نقد و بررسى عملکرد و باورهاى گروهک تروریستى- تکفیرى جندالله
شریف لکزایى*[۱]
رضا لکزایى*[۲]*
چکیده
در این مقاله عملکرد و باورهاى گروهک تروریستى- تکفیرى موسوم به جندالله به سرکردگى عبدالمالک ریگى که در جنوب شرق کشور ایران- به ویژه در استان سیستان و بلوچستان- دست به ترور و کشتار مردم زده است بررسى و نقد مىشود.
در بخش عملکردهاى تروریستى این گروهک؛ از منطقه تاسوکى در شمال استان تا عملیاتهاى انتحارى کور در تاسوعاى حسینى در جنوب استان در چابهار، تا عملیات انتحارى در زاهدان، در مسجد على بن ابى طالب و مسجد جامع پرداخته مىشود.
در بخش اندیشه، باورهاى تروریستها از قبیل مشرک دانستن شیعه، معتقد بودن شیعه به تحریف قرآن، تحریم عزادارى امام حسین، بدعت دانستن عید نوروز، نسبت دادن شهادت امام حسین به شیعه و … بررسى و نقد مىشود.
روش مقاله، توصیفى- تحلیلى و بر اساس چارچوب نظرى برگرفته از حدیث نبوى است. سعى شده است که ادعاهاى تروریستها، بر اساس آیات قرآن و روایات اهل سنت نقد شود. از این رو هدف مقاله علاوه بر معرفى اقدامات جنایت کارانه این گروه تروریستى، تأکید بر افتراق عمل و باور آنان از آموزههاى اهل سنت است. ضمن این که بر تناقض عمل آنان با آموزههاى قرآنى و روایى تأکید مىشود.
کلیدواژگان: تروریسم، سیستان و بلوچستان، گروه جندالله.
درآمد
به طور کلى جریانهاى موجود در جهان اسلام را در سه رده مىتوان دستهبندى کرد: اسلام لائیک با محوریت ترکیه، اسلام تکفیرى با محوریت و حمایت عربستان سعودى و اسلام ناب محمدى با محوریت ایران. تمام گروهکهاى تروریستى که داعیه اسلام و مسلمانى دارند و اکنون در نقاط مختلف دنیا از جمله سوریه، عراق، پاکستان، افغانستان و … فعال هستند، ذیل جریان اسلام تکفیرى قرار مىگیرند. گروهک تروریستى جندالله که بعدها نامش را به «جنبش مقاومت مردمى ایران» تغییر داد، در جنوب شرق ایران- استان سیستان و بلوچستان- دستش را به خون آحاد مردم از شیعه و سنى آلوده کرده است، داخل همین جریان قرار دارد. البته مىتوان این سه جریان را با استفاده از جریانشناسى جامع و کلان امام خمینى ذیل دو جریان اسلام ناب محمدى (ص) و اسلام آمریکایى قرار داد. آنچه این دو اسلام را از هم جدا مىکند و مقابل یکدیگر قرار مىدهد منافع آمریکا و صهیونیستهاست. این یک ملاک مهم است که به افراد قدرت تشخیص مىدهد تا راه حقیقى را پیدا کنند و از طرفى با این رویکرد روشن مىشود که دشمن اصلى آمریکاست و تکفیرىها دشمن فرعى محسوب مىشوند که رهبر انقلاب اسلامى ایران نیز بر آن تأکید داشته و دارد.
آنچه که در این نوشته به آن مىپردازیم، موشکافىهاى کلامى و تاریخى نیست و فقط بیان عملکرد و سوابق این گروهک نیست، بلکه تلاش مىشود تا از یک سو تناقض و تقابل صریح گروهک تروریستى ریگى را با استفاده از دلالتهاى مطابقى آموزههاى قرآنى و روایى کتب اهل سنت نشان دهیم و از سوى دیگر نشان دهیم که این گروهک در خدمت منافع شیطان بزرگ است که در راستاى اهداف دشمنان اسلام ناب محمدى (ص) از هیچ جنایتى فروگذار نکرده است.
چارچوب نظرى
بر اساس نظریه طبقهبندى علوم از نگرگاه امام خمینى، هر سازمان و بلکه هر انسانى حداقل از سه دیدگاه قابل بررسى است: اندیشه، انگیزه و عمل. امام خمینى بر اساس فرمایش حضرت رسول الله که مىفرمایند:
«انَّمَا الْعِلْمُ ثَلاثَهٌ آیهٌ مُحْکَمَهٌ وَ فَریضَهٌ عادِلهٌ و سُنَّهٌ قائِمَهٌ
» همانا دانش سه گونه است: آیتى محکم، فریضهاى عادله، سنتى استوار»[۳] معتقدند متعلَّق دانش سه مرتبه از مراتب وجود انسان است. در این نظریه بر اساس ساختمان ظاهرى و باطنى وجود انسان و جهان، علوم سه بخش مىشوند که البته این سه بخش، سه مرتبه وجودى هستند نه آن که قسیم هم باشند و اگر در وجود انسان یا در عرصه جامعه به گونهاى در هم تنیده این سه بخش آشکار شد، آن گاه آن انسان و آن جامعه زندگى الهى را تجربه مىکند. حضرت امام در کتاب شرح حدیث این را بحث کردهاند.[۴]
سازمانهاى تروریستى و از جمله گروهک تروریستى موسوم به جندالله به سرکردگى عبدالمالک ریگى از این امر مستثنا نیست. در این مقاله پس از طرح پیشینه و اقدامات این گروهک، به بررسى و نقد آن از سه دیدگاه مؤلفههاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى مىپردازیم.
