر الکامنه، ج ۱، ص ۱۵۱٫
[۷۱] . مسلم نیشابورى، صحیح مسلم، ج ۱، ص ۶۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۱، ص ۹۵؛ ابنحجر عسقلانى، فتح البارى فى شرح صحیح البخارى، ج ۱، ص ۶۰؛ نووى، شرح مسلم، ج ۲، ص ۶۴ ..
[۷۲] . ابنحجر، الفتاوى الحدیثه، ص ۱۴۵٫
[۷۳] . ابنتیمیه، منهاج السنه، ج ۲، ص ۲۲۵ و رفع تنقیص از یزید و بنى امیه و در ص ۲۵۲ به تمجید از یزید پرداخته است.
[۷۴] . عصام العماد، نقد الشیخ محمد بن عبدالوهاب من الداخل، ص ۹۷٫
[۷۵] . به گزارش سایت رهبران شیعه، گروه تکفیرى داعش اعلام کرده که رهبر ما یزید و رهبر دشمنان ما امام حسین( ع) است و براى انتقام از خون اجدادشان بپا خواستهاند،(http ://www .shia -leaders .com )
[۷۶] . عبد الاله بلقزیز، الاسلام و السیاسه، ص ۱۰۳٫
[۷۷] . همان، ص ۱۰۰ ..
[۷۸] . محمد ابوزهره، ابنتیمیه حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، ص ۳۵٫
[۷۹] . همان، ص ۴۱٫
[۸۰] . محمد ربیع ایمن الظواهرى، التبرئه، ص ۶۱ ..
[۸۱] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ص ۴۰۰ ..
[۸۲] . همان، ص ۴۰۱٫
[۸۳] . محمد ابو زهره، ابنتیمیه حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، ص ۳۷؛ محمد یوسف موسى، اعلام العرب؛ ابنتیمیه، ص ۸۹٫
[۸۴] . ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج ۱۴، ص ۳۳؛ محمد یوسف موسى، اعلام العرب، همان، ص ۹۰٫
[۸۵] . عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه فى الأجوبه النجدیه، ج ۱، ص ۱۳۸٫
[۸۶] . عثمان بن بشر نجدى، عنوان المجد فى تاریخ نجد، ص ۸۴ ..
[۸۷] . همان، ج ۱، ص ۱۷۴، حوادث ۱۲۲۰ ق.
[۸۸] . براى اطلاع بیشتر مىتوان به تاریخ نجد وقایع ۱۲۲۰ و یا ۱۲۱۶ هجرى قمرى و یا به کتاب بحوث ملل و نحل آیت الله سبحانى، ج ۴ ص ۵۸۵ الى ۵۸۹ رجوع کرد.
[۸۹] . ایمن الظواهرى،« موقفنا من ایران الرد على تهمه التعاون بین الحرکه الجهادیه السلفیه و ایران الرافضه»، مجله نشره الانصار، شماره ۹۱٫
[۹۰] . وى به عنوان رهبر گروهک القاعده در عراق شناخته شده است.
[۹۱] . حمیدرضا اسماعیلى، القاعده از پندار تا پدیدار، ص ۱۲۰ ..
[۹۲] . منافقون، آیه ۴٫
[۹۳] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۲۸، ص ۴۷۸- ۵۲۷٫
[۹۴] . ابومصعب زرقاوى، الکلمات المضیئه، ص ۶۲- ۶۴ ..
[۹۵] . ابنتیمیه، مجموع فتاوى، ج ۲۸، ص ۴۸۲٫
[۹۶] . درکتاب الکلمات المضیئه، ص ۵۱۸ به روشنى بر این مطلب دلالت دارد ویا در ص ۵۸۹ به منهج ابنتیمیه در جهاد با رافضه اشاره مىکند.
[۹۷] .« ان من ضئضئ هذا قوماً یقرئون القرآن لایجاوز حناجرهم یقتلون أهل الاسلام و یدعون اهل الاوثان، یمرقون من الاسلام کما یمرق السهم من الرمیه، لئن ادرکتهم لأقتلنهم قتل عاد» ..
[۹۸] . دوله البغدادى- الواقع و الحکم الشرعى، الجبهه الاسلامیه- المجلس الشرعى، ۱۴۳۵ ه،
https:// docs. google. com/ file/ d/ 0 ByiT 8 r- NIzf QzJIWVIyci 1 zMXc/ edit? pli/ 1.
[۹۹] . به نقل از عمر کاید، خبرنگار الحیاه، بر گرفته از سایت.
۱۷۱۲۴۱/ di? psa. liated/ moc. swenajar. www//: ptth.
[۱۰۰] کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام _نخستین: ۱۳۹۳: قم)، مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ۱۰جلد، دار الإعلام لمدرسه اهل البیت (علیهم السلام) – قم – ایران، چاپ: ۱، ۱۳۹۳ ه.ش.
منبع: منبع: مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ج۱، ص: ۵۷-۸۱٫
بازدیدها: ۰






هیچ نظری وجود ندارد