پیشینه ی تاریخی عربستان یکی از مهترین کشورهای اسلامی است. سرزمینی که خورشید اسلام از آن جا طلوع کرد. عربستان سعودی به خاطر قرار گرفتن در منطقه مهم خلیج فارس و داشتن بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان، از نگاه بین المللی ارزش بسیار زیادی دارد. در جهان اسلام نیز، این کشور با داشتن پیشنیه تاریخی بسیار کهن و بودن خانه خدا در آن، نقش بسیار مهمی ایفا می کند. عربستان سرزمینی است که حضرت ابراهیم در آنجا به فرمان خدا، جایگاه و مأمن اصلی یکتاپرستی را بنیان نهاد و با بعثت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)حیات جدیدی را تجربه کرد. عربستان کشوری مذهبی است که قوانین آن برپایه اسلام وهابی است. مذهب وهابی در عربستان نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و هیچ عملی خلاف آیین آن تحمل نمی شود و عملاً تمامی سیاست کشور برپایه ی این آیین رسمی پایه ریزی شده است. عربستان در زمان های قدیم و پس از ظهور اسلام، همواره میان دولت های محلی و منطقه ای تقسیم شده بود و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد. با ظهور اسلام و استقرار آن در سراسر شبه جزیره، این منطقه برای اولین و آخرین بار، تحت لوای اسلام، به وحدت دست یافت و به نحو چشمگیری از دیدگاه سیاسی و فرهنگی دگرگون گشت تا جایی که با گذشت چند دهه، عرب ها به چنین قدرتی دست یافتند که دو قدرت بزرگ شرق و غرب آن روزگار را از پا در آوردند. در زمان امویان، قسمت اعظم عربستان جزو قلمرو آنان بود و سپس آل عباس بر آن مسلط شدند. در اواخر قرن دوم هجری قمری، علویان در عربستان قیام کردند؛ اما کاری از پیش نبردند، پس از مرگ متوکل عباسی، قدرت عباسیان رو به زوال نهاد و عربستان هم به دنبال آن، بار دیگر دارای حکومت های محلی ضعیف و کوتاه مدتی شد که جز چندین قرن اغتشاش و درهم ریختگی، چیز دیگر را برای آن به همراه نیاوردند. در قرن ۱۶ میلادی (دهم هجری قمری)، پرتغالی ها حمله به مکه را قصد کردند که این فکر عملی نگردید. در همان قرن خلفای عثمانی که متوجه عربستان شده بودند، به تدریج سواحل غربی و سپس تمامی عربستان را زیر سلطه خود در آوردند. در قرن ۱۸ میلادی، محمدبن عبدالوهاب در نجد قیام کرد. وی خود را مصلح مذهبی دانسته و مذهب خاص خود را تبلیغ می کرد. آیین و فرقه ی جدید به وجود آمده توسط محمدبن عبدالوهاب، در آغاز با مشکلات فراوانی مواجه گردید، چرا که مخالفان افکار و عقاید وی علیه او قیام کردند و تعرضاتی انجام دادند که در نتیجه ی آنها، وی در صدد به دست آوردن حامیانی از حاکم شهر نجد برآمد؛ اما آنها هیچ یک از ترس ایجاد آشوب و بلوا، حاضر به انجام و قبول چنین کمکی نشدند. تا سرانجام، محمدبن سعود حاکم شهر (درعیه) را با خود هم داستان کرد. محمدبن عبدالوهاب و محمدبن سعود با یکدیگر عهد و پیمان بستند که در این راه، از هیچ کوشش دریغ نورزند و بر مبنای این قرارداد، عبدالوهاب بر نفوذ مذهبی خویش و محمدبن سعود نیز بر قدرت خود افزودند. با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و تسلط “عبدالعزیز بن سعود“ بر سراسر خاک عربستان (به کمک جنبش وهابی)، طبق پیمانی که در سال ۱۹۲۷ بین بریتانیا که در عربستان نفوذ داشت و ابن سعود امضاء گردید، کشور عربستان سعودی به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد. هم اکنون جمعیت عربستان ۲۲ میلیون نفر است . زبان و خط رسمی این کشور عربی است.و واحد پول آن ریال می باشد. عربستان دارای غنی ترین منابع نفت جهان و هم چنین حاوی بسیاری از معادن و منابع زیر زمینی است. از شهرهای مهم آن می توان جده، مکه، مدینه، طائف، ظهران و هفوف را نام برد. پایتخت آن نیز ظهران می باشد. طبق آخرین سرشماری ها ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت عربستان را شیعیان تشکیل میدهند. بیشتر شیعیان در منطقه شرقی عربستان در حاشیه خلیج فارس ـ از قطر تا نزدیک کویت ـ ساکن هستند و نواری شیعه نشین را شکل دادهاند که شامل استان «احساء» تا «قطیف» میگردد. بعضی از شیعیان نیز در «مدینه منوره» ساکن هستند و بعضی هم در شهر مهم «جده».