پیشینه و ادبیات بحث
غربت خونبار[۵] اولین کتابى بود که در چهلم شهداى فاجعه تروریستى تاسوکى منتشر شد. در این کتاب گزارشى از این حادثه تروریستى از زبان مجروحین، زندگى نامه و تصاویر شهدا، بازتاب این فاجعه در مطبوعات و رسانهها و اشعارى در رثاى شهیدان تاسوکى آمده است. این کتاب ۲۲۱ صفحهاى، پاسخى بود به تروریستهایى که بعد، به دروغ ادعا کردند، که در واقعه تروریستى تاسوکى در جاده زابل به زاهدان به کاروان مسئولان حمله کردهاند؛ چرا که این شهدا مردم کوچه و بازار بودند از کشاورز تا دانشجو.
دومین کتاب، خاطرات یکى از گروگانهاى فاجعه تروریستى تاسوکى بود. در این کتاب، به تفصیل آنچه به مدت ۱۵۰ روز بر گروگانها گذشته، آمده است. در این کتاب تناقضهاى فکرى و رفتارى تروریستها با آموزههاى دینى و مذهبى که خودشان مدعى آن بودند، نشان داده شده است.[۶]
گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم[۷] نیز از کتابهایى است که فعالیتهاى تروریستى این گروهک را در ۱۷۵ صفحه تحلیل و تبیین کرده است. شاید یکى از دلایلى که باعث شده است نویسنده کتاب در چارچوب جنگ نرم، اقدامهاى این گروهک را تحلیل کند، جنگ روانى پس از اقدامات تروریستى این گروهک باشد، زیرا ترور در حیطه جنگ سخت قرار دارد نه جنگ نرم. همین نویسنده در کتاب ۱۷۵ صفحهاى دیگرى با عنوان مرداب انتحار[۸] عملیات استشهادى را با انتحارى مقایسه کرده است. در این کتاب شخصیت هفت عامل انتحارىِ اخیر در استان سیستان و بلوچستان به همراه شخصیت عبدالمالک ریگى تحلیل شده است. ایشان سپس به تحلیل چهار شخصیتى که عملیاتهاى استشهادى انجام دادهاند پرداخته است تا خواننده تفاوت عملیات استشهادى را از انتحارى دریابد. کتاب در چنگال عقاب[۹] گزارشى واقعى و مستندگونه از نحوه رهگیرى و فرود هواپیماى حامل عبدالمالک ریگى است که در ۲۳۰ صفحه این مطلب را ضمن درج تصاویر برخى از شهدا بررسى کرده است.
نویسنده دیگرى در مقاله «گروه جندالله نماد افراطگرایى مذهبى در ایران»[۱۰] به عوامل و زمینههاى پیدایش این گروهک و فعالیتهاى تروریستى پرداخته است. در این مقاله از عوامل شکلگیرى این گروهک تروریستى و تاریخچه آن از آغاز تا دستگیرى ریگى و همچنین ویژگىهاى جغرافیایى، ژئوپولوتیک، مواد مخدر، عامل ایدئولوژیک، عوامل بیرونى (بیگانه) و مسائل قومى و مذهبى سخن گفته شده است.[۱۱]
سیماى جمهورى اسلامى ایران نیز با چند فیلم مستند از جنایتهاى این گروهک پرده برداشته است و صداى جمهورى اسلامى ایران در شبکه معارف با نمایشى رادیویى با عنوان تاسوکى در چندین قسمت توجهش را به این موضوع نشان داده است. مجمع جهانى اهل بیت هم با اختصاص ویژه نامه شماره ۷۲ ماه نامه گنجینه مجمع در اسفند ۱۳۹۱ تلاش کرد تا از مظلومیت رسانهاى شهداى ترور استان سیستان و بلوچستان بکاهد.
آنچه که در این مقاله ملاحظه مىکنید نقد و بررسى این گروهک در سه حوزه بینش، گرایش و کنش است که این کار با استناد به آیات قرآن و احادیث پیامبر اعظم- برگرفته از کتب معتبر اهل سنت- صورت گرفته است. چنین کارى در هیچ یک از آثار پیش گفته انجام نشده است. این موضوع به ویژه با تداوم اقدامات تروریستى این جریان تکفیرى و تروریستى نیازمند بررسى است تا زمینههاى ناگفتهاى از کارهاى جنایت کارانه این گروههاى تروریستى و تکفیرى بازنمایى شود و حداقل تأکید شود که راه این گروهها از راه مسلمانان جداست و عمل و فکر آنها مبتنى بر آموزههاى اسلامى نیست.
تأملى در عمق باورها
گروهک تروریستى جندالله در بُعدِ اندیشه که حوزه تفکر و باور است، داراى اعتقاداتى است که در نتیجه آن، فضاى زیست مسلمانى شیعیان با اهل سنت را مخدوش و با اختلال مواجه مىسازد.
اعضاى این گروه تروریستى و تکفیرى، معتقد به کفر شیعیان است و کسى که حتى در کفر شیعه هم تردید کند کافر است. از نظر این گروه، به قتل رساندن چند شیعه هم ثواب زیادى دارد و هم مسیرِ رفتن به بهشت را هموار مىکند. توسل و رفتن به زیارت قبور امامان و امامزادگان شرک است. هدف امام حسین امر به معروف نبوده، بلکه دست یافتن به حکومت چند روزه دنیا بوده است و متأسفانه یزید، با به شهادت رساندن ایشان مرتکب فسق شد. امام زمان به دنیا نیامده است. گاهى به گروگانها مىگفتند این امام زمان شما کجاست تا سوار بر اسب سفید براى نجات شما بیاید.
