تاثیرات ایران بر کشور رنگ ها

مروری اجمالی بر آثار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران بر شیعیان لبنان منطقه خاورمیانه اکثریت قریب به اتفاق شیعیان جهان را در خود جای داده است و اماکن و کانون های مذهبی و فرهنگی آنها نیز همگی در همین منطقه استراتژیک واقع شده اند؛ از این رو از دیرباز ارتباطات فرهنگی، مذهبی اجتماعی بسیاری میان آنان برقرار بوده است؛ به ویژه در بین شیعیان ایران، عراق، پاکستان و لبنان به منزله پایگاه های اصلی تشیع. در این میان ارتباط های شیعیان ایران و لبنان که سابقه ای دیرینه دارد درخور توجه است. در نوشتار حاضر تلاش شده است تاثیرات ایران و لبنان، به ویژه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، بررسی شود.ورود علمای بزرگی همچون شیخ بهایی و شیخ حر عاملی از جبل عامل به ایران، که هر کدام سرمنشأ فعالیت های علمی و فرهنگی بسیاری بودند، باعث شد کم کم نقطه چین هایی که هم اکنون در نقشه های جغرافیایی از آنها با عنوان مرز یاد می شود در ذهن مردم مسلمان، که پیوندهای فرهنگی هم سویی داشتند، رنگ ببازد و بیشتر از آنکه به علما و فعالیت هایشان از دید ملیتی و قومیتی نگاه شود، از بعد خدمت رسانی به اسلام و ارتقای جایگاه مسلمانان نگریسته شود.پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشوری به اسم لبنان – که همچون بعضی از کشورهای همسایه اش، از استعمار فرانسوی ها رنج می برد – قومیت های فراوانی تلاش کردن قدرت از دست رفته خویش را در این کشور کوچک احیا کنند. در این بین شیعیان، که در فقر شدیدی به سر می بردند و دستشان از همه چیز کوتاه شده بود، مجبور بودند در زیر سایه رفاقت گروه های دیگر به سختی روزگار بگذرانند. همین عامل سبب شد این بار ایرانی ها با همان نگاهی که سال ها پیش شیخ بهایی و حر عاملی و دیگر علمای بزرگ جبل عامل نسبت به شیعیان ایران داشتند، به کمک هم مذهبانشان را در لبنان بیایند و هویت مخدوش شده آنها را بازسازی کنند.سید موسی صدر، که بعدها حتی در میان دیگر مذاهب و طوایف به «امام و مسیح و پیامبر صلح لبنان» شناخته شد، نخستین ایرانی تاثیرگذاری بود که با ورودش به لبنان جان تازه ای به روح نیمه جان شیعیان مظلوم این کشور بخشید. سید موسی با انتخاب شهر صور به منزله پایگاه خویش کوشید با تجمع شیعیان در یک مکان، قدرت پراکنده آنها را در یک نقطه متمرکز کند و فعالیت هایشان را سروسامان دهد.ایجاد جمعیت های احسان و نیکی، تأسیس موسسه های خیریه و سرپرستی ایتام، تأسیس بیمارستان و درمانگاه، ایجاد مراکزی برای بانوان و برپایی مراکزی علمی و فرهنگی در گام نخست باعث شد مردم جنوب دیگر نیازمند نان شب خود نباشند. وحدت میان شیعه و سنی از دیگر ارمغان های سید ایرانی برای همسایه ی مدیترانه بود. نقل است در یکی از میهمانی های افطار رئیس جمهوری لبنان، که شیعیان و اهل سنت بر سر یک سفره نشسته بودند، همه شیعیان چشم دوخته بودند تا ببینند رفتار امام موسی در قبال اهل تسنن، که افطار را هنگام غروب آفتاب باز می کنند، چیست. امام موسی در میان تعجب تمامی شیعیان هنگام غروب آفتاب یک استکان چای به دست گرفت و شروع کرد به خواندن دعا. آن قدر دعا خواند تا اذان دادند و وقت افطار شد.پس از تثبیت موقعیت شیعیان، وقت آن شده بود که آنها نیز با ورود به سیاست، به جایگاه تاریخی خویش در کشورمان پی ببرند. تشکیل «حرکه المحرومین» و شاخه نظامی آن با عنوان «افواج المقاومه اللبنانیه» و تأسیس «مجلس اعلای شیعیان لبنان» را می توان اوج فعالیت های امام موسی صدر دانست.یکی دیگر از ایرانی های تاثیرگذاری که با ورود به لبنان عامل محرک شیعیان این کشور شد کسی نبود جز دکتر مصطفی چمران؛ فردی که به دلیل علاقه ویژه اش به امام موسی صدر به لبنان قدم گذاشت و با بر عهده گرفتن مسئولیت سازمان نظامی جنبش امل، از شیعیان، که ضعیف ترین قشر لبنان بودند، قهرمانانی بزرگ و نامی همچون سید حسن نصرالله و شهید حاج عماد مغنیه ساخت. چمران معتقد بود پیش از دست زدن به امور نظامی بر اصول ایدئولوژیک تکیه کرد تا افراد از نظر اعتقادی و فکری دچار مشکل نشوند. وی با همین شیوه توانست بسیاری از جوانان پرشور لبنانی را گرد هم آورد و از هر کدامشان یک چریک زبده بسازد. با گذشت بیش از سی سال از حضور دکتر چمران در جنوب لبنان، هنوز هم می توان تصاویر وی را بر دیوارهای بیشتر نقاط شیعه نشین این کشور مشاهده کرد؛ تصاویری که زیر آنها با خط درشتی حک شده است: «الشهید القائد الدکتور مصطفی شمران». گفتنی است «شمران» نامی است که هم اکنون بسیاری از نیروی های مقاومت به جای اسم مستعار نظامی خود از آن استفاده می کنند و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.