در جنوب عربستان در منطقه نجران و در مرز یمن هم برخی شیعیان اثنیعشری و اسماعیلی زندگی می کنند. فعالیت شیعیان در عربستان با مشکلاتی بسیاری همراه است. برخورد دولت سعودی با فعالیتهای شیعه دو گونه است: در مناطقی که اکثریت جمعیت با شیعیان است آزادیها و فعالیتها زیاد است و امور دینی و مذهبی مثل نماز جماعت و جمعه، فعالیتهای ماه مبارک رمضان، جلسات قرآن، دورههای کوتاه مدت برای جوانان شیعه در رشتههای مختلف، حلقات قرائت و تفسیر قرآن و فعالیتهای دیگر مشمول این آزادیها هستند؛ هر چند که اگر احساس شود که این فعالیتها در حال گسترش است از آنها جلوگیری مینمایند. مثلاً اگر شهرک جدیدی در همان مناطق شیعهنشین ایجاد شود و شیعیان بخواهند حسینیهای ایجاد نمایند، دولت سعودی اجازه نمیدهد. اما در مناطقی که شیعیان در اقلیت هستند، محدودیتها زیاد است و اجازه فعالیتهای خاص دینی داده نمیشود؛ مثل منطقه «دمام» که اجازه برپایی عزاداری حضرت سیدالشهداء (ع) ـ به این بهانه که این شهر شیعهنشین نیست و برای اهل سنت است ـ داده نمیشود. در آموزش و پرورش تعالیم وهابی بر شیعیان تحمیل میشود. شیعیان نه تنها مجاز به تعلیم تشیع [به طور رسمی] نیستند بلکه مجبورند دروس وهابی را که در آن شیعیان را مرتد و کافر میداند بخوانند. گرچه فرزندان شیعیان مجبورند در مدارس دولتی اسلام وهابی را فرا گیرند ولی به موازات آن خانواده و شخصیتهای دینی شیعی تعالیم مذهبی را به آنان تعلیم میدهند و بدین ترتیب کودکان در مقابل آموزههای دینی وهابی که در مدارس دولتی به آنها تدریس میشود مصونیت پیدا میکنند. در عربستان به شیعیان اجازه دادشتن مسئولیت های مختلف داده نمی شود. شیعیان مسئولیت سیاسی و حکومتی ندارند. وجود ۴ هزار شاهزاده در عربستان باعث شده است که آنها تمام مسئولیتها و مراکز قدرت را در اختیار خود داشته باشند برای مثال تمام وزارتخانههای مهم از قبیل دفاع، خارجه و کشور به وسیله شاهزادگان اداره میشود. همچنین ریاست شورای عالی در وزارتخانههای خدماتی نیز به عهده آنها است. شورای عالی تبلیغات سیاست کلی وزارتخانهها را تعیین کرده و فرماندهی عملیات در بخشهای مختلف نیروهای مسلح و پایگاههای نظامی را در اختیار دارند. این در حالی است که شیعیان از استخدام در نیروهای نظامی محرومند و خلبانی نیز برای آنها ممنوع است. منطقه شرقی ( منطقه شیعه نشین) که بیشترین منابع معدنی و چاه های نفت عربستان را در اختیار دارد فقیرترین منطقه عربستان است. دولت در مقایسه با دیگر مناطق عربستان سعودی، هزینه بسیار اندکی را به پروژههای ساختمانی، جادهها، بهداشت و تعلیم و تربیت در این منطقه اختصاص داده است. انقلاب اسلامی ایران که تاثیرات بسیاری در جهان داشت. در عربستان هم تاثیرات زیادی به بار آورد تا جایی که شیعیان گروه های سیاسی تشکیل دادند و در چند مورد قیام هایی به وجود آمد. انقلاب اسلامی سطح آگاهی های شیعیان عربستان را ارتقا داد و به آن ها روحیه و امید بخشید. عربستان برای مقابله با نفوذ شیعه در منطقه در سال ۱۳۸۱ پنج هزار کتاب در نقد شیعه منتشر کرده است و در موسم حج همان سال بیش از یک میلیون نسخه کتاب بر ضد شیعه در بین حجاج توزیع کرد. تاسیس اداره ویژهای تحت عنوان “دائره المکافحه التبشیر الشیعی”، (اداره مبارزه با گسترش تبلیغات شیعه) که بودجه هنگفتی جهت مبارزه با گسترش انقلاب اسلامی ایران به آن اختصاص یافته است، عربستان هزینه های بسیاری برای ایجاد گروه های تندرو صرف کرده است که نتیجه آن تشکیل حکومت طالبان در افغانستان بود. این کشور تلاش دارد با به روز کردن تفکر وهابیت به عنوان رقیب ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به صدور اسلام بنیادگرا بپردازد گر چه این شیوه تاکنون با شکست روبرو شده است در حالی که ایدولوژی انقلاب اسلامی تحولات بسیاری را در کشورهای مختلف جهان به وجود آورده و به گسترش شیعه در جهان منجر شده است. منبع: مجلات > مهدویت > انتظار نوجوان > آبان ۱۳۸۷ – شماره ۴۰