از سویى معتقد بودند که قرآن تحریف نشده است و بر این باور بودند که شیعه معتقد به تحریف قرآن است. عزادارى و گفتن یا حسین و اضافه نمودن یاى منادا قبل از هر اسم دیگرى به جز «یا الله» شرک است. البته اگر انسانى را که داراى حیات ظاهرى است، مورد خطاب قرار بدهید، این شرک محسوب نمىشود. در این مقاله به بررسى همه این ادعاها نمىپردازیم اما به طور کلى پاسخهاى این شبهات را مىدهیم تا براى کسانى که به دنبال حقیقت باشند، راه را روشنتر نماید.[۱۲]
پرسش کلیدى این است که آیا گوینده «لااله الا الله» مسلمان است یا خیر؟ براى پاسخ به این پرسش به حدیثى از حضرت رسول توسل مىجوییم:
اخبرنا یونس بن عبدالاعلى و الحرث بن مسکین قراءه علیه و انا اسمع عن ابنوهب قال اخبرنى یونس عن ابنشهاب قال حدثنى سعید بن المسیّب أنّ أبا هریره أخبره أن رسول الله صلى الله علیه و سلم، قال أمرت أن أقاتل الناس حتى یقولوا لاإله إلا الله فمن قال لاإله إلا الله عصم منی ماله و نفسه إلا بحقه و حسابه على الله؛[۱۳]
من مأمورم با کفار بجنگم تا این که لااله الا الله بگویند. هر کس گفت لااله الا الله از طرف من مال و جانش محفوظ است، مگر به سبب حقى که بر [گردن] او مىآید و حسابش با خداست.
بر اساس این حدیث که در کتاب سنن نسائى آمده، گوینده «لااله الا الله» مسلمان است و جان و مالش در امان است و کسى حق تعرض به او ندارد مگر در صورتى که آن مسلمان جرمى مرتکب شود؛ مثلًا کسى را به ناحق بکشد و اولیاى دم خواستار قصاص شوند که در این جا حکم خدا که همان قصاص است باید جارى شود. نکته ظریفى که در این حدیث وجود دارد این است که پیامبر نمىفرماید گوینده «لااله الا الله» کافر یا مشرک مىشود بلکه گویا این طور مىفرماید که وقتى کسى «لااله الا الله» گفت جان و مالش در امان است؛ بعد هم که جرمى مرتکب شد از دایره اسلام بیرون نمىرود و باید حکم خدا را بر او اجرا کرد، مگر اینکه جرمش ارتداد و انکار قول «لا اله الا الله» و بیرون رفتن از دین باشد.
در سنن ابنداوود همین حدیث با اندک تفاوتى این گونه نقل شده است:
حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَهَ عَنْ الْأَعْمَشِ عَنْ أَبِی صَالِحٍ عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ قَال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِذَا قَالُوهَا مَنَعُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّهَا وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى.[۱۴]
این حدیث شریف را تطبیق مىدهیم بر شهداى مسجد على بن ابى طالب که در حال نماز با انفجار انتحارى به شهادت رسیدند،[۱۵] یا بر رانندههاى تاکسى بىگناه و بىدفاع که با فریب، ربوده و به دار آویخته شدند، یا شهداى تاسوعاى چابهار که در حال عزادارى بر سالار شهیدان به شهادت رسیدند، یا بر نوزاد دو ماهه- ثنا پردل- و ده دانشآموز ده، دوازده ساله شهداى تاسوعاى چابهار تطبیق بدهیم. و دیگر کودکانى که هنوز به سنّ تکلیف نرسیده بودند و تکلیفى متوجهشان نبوده است. بنابراین، گروهک تروریستى تکفیرى موسوم به جندالله، اعتقادى خلافِ اعتقاد پیامبر رحمت و رسول مهربانىها داشته است و بر اساس آن عمل کرده و خون گویندگان و معتقدان به لا اله الا الله را به ناحق ریخته است.
در این جا لازم است که متن فتواى یکى از علماى شیعه را که در همین باره است، نقل کنیم:
بسمه تعالى
ما جمعى هستیم ساکن در محلى که اهل سنت زندگى مىکنند و آنها ما را کافر مىدانند و مىگویند شیعه کافر است. در این صورت آیا ما هم مىتوانیم با آنها معامله به مثل کنیم و همان طورى که آنها ما را کافر مىدانند ما هم با آنها معامله کفار کنیم. مستدعى است وظیفه شرعى ما را در مقابل این حملات بیان کنید. امضا: جمعى از مؤمنین.
آیت الله العظمى وحید خراسانى در پاسخ چنین مرقوم فرموده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیا (ص) بدهد مسلمان است، و جان و عِرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسى که پیرو مذهب جعفرى است محترم است. و وظیفه شرعى شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسى از آنها مریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگر حاجتى به شما داشت حاجت او را برآورید، و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: (وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى)[۱۶] و به فرمان خداوند متعال عمل کنید که فرمود:(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً)[۱۷] و السلام علیکم و رحمه الله.[۱۸]
آنچه در این فتوا بر آن تأکید مىکنیم این آیه از قرآن کریم است:
(لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً)
و به کسى که نزد شما [اظهارِ] اسلام مىکند نگویید: تو مؤمن نیستى.»[۱۹]
چنان که روشن است آیه مىفرماید به کسى که اظهار اسلام مىکند و خود را مسلمان مىداند و شهادتین را بر زبان جارى مىکند، نگویید که تو مؤمن نیستى. روشن است که این آیه به تنهایى، یک دلیل قرآنى در کنار ادله روایى محسوب مىشود.
پرسش دیگر این است که: آیا نباید شهروندان و هموطنان ایرانى از رهبر و یا اولى الامر خویش اطاعت کنند؟ در حدیثى که در سنن ابنماجهاز رسول خدا نقل شده، چنین مىخوانیم:
… عن ابى هریره قال: قال رسول الله من اطاعنى فقد اطاع الله و من عصانى فقد عصى الله و من اطاع الامام فقد اطاعنى و من عصى الامام فقد عصانى؛[۲۰]
هر کس از من اطاعت کند، از خداوند اطاعت کرده است و هر کس از من نافرمانى کند، خدا را نافرمانى کرده است و هر کس امام را اطاعت کند، از من اطاعت کرده است و هر کس از امام اطاعت نکند، از من اطاعت نکرده است.
