پوشش سیاه در عزا
چرا در عزاداریها و یا عزای نزدیکانی که از دنیا رفته اند سیاه می پوشیم؟ آیا این کار درست است؟
دانشجوی گرامی، در اصل قضیه سیاه پوشی هیچ اشکال و ایرادی وجود ندارد و این کار سابقه ای به درازای تاریخ دارد و در سیره معصومین هم وجود داشته است و مسئله ای است عاطفی و انسانی که نشانگر احترام و ارزش گذاشتن به تازه گذشته و خانواده اوست.
به هر حال در این زمینه توجه به چند امر برای روشن شدن موضوع لازم است:
۱٫سابقه سیاهپوشى
شواهد فراوان تاریخى و ادبى، بیانگر این حقیقت است که بسیارى از ملل و اقوام جهان، از دیر زمان، در ایام عزا سیاه مىپوشیدهاند. به دلیل مجال اندک به ذکر چند نمونه از ایران، یونان باستان و اعراب اشاره مىشود.
الف. ایران باستان؛ شواهد فراوانى در متون کهن ایرانى وجود دارد که سیاهپوشى را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسى – که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است – پر است از مواردى که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقى کرده است.
در خصوص زمانى که رستم به دست برادرش شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، فردوسى مىسراید:
به یک سال در سیستان سوگ بود ؛ همه جامههاشان، سیاه و کبود
در عصر ساسانیان نیز، هنگامى که بهرام گور درگذشت ولیعهدش یزدگرد، چنین کرد.
چهل روز سوگ پدر داشت راه ؛ بپوشید لشگر کبود و سیاه ؛ و…
و این سیاهپوشى تا هماکنون در ایران رایج است.(نگا: معجمالبلدان، حموى، ج ۳، ص ۴۵۲ و تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۲۲۳٫)
ب . یونان باستان؛ در اساطیر یونان باستان، آمده است: زمانى که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور، شدیداً اندوهگین شد؛ به نشانه عزا، سیاهترین جامههایش را پوشید.
این امر نشانگر آن است که قدمت رسم سیاهپوشى در یونان، به عصر هومر باز مىگردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم بود که در عزاى بستگان خویش، سرها را مىتراشیدند و بر آن خاکستر مىپاشیدند و لباسشان در این گونه مواقع، سیاهرنگ یا نزدیک به آن بود.(دائره المعارف، ج ۶، ص ۷۱۰ – ۷۲۲٫)
بستانى در دائره المعارف خود، رنگ سیاه را براى عزا در تمدن اروپاى قرنهاى اخیر، به عنوان مناسبترین رنگ گزارش کرده، مىنویسد: طول دوران عزادارى – بر حسب درجه نزدیکى به مرده – از یک هفته تا یک سال طول مىکشد و بیوه زنان، دست کم تا یک سال عزا مىگیرند و در این مدت لباسهاى آنان سیاهرنگ و خالى از هرگونه نقش و نگار و زیورآلات است.(دائره المعارف، ج ۶، ص ۷۱۰ – ۷۲۲٫)
ج . اعراب: تاریخ، شعر، لغت و سیره نشان مىدهد که اعراب – از مصر و شامات گرفته تا عراق و حجاز – رنگ سیاه را رنگ عزا می شناختهاند.
زمخشرى (ادیب و مفسّر قرن ششم) مىنویسد: یکى از ادیبان گوید: راهبى سیاهپوش را دیدم و بدو گفتم: چرا سیاه پوشیدهاى؟ گفت: عرب زمانى که کسى از آنها مىمیرد، چه مىپوشد؟ گفتم سیاه مىپوشد، گفت من نیز در عزاى گناهان سیاه پوشیدهام. (ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ج ۳، ص ۷۴۷).
در کتابهاى تاریخى نیز، گزارش شده است: که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه مىکرد. (اخبار الدوله العباسیه، ص ۲۴۷).
در عصر پیامبر(ص) هم پس از پایان جنگ بدر – که هفتاد تن از مشرکان و قریش به دست مسلمین به خاک هلاکت افتادند – زنان مکه در سوگ کشتگان خویش، جامه سیاه پوشیدهاند. (السیره النبویه، ج ۳، صص ۱۰ – ۱۱).
این شواهد تاریخى و ادبى، نشان مىدهد که رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیارى از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است و این امر اختصاص به ایران یا دوران اسلام نداشته است؛ بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا، جامه سیاه یا کبود مىپوشیدهاند.(نگا: تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى، ج ۲، ص ۱۲۷).
۲٫سیاهپوشى در میان اهلبیت(ع)
گزارشهاى مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز مهر تأیید بر این سنت منطقى و رسم طبیعى گذاشته و خود در مقام عمل، در عزاى عزیزان خویش سیاه پوشیدهاند.
به روایت ابنابىالحدید در شرح نهجالبلاغه، امام حسن(ع) در سوگ امیرمؤمنان على(ع)، جامههاى سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و براى آنان خطبه خواند.(شرح نهجالبلاغه، ابن ابىالحدید، ج ۱۶، ص ۲۲٫)
بنابر حدیثى که اکثر محدثان آن را نقل کردهاند، امام باقر(ع) فرمودند: زنان بنىهاشم در سوگ ابا عبد الله(ع) جامه سیاه بر تن کردند: «لما قتل الحسین بن على(ع) لبس نساء بنىهاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لابرد و کان على بن الحسین(ع) یعمل لهن الطعام للمأتم»؛ (بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۸۸ و وسائلالشیعه، ج ۲، ص ۸۹۰٫ )زمانى که امام حسین بن على(ع) به شهادت رسید، زنان بنىهاشم لباسهاى سیاه و جامههاى خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمىکردند. [پدرم] على بن الحسین به علت [اشتغال آنان به] مراسم عزادارى، براىشان غذا درست مىکرد».
۳٫ نتیجه گیری: از همین رو، است که شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت(ع) در دهه اول محرم، آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) و شهادت دیگر ائمه و نظایر آن، جامه مشکى مىپوشد و در و دیوار و کوى و برزن را سیاهپوش مىکند. چراکه قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) را بر مسلمانان واجب کردهاند. (شورى (۴۲)، آیه :۲۳؛ هود (۱۱)، آیه ۲۹؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۳۶٫) دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق کسى است که شرط دوستى را – چنان که باید و شاید – به جاى آورد. یکى از مهمترین لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غمها و شادىها است. از این رو، احادیث بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأکید ورزیدهاند. حضرت على(ع) مىفرماید: شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شرکت دارند؛ (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۷٫) امام صادق(ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا یسرّهم ما یسرُّنا…»؛ (طوسى، امالى، ص ۳۰۵٫) «شیعیان ما پارهاى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شدهاند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.» این وظیفه عقلانى و شرعى ایجاب مىکند که در ایام عزادارى اهل بیت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زارى) (در این خصوص نگا: چشمه فیض.) رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن) ص۱۵۷-۱۵۹) این روایت باید براى ما تأمل برانگیز باشد و حتى پوشاک (پوشیدن لباسى که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتى است) آشکار سازیم.
البته سیاه پوشی برای بستگان و نزدیکان تازه گذشته نیز از همین رویه تاسی شده است و مسئله ای است عاطفی و انسانی که با روحیه همه دورانها سازگار بوده است و اسلام هم روی آن مهر تایید نهاده است.