پس از ربوده شدن امام موسی صدر و شکل گیری انقلاب بزرگ اسلامی در ایران، شیعیان لبنان، که از سال ها پیش تحت تأثیر ایرانی ها قرار گرفته بودند، به حمایت از انقلاب ایرانی روی آوردند و حتی با راه اندازی کمیته های حامی انقلاب اسلامی ایران، تظاهرات تأییدآمیزی در کشورشان برگزار کردند. همین علاقه آنها به جمهوری اسلامی ایران سبب شد ایرانی هایی را که با فرستادن نیرو، به کمکشان شتافته بودند تا در مقابل تهاجم ارتش صهیونیستی سر خم نکنند، با آغوش باز بپذیرند؛ ایرانی که خود درگیر جنگ سختی با عراق به نمایندگی از استکبار جهانی بود. با ورود هم زمان حدود ۱۵۰۰نفر از افراد سپاه پاسداران به شهرک «بعلبک»، «هرمل» و روستاهای منطقه «بقاع» و شروع آموزش های نظامی و عقیدتی، فصل دیگری از زیبایی های فرهنگ و اندیشه ایرانی – اسلامی بر روی مردم لبنان گشوده شد و حال و هوای ابتدایی انقلاب اسلامی ایران بر فضای لبنان حاکم گشت. تصاویر امام خمینی (ره) در کنار جملات «الموت الامریکا» و «الموت لاسرائیل» در جای جای مناطق به چشم می خورد و به راحتی می شد جوان دارای پیشانی بندهای رنگی مزین به شعارهای مذهبی را از دیگران تشخیص داد. «جمعیه الامداد الخیریه الاسلامیه» نهاد دیگری است که به دستور حضرت روح الله و همت کمیته امداد امام خمینی در لبنان تأسیس شد. این نهاد دقیقاً همان کاری را در لبنان انجام می دهد که کمیته امداد در ایران بر عهده دارد. سرپرستی خانوارهای بی سرپرست یکی از وظایف مهم این جمعیت است که در حال حاضر تعداد بی شماری از مستضعفان را به زیر پوشش خود درآورده است.مردم دلیر لبنان سال هاست که با وجود دست و پنجه نرم کردن با مشکلات داخلی خود، رژیم صهیونیستی را نیز در خط مقدم نبرد با خویش می بینند و تاکنون چندین مرتبه شجاعانه در برابر نیروهای تا بن دندان مسلح این رژیم جعلی و خونخوار، مقاومت کرده و ضمن رشادت های کم نظیر و جانانه خود، شهدای بسیاری را نیز تقدیم آرمان های اسلامی نموده اند. همین مسئله نیز سبب شده مؤسسه ای با عنوان «مؤسسه شهید» در این کشور تأسیس شود.وظایف این مؤسسه نیز همچون بنیاد شهید ایران، پیگیری امور خانواده های شهدا بود که هم اکنون نیز فعال است.مدت هاست که دو حزب و به سخن بهتر دو قدرت بزرگ شیعی در لبنان، یعنی امل و حزب الله، در کنار یکدیگر خودنمایی می کنند و پیگری امور شیعیان این کشور را بر عهده دارند. گرچه اعضای حزب الله همان افراد حزب امل هستند که در بحبوحه رویدادهای دهه ۱۹۸۰ و تهاجم گسترده صهیونیست ها در ۱۹۸۲م به لبنان، به دلیل اختلاف بر سر چگونگی رویارویی با دشمن خارجی، به ویژه مبارزه با رژیم صهیونستی، از این حزب جدا شدند، هم اکنون مشترکات بسیاری میان این دو گروه وجود دارد که بر هیچ کس پوشیده نیست. اعضای امل، که در جنگ به یاد ماندنی ۳۳ روزه همپای مقاومان حزب الله جانانه جنگیدند و نزدیک به ۱۵۰شهید در این راه فدای حفظ کشور و عقیده کردند، تقریبا همان راهی را می روند که حزب الله و رزمندگانش در این چند سال به دبیر کلی سید حسن نصرالله می پیمایند. گرچه شاید عقیده به ولایت فقیه و پیروی از رهبری امام خامنه ای در میان حزب الله و طرفداران آن بیشتر به چشم بیایند، هیچ احدی نمی تواند رابطه خوب نبیه بری (رئیس حزب امل) و حزب امل را با ایران نادیده بگیرد و از مناسبات آنها با هم چشم پوشد؛ درست مثل رابطه ای که بعضی از علمای بزرگ لبنانی همچون آیت الله فضل الله و شیخ سعید شعبان با ایران داشتند و همواره از ایران و اندیشه های امام خمینی حمایت می کرد.با قدم گذاشتن بر خاک سرزمینی که هر قومیت و تفکری در آن آهنگ خاصی را می نوازد و برای خودش جایگاه مشخصی را تعریف کرده و با این حساب این نقطه کوچک بر روی کره خاکی به «کشور رنگ ها» شهرت یافته است، می توان مشابهت های فرهنگ ایرانی را بیشتر از آنچه ذکر شد یافت کنید. برگزاری مراسم معنوی همچون محرم و صفر، تجمع در مساجد و حلقه زدن بر گرد روحانی مسجد، تشییع پیکر شهدا و اجرای بعضی از رژه های نظامی در کنار فعالیت های نهادهایی همچون جمعیت پیشاهنگان امام مهدی (عج)، که مانند نیروی بسیج در این کشور فعالیت می کنند، فقط گوشه ای از تأثیراتی است که به گونه ای می توان گفت ایران علت اصلی آنها بوده است.منبع: ماهنامه زمانه – شماره ۱۳٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.