بنابراین اگر شخص یا تشکیلاتى این حدیث حضرت ختمى مرتبت را خوانده و دانسته باشد، هیچ گاه با دشمنِ کشور متحد نمىشود و دست به سلاح نمىبرد و علیه هموطنان نظامى و غیرنظامى خویش جنایت نمىکند. این سخن، جداى از برخى نظریههاى سیاسى تعداى از متفکران اهل سنت؛ مثل فضل الله بن روزبهان خنجى است که معتقدند از حاکم ظالم که به زور حکومت را به دست آورده است باید اطاعت کرد، چرا که «الحقُّ لِمَن غَلَب» که وارد آن وادى نمىشویم.[۲۱]
تأملى در مبانى اخلاقى
در بُعدِ انگیزه که حوزه اخلاق است از سخنان رهبر انقلاب اسلامى، امام خمینى، بهره مىگیریم. ایشان در بحث انسانشناسى که در کتاب شرح جنود عقل و جهل مطرح کرده، معتقد است در وجود انسان چهار قوه فعال است: شهویه، غضبیه، وهمیه یا شیطنت و عاقله. این چهار نیرو بر سر به دست آوردن ریاست بدن، با یکدیگر نزاع دارند. هر کدام از این قوا که ریاست را به دست گرفت، طبیعتاً سایر قوا تابع او مىشوند. براى مثال کسانى که قوه غضبیه رئیسشان شده است، سایر قوا را تحت الشعاع و زیر سلطه خود قرار مىدهد. نمونههاى آن هم در طول تاریخ زیاد است؛ مانند هیتلر، صدام، چنگیز و ….
این گونه افراد، از ارتکاب جنایت دچار عذاب وجدان نمىشوند، بلکه احساس رضایت مىکنند، چون در دستگاه وجودىشان، قوه غضبیه ریاست را برعهده دارد و در ایجاد گرایشها، رفتارها و باورها تأثیر خود را مىگذارد. در مقابل، چه کسى دچار عذاب وجدان مىشود؟ کسى که قوه عاقله حاکم بر وجود او باشد و به حکم عقل، به خیر و شر امور دنیایى و آخرتى توجه کند، ولى کسى که درنده خویى بر او حاکم باشد، از درنده خویى خوشحال هم مىشود. شاید به لحاظ فلسفى به این شکل بتوان به این سؤال پاسخ داد. طبیعتاً مسائل دیگرى نیز مزید بر علت است.
اما چرا یک قوه خاص، مثلًا قوه غضبیه در یک فرد شکوفا مىشود و اداره وجود آدمى را بر عهده مىگیرد. نقش مسائل تربیتى این جا آشکار مىشود و از طرف دیگرتربیت در خلأ شکل نمىگیرد بلکه بر اساس اندیشه است که شاکله گرایش آدمى ساخته شود. پس تربیت که مبتنى بر اندیشه و اعتقاد و باور است، ساختار انگیزه انسان مىشود.
اکنون نوبت آن است که این سخنان را به کار بندیم. مالک ریگى در اعترافاتش چنین مىگوید:
من فکر مىکردم که شیعیان کافرند، العیاذ بالله. مثلًا شیعه مسلمان نیست؛ خب! قلبم کور شده بود ولى آن تعصبات غلط، آن تعصبات، آن جمود سبب مىشوند که انسان حتى یک جنایت بسیار بزرگى را مىکند و بعد خوش هم هست. خوشحال هم مىشود که من مثلًا خدا را راضى کردم و به خدا رسیدم و تقرب حاصل کردم. و اگر بشود هر انسانى که حرف مرا مىشنود از دوست و غیر دوست، از نزدیک و دور، هر نوع تعصبى را کنار بگذارد همه کارها آسان مىشود و دیگر مىداند که این کار خطا بوده و این کار خطا نبوده است. من وقتى این جا آمدم [زندان]، برخورد دوستان و بچههاى این جا را با خودم دیدم، خود به خود آن تعصبات شکست و بعضى وقتها فکر مىکردم کهاى کاش من را در همان روزهاى اول [کتک] مىزدند که در آن ذهنیتى که دارم بمانم و مىگفتم در آن موقع درست است که جسم من ضربه مىدید اما با همان تصوراتى که قبلًا داشتم مىماندم ولى وقتى که اخلاق و رفتار خوب اینها را دیدم که نمىتوانست تصنعى باشد چرا که بالاخره تأثیر تصنعى در یک لحظه یا در یک ساعت است؛ ولى با یک شخص نشستیم و غذا خوردیم، با همدیگر صحبت کردیم، با همدیگر خندیدیم و اصلًا در آن روزهاى اول بزرگترین شکنجه روى من همین بود که چرا اینها با من این طور برخورد مىکنند؟! یا اینکه با خودم مىنشستم تلقین مىکردم که اینها همهاش تصنعى است ولى نمىتوانستم خودم را قانع کنم و اولین چیزى که از بین رفت به نظرمن آن تعصب بود. وقتى تعصب از بین مىرود، انسان تمام جریانات را راحت مىتواند بفهمد. اصلًا فهم مسئله، مشکل پیدا نمىکند.[۲۲]
در این عبارتها به خوبى مىتوان تأثیر عنصر شناخت و اندیشه را بر اخلاق و رفتارِ این تروریست مشاهده کرد. «تعصب غلط» چندین بار تکرار مىشود، تعصبى که قلب را کور و اندیشه و بینش و شناخت او را دچار اختلال کرده و وقتى شناخت با درهم شکستن تعصب حاصل مىشود، به خدا پناه مىبرد که شیعه را کافر دانسته است.
بنابراین، در این گروهک، قوه غضبیه حرف اول را مىزده است، گرچه پندارشان این بوده که این قوه عاقله است که ریاست دارد. اعتقادى هم که شکل گرفته مبتنى بر تعصب بوده است، نه شناخت صحیح. به ناچار تعصب کور و غلط که آمد کبر، دروغ، اعتماد به نفس کاذب و دیگر رذیلتهاى اخلاقى را هم به دنبال دارد؛ براى مثال در واقعه تروریستى تاسوکى در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ که در آن عدهاى از انسانهاى بىگناه و بىدفاع طلبه، دانشجو، دانشآموز، کاسب و … به شهادت رسیدند، اینگروهک مدعى شد که به کاروانى از مسئولان نظام جمهورى اسلامى ایران حمله کرده است! در صورتى که راستگویى در تمامى ادیان تأکید شده است و مؤمن و ملحد، راست گفتن را عملى نیک و انسانى مىدانند. از بررسى دیگر رذیلتهاى اخلاقى و جنود جهل که در این جا صف کشیدهاند، به دلیل اختصار صرف نظر مىکنیم و خوانندگان را به کتاب تاسوکى؛ خاطرات یک گروگان ارجاع مىدهیم.
تأملى در عرصه رفتارها
آنچه در حوزه رفتارى مطلوب است این است که رفتار انسان مطابق موازین شرعى و آیات و روایات باشد. در حوزه رفتارى، افراد این گروهک در یک سطح نبودند ولى نماز جماعت مىخواندند. برخى از آنها بعد از نماز سوره یس یا سوره رحمان مىخواندند. تعدادى از آنها حافظ برخى از سورهها و آیات قرآن بودند. آنها
مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ج۱، ص: ۳۸۹
اقدامهاى تروریستى و شرارت آمیزشان علیه هموطنان را جهاد و خود را مجاهد مىدانستند. رفتارهاى شیعیان از جمله عزادارى سالار شهیدان را به شدت نکوهش مىکردند و کاملًا مخالف با روضه خوانى و سینه زنى بودند. معتقد بودند که مىتوان از اسرائیل و آمریکا پول گرفت و آن پول را در راه جهاد هزینه کرد.[۲۳] عبدالمالک ریگى بعد از دستگیرى اعتراف کرد که از ناتو چند هزار دلار دریافت کرده است. مىگفتند سنت رسول الله این است که در جهاد، زنان، کودکان و پیرمردها را نمىکشته است، از این رو ما هم در تاسوکى به این افراد کارى نداشتیم؛ در حالى که در موارد متعددى این گروهک موجب شهادت کودکان و زنان شده است؛ از جمله در هفتم خرداد ۱۳۸۸ در مسجد على بن ابى طالب شهرستان زاهدان، دربیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ در مسجد جامع[۲۴] شهرستان زاهدان، در ۲۶ مهر ۱۳۸۸ در شهرستان پیشین،[۲۵] در چابهار در تاسوعاى ۱۳۸۹ و …. در موارد گفته شده، این گروهک تروریست زنان، کودکان و کهن سالان را به خاک و خون کشیدند و سنت نبوى را که قائل به آن بودند، نقض کردند.
آیا مىتوان از مشرک پول گرفت و با آن پول جهاد کرد؟ پاسخ را از کلام پیامبر اکرم در سنن ابنماجه مىشنویم:
«إنا لانستعین بمشرکٍ؛
ما از مشرک یارى نمىطلبیم.»[۲۶]
شاید از این که” مشرک” نکره آمده بتوان استظهار سالبه کلیه کرد و گفت پیامبر فرمودهاند ما از هیچ مشرکى، کمک نمىخواهیم؛ و از اینکه فرمودهاند «ما» و نه من، استظهار کنیم که هر کس محمدى منش و پیرو اسلام ناب است به پیامبر اقتدا مىکند؛ گویى پیامبر فرمودهاند ما مسلمانان از هیچ مشرکى، کمکى نمىخواهیم.
اکنون باید بررسى کنیم آیا این گروهک از مشرکین یارى طلبیدهاند یا خیر. براى یافتن پاسخ، اعترافات برادر مالک ریگى را مرور مىکنیم:
منابع درآمدى گروه، هزینههاى سفرهاى عبدالمالک، سیستمهاى ماهوارهاى، تجهیزات نظامى، تأمین مربى و استاد براى آموزش، ایجاد پایگاه و دفاتر در دبى، امارات، لندن و آمریکا، ماهوارههاى خبرى و پوششهاى ماهوارهاى، گوشىهاى ماهوارهاى و شارژ آنها با دلار رایگان و سایر امکانات، مستقیماً از آمریکا تأمین مىشد.[۲۷]
مایلیم بر چند کلمه «مستقیماً از آمریکا» تأکید کنیم و علاوه بر حدیث نبوى، بگوییم که آمریکا از برخى اسلامها حمایت مىکند، اسلامى که امام خمینى آن را اسلام آمریکایى نامید.
این گروهک که از امکانات آمریکا بهره برده، دستش به خون زنان و کودکان آغشته است؛ حال آن که پیامبر رحمت از کشتن زنان و کودکان به وضوح نهى فرمودهاند و در صحیح بخارى است چنین آمده که:
اسحاق بن ابراهیم قال قلت لاب اسامه: حدثکم عبیدالله عن نافع عن ابنعمر رضى الله عنهما قال وجدت امراه مقتوله فى بعض مغازى رسول الله (ص) فنهى رسول الله (ص) عن قتل النساء و الصبیان.[۲۸]
حال آن که ریگى به برادرش دستور مىدهد که همسر خودش را به قتل برساند و او همسرش خانم فائزه منصورى را که مادر سه فرزند- یک پسر و دو دختر دو قلو- است در خواب به ضرب گلوله مىکشد.[۲۹] کاملًا واضح است که دستور عبدالمالک ریگى در چه نسبتى با فرمایش پیامبر قرار دارد و روشن مىشود که وقتى امام خمینى از اسلام آمریکایى نام مىبرد این عنوان چه طور مصادیق خودش را در آیندههاى دور و نزدیک و در طول تاریخ پیدا مىکند.
آنچه باید بر آن تأکید کنیم این است که سنت رسول الله به عنوان یک اصل ثابت رفتارى توسط این گروهک به رسمیت شناخته نمىشود؛ مثلًا وقتى یکى از گروگانها به حدیثى در کتابى که خودشان در اختیار گروگانها قرار دادهاند، استناد مىکند، پاسخ مىشنود که از این چیزها زیاد مىنویسند و لحظاتى بعد کتاب را از دست رس گروگانها خارج کرده و پس مىگیرند.[۳۰] نمونه دیگر زمانى است که یکى از گروگانها مىپرسد: این رفیق شما چرا از ما این قدر کار مىکشد؟ مگر نگفتید که سنت رسو ل الله این بوده که از اسیر کار نمىکشیده است؟ پاسخ مىشنود که هر کدام از ما قانون خودش را دارد.[۳۱]
همه مسلمانان مىدانند که ماه محرم ماه حرام است و جهاد در آن حرام اعلام شده است. قرآن صریحاً مىفرماید:
(إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ)
در حقیقت شمار ماهها (ى قمرى) نزد خداوند (در علم ازلى و لوح محفوظ او) دوازده ماه است که در کتاب خدا (جهان هستى که کتاب تکوینى است) از روزى که آسمانها و این زمین را آفریده ثابت و محقق است (و از کیفیت تنظیم کره زمین و ماه در منظومه شمسى نشأت یافته)، چهار ماه از آنها (رجب، ذى قعده، ذى حجّه و محرّم) حرام است (محترم است و جنگ در آنها حرام است) این دستور آیینى است استوار و پایدار، پس در این ماهها (با شکستن حرمت آنها و جنگ با یکدیگر) بر خود ستم مکنید.[۳۲]
مدعیان عمل به قرآن، در ماه محرم که جنگ- و نه دفاع- در آن حرام است، در تاسوعاى حسینى ۱۳۸۹ در شهرستان چابهار حدود چهل نفر از هموطنان را در اقدامى انتحارى به شهادت رساندند و مرتکب جنایت شد و به فرمایش خداوند عمل نکردند. در میان این چهل نفر و اگر دقیقتر بگوییم این ۳۹ نفر، یک کودک چهارساله و یک نوزاد دو ماهه و هفت خانم و ده دانش آموز بودند.
این گروهک مدعى بود که گروههایى در ایران به ما ظلم کردهاند و به همین دلیل ما به جاى آمریکا و صهیونیست با ایران مبارزه مىکنیم، در صورتى که قرآن مىفرماید: اگر گروهى به شما ظلم کردند، شما به عدالت رفتار کنید و ظلم نکنید:
(وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا)؛
دشمنى با جمعیتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند.[۳۳]
حال کسانى که به قرآن معتقدند و این آیه را قبول دارند، ما هم فرض مىگیریم که نهادى هم به آنها ظلم کرده است، در این فرض- که به درستى و نادرستىاش کارى نداریم- مردم عادى چه گناهى کردهاند که به خاک و خون کشیده مىشوند؟! این هم نکته دیگرى است که نشان مىدهد این گروهک برخلاف قرآن عمل کرده است. نباید فراموش کرد که خون دانش آموزها و پیران اهل سنت آمیخته با خون نوزادها، کودکان و پیران شیعه توسط این گروهک ریخته شد.[۳۴]
قرآن مىفرماید:
(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ)؛
مشرکها را هر جا که یافتید بکشید (در داخل حرم و بیرون آن، در ماههاى حرام و خارج آن) و آنها را دستگیر نمایید و در محاصره قرار دهید و برایشان در هر کمین گاهى بنشینید.)[۳۵]
یعنى مشرکها را هر کجا یافتید با آنان بجگید. در این جا باید تفاوت کافر حربى و غیرحربى را توضیح داد و گفت آیه در مقام بیان حکم چه کسانى است و یا سخن از مشرک هایى است که مسلمانها با آنها پیمانى امضا کرده و آن را نقض کردهاند که ما از آن مىگذریم، آنچه به بحث ما مربوط است ادامه آیه است:
(فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ)؛
پس اگر توبه کردند و نماز را برپا داشتند و زکات دادند راهشان را بازگذارید، که همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.[۳۶]
غایت قتال در این آیه توبه، اقامه نماز و دادنِ زکات تعبیر شده حال آن که اگر مصداق این آیه را شیعه بدانیم که این گروهک این طور مىگوید، این که تحصیل حاصل است! چون شیعه همه این کارها را انجام مىدهد؛ یعنى هم نماز مىخواند و هم زکات مىدهد. از سوى دیگر، وقتى عدهاى نماز مىخوانند، زکات مىدهند و در مسجد در حال عبادت هستند، یا در جاده در حال تردد، یا در خیابان- شیعه و سنى- در حال عزادارى براى فرزند پیامبر و یا در بانک مشغول انجام خدمت به مردم مىباشند، این آیه بر این افراد چه طور دلالت مىکند؟ آیا وجدان هر انسان آزادهاى شهادت نمىدهد که مصداق بارز این آیه رژیم غاصب صهیونیستى است؟ در این جا بار دیگر تعصب است که در عدم درک آیههاى قرآن خود را نشان مىدهد. از طرف دیگر گفته شد که پیامبر مىفرمایند گوینده «لا اله الا الله» مسلمان و در امان است.
خاتمه
از آنچه گذشت مىتوان دریافت که گروهک تروریستى تکفیرى و شرورِ به اصطلاح جندالله و یاوران آنها و دیگر گروهکهاى تروریستى تکفیرى، نه در حوزه باورها، اعتقادات صحیح دارند و نه در حوزه اخلاق و عمل داراى رفتار شایسته و مبتنى بر قرآن و شریعت هستند. به برخى از نمونهها که از مشاهدات عینى بود در متن اشاره شد. از این رو مىتوان به اهداف اختلاف افکنانه و انگیزههاى غیر الهى آنها پى برد. انگیزههایى که در پرتو حمایت از قومى خاص تبلور یافته است، در حالى که خواستههاى دشمنان این مرز و بوم را اجرا مىکند.
در جمعبندى و نتیجهگیرى نهایى شاید بتوان گفت ایجاد این گروهک تروریستى و دیگر گروهکها براى مشغول کردن مسلمانها و غفلت از دشمنهاى اصلى ملتهاى اسلامى است. به طور قطع منافع اقدامات چنین گروههایى نه براى خود آنها و نه براى جوامع مسلمان است، بلکه براى کسانى است که هیچ نسبتى با اسلام و مسلمانها ندارند و در اندیشه غارت منابع آنان هستند. روشن است که فقر فرهنگى و اقتصادى و به ویژه باورهاى نادرست اعتقادى عامل جذب افراد به این گروهها است.
منابع:
-
قرآن کریم
-
اسماعیلى، حمیدرضا (به کوشش)، تروریسم در ایران معاصر (مطالعه موردى پس از انقلاب اسلامى)، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، تهران ۱۳۹۰
-
بخارى، ابى عبدالله محمدبن اسماعیل، صحیح بخارى، بیروت، دارالمعرفه، [بى تا].
-
خنجى، فضل الله بن روزبهان، سلوک الملوک، به تصحیح و با مقدمه محمد على موحد، خوارزمى، تهران ۱۳۶۲٫
-
قاسمى، فاطمه و اربابى، یونس، گلدستههاى خونین، شاملو، مشهد ۱۳۹۰٫
-
قاضى میرسعید، سید حکمت (به کوشش)، در چنگال عقاب، نشر مکعب، تهران ۱۳۹۰٫
-
قزوینى، حافظ ابىعبدالله محمد بن یزید، سنن ابنماجه، تعلیق محمدفؤاد عبدالباقى، [بىنا، بىجا، بىتا].
-
کیخا، علیرضا، گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم، سپهر آذین، قم ۱۳۸۹٫
۹٫-، مرداب انتحار، سپهر آذین، قم ۱۳۹۱٫
-
لکزایى، رضا، تاسوکى؛ خاطرات یک گروگان، چاپ چهارم، بوستان کتاب، قم ۱۳۹۱٫
۱۱٫-، حبیب دلها، دفتر دوم، ابناء الرسول، تهران ۱۳۹۲٫
۱۲٫-، حبیب دلها، دفتر چهارم، ابناء الرسول، تهران ۱۳۹۲٫
-
سایت بنیاد هابیلیان، ویژهنامه شهداى تاسوکى، بخش اعترافات، ملاحظه شده در ۲۶/ ۱۲/ ۱۳۹۲٫
-
محمدى، مصطفى، شهیدان همبستگى: سرگذشتى از سرلشکر پاسدار شهید نورعلى شوشترى و دیگر شهیدان فاجعه تروریستى مهرماه ۱۳۸۸ منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، نمایندگى ولى فقیه، معاونت روابط عمومى و انتشارات، ۱۳۹۰٫
-
اعضاى کمیته علمى ستاد یادواره شهداى تاسوکى سیستان، غربت خونبار، دستان، تهران ۱۳۸۵٫
-
ماهنامه گنجینه (وابسته به مجمع جهانى اهل بیت:)، شماره ۷۲، اسفند ۱۳۹۱٫
-
مؤسسه عرشیان کویر تاسوکى و مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى، حبیب دلها (نرم افزار)، قم ۱۳۹۲٫
-
https:// www. islamware. com/ app/ hadith/ 4/ 411/
-
http:// www. tabnak. ir/ pages/? cid/ 38352
http:// www. tasooki. com/ index. php? option/ com content task/ view id/ 257 Itemid/ 24
[۱] استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى؛sharif lakzaee @yahoo .com
[۲] پژوهشگر پژوهشگاه بین المللى جامعه المصطفى- صلوات الله علیه و آله- العالمیه؛rlakzaee @gmail .com ؛ گفتنى است که وى به مدت پنج ماه گروگان گروهک تروریستى جندالله بوده است و وقایع این پنج ماه را در کتابى با عنوان” تاسوکى؛ خاطرات یک گروگان”( چاپ چهارم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۱) منتشر نموده است ..
[۳] . کلینى، اصول کافى، ج ۱، ص ۳۷، حدیث ۱٫
[۴] . امام خمینى، چهل حدیث، حدیث بیست و چهارم، ص ۳۸۴٫
[۵] . اعضاى کمیته علمى ستاد یادواره شهداى تاسوکى سیستان، غربت خونبار ..
[۶] . رضا لکزایى، تاسوکى. خاطرات یک گروگان.
[۷] . علیرضا کیخا، گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم.
[۸] . علیرضا کیخا، مرداب انتحار ..
[۹] . سید حکمت قاضى میرسعید( به کوشش)، در چنگال عقاب. گزارشى واقعى و مستند از نحوه رهگیرى و فرود هواپیماى حامل عبدالمالک ریگى.
[۱۰] . براى مطالعه این مقاله ر. ک.
http:// www. tasooki. com/ index. php? option/ com content task/ view id/ 257 Itemid/ 24
[۱۱] . همچنین براى مطالعه این مقاله ر. ک.« گروه جند الله نماد افراطگرایى مذهبى در ایران»، محسن ساجدى، در گفتار نهم کتاب تروریسم در ایران معاصر( مطالعه موردى پس از انقلاب اسلامى)، به کوشش حمیدرضا اسماعیلى، ص ۲۳۹ ..
[۱۲] . این باورها را نگارنده در ایامى که در گروگان این گروهک تروریستى بود بارها از زبان اعضاى آن شنیده است. براى تفصیل بیشتر ر. ک. تاسوکى. خاطرات یک گروگان، پیشین.
[۱۳] . سنن النسائى، ج ۶،( باب وجوب الجهاد)، بشرح الحافظ جلال الدین السیوطى و حاشیه الامام السندى، ص ۵ ۴ ..
[۱۴] . حدیث ۲۲۷۰ به نقل از.https ://www .islamware .com /app /hadith /4 /411 /؛ ملاحظه شده در تاریخ. ۱۳/ ۲/ ۱۳۹۳٫ در این باره احادیث دیگرى هم هست که مىتوانید به همین آدرس مراجعه کنید.
[۱۵] . براى مطالعه راجع به جزئیات این فاجعه تروریستى و زندگىنامه شهدا ر. ک. فاطمه قاسمى و یونس اربابى، گلدستههاى خونین، مشهد، نشر شاملو، ۱۳۹۰٫٫
[۱۶] . مائده، آیه ۸ ..
[۱۷] . نسا، آیه ۹۴٫
[۱۸] . به نقل از سایت تابناک.http ://www .tabnak .ir /pages /?cid /38352 ؛ ملاحظه شده در تاریخ. ۱۳/ ۲/ ۱۳۹۳٫
[۱۹] . نسا، آیه ۹۴٫
[۲۰] . الحافظ أبى عبدالله محمد بن یزید القزوینى، سنن ابنماجه،، علّق علیه محمدفؤاد عبدالباقى، الجزء الثانى، کتاب الجهاد، باب ۳۹، حدیث ۲۸۵۹، ص ۹۵۴٫٫
[۲۱] . ر. ک. فضل الله بن روزبهان خنجى، سلوک الملوک، به تصحیح و با مقدمه. محمدعلى موحد ..
[۲۲] . ر. ک. سایت بنیاد هابیلیان، ویژه نامه شهداى تاسوکى، بخش اعترافات، ملاحظه شده در ۲۶/ ۱۲/ ۱۳۹۲ ..
[۲۳] . ر. ک. مصاحبه رضا لک زایى با پگاه حوزه با عنوان امید به تقریب، شماره ۲۰۳، ص ۱۴ به بعد.
[۲۴] . براى مطالعه راجع به جزئیات فاجعه تروریستى انتحارى مسجد على بن ابىطالب و مسجد جامع و زندگىنامه شهدا ر. ک. گلدستههاى خونین، فاطمه قاسمى و یونس اربابى.
[۲۵] . براى مطالعه بیشتر. ر. ک. شهیدان همبستگى. سرگذشتى از سرلشکر پاسدار شهید نورعلى شوشترى و دیگر شهیدان فاجعه تروریستى مهرماه ۱۳۸۸ منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول. پیشواى پیشین، مصطفى محمدى، ۱۳۹۰٫
[۲۶] . الحافظ أبى عبدالله محمد بن یزید القزوینى، سنن ابنماجه،، علّق علیه محمدفؤاد عبدالباقى، الجزء الثانى، کتاب الجهاد، باب ۲۷، حدیث ۲۸۳۲، ص ۹۴۵ ..
[۲۷] . سایت بنیاد هابیلیان، ویژه نامه شهداى تاسوکى، بخش اعترافات، ملاحظه شده در ۱۳/ ۲/ ۱۳۹۳٫
[۲۸] . ابى عبدالله محمدبن اسماعیل البخارى، صحیح بخارى، المجلد الثانى، کتاب الجهاد و السیر، باب قتل النساء فى الحرب، ص ۱۷۲٫
[۲۹] . ر. ک. اعترافات عبدالحمید ریگى در کتاب در چنگال عقاب، به کوشش. سیدحکمت قاضى میرسعید، ص ۱۵۰ ..
[۳۰] . رضا لک زایى، تاسوکى. خاطرات یک گروگان، ص ۱۸۶ ۱۸۵٫
[۳۱] . همان، ص ۱۹۵٫
[۳۲] . توبه، آیه ۳۶ ..
[۳۳] . مائده، آیه ۸٫
[۳۴] . به عنوان نمونه براى مطالعه راجع به مطهره نارویى دانش آموز اهل سنت ر. ک. نرم افزار حبیب دلها، قم. مؤسسه عرشیان کویر تاسوکى و مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى، ۱۳۹۲؛ و یا ر. ک. حبیب دلها، دفتر چهارم، به کوشش رضا لکزایى، تهران. ابناء الرسول، ۱۳۹۲، ص ۲۸۵؛ و ر. ک. حبیب دلها، دفتر دوم، مصاحبه با پدر و مادر على صیاد، شهید چهارساله تاسوعاى چابهار، به کوشش رضا لکزایى، تهران. ابناء الرسول، ۱۳۹۲، ص ۳۷۶ و براى آشنایى با شهداى کهن سال و خردسال اهل سنت ر. ک. شهیدان همبستگى. سرگذشتى از سرلشکر پاسدار شهید نورعلى شوشترى و دیگر شهیدان فاجعه تروریستى مهرماه ۱۳۸۸ منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول. پیشواى پیشین، مصطفى محمدى، تهران. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، نمایندگى ولى فقیه، معاونت روابط عمومى و انتشارات، ۱۳۹۰ ..
[۳۵] . توبه، آیه ۵٫
[۳۶] . همان ..
منبع: مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام ؛ ج۱ ؛ ص۳۷۵-۳۹۵٫
بازدیدها: ۱






هیچ نظری وجود ندارد